۱۳۹۵ شهریور ۱۷, چهارشنبه




محمود صادقی در گفت‌وگو با ایلنا، با اشاره به خبر منتشر شده در یکی از خبرگزاری‌های اصولگرا مبنی بر کشف اختلاس ۸۰۰۰ میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان توسط فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی، گفت: این فراکسیون هنوز وجود خارجی ندارد و در واقع درخواست تشکیل چنین فراکسیونی با حدود ۱۱ امضا از سوی نمایندگان مجلس تقدیم هیات‌رییسه شده، اما با پیگیری‌های انجام شده، تا این لحظه به‌صورت رسمی اجازه فعالیت به چنین فراکسیونی داده نشده است.
فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی وجود خارجی ندارد
او گفت: در پی انتشار خبری که در آن آقای حسین مقصودی نماینده محترم مردم سبزوار -که به‌عنوان سخنگوی فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی معرفی شده بود- موضوع تشکیل چنین فراکسیونی را از طریق آقای منفرد، مسئول امور فراکسیون‌های مجلس پیگیری کردم و به‌گفته این مقام مسئول، تقاضای تشکیل این فراکسیون تقدیم شده اما فارغ از این‌که پاسخی به این درخواست داده نشده، هیات رییسه مجلس به‌منظور ساماندهی فراکسیون‌ها روند تشکیل فراکسیون‌ها را متوقف کرده است، بنابر این فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی درحال حاضر وجود خارجی ندارد.
چگونگی تشکیل فراکسیون‌های غیرسیاسی در مجلس
رییس فراکسیون شفاف‌سازی و انضباط مالی در مجلس دهم همچنین با تاکید بر این‌که آیین‌نامه مصوبی درخصوص حدّنصاب اعضا برای رسمیت‌یافتن تقاضای تشکیل فراکسیون غیرسیاسی وجود ندارد، یادآور شد: هنگامی که برای تشکیل این فراکسیون شفاف‌سازی اقتصادی و انضباط مالی اقدام کردیم، اعلام شد که حداقل باید ۲۵ نفر از نمایندگان خواستار تشکیل این فراکسیون باشند که باتوجه به این‌که در بدو امر ۶۴ امضا ازسوی نمایندگان جمع‌آوری شده بود، این فراکسیون تشکیل شد.
این نماینده اصلاح‌طلب مردم تهران در مجلس دهم با اشاره به تشکیل فراکسیون شاهد مجلس با ۱۷ عضو اعلام کرد: در گذشته نیز شاهد تشکیل فراکسیون‌های غیرسیاسی با اعضای کمتر از ۲۵ نفر بوده‌ایم. با این حال، طرحی توسط گروهی از نمایندگان مجلس نهم تهیه شده بود که در آن حداقل اعضای فراکسیون‌های غیرسیاسی ۵۰ نفر پیشنهاد شده بود، اما تا این لحظه با آیین‌نامه مصوبی در این خصوص روبرو نشده‌ام.
اختلاس ۸۰۰۰ میلیاردی صندوق فرهنگیان مربوط به دولت احمدی‌نژاد است
این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس همچنین در پاسخ به سوالی درباره ادعای مطرح شده درخصوص اختلاس ۸۰۰۰ میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان، گفت: اخیراً در یکی از جلسه‌های کمیسیون آموزش که با حضور برخی مسئولان وزارت آموزش و پرورش و صندوق ذخیره فرهنگیان برگزار شد، موضوع تحقیق و تفحص از این صندوق مطرح شد که بخش اعظم این تخلف مربوط به دولت احمدی‌نژاد است.
