۱۳۹۹ مهر ۲, چهارشنبه

هادی و گربه اش- دوشنبه ۲۴ شهریور

زیر ذره بین - قتل حکومتی نوید افکاری - 19/09/2020

!ظریف درمصاحبه جدیدش رکورد ماله کشی را شکست

خارجه جمهوری اسلامی ایران، می‌گوید حکومت ایران آماده مبادله تمامی زندانیان با دولت آمریکا است. این مقام ارشد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، اعدام نوید افکاری را به حضور او در اعتراض‌‌های خیابانی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران مرتبط ندانسته و تاکید کرد: دولت ایران دخالتی در تصمیم‌گیری قوه قضاییه ندارد. وی همچنین در پاسخی

 

zarif.jpgرادیو بین‌المللی فرانسه - محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، می‌گوید حکومت ایران آماده مبادله تمامی زندانیان با دولت آمریکا است. این مقام ارشد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، اعدام نوید افکاری را به حضور او در اعتراض‌‌های خیابانی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران مرتبط ندانسته و تاکید کرد: دولت ایران دخالتی در تصمیم‌گیری قوه قضاییه ندارد. وی همچنین در پاسخی مبنی بر بازگشت به مذاکره در صورت پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری گفت: درباره آنچه که پیش از این مذاکره شده است، دوباره گفت‌وگو نمی‌کنیم.

محمدجواد ظریف، وزیر أمور خارجه جمهوری اسلامی ایران، روز دوشنبه ۳۱ شهریور، در نشست ویدئویی با اندر 

وابط میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، از زمان خروج دولت دونالد ترامپ از توافق جامع اتمی در سال ۲۰۱۸، با تنش‌های بسیار شدید روبرو بوده است اما بحث تبادل زندانیان میان دو کشور در ماه‌های گذشته با وجود تنش فراوان میان تهران و واشنگتن مطرح بوده است.

در موردی دیگر، در روز ۱۹ خرداد، مجید طاهری، پزشک ساکن فلوریدا که به‌دلیل نقض تحریم‌ها علیه تهران در ایالات متحده زندانی بود، آزاد شد و به ایران بازگشت.

ظریف: تعداد زیادی در راهپیمایی بودند و به اعدام محکوم نشدند

محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، درباره اعدام نوید افکاری، ورزشکار ۲۷ ساله و از معترضان سال ۹۷ که به اتهام قتل اعدام شد، گفت: اعدام وی ارتباطی به حضور او در اعتراض‌های خیابانی نداشته است.

رییس سیاست خارجی ایران، با بیان اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران دخالتی در تصمیم‌گیری قوه قضاییه ندارد، گفت: دستگاه قضایی ایران مستقل عمل می‌کند.

نوید افکاری به اتهام قتل یک کارمند امنیتی و حضور در تظاهرات مرداد ۱۳۹۷ در شیراز به دو بار اعدام و حبس محکوم شده بود. یک بار اعدام نوید اکفاری مربوط به اتهام قتل و یک اعدام مربوط به حضور در اعتراض‌های مرداد ۹۷ در شیراز بود. قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران مدعی شده بود که فیلمی از صحنه ارتکاب قتل موجود است. در واکنش به این ادعا، حسن یونسی، در روز ۱۲ شهریور، وجود چنین فیلمی را تکذیب کرده و تاکید کرد: در ادله و مدارکی که در دادگاه رسیدگی شده چنین فیلمی وجود ندارد.

اعلام صدور حکم اعدام برای نوید افکاری واکنش‌های داخلی و جهانی را به همراه داشت. اجراء ناگهانی حکم اعدام هم با موجی از واکنش‌ها در سطح جامعه جهانی همراه بود.

پنج کارشناس ارشد حقوق بشر سازمان ملل متحد، در بیانیه‌ای در واکنش به اعدام نوید افکاری، کشتی‌گیر ۲۷ ساله، ضمن ابراز تاسف عمیق از این اقدام حکومت جمهوری اسلامی ایران، نوشتند: اعدام یک ورزشکار توسط مقامات (ایران) برای ترساندن مردم در این شرایط ناآرامی‌های اجتماعی عمیقا آزاردهنده است. در این بیانیه، که روز دوشنبه ۲۴ شهریور/۱۴ سپتامبر، در ژنو منتشر شد، به ابهامات در پرونده نوید افکاری و اعدام ناگهانی او اشاره شد.

