۱۳۸۷ آبان ۹, پنجشنبه

انتخابات در ايالات متحده يعنی كشك - مترجم : فريدون گيلانی


به قلم : ليندا ايوريل Linda Averill
Information Clearing House 22.10.2008
مترجم : فريدون گيلانی
gilani@f-gilani.com
www.f-gilani.com

صد ميليون انسان ساكن ايالات متحده كه نمی توانند رای بدهند ، برای باطل كردن اثر جادو گری های انتخاباتی ، پيام های نيشدار فرستاده اند .

لژيون های مردم در انتخابات ايالات متحده ، حالا هر انتخاباتی ، شركت نمی كنند . اما نه به اين دليل كه نسبت به سرنوشت جامعه بی اعتنا شده باشند ، يا بخواهند فقط به اين وسيله ابراز انزجار كنند . اينان در واقع رای عدم اعتماد خود به قدرت غالب را به سيستم الكترال می سپرند .

هدف واقعی انتخاباتی كه در ايالات متحده انجام می شود ، اين است كه سياستمداران عده بيشتری از مردم را برای حقانيت دادن به اختيارات خود جمع كنند . پس از آن است كه می توانند ما را به جنگ هائی كه خود در موردش تصميم می گيرند بكشانند و در قلب ذوب شدن اقتصادی ، دلارهای مالياتی را به عنوان تضمين به بانكدارانی كه بزرگترين حاميان مالی جريان انتخاباتی خود آنانند اختصاص دهند . اين اتفاق ، هميشه و در همه ی سطوح دولتی ، از انتخابات انجمن های شهر بگيريد تا كاخ سفيد ، می افتد .

وقتی زبان شورش را نمی شنوند ، خود داری از شركت در انتخابات تبديل به رای مردمی می شود كه جائی در جريان نمايندگی ندارند , باد وود Bud wood, وبلاگ نويسی كه با مردم بی علاقه به رای دادن بحث كرده ، نتيجه ی مباحث خود را به اين صورت اعلام كرده است كه , فرق چندانی نمی كند كه چه كسی و چگونه وارد كاخ سفيد شود . نتيجه كار هميشه يكسان است . ,‌

كدام دموكراسی ؟ دموكراسی برای چه ؟ صد ميليون انسان در ايالات متحده نمی توانند رای بدهند . اينان مردم مغلوبی هستند كه به لحاظ اقتصادی از امتياز و حق رای دادن محرومند . اينان مردم فقير، جوان ، ناتوان ، بيكار و متولد خارج از ايالات متحده اند كه بخصوص آسيائی ها و آمريكای لاتينی ها را شامل می شوند .

از اين گذشته ، فقط 48 در صد ازمردمی كه زير خط در آمد ساليانه زندگی می كنند به پای صندوق های رای می روند . اين رقم را مقايسه كنيد با 77 در صد كسانی كه در آمد ساليانه شان بالای 50 هزار دلار است . ضمنا ، 15 در صد آن هائی كه در آمد ساليانه شان بالای 100 هزار دلار است شرايط رای دادن را دارند كه فقط 19 در صدشان مشتری صندوق های رای گيری اند كه مختص طبقه مرفه است . و اين در صد تا سطح كسانی كه ثروت را انباشت كرده اند ، بالا می رود .

اما حتی رای دهندگان فعال از انتخابات رو برگردانده اند. تحقيقاتی به نام , رای دهندگان نا پديد شده, نشان می دهد كه رای دهندگان بی علاقه و مردد يكسانند . بيش از 75 در صد احساس می كنند كه , نامزد ها حرف های قشنگ می زنند كه انتخاب شوند . , بيش از يك سوم بر آنند كه ,اغلب سياستمداران دروغگو و حيله گرند . , تنها بيانيه ای كه در ميان محرومان از حق رای به صورت دو برابر مورد حمايت و تائيد قرار گرفت ، اين بود كه , جمهوری خواهان و دموكرات ها مثل هم اند . ,