۴۰۰۰ میلیارد دارایی صندوق ذخیره فرهنگیان از سال ۸۶ تا ۹۲ معدوم‌الوصول شد
صادقی تصریح کرد: در این جلسه، اغلب اعداد و ارقامی که به‌عنوان تخلف‌های اقتصادی و مالی ازسوی مسئولان مطرح شد، مربوط به دولت قبل بود که به‌عنوان مثال تنها در یک مورد، مسئولان صندوق فرهنگیان اعلام کردند در سال ۹۲ هنگامی که این صندوق را از مسئولان پیشین تحویل گرفتند، این صندوق در بازه زمانی سال‌های ۸۶ تا ۹۲ مبلغ ۴۰۰۰ میلیارد تومان دارایی معدوم‌الوصول داشته است.
اعطای ۳۲۰۰ میلیارد تومان وام معدوم‌الوصول به ۳ نفر
عضو هیات رییسه فراکسیون امید در مجلس ادامه داد: به‌عبارت دیگر این مبلغ ۴۰۰۰ میلیارد تومان، دارایی‌های صندوق فرهنگیان بوده که وصول نشده و بنابر پیگیری‌های انجام شده، ۳۲۰۰ میلیارد تومان از این مبلغ مربوط وام‌هایی بوده که در اختیار ۳ نفر قرار گرفته و هرگز این وام‌ها را بازنگردانده‌اند.
تخلف مالی در «بانک سرمایه» و پروژه «کاج مشهد»
او با بیان این‌که بنابر گزارش مسئولان وزارت آموزش و پرورش تخلف‌هایی در دوره جدید نیز صورت گرفته اما بخش اعظم تخلف مربوط به دولت قبل است، گفت: به‌گفته این مسئولان تخلف‌ها علاوه بر صندوق فرهنگیان، در بانک سرمایه نیز رخ داده و حتی شکایت‌هایی در این باره صورت گرفته بود و همچنان نیز به‌دنبال بازگرداندن این مبالغ هستند.
بی‌توجهی کمیسیون آموزش مجلس نهم به توضیحات مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان
رییس فراکسیون شفاف‌سازی اقتصادی و انضباط مالی در مجلس دهم همچنین اضافه کرد: بنابر این گزارش این شکایت‌ها در دو پروژه مطرح شده که یکی پروژه «کاج مشهد» است و همچنین پروژه «بانک سرمایه» که به‌گفته شهاب‌الدین غندالی مدیرعامل فعلی صندوق ذخیره فرهنگیان در جریان مجلس نهم، دو مرتبه به‌منظور ارائه توضیحات لازم، نامه‌هایی به هیات رییسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نهم ارسال کرده که با این حال، اجازه حضور در جلسه‌های این کمیسیون به او داده نشده است.
تحقیق و تفحص از صندوق ذخیر فرهنگیان مربوط به مجالس هشتم و نهم است
این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس دهم با اشاره به تلاش نمایندگان برای تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان در مجالس هشتم و نهم، اعلام کرد: هنگامی که طرح تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان در نشست کمیسیون آموزش و تحقیقات مطرح شد، آقایان زاهدی و کوچکی‌نژاد که این طرح را امضا کردند، مدعی شدند که نخستین بار که چنین طرحی مطرح شد، در زمان مجلس هشتم بوده است.
او ادامه داد: به‌گفته زاهدی و کوچکی‌نژاد، نمایندگان در مجلس هشتم درخواست تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان را مطرح کردند که به نتیجه نرسید و این درخواست به گفته آن‌ها در مجلس نهم نیز به کما رفت.
تخلف‌های صندوق ذخیره فرهنگیان مربوط به دولت‌های احمدی‌نژاد است
صادقی در پایان تصریح کرد: با این حساب، آن‌چه امروز تحت عنوان تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان مطرح شده، ادامه تلاشی است که از زمان مجلس هشتم آغاز شده و امروز همان طرح دوباره به جریان افتاده است و این مسئله نشان می‌دهد که این تخلف‌ها مربوط به دولت‌های نهم و دهم و زمان ریاست جمهوری احمدی‌نژاد بوده است.

