۱۳۹۵ اردیبهشت ۳, جمعه

مرگ بر اثر سوء مصرف مواد مخدر و همچنین گرایش به اعتیاد سیر نزولی دارند و این در حالی است که اغلب افراد جامعه به اعتیاد گرایش مثبتی دارند و زمان دسترسی به مواد مخدر مورد نیاز نیز به کمترین میزان رسیده است.
 در حالی که مواد مخدر صنعتی زیان بیشتری نسبت به مواد سنتی دارد اما گرایش کسانی که به سوی اعتیاد می روند بیشتر به سمت مواد مخدر صنعتی است. این در حالی است که افراد معتاد تمایل بیشتری به مصرف شیشه و هروئین دارند. مواد مخدری که مغز و سیستم های عصبی انسان را مختل می‌کند و ترک آن شاید بیش از پنج سال به طول انجامد.

از مخدرهای پرطرفدار دیگر می توان از ماری جوانا نام برد. تجارت ماری جوانا به خصوص در پایتخت رشدی تصاعدی داشته، این ماده در بین جوانان و به خصوصی دانش آموزان و دانشجویان به سرعت جای خود را باز کرده و جای همنوع قدیمی تر خود، حشیش را گرفته است. البته ماری جوانا که با نام گل و گرس نیز شهرت دارد با حشیش کمی متفاوت است اما معمولا با یکدیگر مقایسه می شوند.

قابل کشت بودن گیاه ماری جوانا در خانه و نیاز نداشتن به واردات آن از مرزها و نبود قوانین کیفری برای مقابله با آن تا چندی پیش، تجارت پرسود فروش ماری جوانا یا همان گل را در تهران پر رونق کرده است.

شاید همین رونق خرید و فروش این گیاه باعث شده است که بیشترین آمار اعتیاد مربوط به تهران باشد که البته بیشتری مرگ معتادان را نیز به خود اختصاص داده است. بر اساس گزارش پزشکی قانونی در سال ۹۴ حدود ۷۲۹ نفر بر اثر سوء مصرف مواد مخدر مرده اند.

خراسان رضوی نیز، استانی است که بعد از تهران از نظر مصرف مواد مخدر حائز اهمیت است. بر اساس آمار حدود یک سوم شاغلان خراسان رضوی معتاد هستند. این در حالی است که سال ۹۴ حدود ۳۰درصد معتادان در خراسان رضوی اعتیاد را ترک کردند.

به گفته فرمانده انتظامی خراسان رضوی، به واسطه اقدامات پیشگیرانه، ۲۰۰ هزارفردی که در این استان معتاد بوده است اکنون به ۱۳۵هزار فرد رسیده است. این در حالی است که سال ۹۴ حدود ۳۱۱ فرد معتاد در این استان به دلیل مصرف بیش از اندازه جان خود را از دست داده اند.

اما در حالی که كهگیلویه و بویراحمد با، خراسان شمالی و بوشهر که كمترین آمار مرگ بر اثر سوءمصرف مواد مخدر را داشته اند که نشان می دهد مصرف مواد مخدر در این استان ها نی کمتر است با این امار کلی گرایش افراد به مواد مخدر در ایران رو به افزایش است. این در حالی است که فرماندار شهرستان اهر در اردیبهشت ماه سال ۹۴ گفته بود که بیشترین مواد مخدر مصرفی معتادان این شهرستان از استان های همجوار تامین می شود.

اما در کنار افزایش اعتاید در کشور، مرگ بر اثر استفاده بیش تز حد از مواد مخدر که در اصطلاح اوور دُز گفته می شود نیز رو به افزایش است. به طوری که سال ۹۴ مرگ بر اثر سوء مصرف مواد مخدر ۶ درصد افزایش داشته است. به عبارتی حدود سه هزار فرد بر اثر سوء مصرف مواد مرده اند که دوهزار ۶۷۶ فرد مرد و ۳۲۷ فرد زن بوده اند.

بر اساس این گزارش سال ۹۱ تهران، کرمان، خوزستان و لرستان دارای بیشترین مصرف‌کننده مواد مخدر بوده اند که اکنون در سال ۹۵ همچنان تهران در صدر شهرهای درگیر با اعتیاد است.

