۱۳۸۷ اسفند ۲۳, جمعه

ارزيابی از کتاب � آيا می توان سرهای هيدرا را قطع نمود؟

ارزيابی از کتاب � آيا می توان سرهای هيدرا را قطع نمود؟�

- برگردان احمد مزارعی
برکويچ می افزايد:� يکی از خطرناک ترين دستاوردهای حزب الله ايجاد شبکه های خدمات اجتماعی است. اين شبکه ها خدمات متعددی را به گروههای مختلف مردم شامل خانواده ها، موسسات عمومی ، موسسات دولتی و نيمه دولتی ، روستائيان عشاير و خانواده های انان از اين خدمات بطور مجانی بهره می برند. اين موضوع يکی از اسرار اصلی ريشه دوانی حزب االله در ميان بخش های گسترده ای از مردم لبنان است. تا هنگاميکه اين شبکه های بسيار گسترده خدمات اجتماعی وجود دارند ارتباط حزب الله با مردم نيز هر روز قويتر می شود. ايجاد مخالفت با مقاومت و کشاندن آنان بر عليه حزب الله کاريست بسيار مشکل ، اسرائيل راه بسيار طولانی در پيش دارد تا بتواند اين مرحله را به پايان برساند. موفقيت حزب الله در اين زمينه ما را وا می دارد که بتوانيم برنامه هايی را تنظيم کنيم که پروژه های خدمات شهری حزب الله را از ميان برداريم و يا انها را نيمه فلج کنيم.
/ در عمليات استشهادی حزب الله لبنان بيش از نصف شرکت کنندگان ، اعضای حزب کمونيست لبنان بودند.

/ حزب الله لبنان موفق شده با گروههای مهمی همچون حزب کمونيست لبنان ، حزب کار لبنان ، حزب ميشل عون که نمايندگی ۷۰ درصد از مسيحيان لبنان را بر عهده دارد، اتحاديه های کارگري، و بسيار از احزاب و سازمانهای کوچک و بزرگ ديگر وارد يک ائتلاف شود و امور کشور را با کمک يکديگر اداره کنند. دکتر ابراهيم بيومی غانم سايت الجزيره. دات نت برگردان احمد مزارعی مترجم: اين مقاله ارزيابی از کتاب � آيا می توان سرهای هيدرا را قطع نمود؟� تاليف دانی برکوويچ است که توسط دکتر ابراهيم بيومی غانم ** صورت گرفته است.
نگاهی به استراتژی های اسرائيل برای تضعيف مقاومت هيدرا نام موجودی افسانه ای است که ۷ سر دارد و هر گاه يکی از سرهای اين موجود را قطع کنند، دو سر ديگر به جايش خواهد روئيد. همچنانکه نمی توان با قطع سر هيدرا از او خلاصی يافت، مقاومت نيز چنين است. تحت هيچ شرايطی نمی توان بر مقاومت غلبه يافت و آنرا نابود کرد. اين درسی است که تاريخ در مورد تمام جنبش های مقاومت ملی به ما می دهد. اين نگاهی واقعی به مقاومت است. همچنين اين درسی است که اکثر مراکز مطالعاتی و استراتژيکی و امنيتی در کشور اسرائيل از آن آموخته اند. تازه ترين کتابی که در اين زمينه انتشار يافته ، تحت عنوان :
� آيا ممکنست که سر هيدرا را قطع نمود.؟
جنگ برای تضعيف حزب الله لبنان�. می باشد.
اين کتاب توسط دانی برکويچ نوشته شده است و در پايان سال ۲۰۰۷ از طرف � انستيتوی امنيت ملی اسرائيل� وابسته به دانشگاه تل آويو انتشار يافته است.
اين کتاب کمتر از يک سال و ۶ ماه پس از جنگ ۳۳ روزه لبنان با حزب الله و يکسال قبل از جنگ اخير غزه برعليه مقاومت مردم فلسطين ، يعنی در پايان سال ۲۰۰۸، و شروع سال ۲۰۰۹ منتشر شده است.