اربری اراضی بوستان شقایق در منطقه سعادت آباد تهران در طرح جامع جدید مصوب سال ۸۷، به عنوان فضای سبز تثبیت شده است. این در حالی است که شهرداری تهران مجوز احداث ساختمانی ۱۰ طبقه را در آن صادر کرده است.



کاربری اراضی بوستان شقایق در منطقه سعادت آباد تهران در طرح جامع جدید مصوب سال ۸۷، به عنوان فضای سبز تثبیت شده است. این در حالی است که شهرداری تهران مجوز احداث ساختمانی ۱۰ طبقه را در آن صادر کرده است.
اخیرا موضوعی جدید از تخلفات شهرداری تهران با عنوان «پارک فروشی» مطرح شده است. یکی از اعضای شورای شهر هم چندی پیش خبر از فروش پارک ارمغان در منطقه جردن تهران را داده بود. در اسناد جدیدی که خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، به دست آورده است رد پای شهرداری تهران در ساخت و سازهای غیرمجاز در پارک شقایق واقع در خیابان بهزاد در منطقه سعادت آباد تهران دیده می شود.
در حالی که اراضی بوستان شقایق طبق طرح جامع جدید مصوب سال ۸۷ با کاربری فضای سبز تثبیت شده است امروز شاهد ساخت و ساز گسترده در ۱۹۲۸٫۳۶ متر مربع این فضای سبز هستیم.
ماجرا از این قرار است که مالک این اراضی در پروانه سال ۱۳۷۹ کاربری ساخت واحد مسکونی سه طبقه در این اراضی را از شهرداری اخذ کرده بود که این پروانه قید زمان داشته است و ساخت و ساز در مهلت ذکر شده انجام نشده است.
پس از آن با اجرای طرح جدید جامع شهر تهران، کاربری این اراضی به عنوان فضای سبز ثبت می‌شود که این موضوع در اسناد هم موجود است. در پروانه جدیدی که شهرداری تهران صادر کرده نیز این موضوع که کاربری این اراضی فضای سبز است، قید شده است.
اما پس از طرح جامع شهر تهران، شهرداری خلاف مصوبه شورای معماری و شهرسازی به مالک این اراضی مجوز ساخت ساختمانی ۹ طبقه و یک طبقه تراکم اضافه را می‌دهد. این در حالی است که کاربری فضای سبز این اراضی در طرح جامع جدید تثبیت شده است.
حسین معصوم، مشاور حقوقی و نماینده تام‌الاختیار وزیر راه و شهرسازی در شورای عالی حفظ حقوق بیت المال با اشاره به تخلف شهرداری در صدور پروانه ساخت واحد مسکونی ۱۰ طبقه روی زمین و سه طبقه زیرین در پارک شقایق سعادت آباد می گوید: در حال حاضر کاربری این زمین فضای سبز تثبیت شده است. اگر هم مالک بر اساس پروانه سال ۷۹ و پیش از طرح جامع جدید، ادعای حق مکتسبی برای پروانه مسکونی داشته باشد، با توجه به اتمام مهلت، این دیگر پروانه اعتباری ندارد. مگر اینکه حکم قضائی قطعی لازم الاجرا در میان باشد که تاکنون ارائه و گزارش نشده است که لازم است دقیقا با ملاحظه کلیه اسناد مورد رسیدگی قرار گیرد.
وی ادامه داد: در این قبیل اراضی که در چارچوب طرح خاصی مصوب می شود شهرداری‌ها باید حقوق قانونی مالکین را ادا و به صورت قانونی زمین را تملک کنند نه اینکه روی اراضی ملکی دیگران اقدام به ساخت و ساز شود. هزینه و اجرای طرح روی املاک قانونی شهروندان بدون طرح مصوب و اجرای قانونی هم خلاف و هم موجب مسئولیت و ضمان می‌باشد. همچنین آثار اجتماعی نامناسب دارد. رعایت حقوق مالکین و عموم شهروندان باید در کنار هم مورد توجه مجریان قرار گیرد. و وظیفه قانونی ما در وزارت راه و شهرسازی صیانت از طرح‌های جامع شهری و اجرای درست طرح‌های مصوب است که لازم است آحاد جامعه و شهرداری‌ها ما را در این مهم یاری کنند.