در تیرماه سل ۹۴ علی‌ هاشمی، رئیس کمیته مستقل مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت و گو با تسنیم گفته بود که طبق برآورد اجمالی در یک دهه اخیر روزانه هشت نفر بر اثر موادمخدر جان خود را از دست می‌دهند و از سوی دیگر حداقل روزانه ۱۰۰ نفر جدید آلوده موادمخدر می‌ شوند.

این در حالی است که زمان دسترسی به مواد مخدر به دو دقیقه رسیده است. در حالی که بیش از این زمان دسترسی به مواد مخدر ۲۵ دقیقه بوده است. این زمان دسترسی در تهران هفت دقیقه برآورد شده بود. البته جالب است که ۲۸ درد مردم نگرشش مثبتی به مواد مخدر دارند و برخی کارگران در محیط های صنعتی نیز معتاد هستند و یا گرایش به این سمت دارند.

آمریکا قرارداد خرید ۳۲ تن آب سنگین را از ایران تایید کرد


Image copyrightAP
Image captionتغییر کاربری تاسیسات آب سنگین اراک و محدود شدن ذخیره این ماده بخشی از توافق هسته‌ای ایران است
مقام‌های آمریکایی تایید کرده‌اند که ۳۲ تن آب سنگین مورد استفاده در راکتورهای هسته‌ای را از ایران خریداری می‌کنند.
سخنگوی وزارت انرژی آمریکا ارزش این قرارداد را ۸,۶ میلیون دلار اعلام کرده و گفته است که این محموله در هفته‌های آینده به آمریکا منتقل خواهد شد.
تایید این خبر ساعاتی پیش از دیدار محمدجواد ظریف و جان کری، وزرای خارجه ایران و آمریکا در نیویورک صورت گرفت.
اواخر اسفندماه سال گذشته عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران اعلام کرده بود که ایران ۳۲ تن آب سنگین به آمریکا فروخته‌ اما توضیحی درباره جزییات و چگونگی این معامله نداده بود.
به گفته مقام‌های آمریکایی این قرارداد امروز جمعه ۲۲ آوریل (سوم فروردین) در وین با حضور نمایندگان ایران و آمریکا و همین طور بقیه اعضای گروه پنج به علاوه یک امضا شده است.
در حال حاضر آقای عراقچی و هیئت همراه او برای مذاکره درباره اجرای برجام در وین، پایتخت اتریش هستند.
ایرنا به نقل از آقای عراقچی نوشته است که مذاکرات معامله آب سنگین با آمریکا سه ماه در جریان بوده است.
آب سنگین، که از یک ایزوتوپ هیدروژن تولید می شود، کاربردهای تحقیقاتی و پزشکی دارد، اما همچنین می‌توان از آن برای ساخت سلاح پلوتونیومی استفاده کرد.
پیشتر روزنامه وال‌استریت ژورنال به نقل از مقام‌های ارشد آمریکایی گزارش داده بود آمریکا به این دلیل آب سنگین ایران را می‌خرد که نگران توانایی و ظرفیت ایران برای کاهش سریع ذخیره این ماده به عنوان یکی از شرایط توافق هسته‌ای است.
بر اساس برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) ایران باید میزان ذخیره آب سنگین خود را در مرحله اول اجرای توافق به کمتر از ۱۳۰ تن و در مرحله بعد به ۹۰ تن برساند.
آمریکا پر شدن قلب راکتور اراک با بتون را تایید کرد
مقام‌های آمریکایی می‌گویند ایران برای پیدا کردن خریدار آب سنگین خود با مشکل رو به‌رو است و نگران آن هستند که میزان ذخیره این ماده از حد مجاز بالاتر برود.
به گفته آمریکایی‌ها آب سنگین خریداری شده از ایران در هفته‌های آینده از سازمان انرژی اتمی به آزمایشگاه ملی اوک ریج در ایالت تنسی آمریکا منتقل خواهد شد.
دیروز به هر شهر یک آتشکده برپا
امروز به هرخانه به پا منقل آتش

آتشکده را سوخت عرب تا که نیفتد
بر دین کسی لطمه، بر ایمان کسی خش
آن آتش پاکان و اهورا صفتان بود
این آتش یک عده خمار است و تن لش
گفتند که آن آتش شرک است و معاصی
این را دگر از بهر چه کردید حلالش؟
بانویم!