اما محمدجواد ظریف، در این نشست ویدئویی، تاکید کرد: اعدام این شخص (نوید افکاری) هیچ ارتباطی به حضور وی در راهپیمایی‌ها ندارد. تعداد زیادی در راهپیمایی شرکت داشته‌اند و هیچ کدام آنها به اعدام محکوم نشده‌اند.

وزیر أمور خارجه ایران گفت: دولت در دادگاه هیچ دخالتی ندارد، دادگاه از دادستان، شاکی خصوصی و وکلا تشکیل می‌شوند، من نمی‌توانم درباره احکام دادگاه قضاوت کنم، ممکن است برخی بپسندند و برخی نپسندند. ما نه در آن دخالت داشتیم و نه از حکم آن اطلاعی داشتیم.

به گفته محمد جواد ظریف، «گروه‌های حقوق‌بشری ادعا می‌کنند»، نوید افکاری، «به دلایل سیاسی بازداشت و اعدام شده است»، تا با طرح این «ادعا»، بگویند «ایران کشوری نیست که بتوان به عنوان یک بازیگر بین‌المللی (به آن) اعتماد» کرد.

ظریف: درباره آنچه پیش از این مذاکره کردیم، دیگر مذاکره نمی‌کنیم

محمد جواد ظریف، در بخش دیگری از این نشست ویدئویی، با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران به «تعهدات بین‌المللی خود احترام» می‌گذارد، به توافق جامع اتمی میان ایران و کشورهای قدرتمند جهان اشاره کرده و گفت: «ما به برجام به عنوان تعهد بین‌المللی خود احترام گذاشتیم، ما هرگز به هیچ کشوری یورش نبردیم، اینها موضوعاتی است که برای شناسایی دولت مسئولیت‌شناس باید مورد توجه قرار گیرد».

وزیر أمور خارجه ایران افزود: این آمریکا است که در جامعه بین‌المللی به عنوان بازیگر غیرمسئول که هنجارهای بین‌المللی را نقض می‌کند، بر اساس اقدامات خودسرانه از زور و قدرت استفاده می‌کند.

محمدجواد ظریف، ضمن انتقاد از عملکرد آمریکا در برابر برجام، در پاسخ به پرسشی مبنی برا احتمال بازگشت ایران به مذاکره در صورت پیروزی احتمالی جو بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، تاکید کرد: ایران هرگز برای مذاکره تردید نداشته است، اما درباره آنچه که پیش از این مذاکره شده است، دوباره گفت‌وگو نمی‌کنیم.

اسناد جدیدی درباره فساد رضا ضراب منتشر شده که از روابط پیچیده خانواده ضراب با برخی مقامات ایران، ترکیه و آمریکا پرده برداشته است. - موسسه پروژه گزارش فساد و جرائم سازمان یافته OCCRP که یک کنسرسیوم از م

 اسناد جدیدی درباره فساد رضا ضراب منتشر شده که از روابط پیچیده خانواده ضراب با برخی مقامات ایران، ترکیه و آمریکا پرده برداشته است.

 - موسسه پروژه گزارش فساد و جرائم سازمان یافته OCCRP که یک کنسرسیوم از مراکز تحقیقاتی، رسانه‌ای و قضایی در شرق اروپا، قفقاز، آسیای مرکزی و آمریکای مرکزی است با استفاده از قانون آزادی اطلاعاتی آمریکا در سال ۲۰۱۹ به بیش از ۷۵۰ هزار تراکنش بانکی، جزییات ارتباطات محرمانه و دیگر اسناد بر اساس بازجویی‌ها آمریکا از رضا ضراب در سال ۲۰۱۶ دست پیدا کرده و بخشی از آن‌ها را منتشر کرده است.

این نهاد در گزارش خود داده‌های به دست آمده را تحلیل کرده و با مصاحبه‌ها و گزارش‌های انحصاری از بازجویی‌های ترکی و دیگر اطلاعات جمع آوری شده از خاورمیانه و اروپا همراه کرده است. بر اساس گزارش این نهاد، در سال ۲۰۰۸ آدم کاراهان برای جابه جایی میلیارد‌ها دلار پول استخدام شده و اولین محموله او نیز یک چمدان پر از پول نقد و طلا بوده و بعد‌ها برای کمپانی‌های مختلف از طریق تراکنش‌های بانکی پول جابجا کرده است. همه این پول‌ها نیز برای کمک به ایران جهت دور زدن تحریم‌های آمریکا جابه جا شده‌اند.

