۱۳۹۳ اسفند ۹, شنبه

Ce que cache la "réconciliation" de Soral : un discours d’intégration et de domination envers les classes populaires (vidéo)

1er mars 2015
Article en PDF : Enregistrer au format PDF

En une semaine, on a eu les radicaux de gauche qui redéposent un projet de loi sur les mamans qui accompagnent leurs enfants dans les sorties scolaires ; le relancement du débat sur le voile à l'université ; et la déclaration de Sarkozy disant : "on est contre le foulard parce qu'on est pour l'égalité". Face à l'angle mort sur la dénonciation de l'islamophobie d'une bonne partie des partis politiques, Alain Soral peut dire "je n'ai pas de problème avec l'islam" et construire ainsi une offre politique basée sur l'idée de la réconciliation avec les musulmans. Pourtant, cette offre cache un discours intégrationniste et de domination envers les classes populaires.

Source : Investig’Action

ز دسته‌گل گشت ارشاد تا پورشه یک‌و نیم میلیاردی در تهران [گالری تصاویر را در اینجا ببینید]

ز دسته‌گل گشت ارشاد تا پورشه یک‌و نیم میلیاردی در تهران


 "انقلاب"، "فردوسی" را هم خورد، پورشه کاررا ۹۱۱ اس در تهران، صف عجیب بیماران، لغو کنسرتها، حنابندان، پوستر سرطان مصرف، سلفی با فرش خاکی و تصاویر دست​چین دیگری از گشت و گذار این هفته در ایران  

مراسم چهارمین سالگرد درگذشت نجم الدین اربکان نخست وزیر اسبق ترکیه که روز گذشته در شهر بورسا با حضور محمود احمدی نژاد برگزار شد، به جنجال و درگیری کشیده شد

زد و خورد در سخنرانی احمدی‌ نژاد 

مراسم چهارمین سالگرد درگذشت نجم الدین اربکان نخست وزیر اسبق ترکیه که روز گذشته در شهر بورسا با حضور محمود احمدی نژاد برگزار شد، به جنجال و درگیری کشیده شد. پس از حضور احمدی نژاد بر روی سن برای سخنرانی 4 نفر اعتراض کردند. حاضران در مراسم 4 معترض را کتک زده و از سالن بیرون کردند. معترضان به سخنرانی احمدی نژاد در دست خود پرچم سوریه داشتند. پلیس ترکیه پس از بیرون برده شدن معترضان از سالن ترتیبات امنیتی و حفاظتی احمدی نژاد را افزایش داد.


دولت روسیه دست داشتن در قتل نمتسوف را رد کرد


بوریس نمتسوف روز گذشته به ضرب چهار گلوله کشته شد
دولت روسیه، به‌شدت ادعای گروه‌های منتقد دولت مبنی بر دست داشتن کرملین در قتل بوریس نمتسوف را رد کرده است.
یکی از سخنگویان ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه به بی‌بی‌سی گفته است که چنین ادعایی بی‌پایه است.
آقای نمتسوف، منتقد دولت پوتین و معاون سابق نخست‌وزیر روسیه، هنگام عبور از پلی در نزدیکی کاخ کرملین مسکو چهار بار از پشت هدف قرار گرفت و کشته شد.
آقای پوتین در پیامی به مادر آقای نمتسوف مرگ او را تسلیت گفته و قول داده است که از هیچ تلاشی برای یافتن قاتل پسرش دریغ نکند.
ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه با محکوم کردن قتل بوریس نمتسوف، معاون سابق نخست‌وزیر روسیه، کمیته‌ای را برای تحقیق و پاسخگویی درباره این اقدام تعیین کرده است.
باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان هم از قتل آقای نمتسوف ابراز تاسف کرده‌اند.

کمیته تحقیق کاخ کرملین

گروهی که توسط آقای پوتین تشکیل شده، در اولین بیانیه‌اش گفته است که آقای نمتسوف به هنگام عبور از پلی در نزدیکی کرملین هدف چهار ضربه گلوله از ناحیه پشت قرار گرفت.
به گزارش این کمیته، این حمله با دقت برنامه‌ریزی شده بود و قاتلان که پس از تیراندازی با اتومبیل از صحنه گریختند، از برنامه‌های آقای نمتسوف آگاه بودند.
این کمیته می‌گوید که تحقیقات آنها در چند زمینه از جمله احتمال انجام این حمله توسط پیکارجویان اسلامگرا یا ارتباط این قتل با درگیری‌ها در اوکراین در حال بررسی است.
آقای نمتسوف ۵۵ ساله که در دهه ۹۰ میلادی و همزمان با دوران ریاست جمهوری بوریس یلتسین از معاونان نخست‌وزیری بود، با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین، به منتقد جدی او تبدیل شد.
از او در سال‌های اخیر به عنوان رهبر مخالفان آقای پوتین یاد می‌شد.

