۱۳۹۲ مهر ۵, جمعه

دقایقی پس از شهادت به روایت ژاک پاولفسکی، عکاس فرانسوی که درCorbis منتشر شده است.

امید کوکبی محبوس در زندان اوین برنده جایزه حقوق بشری ساخاروف

امید کوکبی محبوس در زندان اوین برنده جایزه حقوق بشری ساخاروف



Kokabi-Omid-1 امید کوکبی، زندانی سیاسی و نخبه برگزیده کشورمان که در زندان اوین محبوس می باشد، برنده جایزه حقوق بشری ساخاروف شد.
به گزارش جرس، امید کوکبی در مدت بیش از ۳۲ ماهی که در زندان به سر می‌برد، با مخالفت دادستانی تهران و وزارت اطلاعات از مرخصی محروم بوده و در موارد پزشکی نیز از اعزام وی به مراکز درمانی خارج از زندان برای رسیدگی و درمان وی امتناع می‌کنند.
این هموطن ترکمن که به شهادت دوستان و خانواده هیچ گونه سابقه فعالیت سیاسی ندارد، بهمن ماه سال ۸۹ هنگامی که از دانشگاه خود در آمریکا برای دیدار با خانواده اش به ایران سفر کرده بود، بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او بیش از یک ماه در سلول انفرادی نگهداری و سپس به بند ۳۵۰ فرستاده شد.
در کنار امید کوکبی ، انجمن فیزیک آمریکا همچنین این جایزه را به بوریس آرت شولر از انستیتو فیزیک بودوف مسکو به خاطر ” مبارزه طولانی وی برای  دموکراسی در روسیه و از حمایت وی از حقوق کودکان فراموش شده ” اهدا کرده است .

بهروز عارقی: اسرائیل از نگاه شلومو ساند، مورخ اسرائیلی


شلومو ساند یکی از «مورخان جدید اسرائیل» است که در زدودن نادرستی ها و پلیدی ها از تاریخ  ساختهء «تاریخ نگاری صهیونیستی» نقش بسزائی ایفا کرده است.  ساند استاد تاریخ معاصر در دانشگاه تل آویو است و کتاب های او نتیجه پژوهش های طولانی او در مورد سرزمینی است که تاریخ آن با اسطوره و افسانه، در هم آمیخته است. در سال 2008، ساند با تالیف کتاب «چگونه خلق یهود اختراع شد»، ادعای تاریخ نگاری یهودی در قرن نوزدهم را در مورد چهار هزار سالگی این «خلق» به چالش می کشد. او از ورای تاریخ «دراز مدت» یهودیان ، نشان می دهد که نمی توان بر پایه کتاب مذهبی و اسطوره ای چون «کتاب مقدس»، ملتی مدرن ساخت. او در این کتاب، چهره تاریخ نگاری رسمی  را افشا می کند که بهودیان را نه به عنوان پیروان دینی که با پویائی در دوره ای از تاریخ در پهنای جهان گسترده شدند، بلکه  خلقی معرفی می کند که حتی ویژگی های ژنتیکی خاص خود را هم دارد.  و با این نظریه ها،  توجیهی تاریخی می آفرینند  برای برنامه های استعماری دو قرن اخیر. متاسفانه این کتاب هنوز به فارسی ترجمه نشده است.
او که در سال های 67،66 و 68 با محمود درویش ، شاعر بزرگ فلسطینی طرح دوستی ریخته است، در سال 2009، در مصاحبه با سایت «اکونومیا» با اشاره به این دوستی از شعر زیبای «سربازی که در رویای زنبق سفید بود» سخن می گوید که محمود درویش برای او سروده بود. او می گوید که بین این شعر و این کتاب، حتما ارتباطی وجود دارد. «محمود درویش این شعر را برای برملا کردن حقیقتی نوشته بود. و این درست نکته ای بود که من به عنوان مورخ در جستجویش بودم. حقیقت یا آن چه که فکر می کنم حقیقت است. به موازات آن، من احساس می کنم که دِینی اخلاقی دارم که حاصلش احساس عمیق بی عدالتی است.»
شلومو ساند در سال 2012، کتاب «چگونه سرزمین اسرائیل اختراع شد» را نوشت که در آن فرایند تبدیل «سرزمین مقدس» به «مام وطن» را بررسی می کند. او که به جریان مورخان جدید اسرائیل تعلق دارد که خلاف جریان شنا می کنند، این تناقض را چنین توضیح می دهد: « جامعه اسرائیل عجیب و غریب است و غیر دموکراتیک. چرا که دیگری را نفی می کند. اما جامعه ای است بسیار لیبرال و تکثر گرا.»
کلمات «سرزمین اسرائیل»  بخشی  از اسرار را در خود جای داده است. از راه کدام کیمیاگری، سرزمین مقدس کتاب مقدس ، توانست به  قلمرو میهنی مدرن، دارای نهاد های سیاسی، شهروندان، مرز ها و ارتشی برای دفاع از آن ها تبدیل شود؟
مورخ متعهد و اهل جدل، شلومو ساند در کتاب حاضر، کار ساختار شکنانه افسانه هائی که  دولت اسرائیل را دچار خفقان میکند ، دنبال کرده، به سرزمین های اسرار آمیز و مقدسی می پردازد که دولت اسرائیل مدعی تصدی آن است: «سرزمین موعود»ی که بر روی آن «قوم برگزیده»  گویا حق مالکیتی غیر قابل انتقال دارد.
از زمان پیدایش یهودیت ، چه پیوندی بین یهودیان و «سرزمین اسرائیل» وجود دارد ؟ آیا مفهوم میهن در کتاب مقدس و تلمود آمده است؟ آیا پیروان دین موسی در همه دوران میخواستند به خاورمیانه مهاجرت کنند؟ چگونه می توان توضیح داد که اکثریت اخلاف آنان ، امروزه مایل نیستند در آن دیار زندگی کنند؟ و ساکنین غیر یهودی این سرزمین چگونه زندگی میکنند: آیا آنان حق زندگی در آنجا را دارند یا ندارند؟
کتاب یاد شده، به زبان فارسی ترجمه شده و از این پس در اختیار خوانندگان قرار دارد. شلومو ساند در مقدمه ای که برای فارسی زبانان نوشته، می گوید:
« ترجمهء کتاب حاضر به زبانی غنی چون زبان شما ، برای من افتخار بزرگی است. حتی با جرئت می گویم که به خاطر مناسبات دیپلماتیک بین اسرائیل و ایران در زمان انتشار این کتاب  ، هیجان ویژه ای نیز دارم. باید دیوار بزرگ ترس و نفرت از دیگری و نیزغفلت را که نخبگان سیاسی اسرائیل و همچنین ایران برپا کرده اند، فرو ریخت! هر سهمی هر چند ناچیز، برای نزدیکی دو فرهنگ ما برای آینده مشترک مان اهمیت بسزائی دارد.»
و می افزاید : «... من در کنار نوشتن آثاری نظیر این کتاب، در دانشگاه تل آویو ، تاریخ تدریس می کنم. این امر نشان می دهد که اسرائیل بیش  ازآن که یک دموکراسی واقعی باشد، یک دولت قوم گرا (اسرائیل به خود می بالد که دولت یهودیان جهان است و نه دولتی متعلق به همهء شهروندانش چه یهودی و چه غیر یهودی)، و دولتی است لیبرال که در آن کثرت گرائی (پلورالیسم) سیاسی و فرهنگی امکان پذیر می باشد. کتابی که در دست دارید، ابتدا به زبان عبری منتشر شد و در اسرائیل با موفقیت روبرو شده در فهرست  «کتاب های پر فروش» قرار گرفت. درست است که این کتاب با انتقاد شدید تاریخ نگاری صهیونیستی روبرو شد، اما این امر نه مانع از پخش آن شد و نه از بحث دربارهء آن و نیز ترجمه آن به زبان های دیگر جلوگیری کرد. [...]
من فکر نمی کنم که یهودیان حقی تاریخی بر فلسطین داشته باشند، اما همچنین فکر نمی کنم که در روزگار ما، بتوان حق ملی اسرائیلیان را برای زندگی در این محل انکار کرد. به یقین و بدون تردید، فرایند مستعمره سازی که به راه افتاد، به اهالی بومی آسیب های وخیمی رساند؛ با این حال، امکان بازگشت به عقب   و مطالبه نابودی دولت اسرائیل وجود ندارد.در این منطقه، صهیونیسم خلق جدیدی ایجاد کرده و حتی می توان گفت که دو خلق بوجود آورده است که باید برابری حقوق شان به رسمیت شناخته شود. نمی توان تراژدی کهن را با خلق تراژدی جدیدی جبران کرد. باید اسرائیل  را وادار کرد که سراسر سرزمین های اشغالی را تخلیه کرده، دولت فلسطین کاملا مستقل را به رسمیت شناسد و به قربانیان غصب اموال و زمین های شان خسارت پرداخت کند. همچنین باید اسرائیلی ها را قانع کرد که کمتر نژاد پرست باشند. اما، هرگونه تهدید مستقیمِ زندگی یا استقلال آنان در چارچوب مرزهای  سال 1967، نتیجه ای جز به آتش کشیده شدن شدید سراسر منطقه نخواهد داشت.»
شلومو ساند، استاد تاریخ معاصر دانشگاه تل آویو، معتقد است که اسرائیل، شصت سال پس از تاسیس، هنوز حاضر نیست خود را به مثابهء یک جمهوری برای همهء شهروندانش تلقی کند. بر اساس تلقی ساند از قوانین اسرائیل، دولت اسرائیل، خود را متعلق به یک چهارم اسرائیلیان (که غیر یهودی هستند) نمی داند. به ویژه که اسرائیل خود را همواره دولت کلیه یهودیان جهان به حساب می آورد، یهودیانی که در کشورهای خود با آسودگی و با برخورداری از کلیه حقوق شهروندی  زندگی می کنند و اغلب آنان، تمایلی نیز ندارند که به اسرائیل کوچ کنند.
ساند این ایده را مورد نکوهش قرار می دهد که «قوم گرائی بدون مرز»، پس از تبدیل به نظریه حکومتی، موجب اِعمال تبعیضات سخت بر بخشی از شهروندان آن دیار شده است.  علاوه بر این، موجب آوارگی صدها هزاران فلسطینی و دور شدن آنان از خانه و کاشانه شان گشته است. او با نگاهی تاریخی به گذشتهء این سرزمین و با نشان دادن راستی و کژی های تحلیل های تاریخ نگاران رسمی هوادار صهیونیسم، این نظریه را  مطرح میسازد که نمی توان با تکیه به اسطوره «ملت ابدی» گرد هم آئی دوبارهء یهودیان در «سرزمین نیاکان»، دولتی ایجاد کرد که نه فقط ادامه زندگی اجتماعی و سیاسی این «ملت» را به مخاطره می اندازد، بلکه آرامش کل منطقه را نیز  بر هم می زند.
شلومو ساند، با نگاهی واقع گرایانه و دور از تنگ نظری های رایج در میان گروهی از مورخان، با استناد به متون مذهبی و منشاء پیدایش نظریه های صهیونیستی در مورد «سرزمین موعود»، سیر تاریخی رشد دیدگاه های نادرست در مورد «حق تاریخی» بر یک سرزمین را مورد بحث قرار داده و مسئله پیدایش «میهن» را در تاریخ بازنویسی می کند.
شلومو ساند، چون دیگر روشنفکران اسرائیلی طرفدار صلح واقعی، همواره برای احقاق حقوق فلسطینیان تلاش کرده و یکی از هدف های او در تالیف آثارش، به رسمیت شناخته شدن حقوق سلب شده مردم فلسطین و جبران ستمی است که بر آنان رفته است.
این نخستین کتابی است که از شلومو ساند به فارسی ترجمه شده و به رغم انتشار چند مقاله از او ،  خوانندگان فارسی زبان، آشنائی کاملی با روایت های او و مبارزهء فرهنگی او در جامعه ای که «شنا بر خلاف جریان غالب» امر بسیار دشواری است، ندارند.
کتاب «چگونه سرزمین اسرائیل اختراع شد» نوشته شلومو ساند، با ترجمه بهروز عارفی  و ویراستاری تقی تام از اوایل ماه اکتبر جاری در دسترس خوانندگان قرار دارد.
 برای  کسب اطلاع در مورد چگونگی پخش کتاب می توانید با مترجم تماس بگیرید.
پاریس، 26 سپتامبر 2013
بهروز عارفی
arefibeh@yahoo.fr