اعترافات همدست رضا ضراب

کاراهان در یک گفتگوی اختصاصی به سرویس خبری کورت هاوس و OCCRP گفته که رییس این عملیات رضا ضراب بوده که به او اطمینان داده بود لازم نیست از جانب هیچ یک از مقامات ترک نگرانی داشته باشد. کاراهان در این مصاحبه گفته: ضراب به او اطمینان داده که دولت پشت آنهاست و وقتی او نسبت به این گزاره تردید کرده، ضراب گفته مطمئن باش، خودت خواهی دید.

11.jpg12.jpeg

آدم کاراهان همدست رضا ضراب

در این گزارش گفته شده در واقع حق با ضراب بوده و پنج سال بعد پلیس استانبول پرونده دریافت رشوه مقامات عالی رتبه دولت ترکیه را در دادگاه مطرح کرده و همه این مقامات دولتی نیز حرف کاراهان را تکرار کرده‌اند. در دادگاه آمریکا در سال ۲۰۱۷، رضا ضراب خودش گره این تئوری توطئه بین المللی را باز کرده و گفته از بانک دولتی هالک بانک برای آنچه به ادعای بازپرسان آمریکایی «کلاهبرداری جهانی» بوده استفاده کرده است.

در جلسات استماع رضا ضراب؛ او از رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه به عنوان کسی که دستور این تجارت‌های غیرقانونی را داده یاد کرده است. ضراب مدعی شده که مقامات سابق ارشد ترکیه از جمله وزیر اقتصاد این کشور مقدار هنگفتی رشوه در ازای فعالیت‌های ان‌ها دریافت کرده‌اند.

ر ثروتمند تبدیل کرده است. طبق برآورد‌های انجام گرفته او دستکم ۲۰ میلیارد دلار از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ جابجا کرده است.

در سال ۲۰۱۶ گزارشی در وزارت خزانه داری آمریکا به ثبت رسیده که نشان می‌دهد کاراهان به مقامات ترک گفته ضراب ۸ درصد به ارزش خدماتش اضافه کرده که چهار درصد را به عنوان حق الزحمه خود و ۴ درصد را برای مقامات سیاسی برداشته است. بر اساس گزارش‌ها تنها ۸۰۰ میلیون دلار طی ۳ سال به ضراب رسیده و ده‌ها میلیون دلار هم به سیاست مداران ترک رشوه داده شده است.

در این گزارش گفته شده اردوغان هم سعی کرده در سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ زمانی که ضراب برای یک سفر به میامی رفته بود و اف بی آی او را به دام انداخت، از ضراب حمایت کند. دولت ترکیه به شدت با واشنگتن لابی کرده و سعی کرده پرونده را مسکوت بگدارد. اردوغان خودش با رییس جمهور آمریکا تماس گرفته و خواستار آزادی ضراب شده، اما تلاشش به جایی نرسیده است.

ضراب در نهایت به جرم کلاهبرداری و پولشویی محکوم شد و به یک شاهد در ازای ارفاق مقامات قضایی تبدیل شد. جلسات دادگاه او به گیر افتادن محمت هاکان آتیلا رییس هالک بانک کمک کرد.

دیدار رضا ضراب با محمود احمدی نژاد

کاراهان در این مصاحبه تلفنی طولانی خود با این موسسه مدعی شده محمود احمدی نژاد رییس جمهور سابق ایران و یکی از نزدیکان اردوغان که برای دولت ترکیه کار می‌کردند به شدت درگیر پرونده ضراب بوده‌اند. ظاهرا ماجرا در دور زدن تحریم‌های ایران توسط او و زنجانی بوده است.

او گفته ضراب قبل از اینکه وارد عملیات پولشویی‌های سنگین شود هم در سال ۲۰۰۶ برای خودش بادیگارد داشته و در طیف وسیعی از قاچاق درگیر بوده است. به ادعای کاراهان، ضراب به کشور‌هایی نظیر ایران، روسیه و امارات ارز و طلا می‌برده و کمپانی‌های صوری زیادی برای پولشویی به نام خودش داشته است.