واکنش‌ها

آقای نمتسوف ۵۵ ساله که در دهه ۹۰ میلادی و همزمان با دوران ریاست جمهوری بوریس یلتسین از معاونان نخست وزیری بود، با روز کار آمدن ولادیمیر پوتین، به منتقد جدی او تبدیل شد
باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا قتل بوریس نمتسوف را که از او به عنوان حامی خستگی‌ناپذیر روسیه و حقوق شهروندان آن کشور یاد کرده، محکوم کرده است.
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان هم گفته است که آقای نمتسوف با انتقاد آشکار از دولت روسیه شجاعت خود را نشان داد.
در همین حال سیاستمداران مخالف، راهپیمایی اعتراضی را که قرار بود فردا ( یکشنبه اول مارس) در مسکو برگزار شود، لغو کرده و گفته‌اند که به جای آن مراسم بزرگذاشت بوریس نمتسوف را برگزار می‌کنند.
آقای نمتسوف کمتر از چهار ساعت پیش از آن که هدف گلوله قرار بگیرد و کشته شود، با یک شبکه رادیویی در مسکو گفت‌وگو کرد. بخش‌هایی از این گفت‌وگو را بشنوید:

'احمد شاملو، عکس فوری'؛ خاطراتی از شاملو، کتاب کوچه و کتاب جمعه

'احمد شاملو، عکس فوری'؛ خاطراتی از شاملو، کتاب کوچه و کتاب جمعه

  • 26 فوریه 2015 - 07 اسفند 1393
"گزارش من از شاملو اما، گزارش کوهنوردی‌ است که در دل کوه صعب بالا می‌رود اما به علت نزدیکی، کوه را از دور ندیده است."
مسعود خیام از دوستان نزدیک احمد شاملو بوده و سالیانی را با او سپری کرده است. آقای خیام دانش‌آموخته هوافضاست اما به نویسندگی و ترجمه هم روی آورده است. از او کتاب‌هایی مانند "قفس شطرنج"، "در فاصله آژیر"، "سنگ کاغذ قیچی"، "تاملات اینترنتی" به چاپ رسیده‌اند.
کتاب "شاملو، عکس فوری" تازه ترین کتاب از خیام است که راهی بازار نشر شده است.
کتاب از سه بخش عمده تشکیل شده است: "پیش از او"، "با او"، "پس از او" و دو پیوست.
در این کتاب علاوه بر نوشته‌ها و گفت‌وگوهای خیام درباره شاملو، می‌توان دو گفت‌وگوی نویسنده کتاب را با احمد شاملو و همین طور گفت‌وگو با آیدا شاملو، همسر و همکار شاملو در تدوین کتاب کوچه، بخوانیم.
همچنین در لابه‌لای نوشته‌های خیام می‌توان خاطرات پراکنده‌ای از شاعر را خواند.

