۱۳۹۴ بهمن ۱۹, دوشنبه

'ماموران شهرداری' با قمه و چوب به کارواشی در تهران حمله کردند

Image copyrightyoutube
Image captionتصویری از فیلم هشت دقیقه‌ای خبرگزاری فارس
گزارش‌ها از ایران حاکی است که شنبه شب ۱۷ بهمن‌ماه "مأموران شهرداری" به یک کارواش در سعادت‌آباد تهران حمله کردند و پس از ضرب و جرح کارگران کارواش و خادم مسجد قدس در کنار این کارواش و تخریب اموال، محل را ترک کردند.
همسر خادم مسجد که در شب حادثه ماموران به خانه آنها نیز حمله کرده بودند، به بی‌بی‌سی فارسی گفت: "اصلا نمی دانم مشکلشان چه بود، نیمه شب به کارواش حمله کردند، کارگران جوان کارواش از ترس جانشان از روی دیوار کوتاه بین مسجد و کارواش به داخل حیاط مسجد آمدند که ماموران شهرداری نیز با چوب و چاقو و قمه به دنبال آنها وارد حیاط شدند."
او گفت: "خواب بودیم که با حمله آنها بچه هایم وحشت زده بیدار شدند، شوهرم می خواست که مانع ورود آنها شود که با شمشیر (قمه) به پیشانی همسر من زدند. بچه شش ساله ام داد می‌زد بابام رو کشتند و بچه ۱۰ سال من کاملا شوکه شده بود، بچه یک ساله من هم از آن شب به بعد نمی تواند بخوابد و ترسیده و هر ۱۰ دقیقه از خواب می پرد و ناآرام است."
گزارشها حاکی است که این کارواش ۲۰۰۰ متری وقف مسجد قدس است.
طاهر فاضل، رئیس هیات امنای مسجد قدس نیز با تایید خبر حمله ماموران شهرداری به کارواش و ضرب و جرح کارگران و تخریب اموال به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفته است: "میان ما و شهرداری تهران در ارتباط با زمین این کارواش و زمین کناری آن اختلافاتی وجود دارد. در سال‌های گذشته مقرر شد مسجد برای احداث جاده در منطقه بلوار دریا عقب‌نشینی کند، لذا در آن زمان احمدی‌نژاد، شهردار وقت صورتجلسه‌ای امضا کرده و در ازای این عقب‌نشینی این دو قطعه زمین را به ما داد. چند سال بعد قائم مقام قالیباف، شهردار فعلی تهران اعلام کرد که ما این دو قطعه زمین را به شما می‌دهیم و صورتجلسه‌ای را نیز در این ارتباط امضا کرد که در نهایت مسجد عقب‌نشینی کرد و زمین‌ها به ما تحویل داده شد."
Image copyrightyoutube
Image captionتصویری از فیلم هشت دقیقه‌ای خبرگزاری فارس
به گفته رئیس هیات امنای مسجد قدس، سند این زمین که از اراضی بنیاد مستضعفان بوده و به شهردای داده شده، هنوز در اختیار این مسجد قرار نگرفته است. اما شهرداری برای احداث کارواش توسط مسجد مجوز صادر کرده است.
آقای فاضل همچنین اعلام کرد: "اخیرا متوجه شدیم که شهرداری این زمین را بابت بدهی خود به یکی از ارگان‌ها فروخته است و حالا به دنبال تخلیه زمین و تحویل آن به ارگان مذکور است."
رئیس هیات امنای مسجد قدس با انتقاد از عملکرد شهرداری گفت: "ماموران شهرداری به کارواش آمده و با قمه و چماق بچه‌ها را کتک زدند، اموال را تخریب کرده و بردند و کارواش را تبدیل به ویرانه کردند."
روابط عمومی شهرداری منطقه ۲ تهران به تماسهای مکرر بی‌بی‌سی فارسی در این مورد پاسخ نداد.
اما به گزارش خبرگزاری‌های ایران، فرزاد خلفی، معاون رسانه مرکز ارتباطات شهرداری تهران از دستور محمدباقر قالیباف، شهردار تهران برای پیگیری حادثه کارواش سعادت آباد خبر داد و اعلام کرد: "تا زمان مشخص شدن موضوع باید منتظر ماند، موضوع از سوی ‌شهردار ناحیه، منطقه و شهرداری کل در حال بررسی است و نتیجه آن بزودی اعلام خواهد شد."