به گزارش رویداد۲۴ رضا ضراب متولد ۱۹۸۳ در تهران و بزرگ شده استانبول است. او در سال ۱۹۹۹ با خانواده به دوبی رفته و سه سال بعد برای احداث شعبه کسب و کار خانوادگی خود در ترکیه به استانبول برگشته است. او در نامه‌هایی به احمدی نژاد و رییس بانک مرکزی درباره کسب و کار خانوادگی خود اینطور توضیح داده که آن‌ها نیم قرن تجربه در زمینه ارز دارند.

مقامات آمریکایی در جریان بازجویی‌ها به نسخ الکترونیک این نامه‌ها دست پیدا کرده‌اند و آن را به عنوان اعترافاتی از جانب ضراب برای شروع فعالیت‌های محرمانه در پرونده به ثبت رسانده‌اند.

ضراب در همان نامه نوشته: «امسال سال جهاد اقتصادی است و خانواده ضراب وظیفه ملی و اخلاقی خود می‌دانند که آمادگی و تمایلشان را به هرگونه همکاری در جهت اجرای سیاست‌های ضد تحریمی و پولی کشور اعلام کنند.»

کاراهان گفته احمدی نژاد یکی از دوستان نزدیک پدر ضراب بوده است. البته ضراب در یکی از جلسات دادگاه در پاسخ به سوالی در مورد اینکه چطور مستقیما فعالیتهایشان را با رییس بانک مرکزی ایران هماهنگ می‌کردند، گفته از طریق پدرم هماهنگی جلسات انجام می‌شد. او در پاسخ به اینکه چطور کسب و کار با ارز را یاد گرفته نیز گفته این حرفه اصلی پدرم بود.

حسین ضراب پدر رضا ضراب یکی از تجار نزدیک به دولت ایران بوده است. در اکتبر ۲۰۱۲ او با چندین مقام ارشد ایرنی در افتتاحیه «شرکت صنایع استیل کاوه تیکمه» در شمال غرب ایران عکس دارد. احمدی نژاد شخصا این پروژه را تایید کرده و خبرگزاری‌های ایران خبر افتتاح آن را منتشر کردند.

13.jpg

حسین ضراب پدر رضا ضراب در مراسم افتتاحیه شرکت کاوه تیکمه داش

کاراهان گفته رضا ضراب در سال ۲۰۱۱ یک جلسه با احمدی نژاد در ایران داشته است. او گفته ما با خودمان پول نقد از یورو و دلار و درهم همراه داشتیم و در هتلی در تهران اقامت داشتیم. رضا من را صدا و کرد و گفت قرار است با احمدی نژاد جلسه‌ای داشته باشد. آن‌ها ۲۰ دقیقه جلسه داشتند.

کاراهان در این صحبت‌ها ادعاهایی علیه محمود احمدی نژاد نیز مطرح کرده است. او گفته کسب و کار ما بدون رشوه کارش پیش نمی‌رفت و هرجا ضراب بود رشوه هم رد و بدل می‌شد. در این گزارش به نقش حسین ضراب، شهین خباز مادر رضا، شیدا خواهر رضا، احد خباز دایی و محمد ضراب عموی او در پروژه‌های پولشویی اشاره شده است.

بر اساس این گزارش‌ها شرکت النفیس که صرافی حسین ضراب در دبی است یک بار در سال ۲۰۱۳ برای تراکنش‌های مالی به ایران ۹.۱ میلیون دلار از سوی اوفک جریمه شده، اما حسین جلوی آن را گرفته است. در سال ۲۰۱۴ حسین ضراب موفق شد جریمه خود را به ۲.۳ میلیون دلار کاهش دهد و اوفک با اسناد ارائه شده از سوی پدر رضا قانع شد. در این اسناد گفته شده که النفیس یک شرکت کوچک در امارات است که نمی‌تواند تراکنش‌های مالی با این حجم داشته باشد و اصلا قادر نیست این همه جریمه بپردازد.

اسناد دادگاه نشان می‌دهد حسین ضراب حتی این مقدار کاهش یافته جریمه را هم نپرداخته، اما آمریکا هرگز در این مدت او را بازخواست یا متهم نکرده است. برخی مدعی شده اند که این بخشی از سیاست سهل‌انگاری دولت اوباما در قابل ایران بوده است. در یکی از گزارش‌ها درباره پول‌هایی که در قبال دو زدن تحریم‌ها جابجا می‌شد، گفته شده قبل از تغییر تحریم‌های ایران در جولای ۲۰۱۳، ضراب سود بسیار زیادی برده است.