درگیرِ آهنگِ زمان مباش و

نامِ سالیان

تو زنی هستی

که همیشه زن می‌ماند ...!

دوستت خواهم داشت

در آغازِ قرنِ بیست و یکم

و در آغازِ قرنِ بیست و پنجم

و در آغازِ قرنِ بیست و ششم

و دوستت خواهم داشت

آن‌هنگام که آب‌ها می‌خشکند

و آن‌گاه که بیشه‌ها می‌سوزند

نزار قبانی

یکی از مادران پارک لاله: نامه‌ی سرگشاده به مردم



باز هم محمد نوری‌زاد ترفند دیگری را رو کرده و در دو نامه متوالی، نقشه‌های خود را در قالب مسئله آشتی ملی مطرح نموده است؛ طرحی که نمایان‌گر اهداف واقعی او از آغاز بازیش تا به امروز است.
نوری‌زاد فعالان سیاسی- اجتماعیِ زندانی، شکنجه یا اعدام شده و خانواده‌های آنان را در ردیف رهبر و مسئولین و سرداران نظام قرار می‌دهد و از همه می‌خواهد " از غرور و نفرت خود و منفعت‌های همین جوری (؟!) پایین بیایند " و می‌افزاید به خاطر ایران و فرزندان‌مان.
به عنوان یک مادر سوال می‌کنم، آیا فرزندان ما که در زیر خروارها خاک و در گورهای دسته جمعی و فردی خفته‌اند، فردایی نداشتند؟ وی طوری سخن می‌گوید که انگاری نظام دست از جنایات خود برداشته، و اعدام و حبس و شکنجه از این سرزمین رخت بربسته و رژیم آماده است تا پیشنهاد نوری‌زاد را بشنود و دست افشان و با پرچم سفید صلح به صحنه بیاید. وی از آشتی با حاکمیتی حرف می‌زند که دست‌هایش غرق در خون است و هم‌چنان سبعیت‌اش ادامه دارد و غیر از اعدام‌های بی‌رویه، جوان‌های ما را برای ساده‌ترین فعالیت مدنی، با احکام سنگین به بند می‌کشد و حتی در زندان نیز حق زندگی برای آن‌ها قایل نیست.
نوری‌زاد از نیکبختی ایران و ایرانی می‌گوید، در حالی‌که هزاران انسان فرهیخته و شریف در زندان‌ها به سر می‌برند و بسیاری از هموطنان‌مان به دلیل عدم تحمل شرایط طاقت فرسایی که رژیم به آنها تحمیل کرده، در بیرون از مرزها زندگی می‌کنند. نوری‌زاد می‌خواهد درها به روی " سفرکرده‌ها و قهرکرده‌ها " باز شود. گویا نمی‌بیند کسانی که بعد از سال 92 بازگشته‌اند هم‌اینک در زندان هستند.
نوری‌زاد جنبش دادخواهی را زیر سوال می‌برد و آن را لوث می‌کند؛"ما محو و تهی می‌شویم از هویت و خرد و ادب و مهربانی و انسانیت... اگر این بار سنگین را از سر راه برنداریم تا به آینده نیک دست یابیم." از او می‌پرسم، ما چون خواهان تشکیل دادگاه و محاکمه آمران و عاملان کشتارها هستیم، محو و تهی می‌شویم؟ یا فردی همچون نوری‌زاد – با چنان پیشینه‌ای که نگران آینده‌ی خود است؟ او از ادب و خرد حرف می‌زند تا جنایات را با اخلاقیات کتمان کند. از هویت می‌گوید، اما ما خوب می‌دانیم که هیچ گونه هویت مشترکی با نوری‌زاد نداشته و نخواهیم داشت.
در جای دیگری می‌نویسد " نفرت به حق و ناحق را کنار بگذاریم " پرواضح است که این فرد هم‌چنان بخشی از دادخواهی را ناحق می‌داند و آنچه را هم که ظاهراً حق می‌داند، به جای خانواده‌های جان‌باختگان تصمیم می‌گیرد و پیشنهاد آشتی ملی می‌دهد. او آشتی را راه نجات می‌داند و در واقع با این حرکت می‌خواهد پرده‌ای بر جنایات رژیم در گذشته و حال بکشد.