واقعيت جزاين نيست . كله گنده های هر دو حزب ( كه راس هرم سرمايه داری بزرگ صنعتی و مالی ايالات متحده و جهان تحت سلطه ی آن را تشكيل می دهند � م ) ، دستور كار را از بالا ديكته می كنند . در سال 2008 ، باراك اوباما و جان مك كين با صرف نيم ميليارد دلار ، ركورد تازه ای در تاريخ هزينه های انتخاباتی ايالات متحده از خود به جا گذاشته اند . , گولدمن ساكس Goldman Sacks , و , جی پی مورگان J. P.Morgan, قهرمانان بانكداری و ايجاد اختلال در سرمايه گذاری ، در راس حاميان مالی اوباما و معاون او ,‌ بايدن , قرار دارند كه خوب ، اين بهترين كارت اعتباری برای تقلب و حيله گری است . , اكسون Exxon , و , شورون Chevron , ( دو شركت بزرگ نفتی ايالات متحده كه با وجود تسلط برسياست چپاول نفت جهان در سكته ی اخير مالی كك شان هم نگزيده است � م ) از مك كين و معاون او خانم پی لين Palin فرماندار آلاسكا كه وعده ی حفاری در آن منطقه را داده است حمايت مالی كرده اند .

حتی دموكرات های جديد و جمهوريخواهان ، ورود به دولت را دشوار يافته اند . در سال 2006 ، 407 كرسی مجلس نمايندگان برای انتخاب مجدد خالی بودند كه از آن ميان تكليف 383 كرسی از پيش قطعی بود . از ميان آن 383 نماينده ای كه ورودشان به مجلس نمايندگان قطعی بود ، 94 در صد شان به اين دليل توانستند كرسی ها را اشغال كنند كه از پول كلان و رسانه های خبری برخوردار شدند . همه ی اين نمايندگان ! بدون برخورد با هيچ گونه مخالفت و اعتراضی ! مبارزات ! انتخاباتی را پيش بردند . همين امر به آنان كمك كرد تا توجيه كنند كه چگونه در انتخابات ميان دوره ای نتيجه ی كار 40 در صد در خلال انتخابات وارونه از كار در آمد .

ضمنا ، رای دهندگان طبقه كارگر به حاشيه رانده شدند ، كه از آن جمله بودند كارگران آمريكای لاتينی. تحقيقات در مورد آنان نشان داد كه مساله و دغدغه های اساسی و ابتدائی اين رای دهندگانی كه از حق خود محروم شده اند ، , خريدن گاز و غذا ، , كار آمد نبودن و كافی نبودن مراقبت های پزشكی ، تحمل پرداخت هزينه های جنگ و اقامت بوده است . بنا به اين تحقيق ، هيچ يك از احزاب جمهوريخواه و دموكرات ، در اين موارد پايه ای هيچ اقدامی برای كارگران نكرده اند .

در ماه ژوئن ، سنای ايالات متحده 92 به شش 5/275 ميليارد دلار برای هزينه های جنگ را به تصويب رساند . مجلس نمايندگان هم 416 به 12 به آن رای داد .

در زمينه بهداشت و درمان ، مك كين و اوباما چشم به روی در آمد های سرشار صنايع پزشكی و دارو سازی بستند . در مورد مهاجران ، زاويه های برخورد از اين هم فاجعه بارتر بود .

انتخابات را خيلی با شتاب صورت می دهند ! معمولا بسياری از كسانی كه از رای دادن پرهيز می كنند ، اگر فرصت و امكانش را داشته باشند رای می دهند . كشورهای ديگر ، يك روز را تعطيل می كنند تا مردم فرصت رفتن پای صندوق های رای را داشته باشند . اما در ايالات متحده چنين نيست .