عمده پول‌های ایران در حساب ویژه‌ای در هالک بانک سپرده‌گذاری شده بود که در یک مرحله به حساب ضراب واریز می‌شود. آتیلا که یکی از مقامات ارشد هالک بانک بوده در ان زمان در زندان آمریکا مشغول تسهیل این تراکنش‌ها بوده است. بعد از آزادی و بازگشت آتیلا به ترکیه او به عنوان رییس یکی از بزرگ‌ترین صرافی‌های استانبول انتخاب شد.

گفته شده ضراب هرجایی دستش می‌رسید اقدام به خرید طلا می‌کرد. کاراهان و دیگران نیز این پول‌ها و طلا‌ها را به دبی که مرکز بازار‌های طلای جهان است، حمل می‌کردند. پول‌های نقد حاصل از فروش طلا‌ها نیز برای موارد مورد نظر ایران در اقتصاد جهانی که به دلیل تحریم‌ها قادر به تجارت مستقیم نبود صرف می‌شد.

کاراهان مدعی شده که خودش یکی از اعضای ۲۲ نفره تیمی بوده که دست‌کم ۲۰۰ تن طلا برای ضراب جابجا کرده است. او گفته: ۲۰ چمدان توسط ده نفر حمل می‌شده که هر کدام شامل ۲۰ تا ۳۰ کیلو طلا بوده. هر چمدان هم ۵۰۰ دلار انعام برای آن‌ها داشته که در روز چیزی حدود ۱۰۰۰ دلار می‌شده است.

در این گزارش این ادعا مطرح شده که هرچه نیاز ایران به پول بیشتر می‌شده کار تجارت طلا از سوی ضراب نیز بیشتر می‌شده. ضراب در ژانویه ۲۰۱۳ به اطلاع پلیس ترکیه رسانده که ۱.۵ تن طلا به ارزش ۶۵ میلیون دلار را در یک تبادل به یک خریدار ایرانی به نام بابک زنجانی فروخته است. این طلا‌ها از کمپانی معدن طلای عمانیه که یک کمپانی در غنا بوده ارسال شده، اما هواپیمایی که این طلا‌ها را حمل می‌کرده به دلیل بدی آب و هوا مجبور به نشست در یک فرودگاه دیگر شده و در نتیجه این محموله به دست مقامات ترک توقیف شده است.

داد‌های بانکی نشان می‌دهد یک کمپانی صوری در انگلیس به نام دیجی مکس تریدینگ، چهار مورد پرداخت به شرکت عمانیه در دسامبر ۲۰۱۲ داشته. در همین ماه هم تجارت طلا با زنجانی انجام شده. تراکنش‌های مالی دیجی مکس مستقیما به حساب چند کمپانی تحت مدیریت ضراب ریخته شده است.

شراکت رضا ضراب و بابک زنجانی

رابطه ضراب و زنجانی نیز یکی از موارد مورد توجه در دادگاه‌های ضراب بوده است. ضراب در دادگاه نیویورک از زنجانی به عنوان مبدا طلا‌ها یاد کرده و گفته او یک و نیم تن طلا را از غنا به دست ما رسانده تا ما از طریق شرکت‌هایمان در ترکیه این طلا‌ها را آب کنیم.

به گزارش رویداد۲۴ ضراب شراکت با زنجانی را ردکرده، اما کاراهان حرف دیگری زده است. او مدعی شده که زنجانی و ضراب در همه کار با هم شریک بودند.

داماد اردوغان برات البایرک که وزیر خزانه‌داری کنونی ترکیه است در آن زمان به هالک بانک اجازه داده با ضراب همکاری کند، اما در پرونده ضراب اتهامی متوجه او نشده است.

البایرک قبل از ورود به عالم سیاست در سمت مدیرعاملی هولدینگ چلیک با ضراب همکاری‌هایی داشته است. بر اساس اسناد دادگاه‌های آمریکا، ضراب و شریک تجاری او حسین آقاجونی همه حساب‌های ایرانی در بانک اکتیف (بانک زیرمجموعه هولدینگ چلیک) را خالی کرده و بعد به بانک مرکزی و صرافی ملت ایران پیشنهاد ارائه خدمات داده‌اند. (این در شرایطی بوده که ایران قادر نبوده بدون نقض تحریم‌های آمریکا پول‌هایش را در ترکیه برداشت کند.)

در این گزارش به ارتباط البایرک با جرارد کوشنر داماد ترامپ نیز اشاره شده و گفته شده در نهایت در یک جلسه خصوصی ترامپ قول داده از همه توانش برای توقف پرونده علیه هالک بانک استفاده کند.