دولت اسرائيل اين حقيقت تغيير و تبديل ناپذير را به وضوح دريافته است که جنبش مقاومت ملی و توده ای را در کشورهای عربی نمی توان ريشه کن نمود و يا آنرا خفه کرد. اين مقاومت تا پايان عمر دولت اشغالگر اسرائيل و آزادی سرزمين فلسطين بدون وقفه ادامه خواهد يافت. دولت اسرائيل تمام توانايی های خود را صرف اين می کند و به اين اميدوار است تا شايد بتواند مقاومت سرسختانه ای را که در لبنان به رهبری حزب الله و در فلسطين به رهبری حماس با آن روبروست تضعيف کند. اين تنها اميد دولت اسرائيل است.
اکنون دولت اسرائيال استراتژی تضعيف مقاومت را در پيش گرفته زيرا از عهده نابود کردن آن بر نيامده است. دولت اسرائيل در سالهای طولانی گذشته با ترور هر عضوی از سازمانهای مقاومت، متوجه شد که تعداد بيشتری نيرو به جايش به ميدان آمده اند. دقيقا همچون � هيدرا� با قطع هر سری ، ۲ سر به جايش روئيده است. دانی برکويچ يکی از برجسته ترين استراتژيست های اسرائيلی در مسائل امنيتی است و انتخاب کلمه ,هيدرا, بوسيله او برای عنوان کتاب، نشاندهنده راهيست که او و دولت اسرائيل برای رودررويی با مقاومت در لبنان و فلسطين در پيش گرفته اند. منظور از تاليف اين کتاب اين بوده است تا به اين سوال پاسخ داده شود : چگونه می توان جنبش مقاومت ملی در لبنان را به رهبری حزب الله تضعيف نمود. اين وظيفه هنگامی در راس کار استراتژيست های امنيتی اسرائيل قرار گرفت که هيئت ,وينوگراد, به توانايی های مقاومت لبنان اعتراف نمود. قابل توجه اينکه هيئت وينوگراد عالی ترين مرجع تصميم گيری و قضاوت در اسرائيل است که برای مسائل مهمی که مربوط به امنيت کشور است برگزار می شود. نويسنده از اين موضع حرکت می کند که تنها ا ز راه تضعيف مقاومت است که می توان خطری را که امنيت ملی اسرائيل در منطقه را تهديد می کند، متوقف ساخت. وی باور دارد که مقاومت در لبنان و فلسطين تضعيف نمی شود، مگر اينکه اسرائيل بتواند نقش آنان را در معادلات منطقه ای از وضعيت کنونی به درجه ای پائين تر تقليل دهد. سوال استراتژيک اينست که چگونه می توان اين مقاومت را تضعيف نمود. آنچه که مولف در کتاب بشرح آن پرداخته بيشتر در مورد تضعيف نمودن حزب الله لبنان است ، اگرچه می توان کم وبيش آنرا در مورد سازمان حماس نيز مشاهده نمود. آنچه که ما در اينجا به خواننده ارائه می دهيم، مطالعه و مرور گذرايی است از کتاب و نه شرح کامل و گسترده آن . در عين حال اشاراتی خواهيم داشت به وضعيت مقاومت فلسطين در پرتو محتويات کتاب . زيرا اين کتاب در مجموعه خود بطور عمده به مقاوت لبنان اختصاص يافته است. نويسنده کتاب در دو فصل اول به شرح و تحقيق و بررسی عناصر اصلی مقاومت در تشکيلات حزب الله پرداخته و در دوفصل بعدی به اين مسئله پرداخته که چگونه می شود اين عناصر قدرت و مقاومت را در حزب الله تضعيف نمود. وی سه عنصر اصلی را برای تضيف نمودن بدين شکل بر می شمارد:
۱: قدرت عقيده و ايمان، اصلی که پايداری در امر مقاومت را به هر قيمتی تضمين می نمايد.
۲: نيروی ريشه دار و عميق مقاومت در مردم و توانايی در امر گسترش در ميان اجتماع .