*تاملی بر ظهور و رشد عصر روشنگری در تاریخ و تمدن انسان .*تاملی بر ظهور و رشد عصر روشنگری در تاریخ و تمدن انسان .*تاملی بر ظهور و رشد عصر روشنگری در تاریخ و تمدن انسان .*نقدی بر کتاب : قبله عالم – ژئوپولیتیک ایران*نقدی بر کتاب : قبله عالم – ژئوپولیتیک ایران (بخش ششم)*نقدی بر کتاب : قبله عالم – ژئوپولیتیک ایران *نقدی بر کتاب : قبله عالم – ژئوپولیتیک ایران .*نقدی بر کتاب : قبله عالم – ژئوپولیتیک ایران*نقدی بر کتاب : قبله عالم – ژئوپولیتیک ایران . *نقدی بر کتاب : قبله عالم – ژئوپولیتیک ایران *نقدی بر کتاب : قبله عالم – ژئوپولیتیک ایران . *ژئوپولتیک و ژئواستراتژی نفت بخش ششم . نسخه1 *تاملی برمحتوی کتاب « دردامگه حادثه » از منظر جامعه شناسی (بخش پایانی)*تاملی برمحتوی کتاب « دردامگه حادثه » از منظر جامعه شناسی سیاسی .*تاملی برمحتوی کتاب « دردامگه حادثه » از منظر جامعه شناسی سیاسی *تاملی برمحتوی کتاب « دردامگه حادثه » از منظر جامعه شناسی سیاسی .*تاملی برمحتوی کتاب « دردامگه حادثه » از منظر جامعه شناسی سیاسی .*ژئوپولتیک و ژئواستراتژی نفت (بخش چهارم - نسخه -۲) سلاح نفت ، سلاح برای نفت .*ژئوپولتیک و ژئواستراتژی نفت (بخش سوم - نسخه اول )*ژئوپولتیک و ژئواستراتژی نفت؛ سلاح نفت ، سلاح برای نفت*ژئوپولتیک و ژئواستراتژی نفت*تاًملی بر اندیشه های فلسفی سیاسی پرفسور سید حسین نصر ، از منظر جامعه شناسی سیاسی .*جهان سیاست جهان ایده الیسم و رویا ها نیست (بخش دوم )*وحدت ملی و نقش زبان ملی در این وحدت*تولد ملت*« ژئو پولیتیک قدرت های اروپائی در رابطه با خاورمیانه و رقابت های آنان » *اسلام، چون سلاح سیاسی (بخش بیستم)*اسلام چون سلاح سیاسی (بخش نوزدهم) ظهور ادیان*اسلام چون سلاح سیاسی بخش هیجدهم *اسلام چون سلاح سیاسی . ظهورموجود عجیب الخلقه ای بنام « روشنفکر اسلامی» در جوامع اسلامی*اسلام چون سلاح سیاسی بخش شانزدهم*باز خوانی برگی از تاریخ معاصر نظام های تمامیت خواه*تأملی بر مسئله رهبری جنبش سبز در ایران بخش چهارم ( پایان )*تأملی بر مسئله رهبری جنبش سبز در ایران (بخش سوم)*نامهً سرگشاده یک جامعه شناس ایرانی به ملٌت شریف ایران و روحانیون حکومتی، درنظام ولایت مطلقه فقیه.*تأ ملی بر مسئله رهبری جنبش سبز در ایران (بخش دوم)*اسلام چون سلاح سیاسی (بخش دوازدهم)*تأ ملی بر مسئله رهبری جنبش سبز در ایران*اسلام چون سلاح سیاسی( بخش یازدهم)*نامه سرگشاده یک ایرانی ، به خانم فاطمه کروبی*اسلام چون سلاح سیاسی*فرسودگی قدرت وپایان اعتماد ملت 