معصوم گفت: طبق ماده ۷ قانون، شهرداری‌ها باید مصوبات شورای عالی شهرسازی را بدون چون و چرا به اجرا درآورند که صدور پروانه خلاف مصوبه مذکور است.
به گزارش ایلنا؛ در حال حاضر شرکتی که مالک این اراضی است، مدعی است که ساخت و ساز در جنب این پارک صورت گرفته اما براساس مشاهدات میدانی خبرنگار ایلنا و اسناد و نقشه اراضی؛ ساخت و ساز دقیقا در داخل پارک در حال انجام است.
از سوی دیگر در پروانه صادر شده توسط شهرداری نوع درخواست، تخریب و نوسازی ثبت شده است. این در حالی است که در این اراضی بنایی برای تخریب وجود نداشته است.
طبق قانون، پس از تصویب طرح جامع جدید، شهرداری باید اقدام به تملک این فضای سبز می‌کرد و تملک اراضی فضای سبز قیمتی نداشت. حتی اگر به پروانه پیش از طرح جامع جدید هم استناد می‌شد در آن سال، تملک زمینی با پروانه ساخت ساختمان سه طبقه هزینه زیادی را در بر نداشت.
اما امروز شهرداری با مجوز ساخت ساختمان ۱۰ طبقه‌ای که برای این زمین صادر کرده، ارزش افزوده قابل توجهی به این اراضی بخشیده است. طبقه اسناد موجود؛ ساختمان در ۹ طبقه مسکونی با دو واحد کمتر از ۱۵۰ متر مربع و یک واحد بالای ۱۵۰ متر مربع در هر طبقه است که مالک یک طبقه هم تراکم خریداری کرده. بنا بر این فضای مفید این ساختمان حداقل ۵ هزار متر مربع است که حداقل قیمت آن به نرخ امروز چیزی حدود ۶۰ میلیارد تومان است.
حال اگر شهرداری بخواهد و یا مجبور شود که این زمین را به حالت قبل یعنی به آنچه که در طرح جامع شورای عالی معماری و شهرسازی مصوب شده، برگرداند باید این رقم نجومی را برای تملک زمین به مالک بپردازد.

یونس پارسابناب: گسترش امپراتوری آشوب از خاورمیانه به اروپا و آینده ی جهان



درآمد
این نوشتار پس از اشاره ای اجمالی به پروسه ی فراز هژمونیکی آمریکا در رأس نظام جهانی سرمایه، نشانه ها و رویدادهای بیانگر فرتوتی این قدرت و نزول تأثیر گذاریش در صحنه جهان را تشریح می کند.
جورج کن اینگ  (وزیر امور خارجه ی بریتانیا) طی نامه ای در سال 1822 به دوک ولینگتن (نخست وزیر بریتانیا)،  سیاست خارجی بریتانیای کبیر را اجمالأ چنین بیان نمود:
"ما نباید به خواسته های دولت ها و یا منافع خلق های دیگر توجه کنیم مگراینکه آن خواسته هایشان با خواسته ها و منافع ما منطبق باشند."
بریتانیای بزرگ در آن زمان قدرت هژمونیکی نظام جهانی سرمایه بوده و به عنوان رأس نظام سلطه ی خود را از طریق استعمار و جنگ در پنج قاره جهان اعمال می کرد.
