۱۳۹۷ مهر ۱۸, چهارشنبه

مراسم معارفه سعید محمد به عنوان فرمانده جدید قرارگاه خاتم‌الانبیای سپاه در بحبوحه تصویب لایحه «الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم»٬ برگزار شد.

از ایرانیان اطلس تا خاتم‌الانبیای سپاه؛ سعید محمد کیست؟

آقای هاشمی رفسنجانی خود در خاطراتش از ۲۰ مرداد سال ۱۳۶۵ یادآور شده که علی‌محمد بشارتی، قائم‌مقام وقت وزیر خارجه که بعدها در دولت دوم او سمت وزیر کشور را داشت، به او اطلاع داده که عربستان اعلان کرده چند نفر از حجاج ایرانی در ساک‌های خود تی ان تی داشته‌اند.

آقای هاشمی رفسنجانی خود در خاطراتش از ۲۰ مرداد سال ۱۳۶۵ یادآور شده که علی‌محمد بشارتی، قائم‌مقام وقت وزیر خارجه که بعدها در دولت دوم او سمت وزیر کشور را داشت، به او اطلاع داده که عربستان اعلان کرده چند نفر از حجاج ایرانی در ساک‌های خود تی ان تی داشته‌اند.
این موضوع که بعدتر در گفت‌وگویی با خبرگزاری دولتی ایرنا بر آن تأکید شد، واکنش محسن هاشمی، فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی را به دنبال داشت و اون بیان این رویداد پس از بیش از ۳۰ سال را اقدامی «غیرعقلانی و غیراخلاقی» توصیف کرد که «بدون هیچ مستنداتی» صورت گرفته است.
در پاسخ به این سخنان احمد منتظری به رادیو فردا می‌گوید که محسن هاشمی سخنان او را دقیق نخوانده و خوب است که برای کشف حقیقت در این رابطه کمیته‌ای حقیقت‌یاب از نمایندگان بی‌طرف و وزیران مورد اعتماد مردم تشکیل شود.
جزئیات بیشتری در این باره را در گفت‌وگوی آقای منتظری با فرهنگ قویمی از رادیوفردا بخوانید:
No media source currently available
4:436:040:03
 لینک مستقیم 

آقای منتظری، موضوع حمل مواد منفجره و ارتباط عاملان آن با اکبر هاشمی رفسنجانی که اکنون با اعتراض فرزند او روبه‌رو شده چیست؟

