- 2 اکتبر 2019 - 10 مهر 1398
۱۳۹۸ مهر ۱۱, پنجشنبه
سالگرد قتل خاشقجی؛ پروندهای تاریخی که به کارنامه محمد بن سلمان سنجاق شده
کیوان حسینیبیبیسی
قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار عربستانی روزنامه واشنگتن پست، یکی از مهمترین اتفاقاتی بود که سال گذشته خاورمیانه پرماجرا را تکان داد وبرخی آثارش، نه فقط برای عربستان سعودی و حاکمانش، بلکه در روابط بینالمللی منطقه هم به جا مانده است.
از فردای قتل خاشقجی، همه چیز تحت تاثیر این رویداد قرار گرفت؛ از موقعیت شاهزادهای که حتی بدون ماجراهایی مانند قتل خاشقجی با چالشهایی بزرگ برای شاه شدن روبرو است تا تبلیغات جهانی کشوری که در تلاش است تصویر بینالمللی خود را به شکلی بنیادی تغییر دهد.
جزییات تکان دهنده این قتل، پافشاری ترکیه بر پیگیری سختگیرانه مسئله، روابط ویژه دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا با ریاض و کمپین همهجانبه روزنامه واشنگتنپست نیز موجب شد نام خاشقجی هفتههای متوالی بعد از قتل در رسانهها تکرار شود.
یکی از فوریترین اثرات این قتل، همین بازتاب خیرهکننده رسانهای بود. پرونده خاشقجی بسرعت به یک پرونده تاریخی برای بازی قدرت در خاورمیانه تبدیل شد و نوک پیکان این طوفان خبری نیز، حیثیت و اعتبار محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی را نشانه گرفت.
محمد بن سلمان که در زمان این قتل ۳۳ سال داشت، تا یک روز قبل از کشته خاشقجی در میانه یک کمپین گسترده بینالمللی برای شناساندن خود به جهان بود. او شرکتهای بزرگ روابط عمومی را به خدمت گرفته بود، لابی قدرتمندی به سرپرستی برادرش در واشنگتن ایجاد کرده بود و خود را یک شاهزاده "اصلاحطلب" معرفی میکرد که قصد دارد کشور محافظهکار عربستان را زیر و رو کند.
همزمان ولیعهد عربستان به دلیل بیماری پدرش، به حاکم غیررسمی کشور بدل شده بود و گزارشهای بسیاری درباره افزایش قدرت و نفوذ او منتشر میشد. انتقال قدرت از ملک سلمان به فرزندش محمد بن سلمان یک نقطه عطف تاریخی برای عربستان بود و محمد بن سلمان با راهاندازی یک کمپین رسانهای بینالمللی در حال تثبیت این موضوع بود که بهترین گزینه برای تحولی بزرگ است.
در آن زمان حتی گمانهزنیهایی منتشر میشد که دیر یا زود ملک سلمان در زمان حیات از قدرت کناره خواهد گرفت و به شکل رسمی، پادشاهی را به فرزندش واگذار خواهد کرد تا گذار پادشاهی این کشور از فرزندان ابن سعود به نسل بعدی، بیدردسرتر باشد.
این کمپین رسانهای در روز قتل خاشقجی ناگهان به شمشیری دو لب تبدیل شد. شهرت بینالمللی و نوری که محمد بن سلمان، داوطلبانه و برای به دست آوردن اعتبار بینالمللی بر خود تابانده بود، پس از این قتل موجب شد افکارعمومی جهان با حساسیت جزییات پرونده را دنبال کند.
کمی بعد، نتیجهگیریهای سازمانهای امنیتی کشورهایی مانند ترکیه و آمریکا درباره نقش شخص محمد بن سلمان در این قتل کمسابقه موجب شد تا ولیعهد سعودی، سختترین ضربه تبلیغاتی را متحمل شود؛ ضربهای بسیار سختتر از انتقادهایی که از سیاستهای او در قبال یمن، استعفای سعد حریری، بالاگرفتن اختلافات با قطر و افزایش تنش با ایران متوجه او بود.
از اینجا گمانهزنیهایی درباره کاهش نفوذ داخلی محمد بن سلمان نیز منتشر شد و خیلی زود کار به جایی رسید که برخی از احتمال کنار گذاشته شدن او از مسیر سلطنت سخن گفتند. از منابع آگاهی در درون خاندان سلطنتی که هرگز نامشان فاش نمیشد تا شاهزادههای ناراضی سعودی که خارج از این کشور زندگی میکنند، همگی تلاش کردند تا با خنجر خاشقجی، رویای پادشاهی شاهزاده محمد را به کابوس برکناری تبدیل کنند.