کتاب کوچه

یکی از دستاوردهای مهم شاملو برای فرهنگ ایران، تدوین کتاب کوچه است. شاملو به فرهنگ عامه عشق می‌ورزید و به همین خاطر طی چند دهه تلاش کرد، با ضبط و ثبت "لغات و اصطلاحات عامیانه" که عامه مردم به کار می‌بردند اما در فرهنگنامه‌ها یافت نمی‌شدند، کتاب کوچه را مدون کند.
شاملو در یکی از گفت‌وگوهای خود با خیام به چگونگی شکل‌گیری "کتاب کوچه" پرداخته است.
طبق آنچه شاملو گفته، پدرش دایه پیری داشت که "حاضر جواب و متلک‌پران" بود. "به ریز و درشت و کوچک و بزرگ و عرب و عجم رحم نمی‌کرد و شیرین‌کاری‌هایش و زخم‌زبان‌هایی که برای خنداندن اهل خانه به این و آن می‌زد میان خودی‌ها و حتا همسایه‌های دور و نزدیک نقل محافل بود."
به این دایه پیر، "چَکِه" می‌گفتند. شاملو به دنبال دانستن معنای این لغت بود اما کسی نمی‌توانست آن را معنی کند. بعدها پدربزرگ مادری شاملو که برای سرپرستی دختر و نوه‌هایش نزد آنها آمده بود به شاملو یاد می‌دهد که چگونه از لغت‌نامه‌ها استفاده کند.
شاملو در این باره می‎گوید: "حدودا دوازده ساله بودم...اولین چیزی که در فرهنگ آنندراج [پدربزرگ] دنبالش گشتم کلمه چکه بود. به پدر بزرگم گفتم این لغت را نمی‌توانم پیدا کنم و او برایم توضیح داد که این جور لغات ساخته‌ عوام‌الناس است و جایش در فرهنگی به اعتبار آنندراج نیست. به همین سادگی استارت زده شد."
اما کار ثبت فرهنگ عامه با فراز و نشیب‌هایی صورت گرفت. به گفته شاعر، او مجبور شد دو بار از نو کار تدوین را از سر بگیرد: "اگر بگویم ضبط اولین لغات را از همان دوازه سیزده سالگی شروع کردم هم قطعا باعث خنده می‌شود...باید...بگویم که دوبار مجموع برگه‌ها و یادداشت‌های مربوط به این کار یک‌سره از میان رفت و ناچار همه چیز را از نو شروع کردم... عملا کار ثبت و ضبط مواد از ۱۳۳۴ و بار دیگر از اواخر ۱۳۴۰ آغاز شد و در سال ۱۳۴۹ بود که تدوین موقت آن را شروع کردم."
کار کتاب کوچه که شاملو به تنهایی آغاز کرده بود، بعدها با کمک همسرش،‌ آیدا، ادامه یافت.
آیدا، پس از مرگ شاعر، در پاسخ به این سوال خیام که "کار یک گروه را به تنهایی انجام دادید"، می‌گوید:
"شاملو انجام می‌داد...شاملو این مسئولیت را به من سپرد و گفت که من خیالم راحت است که تو هستی. این را به من تکلیف کرد...می‌گفت" تو یک خرده یاد گرفته‌ای." سعی می‌کنم به روش او بنویسم. یاد گرفته‌ام که جمله را چه‌گونه می‌نویسد و کوتاهش می‌کند. حالا ما باید این راه را تا آخر ادامه دهیم و نوشته‌های او می‎تواند به‌ترین الگوی ما باشد."

رابطه جلال آل‌احمد و شاملو

یکی از موارد که در کتاب به آن پرداخته شده، مسئله رابطه شاملو و آل‌احمد است. گفته می‌شود شاملو شعر "سرود برای مرد روشن که به سایه رفت" را در رثای آل‌احمد نوشت. اما به گفته خیام بعد از انقلاب "در اثر عصبانیت‌هایی... انکار کرد و عملا آن را پس گرفت."
به گفته خیام، "تا قبل از روشن شدن اشکالات غرب‌زدگی شاملو از علاقه‌مندان و طرف‌داران آن بود. اصولا شاملو هر نوع بت‌شکنی و انکار و نفی را به شدت دوست می‌داشت. یکی از شاخصه‌های اصلی شاملوی اجتماعی، بت‌شکنی بود."
"غرب‌زدگی" نوشته آل‌احمد در سال ۱۳۴۱ به چاپ رسید و کتابی بود که در محافل روشنفکری بحث‌برانگیز شد. شاملو بعدها به لحاظ تاریخی این کتاب را دارای ایرادات جدی می‌دانست.
خیام معتقد است که راه شاملو و آل‌احمد جدا از هم نبود زیرا "هردو تا بن دندان ضد رژیم شاه بودند، گیرم یکی از زاویه‌ روشن‌فکر مذهبی و دیگری از زاویه‌ روشن‌فکر لائیک به صحنه نگاه می‌کردند."
شاملو در جایی گفته بود که بین جهان‌بینی او و آل‌احمد "خط مشخصی" وجود داشت و مناسبات آنها در حد ائتلاف سیاسی بود. (گفت‌وگو با محمد محمدعلی)
به نظر خیام، "شرایط بعدی سبب شد که شاملو خط‌کشی را ضروری تشخیص دهد و تا آن‌جا پیش رفت که سعی کرد شعر جلال را به صورت مکتوب پس بگیرد. این کار درست نبود و موقعی که به او خاطر نشان شد، به جای پرداختن به اصل ماجرا، به شرایط سیاسی روز اشاره کرد."
همچنین خیام از ضیا‌ء‌الدین جاوید، نقاش، "یکی از نزدیکان حلقه‌ اول" شاملو نقل قول می‌کند که " شاملو نثر آل‌احمد را قبول داشت... و به او اعتقاد داشت. به شهامت و جرات او احترام می‌گذاشت...یک روز ساعت یازده صبح نزد شاملو بودم. آل‌احمد تازه فوت کرده بود. نعمت میرزاده هم آمد. شاملو شعر را آورد و گفت: این را برای جلال نوشته‌ام، اما باید اسم آن را عوض کنم چون نمی‌گذارند چاپ شود."
شاملو تا پایان عمر منکر شد که آن شعر برای آل‌احمد است و بین خود و او خط‌کشی صریحی می‌کرد.
از راست: احمدرضا احمدی، شاعر، احمد شاملو و مسعود خیام