در همین رابطه دونالد ترامپ هم با وزارت خزانه‌داری و هم با وزارت دادگستری درباره پرونده هالک بانک گفتگو کرده است. تحت فشار ویدن سناتور دموکرات عضو کمیته مالی سنا، استیو منوچین وزیر خزانه داری ترامپ اذعان کرده که سه بار با البایرک دیدار داشته است. در ماه فوریه ۲۰۱۸ منوچین به کمیته کنگره گفته که در این دیدار‌ها درباره هالک بانک صحبت کرده اند.

در انتها گفته شده همه ابعاد فعالیت‌های تجاری غیر قانونی ضراب هیچ وقت مشخص نشده، اما شواهد نشان می‌دهد تنها در چهار ماه اول سال ۲۰۱۳ شرکت‌های ضراب سود ۲.۵ میلیارد دلاری به جیب زده‌اند.

14.png

شرکت ضراب تنها در چند فقره حساب‌های چند میلیون دلاری برای جابجایی روغن زیتون، گوشت یخ زده و روغن نارگیل در دفترش به ثبت رسانده که بعد‌ها در دادگاه گفته هیچ یک از این حساب‌ها واقعی نبوده و همه این‌ها پوششی برای جابجایی پول بودند.

فیلمنامه «ماهی»؛ انتشار نخستین کتاب بیضایی در خارج از ایران بیضایی در ماهی زنی خیابانی خیابانی شخصیت

 

فیلمنامه «ماهی»؛ انتشار نخستین کتاب بیضایی در خارج از ایران

بیضایی در ماهی زنی خیابانی خیابانی شخصیت اصلی قرار می‌دهد که درگیر بازی‌های پیچیده‌ای می‌شود.

نخستین کتاب بهرام بیضایی با عنوان «ماهی» از سوی نشر بیشه در خارج از ایران منتشر شد. این اثر فیلمنامه‌ای است که ۱۶ سال قبل نوشته شد اما در ایران فرصت انتشار پیدا نکرد.

در توضیحی که آقای بیضایی درباره این کتاب داده، آمده است:« فکر «ماهی» پشت صحنه‌ اجرای «شب هزارویکم» به سرم زد! یک سالی سعی کردم آن را ننویسم. ولی از ذهنم نرفت. نوشتم که ذهنم را آزاد کنم و به کار دیگری برسم.»

آن گونه که آقای بیضایی نوشته است: «در بررسیِ مشورتیِ پیش از درخواست مجوّزِ رسمیِ ساختن فیلم، توصیه کردند اصلا آن را برای درخواست مجوّز به هیچ جا نفرستم؛ و می‌دانید که من معنی کلمات را اندکی تا حدودی می‌دانم! رفتم سراغ انتشار و باید نسخه‌ تایپ شده‌ا‌ی با جلد موقّت می‌بردیم که البتّه بردیم. این‌جا هم در بررسیِ مشورتی خیلی خیلی متاسف بودند! گمانم صدتایی از حروفچینی را که جلدِموقّت برای مجوّز شده بود، بدونِ اسم ناشر، مثلِ گوشت قربانی قسمت کردیم. البتّه در ایران معمولا ماهی را قربانی نمی‌کنند.»

فیلمنامه «ماهی» داستان زنی است خیابانی که درگیر ماجرایی پیچیده می‌شود. به ظاهر با مردی به نام غضنفرپور ازدواج می‌کند، اما در واقع ماجرا، وسیله‌ای می‌شود برای انتقام‌گیری از افراد دیگر، از طرف همسری که مدام در جست‌وجوی پیشینه ارتباطات همسر خیابانی خود است.

زبان کتاب مانند بسیاری از آثار دیگر بیضایی دارای ویژگی‌هایی است که آن را از متن ساده یک فیلمنامه به سمت اثری ادبی-زبانی پیش می‌برد.