اگرچه این اتفاق در نهایت نیفتاد و محمد بن سلمان ولیعهد باقی ماند اما دستکم در ظاهر ناچار شد که در برخی پستهای کلیدی تغییراتی ایجاد کند (از جمله وزیر خارجهاش را تغییر دهد) و تاثیر منفی گزارشهای رسانهای بر مشروعیت قدرتش را بپذیرد.
علاوه بر اثرات این قتل بر اعتبار و موقعیت بینالمللی شخص محمد بن سلمان، موقعیت منطقهای و جهانی ریاض نیز از این قتل آسیب دید، کشوری که دیر یا زود تمام و کمال زیر سلطه شاهزاده محمد قرار خواهد گرفت.
اولین جایی که این آسیب هویدا شد، رابطه عربستان و ترکیه بود که هنوز از طوفان قطر رها نشده بود و پیشاپیش وضعیتی شکننده داشت. پافشاری رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه و انتشار حساب شده و طولانی مدت جزییات تکان دهنده از سوی منابع آگاه سیستم امنیتی ترکیه، عملا یکی از دلایل اصلی بدل شدن قتل خاشقجی به یک خبر مهم جهانی بود.
اینطور به نظر میرسید که آقای اردوغان فرصتی مناسب یافته تا جلوی صعود و ظهور قدرتی تازه را در عرصه تحولات منطقهای بگیرد و در تلاش است تا از این فرصت حداکثر بهره را ببرد. شکرآب شدن رابطه ریاض-آنکارا از آن روز شدت گرفت و تا امروز بهبود نیافته است.
در کنار شکاف عربستان و ترکیه، موقعیت ریاض، فراتر از مرزهای خاورمیانه نیز موقعیتی شکننده شد؛ بسیاری از کشورهای اروپایی در قبال این قتل و عواملش موضع تندی گرفتند و در واشنگتن، برخی چهرههای بانفوذ کنگره از لزوم بازنگری روابط آمریکا و عربستان سخن گفتند.
یکی از مهمترین اثرات دنیای پساخاشقجی برای محمد بن سلمان، طرح موضوع جنگ یمن در رسانهها و تلاشهای قانونی برای محدود کردن حمایت کشورهای اروپایی و آمریکا از این جنگ بود. تصمیم آلمان برای قطع فروش تسلیحات به عربستان و شکایت یک سازمان غیردولتی ضد جنگ در دادگاه عالی بریتانیا از وقایعی بودند که در نتیجه دومینوی قتل جمال خاشقجی روی دادند.
در آن سوی اقیانوس اطلس نیز نمایندگان کنگره آمریکا به اشکال مختلف تلاش کردند جلوی فروش تسلیحات را به ریاض بگیرند اما هربار به سد وتوی دونالد ترامپ برخورد کردند. به بیان دیگر، دونالد ترامپ به شکل کمسابقهای ناچار شد برای "رابطه ویژه" با دربار سعودی، هزینه سیاسی وتوی قوانین کنگره را بپذیرد و البته چندین بار نیز در پاسخ پرسشهای خبرنگاران، از محمد بن سلمان علنی دفاع کند.
در نهایت اگرچه محمد بن سلمان هم از رقابتهای داخلی و هم از دشمنیهای بینالمللی جان سالم به در برد و روابط استراتژیک ریاض-واشنگتن نیز با پافشاری دونالد ترامپ پابرجا ماند اما اثرات این قتل بر موقعیت بینالمللی او هنوز بعد از یک سال ادامه دارد؛ تا جایی که او در سالگرد این قتل در مصاحبه با یک رسانه آمریکایی مسئولیت غیرمستقیم و اصولی این قتل را به عنوان حاکم کشور پذیرفت؛ نشانه روشنی از اینکه با وجود گذشت یک سال از این قتل نه تنها از حساسیتها کم نشده بلکه هنوز نام جمال خاشقجی به نام ولیعهد عربستان سنجاق شده است.
سالگرد قتل خاشقجی؛ یک دقیقه سکوت و رونمایی از سنگ یادبود
در مراسم سالگرد قتل خاشقچی، روزنامهنگاران و کنشگران مقابل کنسولگری عربستان در استانبول جمع شدند. نامزد خاشقجی و جف بزوس، مالک واشنگتن پست در میان حاضران بودند. در پارک روبروی کنسولگری، از یک سنگ یادبود رونمایی شد.