فیزیکدان می‌شدم

مسعود خیام در بخشی دیگر درباره علاقه شاملو به علم می‌نویسد و با مرور کوتاه بر کارنامه مطبوعاتی شاملو در مقام سردبیر، اشاره می‌کند که شاعر همیشه صفحاتی هم به علم اختصاص می‌داد. "شاملوی تشنه، علم می‌خواند، می‌شنید و باز می‌تاباند. چه در کتاب هفته و چه در کتاب جمعه، دو نشریه‌ای که به فاصله‌ی حدود دو دهه سردبیری کرد، می‎توان علاقه‌ی فراوان شاملو به مطالب علمی و البته فرهنگ عامه را دید."
کتاب جمعه از جمله مجلاتی بود که به سردبیری شاملو از مرداد ۱۳۵۸ تا اول خرداد ۱۳۵۹ چاپ می‌شد. این هفته‌نامه بعد از ۳۶ شماره توقیف شد.
مسعود خیام که تحصیلات دانشگاهی در علم دارد،‎ می‌نویسد: "حقیقت آن است که من هم از دریچه‌ علم با شاملو آشنا شدم. شاعر من اخوان بود و شعر او برای من کفایت می‌کرد... بعدها یک رابطه دو طرفه بین من و شاملو شکل گرفت. او به من فارسی یاد می‌داد و من با او در مورد علم صحبت می‌کردم."
این "مراوده علمی-ادبی" تا جایی پیش رفت که شیفتگی شاملو به علم بیشتر شد و نویسنده تعریف می‌کند که شاملو با چه کنجکاوی از او پرسش می‌کرد.
"به ریاضیات نوین، فیزیک ذرات، مکانیک آسمان و از این دست علوم عاشقانه دل باخت. شیفتگی تا حدی بود که گفت: "گفته بودم اگر دوباره به دنیا می‌آمدم موسیقی‌دان می‌شدم، اما حالا مطمئن هستم فیزیک‌دان می‌شدم." همین علاقه‌ به علم روز بود شاید که او را به استفاده از کامپیوتر مجاب کرد."
کتاب "احمد شاملو، عکس فوری" را نشر گوشه در ۲۱۶ صفحه و در سال ۹۳ به چاپ رسانده است.

گفتگوهای دیگر با شاملو در بازار کتاب ایران

گفت‌‌وگو با ناصر حریری، انتشارات نگاه، چاپ پنجم، ۱۳۸۵.
گفت‌وگو با محمد محمد علی. انتشارات کتابسرای تندیس. ۱۳۹۳.
یک هفته با شاملو. مهدی اخوان لنگرودی. انتشارات مروارید. ۱۳۷۷.
بامداد در آینه. نورالدین سالمی. نشر باران. ۲۰۰۲.

یاشار کمال، نویسنده ترک و خالق رمان 'اینجه ممد' درگذشت

یاشار کمال، نویسنده ترک و خالق رمان 'اینجه ممد' درگذشت


طی این سال ها از یاشار کمال به عنوان نویسنده ای یاد می شد که بخت تصاحب جایزه نوبل ادبیات را دارد
یاشار کمال،‌ نویسنده ترک، که با رمان "اینجه ممد" شهرتی جهانی داشت در ۹۱ سالگی درگذشت.
خبرگزاری دولتی ترکیه، آناتولی، گزارش داده است که یاشار کمال روز شنبه در بیمارستانی در استانبول درگذشت.
یاشار کمال در سال ۱۹۲۳ در جنوب ترکیه به دنیا آمد و در طول بیش از شصت سال ۳۶ رمان نوشت که نخستین رمانش "اینجه ممد" از مشهورترین آنهاست.
"اینجه ممد" داستان شورش دهقان‌زاده‌ای است که در برابر زمینداران بزرگ به پا می‌خیزد.
یاشار کمال که خود سال‌ها از نزدیک شاهد استثمار و سرکوب دهقان‌ها بود، می‌گفت که فکر نوشتن این رمان زمانی به ذهنش رسید که شاهد کشته شدن یک یاغی توسط ژاندارم‌ها بود.
"ممد" برگرفته از خاطرات یاشار کمال از دایی اش بود که در آن زمان از یاغی های معروف در شرق آناتولی، منطقه قفقاز و ایران به شمار می رفت.
"اینجه ممد" به بیش از چهل زبان ترجمه شده و فیلمی هم بر اساس آن ساخته شده است.
علاوه بر این رمان، از روی هشت رمان دیگر او نیز اقتباس های سینمایی صورت گرفته است.
کمال در کودکی در تصادفی چشم راستش را از دست داد و در پنج سالگی شاهد قتل پدر به دست فرزندخوانده او در مسجد بود.
او که به دلیل عقاید سیاسی‌اش، دفاع از حقوق اقلیت‌ها، کردها، ارمنی‌ها و علوی‌ها بارها دستگیر و زندانی شد، اعتقاد داشت: "زندان بی‌تردید مدرسه ادبیات معاصر ترکیه است".
یاشار کمال در سپتامبر سال ۲۰۱۳ آخرین کتاب خود را منتشر کرد که عنوانش "پرنده‌ای با یک بال" بود. او این کتاب را چهل سال پیش نوشته و در کشوی میز خود نگه داشته بود.
عمده آثار یاشار کمال به فارسی ترجمه شده‌اند. ثمین باغچه‌بان و رضا سیدحسینی نخستین مترجمانی بودند که آثار کمال را به فارسی برگرداندند.