شورای شهر: با متخلفان برخورد کنید

در ادامه واکنش ها به حمله به کارواش در سعادت آباد، محسن سرخو، رئیس کمیته حمل و نقل شورای شهر تهران با پخش دقایقی از فیلم درگیری در صحن شورای شهر، گفت: "برابر گزارش واصله مردمی و رئیس هیات امنای مسجد قدس در اولین ساعات بامداد مورخه ۱۷ بهمن سالجاری عوامل شهرداری اقدام به حمله و ضرب و شتم کارگران و تخریب کارواش موقوفه مسجد کرده‌اند و پس از تخریب، با قراردادن نیوجرسی (مانع بتنی) و خاکریزی مقابل در، مانع گذر افراد شدند و از طرفی دو شب قبل از بروز حادثه نیز عوامل شهرداری به محل مذکور مراجعه و به کارگران اعلام کردند که برای پلمب کارواش مسجد محل را ترک کنند که با مقاومت نگهبان و کارگران و نهایتا با ایجاد درگیری، موقعیت را ترک کردند؛ اما سپس عده دیگری مجددا به کارواش موقوفه حمله و آن را تخریب کردند."
Image copyrightyoutube
Image captionتصویری از فیلم هشت دقیقه‌ای خبرگزاری فارس
به گزارش ایسنا، آقای سرخو از شهرداری خواست تا با متخلفان برخورد شود و گفت: "علت عدم ارائه مجوز احتمالی تعطیل یا تخریب بنای کارواش و سایر اقدامات خلاف شئون اخلاقی و مذهبی مشخص نیست با نظر به قرار گرفتن در دهه مبارک فجر و با توجه به اینکه در برنامه ۵ ساله دوم ساخت ۲۰۰۰ مسجد برای شهرداری تکلیف شده است و شهرداری تهران همه ساله هزینه‌های زیادی را برای ساخت و یا تجهیز مساجد هزینه می‌کند اعمال این رویه‌های نادرست بر خلاف اهداف عالیه نظام اسلامی است؛ لذا مقتضی است ضمن برخورد سریع و قاطع با متخلفان، نتیجه را اعلام و از تکرار چنین حوادث تلخ و غیر قابل دفاع ممانعت بعمل آورند."
همچنین اقبال شاکری رئیس کمیته عمران شورای شهر نیز از تشکیل گروهی برای بررسی این موضوع از سوی هیات رئیسه شورای شهر خبر داد و گفت: "پرونده این موضوع به سال ۸۴ مربوط می‌شود؛ از آنجایی که ۱۰۰۰ متر از مسجد قدس در راست‌گرد معابر آن محدوده از بین رفته بود، احمدی‌نژاد شهردار سابق تهران دستور داده بود ۳۰۰۰ متر زمین مجاور به مسجد تعلق گیرد."
آقای شاکری همچنین عنوان کرد که ماموران شرکت شهربان (شرکت شهربان و حریم بان شهرداری تهران) و کارگران این کارواش با یکدیگر درگیر شدند و رفتار ماموران شهرداری تهران بدون تدبیر بود.

'در جریان غرق شدن دو قایق در آبهای ترکیه ۳۳ پناهجو کشته شدند'


Image copyrightAP
Image captionماه پیش هم 33 نفر در اثر واژگون شدن قایق حامل آنها در آبهای ترکیه غرق شدند
رسانه های ترکیه از غرق شدن دست کم ۳۳ پناهجو در نزدیکی آبهای این کشور خبر داده اند.
گفته شده که قایق های این پناهجویان در راه یونان در آبهای ترکیه غرق شده است.
خبرگزاری های آناتولی و دوغان ترکیه گزارش کرده اند که ۲۲ نفراز این پناهجویان در نزدیکی جزیره لسبوس یونان جان خود را از دست دادند.
به گفته خبرگزاری دوغان ۱۱ نفر دیگر هم در حادثه ای جداگانه در جنوب و در نزدیکی شهر دیکیلی در ترکیه جان خود را از دست دادند.
به گفته سازمان بین المللی مهاجرت تا هفته پیش دست کم ۳۷۴ نفر در راه رسیدن به اروپا غرق شدند.

اينجا ايرانه-شمس آباد محله اى پشت هيچستان!