مراسم نخستین سالگرد قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی و ستون نویس روزنامه واشنگتن پست، با یک دقیقه سکوت در ساعت ۱۳:۱۴ دقیقه آغاز شد؛ همان وقتی که او وارد کنسولگری عربستان در استانبول شد تا برگههای لازم برای ثبت ازدواجش را دریافت کند.
در این مراسم، خانم انیس کالامار، نماینده ویژه سازمان ملل در امور اعدامهای خودسرانه، خطاب به روزنامهنگاران گفت: «برای افشای مسائل پشتپرده هیچ مماشاتی نکنید. هرگز تسلیم نشوید...» او تاکید کرد که هیچکس نباید از ارتکاب به قتل تبرئه شود، هیچکس حتی قدرتی متنفذ مثل عربستان سعودی...
خدیجه چنگیز، نامزد خاشقجی گفت: «یک سال پیش اینجا منتظربودم تا جمال برگردد...»
جف بزوس، مالک روزنامه واشنگتن پست و رئیس آمازون و توکل کرمان، کنشگر یمنی دارنده جایزه نوبل صلح نیز در میان حاضران در برنامه یادبود خاشقجی بودند. مراسم با رونمایی از یک سنگ یادبود در پارک کوچک مقابل کنسولگری همراه بود. روزنامه "خبر ترک" به تازگی نوشته است که عربستان سعودی قصد فروش ساختمان کنسولگری را دارد و محل نمایندگی دیپلماسی ریاض به محله سریر در حوالی کنسولگری آمریکا منتقل میشود.
خاشقچی دوم اکتبر ۲۰۱۸ به کنسولگری عربستان در استانبول رفت اما یک تیم ویژه او را به قتل رساند و جسدش را مثله کرد. خانم کلامار میگوید شواهد معتبری در تحقیقات به دست آمدهاند که نشانگر دخالت بن سلمان در این قتل هستند. این در حالی است که بن سلمان ولیعهد سعودی هرگونه آگاهی قبلی از برنامه قتل خاشقجی را انکار میکند.
دولت ریاض یازده نفر را در ارتباط با این قتل، پشت درهای بسته محاکمه میکند، اما اندرو گاردنر، نماینده عفو بینالملل میگوید این یک دادگاه نمایشی و به سخره گرفتن عدالت است. سازمان دیدهبان حقوق بشر نیز، دولت ریاض را در سالگرد قتل خاشقجی متهم کرده که مسئولیت واقعی این جنایت را بر عهده نگرفته است. سارا لی ویتسون، مدیر دیدهبان حقوق بشر میگوید بن سلمان باید روشن کند که چقدر در جریان برنامهریزی و اجرای این قتل بود. سازمان عفو بینالملل "امنستی اینترنشنال" هم خواستار "دسترسی فوری و نامحدود" ناظران مستقل به روند محاکمه متهمان این قتل شده است.
یک سال قبل، قتل خاشقجی روزها صدر خبرهای جهانی بود. ولیعهد عربستان که وجههاش در این ماجرا به شدت آسیب دیده بود، اخیرا مسئولیت امر را بر عهده گرفته است. صاحبکاران و سرمایهگذارانی که اجلاس اقتصادی عربستان را به خاطر این قتل بایکوت کرده بودند، به تدریج آماده بازگشت به این کشور میشوند.
سالگرد قتل خاشقجی؛ "غوغایی به پاست و یکنفر برای زنده ماندن میجنگد"
یکسال از قتل خاشقجی گذشت. نماینده ویژه سازمان ملل در پرونده این قتل از چگونگی انجام "قتل فجیع" بر پایه فایلهای صوتی میگوید و از مسوولیت ولیعهد عربستان. او خطاب به سیاستمداران کشورها میگوید، حداقل "با او دست ندهید".
یکسال پیش در چنین روزی (دوم اکتبر، دهم مهر) جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد عربستان سعودی، به کنسولگری این کشور در ترکیه وارد شد؛ ساختمانی که خاشقجی دیگر هیچگاه آن را ترک نکرد. آنجا به قتل رسید و جسدش هرگز پیدا نشد.
سازمانهای اطلاعاتی ترکیه کمی پس از وقوع قتل، اعلام کردند "شواهد موثقی" دارند که نشان میدهند، مقامهای بلندپایهی در قتل این روزنامهنگار دست داشتهاند. سعودیها در نخستین واکنشهایشان این "ادعاها" را رد کردند و گفتند خاشقجی سالم ساختمان را ترک کرده است. در پی افزایش فشارها اما بالاخره در ۲۸ مهر ماه به کشته شدن خاشقجی در کنسولگری اعتراف کردند.