بازداشت «ملاکریکار» واعظ تندروی اهل کردستان عراق توسط پلیس نروژ به اتهام تحریک در جرم و جنایت

واعظ تندروی اسلامی ساکن کشور نروژ  پس از اینکه اقدام تروریستی علیه مجله فرانسوی شارلی ابدو را مورد ستایش قرار داد توسط پلیس نروژ بازداشت شد.Buj8pJfwFVy5AFJuTRoF3QdEFNm3SrLauo-U2yi9ygbA


به گزارش گروه ترجمه  «خبرگزاری صدای مسیحیان ایران» (VOCIR)  و به نقل از شبکه تلوزیونی نروژ «NRK» واعظ مسلمان سرشناس  اهل کُردستان  عراق«ملاکریکار»  ساکن نروژ در یک مصاحبه تلوزیونی روز چهار شنبه گفت: «کسانی که کاریکاتورهای محمد پیام آور مسلمانان را ترسیم میکنند باید کشته شوند!»
پلیس نروژ گفته است این واعظ تند رو ، که در اواخر ماه گذشته از زندان  آزاد شده است ، پنجشنبه شب (۲۶ فوریه ۲۰۱۵) به اتهام تحریک در جرم و جنایت دستگیر شد.
«ملاکریکار» ۵۸ ساله  در مصاحبه ای با شبکه تلوزیونی نروژ از احساس خود در مورد این اقدام تروریستی چنین بیان کرد که من به وضوح با آنچه در پاریس اتفاق افتاده خوشحال هستم و در پاسخ به سوال خبرنگار که از او پرسید یعنی از نظر شما کسانی که این اقدام تروریستی را انجام داده اند قهرمان هستند،گفته بله آنها از نظر من قهرمان هستند!
همچنین وی در ادامه گفت کاریکاتوریستی  که عزت و اصول ایمان ما را لگد مال میکنند باید کشته  شود،کسانی که به ۳۰ درصد جمعیت دنیا احترام نمیگذارند باید کشته شوند!
«ملاکریکار» در ژانویه سال جاری پس از گذراندن  دو سال و ده ما حبس به علت تهدید علیه خانم «اَرنا سولبرگ» نخست وزیر نروژ از زندان آزاد شده بود،این اسلامگرای افراطی  ۵۸ ساله با نام اصلی «نجم الدین فرج احمد»  اهل کُردستان  عراق و موسس و رهبر گروه «انصارالاسلام»  وابسته به گروه اسلامی/تروریستی القاعده میباشد،وی بنا به حکم  مقامات قضایی  نروژ به عنوان یک تهدید برای امنیت ملی میبایست اخراج شود،این در حالی است که طبق قانون نروژ اخراج کسانی که پس از اخراج با خطر مرگ مواجه هستندغیر قابل اجرا میباشد ، بازگرداندن وی به کُردستان  عراق را به حالت تعلیق در آورده است.

