۱۳۹۲ بهمن ۱۸, جمعه

انقلابی دموکراتيک و ملی که خمينی آنرا دزديد


افتخار آنها ! افتخار اینها ! افتخار ماها !


سایت خبری جنبش خرداد : گرامی باد یاد و خاطره قیام بهمن 57 مردم ایران ! انقلاب بهمن 57 شکست نمی خورد ، اگر تجربیات امروز را داشت . با اینحال ما اجازه نداریم از کرده خود پشیمان باشیم . حتی اگر روزی هزار بار از سوی طرفداران سلطنت شماتت شویم . حتی اگر آنها بهر وسیله ای تلاش کنند تا نسلهای بعدی انقلاب را با مغز شوئی مفتحضانه ، به خیال خودشان خام کنند که » شاه بهتر از خمینی بوده  و انقلاب کار اشتباهی بوده است » ، حتی اگر آنها همین حالا ماجرای » سبد کالای» حقارت آمیز حکومت اسلامی را مستمسکی  برای بیهوده بودن انقلاب بهمن بدانند و در بوق و کرنا هایشان بدمند ، ما ، یعنی از همان نسل انقلاب باید به فرزندان مان همه حقایق را بگوئیم . باید آنها بدانند که شاه سنگ را بسته  و سگ را ول کرده بوده است . آنها باید بدانند که حکومت اسلامی ، فرزند خلف ، ولی نامشروع همین حکومت پهلوی ها بوده و خواهد بود . ما باید به نسلهای بعد از انقلاب ، یعنی جوانان امروز بگوئیم : انقلاب در شرایط کنونی بیش از هر زمان دیگری اجتناب ناپذیر می باشد . بختکی به نام حکومت اسلامی تنها از طریق یک انقلاب شکوهمند دیگر از سر آنان برداشته خواهد شد . تنها از این طریق است که  مردم ایران رنگ آزادی و برابری را می ببیند ولاغیر. 
نگاره: ‏انقلاب بهمن 57 شکست نمی خورد ، اگر تجربیات امروز را داشت . ما اجازه نداریم از کرده خود پشیمان باشیم . حتی اگر روزی هزار بار از سوی طرفداران سلطنت شماتت شویم . حتی اگر بهر وسیله ای تلاش کنند تا نسلهای بعدی انقلاب را با مغز شوئی متقاعد کنند که شاه بهتر از خمینی بوده است و انقلاب کار اشتباهی بوده ، ما ، از همان نسل انقلاب باید به فرزندان مان همه حقایق را بگوئیم . باید آنها بدانند که شاه سنگ را بسته بوده است و سگ را ول کرده بوده است . حکومت اسلامی ،  فرزند خلف ولی نامشروع  حکومت پهلوی ها بود و خواهد بود .‏نگاره: ‏انقلاب بهمن 57 شکست نمی خورد ، اگر تجربیات امروز را داشت . ما اجازه نداریم از کرده خود پشیمان باشیم . حتی اگر روزی هزار بار از سوی طرفداران سلطنت شماتت شویم . حتی اگر بهر وسیله ای تلاش کنند تا نسلهای بعدی انقلاب را با مغز شوئی متقاعد کنند که شاه بهتر از خمینی بوده است و انقلاب کار اشتباهی بوده ، ما ، از همان نسل انقلاب باید به فرزندان مان همه حقایق را بگوئیم . باید آنها بدانند که شاه سنگ را بسته بوده است و سگ را ول کرده بوده است . حکومت اسلامی ، فرزند خلف ولی نامشروع حکومت پهلوی ها بود و خواهد بود .‏نگاره: ‏انقلاب بهمن 57 شکست نمی خورد ، اگر تجربیات امروز را داشت . ما اجازه نداریم از کرده خود پشیمان باشیم . حتی اگر روزی هزار بار از سوی طرفداران سلطنت شماتت شویم . حتی اگر بهر وسیله ای تلاش کنند تا نسلهای بعدی انقلاب را با مغز شوئی متقاعد کنند که شاه بهتر از خمینی بوده است و انقلاب کار اشتباهی بوده ، ما ، از همان نسل انقلاب باید به فرزندان مان همه حقایق را بگوئیم . باید آنها بدانند که شاه سنگ را بسته بوده است و سگ را ول کرده بوده است . حکومت اسلامی ، فرزند خلف ولی نامشروع حکومت پهلوی ها بود و خواهد بود .‏