دادستان کل عربستان سعودی نخست مدعی شد که قاشقجی در اثر "درگیری" با چند تن درون ساختمان "فوت" شده است. در کش و قوس فشار یکساله رسانهها، افکار عمومی و نهادهای بینالمللی برای روشن شدن ابعاد این قتل فجیع، بالاخره بن سلمان، ولیعهد سعودی در گفتوگو با شبکه "سی بی اس" مسوولیت این قتل را پذیرفت اما ادعا کرد که در جریان آن نبوده است. بن سلمان گفت او که نمیتواند بداند تک تک سی میلیون جمعیت عربستان سعودی هر روز چه میکنند و چه نمیکنند.
پذیرش مسوولیت غیرشخصی در این قتل از سوی ولیعهد عربستان اما به معنای بسته شدن این پرونده نیست. یک سال پس از قتل روزنامهنگار منتقد سعودی، سرانجام این پرونده به کجا رسیده است و گزارشگر سازمان ملل متحد در این پرونده ویژه چه میگوید؟
"یک نفر برای زنده ماندن میجنگد"
رادیوی آلمانیزبان "دویچلند فونک" مصاحبهای انجام داده با آنیس کالامار، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در پرونده قتل جمال خاشقجی.
فایلهای صوتی و تصویری از جمله شواهدی بودند که سازمانهای اطلاعاتی ترکیه کمی پس از قتل این روزنامهنگار با استناد به آنها از قتل خاشقجی درون سرکنسولگری و نقش مقامات عربستان در این جنایت سخن گفتند. نماینده ویژه سازمان ملل در این قتل، میگوید دولت ترکیه به او اجازه و امکان شنیدن این فایلهای صوتی را داده است. آگنس کالامارد البته تأکید میکند که شنیدن این فایلها در حضور نیروهای امنیتی ترکیه و بدون اجازه نتبرداری صورت گرفته است.
آنیس کالامار در کنار "مکالمات"، صداهایی را که شنیده "واقعا وحشتناک" و شنیدن آنها را به خصوص برای عربزبانان حاضر در این جلسه (مترجم نماینده سازمان ملل) "سخت و شوکآور" توصیف میکند. هرچند به گفته او فهمیدن برخی صداها دشوار بوده اما " با اطمینان میشد شنید که غوغایی به پاست و یک نفر برای زنده ماندن میجنگد."
"خاشقجی فکرش را هم نمیکرد کشته شود"
نماینده ویژه سازمان ملل در این پرونده معتقد است، از صحبتهای خاشقجی در این "۱۰ تا ۱۵ دقیقه فجیع" چنین برمیآید که این خبرنگار ترسی نداشته و فکرش را هم نمیکرده که ممکن است زندگیاش در سرکنسولگری به خطر بیفتد.
آنچه به ویژه توجه کالامار را جلب کرده، این است که همه این اتفاقات به سرعت و تنها در ۲۰ دقیقه اتفاق افتاده؛ "از لحظهای که خاشقجیی وارد ساختمان شد تا لحظهای که ظاهرا جان سپرد". به گفته کالامار، در فایل صوتی شنیده میشود که از خاشقجی میخواهند به عربستان بازگردد. او را به دفتری درون سرکنسولگری میخوانند و دوباره از او میخواهند به عربستان برگردد و برای بازگشت او را زیر فشار میگذارند و حتی میخواهند با پسرش تماس بگیرد.
سر و صدای پلاستیکدر فایلهای صوتی و ارتباط آن با قتل
نماینده ویژه سازمان ملل میگوید برای این منظور از کارشناسانی که سر و صداهای ضبط شده را تفسیر کردهاند، کمک گرفته است و بر پایه نظر قطعی چندین کارشناس، خاشقجی را احتمالا با کشیدن کیسه پلاستیک روی سرش، خفه کردهاند.
کالامار از "صدای ورقههای پلاستیکی" میگوید که به گفتهی او احتمالا میتواند با گام بعدی پس از کشتن خاشقجی یعنی "جداکردن اعضای بدن او" در ارتباط باشد. نماینده سازمان ملل باردیگر بر تفسیر صداها تأکید میکند و میگوید: «تفسیر غالب این است که پلاستیکها را روی زمین پهن کردهاند و جسد را روی آن گذاشتهاند و بعد شروع به تکه تکه کردن آن کردهاند.»
"قتلی دولتی و از پیش برنامهریزی شده"
نماینده ویژه سازمان ملل با اشاره به ۱۵ نفری که در یک "مأموریت رسمی" حضور داشتهاند و شنیدن مکالمات "پیش از وقوع قتل" میگوید، این "جنایت" از پیش طراحی و بخشی از برنامه بوده و دولت عربستان سعودی مستقیما در آن سهیم است.