این مسئله‌ای است که مرحوم آیت‌الله منتظری در خاطرات‌شان مفصل آورده‌اند و در ضمن نامه‌ای که در سال ۶۵ به رهبر انقلاب، آقای خمینی، نوشتند این را آورده‌اند که سپاه این کار را می‌کند و بعد به گردن مهدی هاشمی می‌اندازد. آنجا حرفی از آقای هاشمی رفسنجانی نیست. البته در همان زمان این مسئله مسلمی بود که همه به یکدیگر می‌گفتند ولی آیت‌الله منتظری نمی‌خواستند بنویسند که اینها زیر نظر آقای هاشمی بودند. در واقع از آن شش نفر، که من اسامی آنها را نمی‌دانم، یکی که مورد اعتماد آیت‌الله منتظری بود گزارش داده و گفته که ما زیر نظر ایشان کار می‌کردیم و الان به ما فشار می‌آوردند که بگوییم وصل به مهدی هاشمی هستیم.
یک چنین شهادتی را آن شخص مورد اعتماد آیت‌الله منتظری داده، ولی اینکه آن شخص چه کسی است، فقط همین قدر می‌دانم که آقای شمخانی در جریان این قضایا هست. حالا درست است که آقای محسن هاشمی می‌گویند که ایشان تکذیب کرده، ولی این تکذیب‌ها چیزی را نمی‌رساند چون چه بسا مصلحتی تکذیب کرده‌اند یا احتمال کمی هست که یادشان رفته باشد.
همان طور که اشاره کردید آقای شمخانی این مسئله را تکذیب کرده و محسن هاشمی، فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی ضمن انتقاد از اظهارات شما گفته است که جاسازی مواد منفجره در ساک حجاج در سال ۶۵، بدون هیچ مستنداتی عنوان شده و اقدامی اخلاقی و عقلانی نیست. شما در این باره چه واکنشی دارید؟
اولاً که اخلاقی و عقلانی نبودنش قابل بحث است. ببینید یک مسئله‌ای را ۳۲ سال پیش گفته‌اند و به گردن کس دیگری انداخته‌اند و آن شخص مجازات شده، حالا پس از ۳۲ سال بگوییم نه این اشتباه بوده سنگین خواهد بود. علاوه بر اینکه معلوم می‌شود آقای محسن هاشمی سخنان مرا دقیق نخوانده. من صحبت از تیم نکردم و نگفتم تیم آقای هاشمی که گفته‌اند آقای هاشمی تیم نداشته. ولی اینکه مقامات کشور مسلماً در این قضیه دست داشته‌اند، جای هیچ شکی نیست.
ببینید آقای مهندس میرحسین موسوی، مهر ماه ۶۷ استعفایی می‌نویسند، خطاب به رئیس‌جمهور وقت آقای خامنه‌ای و اشکالاتی را مطرح می‌کنند، از جمله همین مسئله. می‌گویند مواد منفجره در ساک حجاج به عربستان می‌رود و دولت هیچ خبر ندارد، و به خاطر این موارد گله می‌کند و استعفا می‌دهد. خب اگر این کار مهدی هاشمی باشد که گله کردن معنا ندارد. پیداست گله از مقاماتی دارد که هم‌سطح ایشان بوده‌اند و در حد اداره کردن مملکت بوده‌اند.
به هر حال این مسئله مسلمی است که این مقامات دست داشته‌اند و الان هم من فکر می‌کنم به جای این کارها آن افراد -که نمی‌دانم دقیقاً چه کسانی هستند و مسلماً تعداد زیادی در وزارتخانه‌های مختلف خبر داشته‌اند، مقامات بالا خبر داشته‌اند- خب اگر واقعاً این کار اشتباه بوده بگوبند که اشتباه کرده‌ایم. بگویند هم آن کار را اشتباه کردیم و هم حمله به سفارت عربستان را اشتباه کردیم و می‌خواهیم اصلاح کنیم. اعتراف به اشتباه هیچوقت از شخصیت انسان کم نمی‌کند. این آقایان می‌خواهند ثابت کنند که اشتباه نکرده‌ایم.
به مهدی هاشمی اشاره کردید، برادر داماد آیت‌الله منتظری، و روایت رسمی حکومت ایران هم این است که مهدی هاشمی را مسئول این مسائل معرفی کردند و ایشان را در سال ۶۶ اعدام کردند. برخی می‌گویند ممکن است ایشان هم در این اقدامات خودسرانه دست داشته باشد. نظر شما چیست؟
بله روایتی هست و در سایتی دیدم نوشته از اعترافات مهدی هاشمی [این است که] آقای هاشمی رفسنجانی به ما گفت این کار را بکنید و ما این کار را کردیم. این اعترافات هست ولی متأسفانه ما در جمهوری اسلامی یک مرکز بی‌طرفی نداریم که حقایق را کشف کند و به مردم اعلام کند. همیشه دست یک گروه بوده و آن طور که خودشان می‌خواهد جهت می‌دهند و دیگران را منکوب می‌کنند که چرا نظر مخالف نظر حاکمیت دادید.
الان اگر یک گروه حقیقت‌یاب تشکیل شود، حتی از مقامات جمهوری اسلامی باشند، به فرض مثل آقای دکتر علی مطهری. هستند نمایندگان که واقعاً بی‌طرف هستند و وزیرانی که مورد اعتماد هستند و مردم به آنها اعتماد دارند. یک گروه حقیقت‌یاب شکل دهند و بگویند مسئله این بوده و اگر اشتباهی بوده به این مسئبه اعتراف شود و گفته شود. این باعث عظمت نظام و جمهوری اسلامی می‌شود.
ظاهراً محسن هاشمی نامه‌ای هم به شما نوشته، آیا می‌توانید بخشی از این نامه، یا موضوع آن را به طور کلی برای ما بیان کنید؟
من فکر می‌کنم ایشان دقیقاً صحبت‌های مرا ندیده، چون من صحبت از تیم نکردم. گفتم این کسانی بودند که با آقای هاشمی کار می‌کردند و آنها چنین کاری را کردند و وقتی کار خراب شد و جناب آقای کروبی مجبور شد از ملک فهد عذرخواهی کند، آن وقت گفتند که این کار چون کار زشتی بوده گردن کسی بیندازیم که به موارد دیگر محکوم شده و آب از سرش گذشته است، و این کار درستی نیست.
در این باره [محسن هاشمی] دفاع کرده و گفته است که شما مستنداتی ندارید، خب جز اینکه کسی که این کار را کرده و در رابطه با آقای رفسنجانی بوده و آمده به آیت‌الله منظری گزارش داده، چه مستنداتی می‌توانیم داشتیه باشیم؟ مگر ما وزارت اطلاعاتیم که بخواهیم اسنادی داشته باشیم، شواهدی را جمع‌آوری کنیم، بخواهیم گفتار افراد را شنود کنیم و از آنها دلیل دلیل پیدا کنیم؟