گروه شبەنظامی حوثی‌ها توسط سپاه پاسداران رژیم ایران آموزش دادە می‌شوند

فوریه 27, 2015
12155به گزارش روزنامه الحیات، کمیته‌ای از کارشناسان وابسته به شورای امنیت سازمان ملل متحد که اوضاع یمن را تحت نظر دارند، طی راپورتی مفصل اوضاع کنونی یمن را به شورای امنیت گزارش دادە‌اند.
بخشی از این گزارش به همپیمانی حوثی‌ها و علی عبدالله صالح و همچنین پشتیبانی‌های همەجانبەی رژیم ایران از گروه شبەنظامی حوثی‌ها اختصاص دادە شدە است.
گزارش کمیتەی کارشناسان سازمان ملل حاکی از این می‌باشد که «سپاه پاسداران رژیم اسلامی ایران اقدام به آموزش حوثی‌ها در جزیره‌ای کوچک در نزدیکی سواحل اریتره کرده است».
این گزارش همچنین با تاکید بر اینکە آزادی اخیر زندانیان ایرانی پس از تصرف صنعا توسط حوثی‌ها، نشان از روابط دو طرف با یکدیگر دارد، می‌افزاید: «نزدیکی جغرافیایی اریتره به یمن راه را برای فعالیت‌های قانونی و غیر قانونی از سوی سپاه پاسدران ایران هموار می‌کند».
در رابطه با تحولات اخیر یمن، روز سەشنبه پنجم اسفندماه سال ١٣٩٣، جان کری، وزیر امور خارجەی آمریکا، با تاکید بر حمایت ایران از حوثی‌ها اعلام کرد: «حمایت‌های همەجانبەی رژیم ایران از حوثی‌ها در قدرت گرفتن این گروه شبەنظامی در یمن تعیین‌کننده بود».
آمریکا و بسیاری از کشورهای عرب منطقەی خاورمیانە، هموارە رژیم ایران را به حمایت از شبه‌نظامیان حوثی یمن متهم کرده و این رژیم را عامل اصلی برهم زدن ثبات یمن و منطقە عنوان کرده‌اند.
پس از برکناری علی عبدالله صالح و به قدرت رسیدن عبد ربه منصور هادی، رئیس جمهور جدید یمن، رژیم ایران از طریق گروه‌های شبەنظامی شیعە هموارە در تلاش برای دخالت و تضعیت دولت جدید برآمده است.
طی مدت اخیر دخالت‌های رژیم ایران در قالب کمک تسلیحاتی، مالی، آموزش‌های نظامی به گروه‌های شبه‌نظامی و همچنین افزایش باندهای جاسوسی در کشورهای منطقە کاملا مشهود بوده است.

Banksy à Gaza pour dénoncer la destruction de la ville

Un chaton sur un morceau de mur à Gaza (MOHAMMED ABED / AFP).
Un chaton sur un morceau de mur à Gaza (MOHAMMED ABED / AFP).

۱۳۹۳ اسفند ۷, پنجشنبه

Rapprochement Cuba-Etats-Unis : perspectives et obstacles 1/2 Salim Lamrani

Rapprochement Cuba-Etats-Unis : perspectives et obstacles 1/2
Salim Lamrani

26 février 2015
Article en PDF :  Enregistrer au format PDF
Depuis l’annonce historique du 17 décembre 2014, Washington a annoncé quelques mesures destinées à assouplir l’état de siège économique qui pèse sur Cuba. Mais le chemin est encore long.



Le 16 janvier 2015, les mesures d’assouplissement annoncées par les Etats-Unis, dans le cadre du processus de normalisation des relations bilatérales initié entre les Présidents Barack Obama et Raúl Castro, sont entrées en vigueur. Si elles ne mettent pas un terme aux sanctions économiques, elles constituent un signal positif et confirment la volonté de Washington de mettre un terme à une politique anachronique, cruelle et inefficace. 

Cette politique constitue en effet le principal obstacle au développement de l’île, affecte les catégories les plus vulnérables de la population cubaine et suscite la condamnation unanime de la part de la communauté internationale (1). 

La première mesure concerne les possibilités de voyage à Cuba. Si les citoyens étasuniens ne sont toujours pas autorisés à se rendre dans l’île en tant que touristes ordinaires – alors qu’ils peuvent se rendre en Chine, au Vietnam ou en Corée du Nord –, Washington a décidé de faciliter les déplacements dans le cadre de 12 catégories spécifiques autorisées par la loi (visites familiales, officielles, journalistiques, scientifiques, éducationnelles, religieuses, culturelles, humanitaires, professionnelles etc.). Ainsi, dans ce cadre, les agences de voyages et les compagnies aériennes étasuniennes peuvent désormais offrir leurs services sans requérir une licence spécifique de la part du Bureau de contrôle de biens étrangers (OFAC, Département du Trésor). Par ailleurs, les citoyens autorisés à se rendre à Cuba peuvent désormais utiliser leurs cartes de crédit dans l’île et ce, sans limite de montant. Ils sont également autorisés à transporter jusqu’à 10 000 dollars, et peuvent rapporter jusqu’à 400 dollars de marchandise, dont 100 dollars de tabac et d’alcool (2). 