در دوره ی "عهد زیبا" (1914-1884) که بعدها توسط مورخین به دوره ی "صلح مسلح" معروف گشت، علائم فرتوتی و کهولت در موقعیت هژمونیکی بریتانیا آشکار شد. این دوره در سال 1914 منجر به جنگ امپریالیستی اول  جهانی شده و به آمریکای تازه  برخاسته فرصت داد تا جایگزین بریتانیای در حال فرود شود. پروسه ی عروج آمریکا به عنوان یک نیروی هژمون در صحنه ی بین المللی با تفوق دلار بر پوند انگلیسی و انتقال مرکز مالی جهان از لندن به نیویورک در جریان جنگ جهانی اول (1918 - 1914) تکمیل تر گشته و لاجرم تثبیت شد.
فراز هژمونیکی آمریکا در رأس نظام  و نشانه های فرتوتی این قدرت را در اینجا بررسی می کنیم.

فراز آمریکا به قله ی هژمونیکی در تاریخ و علائم فرود و بی ربطی آن
قدرت هژمونیکی آمریکا در نظام جهانی در دوره ی بین دو جنگ جهانی (1939 – 1919) تثبیت تر گشته و بعد ازپایان جنگ جهانی دوم (1945) و در بحبوحه ی دوره ی "جنگ سرد" به قله ی "عصر طلائی" رسید. اما این قدرت هژمون نیز با تغییر و تحولات رو به رشد جهان (منجمله و به ویژه عروج ابرقدرت شوروی رقیب از یکسو و گسترش امواج خروشان جنبش های رهائی بخش در سه قاره از سوی دیگر) دچارضعف شده و در مواقعی حتی ناچار به عقب نشینی و دادن امتیازات گشت.
امروز جنگهای مرئی و نامرئی ساخت آمریکا در اکناف جهان بویژه خاورمیانه ی بزرگ گسترش امپراتوری آشوب را به ارمغان آورده اند. این آشوب نه تنها منجر به کهولت و فرتوتی رأس  نظام جهانی سرمایه بلکه این بار به کهولت و بی ربطی کل نظام جهانی سرمایه  رسیده است.  آمریکائی که در دوره ای نزدیک به هفتاد سال در گستره های اقتصادی، تجارتی، فرهنگی، هنری، نظامی و ... هژمونی جهانی داشت، امروزه تنها مزیت و "امتیاز قیاسی اش" بمبارانهای نظامی می باشد.
بحران نظام جهانی سرمایه داری در نیمه اول دهه ی 1970 آغاز شده و اما تا سال 2007 برملا و رسانه یی نگشت. با شروع این بحران، مرکزهای تاریخی امپریالیسم (امپریالیسم سه سره: آمریکا، "اتحادیه اروپا" و ژاپن) به ایجاد امپراتوری آشوب در اکناف جهان و مناطق ژئوپولتیکی و سوق الجیشی نظیر خاورمیانه ی بزرگ پرداختند تا هژمونی و کنترل بلامنازع خود را تأمین کنند. این تلاش ها بعد از فروپاشی و تجزیه ی اتحاد جماهیر شوروی و پایان "جنگ سرد" (1991) بشکل درنده خوتر و هارتر با جنگ های مرئی و نامرئی همراه بوده و دو شیوه زیر را دنبال نموده اند:
1 - اعمال سیاست ها و فرامین "بازار آزاد" نئولیبرالی دیکته شده از طرف "بانک جهانی"، "صندوق بین المللی" و "سازمان جهانی تجارت" جهت کنترل بلامنازع "انحصارات پنجگانه" فراملی های مالی تر شده بر علیه بازارهای جهان با اتکاء به "اجماع بین الملی"
2 - تسلط نظامی بر تمامی کره خاکی و اعمال "تغییر رژیم" و گسترش امپراتوری آشوب در هر کشوری که دولت آن به هر دلیل و علتی خواهان فرمانبری از قوانین حاکم بر "بازار آزاد" نئولیبرالی امپریالیسم سه سره نباشد
در طول 26 سال گذشته (از1991 تا 2016) جنگ های مرئی ساخت آمریکا و "شرکا" (در یوگسلاوی سابق، افغانستان، عراق، سوریه، ...) از یک سو و جنگ های نامرئی آنها (در سومالی، یمن، مالی، جمهوری آفریقای مرکزی، سودان جنوبی، ...) ازسوی دیگر برپا شده اند. در عین حال و به موازات این جنگها "انقلابات مخملی" (در گرجستان و اوکرائین و ...) و یا کودتاهای رنگارنگ "پارلمانی" (در کشورهای هندوراس، برزیل، ...) اعمال شده اند. هدف از این جنگها، کودتاها، و ... در اکناف جهان صرفأ تنظیم و تأمین کنترل بلامنازع نظامی آمریکا و "شرکا" (کشورهای امپریالیسم سه سر) بوده است.