تاملی بر ظهور و رشد عصر روشنگری در تاریخ و تمدن انسان . چراجهان اسلام از عصر روشنگری محروم مانده است کاظم رنجبر

تاملی بر ظهور و رشد عصر روشنگری در تاریخ و تمدن انسان .
چراجهان اسلام از عصر روشنگری محروم مانده است
کاظم رنجبر
 
 
عصر روشنگری ، یک جنبس روشنفکری است که مورخین سر آغاز آن را قرن 18 میلادی ثبت کرده اند . هدف آن در حقیقت گذرانسان متفکر و  جامعه از تاریک اندیشی به مرحله شناخت عقلی و علمی  جهان و  جهان هستی  است . در این جنبش فرهنگی و علمی ، فلاسفه ، دانشمندان در رشته های  ستاره شناسی ، فیزیک ، شیمی  ریاضیات ، معماری ، طبیعیات ، نقش اساسی داشتند . در حقیقت  این بلوغ  جامعه از منظر عقلانیت و علم  ، در مخالفت با دین  وخرافات دینی ادیان ، و سوء استفاده کلیسا و قدرت های استبدادی ازدین و باورهای دینی  بود . از آن نظر  این قرن  را مورخین عصر روشنگری می نامند  که معنی و مفهوم  روشنی – روشنائی ، در راستای تجمع و تنوع و گوناگونی  جریان فکری و حساسیت های  نقش آفرینان این مرحله از تاریخ ، برای بالا بردن آگاهی جامعه و کنار گذاشتن  تاریک اندیشی و فقر علمی بود .
انقلاب شکوهمند انگلستان در سال 1688 ، میتواند به عنوان اولین شاخص قرن روشنگری باشد . ولی برای مورخین فرانسه ، مرحله پایانی  دوره تاریک اندیشی  جامعه و شروع عصر روشنگری ، پایان دوره سلطنت لوئی چهاردهم (1643-1715 ) و انقلاب کبیر فرانسه 1789 ،  یعنی مرحله باروری  عصر روشنگری میدانند . قرن روشنگری  بر این هدف است  که جامعه را از طریق روشنائی علمی – شناخت – و نه روشنائی مجازی (نور الهی -  نور کلیسائی   ، و صدور احکام  دینی و پادشاهی  و سلطنت مطلق )، بلکه از طریق تعلیم و تربیت و آموزش  علوم ، انسان را از خرافات و جهل نجات بدهد .
در این عصر از طریق نوشته های فلاسفه و نخبه گان  اروپائی ، که به سوی نو گرائی  روی آورده بودند ، یک «جمهوری صاحبان قلم و روشن بینی و روشنگری » بصورت مجازی تشکیل شده بود ، که در واقع  مجموعه اندیشه های این متفکرین  فضای دیگری  دربین صاحبان اندیشه –علم -  و صنعتگران  باز کرده بودند .  از طریق این نوشته ها ی این دانشمندان ، و چاپ و انتشار آن  آثار ، فضای دیگری در اروپا حاکم شده بود .
تغیر لحن فلاسفه ، عصر روشنگری ، در ضدیت با دستگاه روحانیت فاسد و مرتجع در سلهای 1750 در متون ادبیات سیاسی ، تاثیر می گذارند . در فرانسه در این سالهای قبل از انقلاب ، این ادبیات  سیاسی ضد خرافات و تاریک اندیشی  دستگاه کلیسا و فساد  حاکم در این دستگاه ، ابتدا  توسط فلاسفه و بعد توسط انقلابیون  مورد استفاده قرار می گرفت . . تاریخ نگاری این اصطلاح «قرن روشنگری »  را برای ابدیت  در تاریخ بشریت ثبت کرد .  این جملات بیان  فکری روشنفکران  عصر روشنگری است : منطق و عقلانیت  تمام انسان ها را به شعور و آگاهی  هدایت می کنند .  منطق و عقلانیت  نور هستند . فراموش نکنیم  منظور از نور فقط یک جرقه اشعه کوچک  نور نیستند ، بلکه امواج  بیکران نور هستند .
عصر روشنگرائی  شاهد و همراه یک دید  نو اندیشی و گسترده از جهان هستی و جوامع بشری است ، که حد اقل یک چهارم قرن  هیو دهم ، جامعه اروپا را  در خود فرو برد . خطوط اصلی اندیشه های عصر روشنگری  به ترتیب عبارتند از :
1- برتری دید علمی بر دید «حکمت الهی »
در چهار چوب این دید علمی ، انقلاب  فکری و علمی  نظریه نیوتن ، نمونه بسیار بارز و روشن  این اصل است .
 
2-اندیشه سیاسی، ناشی از نتیجه  نظریه قرار داد ی (چون بیان و تفسیر قرارداد اجتماعی – در راستای اداره جامعه)  
دست آورد آن  آثار فلسفی سیاسی  جان لاک  فیلسوف انگلیسی است .
جان لاک  متولد1632 –مرگ 1704 از فیلسوفان قرن 17 میلادی انگلستان  بود  که بطور گسترده  به عنوان پدر لیبرالیسم  کلاسیک شناخته می شود . لاک  از مهمترین مفسرین  نظریه قرارداد اجتماعی و پیرو  مکتب تجربه گرائی است .  نظرات او  بر پیشرفت شناخت سیاسی و فلسفه سیاسی  موثر بود . او از تاثیر گذار ترین  اندیشمندان عصر روشنگری  شمرده می شود .  نوشته های او بر ولتر و ژان ژاک روسو و بسیاری از  اندیشمندان  اسکاتلندی و انقلابیون آمریکائی  اثر گذار بودند .  این تاثیر را می توان در اعلامیه استقلال  ایالات متحده آمریکا مشاهده کرد .  فرضیه  جان لاک در مورد ذهن  معمولا  خاستگاه تصورات امروزی  در مورد آگاهی و خود آگاهی شمرده می شود . این فرضیه  در آثار فیلسوفانی  چون  دیود هیوم ، ژان ژاک  روسو و امانوئل  کانت بر جستگی می یا بد .  جان لاک اولین فیلسوفی بود که «خود » را از طریق استمرار« هوشیاری »  تعریف کرد . او معتقد بود که: انسان ها چون لوح  پاک دست نخورده و تهی  از دانش زاده می شوند و هیچ دانسته  درونی و ذاتی ندارند  (منظور برای هیچ انسانی از آسمان   وقدرت های مافوق طبیعت وحی و آیه  نازل نمی شود ) بشر  هرچه می داند از مشاهده و تجربه بدست می آورد.  ماخذ (1)
3-  رشد شعور  و نقد اندیشه  نمونه اش آثار  پیر بائیل : Pierre BAYLE-متولد 1647 –مرگ 1706.
   در سال 1684 پیر بائیل  یک نشریه  نقد ادبی – تاریخی – فلسفی و الهیات  منتشر کرد و عنوان آن : اخبار جمهوریت ادبی– (Nouvelles de la République des Lettres) بود ، که در تمام اروپا  مورد توجه صاحبان فرهنگ و ادب و علم قرار گرفت. در این نشریه  ، پیر بائیل  با چاپ و انتشار آثار جدید ادبی و علمی ، متفکران اروپا را  نه تنها با این آثار آشنا می کرد ، بلکه  با متفکرین و دانشمندان اروپائی  ارتباط برقرار می کند . در عین حال دانشمندان اروپائی از این طریق  با اهل قلم و فلسفه ارتباط برقرار می کنند . در سال 1687 ، پیر بائیل بخاطر بیماری انتشار این نشریه  را متوقف می کند و فرد دیگری : نام : هانری باسناژ  دو بئوال (متولد 1657- مرگ 1710 – (Henri Basnage de Beauval )  انتشار این نشریه را بر عهده می گیرد .  در سال 1685 ، پیر بائیل از خبر مرگ  برادرش ژاکوب – Jacob در زندان باخبر می شود ، در حقیقت این قتل توسط  کشیشان کلیسا و ماموران حاکم این قدرت  استبداد دینی انجام  گرفته بود حاکمان دین افشاء استبداد دینی و افشاء جهل و خرافات دینی  و افشاء  عدم وجود مدارا و تفاهم  دینی  و افشاء عدم تحمل  کلیسا نسبت به پیروان سایر ادیان  را تحمل نمی کردند .
 
4- تقدس زدائی از نظام سلطنتی  توسط آثار : لوئی  دو لا هونتان .( Louis de La honta- متولد 1666- مرگ 1716 )
نمونه کارهای روشنفکری  که او و همفکران او  درسال 1710 در اروپای  در گیر جنگ های مذهبی  ، تسامح و مدارا  ، همچنین در زمینه های مختلف  منجمله اقتصاد و سیاست  بودند که جامعه را تحت تاثیر قرار دادند .  اندیشه های  پیشرفته و مترقی  در زمینه های مختلف  وجوهر آثار نیکلا کندورسه  بود . (Nicolas Condorcet– متولد 1743-مرگ 1794)  اثر معروف او : روند تکاملی شعور انسان :Esquisse d’un tableau historique des progrès de l’esprit humai- ترجمه :نظر اجمالی به روند تاریخی پیشرفت شعور انسانی ،
 
طرفداران روشنگری  عامل اصلی و نقش آفرینان مبارزه  علیه استبداد حکومتی و دینی  هستند که با استفاده  از ظهور  عصر روشنگری ، در تمام زمینه های زندگی  اجتماعی اروپا ، نقش موثر  داشتند . این انگیزه های معروف  امکان  تهیه و تصویب قوانین و ظهور  آداب و رسوم جدید  در اروپا شدند ، که در نهایت  انقلاب فکری  در زمینه های جامعه شناسی ، شناخت علم سیاست  از منظر  دید و اعتبار ماهیت انسانی  و عقلانی انسان،  پایه گذاری شد .
با رشد نظری اندیشه های فلسفی  با ماهیت ارزش معنوی  حقوق انسان ، این بار  فلاسفه به نوشتن  قناعت نمی کنند ، بلکه به شخصه  هر کدام  در دفاع از اندیشه های خود  با وجود خطر تهدید  ودستگیری و زندانی شدن  توسط  حاکمان مستبد ، و کشیشان و رهبران دینی جاهل و خود کامه ، وارد فعالیت های اجتماعی می شوند .
در این عصر ، طرفداران روشنگری  عامل اصلی و نقش آفرینان و در عین حال مبارزان  علیه استبداد حکومتی و دینی هستند ، که  با استفاده از زمینه های مناسب این تحولات اجتماعی  ، یعنی عصر روشنگری، در تمام زمینه های زندگی  اجتماعی اروپا ، نقش موثر داشتند . این انگیزه ها مهم ، امکان  تهیه و تصویب قوانین و ظهور آداب و رسوم جدید  در اروپا شد ،که در نهایت انقلاب فکری  در زمینه های جامعه شناسی ، شناخت علم سیاست  از منظر  دید و اعتبار ، ماهیت  عقلانی انسان ، درجامعه ارزش و اعتبار گرفت .
با رشد نظری  اندیشه های فلسفی با ماهیت ارزش معنوی  حقوق انسانی ، این بار فلاسفه  به نوشتن قناعت  نمی کنند ، با وجود خطر تهدید  و دستگیری و زندانی شدن  توسط  حاکمان مستبد ، بشخصه هر کدام  وارد مبارزات اجتماعی می شوند .Denis Diderot-1713-1784 :- دونی دیدرو ، Jean Le Rond D’Alembert 1717-1783-ژان لوروند دولامبر ، بیش از 20 سال عمر خود را برای نوشتن و چاپ فرهنگستان  معروف :Encyclopédie-در 28 جلد می گذرانند ، که حد اقل 11 جلد آن همراه با تصویر و نقاشی  در باره شناخت و علوم هستند . تمام دانشمندان  معتبر قرن در فراهم آوردن این فرهنگستان  شرکت می کنند . چاپ و انتشار این اثر بزرگ از سال 1751 تا سال 1772 طول می کشد.
چاپ  و انتشار این فرهنگستان  به مذاق حاکمان مستبد  خوش نمی آید . دونی دیدرو  یکی از نقش آفرینان این فرهنگستان  مدت چند ماه به اتهام :« پخش اندیشه های خطرناک در جامعه »  چند ماهی زندانی می شود. ولی اندیشه های دیدرو و همرزمانشان  در واقع مبارزه علیه «تاریک اندیشی » در راستای تشویق  پادشاه معروف فرانسه لوئی چهاردهم ، این دانشمندان بزرگ و معتبر را به حضور می پذیرد و برای اولین بار ،« آکادمی سلطنتی  علوم فرانسه » توسط پادشاه فرانسه  بنیانگذاری می شود .
 
در عصر روشنگری همزمان با ترقی و توسعه  اندیشه های فلسفی در زمینه های  نوع حکومت و اداره جامعه  در سایر رشته چون فیزیک شیمی ، ریاضیات ، ستاره شناسی ، الکتریسیته ،  مطالعات عمیق و کشفیات مهم  توسط متخصصین  چون ، لاوازیه ، کلومبو ،  کاواندیش - لینه – رآمور  - بوفون – ژوسیو -  لامارک ، با تکیه بر منطق عقلی ، فلسفی و علمی  فلاسفه عصر روشنگری در علوم  طبیعی و حیات موجودات زنده  در کره خاکی ، به مطالعات عمیق  دست زدند ، که با نام : تاریخ طبیعی  فصل جدیدی در علوم طبیعی گشودند . در رشته های  ستاره شناسی ، فیزیک  نیز چنین پیشرفت هائی  فوق العاده انجام یافت . درسال 1662 برای اولین بار در فرانسه  در شهر : Caen – واقع در ایالت نرماندی  در شمال غربی این کشور ، اولین اکادمی  فیزیک این کشور بنیانگذاری شد .  این تحولات  فلسفی ، سیاسی و علمی  در همان عصر در سایر کشورهای معتبر اروپا ، چون انگلستان   نیز انجام شد.
 
                                          *                                    *                              *
در پایان این بخش زندگی نامه خلاصه شده  فیلسوف و ریاضی دان معروف فرانسه  برای خوانندگان گرامی  اینجا نقل میکنم . ولی لازم است هموطنان  بدانند که شحصیت های با فرهنگ  ایرانی و ایران دوست نیز بیش از یک قرن است برای حاکمیت  نظام دموکراتیک  دور از جهل و خرافات و استبداد سلطنتی ، دینی مبارزه می کنند و و در این راه ، حتی جان خود را فدای  آرمانهای بشردوستانه   و ملت ایران می سازند ، منجمله زنده یاد احمد کسروی .
زنده یاد احمد کسروی است که با آثار وزین خود به ایران و ایرانی خدمت صادقانه  ای کرده است ، در نهایت می بینیم چنین انسانها فرهیخته ، با فتوای  یک آخوند بیسواد فاقد عرق ملی و میهنی ناجوامنردانه  بنام «اسلام» به قتل می رسند  .  فراموش نکنیم ، که احمد کسروی هم آخوند زاده بود و هم آخوند . ولی وقتی به حدی از شعور فردی و اجتماعی و سیاسی  رسید ، علنا گفت : من نان این لباس را نمی خورم ،و لباس آخوندی را ترک کرد  و وارد مشاغل  دولتی در وزارت دادگستری گردید . البته با ادامه پژوهشهای  و مطالعات علمی – و تاریخی  و زبان شناسی  خود ، که در حقیقت گنجینه ایست بس عظیم  برای ایرانیان ایران دوستان خدمت بزرگی کرد . یادش گرامی باد  .
 
کندورسه  فیلسوف و ریاضی دان فرانسه . شرح مختصر زندگی او .
نظر اجمالی  به روند تاریخی و پیشرفت خرد و شعور انسانی ازمنظر  کندورسه.
ماری ژان آنتوان نیکلاس دو کاریتات، مارکیز دو کندورسه به فرانسه -   - Marie-Jean-Antoine Nicolas de            Caritat, marquis de Condorcet  )  یا نیکلاس دو کندورسه متولد  17 سپتامبر 1743 مرگ 28 مارس1794 فیلسوف ،  ریاضی دان  ایکه در 27 سالگی عضو آکادمی سلطنتی در ریاضیات بود  ،در علوم سیاسی واقعآ استاد و در عین حال آثارش هنوز هم از اعتبار علمی برخوردار هستند  . کندورسه یکی  از بزرگان عصر روشنگری محسوب می شود . وی تنها اندیشمند بزرگ عصر روشنگری بود که در جریان انقلاب کبیر فرانسه  در قید حیات بود.مخالفت کندورسه با خشونت‌های سازمان یافته دوران ترور  و همچنین مخالفت او با اعدام لویی شانزدهم  در نهایت در 8ژوئیه 1793 سبب تعقیب وی شد. کندورسه خود را در خانه کنتس : ورنه (Vernet ) مخفی می کند  ولی   ، در25مارس 1794 کندورسه مخفی گاه خود را ترک  کرده و در 27 مارس ، انقلابیون  اور را بازداشت می کنند ، ولی قیبل آنکه کندورسه را با گیوتین  سر ببرند ، این خود کندورسه بود ، که اقدام به خود کشی می کند و زندانبانان جسد اور رادر 28 مارس در سلول اش پیدا می کنند .
در3 آوریل  سال 1795 آخرین اثر کندورسه  با عنوان :  نظر اجمالی به جدول تاریخچه پیشرفت  خرد و شعور انسانی  در 3 هزار نسخه با نظارت همسرش : مادام کندورسه  با این این عنوان و نوشته همسر ، به ملت فرانسه  خصوصأ نسل جوان این ملت ، تشنه علم و عدالت و جمهوریت  تقدیم  می کند.
در زمان کندورسه ، حد اکثر  20 درصد علوم و اختراعات امروز شاید کشف شده بود . با وجود این ، دانشمند و فیلسوفی  چون کندورسه ، چگونگی رشد عقلانی و علمی بشر را دو قرن پیش چگونه می دید و چگونه تفسیر می کرد ، اگر بین کشور فرانسه ، و ایران ، چنین اختلافی از منظر  پیشرفت های علمی ، نظام حکومتی ، عدالت اجتماعی وجود دارد ، در درجه اول این اختلاف عمیق را ، در وجود وذات این « فیلسوفان و پرو فسور های و فیلسوفان اسلامی  روشنفکران اسلامی !!!»  باید جستجو کرد .  کندورسه می نویسد :
 
«...» انسان با قدرت و استعداد درک و فهم و تشخیص و احساس آنچه را که مشاهده یا حس می کند به دینا می آید ، و همین انسان ، احساسات ساده و یا متشکل  را بخاطر می سپارد ، بخاطر می آورد و آنها را باز شناسی می کند ، و به آنها ، در راستای باز شناسی و شناخت خود ، نظم و ترتیب می دهد . این شناخت  خود را به ترتیبی نگهداری و در خاطره خود حفظ می کند . بین عناصر شناخته شده ، روابط آنها را مورد دقت و توجه قرار می دهد .  برای بازشناسی آنها نکات مشترک  بین این عناصر را در حافظه خود ، یا به ترتیب دیگر ثبت می کند ، که خود این عمل ، باز شناسی  این عناصر را آسان می نماید و نقاط مشترک جدیدی را در بین این عناصر مشخص می سازد .
این استعداد  بوسیله اعمال عناصر  خارج از انسان ، یا به عبارت دیگر  حضور بعضی از این احساسات ترکیبی ، یا در ذات ، ویا در ماهیت مجموعه آنها ، یا در قوانین  تغیر دهنده  ماهیت این عناصر ، مستقل از آنها  ظاهر می شوند.(به عنوان مثال : رابطه گرما و یا سرما  با آب ، که ماهیت ظاهری آب را  به بخار یا یخ تبدیل می کند . تاکید از صاحب قلم )
بعلاوه انسان با همنوعان خود ارتباط دارد ، که خود این ارتباطات بین انسان ها ، ناشی از اختراع وسائل مصنوعی (اختراع زبان ، اختراع علائم و فورمول های ریاضی ، فیزیک ، شیمی ...)نتیجه استعداد و شعور انسانی است. احساسات انسانی همراه با شادی و درد و رنج هستند . در عین حال انسان داری آن چنان استعدادی است ، که مشاهدات و احساسات و درک لحظه ای خود را می تواند به احساسات زمان دار ، مداوم ، احساسات شادی بخش و یا غم انگیز  تعیر بدهد . بعلاوه انسان می تواند این احساسات  غم انگیز و یا شادی بخش ناشی از دید یا خاطرات خود را  به هم نوعان خود منتقل بکند . در نهایت از این استعداد منحصر به  انسان ، بشر به آن احساسات خود ، شکل تفکر واندیشه  بدهد . از طریق انتقال این تفکر و اندیشه انسانی است ، که روابط بین انسانها  در چهار چوب  منافع مشترک ، مسئولیت مشترک  بوجود می آید .در این رابطه بین انسانها ، بخشی از هستی  با ارزش ما انسانها ، چون شادی ها ، و غم های مان ، درد هایمان ، در روابط انسانی به دیگران منتقل می شوند.(به عنوان مثال ، غم و اندوه یک فرد ، نزدیکان و دوستان اور را نیز غمکین می کند  یا برعکس شادی ما ، نزدیکان ما را شاد می کنند.)
اگر به مشاهده و شناخت  اعمال روزمره و قوانین رایج در طبیعت  که نماد رشد این استعداد  هستند ، خود را فقط به آنها محدود بکنیم ، و به آنچه که در هر فردی نکته مشترک  ارتباط بادیگران  است ، رشد و استعداد خود را به آنان محدود بکنیم ، در آن صورت ، این دانش و آگاهی محدود ، به آگاهی ابتدائی و یا به عبارت دیگر ، در حد متافیزیک  محدود می شود
 
 
اما اگر این رشد از منظر نتایج آن در تحولات فکری ، عملی ، و علمی  انسان ها ی معاصر را مورد توجه قرار بدهیم ، مشاهده خواهیم کرد ، که این تحولات ، نسل به نسل  در جامعه با عث تغیرات علمی می شوند، در آن صورت  این تحولات  نماد پیشرفت شعور انسان را بیان می کنند. مشاهده می شود که این ترقی ، تابع قوانین عمومی است که در تحولات و ترقی شعور افراد نیز این قوانین تابع آن روند بودند. برای اینکه مشاهده می شود  که نتیجه این تحولات  در تعداد کثیری  از افراد متشکل آن جامعه  در آن زمان رخ داده است .قانون تحول بنیادی در جامعه از منظر علمی وقتی قابل قبول است که اکثریت جامعه را در برگیرد .اما نتایجی که هر زمان عاید می شود ، تابعی بود از زمان گذشته و در عین حال  بروی نتایج زمان آینده تاثیر گذار خواهد شد. . به عبارت دیگر  تحولات علمی از منظر زمانی هم در زمان حاضر و هم در زمان آینده تاثیر کذار هستند .تحولات  بنیادین در جامعه وقتی برد علمی دارد که هم در زمان حال و هم در زمان آینده تاثیر گذار باشند . تاثیر  لاینقطع این نو آوری برای آگاهی فرد در طول قرون متمادی ، و قدم هائی را که فرد  در رسیدن به حقیقت و خوشبختی  برداشته است ، این تابلو نشان دهد . این مشاهدات و دقت بر شناخت ماهیت انسان ، از منظر آنچه که در گذشته بود و آنچه که امروز هست ، و مسیری که در این تحول طی کرده است ، جامعه را به راه ترقی و تعالی ، به روشهای جدید و سریع وشناخت طبیعت انسان و اعتماد  به نفس و شخصیت خود برای تلاش در راستای ترقی و پیشرفت  امیدوار می سازد .
کندورسه در ادامه  این فصل از کتاب خود می نویسد: هدف من از نوشتن این اثر و نتیجه حاصل از آن ، نشان دادن  روش عقلی و علمی است ، که در حقیقت  راه ترقی و تکامل شعور انسان ، راه بی پایان  است . همچنانیکه  تکامل پذیری انسان  در حقیقت  مرز و حدود نمی شناسد .این ترقی و تکامل پذیری شعور انسان  کاملأ مستقل ، و هیچ نیروئی نمی تواند در مقابل این ترقی و شعور انسانی  مانع و سدی ایجاد بکند |(حتی مزخرف نویسی های  روشنفکران و فیلسوفان اسلامی  قرن حاضر . تاکید از این صاحب قلم )
کندورسه ادامه می دهد ...تا جهان هستی وجود خواهد داشت ، این تکامل شعور و آگاهی انسان نیز ادامه خواهد داشت . مسلماً این روند تکاملی شعور انسان می تواند ، زمانی روند کند و سریع داشته باشد  ولی هرگز به عقب برنخواهد گشت ، خصوصأ تا زمانی که کره زمین  جایگاه خود را در مجموعه سیستم سیارات  جهان هستی حفظ بکند ، و قوانین عمومی این منظومه تغیر نکنند، واین تغیرات ، با عث تغیر شعور واستعداد  نوع بشر نشوند، این تکامل شعور انسانی  ادامه خواهد داشت . (...) ماخذ (2)
                                                                                       
بخش سوم : تحلیل و تفسیر اندیشه های فلسفی –سیاسی  فیلسوفان عصر روشنگری .
ادامه دارد .
پاریس .5 سپتامبر 2013
 
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------  
ماخذ :
 
 
 
تاملی بر ظهور و رشد عصر روشنگری در تاریخ و تمدن انسان .
کاظم رنجبر
 
چراجهان اسلام  از عصر روشنگری محروم مانده است ؟
به قلم : کاظم رنجبر ، دکتر در جامعه شناسی سیاسی .
بخش سوم .25 سپتامبر   2013 .
 
مقدمه :
خوانندگان  بخاطر دارند که مقدمه این  مقاله را که در حقیقت  دین و جوامع اسلامی  امروز جهان را ، از منظر فلسفه سیاسی  مورد تحلیل و تفسیر قرار میدهیم ، با این جملات شروع کرده ایم : «...»  بیش از یک ملیارد و سیصد  ملیون مسلمان ، در 57کشور جهان ، در دو قاره آسیا و آفریقا ، با منابع و ثروت های  طبیعی اغلب غنی ،  وبا مردمان زحمتکش ، و همچنین با تاریخ و تمدن بسیار باستانی ، زندگی می کنند ، ولی در بین این 57 کشور مسلمان ، برای نمونه ، یک کشور با نظام حکومتی دموکراتیک (مردم سالاری به مفهوم فلسفی آن ) همراه با ترقی و پیشرفت علمی با اقتصادی شکوفا ، ( منظور اقتصاد سالم و متعادل است نه اقتصاد نفت فروشی )  وجود ندارد !!!دلیل عقب ماندگی ملت های مسلمان از منظر نظام حکومتی اغلب استبدادی و فاسد ، و نبود آزادی های فردی و اجتماعی و عدم احترام به حقوق شهروندی  مردمان این کشورها  توسط حاکمان خود کامه و فاسد ، چیست ؟ 
در راستای این تحلیل و تفسیر   از منظر فلسفه سیاسی  جوامع اسلامی ،  تنها سند معتبر ایکه  میتوان به آن استناد کرد ، کتاب دینی مسلمانان یعنی قران است . به عبارت دیگر ، هیچ مسلمان صاحب  ایمان و دین محمدی  نمیتواند  اعتبار و سندیت  قران را زیر سئوال ببرد .  حتی یک عده «روشنفکران اسلامی » ایران آنرا به عنوان معجزه   علمی یاد می کنند و آنرا از طریق  قوانین ریاضی  به اثبات می رسانند !!!.  به عنوان مثال نوشته های  مهندس مهدی  بازرگان ، و آقای علی مزینانی  معروف به : «دکتر علی شریعتی » را در اینجا می آوریم :
مهندس مهدی بازرگان  در کتاب خود :سیر تحول قران ، مدعی کشف نوعی رابطه ریاضی بر اساس نزول آیات بر پیامبر اسلام است .  به عنوان نمونه او باور دارد آیاتی  که در ابتدا نازل شده است  از کلمات و آیات کوچکتری تشکیل شده است و این سیر همین طور بصورت خطی افزایش می یابد و آیاتی که در سالهای آخر نازل شده است ، داری کلمات  بزرگتر و آیات بزرگتری است .همچنین او باور دارد  هر سال از 21 سال و چند ماه (انچه که معمولا 23 سال گفته می شود ) که قران نازل شده است ، دقیقا با اختلاف چند آیه ، تعداد آیات مساوی بر پیامبر نازل شده است .  علی شریعتی نیز این نظریه را درست میداند و در نامه ای به بازرگان  ضمن «اثبات قران ووحی » خواندن آن  می گوید : من کشف ایشان را در باره قران درست ، بی مبالغه ، شبیه کار گا لیله  در باره منظومه شمسی و نیوتن در باره جاذبه و پاستور در باره بیماری ...... میدانم .آنها کلید علمی وحی  طبیعی را بدست آورده اند و ایشان (منظور مهندس بازرگان ) کلید وحی  الهی را . ( ماخذ : نظریه  روابط ریاضی قران  در ویکی پدیا )
امروز  اتوموبیل  به عنوان وسیله حمل و نقل  در زندگی بشر وارد شده است . همین اتومبیل ، دست آورد بخشی از دانشهای های فیزیک ، شیمی ، ریاضی  است که بشر برای بدست آوردن آنها قرنها زحمت کشیده است و نتایج این علوم ، اختراعات نظیر اتومبیل ، هواپیما ، موشک های قاره پیما هستند . امروز  بشر با اسب و قاطر مسافرت نمی کند . همین پیشرفت ها و اختراعات  بشر در علوم تجربی ، شامل علوم انسانی  چون فلسفه  علم سیاست و مدیریت نیز میشود . قرنها جوامع بشری  به قدرت های ماوراء طبیعی ، جن – پری–  بت های مختلف و خدایان مختلف ، «حیوانات مقدس » مختلف با قدرت « مافوق طبیعی » آنان باورداشتند ، و برای آنان معبد و زیارتگاه های مختلف می ساختند و هنوز هم یک عده از مردمان جهان بر قدرت ماوراء طبیعی این حیوانات و این مجسمه ها و  بت ها باوردارند . 
در علوم انسانی خصوصا  در فلسفه و فلسفه سیاسی ، تحولات  تکاملی و رشد  عقلانی و علمی این علوم ، چون علوم تجربی  لاینقطع ادامه دارد .  اگر 300 سال پیش جامعه اروپا غرق در جنگ های مذهبی  ویرانگر  بخاطر عدم آگاهی و فقر فرهنگی  بود ، امروز ملت های اروپائی جنگ های مذهبی را کنار گذاشته و کشور های خود را از طریق منطق عقلی و علمی اداره می کنند .   این بلوغ عقلی و علمی  جوامع اروپا  ، ملت های این قاره را از منظر نوع حکومت و اداره جامعه ، این ملت ها را به دموکراسی  سوق داده است .  ولو اینکه یک عده از ساکنان اروپا ، دین باور هستند ، ولی این این باورهای دینی آنان ، مسئله شخصی و در امور جامعه  دخالت ندارند . دولت در نظام های  دموکراتیک ، ضمن تامین و تضمین  حقوق انسانی ( حقوق بشر ) و حقوق شهروندی (حقوق اجتماعی )  شهروندان خود ، در امور و باورهای دینی شهروندان دخالت نمی کند ، و شهروندان نیز حق دخالت دادن باور هائی دینی خود در امور جامعه ،ندارند . به عبارت دیگر :اصل  جدائی دین از سیاست ، پایه اساسی این دموکراسی ها هستند .
اگر  جوامع اسلامی آنچنان غرق در خرافات و جهالت هستند که  یک تحصیل کرده  دانشگاهی  با تخصص مهندسی ، چون مهدی بازرگان  ، یا علی مزینانی  معروف به علی شریعتی که با یک لیسانس ادبیات فارسی ، و 5 سال اقامت در فرانسه با یک دکترای فاقد ارزش علمی ، خود را به ملت ایران : «دکتر درجامعه شناسی » قالب کرد ، و «کشف علمی نزول قران » را معادل  قوانین فیزیک نیوتن وستاره شناسی  گالیله و  زیست شناسی پاستور میدانند ، این  پریشان گوئی این حضرات ، ناشی از بیسوادی  آنان و بیسوادی عمومی جامعه ایران  است . گرنه قبل از هر چیز ، لازم بود همین آقایان  دکتر مهندس ها دیروز ، چون مهندس مهدی بازرگان ، علی مزینانی و دکتر مهندس های مسلمان امروز از خود می پرسیدند : چرا از 57 کشور مسلمان در جهان با یک ملیارد و300  ملیون نفر جمعیت ، با تمام ثروت های مادی و معنوی  یک کشور پیشرفته از  منظرعلمی ، اقتصادی  ، نظام دموکراتیک  وجود ندارد ؟ مگر نمی گویند که اسلام  و کتاب دینی مسلمانان ، منبع دانشهای بی گران ،و مایه نجات  این دنیاو آن دنیای بشریت است ؟ اگر چنین است  ما باید  بگوئیم : پس علمای دینی مسلمانا ن نه قران را درک کرده اند و نه چنین استعدادی را دارند که قران و محتوی علمی آنرا به امت مسلمان تدریس بکنند . درصورتیکه  نه تنها قران ، بلکه هیچ کتاب دینی  در دنیا  ، کتب علمی نیستند ، وفاقد  ارزش های علمی می باشند . بی جهت نیست که  علمای دین چه در کشور های مسیحی و چه کشورهای مسلمان ، با اصل  قانون : تنازع بقا و  تکامل انوع  ، کشف زیست شناس معروف انگلیس داروینمخالف بودند و هنوز هم مخالف هستند .
 
 
 
این نوشته ها  این حضرات «روشنفکران اسلامی »  فاقد ارزش علمی هستند . در جهان علم  «معجزه»  وجود ندارد . درست برعکس باورهای دینی ، علم  شامل قوانینی است ، که ارزش و اعتبار آن جهان شمول دارد  و میتوان از طریق آزمایشات  در شرایط مساوی ، در هرنقطه کره خاکی آنرا  عملا  ثابت کرد . به عنوان مثال : قانون جاذبه زمین  نیوتن  را میتوان در آمریکا ، در عربستان  نیز عملا به اثبات رساند و سرعت سقوط اشیاء را  بطور دقیق محاسبه کرد  .
اما در باره احادیثی که به پیامبر اسلام نسبت می دهند ، که چه بسا برای دین باوران ، به عنوان سند معتبر برای حل مشکلات فردی و اجتماعی مسلمانان و جوامعی اسلامی میتوانند جوابگو باشند ،تعداد احادیث را که روحانیون و اسلام شناسان  به پیامبر اسلام نسبت می دهند، بعضا از دهها هزار  بیشتر هستند !!!
برای تحلیلگران و مفسیرین  اندیشه های  فلسفی - دینی، نظام های حکومتی ، و تمدن های بشری ، اسناد معتبر ، چه تاریخی ، و چه آثار تاریخی  چون بنا های تاریخی ، ابزار آلات باستانی  معتبر ، اعتبار دارند . گرنه این نوع احادیث ، نوعی سخن پروری  موافق و یا مخالف ، فاقد اعتبار هستند .  معتبر ترین سند نوشتاری  در رابطه  با اندیشه های فلسفی و سیاسی  اسلام ، کتاب دینی مسلمانان ، یعنی قران کریم است و بس ، که امروز این کتاب دینی  بیش از یک ملیارد و سیصد  ملیون مسلمان ، بالاترین مقام و منزلت  اعتبار بر خوردار است .
                                                        *                     *                   *
دموکراسی های معتبر جهان  بر سه اصل اساسی  تکیه دارند :
1-      حقوق بشر .
2-      حقوق  مدنی ، اجتماعی .
3-      جدائی دین از دولت .
و خود دولت از سه قوه مستقل :  قوه مقننه – قوه مجریه ، قوه قضائیه  تشکیل شده اند . ازآنجائیکه  قران کتاب مقدس و معتبر یک ملیارد و 300 ملیون مسلمان است ، با مراجعه به این کتاب ،  تلاش خواهیم کرده ، که جایگاه  این اصول پایه ای دموکراسی را در این کتاب  پیدا بکنیم و ببینم آیا   نظام حکومتی در زمان پیامبر اسلام ، و جانشینان او و بعد از آن ، نظام های حکومتی متکی بر اصول قید شده در قران بود ندو هستند ؟ یا اینکه هرصاحب قدرتی با سوء استفاده  از نا آگاهی توده ملت های مسلمان ، و بیسوادی اکثریت مسلمان که حتی کتاب دینی خود را در زبان مادری شان نخوانده و نمی خوانند ، قدرت های حکومتی از ناگاهی آنان استفاده کرده ، و حکومت فردی و استبدادی خوداز طریق  نظام پلیسی ، قتل و زندان ، شکنجه  ، بنام « حکومت اسلام تاب محمدی » بر ملت های خود تحمیل می کنند . 
 
اسلام و دولت از منظر قران .
کلمات کلیدی از منظر ماهیت و نوع حکومت در اسلام را حتی از ابتدای ظهور این دین ، از کتاب مقدس مسلمانان ، یعنی قران ، با تکیه بر کلمات ، میتوان مورد دقت و مطالعه و بحث قرار دارد .  در باره مقام و منزلت  پیامبر اسلام  از منظر قدرت حکومتی  آن حضرت ، قران در آیات  زیر  از سوره الغاشیه :  چنین می گوید :
اسلام و دولت ..
از سوره 88 قران – الغاشیه
آیه 21 - فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ –ترجمه : پس پند بده  البته که تو پند  دهنده ای .
آیه 22 - لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ –ترجمه : تو بر آنان فرمانروا و مسلط نیستی
در این دو آیه  قران جایگاه و مسئولیت  پیامبر اسلام نسبت به جامعه  را  بطور روشن و آشکار ، یک اندیشمند پنده  دهنده معین و مشخص می کند .
قران و مقام خلافت . روضه خوانی در تقابل با فلسفه سیاسی.
در جوامع اعراب و اسلامی  ، کلمه خلیفه و خلافت ،  جایگاه مشخص و معتبری دارند . و در طول تاریخ کشورهای اسلامی  سلسله های «پادشاهی – و سلاطین متعدد» زیر پوشش  «خلیفه مسلمین ، ولی امر مسلمین  مثل آیت الله  روح الله خمینی ، آیت الله  علی خامنه ای در ایران امروز » حکومت کردند و حکومت می کنند ،  که در حقیقت نظام های سلطنتی استبدادی بودند و هستند ، که زیر پوشش دین اسلام ،با تکیه بر قدرت استبداد و قتل و زندان  خود را خلیفه مسلمین  بر ملت تحمیل می کردند و تحمیل می کنند !!! در صورتیکه  حتی قران ، پیامبر اسلام را خلیفه مسلمین  نمی شناسد .
 
کلمه خلیفه در قران دوبار  آمده است .  یکبار در سوره بقره ، آیه 30 .  و بار دیگر سوره ص آیه 26 .
و وَإِذْ قَالَ َرَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ (30)
ترجمه:
و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمين جانشينى  خواهم گماشت [فرشتگان] گفتند آيا در آن كسى را مى‏گمارى كه در آن فساد انگيزد و  خونها بريزد و حال آنكه ما با ستايش تو [تو را] تنزيه مى‏كنيم و به تقديست  مى‏پردازيم فرمود من چيزى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد.آیه 30 .
در صوره: ص ، آیه 26 نیز از  حضرت داود بنام خلیفه در قران آمده است .
 