زبان گفتاری و زنده قلب تهران

بیضایی با مهارت و سابقه‌ای که در بازی‌های زبانی دارد، این بار زبان مردم کوچه و بازار قلب تهران را برای گفت‌وگوی میان شخصیت‌ها برگزیده است. بیشترین بازی‌های زبانی را هم شخصیت اول فیلم، ماهی، انجام می‌دهد. زنی که مصیبت‌های بسیاری در دوران خیابانی‌بودن دیده و اکنون که همسری اختیار کرده، گمان می‌کند می‌تواند زندگی آرام و کم‌خطری را پیش ببرد، غافل از آن که از چاله‌ای به چاهی پرتاب شده است. از این منظر متن فیلمنامه ماهی قابل اعتناست چرا که سعی کرده زبان گفتاری را به صورت نوشتاری در بیاورد. نمونه‌ای از این بازی‌های زبانی را می‌توان در دیالوگی بسیار تاثیرگذار از ماهی خواند که در چند خط خلاصه‌ای از آن‌چه را از سوی خانواده بر سر قهرمان رفته است بازگو می‌کند: «خداجون چه جوری می‌شه اون اتّفاق‌ها نیُفتاده بود! (لَج)، محلّه بدونِ اونا! (کُفری) کَهیر می‌زنم از اون بابا که زمین‌خوردَهْ‌م بود؛ از اون داداش که شدم زمین‌خوردَهْ‌ش؛ از اون آبجی محبوبِ تاریخ گذشته که خیالِش چون شُووَر رفتِنش دیر شده، باید دِقِّشو سَرِ من خالی کُنِه؛ از اون چت‌قلی شُووَر خواهرِ دو دَره‌باز! اگه راه نمی‌دادند مُخِشونو بذاره تو فرقون که جرات نمی‌کرد روزِ روشن، بِکِشَدَم تو پَستو؛ اونم وقتی زنِش تو اتاقْ بغلی داره بچّه شیر می‌دِه! (پشیمان) نَه- این نوارو پاک می‌کُنَم؛ گور پدرش! خدایا ندیدی؛ غلط کردم!» (ص۴۵)

تبدیل زبان گفتاری به زبان نوشتاری در چند سال اخیر سخت مورد توجه برخی زبانشناسان و اهالی ادبیات قرار گرفته است. پیش از این البته کتاب کوچه احمد شاملو و نیز فرهنگ لغات عامیانه دکتر ابوالحسن نجفی مواردی را از ظرفیت‌های زبان گفتاری اجرا کرده بودند و حتی در سال‌های دهه هفتاد کتاب «فرهنگ زبان مخفی» (دکتر مهدی سمایی-نشر مرکز) ظرفیت‌های زبان گفتاری نسل آن سال‌ها را تا حدودی نمونه‌نگاری کرد که البته آن کتاب متاسفانه به تیغ سانسور دچار شدو اجازه انتشار نیافت، اگر چه مولف به پژوهش‌هایش ادامه داد و احتمالا تا به امروز باید حجمی به اندازه یک فرهنگ بزرگ پیدا کرده باشد.

آخرین کتاب «زبان زنده» منوچهر انور است که سال گذشته از سوی انتشارات کارنامه منتشر شد. در این کتاب ایده‌های خوبی مطرح شده است که بخش‌هایی از همان ایده‌ها را آقای بیضایی در همین فیلمنامه به کار برده است. به باور آقای انور «زبان اصلی یا زبان مادری همان زبان گفتار است که در یک دو سه‌سالی که شعور کودک در و پیکر ندارد، وارد ذهنش می‌شود و با سلول‌های وجودش در می‌آمیزد و به صورت جزء یا بعد، رکنی از شخصیت او در می‌آید.» (زبان زنده-ص ۲۶) به باور آقای انور زبان اصلی و هویتی ما همان زبان گفتاری است که باید مدام آن را با زبان نوشتاری و یا به تعبیر دقیق‌تر «زبان لفظ قلم» و ادبی در آمیخت و از این طریق به شادابی و زنده‌بودن این زبان مدد رساند به همین دلیل است که زبان اولی (لفظ قلم)، «در دست مثل بیهقی، سعدی، مولانا، حافظ، قائم‌مقام فراهانی، میرزا حبیب‌اصفهانی، ایرج و دهخدا- هر یک در زمان خود و به نسبت‌شان خود- با الگوهای فخیم یا پیش پا افتاده گفتار پیوند داشته است.» (ص-۲۸)

نقبی به دنیای اجتماعی زنان خیابانی

مضمون اثر نیز در نوع خود جسارت‌آمیز است و تقریبا کمتر کسی، به خصوص در سال‌های پس از انقلاب، به سراغ چنین مضمونی رفته است؛ زنان خیابانی و از آن مهم‌تر طعمه کردن این زنان برای برخی مقاصد سیاسی و کوبیدن حریف که البته این بخش دوم آن بسیار لایه‌های کم‌رنگی دارد و مخاطب و خواننده اثر باید با دقت در برخی ظرایف اشاره شده از سوی بیضایی و نشانه‌هایی که در اثر به جای گذاشته این بخش را به فراست دریابد.