در این  چهارچوب هر کشوری که درهای خود را به سوی سرمایه گذاریهای انحصارات پنجگانه نظام جهانی باز نکرده و ازفرامین حاکم بر "بازار آزاد" نئولیبرالی تبعیت بی قید و شرط نکند، دشمن واقعی یا بالفعل نظام و رأس آن آمریکا می گردد. چنین است که آمریکا روسیه ی پوتین را در سطح جهانی و سوریه را در خاورمیانه بزرگ دو مانع سترگ در رسیدن به هدف نهائیش و دشمنان بالفعل خود می داند.  نتیجتأ، آمریکای سلطه جو رسیدن به هدف آنی اعمال هژمونی نفتی اش در آن منطقه را تنها در سرنگونی دولت بشار اسد و تجزیه کشور سوریه امکان پذیر می داند. این هژمونی منطقه ای در واقع پیش شرط رسیدن به هدف نهائی محاصره و مهار چین و روسیه و کنترل نظامی تمامی کره ی خاکی می باشد.  در سوی دیگر، روسیه پوتین با درگیری جدی در سوریه و حمایت همه جانبه منجمله نظامی و دیپلماتیک  از رژیم آن کشور آمریکا را در این جنگ پنج ساله اش ناکام نموده است.
از سال 2011 با شروع جنگ سوریه، آمریکا مکرأ هدفش از این جنگ را سرنگونی بشار اسد اعلام کرده و در این راه به حربه های زیرین متوسل شده است:
 1 - آموزش "شورشیان معتدل" ضد اسد در کشورهای عربستان سعودی، قطر، ... و اعزام مسلح آنان از مرز ترکیه به سوریه. اکثر این شورشیانِ مسلح که توسط رسانه های گروهی فرمانبر آمریکا به نام "آپوزیسیون" بر مردم آمریکا و اروپا حقنه میشوند نه تنها سوری بلکه متعلق به کشورهای عربی نیستند. اعضای "آپوزیسیون" شورشی و "معتدل" در داخل سوریه از دوطریق به تقویت و گسترش بنیادگرایان شبه فاشیستی داعش، جبهه النصرا و ... کمک می کنند. این "معتدلین"  سلاح های دریافتی از آمریکا و "شرکا" (عربستان سعودی، ترکیه و ...) را تحویل داعش و بنیادگران سلفیستی میدهند. بخشی از آنها هم که در مناطق جنوب شرقی ترکیه مقر دارند، به داعش یاری می کنند تا نفت خام و آثار باستانی غارتی از سوریه را با حمایت دولت اردوغان و دیگر دول عضو ناتو به اروپا و ژاپن صادر کند.