۳: توانايی ارتباط گيری در سراسر منطقه ميان گروهای مختلف مقاومت بويژه در برخی کشورهای عصيانگر يا ( دول محور شر بر اساس توصيف آمريکا، همچون ايران و سوريه). بر اساس ارزيابی نظريه صهيونيستی مولف در کتاب ، همه عناصر يادشده نياز به وسيله يا وسايلی دارند که بشود توانايی و عملکرد عناصر فوق را به حداقل رساند. اما در مجموع با تضعيف شدن اين عناصر و به حداقل رسانيدن توانايی آنهاست که می توان اميدوار بود هدف استراتژيک ما به نتيجه رسيده است. موضوع فصل سوم و چهارم کتاب اينست که چه سياست هايی تئوريک و عملی را می توان در پيش گرفت تا عناصر برشمرده شده را تضعيف نمود. در پايان کتاب نويسنده سناريوهايی را پيشنهاد می کند که بر اساس آن احتمال دارد مقاومت در برابر اسرائيل قدرتمند تر شده و به حيات خود ادامه دهد. استراتژی های تضعيف نمودن قدرت ايمان و عقيده نويسنده می کوشد اسرار جزئيات قدرت عقيده بويژه آنگاه که تبديل به عمل در ميدان می گردد را دنبال کند. از اين رو برکويچ می نويسد: يکی از مفردات قدرت ايمان در نزد � حزب الله� شهادت است. شهادت آن چيزی است که قدرت عقيده و ايمان را از سطح نظری به مرحله عملی در زمانی و مکانی مشخص به حيطه عمل در می آورد. شکست ارتش اسرائيل و آزادسازی جنوب لبنان در نتيجه بهره برداری از اعتقاد به شهادت بود.
(۱) همين نظريه است که نيروهای مقاومت آزادسازی فلسطين نيز در دستور کار خود دارند و آنان نابودی اسرائيل را از اين منظر می نگرند.� اين خلاصه نظر نويسنده کتاب در مورد شهادت است. وی در ادامه می افزايد � دولت آمريکا با همراهی اسرائيل بايد بکوشند فرهنگ مقاومت را بطرق مختلف در ميان مردم منطقه از محتوای اصلی آن تهی کنند. ما بايد بتوانيم اين فرهنگ را از هر سو محاصره نموده و هر آن کسی را که کوچکترين شکی در مقاومت دارد مورد تشويق و پشتيبانی قرار دهيم. اين باور فولادين بايد به هر شکلی متلاشی شود. زيرا مرجعيت و خطر اصلی مقاومت در برابر استعمار و اشغالگری از اين فرهنگ بر می خيزد . فعاليت ها و سرزندگی و شور و شوق مقاومت از اين منبع سرچشمه می گيرد و ما بايد اين سرچشمه را بخشکانيم . ما بايد از هر امکانی برای وارد آوردن بر اين تفکر بکوشيم. بويژه ما بايد بتوانيم به تفرقه در ميان اردوگاه شيعه و سنی دامن زده و سپس هر دو را کاملا از ميان برداريم.� �.� موضوع ديگری که بايد برای آن اهميت بسياری قائل باشيم، بايد بتوانيم ميان دولت سوريه و حزب الله شکاف ايجاد کنيم. اين امر می تواند از طريق دادن امتيازات بسيار سخاوتمندانه به دولت سوريه عملی شود. امتيازات ما بايد آنقدر سخاوتمندانه باشد که سوريه نتواند از آن سرباز زند و بتواند با استفاده از آن حزب الله را قربانی کند.