محمد دبیرسیاقی روز ۴ اسفند ۱۲۹۸ خورشیدی در قزوین متولد شد. نسب او، از طرف پدر، به شیعیان لبنان می‌رسید که در زمان صفویه، وقتی قزوین پایتخت ایران بود به این شهر مهاجرت کرده بودند و بعدها از زمین‌داران این شهر شدند. همچنین شجره‌نامه دبیرسیاقی از طرف مادر، به فتح‌الله قزوینی می‌رسد که از

محمد دبیرسیاقی که روز دوشنبه شانزدهم مهر در زادگاهش قزوین درگذشت، عمری نود و نه ساله داشت، اما به گفته خودش حساب "عرض عمر" او دیگر بود و "به بیش از هزار و دویست سال" می‌رسید.
محمد دبیرسیاقی که روز دوشنبه شانزدهم مهر زادگاهش قزوین درگذشت، عمری 
دبیرسیاقی
نود و نه ساله داشت، اما به گفته خودش حساب "عرض عمر" او دیگر بود ر دو "به بیش از هزار و دویست سال" می‌رسید.
محمد دبیرسیاقی روز ۴ اسفند ۱۲۹۸ خورشیدی در قزوین متولد شد. نسب او، از طرف پدر، به شیعیان لبنان می‌رسید که در زمان صفویه، وقتی قزوین پایتخت ایران بود به این شهر مهاجرت کرده بودند و بعدها از زمین‌داران این شهر شدند.
همچنین شجره‌نامه دبیرسیاقی از طرف مادر، به فتح‌الله قزوینی می‌رسد که از علمای بزرگ قزوین بود.
نام "دبیرسیاقی" هم احتمالا به این دلیل انتخاب شده که محمد، پدربزرگش، خط خوشی داشته که به "خوشنویس" یا "سیاق" شهرت یافت و همچنین یکی از عموهای او "سیدحسن" که "برخلاف توصیه نیاکانش" به خدمت دولت درآمد، لقب "دبیرالممالک" داشت.