2 - اعمال تحریم های اقتصادی گوناگون یک طرفه و پشتیبانی مستقیم و غیر مستقیم از اسرائیل و ترکیه در جهت سرنگونی دولت اسد و تجزیه ی سوریه با مدل یوگسلاوی در دهه ی 90 قرن بیستم
رأس نظام پس از پنج سال جنگ و گسترش آشوب با استفاده از حربه های نام برده در سرنگونی اسد ناکام بوده است. این ناکامی گرچه توسط دولتمداران آمریکا طرح و یا تأئید نمی شود، نشان خارج شدن اوضاع از کنترل نظام و همچنین فرتوتی و بی ربطی این نظام مونوپولار (تک قطبی و تک محوری) می باشد. وقایع دوگانه زیر بیانگر این ارزیابی هستند:
 1 - آوارگی دردناک پناهندگان مهاجر در مرزهای کشورهای اروپائی آتلانتیک – سرازیر گشتن این مهاجرین پیامد گسترش نا امنی، بی خانمانی و فقر به بار آورده ی نظام جهانی و آمریکا در خاورمیانه بزرگ پس از "جنگ سرد" (از سال 1991) می باشد. به عبارت دیگر، جنگهای مرئی و نامرئی بر اساس تئوری "تلاقی تمدن ها" جهت ادامه هژمونی نظام منجر به آشوب اسفناک کنونی پناهنده گان شده اند:.آشوبی که نه تنها به کشورهای پیرامونی آفریقا بلکه به قلب خود نظام حاکم جهانی نیز رخنه کرده است.
2 - تضعیف و فروپاشی و احتمال سقوط "اتحادیه اروپا" - "اتحادیه اروپا" پس از فروپاشی و تجزیه شوروی از پیکانهای امپریالیسم جهانی محسوب می شده است. پیشینه ی ایجاد این اتحادیه به دوره "جنگ سرد" و کشورهای "مشترک المنافع" که اعضای اصلی "سازمان ناتو" بودند بر می گردد. "جنگ سرد" و تبلیغات "ترس از کمونیسم" و شوروی در کشورهای آتلانتیک اروپا، اندیشه و سیاست تقویت و گسترش "اتحادیه اروپا" را دامن زده و ادامه دار کرده بود. حال آنکه، پایان  دوره "جنگ سرد" و فروپاشی شوروی در سال 1991 آرزوی تبدیل "اتحادیه اروپا" به "ممالک متحده اروپا" را نقش بر آب کرده و آثار تضعیف و تجزیه آنرا برملاتر و رسانه ای تر نمود. امروزه پیامدهای روزافزون اعمال سیاست جهانی امپراتوری آشوب به تنش ها و اختلافات بین کشورهای اروپا از یک سو و بین بروکسل (پایتخت رسمی "اتحادیه اروپا") و واشنگتن (پایتخت رأس نظام) از سوی دیگر دامن زده است.

نتیجه
سرمایه انحصاریِ مالی تر شده همچنان زندگی زالو وار خود را با گسترش امپراتوری آشوب رشد و گسترش می دهد. در این پروسه ی ویرانساز، نه تنها مردم کشورهای پیرامونی بویژه خاورمیانه رنج می برند بلکه کلیه کارگران و زحمتکشان کشورهای مرکز (شمال) هم مورد تهاجم مستقیم و شدیدتر امپریالیسم  سه سر قرا گرفته اند. قوانین حاکم در "بازار آزاد نئولیبرالیسم (خصوصی سازی، کالاسازی، ریاضت کشی، ...) توسط حامیان نظام "بی بدیل"، "بی نظیر" و ... اعلام گشته و با توسل به جنگهای مرئی و نامرئی رأس نظام بر مردم جهان تحمیل می گردند.  در مقابل، این قوانین و جنگها توسط قربانیان نظام به چالش طلبیده شده اند. دراین راستاست که کارگران فرانسه درآخرین روزهای ماه می امسال به نبرد با پلیس میلیتاریزه شده دولت فرانسوا اولاند رفتند.
فراز کنونی امواج گوناگون و خروشانِ نارضایتی ها و اعتراضات در سراسر جهان تاریخ ساز واقعی قرن بیست و یکم می باشند. تاریخی که صفحاتش با تلاقی و کشمکش بین منطق و عمل توسعه سرمایه داری و منطق مقاومت و قیام های قربانیان به ستوه آمده ی کشورهای جنوب و شمال مرقوم می شوند.
