۱۳۹۴ تیر ۱۵, دوشنبه

یک نفر ده نفر

بانو شهناز اکملی – مادرِ شهید مصطفی کریم بیگی – از شهدای عاشورای 88 – در بیمارستان آراد بستری است. به ملاقاتش که رفتم دیدم خیلی ها آمده اند و در راهرو و بیرون اتاق ایستاده اند: مادران پارک لاله – مادر سعید زینالی – آقای نعمتی – آقای اشجاری – آقا داوود – همکارانِ بانو اکملی و جمعی دیگر که نمی شناختمشان. دختر این بانو – مریم – ریز ریز گریه می کرد. تنهاییِ این دختر را درک می کنم. سفیدیِ چشمانِ شهناز بانو سرخ و خونین بود. دیدم که در تب می سوزد این مادر. بدنش کهیر زده بود . در باره ی این بانوی خوب همین بگویم که: بقدرِ ده نفر فعال است و جنب و جوش دارد. ناگهان خبرش را می شنویم که در کرمانشاه است و در گیلانغرب. آنجا چه می کند؟ در خانه ی دانشجوی جوانی است به اسم محمد جواد پرنداخ که اطلاعاتی های اصفهان زدند و کشتندش و جنازه اش را زیر یک پل عابر انداختند تا خودکشی اش را داستان کنند. یا راه می افتاد و می رفت به خانه ی فرزاد کمانگر در سنندج. یا عکسش را می دیدیم که رفته به گناباد برای دیدنِ احمد زیدآبادی. همین بانو بود که زمستانِ سال پیش وقتی نوشتم: من و دکتر ملکی فلان روز می رویم سر مزار دکتر مصدق، با من تماس گرفت و گفت: من نیز می آیم. و آمد. در راهِ احمد آباد به وی گفتم: “برادران” چشم به راه مایندها؟ گفت: کسی که جوانش را در این راه داده، باکی از برادران ندارد. امروز به وی گفتم: زود خوب شوید که خیلی ها چشم به راه شمایند و باید به شان سر بزنید و سراغی ازشان بگیرید. خبر داشت که فردا ساعت ده صبح می رویم جلوی دادگاه انقلاب برای یاوریِ نرگس محمدی.

چهارماه حبس برای پدر حسین رونقی “تاوان گفتگو با رسانه‌ها”

 چهارماه حبس برای پدر حسین رونقی “تاوان گفتگو با رسانه‌ها”
RONAGHI MALEKI_KAMPEIN.INFO

چهارماه حبس برای پدر حسین رونقی “تاوان گفتگو با رسانه‌ها”