بشنويد!از زبان رئيس جمهور اعتدال! سی و چهار سال حکومت جنايت و خيانت


چه بر بر سر انقلاب های عربی آمده است ؟


مقاله ای به قلم آلن گرش(Alain GRESH) – برگردان بهروز عارفی ، بر گرفته از لو موند دیپلماتیک




    سه سال پيش، در ميان شگفتي همگاني، هم در ميان روشنفکران عرب گرفتار در برج عاج خود، و هم در ميان کارشناسان غربي که در مورد بي عملي توده هاي عرب اظهار فضل کرده و ادعا داشتند که آنان از آرمان دگرگوني و دموکراسي بهرهء چنداني نبرده اند، مردم مصر به دنبال خلق تونس به خيابان ها ريختند و در مدت پانزده روز، ديکتاتوري به ظاهر تزلزل ناپذيري را از هم پاشيدند. ويژگي مسالمت آميز اين دگرگوني ها، جهان را به تحير واداشت، که هرچند با کشتارهاي بزرگ روبرو نبود، اما قربانيان بسياري داد.

سه سال بعد، بدبيني و نوميدي همه جا را گرفته است، بسياري از روشنفکران عرب و شماري از کارشناسان اروپائي و آمريکائي از «زمستان اسلام گرائي» و پسگَرد توده‌ها سخن مي گويند. براي مثال در مصر، گروهي به طور بسيار جدي طرح مي کنند که آيا بايد به بيسوادان حق راي داد؟ برخي از «توطئهء غربي» سخن گفته و تغييرات در جهان عرب را غير ممکن مي دانند(١).

   با نگاهي به گذشته، چگونه مي توان رويدادهاي تونس(٢)و مصر(٣)را تحليل کرد؟ آيا انقلاب بودند؟ سقوط آسان بن علي و مبارک همه را دچار توهم کرد. به اين معني که آيا سقوط آنان، مرحلهء نخست بود. حتي مي توان افزود که اگر اين دو رئيس جمهور چنان راحت سقوط کردند، به اين دليل بود که ... رژيم ها سر جايشان ماندند. به عبارت ديگر، بخش اساسي طبقهء حاکم در مصر و در تونس متوجه شدند که مي توانند دو «رئيس» را فدا کنند بدون اين که امتيازات شان را به خطر بياندازند. ثروت هاي کلان و بازرگانانِ اغلب فاسد، «دولت سنگين پاي»، بوروکراسي وابسته به طبقات بالا، همه به اين نتيجه رسيدند که بهتر است براي حفظ پول هاي مفت شان، سقوط ديکتاتورهاي مزاحم را بپذيرند تا از انقلابي گسترده تر پيشگيري کنند.

   اين نکته ما را به تعمق بر روي شرايط اين دو کشور و نيز سوريه(٤)دعوت مي کند. در سوريه، بشار اسد موفق شد، بخش اساسي طبقهء حاکم را قانع کند که سقوط وي، نه فقط موجب از دست رفتن امتيازات آن ها خواهد شد، بلکه همچنين نابودي آن ها را نيز به دنبال خواهد داشت. به کدام دليل، در موقعيتي که بن علي و مبارک شکست خوردند، اسد توانست موفق شود؟ عوامل چندي در اين زمينه دخالت داشتند. ابتدا، ارادهء سنگدلانهء حاکميت که پس از ترديد هائي چند، حول رئيس شان انسجام يافتند . اما، نظامي شدن قيام، ورود جنگجويان جهادي بيگانه، ناتواني اپوزيسيون (مخالفان) در ارائهء «تضميني» به اقليت‌ها و بخشي از نخبگان، ترفند هاي اسد را ممکن ساخت و به او امکان داد که لباس کهنهء «مبارزه با جهاديست ها» را بر تن کند.