مقاومت


‏۶۵‏ پسند‏۴۵۱‏ بازدید
‏۶۸‏ پسند‏۳۹۷‏ بازدید
‏۱۰۷‏ پسند‏۵۸۳‏ بازدید
‏۱۱۰‏ پسند‏۱.۶۷۸‏ بازدید
‏۸۴‏ پسند‏۷۵۶‏ بازدید
‏۶۹‏ پسند‏۱.۲۸۴‏ بازدید
‏۴۹‏ پسند‏۲.۱۶۰‏ بازدید
‏۱۴۵‏ پسند‏۱.۶۱۰‏ بازدید
‏۶۵۶‏ پسند‏۲۶.۴۲۳‏ بازدید
‏۱۴۰‏ پسند‏۳.۲۱۲‏ بازدید

نامه سرگشاده زندانی سیاسی نرگس محمدی خطاب به قوه قضائیه
" من یک مادرم و دلم برای کودکانم تنگ شده است  نرگس محمدی فعال سیاسی و مادر دو کودک خردسال محبوس در زندانهای نظام که همچنین از بیماری اعصاب و روان و فلج عضلانی بشدت رنج می برد، طی ارسال نامه سرگشاده ای در بهمن ماه 94 خطاب به قوه ناعادلانه قضاییه نظام در بیان احساسات و دلتنگی های مادرانه اش پس از هفت ماه دوری و بی خبری در اعتراض به این بی عدالتی قوه قضاییه می نویسد :
دوباره می‌نویسم؛ هرچند بارها نوشته‌ام و پاسخی نگرفته‌ام.
وقتی ساعت هشت و نیم صبح ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ در منزل بازداشت و به زندان منتقل شدم، دلشوره و اضطراب ماندن دو فرزند خردسال هشت ساله و نیمه‌ام را که از مدرسه باز می‌گشتند، پشت در خانه داشتم. چون به غیر از من، کسی در خانه نبود که در را به رویشان بگشاید و مأموران امنیتی و بازداشت کنندگان واقف به این امر بودند.
از همین‌جا که این اتفاق برای هر شنونده‌ای ساده و برای یک مادر فاجعه‌ای دلشوره‌آور و هول‌انگیز است، متوجه شدم که کودکان معصومم به ابزاری برای اعمال فشار بیشتر علیه منِ “مادر” تبدیل خواهند شد. به هر حال پس از چند وقت، فرزندانم به دلیل نبودن سرپرست، نزد پدرشان به خارج از کشور رفتند و اکنون هفتمین ماه است که علی‌رغم پیگیری‌های مکرر، اجازه هیچگونه تماس، حتی مکالمه تلفنی هم به من داده نشده است.
اکنون که این نامه را می‌نویسم، در بند زنان اوین، ۲۷ زن زندانی سیاسی- عقیدتی حضور دارند که هفت نفر آنها کودکان ده سال به پایین دارند. متأسفانه بند زنان، تنها بندی است که امکان هیچگونه تماس تلفنی با خانواده را ندارند تا حداقل کودکان خردسال از شنیدن صدای مادران خود محروم نباشند. باید بگویم اعتراض های پی‌ در پی من به این موضوع، نه صرفاً یک اعتراض سیاسی است و نه انتقاد به قوانین و رویه‌های قضایی، بلکه اعتراض من اعتراضی اخلاقی است؛ اعتراض به زوال و سقوط و مرگ ارزش‌های اخلاقی و جوانمردی و انصاف در جامعه، آنهم از سوی حاکمان علیه ملت خود است. معتقدم در جامعه‌ای که فرضیات و اصول اخلاقی جامعه، یا دستمایه و ابزاری برای قدرت‌نمایی حاکمان علیه مردم باشد یا به راحتی زیر پا گذاشته شود، حتی اگر چند روزی موجب ایجاد ارعاب و وحشت در جامعه گردد، اما دیری نخواهد پایید که کژکارکرد آن عیان خواهد شد. چرا که وجدان فرد و وجدان جمعی جامعه با زور و ظلم نمی‌میرد، هر چند اگر چند وقتی با حصر و حبس دست‌ها و دهان‌ها را بسته نگاه دارند.
شما در سخنرانی اخیر خود اشاره کرده بودید که علاوه بر دموکراسی دینی، به اخلاق هم توجه شود. حال سوال من از شما این است، چنین رفتاری با یک مادر که حتی از شنیدن صدای فرزندان خود محروم است با کدام یک از موازین مورد اشاره شما همخوانی دارد؟