کالامار با رد ادعای مقامات سعودی مبنی بر اینکه آن را نقشهای از کنترل خارج شده، نامیدهاند، میگوید، «اینکه هدف ربودن بوده یا قتل، هر دو هدف غیرقانونی و بر پایه حقوق بینالملل یک جنایت است. ۲۴ ساعت پیش از قتل، برنامه آن ریخته شده بود. این واقعیت بر اساس حضور یک پزشک قانونی در تیم، آن هم ۲۴ ساعت پیش از اجرای قتل، انکارناپذیر است.»
این مأمور ویژه سازمان ملل همچنین به صحبتهای پزشک قانونی حاضر در سرکنسولگری ۱۵ تا ۲۰ دقیقه پیش از ورود خاشقجی به ساختمان که در مورد چگونگی و روش تکه تکه کردن جسد قاشقجی صحبت کرده، اشاره میکند و قتل را از پیشبرنامهریزیشده میداند.
کالامار به مسوولیت سعودالقحطانی (مشاور پیشین رسانهای محمد بن سلمان) در قتل خاشقجی اشاره میکند و روشن بودن این مسئله که او از تیم ۱۵ نفره، پیش از سفر به ترکیه خواسته است خاشقجی را به عربستان بازگردانند. نماینده ویژه سازمان ملل از سوی دیگر با توجه به "نزدیکی القحطانی به بن سلمان" این رابطه را دلیلی برای فرض "مسوولیت جزایی ولیعهد عربستان" در این قتل میداند.
به گفته او افزون بر این شواهد، بیشتر ۱۵ نفر تیم قتل، مستقیم یا غیر مستقیم، تابع (تحت فرمان) ولیعهد بودهاند. کالامارد نتیجه میگیرد با همه این شواهد میتوان مسوولیت جزایی را متوجه ولیعهد عربستان دانست.
نماینده ویژه سازمان ملل در قتل خاشقچی میگوید، استقبال دوستانه ترامپ از ولیعهد عربستان در نشست جی ۲۰ حاوی این پیام سیاسی بود که "مهم نیست در مورد ولیعهد عربستان چه گفته شده، ما با اوییم (او از ماست)".
نماینده ویژه سازمان ملل در پرونده قتل خاشقچی این قتل را "قتلی دولتی" میداند که مقامات عربستان سعودی باید درباره آن پاسخگو باشند.
نقض کنوانسیونهای بینالمللی
کالامار معتقد است به دلایل زیر جنایتی بینالمللی رخ داده که بر پایه موازین حقوق بینالملل باید به آن رسیدگی شود: قتلی خارج از مرزهای کشور مربوطه با ناپدید شدن مقتول، شکنجه او و در یک سرکنسولگری اتفاق افتاده که همه این موارد نقض منشور سازمان ملل و چندین کنوانسیونبینالمللی است. نماینده ویژه سازمان ملل با استناد به این موارد میگوید، هر آنکه به گونهای در این قتل دست داشته، که به احتمال زیاد این مسئله شامل حال ولیعهد عربستان هم میشود، باید به محض ورود به کشورهای دیگر که رسیدگی قضایی بینالمللی را به رسمیت میشناسند، تحت پیگرد قانونی بینالمللی قرار گیرد.
"حداقل کاری که میکنید، با او دست ندهید"
نماینده ویژه سازمان ملل متحد در پاسخ به پرسشی که آیا به سیاستمداران آلمانی و اروپایی توصیه میکند که در دیدارهای بینالمللی به ولیعهد عربستان دست بدهند یا خیر، میگوید: «به آنها میگفتم، این کار را نکنید». کالامار معتقد است، "این حداقل کار است".
او به نشست گروه ۲۰ در ماه ژوئن گذشته و استقبال "دوستانه" دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از ولیعهد عربستان و "به نمایش گذاشتن این دوستی" با این "پیام سیاسی" که "مهم نیست در مورد ولیعهد عربستان چه گفته شده، ما پشتیبان اوییم" اشاره میکند.
او از اینکه هیچکدام از شرکتکنندگان کشورهای دیگر در این نشست در برابر این "سوءاستفاده" و "سیاسیسازی آشکار" نشوریدند، انتقاد میکند.
کالامار معتقد است، باید از موقعیتهایی این چنین، برای متوقف کردن سیاسیکاری توسط برخی از نقشآفرینان در جلسات رسمی بهره گرفت. به اعتقاد او اگر در چنین دیدارهایی "کسی" تلاش میکند دوستی و همدردیاش را به رخ بکشد، دیگر حاضران باید به آن اعتراض کنند و سکوت غیرقابل پذیرش است.
سالگرد قتل خاشقجی؛ پروندهای تاریخی که به کارنامه محمد بن سلمان سنجاق شده
کیوان حسینی
قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار عربستانی روزنامه واشنگتن پست، یکی از مهمترین اتفاقاتی بود که سال گذشته خاورمیانه پرماجرا را تکان داد وبرخی آثارش، نه فقط برای عربستان سعودی و حاکمانش، بلکه در روابط بینالمللی منطقه هم به جا مانده است.
از فردای قتل خاشقجی، همه چیز تحت تاثیر این رویداد قرار گرفت؛ از موقعیت شاهزادهای که حتی بدون ماجراهایی مانند قتل خاشقجی با چالشهایی بزرگ برای شاه شدن روبرو است تا تبلیغات جهانی کشوری که در تلاش است تصویر بینالمللی خود را به شکلی بنیادی تغییر دهد.
جزییات تکان دهنده این قتل، پافشاری ترکیه بر پیگیری سختگیرانه مسئله، روابط ویژه دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا با ریاض و کمپین همهجانبه روزنامه واشنگتنپست نیز موجب شد نام خاشقجی هفتههای متوالی بعد از قتل در رسانهها تکرار شود.
یکی از فوریترین اثرات این قتل، همین بازتاب خیرهکننده رسانهای بود. پرونده خاشقجی بسرعت به یک پرونده تاریخی برای بازی قدرت در خاورمیانه تبدیل شد و نوک پیکان این طوفان خبری نیز، حیثیت و اعتبار محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی را نشانه گرفت.
محمد بن سلمان که در زمان این قتل ۳۳ سال داشت، تا یک روز قبل از کشته خاشقجی در میانه یک کمپین گسترده بینالمللی برای شناساندن خود به جهان بود. او شرکتهای بزرگ روابط عمومی را به خدمت گرفته بود، لابی قدرتمندی به سرپرستی برادرش در واشنگتن ایجاد کرده بود و خود را یک شاهزاده "اصلاحطلب" معرفی میکرد که قصد دارد کشور محافظهکار عربستان را زیر و رو کند.
همزمان ولیعهد عربستان به دلیل بیماری پدرش، به حاکم غیررسمی کشور بدل شده بود و گزارشهای بسیاری درباره افزایش قدرت و نفوذ او منتشر میشد. انتقال قدرت از ملک سلمان به فرزندش محمد بن سلمان یک نقطه عطف تاریخی برای عربستان بود و محمد بن سلمان با راهاندازی یک کمپین رسانهای بینالمللی در حال تثبیت این موضوع بود که بهترین گزینه برای تحولی بزرگ است.
در آن زمان حتی گمانهزنیهایی منتشر میشد که دیر یا زود ملک سلمان در زمان حیات از قدرت کناره خواهد گرفت و به شکل رسمی، پادشاهی را به فرزندش واگذار خواهد کرد تا گذار پادشاهی این کشور از فرزندان ابن سعود به نسل بعدی، بیدردسرتر باشد.
این کمپین رسانهای در روز قتل خاشقجی ناگهان به شمشیری دو لب تبدیل شد. شهرت بینالمللی و نوری که محمد بن سلمان، داوطلبانه و برای به دست آوردن اعتبار بینالمللی بر خود تابانده بود، پس از این قتل موجب شد افکارعمومی جهان با حساسیت جزییات پرونده را دنبال کند.
کمی بعد، نتیجهگیریهای سازمانهای امنیتی کشورهایی مانند ترکیه و آمریکا درباره نقش شخص محمد بن سلمان در این قتل کمسابقه موجب شد تا ولیعهد سعودی، سختترین ضربه تبلیغاتی را متحمل شود؛ ضربهای بسیار سختتر از انتقادهایی که از سیاستهای او در قبال یمن، استعفای سعد حریری، بالاگرفتن اختلافات با قطر و افزایش تنش با ایران متوجه او بود.
از اینجا گمانهزنیهایی درباره کاهش نفوذ داخلی محمد بن سلمان نیز منتشر شد و خیلی زود کار به جایی رسید که برخی از احتمال کنار گذاشته شدن او از مسیر سلطنت سخن گفتند. از منابع آگاهی در درون خاندان سلطنتی که هرگز نامشان فاش نمیشد تا شاهزادههای ناراضی سعودی که خارج از این کشور زندگی میکنند، همگی تلاش کردند تا با خنجر خاشقجی، رویای پادشاهی شاهزاده محمد را به کابوس برکناری تبدیل کنند.