Au niveau des transferts d’argent à Cuba, il est aujourd’hui possible d’expédier 2 000 dollars par trimestre, contre 500 dollars auparavant. Néanmoins, selon la loi étasunienne, les hauts-fonctionnaires du gouvernement et les membres du Parti communiste ne peuvent toujours pas bénéficier de l’aide familiale en provenance des Etats-Unis. Max Lesnik, directeur de la revue La Nueva Réplica de Miami, fustige cette restriction : « Pendant longtemps, on a accusé le gouvernement de La Havane d’avoir divisé la famille cubaine pour des raisons politiques et idéologiques. Or, il s’avère aujourd’hui que c’est la politique étasunienne qui sépare les familles de manière arbitraire en empêchant un Cubain de Miami d’apporter un soutien à sa mère à La Havane au prétexte qu’elle est militante du Parti communiste ou membre du gouvernement (3) ». 

Par ailleurs, les citoyens étasuniens peuvent également apporter une aide financière aux Cubains dans le cadre de projets humanitaires et de développement du commerce privé, sans limite de montant (4). 

Dans le domaine des télécommunications, les entreprises étasuniennes pourront exporter leur technologie à Cuba, dans le cadre de licences accordées par le Département du Commerce. Ainsi, les Cubains peuvent acquérir des ordinateurs, logiciels, téléphones portables, téléviseurs, etc. Le secteur privé cubain pourra également acheter du matériel de construction et des équipements agricoles. Les entreprises nationales en sont cependant exclues. De la même manière, il sera désormais possible d’exporter aux Etats-Unis certaines marchandises produites par le secteur privé cubain (5). 

Cependant, étant donné que l’immense majorité de la production de biens et de services est le fait d’entreprises d’Etat, l’impact de ces mesures reste très limité (6). 

Dans le domaine financier, les entreprises étasuniennes, commercialement liées à Cuba, peuvent désormais ouvrir un compte bancaire dans une institution financière de l’île. Enfin, Washington a annoncé la suspension d’un aspect de la loi Torricelli de 1992 qui interdisait à tout bateau étranger accostant dans un port cubain de se rendre aux Etats-Unis durant les six mois suivants (7). 

En plus de ces mesures, le 21 janvier 2015, Washington a dépêché une importante délégation à Cuba emmenée par Roberta Jacobson, sous-secrétaire d’Etat pour les Affaires interaméricaines, afin d’entamer les premières discussions en vue de rétablir les relations diplomatiques entre les deux nations. Il s’agit de la plus importante visite officielle à Cuba depuis trente ans (8). 

La marge de manœuvre de Barack Obama

Dans son discours au Congrès, le Président Obama a exhorté les parlementaires à lever les sanctions économiques contre Cuba. « Concernant Cuba, nous mettons un terme à une politique qui a dépassé sa date d’expiration depuis longtemps. Quand ce que l’on fait ne fonctionne pas pendant cinquante ans, il est temps d’adopter une nouvelle approche », a-t-il déclaré. « Notre changement de politique vis-à-vis de Cuba peut mettre fin à un héritage de méfiance dans notre hémisphère […] et cette année, le Congrès doit mettre fin à l’embargo », a conclu Obama (9). 

Il est vrai que depuis l’adoption de la loi Helms-Burton en 1996, seul le Congrès est habilité à abroger les différentes lois sur les sanctions économiques et permettre ainsi le rétablissement de relations diplomatiques et commerciales normales avec Cuba. Néanmoins, Barack Obama dispose de nombreuses prérogatives exécutives en tant que Président des Etats-Unis pour assouplir considérablement l’état de siège économique imposé au peuple cubain, en créant des licences spécifiques. 

Par exemple, en 2000, en vertu de ses facultés exécutives, Bill Clinton a autorisé la vente de matières premières alimentaires à Cuba, même si les conditions imposées restent drastiques (paiement à l’avance, dans une autre monnaie que le dollar, sans possibilité de crédit, etc.). De la même manière, en septembre 2009, le Président Obama a mis fin aux restrictions des visites familiales imposées par George W. Bush en 2004 à la communauté cubaine des Etats-Unis (un seul voyage autorisé de 14 jours tous les trois ans et seulement pour rendre visite aux membres directs de la famille) et a favorisé les voyages pour les citoyens étasuniens dans le cadre de missions bien définies (cf. 12 catégories). 

C’est également dans ce cadre que la Maison-Blanche a annoncé un assouplissement des restrictions en décembre 2014, lequel est devenu effectif en janvier 2015. Selon Josefina Vidal, Directrice générale pour les affaires étasuniennes du Ministère des Affaires étrangères cubain, en charge des négociations bilatérales avec Washington, « le Président Obama dispose de prérogatives illimitées pour vider le blocus de son contenu fondamental (10) ».