تحصیلات و استخدام در وزارت دارایی

محمد دبیرسیاقی در همان قزوین بود که برای تحصیلات ابتدایی و متوسطه به مدرسه "امید" (شاپور) رفت.
پس از نه سال تحصیل به استخدام اداره فرهنگ قزوین درآمد و به مدت یک سال تحصیلی (مهر ۱۳۱۷ تا شهریور ۱۳۱۸) به تدریس حساب در دبستان‌های این شهر مشغول شد. حقوق او در آن زمان "ماهی ۱۵ تومان" بود.
یک سال بعد، با حقوق بیشتر (ماهی صد تومان) در وزارت دارایی به عنوان کارمند آموزشی استخدام شد و به مدت بیست و یک سال، یعنی تا شهریور ۱۳۴۰ در سمت‌های مختلف این وزارتخانه کار کرد و مدتی نیز مدیریت "نشریه مالیات" را بر عهده داشت.
پس از آن نیز ارتباط دبیرسیاقی با وزارت دارایی قطع نشد و او از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۵ در آموزشگاه عالی این وزارتخانه به تدریس زبان و متون فارسی پرداخت و مدت کوتاهی نیز در سال ۱۳۴۶ در آبادان و خرمشهر به تدریس "قانون مالیات و بر درآمد" مشغول شد.
اما او در این سال‌های اشتغال در وزارت دارایی، به طور همزمان تحصیل خود را ادامه داد و پس از اخذ دیپلم، در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به تحصیل زبان و ادبیات فارسی پرداخت و در این رشته مدرک دکترا گرفت.

همکاری با دهخدا و نگارش لغتنامه

او همچنین در این سال‌ها، از خرداد ۱۳۲۶ به مدت ۹ سال، با علی‌اکبر دهخدا، (یعنی تا زمان درگذشت دهخدا) در نگارش حروف "ظ"، "ض"، "ل" و قسمتی از حرف "پ" لغتنامه دهخدا همکاری کرد و بعدا نیز در این لغتنامه همکاری خود را با محمد معین که جانشین دهخدا شده بود، ادامه داد.
حسن انوری، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و سرپرست فرهنگ سخن در این باره گفته است: "اگر تلاش‌های او [دبیرسیاقی] نبود لغتنامه [دهخدا] پایان نمی‌یافت یا برای پایان یافتن، زمان درازتری می‌طلبید."
انوری برای نشان دادن نزدیکی کار دبیرسیاقی به کار دهخدا تأکید کرده که "باید از نفس او، نفس دهخدا را جست‌وجو کرد."
دبیرسیاقی علاوه بر همکاری با دهخدا در لغتنامه، کتابهایی را نیز از او یا درباره او منتشر کرد: "مقالات دهخدا"، "دیوان دهخدا"، "گزیده امثال و حکم" و "خاطراتی از دهخدا و از زبان دهخدا".
پس از پایان یافتن انتشار لغتنامه دهخدا در ۱۳۵۹، دبیرسیاقی بلافاصله کار نگارش لغتنامه دیگری را با همکاری کسانی چون جعفر شهیدی و حسن احمدی گیوی آغاز کرد.
او همچنین علاوه بر همکاری در لغتنامه دهخدا و بعد نگارش "لغتنامه فارسی"، فرهنگنامه‌های دیگران را نیز تصحیح و منتشر کرد: "فرهنگ چراغ هدایت"، "فرهنگ آنندراج"، "غیاث‌اللغات"، "لغت فرس"، "ملخص اللغات"، "نام‌ها و صفت‌ها و پسوندهای دیوان لغات الترک".
دبیرسیاقی همچنین مدخل‌هایی برای "ایرانیکا" به مدیریت احسان یارشاطر نوشت که برای انتشار، به انگلیسی ترجمه شد.

تدریس و سخنرانی در دانشگاه‌ها

دبیرسیاقی همزمان با کار نگارش لغتنامه، به تدریس دستور زبان و متون فارسی به ویژه شاهنامه در دانشگاه‌های ایران، نظیر دانشگاه ملی (بهشتی)، دانشگاه تهران، دانشگاه بین‌المللی قزوین پرداخت.
او همچنین علاوه بر آموزشگاه عالی وزارت دارایی، در مدارس عالی دیگر نیز مثل مدرسه عالی حسابداری تهران، مدرسه عالی زبان و ادبیات خارجه و دانشکده علوم ارتباطات به تدریس زبان و متون فارسی می‌پرداخت.
او چند ماهی نیز در دانشگاه‌های پکن و "عین الشمس" مصر به آموزش فارسی به دانشجویان خارجی مشغول شد.
علاوه بر نشست‌هایی در دانشگاه‌ها و انجمن‌های ایران، دبیرسیاقی در برخی از دانشگاه‌های آلمان، هند، آمریکا نیز درباره زبان و ادبیات فارسی سخنرانی کرد.
سیاقی
Image captionدر میان آثار پژوهشی ارزشمند محمد دبیرسیاقی در زمینه پیشاهنگان شعر فارسی، کتاب‌های او درباره شاهنامه فردوسی، هم از نظر کیفیت و هم از نظر کمیت، جایگاه ویژه‌ای دارد.

