۱۳۸۷ تیر ۱۶, یکشنبه

.جنگجويان عجيب و غريب





16تير.



جنگجويان عجيب و غريب روشنگری.بنا بر گزارش خبرگزاری ها امروز يک شنبه 6 ژوئيه در استانی در شرق افغانستان به نام نانگرهار، حداقل 20 تن در يک حمله هوايی نيروهای خارجی کشته شدند. اين در حالی است که ماجرای کشته شدن 15 تن در يک حمله هوايی ديگر در روز جمعه در استان کونار آنقدر بيخ پيدا کرد که کرزی گفت ,دستور, تحقيق در مورد آن را داده است



. سخنگوی نيروهای آمريکا و فرمانده محلی نيروهای خارجی در هر دو مورد گفتند تعدادی از ,جنگجويان شورشی, را در اين حملات کشته اند. نکته قابل توجه در مورد اين شورشيان عبارت از اين است که نه فقط گزارشات مردم محلی و پرسنل بيمارستان بلکه عکس هايی که توسط خبرگزاری های خارجی مثل فرانس پرس، رويترز، بی بی سی و الجزيره منتشر شد نشان ميدهد اگر حرف های سخنگويان نيروهای نظامی خارجی درست باشد شورشيان را بايد تازه از شير گرفته باشند. زيرا در اين تصاوير کودکان زخمی را می بينيم که به بيمارستان انتقال پيدا ميکنند. چنين ,شورشيانی, طبيعی است که کارهای عجيب و غريبی هم ميکنند يعنی همه ساز و دهل برميدارند ويکجا جمع ميشوند تا موشک ها بيايند. گزارش ها تا کنون از وجود تعدادی کودک، زن، دو پزشک و يک پرستار در ميان کشته ها خبر داده اند. ولی چون کشتار در افغانستان به امری عادی و , طبيعی, تبديل شده و رسانه های بزرک نيز خبرها را بلافاصله از صفحات اينترنتی خود حذف يا به گوشه کنارها تبعيد ميکنند، خبرها ضد و نقيض است. بنا برگزارش بی بی سی انگليسی در مورد حمله موشکی امروز به نانگررهار مردم محلی گفتند مردم برای يک جشن عروسی جمع شده بودند و بيشتر کشته ها زن و کودک هستند. همين خبرگزاری نوشته است کدخدای ده بالا، آقای هميشه گل، به خبرگزاری فرانسه گفت 22 تن در حمله کشته شده اند و 19 تن آن ها زن هستند. مردی در بيمارستان جلال آباد به خبرگزاری فرانسه گفت مردم برای عروسی جمع شده و داشتند عروس را به خانه داماد می بردند. او گفت جمعا 80 تا 90 نفر آنجا بودند.6 زخمی به اين بيمارستان آورده شده است و احتمالا تعداد بيشتری را خواهند آورد. البته سخنگويان آمريکايی همچنان اصرار دارند کشتگان جنگجو، شورشي، تروريست و از اين قبيل بوده اند و آنها گزارشی از کشته شدن غيرنظامی ها ندارند. معلوم نيست چرا آقای کرزای حرف آمريکارا باور نميکند و ,دستور, تفحص ميدهد و از عدم هماهنگی گله ميکند. اگرچه ,دستورات, آقای کرزی قابل تنفيذ نيست، ولی به هرحال او ميداند نيرويی که از اين جنايات بهره می برد و جنايات خود را توجيه ميکند، کسی جز طالبان ها نيستند و بنابراين بهتر است حرفی زده شود. در هرحال عکس يکی از , شورشيان, را ميتوانيد در سايت بی بی سی در لينک زير ببينيد. http://news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/7492195.stm



تفاوت های دخترکان آمريکايي، عراقی و ايرانی?







به گزارش روزنامه اعتماد يک مرد 40 ساله تکزاسی که در طول دو سال متوالی به سه دختر بچه تجاوز کرده بود به چهار هزار و 60 سال زندان محکوم شد. اين دخترکان بی گناه آمريکايی گرفتار تراژدی وحشتناکی شده اند که مسلما زندگی شان را برای هميشه تحت تاثير قرار خواهد داد.



اما آنها دو فرق به شرح زير با دختران هم سن وسال شان در عراق، ايران و کشورهای مشابه دارند که دومی مهم تر است.



فرق اول: به ياد داريم در سال 2006، وقتی يک گروه چهار نفره سربازان آمريکايی در حاليکه سرگروهبان شان کشيک ميداد که کسی مزاحم آنها نشود در محموديه بغداد به يک دختر بچه 14 ساله عراقی به نام عبير قاسم تجاوز کردند. آنها اول پدر و مادر و يکی ديگر از بستگان خانواده را با اطلاع او کشتند و بعد يکی يکی در حاليکه رفقايشان دست و پای بچه را گرفته بودند به اوتجاوز کردند و بعد هم جسد او را سوزانيدند.