Ainsi, en vertu des pouvoirs qui lui sont conférés, Barack Obama peut parfaitement autoriser le commerce bilatéral entre Cuba et les Etats-Unis et permettre aux entreprises des deux côtés du détroit de Floride d’établir des relations normales. Il n’y a aucune nécessité d’accord de la part du Congrès. En effet, seules les filiales des entreprises étasuniennes établies à l’étranger ne peuvent pas commercer avec l’île de la Caraïbe, sans un accord parlementaire, en raison de l’existence de la loi Torricelli de 1992. 

Obama peut également permettre à Cuba d’acquérir sur le marché mondial des produits contenant plus de 10% de composants étasuniens. En effet, aujourd’hui, tout élément produit en France, au Japon, au Brésil ou en Chine, contenant plus de 10% de composants étasuniens ne peut être vendu à Cuba. Par exemple, aujourd’hui, La Havane est considérablement gênée dans le renouvellement de sa flotte aéronautique car l’immense majorité des avions vendus sur le marché mondial contiennent des composants de fabrication étasunienne. 

Le Président pourrait également autoriser l’importation de produits fabriqués dans le monde contenant des matières premières cubaines. A l’heure d’aujourd’hui, cela est impossible. Ainsi, si l’entreprise Mercedes souhaite exporter ses véhicules aux Etats-Unis, elle doit démontrer au Département du Trésor qu’ils ne contiennent pas un seul gramme de nickel cubain. De la même manière, si Danone veut vendre ses produits laitiers sur le premier marché au monde, elle doit prouver à Washington qu’ils ne contiennent pas un gramme de sucre cubain. Ces limitations constituent un sérieux obstacle au développement du commerce de Cuba avec le reste du monde. 

De la même manière, la Maison-Blanche pourrait consentir à la vente à crédit de produits non alimentaires à Cuba. En effet, si la loi de Réforme des sanctions économiques de 2000 rend possible la vente de matières premières alimentaires à Cuba, elle interdit l’octroi de crédit pour faciliter ce type de transaction. Obama pourrait ainsi approuver l’utilisation de paiement différé pour les secteurs non alimentaires. 

Par ailleurs, Obama pourrait également accepter que l’île de la Caraïbe utilise le dollar dans ses transactions commerciales et financières avec le reste du monde. En effet, Cuba est contrainte à une gymnastique monétaire délicate dans le domaine du commerce international et doit supporter le coût substantiel des opérations de change dans ses relations avec d’autres nations du monde. Cela a un impact financier important pour un petit pays du Tiers-monde aux ressources limitées. 

Ainsi, comme on peut aisément le constater, le Président Obama dispose de toutes les prérogatives nécessaires pour vider de sa substance la loi sur les sanctions économiques contre Cuba et amener le Congrès à mettre un terme définitif à une politique d’un autre temps.
Notes :

1. The White House, « Fact Sheet : Charting a New Course on Cuba”, 17 décembre 2014. http://www.whitehouse.gov/the-press... (site consulté le 15 février 2015) 

2. Ibid. 

3. Entrevue téléphonique du 15 février 2015. 

4. The White House, « Fact Sheet : Charting a New Course on Cuba”, op. cit. 

5. The Associated Press, « EEUU permitirá importar algunos productos de Cuba », 13 février 2015. 

6. The White House, « Fact Sheet : Charting a New Course on Cuba”, op. cit. 

7. The White House, « Fact Sheet : Charting a New Course on Cuba”, op. cit. 

8. Agence France Presse, “Estados Unidos y Cuba reanudarán diálogo el 27 de febrero en Washington”, 17 février 2015. 

9. Jim Avila &Meghan Keneally, « President Asks Congress to Lift the Embargo Against Cuba », ABC News, 20 janvier 2015. http://abcnews.go.com/Politics/pres... (site consulté le 15 février 2015). 

10. Cristina Escobar, « La relación de Cuba y Estados Unidos : una entrevista a Josefina Vidal », Cuba Hoy, 2 février 2015. https://www.youtube.com/watch?v=C4I... (site consulté le 15 février 2015). 

Docteur ès Etudes Ibériques et Latino-américaines de l’Université Paris IV-Sorbonne, Salim Lamrani est Maître de conférences à l’Université de La Réunion, et journaliste, spécialiste des relations entre Cuba et les Etats-Unis. Son nouvel ouvrage s’intitule Cuba. Les médias face au défi de l’impartialité, Paris, Editions Estrella, 2013 et comporte une préface d’Eduardo Galeano. 

Contact : lamranisalim@yahoo.fr ; Salim.Lamrani@univ-reunion.fr 

Page Facebook : https://www.facebook.com/SalimLamra... 

Source :

Al Mayadeen