در سال 2004 ، چهل و پنج در صد از كسانی كه می خواستند رای بدهند ، به اين دليل كه مشغول كار بودند ، خسته بودند ، در آن ساعات فشرده توانش را نداشتند ، يا بيمار بودند ، نتوانستند رای بدهند . دوازده در صد از اين گروه اجتماعی هم به خاطر مسائل مربوط به ثبت نام ، نامناسب بودن محل های اخذ رای و ترابری شهری برای رسيدن به آن نقاط ، از اين حق محروم شدند . ترجمه و فهميدن هم مساله ديگری بود . يعنی اين كه ميليون ها تن از طبقه كارگر ، اصلا متوجه نمی شدند كارت الكترال و پرسش هائی با آن حجم كه سياستمداران تهيه كرده بودند ، يعنی چه .

در فلوريدا ، رسوائی اوراق رای گيری كامپيوتری همچنان ادامه دارد و صندوق های رای گيری ساعت هفت بعد از ظهر تعطيل می شوند . در يكی از شهرهای ويرجينيا ، اخيرا به دانش آموزان حالی كرده اند كه اگر بخواهند به آدرس مدرسه ی خود برای انتخابات ثبت نام كنند ، معاف از ماليات نخواهند بود . در ويسكانسين دادستان كل می خواهد تمام كسانی را كه از ژانويه 2006 به اين سو برای رای دادن ثبت نام كرده اند مورد رسيدگی قرار دهد . اين اقدام يعنی طولانی تر كردن صف و پشيمان كردن مردم از اتلاف وقت .

نمونه ها از اين فهرست هم بسا بيشتر است . نژادپرستی منظم و پنهانی به ما می گويد كه چرا اكثريت تحت ستمی كه رای گيری را پوشالی می دانند ، از كارگران رنگين پوست تشكيل می شوند.

چهار تا پنج ميليون آمريكائی ديگری كه عملا و كاملا دولتی از رای دادن محروم شده اند و اصلا انتخابات را قبول ندارند ، سی و شش در صدشان آفريقائی آمريكائی اند . آن هائی كه ساليان دراز است در ايالات متحده زندگی می كنند و شهروند شناخته نشده اند ، با وجودی كه بايد همه ی تصميم های دولتی را تحمل كنند و زير بار آسيب های ناشی از آن بروند ، حق ندارند نماينده ای داشته باشند.

اصلا فكر حزب سوم را هم نكنيد . با چنين شكافی كه ميان سياستمداران ايالات متحده و مردم وجود دارد ، حزب سومی اصلا نمی تواند وجود داشته باشد . پول و قدرت دموكرات ها و جمهوريخواهان، راه را بر زمينه های عمل حزب سوم بسته است . قوانين انتخاباتی را دو حزب حاكم نوشته اند و اين قوانين اجازه نمی دهند احزاب اقليت حتی سر از صندوق های رای در آورند .
مقررات خشماگين و مهار گسيخته ، سانسور رسانه های خبری ، حمايت های مالی خصوصی از مبارزات انتخاباتی ، اختناق ، خفه كردن صداها و آدم كشی های مخفی به سبك هندی های قرن های هجدهم و نوزدهم كه بسيار ظريف و بی سر و صدا صورت می گيرد ، برای سياستمداران ايالات متحده اين امكان را فراهم می كند تا كار رقابت با گروه های طرفدار طبقه كارگر را به حذف آنان از صحنه بكشانند . يكی از اين رقبا ، حزب دموكرات است . گروه ها و احزاب رقيب ، حتی سبزها را هم كه فقط طرفدار اصلاحاتی در سرمايه داری اند ، شامل می شود .

اين مردم نيستند كه به سوسياليست ها يا سبزها رای می دهند ، خود نظام و قدرت غالب به جای آن ها اين وظيفه را انجام می دهد ! در انتخابات ايالات متحده , برنده همه آرا را از آن خود می كند , اگر سوسياليست ها 20 در صد و سبزها 15 در صد رای بياورند ، چون دموكرات ها 51 در صد رای آورده اند ، همه رای ها به حساب دموكرات ها منظور می شود !

اوضاع هميشه براين منوال نبود . در آغاز قرن بيستم ، سوسياليست های طرفدار طبقه كارگر و ضد پلاتفرم های سرمايه داری ، در انتخابات ايالات متحده درخشيدند و در سراسر كشور بيش از 1200 كرسی نمايندگی را از آن خود كردند .