� �..� عراق و فلسطين نيز دو منطقه بحرانی است که حزب الله می کوشد با دخالت در آنها و بکارگيری نيروهای مقاومت در جهت تضعيف اسرائيل حرکت کند. دولت آمريکا و اسرائيل بايد بدانند که هر پيروزی حزب الله در اين دو منطقه به معنی شکست سياست های هر دو کشور آمريکا و اسرائيل خواهد بود. هر پيروزی حزب الله در اين دو منطقه به فوريت موجب تزلزل نيروهای سنی وابسته به آمريکا می گردد. دولت آمريکا بايد بکوشد که جنگجويان بنيادگرای سنی را از عراق و فلسطين به لبنان منتقل کرده و با دامن زدن به جنگ و تفرقه ميان جريانات سنی و شيعه موجب تضعيف همه آنها و در عين حال موجب سست شدن باورهای مذهبی و در نتيجه از بين رفتن روحيه مقاومت ميان آنان خواهد شد. اين برنامه در صورت موفقيت تاثير بسزايی حتی در نيروهای جوان و نسل های آينده منطقه خواهد داشت. و آنان را بر ضد مقاومت سوق خواهد داد. در اين صورت و تنها با اين سياست است که اسرائيل می تواند به اهداف اصلی خود که همانا وارد آوردن ضربه خرد کنند بر قدرت عقيده و ايمان حزب الله در لبنان است جامه عمل بپوشاند.� برکوويچ هشدار می دهد که حزب الله برای ارتقا سطح دانش امروزين افرادش از صرف عمل جنگيدن بيشتر اهميت می دهد. حزب الله برای اين منظور، سرمايه هنگفتی در زمينه تبليغات بکار آنداخته است. کانال تلويزيونی مجهز � المنار� ، ايستگاههای متعدد راديوئي، ايستگاههای بسيار زياد اينترنتی بويژه به زبان عبری (۲) انتشار کتابها، نشريات و نشريات فصلی که موجب انزجار و سردرگمی دولت اسرائيل گرديده است. حزب الله با اين کار خود انحصار سنتی � به تنها قاضی رفتن� اسرائيل را طی دورانی طولانی درهم شکسته است. هم اکنون جهانيان به روايت تازه ای از اوضاع سياسی در خاورميانه دست يافته اند که حاوی توضيحات دقيق علمی و تحليل های سياسی از نيروهای مقاومت در منطقه می باشد. اين امر موجب شده است که تبليغات تا کنونی رژيم اسرائيل برملا شده و صدق گفتارهای کنونی اسرائيل نيز زير سوال رفته است. افکار عمومی جهان شاهد نظرات تازه و شنيدن حقايق ديگری هستند. اين پيروزی حزب الله در جنگ اطلاعاتی در جهان موجب آن شد که نيروهای مقاومت در فلسطين نيز دست به تاسيس پايگاههای اطلاع رسانی زنند که هر روز در حال گسترش است. دو کانال تلويزيونی � اقصی� و � قدس� که بتازگی تاسيس يافته اند به لحاظ جديت برخورد به مسائل و تحليل و تشريح وقايع از نظر موضوعی در مدت کوتاهی جايگاهی معتبر و محترمانه در ميان شنوندگان و بينندگان خود بدست آورده اند. هم اکنون اين دو کانال از بسياری کانال های تلويزيونی کشورهای عربی با دهها سال سابقه پيشرفته تر هستند. تجزيه و تحليل های علمی و دقيق اين دو کانال موجب شده تا تبليغات دولت اسرائيل بر عليه � حماس� بی اثر شود. از آنجا که نيروی عقيده و ايمان تعيين کننده و سرمايه اصلی مقاومت در مبارزه با اسرائيل است، برکوويچ پيشنهاد می کند که ما بايد چهره تازه ای را از مقاومت ترسيم کنيم که بر اساس احزاب ، جنبش ها و رهبران اما بر اساس توضيحات طايفه ای ، مذهبی و شيعه و سنی تبليغ شود.
برکوويچ ادامه می دهد:
� مقاومت لبنان در بسياری از زمينه ها برتری خود را بر اسرائيل نشان داده است. تبليغات آنان نشان داده است که قدرت عقيده و ايمان تنها کلمات نظری و گفتاری نيست بلکه اين شيوه انتقال و توضيح آگاهی در ميان پيروان ، بسرعت تبديل به نيروی جنگنده در ميان پيروان می گردد . همچنانکه شاهد بوده ايم، حزب الله موفقيت های چشمگيری در اين زمينه داشته است. تمام نيروهای مقاومت در لبنان و فلسطين به اين نتيجه رسيده اند که برندگان اصلی جنگ بر عليه اسرائيل هستند. آنان قاطعانه باور به آزادی بيت المقدس دارند. حزب الله در جنگ تبليغاتی خود و تجزيه و تحليل های دقيق از اوضاع منطقه موفق شده است تا توده های وسيعی را از ملت عرب به حقانيت سياست های خود باورمند سازد. اکنون اکثريت عظيمی باور دارند که اسرائيل جنگ افروز بوده و به اعمال غير قانونی دست زده است. مقاومت لبنان توانسته است که در اين زمينه تعادل را بسود خود برهم زند وثابت کرده که اسرائيل شکست خوردنی است.