آنچه می‌نویسم و به آن اعتراض دارم نه فقط برای احقاق حق شخصی خود به‌عنوان یک شهروند ایرانی بلکه این اعتراض، فریاد بی‌صدای مادرانی است که طی سال‌ها مسکوت مانده، صدای زنانی است که زیر فشار ناشی از مظلومیت و بی‌پناهیشان سرکوب شده‌اند. به‌عنوان یک زن معترض، نه خود را در مقام نمایندگی این زنان می‌دانم و نه قصد شعار دادن دارم، موضوع بسیار ساده است: «من یک مادرم و حق دارم صدای فرزندانم را بشنوم، هر چند اگر آن مادر از نظر شما و دستگاه تحت نظارتتان مجرم شناخته شده باشد.» موضوع ساده‌تر از این است: «من یک مادرم و دلم برای کودکانم تنگ شده است.»
آیا فعالیت مدنی در این سرزمین چنین تاوان سنگینی دارد؟ یا من و مادرانی چون من ابزاری برای قدرت‌نمایی نظام شده‌ایم که ادعای عدالت‌گستری دارد؟ آیا حس مادرانه یک زن به ابزاری برای سرکوب خود زن بدل شده است؟ به کدامین گناه بر قلب این مادران چنین داغی می‌زنند؟ این دیوارهای بلند و ناپیدایی که بین ما و فرزندانمان کشیده شده است کار دست کدامین معمار بی‌رحم و سنگدلی است؟ مگر می‌شود مادری را از شنیدن صدای پاره‌های تنش محروم کرد و فراموش کرد که این عمل عینِ قطع رحم است؟ و آنگاه مدعی اسلام و اخلاق هم شد، در حالی‌که همان دین، صله رحم را واجب می‌شمارد. به راستی چه کسانی نمی‌گذارند تا علی و کیانای عزیز من، صدای مادر در حبس‌شان را بشنوند؟ آیا کسی صدای معصومانه و مظلومانه فرزندان در غربت من را می‌شنود؟ آیا رواج این اعمال در زندان‌های جمهوری اسلامی، نقض حقوق بشر، نقض حقوق کودک و نقض حقوق زنان نیست؟ آیا این رفتار، نمایش خشونت یک حکومت علیه زنان و مادران آن جامعه نیست؟
هدف من از نوشتن این نامه، تکرار یک مسئله است و آن اعتراض به رفتارهایی است که با زنان و مادران این سرزمین روا می‌دارند و آگاهانه و عامدانه در پی متزلزل کردن حرمت “مادر” و شکستن و فرو ریختن ارزشی هستند که بشریت طی قرون و اعصار در مقابل آن سر تعظیم فرود آورده است و تمام ادیان الهی و مکاتب بشری آن را مورد توجه و تقدیس قرار داده‌اند؛ و اکنون آن گوهر مقدس تبلور یافته در وجود زن، یعنی مهر و عشق مادرانه به ابزاری برای اعمال فشار بر “مادرانی” تبدیل شده که آگاهانه پای در مسیر اصلاح جامعه و تحقق صلح گذاشته‌اند.
اینجانب به‌عنوان یک زن و یک مادر، نسبت به عدم امکان تماس تلفنی بند زنان زندان اوین با خانواده‌هایشان و هفت ماه محرومیتم از شنیدن صدای فرزندانم، اعتراض و درخواست رسیدگی دارم
مامانتف می‌نویسد امروز ایشان را به باغ بردند و پهلوی فواره نگه داشتند. دو دژخیم طناب به گردن ایشان انداخته از دوسو کشیدند. خون از دهان ایشان آمد و این زمان دژخیم سومی خنجر به دلهای ایشان فروکرد. مدیر روزنامه را هم بدین‌سان کشتند. (تاریخ مشروطه، کسروی)
8 février 2016
Article en PDF : Enregistrer au format PDF