ارتش آمريکااول سعی کرد قضيه را ماستمالی کند و به گردن دعوای فرقه ای و گروه های ,سنی, بيندازد. بعد که سرو صدا در محل درآمد و معلوم شد خود اين خانواده سنی و پدر نسبتا جوان خانواده مورد علاقه و احترام همه بود و مساله ابعاد بين المللی گرفت و هم از داخل عراق و هم در سطح بين المللی فشار بالا رفت، آنها را گرفتند. اول استوار استيون گرين را که طراح اصلی جنايت بود از ارتش بيرون کردند و گفتند او را به دادگاه های عادی می سپارند. وکيلش هم گفت او مساله روانی دارد و آخر و عاقبت کار او هنوز معلوم نيست. بقيه را به حبس های کوتاه و دراز محکوم کردند مخصوصا آن سرگروهبان را که کشيک داده بود ولی بيشتر اتهامات آنها چيزهايی از اين قبيل بود: عرق خوري، بی احترامی به مقررات ارتش.. به همين جهت سرگروهبان يعنی جس اسپيلمن که عليرغم اينکه شخصا در تجاوز شرکت نکرده بود به بيشترين حبس يعنی 110 سال محکوم شد. تازه اين حکم دادگاه است. تعقيب اين حکم ها تاکنون نشان داده اولا فرماندهان و آمران را هرگز محاکمه نمی کنند بجز يکی دو مورد که آنهم اغلب جرم شان افشای خود دستگاه بوده است مثل تيمسار افشا کننده ابوغريب. ثانيا حکم سربازان خرده پا را هم عاقبت يواش يواش و بی سر و صدا ماستمالی می کنند. اين تازه موردی است که فشار عراقی ها از پائين آنهم در شرايطی بحران، و فشار افشاگری بين المللی و گروه های متعددی از قبيل وکلای مستقل و سازمان های زنان پی گير حادثه بودند. در موارد ديگر اصل بی حقی عراقی ها راحت تر توسط دستگاه به اجرا گذاشته ميشود. ماه گذشته خبری بسيار کوتاه توسط رسانه های دسته جمعی منتشر شدکه توجهی را نيز جلب نکرد. اما دختربچه های محله حديثه عراق که با چشم گريان در مقابل دوربين تعريف کردند چطور سربازان آمريکايی در سال 2005 پدر و مادر آنها را همراه 24 غيرنظامی ديگر به خاطر ارضای حس نفرت شان کشتند، حتما اين خبر را شنيدند که دستگاه عدالت در آمريکا فرانك ووتريچ، گروهبان يكم 27 ساله فرمانده گروه قاتلين را از اتهام جنايت رهانيد و مدعی شد او را فقط ميتوان به خاطر, بی ملاحظه بودن و کوتاهی در انجام وظيفه, و اينطور [بی تربيتی ها] مجازات کرد. بنابراين يک فرق سه دختر کوچک آمريکايی که گرفتار مصيبت شدند با بچه های عراقی اين است که دولت و دستگاه دادگستری – مدنی يا نظامی – آمريکا حق و حقوق و شان انسانی آنها را به رسميت می شناسند در حاليکه دختر بچه های عراقی در دستگاه عدالت آمريکا هيچ حقی ندارند و ميتوان به آنها تجاوز کرد، پدر ومادرشان را کشت، خانه شان را ويران کرد، ,استرس,، ,بيماری روانی, يا عقده های خود را با اعمال جنايت در مورد آنها درمان کرد. اين پديده در رابطه با حقوق مردمان ديگر بر کارکرد جامعه از دو جهت اثر می گذارد: در بالا، جرج بوش بعد از ارتکاب همه اين جرايم و ويران کردن کشور اين دختر بچه ها و دزديدن نفت آنها و بخشيدنش به پنج خواهران نفتی حتی يک استيضاح خشک و خالی هم نمی شود. در پائين، اين دختران و کلا مردم عراق برای امثال استيون گرين در ,بهترين حالت, به وسيله برای حل مشکلات روانی ودر بدترين حالت, به وسيله ای برای ارضاء پست ترين اميال حيوانی تبديل ميشوند. در اين مورد نگاه به مصا,حبه ای که آندرو تيلگمن خبرنگار واشينگتن پست قبل از وقوع حادثه محموديه با استيون گرين کرده بود،جالب توجه است. استيون گرين به او گفته بود: ,من به عراق آمدم که آدم بکشم. کشتن عراقيها که مساله ای نيست. منظورم اين است که ميزنم يک عراقی را ميکشم بعد رو به رفقا ميکنم ميگويم برويم يک پيتزا بخوريم؟ همين., استيون گرين از عراقی ها بطور خاص نفرت نداشت. او فقط طوری عمل ميکرد که دولت و دستگاه اداره سياسی و فرهنگی کشورش به او آموخته بودند. شاهد اين واقعيت خاطره جالب توجه ديگری است که آندرو تيلگمن از ملاقاتش با گرين قبل از حادثه تعريف ميکند. گرين او را به يک کافه عراقی برد و به چای دعوت کرد. تيلگمن از او پرسيد آيا زياد به آنجا می آيد. پاسخ مثبت بود. گرين با عراقی ها راحت تر بود تا با آمريکايی ها. تيلگمن نوشت: او به آنجا ميرفت تا از آمريکايی ها دور شود که , هميشه به من دستور ميدهند., اين همان دستورات و مقرارتی است که از تجاوز به دختر 14 ساله وقتل عمدی 24 روستايی غير مسلح در خواب مهم تر است و قاتلين و متجاوزين محموديه و حديثيه به خاطر عدم رعايت آن به زندان محکوم شدند. گرين در مقابل اجبار به اطاعت از بالا، معاشرت با عراقی های مجبور به اطاعت از خود را, با حال , می يافت و به تيلگمن گفت: ,با اين ها بيشتر کيف دارد, و در حاليکه شانه بالا می انداخت اضافه کرده بود: , اما واقعا برای من مساله ای نيست اگر ترتيب همه اينها داده شود., اما فرق ديگر ومهم تر است دختر بچه های عراقی مثل دختر بچه های ايرانی و ميليونها زن گرفتار مستبدين واپس گرا و سياستمداران فرصت طلب منطقه، در چشم حکومت خودشان هم حق و حقوق و شان انسانی ندارند. نگاه کنيد به دولت مردان عراقی که در خدمت بوش دولا و راست ميشوند، و در برابر اينهمه جنايت صدا از سنگ در می آيد ولی نه از ررهبر عظيم الشان مذهبي، آيت الله العظمی کبير سيستانی. و به حکومت ايران نگاه کنيد که امثال استيون گرين ها و بدتر از گرين ها از قبيل ,قاضی, مرتضوی را مثل شحنه های قرون وسطايی بالای سر زهرا کاظمی ميفرستد و جانش را می گيرد و , هيات تفحص , رئيس جمهور وقت رژيم، خاتمي، هم گناه را به گردن ,جسم سخت , بی جان می اندازد که به قول کروبی , حادثه ای برای نظام, آفريد و بيدادگاه های رژيم را ,مجبور, کرد زحمت رفع و رجوع جنايت را برعهده بگيرند، و يا امثال سردار زارعی و سردار رادان و ماموران ريز و درشت شان را به خيابان و محل کار و مدرسه و حتی به خانه های مردم آنهم هنگام جشن و عروسی می فرستند تا به حريم شخصی زنان تجاوز کنند و چکمه های عمامه نشان برای نقض بی پرده حقوق انسانی مهر تاييد بکوبند. آيا بدون اين , آشنايان, جنايت پيشه، آن ,بيگانه , های طمع پيشه هرگز ميتوانستند جرات اينهمه تجاوز را به خود راه دهند؟
* درباره قتل دختر 14 ساله اينجا را بخوانيد
http://www.roshangari.net/as/ds.cgi?art=20060730033407.html *در مورد جنايت الحديثه اين جا را بخوانيد http://www.roshangari.com/as/ds.cgi?art=20060608031300.html *مصاحبه خبرنگار واشينگتن پست با استيون گرين http://www.washingtonpost.com/wp-dyn/content/article/2006/07/28/AR2006072801492.html * 16 تیر 1387 18:06

آخرين مطالب مرتبط در روشنگرى: تفاوت های دخترکان آمريکايي، عراقی و ايرانی 2008‑07‑06 31خرداد.اربيل در تدارک استقلال بخش کرد از عراق؟ *تشکيل کمسيون هماهنگی امور کردستان عراق در سازمان ملل با 250 کارمند 2008‑06‑20 31خرداد :شرکت‌های بزرگ نفتی :پيش از اين‌که صدام بيايد، "همه‌ی کشور" در اختيار ما بود 2008‑06‑20 25خرداد.ظهور عوارض استفاده از سلاح های فسفری و اورانيوم در نوزادان فلوجه 2008‑06‑14 21خرداد :متن کامل توافقنامه امنيتی:حضور دائمی آمريکا در عراق / مراکز کليدی در کنترل آمريکا 2008‑06‑10
اخبار ومقالات مربوط به عراق در روشنگرى(كليك كنيد)