«سید احمد رونقی ملکی» پدر «حسین رونقی ملکی» وبلاگ‌نویس زندانی درزندان اوین صبح امروزیکشنبه ۱۴ تیر ماه در ۳۰امین زادروز فرزندش با حضور مامورین وزارت اطلاعات به درب منزل شخصی و ابلاغ ۴ ماه حبس به دلیل مصاحبه با رسانه ها در خصوص وضعیت فرزندش مواجه شده است.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، «سید احمد رونقی ملکی» در خصوص وضعیت بد جسمی فرزندش در زندان و عدم رسیدگی مسوولین نسبت به وضعیت وی مصاحبه هایی را با رسانه های مختلف انجام داده و صبح امروزیکشنبه ۱۴ تیر ماه ۱۳۹۴ با حضور مامورین وزارت اطلاعات به درب منزل به ۴ ماه حبس محکوم شده است.
 «سید احمد رونقی ملکی»  پیش تر وی در مصاحبه ای با «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» اعلام کرده بود “اگر به فرزندم رسیدگی نکنند، خودم را در مقابل دادستانی به آتش خواهم کشید.”
پیش تر «حسین رونقی ملکی» وبلاگ نویس منتقد و فعال حقوق بشرمحبوس در بند ۷ زندان اوین با تشخیص و نظر پزشک قانونی و با موافقت دادستان تهران جهت درمان در مراکز درمانی خارج از زندان در روز چهارشنبه ۲۷ خرداد ماه ۱۳۹۴ با قرار وثیقه ۱ میلیاردو چهارصد هزار تومانی به مرخصی درمانی اعزام شد.
پیش تر این زندانی سیاسی به دلیل نارسایی شدید کلیه و خطر از دست دادن آن جهت ادامه درمان از زندان آزاد شده بود ، آزادى موقتى که دلایل مختلفى از جمله عفو رهبرى ، مرخصى درمانى و عدم تحمل کیفر براى آن ذکر شده بود.
اما وی درطول دوره درمان با نظر کمیسیون پزشکی به عدم تحمل زندان درروز شنبه ۹ اسفندماه ۱۳۹۳ به دلایلى نامشخص مجددا احضار و راهى زندان اوین شد.
پیش تر این وبلاگ نویس زندانی ، درتاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ بازداشت و پس از گذشت ۱۰ ماه بازداشت در بند دو-الف زندان اوین، در تاریخ ۱۳ مهر ماه ۱۳۸۹از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی «پیر عباسی » به اتهام «عضویت در شبکه ایران پروکسی »، «توهین به رهبری » و «توهین به رئیس جمهوری » به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم و حکم صادره به وی ابلاغ شد.
حکم صادره با اعتراض وکیل «حسین رونقی ملکی» در ۲۹ آبان ماه ۱۳۸۹جهت تجدید نظر به دادگاه ارسال و درتاریخ ۱۰ آذرماه ۱۳۸۹ حکم ۱۵ سال حبس تعزیری این وبلاگ نویس از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر تایید و در تاریخ ۲۲آذرماه ۱۳۸۸ بازداشت وبه زندان اوین انتقال داده شد.
وی چندی بعددر خصوص شرایط ذکر شده مانند “عفو رهبری” و نظر “کمیسیون پزشکی” از زندان آزاد شده بود.
خانواده وی دلیل بازداشت مجدد این وبلاگ نویس زندانی را در ۹ اسفند ماه ۱۳۹۳ متواری خواندن وی از سوی مراجع قانونی اعلام کرده‌و عملکرد مسئولان زندان و دادسرای اوین را خلاف گفته‌های آن‌ها دانسته‌اند.
در تماسی که “خدابخشی” دادیار ناظر بر زندان اوین و همچنین دیگرمسئولان دادسرای اوین با «حسین رونقی ملکی» داشتند به وی اعلام کردند که مرخصی ایشان پایان یافته و وی در حال حاضر متواری است.
بازداشت مجددوی در حالی صورت گرفت که درمراسم مذهبی عید فطر سال ۱۳۹۳ وی با دارا بودن شرایط پزشکی می توانست از عفو رهبری استفاده نماید، اما سیستم قضایی و دادسرای اوین این عفو را تبدیل به آزادی مشروط وسپس تبدیل به مرخصی کرده‌اند.
با این وجود هیچ اخطار و تذکر شفاهی پیش از آخرین تماس با «حسین رونقی ملکی» صورت نگرفت که وی بتواند جهت بررسی و وضع موجود خود پیگیری های لازم را به عمل آورد.
پیش تر «حسین رونقی ملکی» درتاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸به همراه برادرش «حسن رونقی ملکی» در منزل پدری‌اش در شهر ملکان در آذربایجان شرقی بازداشت شده بودند.
بازداشت برادر وی در خصوص اعمال فشار بر روی وی برای اخذ اعتراف و قبول اتهامات صورت گرفت. «حسین رونقی» به همراه برادرخود تحت شدیدترین تحت فشارهای جسمی و روحی قرار گرفتند، تا جایی که بنا بر گفته‌ی خانواده «حسن رونقی ملکی» برادر «حسین» در اثر شکنجه‌های صورت گرفته از ناحیه مهره‌های پشت گردن آسیب دیده بوده است.
«حسن رونقی ملکی» برادر حسین پس از گذشت ۱ماه بازداشت با قرار وثیقه‌ای ۸۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
اعزام به مرخصی «حسین رونقی ملکی» در حالی صورت گرفت که پیش تر «احمد رونقی ملکی» پدر وی در مصاحبه ای با «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی ومدنی »اعلام کرده بود که” فرزندش سه بار از سوی کمیسیون پزشکی پزشک قانونی به دلیل بیماری‌های متعددش، حکم «عدم تحمل کیفر» گرفته و نباید به زندان برگردد اما مسوولان مدعی‌اند که او «قصد فرار از ایران» را داشته و او را دوباره زندانی کرده‌اند. او در ادامه گفت: “چندین پزشک متخصص تاکید کرده‌اند که حسین نباید در زندان نگهداری شود. تاکنون دادستانی سه بار پسرم را برای عدم تحمل کیفری به کمیسیون پزشکی قانونی معرفی کرده است. دوبار پاسخ مثبت گرفته بودند ولی نامه را نگه داشته بودند و اجرایش نکردند. برای بار سوم هم پاسخ آمد که نباید حسین در زندان بماند و فرزندم باید تحت درمان پزشکی در خارج از زندان زیر نظر پزشک متخصص قرار بگیرد. اگر مسوولین مربوطه به درمان فرزندم رسیدگی نکنند، خودم را در مقابل دادستانی به آتش خواهم کشید”
همچنین پیش تر «زلیخا موسوی» مادر «حسین رونقی ملکی» درخصوص وضعیت فرزندش در مصاحبه ای با «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی ومدنی » گفته بود: “پیش از انتقال «حسین» به زندان، التماس کردم که او را به زندان نبرند. گفتم که حال پسرم خوب نیست و در زندان مشکل پیدا می‌کند. اما آنها به درخواستم گوش ندادند.از روزی که «حسین» را به زندان برده‌اند ماه ها گذشته است، او را بدون دارو و درمان در زندان نگه داشته‌اند. من در طی روزی بارها تماس می‌گیرم و به دادستانی مراجعه می‌کنم اما هربار با مرخصی درمانی فرزندم مخالفت می کنند. شرایط جسمی فرزندم فوق العاده بحرانی است.”

حسین رونقی : آزار یک انسان تا کجا می تواند ادامه داشته باشد؟