تصحیح متون منظوم و منثور فارسی

شاید مهم‌ترین کار محمد دبیرسیاقی طی نزدیک به یک قرن زندگی، آثار پژوهشی او باشد؛ همان تلاش بی‌وقفه‌ای که "عرض عمر" او را بیشتر از "طول عمر" کرد.
این آثار که به حدود صد عنوان می‌رسد، شامل لغتنامه و فرهنگ‌نامه‌ها، تصحیح متون منظوم و منثور فارسی، دستور زبان فارسی، پژوهش‌های ادبی، تصحیح متون تاریخی و جغرافیایی، تصحیح فرهنگنامه‌ها و نیز یادداشت‌ها و مقالات پراکنده است.
اولین کار دبیرسیاقی در این زمینه، انتشار دیوان منوچهری دامغانی است که "با حواشی و تعلیقات و تراجم احوال و مقابله بیست نسخه خطی و چاپی" در سال ۱۳۲۶ در تهران منتشر شد.
او سپس مجموعه یا گزیده شعر یا رساله برخی دیگر از شاعران ادبیات کهن ایران را منتشر کرد: ابوشکور بلخی، دقیقی طوسی، عنصری بلخی، فرخی سیستانی، شاه داعی شیرازی، ناجی قزوینیف لامعی گرگانی، عبید زاکانی قزوینی و ...
یکی از کتاب‌های مهم دبیرسیاقی در شعر کلاسیک فارسی، کتاب "چهارصد و یک رباعی" است که گلچینی است از رباعیات شاعران فارسی‌زبان قرن چهارم تا قرن هفتم هجری.
همانطور که اشاره شد، تصحیح متون تاریخی و جغرافیایی بخش مهمی از فعالیت دبیرسیاقی در این زمینه است: "اشراقینامه"، "تاریخ حسیب السیر فی اخبار افراد بشر"، "سازمان اداری حکومت صفوی"، "تاریخ افرنج یا فصلی از جوامع التاریخ"، "گزیده تاریخ بیهقی"، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض قاجاریه"، "کتابچه سرشماری شهر قزوین"، "تاریخچه فرهنگ و مدارس سرزمین قزوین بر مبنای تعلیمات نوین"، "سیر تاریخی بنای شهر قزوین و بناهای تاریخی آن"، "سرگذشت حسن صباح".
در کنار آثار تاریخی و جغرافیایی، تصحیح سفرنامه‌ها نیز مورد علاقه دبیرسیاقی بود: از سفرنامه معروف ناصرخسرو گرفته تا "سفرنامه مکه از راه سیبری، چین، ژاپن" تألیف مهدیقلی خان هدایت و "سفرنامه خوزستان" نوشته عبدالغفار نجم الملک.
چاپ مقالات عباس اقبال آشتیانی و خاطرات علی اصغر حکمت نیز از کارهای ماندگار دبیرسیاقی است.

