۱۳۹۳ مهر ۱۰, پنجشنبه

بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد.

بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد.
یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرار میداد حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از استانداردهای بین المللی برخوردار بود.
زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود. آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد. 

از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد اما بیشترین آمار مرگ زندانیان در این اردوگاه گزارش شده بود،زندانیان به مرگ طبیعی می مردند.

امکانات فرار وجود داشت اما فرار نمیکردند. بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند.

آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خود رعایت نمیکردند و عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:

«در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بودند به دست زندانیان رسیده میشد. نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمیشدند هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خود خیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکرده اند را تعریف کنند هر کس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت. اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود هیچ نوع تنبیهی نمیشد. همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند»

تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است.

با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند. با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود

این سبک شکنجه، شکنجه خاموش نامیده میشود.

این تصویر سرباز عراقی که تلاش می کرد خود را از کامیونی نحات دهد موفق نشد تا اینکه پیکرش سوخت و خاکستر شد.

وقتی کنت جارکه این عکس را از یک سرباز عرافی که در جریان جنگ با کویت و در تلاش ناموفق برای بیرون آمدن از یک کامیون گرفت، تصور می کرد با انتشارش می تواند برای پایان دادن به جنگ و تغییر روش آمریکاییها در جریان جنگ موسوم به خلیج تلاش کند اما هیچ نشریه ای حاضر به انتشار این عکس نشد.

در این تصویر سرباز عراقی که تلاش می کرد خود را از کامیونی نحات دهد موفق نشد تا اینکه پیکرش سوخت و خاکستر شد. بعد ها در مصاحبه ای در سال ۱۹۹۱ عکاس این عکس گفت: اگر ما آنقدر بزرگ هستیم که بجنگیم باید توانایی نگاه کردن به آن را نیز داشته باشیم.


برگزاری رویترز در سایت خود عکس هایی از زندگی ساکنان شهر «رقه» مرکز حکومت داعش منتشر کرد. عکس هایی که بوی جنگ و باروت می دهند و سبک زندگی داعشی را به خوبی نشان می دهد.



جنگنده نظامی داعشی در بخشی از برنامه رژه نظامیان داعشی در خیابان های شهر رقه

ساکنان شهر رقه در حال استفاده از وسایل نقلیه خود در یکی از میدان های مرکزی شهر

یک نظامی داعشی با بلندگو در حال هشدار دادن به ساکنان شهر رقه است.

سوزاندن جعبه های سیگار توسط نظامیان داعش در یکی از خیابان های اصلی شهر رقه

دانش آموزان دختر در حال برگشتن از مدرسه با صورتهای پوشانده و پوشش کامل

مردم رقه در حال فرار، به آنها گفته شده که قرار است نیروی هوایی ارتش سوریه به این منطقه حمله کنند.

نظامیان داعشی و ساکنان شهر رقه با یک قطعه از لاشه هواپیمای به جا مانده از جنگ با دولت سوریه عکس می گیرند.

بازهم رژه نظامیان داعشی در خیابان های شهر همراه با تجهیزات نظامی. این رژه برای داعش نوعی قدرت نمایی است.

حرکت نظامیان داعش با وسایل نقلیه و تکان دادن پرچم هایشان. مردم رقه احتمالا به این رژه های نظامی عادت کرده اند.

این هم یک پلیس داعشی در حال کنترل ترافیک شهر رقه

رژه نظامین داعش با اسب. بسیاری از نظامیان با اسب در شهر تردد می کنند.

ساکنان رقه در حال حمل یکی از کشته شدگان در درگیری های موجود در این منطقه

یک جنگنده داعشی در حال فیلمبرداری از دوستان نظامی اش که در خیابان های رقه در حال رژه رفتن هستند.

زنان ساکن رقه با پوشش های کامل بدن و صورت در یکی از باغ های این شهر در حال گفتگو هستند.

دستهایت را به من بده، می‌خواهم تو را به مهمانی خانه‌ای ببرم که در آن نگین، فاطمه، زهرا، زینب، رقیه و حسین بسر می‌برند. می‌خواهم نشانت دهم که آنها چگونه در میان زباله‌هایی که تو حتی از استشمام هوایشان حالت دگرگون می‌شود، زندگی می‌کنند. می‌خواهم مادری را نشانت دهم که با همه‌ی دردهایش لبخند می‌زند و خانواده‌ای که گاهی تنها خوراکشان چای است...