نوری‌زاد در چه جایگاهی است که راه نجات و " بخشایش همگانی " را مطرح می‌کند؟! او به ظاهر در مقطعی از خواب بیدار می‌شود و علیه رهبر و سپاه و... سخن می‌گوید، اما آزادانه به هر سویی که می‌خواهد می‌رود و در کار خانواده‌های جان‌باختگان سرک می‌کشد تا کنش خانواده‌ها را کنترل کند. او چگونه به خود اجازه می‌دهد از بخشایش و آشتی ملی صحبت کند، در حالی‌که مسئولین حکومتی حتی نپذیرفته‌اند جنایت کرده‌اند و هنوز هیچ پاسخی به پرسش‌های خانواده‌ها در مورد چرایی و چگونگی جنایت‌ها نداده اند و طلب بخشش هم نکرده اند؟   
از محتوای دو نامه او، اهداف و مسیرهایی را که تا به امروز طی کرده می‌توان به وضوح تشخیص داد. طبق نظر نوری‌زاد " راه نجات بخشایش همگانی " است. آیا مادران و خانواده‌های ستار بهشتی، مصطفی کریم‌بیگی، ریحانه جباری، بهنود رمضانی، سعید زینالی، پروانه اسکندری، محمدجعفر پوینده، انوشیروان لطفی، بهکیش‌ها و هزاران خانواده‌ی دیگر به توصیه نوری‌زاد باید ببخشند؟ اما آمران و عاملان کشتارها به حکومت خود ادامه دهند؟
نوری‌زاد می‌گوید " بسیجی و پاسدار و رهبر و سلطنت طلب و مجاهد و سنی و... آسیب دیده و آسیب زده همه باید ببخشند. در این 37 سال همه یک جور مقصر بوده‌ایم، بعضی‌ها کمتر و بعضی‌ها مثل من نوری‌زاد بسیار". وقاحت و گستاخی تا بدین حد!!! که حاکمیت 37 ساله ظلم و جنایت را با آسیب دیده‌ها – با کمی تخفیف – در یک حد مقصر ببینیم؟ این یعنی همان‌که موسوی و ابراهیم نبوی و... معتقد بودند که مقصرین اعدام‌های سال67 جریانات معاند بودند، این یعنی تأیید کشتارهای دهه60، این یعنی تأیید قتل‌های رنجیره‌ای و قتل‌های سال88 و جنایات کهریزک و غیره، این یعنی مقصر بودن زهرا کاظمی و ندا آقاسلطان و... و این یعنی آشکار شدن نقش مهره‌ای هم‌چون نوری‌زاد که آهسته آهسته جلو آمده تا امروز بتواند همه را "مقصر" بداند و آب تطهیر بر جنایات همه‌ی جنایت پیشه‌گان بریزد و دست آخر پیشنهاد آشتی ملی بدهد.
نوری‌زاد سعی دارد جنبش دادخواهی را انتقام جو، کینه ورز و با هدف خون ریزی جلوه دهد و می‌خواهد در سال 95 " ایرانیان با هم باشند تا دشمن هم ". این ناسیونالیسم کور وی، جان‌باختگان نظام اسلامی را هم‌ردیف قاتلان نظام قرار می‌دهد و در نتیجه گیری خزعبلاتش به یک رفراندوم سراسری می‌رسد که " خروجی آن را هر چه باشد می‌پذیریم " و همان خروجی را به مردم دیکته می‌کند که بپذیرند.
سطر پایانی نامه اول وی چنین است:" از این پس جز آنچه به آشتی ملی بینجامد، چیزی نخواهم نوشت." او تاکتیکش را تغییر داده و راه‌اش را مشخص کرده است؛ دیگر جدل نمی‌کند و فقط و فقط می‌خواهد از آشتی ملی بگوید. او با این ترفند آخر می‌رود تا خود را بازنشسته کند.