   در کشور رود نيل، سرنگوني مبارک نشانهء نابودي دولت پيشين نبود. دگرگوني عميق اين دولت، و در مرحلهء نخست، وزارت کشور، پاسخ مثبت به آزمان هاي عدالت اجتماعي مردم (به ياد بياوريم نقش اعتصاب هاي کارگري در هر دو کشور تونس و مصر را)، نياز به استراتژي کوتاه و ميان مدت داشت. در حالي که، نه فقط نيروهاي مخالف از ارائهء برنامه اي واقع بينانه عاجز بودند – فراتر از استمداد از جاذبهء مدل ناصري در مصر که تحقق آن در شرايط کنوني غير ممکن است، (در هر حال، هيچکدام از نيروهاي موجود توضيح ندادند که چگونه در اوضاع کنوني، مي‌خواستند اين مدل را پياده کنند) -، بلکه همچنين نتوانستند استراتژِي اي براي دگرگوني تدريجي دستگاه دولتي ارائه دهند که در عين حال که مسئولان اصلي رژيم پيشين تصفيه مي‌گشتند، بقيه «عفو»مي‌شدند. اين يکي از نقاط قدرت و ضعف جنبش ژانويه- فوريه٢٠١١ بود: اين جنبش برنامه مدون نداشت.

   اگر رويدادهاي جهان عرب را با انقلاب هاي بزرگ تاريخ در قرن بيستم مقايسه کنيم، بايد دقت کنيم که در جهان عرب، نه حزبي سياسي وجود داشت (که هنوز هم وجود ندارد)، و نه ايدئولوژِي قادر به بسيج توده ها (نظير انقلاب ١٩١٧ در روسيه يا ٧٩-١٩٧٨ در ايران) تا دستگاه دولتي پيشين را درهم شکسته و نظام جديدي را پی‌افکند تا گذشته را پشت سر گذارد. اين امر بديهي است. برخي از اين اوضاع متاسف اند و گروهي شادان، اما اين واقعيتي است که در سال هاي آينده تغيير نخواهد کرد. انقلاب هاي عرب، بيشتر روندي خواهند بود با نشيب و فراز ها تا يک دگرگوني عمده با «پيش » و «بعد» از آن.

   در اين فرايندها، اخوان المسلمين مصر که در تظاهرات ژانويه-فوريه ٢٠١١ شرکت داشتند، در اساس به عنوان نيروي محافظه کاري عمل کرده که در پي سازش با رژيم قبلي بود از جمله با روساي ارتش و پليس. اين به طنزي مي ماند که بر حسب اتفاق، وزير کشوري که خود محمد مرسي، رئيس جمهور مخلوع منصوب کرده بود، سرکوب بي‌رحمانه عليه اخوان المسلمين را رهبري مي کند. مرسي هنگامي که به رياست جمهوري رسيد، به رغم وعده هائي که براي کسب پيروزي در دور دوم انتخابات به نيروهاي انقلابي داده بود، همان راه را ادامه داد، هر چند ترديدها و مسامحه هاي مخالفاني که نماينده شان جبهه نجات ملي بود، و نيز نزديکي ميان اين جبهه و نيروهاي نظام پيشين مشوق او در اين راه بود. سرانجام، در اثر اشتباهات و سکتاريسم (فرقه گرائي) آنان، اخوان المسلمين حتي موفق شد تا از رژيم پيشين در نظر بسياري از مصري ها اعاده حيثيت کند و اين کار منجر به توجيه کودتاي سوم ژوئيه از سوي اين گروه از مردم شد(٥) .

   اما، به رغم حمايتي که نظاميان از آن برخوردار شدند، با وجود سرکوب (يا در اثر آن)، روشن است که دولت جديد، به عنوان ويترين حکومت نظاميان، به سختي خواهد توانست پايهء مستحکمي براي خود بسازد. به ويژه که ، نه در زمينهء اقتصادي و اجتماعي (اکنون و زين پس، کشور براي تداوم به کمک سعودي ها و حکومت هاي خليج [فارس] متکي است)، نه از نظر آزادي ها (شاهد اين مدعا، زير پا گذاشتن قانون مربوط به حق تظاهرات است که مصري ها با هزينه گزاف کسب کرده اند)، هيئت حاکمه پاسخگوي مطالبات انقلاب ژانويه-فوريه ٢٠١١ نيست.