برای حذف و نابود كردن اين خطر جدی ، دموكرات ها و جمهوری خواهان طرح شكار شرورانه ی آنان را ريختند و به اجرا در آوردند . به دفاتر حزب سوسياليست هجوم بردند ، كرسی های نمايندگان طرفدار طبقه كارگر را غير قانونی خواندند ، تندروها را به زندان افكندند و اساسا صندوق های رای را باطل اعلام كردند .

علنا گفتند هيچ مهم نيست كه چه كسی رای آورده است ! پس از آن كه اين كشور عليه پادشاه انگلستان شورش كرد ، فقط عده ای سفيد پوست كه صاحب پول و املاك فراوان بودند حق رای داشتند . نبرد برای به حاشيه راندن كارگران بی زمين و سياهان و زنان ، بی باكانه و در دراز مدت به پيش رفت . اساس نظرشان هم اين بود كه رای دادن دموكراسی را تامين می كند و اين فرض ، راه رسيدن به جامعه ای بهتر را هموار خواهد كرد !

حتی اگر اين فرض درست بود ، به جای دموكراسی و جامعه ی بهتر ، ثروت در دست عده خاصی از مردم انباشت شد كه قدرت سياسی هم پشتوانه اش بود .

نخبگان اقتصادی قوانين را می نويسند تا منافع خود را تامين كنند . كارل ماركس اسم اين شيوه عمل را نظام بورژوا دموكراتيك در خدمت و برای سرمايه داری می گذارد . تضاد و نقطه ی مقابل اين شيوه ، سوسياليسم دموكراتيك است كه می گويد اقتصاد وسياست يعنی حاكميت اكثريت كه طبقه كارگراست .

امروزه ، ممكن است سياستمداران كارورزان عادی به نظر برسند و خود را اين گونه به جامعه معرفی كنند . به اين معنی كه تاريخ را نامزد دموكراتيك سياه پوست و كانديدای زنی كه نامزد
معاونت رياست جمهوری جمهوريخواهان است می سازند .

اما امپراتوری زير سلطه ی ستمگران هيچ تغييری نخواهد كرد .

هر دو حزب ، درجريان انتخابات حرف های قشنگ می زنند و خود را مدافع منافع مردم معرفی می كنند تا رای دهندگان را فريب بدهند كه چه تفاوت فاحشی با ديگران دارند . انتخابات 2008 ، هيچ تفاوتی با بازی های قبلی نمی كند . شايد تفاوت های جزئی وجود داشته باشد ، اما هر كدام شان به كاخ سفيد راه يابند ، وضع كارگران و مردم فقير بازهم بدتر می شود ، حالا می خواهد رای داده باشند ، يا نداده باشند .

پاسخ اصلی در نظام اجتماعی جديد نهفته است . رسيدن به اين پاسخ ، از طريق صندوق های رای گيری مقدور نيست . راه رسيدن به اين پاسخ ، اقدام مصمم و راديكال توده ها برای تغيير شرايط است.

اما رای شما بی ارزش نيست . پيام بفرستيد . به اينان بگوئيد كه عوضی انتخاب كرده ايد و دنبال نمايندگان واقعی مردم می گرديد . اعتراض كنيد ! اعتراض !

پس آن گاه پند بنيانگذار اتحاديه كارگری , مادر جونز , را آويزه گوش خود كنيد . بيش از يك قرن پيش ، او اعلام كرده بود كه , من هرگز رای نداشته ام ، ولی اين كشور را تبديل به جهنمی برای ستمگران كرده ام . شما نيازی به رای نداريد تا حلقه را بر ستمگران تنگ كنيد ! شما به يقين و اعتماد به خويش و صدا نياز داريد ! ,

* * * * *

خانم ليندا ايوريل ، راننده اتوبوس و فعال اتحاديه كارگری است . برای حمايت از او، برايش ايميل بفرستيد :
LindaEAverill@peoplepc.com

9 آبان 1387 10:07

هیچ نظری موجود نیست: