۱۳۹۵ اسفند ۱۷, سهشنبه
"Corruption, ça suffit!" : une oligarchie déguisée en démocratie
https://www.youtube.com/watch?v=JHFgtzvfH-Y
Published on Oct 20, 2014
Avec :
• Monique Pinçon-Charlot, sociologue. Derniers ouvrages parus : La Violence des riches (ZONES, 2013), L'Argent sans foi ni loi (Textuel, 2012), Le Président des riches. Enquête sur l'oligarchie dans la France de Nicolas Sarkozy (La Découverte, 2010)
• Pierre Lascoumes, sociologue, auteur d'enquêtes sur les représentations sociales de la corruption et sur les politiques de lutte contre la délinquance financière
• François Morin, économiste, auteur de La Grande Saignée. Contre le cataclysme financier à venir (Lux, 2013). Son blog sur Mediapart
• Cynthia Fleury, philosophe.
• Monique Pinçon-Charlot, sociologue. Derniers ouvrages parus : La Violence des riches (ZONES, 2013), L'Argent sans foi ni loi (Textuel, 2012), Le Président des riches. Enquête sur l'oligarchie dans la France de Nicolas Sarkozy (La Découverte, 2010)
• Pierre Lascoumes, sociologue, auteur d'enquêtes sur les représentations sociales de la corruption et sur les politiques de lutte contre la délinquance financière
• François Morin, économiste, auteur de La Grande Saignée. Contre le cataclysme financier à venir (Lux, 2013). Son blog sur Mediapart
• Cynthia Fleury, philosophe.
و اگر اتفاقي اين جهان را عاشق باشم
جز بهخاطر عشقي تنانه، سادهدلانه و آتشین نيست،
همانگونه كه به آن نفرت داشتم
آنزمان که نوجواني سرگشته بودم
كه خباثت بورژوازي
به من كه خود بورژوا بودم زخم ميزد:
و اينك که از جهان بریدهام
- همپای تو - به نظر نميرسدَت
که جهان، آن طرف كه قدرت دارد،
سزاوار كينه و تقدسزداییست؟
جز بهخاطر عشقي تنانه، سادهدلانه و آتشین نيست،
همانگونه كه به آن نفرت داشتم
آنزمان که نوجواني سرگشته بودم
كه خباثت بورژوازي
به من كه خود بورژوا بودم زخم ميزد:
و اينك که از جهان بریدهام
- همپای تو - به نظر نميرسدَت
که جهان، آن طرف كه قدرت دارد،
سزاوار كينه و تقدسزداییست؟
«پير پائولو پازوليني از شعرِ خاكسترهای گرامشي»
ترجمه:ماریا عباسیان
ترجمه:ماریا عباسیان
دلم میخواست در عصر دیگری دوستت می داشتم !
در عصری مهربانتر و شاعرانهتر !
عصری که عطرِ کتاب ،
عطرِ یاس و عطرِ آزادی را بیشتر حس می کرد !
دلم می خواست تو را
در عصر شمع دوست می داشتم !
در عصر هیزم و بادبزنهای اسپانیایی
و نامههای نوشته شده با پـر
و پیراهنهای تافتهی رنگارنگ !
نه در عصر دیسکو ،
ماشینهای فراری و شلوارهای جین !
در عصری مهربانتر و شاعرانهتر !
عصری که عطرِ کتاب ،
عطرِ یاس و عطرِ آزادی را بیشتر حس می کرد !
دلم می خواست تو را
در عصر شمع دوست می داشتم !
در عصر هیزم و بادبزنهای اسپانیایی
و نامههای نوشته شده با پـر
و پیراهنهای تافتهی رنگارنگ !
نه در عصر دیسکو ،
ماشینهای فراری و شلوارهای جین !
دلم می خواست تو را در عصرِ دیگری می دیدم !
عصری که در آن
گنجشکان ، پلیکانها و پریان دریایی حاکم بودند !
عصری که از آنِ نقاشان بود ،
از آنِ موسیقی دانها ،
عاشقان ،
شاعران ،
کودکان
و دیوانگان !
دلم می خواست تو با من بودی
در عصری که بر گلُ شعرُ بوریا وُ زن ستم نبود !
ولی افسوس !
ما دیر رسیدیم
ما گل عشق را جستجو می کنیم ،
در عصری که با عشق بیگانه است !
عصری که در آن
گنجشکان ، پلیکانها و پریان دریایی حاکم بودند !
عصری که از آنِ نقاشان بود ،
از آنِ موسیقی دانها ،
عاشقان ،
شاعران ،
کودکان
و دیوانگان !
دلم می خواست تو با من بودی
در عصری که بر گلُ شعرُ بوریا وُ زن ستم نبود !
ولی افسوس !
ما دیر رسیدیم
ما گل عشق را جستجو می کنیم ،
در عصری که با عشق بیگانه است !
«نزار قبانی»
اشتراک در:
پستها (Atom)