آشوبِ زاده ی نظام جهانی در خاورمیانه بزرگ به کشورهای مرکز مسلط درون "اتحادیه اروپا" (یکی از پیکان های امپریالیسم سه سره ی نظامی) گسترش یافته است. احتمال فروپاشی و تجزیه ی این "اتحادیه" بوجود آمده است. اعتراضات و تظاهرات عظیم کارگری و دانشجوئی در شهرهای مختلف کشورهای عضو این "اتحادیه" در تابستان امسال بالا گرفته است. مجموعه ی این تحولات امکان و حتی احتمال چند قطبی – محوری شدن را که خود نوعی جهانی شدن است، مطرح نموده است. چند قطبی شدن جهان نشانه  پایان سرمایه داری و شروع سرمایه داری نمی باشد. حال آنکه چند قطبی یا حتی دو قطبی شدن جهان همانند دوران  "عهد باندونگ"، به بلند پروازی ها ی بیداری، رهائی و گست از محور نظام سرمایه (چه در سطح ملی و منطقه یی و چه در سطح جهانی) دامن زده و توان می بخشد.
بی ثباتی و نا امنی همگانه ی بویژه معیشتی و مالی و گسترش امپراتوری آشوبِ ساختِ نظام جهانی سرمایه در اکناف جهان بشریتِ کار و زحمت را بر دو راهی زندگی خود قرار داده است. جا دارد یادی از ایوو مورالس کنیم که گفت: "انسان قادر به نجات خود و مامِ زمین است مشروط بر اینکه ما دوباره اصول همبستگی، مکمل یکدیگر بودن، هماهنگی و همدلی بر علیه نظام مخوف و فلاکت بار انحصارات مالی را در دلِ میلیاردها انسان زنده ساخته و با تعبیر و تنظیم بدیلی دیگر با چشم اندازهای سوسیالیستی، نظامی جدید را جایگزین نظام فرتوت و بی ربط کنونی سازیم."

منابع و مآخذ
1 – امانوئل والرشتاین، "افزایش عدم ثبات آمریکا"، در سامانه ی اینترنتیِ بیگمتون یونیورسیتی، اول ژوئن 2016.
2 – سمیر امین، "پروژه ی یورو – آسیا در تلاقی با سیاست های امپریالیسم سه سره"، در سامانه ی اینترنتیِ "مانتلی ریویو"، 14 مارس 2014.
3 – امانوئل والرستین، "جغرافیای سیاسی آشوب در کشورهای عربی"، در سامانه ی اینترنتیِ "مرکز مطالعاتی الجزیره"، 27 سپتامبر 2012.
4 – یونس پارسا بناب، "نقدی بر چالش های گذشته و تأملی در موقعیت چالشگران کنونیِ ضد نظام جهانی سرمایه از دیدگاه بخشی از نویسندگانِ فراخوانِ باماکو" در کتاب "جهان در عصر تشدید جهانی شدن سرمایه 2009 – 1991"، در آمازون دات کام – سال 2010.

دکتر محمد ملکی در مصاحبه با "دُرّ تی وی"، تعداد اعدامها در سال ۱۳۶۷ بیش ...

خشک شدن دریاچه هامون سیستان

  سیستان - بادهای 120 روزه سیستان هر ساله از خرداد ماه آغاز می شود.طبق آمارهای اعلام شده میزان گرد و غبار و ریز گردها در این منطقه گاهی به 108 برابر حد مجاز خود می رسد. با توجه به خشک شدن دریاچه هامون، کمترین میزان وزش باد، سبب برخواستن شن، خاک و ریزگردها از سطح دریاچه می شود.این بادها در سراسر سال وجود دارند اما در این 120 روز بسیار شدید می شوند. *3*5*