Dans le contentieux judiciaire qui, durant plus d’une décennie, a opposé Chevron aux victimes du désastre écologique, une décision de « justice » a tranché : la responsabilité de la pollution du territoire est imputable à l’Etat équatorien, l’impunité de la multinationale est assurée. Chris den Hond, réalisateur vidéo chevronné, est allé à la rencontre des habitants de l'Amazonie et des autorités équatoriennes pour réaliser un film-enquête en adoptant le point de vue des principaux témoignages dans cette affaire : les victimes. Soigneusement documenté, le film a été co-réalisé avec Mireille Court. Interview avec l'auteur de "Equateur : la forêt empoisonnée".

La présence de l’entreprise étatsunienne Texaco-Chevron sur le territoire amazonien de l’Equateur arriva définitivement à son terme après le dépôt d’une plainte collective de trente mille habitants de la région dénonçant la pollution de leurs terres. Quels furent les principaux dégâts provoqués par l’exploitation du pétrole dans l’Amazonie équatorienne par Texaco-Chevron ?

Texaco est resté trente ans sur le terrain, de 1964 à 1992. Cela fait trente ans de pollution énorme. Puis Texaco a été repris par Chevron, qui est parti après être resté un an en Equateur (d’où le nom Texaco-Chevron). En 1992, une plainte contre Texaco fut déposée par trente mille habitants affectés par la pollution. Les trente mille plaignants comptent aujourd’hui sur le soutien du gouvernement Correa. Ils demandent d’une part une indemnisation pour les morts victimes de cancers et d’autre part le nettoyage des dégâts de la pollution environnementale.
Après être allé sur place, ma conclusion est que la pollution est pire que ce que j’imaginais et que les dégâts sont indéniables. Les équipes scientifiques affirment que dans la région polluée il y a plus de trente pourcent, et même plus de quarante pourcent de cancers que dans d’autres régions de l’Equateur. Cela veut dire que, jusqu’au jour d’aujourd’hui, des gens meurent pour cette raison.

Dans les zones où Texaco-Chevron a réalisé ces extractions, il y a toujours des habitants ?

Oui, les gens habitent là. Il y a de 1000 à 1700 puits, c’est un grand problème encore aujourd’hui, car ils ont jeté un peu de terre dessus et c’est tout. Mais il suffit de mettre la main dedans pour voir qu’il y a encore du pétrole, donc le sol est pollué sur des dizaines de mètres carrés. Les rivières sont polluées, le bétail est affecté, le café ne pousse pas. Et les dégâts sur les gens sont terribles. Il y a beaucoup de peuples autochtones...

Lorsqu’on cherche à savoir la vérité, il faut s’intéresser au point de vue des deux parties. Or, après avoir regardé votre film, il est assez choquant de lire ou d’entendre les techniciens de Texaco de l’époque affirmer face aux sceptiques que les puits de pétrole ne représentaient aucun danger. Ils chantaient les louanges des propriétés médicinales de ce liquide noir et visqueux, affirmant qu’il contenait des vitamines, que c’était bon pour le rhumatisme...ils recommandaient carrément aux habitants de s’y baigner !

C’est exact. Et ce n’est pas tout : ces mêmes techniciens de Texaco avaient déposé des brevets sur la façon de produire de façon moins polluante. Et ces mêmes techniciens n’utilisaient pas leur propre technologie pour les extractions. Pourtant, il y a des normes. Il est interdit d’extraire du pétrole et le jeter sur la terre. Il faut des bâches imperméables. Et il n’y en avait pas. En plus il y avait des tuyaux d’où coulait l’eau toxique.

Que penses-tu des voix critiques à l’encontre du gouvernement Correa ? Il peut paraître paradoxal que ces critiques se concentrent sur la question écologique...

A ce propos, je réponds que la réalité n’est pas noire ou blanche. Ce n’est pas comme si Correa soutenait à 100 % le camp des écologistes et des mouvements de protestation contre les multinationales, ce n’est pas comme cela. Au début, ce furent les plaignants qui prirent l’initiative de faire un procès contre Texaco devant un tribunal équatorien. Mais, si le gouvernement de Correa fut interpellé par le cas de Chevron, c’est parce qu’au terme de ce procès, il y eut une deuxième plainte de Chevron contre l’état équatorien, pour que celui-ci paie les dégâts. Bref, en fin de compte, ça aurait été aux plaignants, c’est à dire aux citoyens, de payer eux-mêmes. Dès lors, l’Etat mit en place des actions juridiques en soutien aux plaignants. Alors, c’est sûr et certain qu’avec le gouvernement actuel, les plaignants sont aidés.

Ce qui complique le tableau, c’est la question du modèle dit « extractiviste »...

Nous, nous avons choisi de nous concentrer sur le cas de Chevron. Nous pensons que la politique énergétique du gouvernement actuel de l’Equateur, c’est à lui de décider, c’est son autonomie. Sur l’extractivisme il y a plusieurs opinions en Equateur. Il y a celle du parti du mouvement écologiste et de personnes comme Alberto Acosta ou la Présidente d’Accion Ecologica, consistant à dire : "il faut tout arrêter, c’est à dire, arrêter ce modèle basé sur l’extractivisme". Mais même eux sont d’accord sur le fait qu’il faut passer par une période de transition. Car cela dépend de nombreux facteurs, et on ne peut pas arrêter un modèle ou un système économique du jour au lendemain, il faut une transition. Mais ils ne sont pas d’accord sur le fait que le gouvernement de Correa continue à creuser de nouveaux puits. Alors, ceux qui ont cette opinion défendent l’idée que le gouvernement devrait limiter l’exploitation pétrolière aux puits existants. Mais cette idée n’est pas faisable car les puits sont épuisés. Un puits dure dix, douze ou quinze ans, après il est épuisé. Donc tu ne peux pas avoir le même niveau de production en limitant la production aux puits existants.