در نامه دوم نوری‌زاد می‌گوید که بیمار و کهنسالم و شاید تا مدتی ننوشتم. آه و ناله سر می‌دهد و از مخاطبان‌اش می‌خواهد تا درباره پیشنهاد آشتی ملی‌اش بنویسند. نوری‌زاد دراین نامه می‌بُرد و می‌دوزد، او می‌گوید " سلاخی شده‌های ما از هر درخت و تیر برق، ملایی و سرداری... را بیاویزند، نفس راحتی می‌کشند و سروقت کار و زندگی و اصلاح و سرفرازی می‌روند مثلاً. این تخیل خام و دم دستی است" چنان‌که می‌بینیم او تخیل پوچ و پوک خود را به خانواده‌های جان‌باختگان نسبت می‌دهد و هم‌چنان در نامه دوم نیز جنبش دادخواهی را لوث می‌کند.
نوری‌زاد هم مثل دیگر هم‌کیشان‌اش ما را از قیام مردم سوریه و اتفاقات پس از آن می‌ترساند و از اقوام تجزیه طلب می‌گوید و....
به راستی نوری‌زاد سخت به هراس افتاده و دیگر نمی‌تواند نقش بازی کند و آشکارا در پی نجات نظام است و نه ایرانیان. وی نقطه ضعف مردم را یافته و همانند اصلاح طلبانی که با ترفند بحران سوریه و از دست دادن آرامش نیم بند، مردم را به پای صندوق‌های رأی می‌کشانند، هشدار می‌دهد. در این موضوع، روشن است که ویژگی‌های سوریه، دولت مردان و فرهنگ مردم‌اش با کشور ما متفاوت است و مقایسه آن با ایران، فریب دادن مردم ِخسته از حکومت اسلامی مستبد است. آری نوری‌زاد دیگر" رو" بازی می‌کند.
یکی از مادران پارک لاله
31 فروردین 1395 
1461257285786_amir kholosi  -42.JPG
1461257286675_amir kholosi  -43.JPG
1461257286831_amir kholosi  -44.JPG
1461273707928_Amir Kholousi (22 of 61).JPG
1461273708272_Amir Kholousi (23 of 61).JPG
1461256966641_amir kholosi  -17.JPG
1461273708662_Amir Kholousi (24 of 61).JPG
1461256966766_amir kholosi  -18.JPG
1461273709676_Amir Kholousi (25 of 61).JPG
1461256966922_amir kholosi  -19.JPG
1461273709800_Amir Kholousi (26 of 61).JPG
1461256967046_amir kholosi  -20.JPG
1461273709925_Amir Kholousi (28 of 61).JPG
1461256964597_amir kholosi  -1.JPG
1461273710502_Amir Kholousi (29 of 61).JPG
1461256964769_amir kholosi  -2.JPG
1461273711626_Amir Kholousi (30 of 61).JPG
1461256964878_amir kholosi  -3.JPG
1461273711766_Amir Kholousi (31 of 61).JPG
1461256965050_amir kholosi  -4.JPG
1461273712140_Amir Kholousi (33 of 61).JPG
1461256965252_amir kholosi  -5.JPG
1461273712312_Amir Kholousi (34 of 61).JPG
1461256966001_amir kholosi  -10.JPG
1461273712452_Amir Kholousi (36 of 61).JPG
1461256966126_amir kholosi  -11.JPG
1461273712624_Amir Kholousi (37 of 61).JPG
1461256966235_amir kholosi  -12.JPG
1461273712796_Amir Kholousi (42 of 61).JPG
1461256966360_amir kholosi  -13.JPG
1461273713186_Amir Kholousi (45 of 61).JPG
1461256966485_amir kholosi  -16.JPG
1461273713310_Amir Kholousi (48 of 61).JPG
1461256965377_amir kholosi  -6.JPG
1461273713498_Amir Kholousi (51 of 61).JPG
1461256965533_amir kholosi  -7.JPG
1461273713700_Amir Kholousi (52 of 61).JPG
1461256965674_amir kholosi  -8.JPG
1461273714122_Amir Kholousi (53 of 61).JPG
1461256965830_amir kholosi  -9.JPG
1461273714278_Amir Kholousi (54 of 61).JPG