روايت معروف بيت النعکبوت (۳) که حزب الله از ارتش اسرائيل ارائه داده است، در جنگ ۲۰۰۶ به حقيقت پيوست و هاله مقدسی که ارتش اسرائيل برای خود ساخته بود از ميان رفت. � استراتژی های تضعيف ارتباط عميق توده ای مقاومت برکوويچ ادامه می دهد:
� مسئله بسيار مهمی که اهميت استراتژيک دارد، تضعيف توانايی های حزب الله در زمينه ارتباط گيری و ريشه دوانيدن در ميان عامه مردم است. دولت اسرائيل بايد با در پيش گرفتن سياست هايی بتواند تا مردم را از مقاومت متنفر کند. در پيشگيری سياست هايی که مشکلات اقتصادی را در جامعه گسترش داده تا بدين وسيله مردم مقاومت را مسئول اين مشکلات بدانند. چگونه اين سياست را موفقيت آميز به پيش برد. در اين زمينه می توان استراتژی های متعددی با ابعاد و ابزارهای متعدد در پيش گرفت که به برخی از آنان در اينجا اشاره خواهد شد:
تحميل محاصره اقتصادی و ايجاد گرسنگی در ميان مردم ، سياست مهاجرت و جابجايی مردم، وادر آوردن ضربه های دردناک به شهرها و روستاها تحت نام وجود نيروهای مقاومت در آن اماکن، ايجاد پوشش گسترده بتليغاتی در رسانه مبنی بر اينکه بمبارانها و محاصره اقتصادی حزب الله به خاطر وجود مقاومت و برای دفاع از خود توسط اسرائيل انجام می گيرد، تبليغ دائمی مبنی بر اينکه نيروهای مقاومت تروريست و آدمکش بوده بيگناهان را می کشند و مسبب مشکلات و جنگ آنان هستند. آری با اين سياست ها می توان نيروهای مقاومت را از محيط اجتماعی خود منزوی و آنان را از بهره برداری از شرايط طبيعی و اجتماعی محروم ساخت.
� برکوويچ در ادامه می افزايد:
� يکی ديگر از سرمايه های اصلی مقاومت پشتيبانی گسترده اجتماعی است. بعلت حمايت بی قيد و شرط شيعيان لبنان از مقاومت ، آنان به عمده ترين نيروی سياسی در کشور لبنان تبديل شده اند. هم اکنون آنان يکسوم جمعيت لبنان را تشکيل داده ؛ در آينده نزديک آنان به نيروی اصلی لبنان تبديل خواهند شد. اوضاع در لبنان امروز چنان است که پشتيبانی نمودن از حزب الله به مثابه پروانه ورود به مشروعيت سياسی کشور است و تقسيم بندی های مذهبی و طايفه ای لبنان اين وضعيت را تحميل می کند.

(۴) بر اين اساس هر چه شرکت حزب الله در ارگان های مختلف دولتی بيشتر شود ، همپای آن ريشه های اجتماعی آنان نيز عميق تر ، گسترده تر و در نتيجه قدرت عمومی آنان نيز توسعه می يابد. � برکويچ می افزايد:
� يکی از خطرناک ترين دستاوردهای حزب الله ايجاد شبکه های خدمات اجتماعی است. اين شبکه ها خدمات متعددی را به گروههای مختلف مردم شامل خانواده ها، موسسات عمومی ، موسسات دولتی و نيمه دولتی ، روستائيان عشاير و خانواده های انان از اين خدمات بطور مجانی بهره می برند. اين موضوع يکی از اسرار اصلی ريشه دوانی حزب االله در ميان بخش های گسترده ای از مردم لبنان است. تا هنگاميکه اين شبکه های بسيار گسترده خدمات اجتماعی وجود دارند ارتباط حزب الله با مردم نيز هر روز قويتر می شود. ايجاد مخالفت با مقاومت و کشاندن آنان بر عليه حزب الله کاريست بسيار مشکل ، اسرائيل راه بسيار طولانی در پيش دارد تا بتواند اين مرحله را به پايان