Et qu’en pensent les habitants de la région, par exemple les communautés indiennes ?

Eh bien, dans le film on peut écouter le témoignage d’une femme qui dit : "si on arrête tout, il n’y a plus de travail pour nous". Alors, bien sûr, s’il fallait fermer les mines, il faudrait mettre en place une reconversion industrielle. Mais ceux qui disent qu’il faut arrêter l’extraction minière ou pétrolière devraient penser aussi aux gens qui vivent de cela. Je considère qu’il faut être extrêmement humble et qu’on ne doit pas donner de leçons à ce gouvernement. Je me limite à constater que le gouvernement équatorien soutient les plaignants dans l’affaire Chevron. Il ne faut pas l’idéaliser non plus, mais sans doute ce gouvernement est-il en train de faire des efforts considérables contre la pollution des sols. Car l’extraction pétrolière actuelle n’a rien à voir avec l’extraction d’il y a vingt ou trente ans.

Des normes ont été mises en place...

Oui, il y a des normes, et il y a un Ministère de l’Environnement. Dans notre film, une responsable du Ministère dit, très honnêtement, que leur plus grand problème est la corrosion des tuyaux. Pour prévenir une cassure dans les tuyaux, il faut les remplacer. Et ce sont de milliers et des milliers de mètres.

Et quels moyens le gouvernement de Correa a-t-il pour faire pression sur Chevron ?

Ce qui est le plus intéressant, juridiquement parlant, c’est que Chevron ne se trouve pas en Equateur. Le jugement de la Cour équatorienne, établissant que Chevron doit payer 9,2 milliards de dollars, ne peut pas s’appliquer en Equateur car Chevron n’y est plus. Alors, que fait le gouvernement ? Il cherche la soixantaine de pays dans le monde où Chevron a des biens. Par exemple, le Canada ou l’Argentine. Cette partie juridique est difficile à expliquer, et il faut lui consacrer du temps pour le faire de façon pédagogique...En Argentine, où Chevron a des biens, il y a eu un juge argentin qui a dit que le jugement de la Cour équatorienne sur les 9,2 milliards pouvait être appliqué dans son pays. Il était donc question de prendre 9,2 milliards de biens de Chevron en Argentine pour indemniser les victimes...mais il s’est produit un chantage contre le gouvernement argentin lorsque Chevron l’a menacé de quitter le pays. Par contre, en septembre 2015, un juge canadien a dit que cette plainte était recevable et qu’un procès pouvait démarrer afin d’établir la responsabilité de Chevron et éventuellement confisquer ses biens au Canada.

Les plaignants, eux, n’ont toujours pas lâché l’affaire...

En effet, c’est une lutte de longue haleine. Toute la vie de l’avocat Pablo Fajardo, dont le témoignage apparaît dans le film, a été consacrée à étudier comment le jugement équatorien en faveur des plaignants pouvait être appliqué dans les pays étrangers où Chevron s’est implanté.

Regarder le film Equateur, la fôret empoisonnée

Source : Journal de Notre Amérique, février 2016

Chomsky Interview: ‘The US is One of the Most Fundamentalist Countries in the World’