اگرچه این اتفاق در نهایت نیفتاد و محمد بن سلمان ولیعهد باقی ماند اما دستکم در ظاهر ناچار شد که در برخی پستهای کلیدی تغییراتی ایجاد کند (از جمله وزیر خارجهاش را تغییر دهد) و تاثیر منفی گزارشهای رسانهای بر مشروعیت قدرتش را بپذیرد.
علاوه بر اثرات این قتل بر اعتبار و موقعیت بینالمللی شخص محمد بن سلمان، موقعیت منطقهای و جهانی ریاض نیز از این قتل آسیب دید، کشوری که دیر یا زود تمام و کمال زیر سلطه شاهزاده محمد قرار خواهد گرفت.
اولین جایی که این آسیب هویدا شد، رابطه عربستان و ترکیه بود که هنوز از طوفان قطر رها نشده بود و پیشاپیش وضعیتی شکننده داشت. پافشاری رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه و انتشار حساب شده و طولانی مدت جزییات تکان دهنده از سوی منابع آگاه سیستم امنیتی ترکیه، عملا یکی از دلایل اصلی بدل شدن قتل خاشقجی به یک خبر مهم جهانی بود.
اینطور به نظر میرسید که آقای اردوغان فرصتی مناسب یافته تا جلوی صعود و ظهور قدرتی تازه را در عرصه تحولات منطقهای بگیرد و در تلاش است تا از این فرصت حداکثر بهره را ببرد. شکرآب شدن رابطه ریاض-آنکارا از آن روز شدت گرفت و تا امروز بهبود نیافته است.
در کنار شکاف عربستان و ترکیه، موقعیت ریاض، فراتر از مرزهای خاورمیانه نیز موقعیتی شکننده شد؛ بسیاری از کشورهای اروپایی در قبال این قتل و عواملش موضع تندی گرفتند و در واشنگتن، برخی چهرههای بانفوذ کنگره از لزوم بازنگری روابط آمریکا و عربستان سخن گفتند.
یکی از مهمترین اثرات دنیای پساخاشقجی برای محمد بن سلمان، طرح موضوع جنگ یمن در رسانهها و تلاشهای قانونی برای محدود کردن حمایت کشورهای اروپایی و آمریکا از این جنگ بود. تصمیم آلمان برای قطع فروش تسلیحات به عربستان و شکایت یک سازمان غیردولتی ضد جنگ در دادگاه عالی بریتانیا از وقایعی بودند که در نتیجه دومینوی قتل جمال خاشقجی روی دادند.
در آن سوی اقیانوس اطلس نیز نمایندگان کنگره آمریکا به اشکال مختلف تلاش کردند جلوی فروش تسلیحات را به ریاض بگیرند اما هربار به سد وتوی دونالد ترامپ برخورد کردند. به بیان دیگر، دونالد ترامپ به شکل کمسابقهای ناچار شد برای "رابطه ویژه" با دربار سعودی، هزینه سیاسی وتوی قوانین کنگره را بپذیرد و البته چندین بار نیز در پاسخ پرسشهای خبرنگاران، از محمد بن سلمان علنی دفاع کند.
در نهایت اگرچه محمد بن سلمان هم از رقابتهای داخلی و هم از دشمنیهای بینالمللی جان سالم به در برد و روابط استراتژیک ریاض-واشنگتن نیز با پافشاری دونالد ترامپ پابرجا ماند اما اثرات این قتل بر موقعیت بینالمللی او هنوز بعد از یک سال ادامه دارد؛ تا جایی که او در سالگرد این قتل در مصاحبه با یک رسانه آمریکایی مسئولیت غیرمستقیم و اصولی این قتل را به عنوان حاکم کشور پذیرفت؛ نشانه روشنی از اینکه با وجود گذشت یک سال از این قتل نه تنها از حساسیتها کم نشده بلکه هنوز نام جمال خاشقجی به نام ولیعهد عربستان سنجاق شده است.
خبرگزاری رویترز گزارش داد: 'نارضایتی' در خاندان آلسعود نسبت به بنسلمان پس از حملات آرامکو
خبرگزاری رویترز و به نقل از برخی اعضای خاندان سلطنتی عربستان و افراد بانفوذ این کشور نوشته که آنان نسبت به نوع مدیریت و رهبری محمد بنسلمان، ولیعهد این کشور، پس از بزرگترین حملات صورت گرفته به تاسیسات و زیرساختهای نفتی در تاریخ عربستان ابراز "نا امیدی" کردهاند.
به نوشته رویترز، برخی از اعضای خاندان آلسعود نسبت به توانایی بنسلمان در "دفاع از بزرگترین کشور صادر کننده نفت" ابراز تردید کردهاند.