 
دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِۚ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ صوره ص آیه 26
ترجمه " اى داوود ما تو را در زمين خليفه [و جانشين]گردانيديم پس ميان مردم به حق داورى كن و زنهار از هوس پيروى مكن كه تو را از راه خدا به در كند در حقيقت كسانى كه از راه خدا به در مى‏روند به [سزاى] آنكه روز حساب را فراموش كرده‏اند عذابى سخت‏خواهند داشت . ترجمه آیه 26 از سوره ص .
ملاحظه می کنیم که در قران ، حتی  پیامبر اسلام  هم مقام خلافت ندارد ، بلکه  یک مقام پند دهنده  است و بس .
 
                                      
 
قران در رابطه با مشورت  قدرت های هیت حاکمه با نمایندگان  توده مردم  در راستای اداره عاقلانه امور جامعه و کشور .
 
در باره مشاورت  یعنی تشکیل  یک مجلس شورای ملی ، یا شورای اسلامی  در قران  در سوره آل عمران  آیه 159 چنین می گوید :
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ. سوره آل عمران  آ یه 159
پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر  تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مى‏شدند پس از آنان درگذر و  برايشان آمرزش بخواه و در كار[ها] با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا  توكل كن زيرا خداوند توكل‏كنندگان را دوست مى‏دارد آیه 159 .
 
 
 
این اصل  قران ، مشورت  در «جمهوری  اسلام ناب محمدی خمینی » درست برعکس و  چنین تعبیر می شود : صاحبان قدرت  در راس آن درگذشته آیت الله خمینی ، وامروز آیت الله علی خامنه ای  با زور اسلحه و قتل و زندان  چنین تفسیر می کنند :حزب فقط حزب الله ، رهبر فقط روح الله !!!  وحود خمینی هم بطور روشن و آشکار می گفت : ملت  صغیر است ،  به ولی امر  احتیاج دارد .   همین سخنان درست مخالف نص صریح قران است . به عبارت دیگر ،  غرور و کبر و دنیا پرستی و مال اندوزی  حاکمان مستبد کشورهای اسلامی ، چنان چشمان آنان را کور کرده است که حتی  به محتوی قران هم ، که درظاهر  با تکیه بر آن و اصول آن حکومت می کنند ، هرگز  محتوی آنرا هم به اجراء نمی گذارند .
دولت : معنی و مفهوم دولت در قران .
قران در سوره الحشر آیت 7 ، یکبار  کلمه دولت را آورده است . و چنین میگوید :
مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَىٰ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ ۚ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ  صوره الحشر آیه 7.ترجمه :آنچه خدا از ثروت اهل آبادی ها به پیامبر خود غنیمت داد ، متعلق است به : خدا و پیامبرش ، و نزدیکان و یتیمان و مسکینان و راه ماندگان . تا دست  بدست میان توانگران نگردد . وآنچه را که پیامبر و از آنچه او شما را پرهیز داد ،از آن دوری گزینید. و از خدا بترسید ، بی تردید خدا سخت عقو بت است .
 
اسلام و دولت و دولتهای اسلامی  .
کلمه دولت نیز از منظر فلسفه سیاسی  همین امروز بیش از پیش ارزش علمی و اجتماعی دارد . کشورهائی ایکه فاقد دولت مستقل ، و منتخب آزاد ملت ،  با اصل جدائی سیاست از مذهب نیستند ، این  کشورها اسیر نظام های  استبدادی و زیر پوشش ایده ئولوژی های فریبنده  چون :  جمهوری اسلامی در ایران ، نظام های کمونیستی سابق ، که در حقیقت  یک باند تشنه قدرت و ثروت زیر پوشش «اسلام ناب محمدی » ، درنظام های کمونیستی  «جامعه بی طبقاتی » ، استبداد  یک قشر مخصوص را به زور سرنیزه بر جامعه حاکم می کنند و حاکم می کردند  .   در ایران  جمهوری اسلام ناب محمدی ، فقر ، بیعدالتی ،  فساد ، ظلم و فشار هیت حا کمه آنچنان حاکم است ، که قشری از جامعه را با عنوان « قشر کارتون خواب – کودکان خیابانی – دختران تن فروش » می نامند .  در حالیکه یک عده از شدت فقر و بی پولی حتی  اعضای بدن  خود را می فروشند (فروش کلیه ) در مقابل  یک عده ایرانی ، بنام  زائران مکه ، هرسال ، ملیاردها  تومان ، به خزانه دولت مستبد ، فاسد و دشمن ملت ایران عربستان سعودی  میریزند !!! در فیسبوک  خواندم : یک روحانی شریف و ملت دوست ایرانی  ، بطور روشن و آشکار  در جمع مردم گفته است : تا روزیکه  در ایران یک عده از شدت فقر  ، مجبور به فروش  اعضای بدن حود هستند ، زیارت حج واجب نیست .
ظهور اسلام سیاسی در کشورهای مسلمان در ابتدای قرن نوزدهم میلادی ، دست آورد استعمار  در راس آن ، امپراطوری  بریتانیای کبیر و هم پیمانان او می باشد . در 23 مارس 1924 آتاتورک  مقام خلافت را که سلاطین عثمانی  برای خود این مقام را در چهار چوب  باورهای اسلامی برای خود قائل بودند ،  آنرا از قانون اساسی  جمهوری ترکیه نوین لغو کرد .  این تصمیم اتاتورک در جمهوری نوین ترکیه یک قدم مثبت و آزادی ملت از یوغ سلاطین  عثمانی که خود را جانشین خدا و پیامبر اسلام بر روی کره خاکی و کشور مسلمان عثمانی می دانستند بود . در راستای تلاش آتا تورک  برای استقرار نظام سیاسی لائیک در ترکیه نوین ، این بار استعمار انگلیس در مصر که بخشی از مستعمرات  خود بود ، سازمان اخوان المسلمین  را تحت رهبری :ادوارد براون ، جاسوس معروف انگلیس ، بنیان گذاشت . بی جهت نیست که حتی در زمان رژیم سابق و رژیم جمهوری اسلامی ، یکی از بلوارهای معروف تهران ، بنام :بلوار  ادوارد براون ، ودیگری  شاهراه : شیخ فضل الله نوری ،  شیخ مرتجع و ضد مشروطیت ایران است !!!!.. در صورتیکه هماچنانیکه در دو آیه بالا از سوره 88  الغاشیه  اشاره می شود ، خود قران به پیامبر  اسلام روشن و آشکار می گوید : تو بر آنان  فرمانروا و مسلط نیستی  تو یک پند دهنده هستی .   در ایران هم پادشاهان  مستبد خود را  به عنوان سایه خدا  روی زمین ، و حتی  چه فرمان یزدان چه فرمان شاه –خدا شاه – میهن  جا می دادند .. و آیت الله خمینی ، هم ، خود را  امام امت ، ولی امر مسلمین ،لقب داد و آیت الله علی حامنه ای هم  مقام ولی امر و رهبر جمهوری اسلامی و« ملت صغیر»  ایران می داند . آیت الله خمینی هم علنا می گفت : ملت صغیر است  به ولی امر مسلمین  احتیاج دارد .  در حالیکه همچانیکه در بالا از قران سند آورده ایم ، خدای مسلمانا ن به پیامبر اسلام می گوید : تو برآنان فرمانروا و مسلط نیستی تو پند دهنده ای .  ادامه دارد .
پاریس – 25 سپتامبر 2013 .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
 
ماخذ :  بخشی از منابع  قرانی این مقاله از کتاب : پرفسور محمد شرفی استاد دانشگاه ، وزیر آموزش و پرورش تونس  در زمان حبیب بورقیبه  : Islam et Liberté- در زبان فرانسه ، انتشارات :Albin Michel – چاپ 1998  در پاریس برداشته شده است .