شاهنامه‌پژوهی

در میان آثار پژوهشی ارزشمند محمد دبیرسیاقی در زمینه پیشاهنگان شعر فارسی، کتاب‌های او درباره شاهنامه فردوسی، هم از نظر کیفیت و هم از نظر کمیت، جایگاه ویژه‌ای دارد.
دبیرسیاقی نه تنها شاهنامه فردوسی بر اساس چاپ ترنر ماکان و چاپ‌های دیگر را در سال ۱۳۳۵ منتشر کرد، بلکه با کتاب‌هایی مثل "کشف الابیات شاهنامه فردوسی"، "زندگینامه فردوسی و سرگذشت شاهنامه"، "برگردان روایت‌گونه شاهنامه به نثر" در ترغیب فارسی‌زبانان به خواندن شاهنامه تلاش کرد.
او همچنین بیش از بیست کتاب درباره داستان‌های شاهنامه نوشت: "جنگ مازندران و هفتخان رستم"، "داستان جنگ هاماوران و به آسمان رفتن کاووس و جنگ هفت گردان"، "داستان اکوان دیو و داستان بیژن و منیژه"، "مقدمه شاهنامه: پادشاهی کیومرث، هوشنگ، طهمورث، جمشید و ضحاک"، "داستان رستم و سهراب" و ...
او همچنین در سخنرانی‌ها و یادداشت‌هایش، نکته‌هایی را درباره شاهنامه یادآور می‌شد. به عنوان نمونه، او سال ۱۳۷۶ در یادداشتی برای مجله کلک، به نقل از یادداشت‌های علی اصغر حکمت نوشت که سراینده مصرع "ز گهواره تا گور دانش بجوی" فردوسی نبوده، بلکه "میرزا ابوالقاسم" ملقب به "فخر الاسلام" داماد حسام السلطنه (فرزند فتحعلی شاه) است.
بر این اساس، میرزا ابوالقاسم که در سال ۱۳۱۵، زمانی که در وزارت معارف و اوقاف کار می‌کرد، به مناسبت نامگذاری آن سال به نام سال مبارزه با بی‌سوادی و تأسیس کلاس‌های شبانه سالمندان، حدیث "اطلبو العلم من المهد الی اللحد" را به فارسی ترجمه کرد و این ترجمه چون به بحر متقارب بود "مَثَل سایر گشته و در زبان خُرد و بزرگ افتاده است."
دبیرسیاقی همچنین سال ۱۳۸۱ در همایشی درباره فردوسی در دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت که فردوسی برخلاف گفته تذکره‌نویسان از سلطان محمود گله‌ای نداشته است

محمد دبیرسیاقی، شاگرد برجسته علی‌اکبر دهخدا درگذشت

محمد دبیرسیاقیحق نشر عکس.
Image captionمحمد دبیرسیاقی ز نخستین دستیاران علی اکبر دهخدا لغتنامه نویس صاحب‌نام ایرانی در تدوین لغتنامه بزرگ دهخدا بود
محمد دبیرسیاقی، از اساتید و پیشکسوتان ادبیات فارسی و شاگرد برجسته علی اکبر دهخدا، بنیانگذار لغتنامه دهخدا، در سن ۹۹ سالگی درگذشت.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، محمدجواد حضرتی، مدیرکل میراث فرهنگی استان قزوین، با تأیید خبر درگذشت آقای دبیرسیاقی گفته که وی صبح روز دوشنبه ۱۶ از دنیا رفته و "احتمالا روز چهارشنبه یا پنج‌شنبه به خاک سپرده می‌شود".
محمّد دبیرسیاقی در سال ۱۲۹۸ خورشیدی در قزوین به دنیا آمد و از نخستین دستیاران علی اکبر دهخدا لغتنامه نویس صاحب‌نام ایرانی در تدوین لغتنامه بزرگ دهخدا بود.
او در تدوین و توسعه این لغتنامه، به مدت ۹ سال با علی‌اکبر دهخدا و ۱۱ سال با محمد معین همکاری نزدیک داشت.
آقای دبیرسیاقی در سال ۱۳۲۴ از دانشگاه تهران دکترای ادبیات فارسی گرفت و سال‌ها در دانشگاه تهران و نیز دانشگاه‌هایی در چین و مصر تدریس کرد.
این استاد ادبیات فارسی، بیش از ۸۰ متن ادبی و تاریخی را تصحیح کرده‌ و خود به نگارش لغت‌نامه‌ای فارسی پرداخته که تاکنون، جلدهایی از آن منتشر شده است