Professor Noam Chomsky of Linguistics and Philosophy. photo: Donna Coveney/MIT
Noam Chomsky, professor emeritus of linguistics and philosophy at the Massachusetts Institute of Technology. Credit: Donna Coveney/MIT
Cambridge, MA (US): The United States is a very fundamentalist, religious country – one of the most extreme in the world, says Noam Chomsky, arguably that country’s best-known political dissident of our times.
“And that’s been true since its origins,” he says, explaining this apparently ultra-religious facet of the US and its impact on electoral politics in an interview to The Wire.
There are not too many countries in the world where two-thirds of the population awaits The Second Coming, Chomsky said, adding that half of them think it is going to be in their lifetimes. “And maybe a third of the population believes the world was created 10,000 years ago, exactly the way it is now. Things like that are pretty weird, but that is true in the United States and has been for a long time.”
However, the religious fundamentalists have become a political force more recently, notes Chomsky, tying the country’s “religious-fundamentalist” side to what we see in the run up to the US presidential elections, particularly the mobilisation of the religious right and the soaring popularity of Republican candidate Donald Trump.
At 87, Noam Chomsky shows few signs of fatigue or cynicism. Sitting amid overflowing bookshelves at his office at MIT’s Department of Linguistics and Philosophy – where he has taught for over half a century – he speaks slowly, with professorial pauses. A few plants stand in the corners of his room lit by the muted winter sun. And there is Roxy, his personal assistant’s particularly gentle cocker spaniel – Chomsky calls her a cat – quietly roaming about, occasionally fixing her curious gaze on visitors.
Chomsky’s dissenting voice may have shaped the politics of generations, but nothing about him fits the stereotype of a “brooding intellectual”. He makes fun of his colleagues and seems quite happy to be made fun of. “You have started resembling Bertrand Russell,” jokes his personal assistant Beverly Stohl, suddenly struck by their similarity as her boss walks across the philosopher’s imposing black and white portrait on the wall. “Oh, I do?” he asks with a laugh, barely audible. I too find myself distracted, comparing him with Russel. They did look a bit alike if you looked at the pearl-white hair — Chomsky’s curling around his ears— and the pointed noses.
Over the last six months, Chomsky has been commenting extensively on the 2016 US presidential elections. On the one hand, Democratic presidential candidate Bernie Sanders – who has brought income inequality on to the table – is drawing considerable support. He has managed to raise about $33 million for his campaign, shattering individual donor records. On the other, someone like Trump on the Republican side is leading in the polls.
In Chomsky’s view the apparently contradictory trends are reflections of the same phenomenon. “It is also something you see in Europe. The impact of the neoliberal programmes of the past generation almost everywhere has been to undermine democratic participation, to impose stagnation or sometimes decline on the majority of the population and to concentrate wealth very narrowly, which of course then in turn affects the political system and how it works.”
And this is seen in different ways, in different places, but some phenomena are common. In Europe, the mainstream more or less traditional parties – Social Democratic, Christian democratic – are declining. “At the edges you are getting increased activism and participation, both Left and Right. Something similar is happening here [in the US].”
An ever-growing anger among wide sections of the population and a hatred of institutions is visible. “There is plenty of anger and good reasons for it, if you look at what is happening to people.” Citing a recent study in the United States that points to increasing mortality rates of less educated, white men in the age range of 45-55 years, he says: “that just does not happen in developed societies.”
“It is a reflection of depression, hopelessness, concern that everything is lost – nothing is in our lives, nothing is in our futures, then at least show your anger.” The propaganda system in the US, in England, in continental Europe is designed to focus that anger on people who are even more deprived and miserable – such as “immigrants, ‘welfare cheats’, trade unions and all kinds of people who somehow you think are getting what you are not getting”.
The Trump phenomenon
Donald Trump at a political rally. Credit : Michael Vadon
Donald Trump at a political rally. Credit : Michael Vadon
The anger then is not focused on those who are really responsible – the power-hungry private sector or the huge financial institutions which are basically supported by tax payers. “But don’t look at them, look at the people who are even below you – like a mother with dependent children who lives on food stamps, she is the one who is a problem. Some of the immigrants fleeing from the destruction that the US caused in Central America and are trying to survive, so look at them – and that’s the Trump phenomenon,” says the political theorist, presenting his analysis of Trump’s ever-growing hate speeches that seem to resonate with some sections of the US’s population.
The data is not precise enough to be sure. It is commonly said that these are angry blue collar males, but they are probably lower middle class when you look more closely. They are white collar professionals, those running small businesses and people who have been pushed out of the system. “You can understand the appeal – at both edges of the political system. It is coming from similar roots, but pointed at a different direction.”
The other group that leaders like Trump seek to please are the nativists, according to. Chomsky. Therefore, they employ the rhetoric of “They are taking our country away from us.” ‘They’ being, minorities, immigrants and others. “It used to be a nice white Anglo-Saxon country but it’s gone.” That sentiment, he says, makes the US an increasingly terrified population, probably the most frightened country in the world. “It has been the safest country in the world for a long time, but if you look at fear it is overwhelming. The fear of ISIS is higher in the United States probably than it is in Turkey.” This sense of deep insecurity also explains the “crazy gun culture”.