    براساس چنين مشاهده تلخي، مي توان چنين نتيجه گرفت که آن چه در کشورهاي عربي رخ داده ، يک انقلاب نيست، بلکه حتي «توطئهء غربي» براي بي‌ثباتي منطقه است. حال این‌که، سال ٢٠١١، نشانهء خيزش خلق‌هاي عرب در صحنه سياسي است، نشانهء خود‌آگاهي ژرف به اين که نظم کهن قادر به دوام نيست. نشان از اين دارد که کشورهاي عربي نمي توانند در حاشيه جهان بمانند، که دولت ها بايد به شهروندانشان احترام بگذارند و حقوق غير قابل انتقال آن ها را بپذيرند. فراتر از پيشروي ها و پس رفت ها، اين دگرگوني مهمي است.

   ولاديمير ايليچ لنين، در اثر مشهورش «چپ روي، بيماري کودکي کمونيسم» (١٩٢٠) مي نويسد: «فقط هنگامي انقلاب مي‌تواند پيروز شود که "پائيني ها" ديگر نمي‌خواهند، و "بالائي ها" نمي‌توانند به سبک کُهَن زندگي کنند.» اگر به اين معيار، دل ببنديم، شرايط جهان عرب انقلابي مانده است.

نويسنده Alain GRESH
مسئول هيئت تحريريه لوموند ديپلماتيک و مؤلف کتاب اسراييل و فلسطين، انتشارات فايارد، پاريس ٢٠٠٢ اين کتاب به ترجمه آقای بهروز عارفی توسط انتشارات خاوران در پاريس به چاپ رسيده است.
●آخرين مقالات اين نويسنده:
● انجيل به روايت ماندلا
● برنامه هسته ای ایران، فرانسه مخالف یک راه حل
●  بلبشوي ديپلوماتيک، بر بالين مصر
● روايت هايي از يک ضد انقلاب *







اهواز در سوگ دو معلم هاشم شعباني و هادي راشدي است!

جنايت ميکنند و از برگزاري مراسم يادبود نيز جلوگيري ميکنند!
ahvaz-7 db38e
حدود دو هفته از قتل دو معلم هادی راشدی و هاشم شعبانی ميگذرد، رژيم جنايت پيشه اسلامي هنوز پيکرها را تحويل نداده و از برگزاري هر نوع مراسمي جلوگيري ميکند.
اينها فاشيستهاي اسلامي هستند، جوانان و فعالين حقوق مدني و انساني را ميکشند و مانع برگزاري مراسم شده و حتي اجساد را نيز تحويل نميدهند.
حدود دو ماه قبل عبدالرضا امیرخنافره، غازی عباسی، عبدالامیر مجدمی و جاسم مقدم‌پناه را اعدام کرده و از تحويل دادن پيکرها امتناع کردند و دو هفته قبل نيز هادی راشدی و هاشم شعبانی در شهر اهواز اعدام کردند و مانع برگزاري مراسم يادبود شدند.
به خانواده دو فعال فرهنگي اعدام شده گفتند که در صورت برگزاري مراسم يادبود، با حمله مزدوران اسلامي روبرو خواهند شد. . وقتي جوانان با عکسهاي اعدام شدگان تجمع کرده و فضا در شهر متشنج شد، جنايتکاران حکومت اسلامي به اين تجمع يورش برده و با دستگيري سه نفر مانع از برگزاري مراسم شدند.
شنبه ۵ بهمن ماه ۱٣۹۲طبق گفته مقامات حکومتي اين دو جوان را اعدام کردند. طبق اظهار مسئولین وزارت اطلاعات قرار بر این شد که محل دفن ایشان به خانواده‌هایشان اعلام شود. بستگان این دو فعال فرهنگی از سوی نهادهای امنیتی حکومت اسلامي تهدید شدند که حق ندارند مراسمی در گراميداشت آنان برگزار نمایند. فاشيستهاي اسلامي به خانواده ها فقط اجازه دادند که ظرف مدت ۲۴ ساعت تنها در منزل خود مراسم برگزار کنند و به آنها گفتند ، در خلوت و تنها گريه کنند و از پذيرفتن مردم ديگر نيز امتناع کنند!! مردم حق اجتماع در منزل اعدام شدگان را نداشتند، اين فرمان اسلحه بدستان حکومت بود. تهديد کردند در غیر این‌صورت پیگرد قانونی در انتظارشان خواهد بود. مزدوران وقيح حکومتي از خانواده ها ميخواهند عليه عزيزان به قتل رسيده خود حرف بزنند و بگويند فرزندان ما مجرم بودند و لابد اضافه کنند دست حکومت جانيان و قاتلين اسلامي درد نکند که آنها را کشته است!!
برخلاف اين تهديدها جوانان تجمع کرده و با در دست داشتن عکس اعدام شدگان به اين جنايت وحشيانه اعتراض کردند. دست‌کم سه تن از شرکت کنندگان در مراسم یادبود ایشان بازداشت شدند.