برخی مقامات ارشد دستگاه دیپلماسی عربستان و پنج نفر نزدیک به خاندان سلطنتی و افراد بانفوذ این کشور بدون اینکه نامشان منتشر شود این نگرانی را به این خبرگزاری گفتهاند.
به گفته یکی از این افراد این نارضایتیها در میان کسانی که منتقد نحوه به قدرت رسیدن محمد بنسلمان هستند، بیشتر وجود دارد.
برخی از این معترضان معتقدند که سیاستهای تهاجمی بنسلمان علیه ایران یکی از دلایل وقوع اتفاقات اخیر بوده است.
- بنسلمان 'برای روحانی پیام فرستاده' است
- آمریکا پدافند ضد پهپاد به عربستان سعودی می فرستد
- عربستان: نقش ایران در حملات آرامکو غیرقابل انکار است
یکی از این افراد بانفوذ که به خاندان سلطنتی نیز نزدیک میگوید که "نارضایتیهای متعددی" در خصوص نوع رهبری ولیعهد وجود دارد و اینکه "چگونه آنان متوجه انجام چنین حملاتی به آرامکو نشده بودند؟"
به گفته این فرد برخی از شخصیتهای مطرح و بانفوذ در عربستان "هیچگونه اطمینان و اعتمادی" به بنسلمان ندارند. این گفته را برخی دیپلماتهای ارشد سعودی نیز تایید کردهاند.
با این حال بنسلمان طرفداران خاص خود را نیز دارد، یکی از آنان گفته است: "اتفاقات اخیر بروی وی بعنوان پادشاه آینده تاثیری نخواهد گذاشت، زیرا او بدنبال کاهش سطح فعالیتهای ایران در منطقه است و تا زمانیکه پدرش زنده است او در معرض هیچ خطری نیست".
یک مقام ارشد دستگاه دیپلماسی عربستان گفته است که در حالت عادی خاندان آل سعود پشت سر بنسلمان بوده و او را یک رهبر قوی میدانند.
خبرگزاری رویترز گفته است که تلاش کرده تا در خصوص محتوای این گزارش از مقامات رسمی عربستان پاسخی دریافت کند که با پاسخ منفی مواجه شده است.
محمد بنسلمان در مصاحبهای که این هفته با شبکه سیبیاس آمریکا داشت گفت که دفاع از خاک عربستان سعودی به خاطر وسعت سرزمینی و تنوع دشمنان بسیار سخت است و خواستار اتحاد جهانی "قوی و محکم" علیه ایران شد. وی در عین حال گفت که "راهحل صلحآمیز" را بر راهحل نظامی در این مسئله ترجیح میدهد.
عربستان سعودی بزرگترین تولید کننده نفت جهان است و بنسلمان ولیعهد و جانشین پدر ۸۳ سالهاش میباشد. او از زمان به قدرت رسیدن بعنوان جانشین پادشاه دست به اصلاحات اجتماعی متعددی در عربستان سعودی زده است.
حملات روز شنبه ۱۴ سپتامبر به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان موجب اختلال در دست کم نیمی از تولید نفت روزانه عربستان شد به طوری که در همان برآوردهای اولیه معلوم شد عربستان بیش از پنج میلیون بشکه از ظرفیت ۱۰ میلیون بشکه ای روزانه خود را از دست داد.
- تحلیل حملات عربستان در رسانههای آمریکا؛ چرا رادارها پهپادها را ندیدند؟
- مقامات آمریکایی: محل دقیق حملات به عربستان در ایران شناسایی شده
- تحلیل رسانههای آمریکا از حملات نفتی عربستان؛ سایه جنگ سنگینتر از همیشه
ایران هرگونه دست داشتن در حملات آرامکو را رد میکند اما آمریکا و عربستان میگویند برآورد کارشناسان آنها این است که موشکهای کروز و پهپادها از آسمان شمال عربستان - یعنی جنوب ایران - وارد حریم هوایی عربستان شدند.
بریتانیا، فرانسه و آلمان هم هفته گذشته مشترکا گفتند که مسئولیت حملات به تاسیسات نفتی آرامکو را متوجه ایران میدانند.
هرچند حوثیها یمن که پنج سال است با عربستان و ائتلاف تحت رهبری آن در حال جنگند، مسئولیت آن حملات را پذیرفتهاند، عربستان و آمریکا میگویند وسعت، دقت و نوع تسلیحات به کار گرفته شده در این دو حمله فراتر از توان نظامی حوثیهاست.
اشتراک در:
پستها (Atom)