برساند. موفقيت حزب الله در اين زمينه ما را وا می دارد که بتوانيم برنامه هايی را تنظيم کنيم که پروژه های خدمات شهری حزب الله را از ميان برداريم و يا انها را نيمه فلج کنيم. نبايد به اين موضوع اهميت بدهيم که اين موسسات خدمات انسانی و يا مدنی انجام می دهند. اسرائيل هميشه مورد انتقاد سازمانهای حقوق بشری و ساير موسسات کمک رسانی جهانی از جمله سازمان ملل قرار گرفته است. بايد بگويم تاثرات منفی اين انتقادات به دولت اسرائيل نسبت به اهداف کوتاه مدت و درازمدت ما، در برابر هدف عمده ای که همانا توقف پيشروی مقاومت است چندان مهم بنظر نمی رسد و ما نبايد به اين انتقادات چندان اهميت دهيم. رهنموردهای فوق در مورد سازمان حماس نيز صادق است. هم اکنون نفوذ سياسی و اجتماعی حماس هر روز در ميان مردم فلسطين بيشتر می شود. اين نفوذ نه تنها در سرزمين های اشغالی ، بلکه در ميان ساکنان اردوگاههای کشورهای ديگر نيز رو به گسترش است . هر چه اين نفوذ گسترش بيشتری يابد، احتمال تبعيت حماس از برنامه صلح مشترک آمريکا- اسرائيل برای منطقه کمتر می شود و موجب وارد شدن ضربات محکمی در روند قرارداد صلح اسلو می شود. استراتژی های تضعيف قدرت ارتباطات منطقه ای مقاومت برکويچ می نويسد:� برای تضعيف کردن ارتباط مقاومت با قدرت های منطقه ای بويژه ايران و سوريه، دو راه در پيش داريم :
وعده دادن و تهديد کردن. اين دو می تواند در اين امر به ما کمک نمايد. ما بايد بتوانيم بر محتوای بسته های پيشنهادی امتيازات خود آنچنان بيافزائيم تا اين دو کشور بپذيرند که داشتن ارتباط با حزب الله و ساير جريانات مقاومت در منطقه بسود آنان نيست و بهتر است به ما بپيوندند. اهميت وجود ارتباط ميان مقاومت لبنان با دو کشور فوق، موجب آن خواهد شد که حزب الله بتواند زمانی طولانی تر به مقاومت ادامه دهد و همچنان برای سياست های دولت اسرائيل مشکل ايجاد کند. ما بايد بتوانيم هر گونه نيروی مقاومت در لبنان و فلسطين را از اين امتياز محروم کنيم. رابطه ميان مقاومت لبنان، فلسطين، و سوريه و ايران مثلث استراتژيکی به حساب می ايد و رويهم رفته محور مقاومت منطقه را تشکيل می دهند.� از محتوای توضيحات آقای برکوويچ چنين بر می آيد که اسرائيل تا کنون کوشش های فراوانی بويژه در مورد اسرائيل بکار برده تا بلکه بتواند در رابطه اين کشور با حزب اله تاثير گذارد، ولی موفقيتی نداشته است. بويژه در مورد بازگرداندن بلندی های جولان و تحويل آن به سوريه، دولت اسرائيل بارها آمادگی خود را مبنی بر بازگرداندن بلندی های جولان در مقابل قطع رابطه سوريه با حزب الله اعلام داشته است. همين درخواست در مورد رهبران فلسطين نيز که در سوريه بسر می برند نيز دنبال کرده است. دولت اسرائيل هنگاميکه موفق نشد رهبران حماس را در سوريه يا بقتل برساند و يا آنان را مجبور به خارج شدن از سوريه نمايد، مجبور گرديد در جنگ اخير بطور يکجانبه آتش بس اعلام کرده و از غزه خارج شود که در نتيجه موجب اعتبار و تقويت جبهه مقاومت فلسطين گرديد. آتش بسی يک جانبه و گريز از جنگ لبنان نيز در سال ۲۰۰۶، موجب پيروزی حزب الله گرديد.