Even the Republican establishment – essentially bankers and corporate executives that run the party – are unable to get rid of candidates like Trump. Earlier in the case of Mike Huckabee or Rick Santorum the party establishment managed to “crush them” using advertising and other such means. “This is the first election they can’t do it. They are amazed, they are upset, and the Republican establishment is going berserk.”
And that, Chomsky says, is because the anger around the anti-Washington sentiment, which he thinks should actually be anti-corporate sentiment, is so overwhelming. “You can see it – like the Supreme Court right now is probably going to undermine what remains of public service unions.”
That sentiment is popular in much of the country, he says, where people ask ‘why this fireman should get a pension when I can’t get a good job.’ “Well the reason why he has a pension is because he accepted lower wages, that’s why he has a pension. That requires thought and organisation. In a society of isolated people where each person is alone with his Fox News and iPhone people don’t understand what is happening. It is happening here in this fashion and it is happening in Europe in other ways, but I think these phenomena are very real.”
‘Sanders, a New Dealer’
He sees Bernie Sanders, on the other hand, as appealing to a huge part of the population which is basically traditionally progressive. “Though he happens to use the word socialist, it just means New Dealer.”
Chomsky considers Sanders a New Deal democrat, which in today’s political spectrum is way off on the left. President Eisenhower would look like a radical leftist in today’s spectrum, literally. Eisenhower said that anyone who questions New Deal measures – a series of domestic measures introduced in the US in the 1930s as a response to the Great Depression – is just out of the political system. “By now practically everyone questions them, Sanders is unusual in that he upholds them.”
Bernie Sanders. Credit: Mark Nozell/Flickr CC 2.o
Bernie Sanders. Credit: Mark Nozell/Flickr CC 2.o
On earlier occasions Chomsky has said that the Sanders campaign is valuable for flagging some important economic issues, but the senator wouldn’t be able to do much even if he is elected president – “which was unlikely in the system of bought elections” — for Sanders would be alone with virtually no Congressional support .
Situating the Sanders movement within broader political shifts in the US and globally, Chomsky says one of the things that has happened in the neo-liberal period, in Europe too, is that all the parties have moved to the right. “Today’s Democrats, Clinton-style Democrats, are pretty much what used to be called moderate Republicans. And the Republicans just went way off the spectrum. They are so dedicated to service to wealth and the corporate sector that they simply cannot get votes on their own programmes.” In order to just try and stay in the political system, they try to mobilise sections of the population that have always been there but were never really politically organised — like evangelical Christians.
On state spending on public services, which repeatedly figures in the US election campaign, Prof. Chomsky says people’s opinion is varied and nuanced, often coloured by racist ideas.
Obama, a target for racists
Even people who call themselves conservatives say they want more spending on education, on health, but not on welfare which, he says, has been demonised by “Reagan racism”. Foreign aid presents another interesting case. “When you ask people what they think about foreign aid they say it is way too high, we are giving everything away to undeserving people. When you ask them what they think foreign aid is they estimate it way beyond what it is. When you ask them what it should be, they want it to be much higher than what it actually is. Things like that are consistent over a long period.”
Chomsky calls the US healthcare system “an international scandal”, and an outcome of what he terms the neoliberal assault. This is happening in England too. The National Health Service in England is probably the best health system in the world. They are now trying to dismantle it and turn it into something like the American system which is one of the worst in the world.”
The American healthcare system is about twice the per capita cost of comparable countries and has some of the worst outcomes. The reason, he says, is straightforward. It is privatised, it is very inefficient. There is a huge bureaucracy. And companies are interested in profit, not health. “Ask the population what they think. For years, people have been in favour of national health care. When Obama came along with his proposal, almost two thirds of the population was in favour of what was called a public option. But despite public opinion, national health care was not even considered.”
Obama’s proposal, which was a mild improvement on the scandalous system, is opposed by most of the population because they see it through the propaganda system as the government harming their healthcare. “In fact, it is kind of interesting that it is called Obamacare even by the Democrats, even by his supporters. Why is it called Obamacare? Medicare was introduced during the Johnson administration. Is it called Johnsoncare? This is just a reflection of straight racism.” It became rather evident during Obama’s presidency. “A lot of hatred of Obama, which is unbelievable, is really visceral racism. There is still a large part of the Republican that thinks he was born somewhere else – Kenya, he is a Muslim.”
“In fact, recent polls show that about a quarter of Republicans think that he maybe Antichrist. That is tied up with the fundamentalist, religious tales about Armageddon, Antichrist and Jesus having a battle, and the saved souls rise to heaven maybe in our lifetimes. These are big things in the United States. That’s where the Republican base is now.”
(Meera Srinivasan is the IWMF Elizabeth Neuffer Fellow 2015-16)