دستهایت را به من بده، می‌خواهم تو را به مهمانی خانه‌ای ببرم که در آن نگین، فاطمه، زهرا، زینب، رقیه و حسین بسر می‌برند. می‌خواهم نشانت دهم که آنها چگونه در میان زباله‌هایی که تو حتی از استشمام هوایشان حالت دگرگون می‌شود، زندگی می‌کنند. می‌خواهم مادری را نشانت دهم که با همه‌ی دردهایش لبخند می‌زند و خانواده‌ای که گاهی تنها خوراکشان چای است...
این تصاویر مربوط به شهر مشهد است.































صادق طباطبایی مدتی پیش مبتلا به سرطان ریه شده بود که جهت درمان در بیمارستانی در دوسلدورف در شرق آلمان بستری شد.


17708_347.jpg
ویکی‌پدیا - صادق طباطبایی برادر همسر سیّد احمد خمینی فرزند روح الله خمینی و خواهر زاده امام موسی صدر است. وی از افراد تأثیرگذار در سال‌های پیش و پس از انقلاب اسلامی ایران بوده‌است. 
136053823.jpg
صادق طباطبایی و امام موسی صدر
images1224.JPG
وی در دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ همراه روح الله خمینی به ایران آمد و ابتدا در وزارت کشور، معاونت سیاسی و اجتماعی آن وزارتخانه ونیز برگزاری رفراندوم نظام جمهوری اسلامی را عهده دار شد. صادق طباطبائی سپس در دولت مهدی بازرگان معاونت سیاسی نخست وزیر و سخنگویی دولت را بر عهده گرفته و به عنوان وزیر مشاور این دولت، انجام وظیفه می‌کرده‌است.
117715.jpg
صادق طباطبایی، صادق قطب‌زاده و امام موسی صدر در پاریس 1975
بسیاری از هماهنگی‌ها و دیدارهای خمینی در زمان استقرار او در دهکده نوفل لوشاتو تحت حمایت حکومت فرانسه در دولت میتران را صادق طباطبایی و بنی صدر، صادق قطب زاده، هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله بهشتی بر عهده داشتند.

 - پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان پیرو خط امام، صادق طباطبایی که در آن زمان سخنگوی دولت موقت بود از طرف خمینی ماموریت داشت تا در آلمان با طرف آمریکایی مذاکره کند.
* شرح عکس ها توسط صادق طباطبایی نگاشته شده است.
AMHstgNeg1.jpg
در اين عكس با اقای باروس لینگن؛ کاردار سفارت آمریکا در تهران هستم. به ایشان تذکر و هشدار می دهم که به دلیل حساسیت موضوع و اثر گذاری تحریکات گروه های چپ؛ کنترل اعتراضات مردمی در رفتن شاه به آمریکا ممکن است از عهده دولت خارج باشد. ضمن این که هیچگونه حسن نیتی هم مردم ما در این مدت از دولتمردان شما ندیده اند. همانطور که در عکس ملاحظه می کنید؛ اقای لینگن به شدت به فکر فرورفته است. (پاييز 58)
AMHstgNeg2.jpg
اين عكس در دیدار با سفرا آلمان(فرد روبروی من) و نمایندگان هلند ( سمت راست من ) و دانمارک ( سمت چپ من )؛ سناریوی ازادی گروگان‌ها در صورت تصویب شرایط آزادی گروگان‌ها توسط مجلس شورای اسلامی ؛ به بحث گذارده شده است؛ این مسئله با واگذاری امر میانجیگری به دولت الجزایر حالت دیگر پیدا کرد. (پاييز 59)



پس از سال‌ها؛ خرمشهر




کمبود آب و سایر منابع حیاتی در شهری که هنوز آثار ترکش و تیر و ترکه‌های جنگ را بر تنش دارد، حکایت بسیاری از محلات این روزهای خرمشهر است. حکایت کودکانی که هرچند از نسلِ جنگ نیستند، اما آثار و دنباله‌های دردناک آن جنگ را در زندگی خود حس می‌کنند.

فارغ از همه اینها، اما، حیات روزمره خرمشر در جریان است و زنان و مردانی از سال‌های جنگ و کودکان و نوجوانانی ثمره آن‌ها در شهری با قدمت تاریخی و سیاسی به زندگی خود ادامه می‌دهند؛ با شادی و غم‌ها و لبخندها و اندوه‌هایشان...

تصاویر زیر که در خبرگزاری مهر و توسط فرانک رضایی منتشر شده‌اند، خرمشهر این روزها را به تصویر کشیده‌اند.