(۵) مراکز اصلی تصميم گيری های استراتژيک در اسرائيل راههای مختلفی را برای از ميان برداشتن حزب الله در پيش گرفته اند. يکی از اين نظرات بنام � استراتژی شقه کردن منظومه شمالی� می باشد که هم اکنون آمريکا و اسرائيل بر روی اين برنامه کار می کنند. زيرا به نظر آنان حلقه ضعيف در منطقه سوريه می باشد. سوريه را می توان يا با جنگ و يا با دادن امتيازات شقه کرد. در صورتيکه اين امر در مورد ايران امکان ندارد زيرا اين کشور توانايی مقاومت را در زمينه های مختلف دارد.برکوويچ در جائی ديگر می نويسد:� کوتاهترين راه برای وارد آوردن ضربه به هر دو مقاومت لبنان و فلسطين ساقط کردن حکومت اسلامی در ايران است. زيرا دولتی که بعد از سقوط رژيم بر سر کار آيد، متعادلتر خواهد بود و در آنصورت سياست �چماق و نان شيرينی� به سهولت می تواند بر تعديل رابطه ميان ايران و حزب الله موثر واقع شود. اما عليرغم اينکه آمريکا نيز با اين سياست موافق است، بويژه به علت فعاليت های هسته ای ايران ؛ جامعه جهانی نيز بشدت مخالف سياست های ايران است، اما حالتی نامطمئن و همراه با شک و ترديد وجود دارد که بتواند مردم ايران را از درون بر عليه رژيم اسلامی به حرکت درآورد. اين امر موجب آن می شود که سرنگونی رژيم شانس کمتری داشته باشد. در مورد اسرائيل بايد بگويم که ما تاثير بسيار ضعيفی در اين راه می توانيم داشته باشيم. � برکوويچ در ادامه می افزايد:� در مورد اختلاف ميان ايران و سوريه بسيار با ارزش و از اهميت زيادی برخوردار است که ما بتوانيم ميان اين دو کشور شکاف ايجاد نمائيم. اگر اسرائيل موفق به ايجاد اين اختلاف و شکاف ميان دو کشور مزبور شود، براحتی خواهد توانست مقاومت را فيمابين اين دو به تجزيه و شکست بکشاند. از نظر استراتژيکی به نفع ما خواهد بود تا بتوانيم در شرايط فعلی ميان ايران و مقاومت لبنان شکاف ايجاد کنيم. زيرا ايران نه فقط پشت جبهه سياسی و ايدئولوژيک حزب الله بشمار می ايد، بلکه ايران تنها پشتيبان اصلی حزب الله است و غير از ايران آلترناتيو ديگری در مقابل حزب الله نيست که بتواند بر روی آن تکيه نمايد. بر اين اساس وارد آوردن ضربه ميان اين دو زمينه ای فراهم خواهد آورد تا ما بتوانيم ساير برنامه های خود را در منطقه به پيش ببريم. � آقای برکويچ نتايج مطالعات و نوشته های خود را که از نظر استراتژيک بسيار مهم است را در اين کتاب به صورت ۵ سناريو ادامه می دهد که توضيح همه آن در اين نوشته کوتاه غيرممکن است. علاقمندان بايد اصل کتاب را مطالعه نمايند تا به مجموعه نظرات استراتژيکی وی آگاه شوند. اما در عين حال هدف اصلی مولف اين بوده تا به اين سوال پاسخ داده شود � آيا ممکنست سرهای هيدرا را قطع کرد؟
** دکتر ابراهيم بيومی غانم: استاد علوم سياسی و رئيس بخش � تطبيقی افکار عمومی� در مرکز ملی مطالعات اجتماعی کشور مصر می باشد. توضيحات مترجم:
۱: در مورد تعداد عمليات نظامی و استهشادی حزب اله بر عليه اسرائيل: - از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۹ ، ۱۰۰ عمليات. - از سال ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵ ، ۱۰۳۰ عمليات - از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰ ، ۴۹۲۸ عمليات بدين شکل اسرائيلی ها مجبور به تخليه جنوب لبنان شدند. در عمليات استشهادی حزب الله لبنان بيش از نصف شرکت کنندگان ، اعضای حزب کمونيست لبنان بودند. طی دو عمليات استشهادی در مقر فرانسويان و آمريکائی ها اولی ۴۰۰ و دومی ۲۲۰ نفر بقتل رسيدند و اين امر موجب شد که هر دو کشور اشغالگر آمريکا و فرانسه بسرعت از لبنان خارج شوند. آمارها از نويسنده کريس هارمان.