هاشم شعبانی‌نژاد وهادی راشدی دو فعال فرهنگی شهررامشیر که احکام اعدام آن‌ها توسط شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور تایید شده بود.
اين اولين بار نبود که چنين رفتار بيرحمانه اي با خانواده اعدام شدگان ميکردند، اينها با همين نوع رفتار و جنايت پيشگي نفس ميکشند.


گفتنی است، اجساد عبدالرضا امیرخنافره، غازی عباسی، عبدالامیر مجدمی و جاسم مقدم‌پناه که آذرماه سال جاری اعدام شدند. نیز تاکنون به خانواده‌هایشان تحویل نشده است
عبدالرضا امیرخنافره، غازی عباسی، عبدالامیر مجدمی و جاسم مقدم‌پناه طی حکم شعبه اول دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی علی فرهادوند، به اتهام محاربه با خدا و فساد فی الأرض به اعدام محکوم شده بودند، دیوان عالی حکومت قاتلين اسلامي پس از صدور حکم در ٢۵ بهمن ماه ١٣٩١ و در شعبه ٣٢ به ریاست قاضی رضا فرج الهی حکم اعدام چهار زندانی فوق الذکر را تایید نمود.
وکیل مدافع يکي از اعدام شدگان گفته بود که حتى قاضی اجرای احکام نیز ازسرنوشت موکلم، عبدالرضا امیر خنافره، بی‌خبربوده است و اعدامها در خفاي کامل انجام گرفته است.
جمهوري اسلامي ايران از وحشت اعتراضات مردم، جنايت ميکند و صداهاي اعتراض را با اسلحه و شکنجه و جنايت و اعدام بيشتر پاسخ ميدهد. اين حکومت با درياي خشم و نفرت مردم روبرو است و دير يا زود به همت اعتراضات گسترده و همگاني مردم سرنگون خواهد شد ، تکليف اين حکومت را هر چه زودتر بايد روشن کرد.
کميته بين المللي عليه اعدام ، اعدام وحشيانه دو فعال فرهنگي هادی راشدی و هاشم شعبانی را بشدت محکوم ميکند و به رفتار سرکوبگرانه جانيان اسلامي در مقابل خانواده اين عزيزان و مردم معترض در اهواز شديدا اعتراض کرده و از همگان ميخواهد به ياري خانواده اعدام شدگان شتافته و با گراميداشت ياد اين عزيزان تو دهني محکمي به دهان جنايت پيشگان اسلامي بزنند.
ننگ و نفرت بر حکومت اعدام
سرنگون باد حکومت اسلامي