۲: حزب الله لبنان به منظور آموزش زبان عبری از دوره ابتدايی دانش آموزانی را تا سطح عالی تخصصی آموزش می دهد تا آنان بتوانند بدرستی از اداره کردن برنامه های راديويی ، تلويزيونی و مطبوعاتی بزبان عبری برای حزب الله برآيند. بين سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۹ جببه آزاديبخش فلسطين برهبری جرج حبش نيز از اين شيوه استفاده می کرد. ۳: پس از شکست ارتش اسرائيل در ۲۰۰۶ ، حزب الله در حومه بيروت جايگاهی را بشکل خانه عنکبوت ايجاد نموده بود که در لابلای تارهای آن آدمک هايی بشکل رهبران سياسی و نظامی اسرائيل در درون تارهای عنکبوت چسبانيده شده بودند. و با وزش باد مصنوعی آنان به حرکت در می آمدند. اين مرکز بيشتر برای جلب توريست شناخته شده بود. الکس فيشمان تحليلگر روزنامه حاآرتص پس از شکست اسرائيل از حزب الله ، کتابی در ۷۰۰ صفحه تحت عنوان فوق:
� بيت ال عنکبوت� تاليف نمود که جزو پرفروشترين کتابهای آن سال به حساب می آمد. هدف فيشمان اين بود که نشان دهد ارتش اسرائيل در يک جنگ واقعی , عنکبوتين, خواهد بود.
۴: حزب الله لبنان موفق شده با گروههای مهمی همچون حزب کمونيست لبنان ، حزب کار لبنان ، حزب ميشل عون که نمايندگی ۷۰ درصد از مسيحيان لبنان را بر عهده دارد، اتحاديه های کارگري، و بسيار از احزاب و سازمانهای کوچک و بزرگ ديگر وارد يک ائتلاف شود و امور کشور را با کمک يکديگر اداره کنند. در سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ميلادي، شيعيان لبنان از نظر جايگاه اجتماعی در پست ترين جايگاه قرار داشتند. بسيار فقير تحقيرشده و بی مقدار بودند. شيوخ عرب و سران عربستان دختران اهالی جنوب لبنان را به ثمن بخس به ازدواج خود درآورده و به کشورهای خود می بردند. با در پيش گيری روش مقاومت بتوسط حزب الله و در ارتباط با جنبش فلسطين از سالهای ۱۹۷۰ کم کم آنان به نيروی اصلی تبديل شده و امروز آنان موجب افتخار و سربلندی لبنانی ها می باشند.
۵: خلاصه ای از جنگ ۳۳ روزه : بنا به گزارشی که از طرف وزارت خارجه فلسطين بتوسط خانم , حنان اخميس , نتشر شده چنين آمده است:
�در ژانويه ۲۰۰۶، ۶ ماه قبل از شروع جنگ ماموران امنيتی سه کشور اسرائيل، آمريکا و انگليس در پنتاگون گرد هم می آيند و سناريويی ۶ روزه برای پايان دادن به وجود حزب الله تنظيم می کند. �روز سوم قرار بوده است تا حسن نصرالله و اطرافيانش دستگير و به گوانتانامو برده شوند�.. روز پنجم نيروهای ناتو قرار بوده است در ميان مرز اسرائيل و لبنان مستقر می شدند �. و روز ششم ناو هواپيمابر آمريکايی که آن روزها در نزديکی سواحل لبنان لنگر انداخته بود ، می بايست در بندر بيروت مستقر شود و بدين وسيله فاتحه مقاومت و حزب الله لبنان خوانده می شد. پس از سرکوب مقاومت، بايد به مدت دو روز سوريه بمباران هوايی و کاملا تخريب ميشد و در ادامه جنگ گسترده و بمباران های شديد هوايی بر عليه ايران آغاز می شد و همه زيربناهای صنعتی ، شهري، نظامی و غيره نابود می شدند و با اين شکل کشورهای منطقه و از جمله ايران به فضل کرامات آمريکا و اسرائيل وارد مرحله دمکراسی و حقوق بشر آمريکايی می شدند.
اما بايد گفته شود که اين حقوق بشر و دمکراسی آمريکا بر آنان و پيروان خودفروخته اشان مبارک باد.
ما ايرانی های بهتر است با کمک زنان، مردان، کارگران و دانشجويان و همه اقشار ترقی خواه ، خود آزادی و عدالت اجتماعی در ايران را مستقر نمائيم . خبر مربوط به جنگ فوق توسط سيمورهرش نيز تائيد شد.