کميته بين المللي عليه اعدام
۷ فوريه ۲۰۱۴ برابر با ۱۸ بهمن ماه ۱٣۹۲

Mina Ahadi
0049 (0) 1775692413
minnaahadi@gmail.com
minaahadi-iran.blogspot.co.uk

stopstonningnow.com
notonemoreexecution.org
ex-muslime.de


پانزده زندانی در زندان چابهار اعدام شدند

پانزده زندانی در زندان چابهار اعدام شدند


خبرگزاری هرانا – دستگاه قضایی در استان سیستان و بلوچستان بامداد روز گذشته ۱۵ زندانی امنیتی و متهم به قاچاق موادمخدر را در زندان چابهار اعدام کرد.
حبیب الله سربازی خبرنگار و برنامه ساز تلویزیون به گزارشگر هرانا گفت: «خسرو براهویی ساکن روستای لوتک زابل بوده و دو نفر دیگر از اعدام شدگان دو برادر از طایفه ریگی بوده‌اند و دو نفر دیگر، که بازهم نسبت برادری با یکدیگر داشته‌اند از طایفه میر بوده‌اند.»
وی در ادامه گفت: «خانواده خسرو براهویی که مراسم ختم وی روز جاری (چهارشنبه) در حال برگزار شدن است، پس از آخرین ملاقات با وی در مسیر بازگشت از زاهدان به علت بارش برف تصادف کرده و ۶ تن از ایشان کشته می‌شوند.»
سربازی در ادامه خاطرنشان کرد: «آقای خسرو براهویی در زمان انفجار تاسوعا در قطر بوده است و بمحض ورود به ایران دستگیر شده است.»
حبیب الله سربازی تعداد اعدام شدگان را ۱۵ نفر اعلام کرد که همگی در محوطه زندان چابهار از طریق چوبه دار اعدام شدند و اتهامات برخی از ایشان ارتباط با انفجار تاسوعای چابهار عنوان شده و اتهام دیگر افراد قاچاق مواد مخدر است.
لازم به یادآوریست، پیش‌تر ۴ تن از عاملین این انفجار اعدام شده بودند و مستندات محکومیت این ۱۵ نفر و اتهامات دقیق ایشان در دست نیست.
گفتنی است، این منبع احتمال تلافی جویانه بودن این اعدامهای با تحرکات اخیر جیش العدل را داده است.

اجرای حکم قصاص دو متهم به قتل در بندرعباس


خبرگزاری هرانا - ۲ متهم به قتل سحرگاه امروز در بندرعباس اعدام شدند.
به گزارش واحد مرکزی خبر،رئیس کل دادگستری هرمزگان گفت:  قاتل۲۹ ساله در ۱۹ فرودین سال ۱۳۸۹ در یک مجلس عروسی درحال مستی در درگیری، شخصی را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود.
حجت الاسلام والمسلمین اکبری افزود: قـاتـل دوم ۳۵ ساله در شانزدهم اسفنـد۱۳۸۶ در درگیری خانوادگی، همسر عموی خود را به قتل رسانده بود.
وی گفت: حکم قصاص قاتلان که در شهرستان بندرعباس مرتکب قتل شده بودند با حکم شعبه اول دادگاه کیفری هرمزگان و تایید در شعبه بیست و نهم و شانزدهم دیوانعالی کشور، اجرا شد.

کارشکنی مسئولین قضایی در روند مرخصی استعلاجی حسین رونقی

کارشکنی مسئولین قضایی در روند مرخصی استعلاجی حسین رونقی


خبرگزاری هرانا – رئیس دفتر شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران (ستاری) با وجود گزارش کمیسیون پزشکی در خصوص ادامه درمان حسین رونقی ملکی در پروسه مرخصی استعلاجی این زندانی کارشکنی می‌کند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پدر این زندانی در مراجعات مکرر و پیگیری‌های انجام شده از سوی رئیس دفتر شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران مورد تهدید قرار گرفت.
ستاری با تهدید به بازداشت پدر این زندانی، در پیگیری‌های صورت گرفته از سوی پدر ایشان اخلال ایجاد نمود و با وجود گزارش کمیسیون پزشکی مبنی بر ادامه درمان این زندانی سیاسی و موافقت دادستانی و اجرای احکام زندان اوین با این امر، ریاست دفتر شعبه صادر کننده رای با آن مخالفت می‌کند.
حسین رونقی ملکی به اتهام توزیع ابزار عبور از فیلترینگ اینترنتی از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شده است.