جدای از این مضمون به نظر می‌رسد بیضایی همچنان دلمشغولی‌هایش درباره زنان را در این اثر نیز به کار گرفته است.

بخش‌هایی از کتاب جدا از دیالوگ‌ها به توصیف فضای فیلم اختصاص دارد و همان میزانسن‌های تاتری آشنای بیضایی را می‌توان در آن دید. نمونه‌ای از آن در بخش‌های انتهایی کتاب و هنگام دیدار ماهی از خانواده‌اش: «ماهی گریان از در خانه در می‌آید. مادرش کاسه‌ آب پشت سرش می‌ریزد. ماهی ناگهان اشک خود را پاک می‌کند و چهره‌ای چون سنگ می‌یابد و استوار قدم برمی‌دارد. پدر سرش توی روزنامه است جلوتر، شوهر خواهر که پول می‌شمارد دیرتر، و برادر سوار بر موتوری کهنه و سیگاری بر لب دیرتر از همه، از دو سویش یکی یکی و با فاصله- رو به خانه- وارد تصویر می‌شوند.» (ص ۱۱۴)

«ماهی» نخستین اثر آقای بیضایی است که در خارج از ایران منتشر می‌شود. آن گونه که ناشر در سایت خود توضیح داده است، این نشر قرار است آثار آقای بیضایی را منتشر کند.

کار انتشار آثار آقای بیضایی در داخل ایران بر عهده انتشارات روشنگران و مطالعات زنان بود که در سال‌های میانی دهه هشتاد، هم ناشر و هم نویسنده به سمتی رفتند که در قالب مجموعه آثار، تمامی نوشته‌های منتشر شده و نشده او را در قالب مجموعه آثار روانه بازار نشر کنند، اما از قرار سد ممیزی در اداره کتاب وزارت ارشاد، به خصوص در دوره احمدی‌نژاد، کار را در همان جلد دوم متوقف کرد. در حالی که در کارنامه کارهای مکتوب آقای بیضایی ده‌ها نمایشنامه و فیلمنامه و نیز کتاب‌های تحقیقی و پژوهشی در حوزه‌های اسطوره و سینما و تاتر به چشم می‌خورد که برخی از آن‌ها با معیارهای چاپ رسمی کتاب در ایران هیچ‌گاه امکان چاپ پیدا نمی‌کردند. همچنان که چند نمایشنامه‌ای که او در استنفورد به صحنه برد (مثل نمایش طرب‌نامه) امکان دریافت مجوز نمایش در ایران را به هیچ عنوان نداشتند.

سی و یک مرداد ماه ۱۳۸۴ وقتی خبرنگار ایسنا از آقای بیضایی پرسید که با رد شدن فیلمنامه ماهی چه می‌کنید؟ بیضایی گفت: «می‌نویسم.» و وقتی از او پرسید که چرا نمایش «مجلس شبیه در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین» که قرار بود تا ۴۵ اجرا ادامه داشته باشد، در اجرای بیست و چهارم متوقف شد، از دلایل ادامه نیافتن این نمایش ابراز بی‌اطلاعی کرد و افزود: «من زمانی که در سینما یا تئاتر فعالیت نمی‌کنم در حال نوشتن هستم. کسانی که فکر می‌کنند با جلوگیری از کار سینما یا تئاتر می‌توانند مرا وادار به سکوت کنند، متوجه شده‌اند که نمی‌توانند. چون من دارم می‌نویسم و برای ننوشتن من هنوز راه‌حلی پیدا نکرده‌اند.»

بهرام بیضایی سال پایانی دهه هشتاد به آمریکا کوچید و به تدریس و تحقیق و اجرا و کارگردانی نمایش در استنفورد و زیر نظر مرکز مطالعات ایرانی این دانشگاه پرداخت.

انتشار کتاب‌های آقای بیضایی که بیش از یک دهه عملا اثر تازه‌ای از او منتشر نشده بود، فصل تازه‌ای از فعالیت‌های او را در حوزه‌های مختلف تحقیقی و کار خلاقه (نمایشنامه و فیلمنامه) می‌تواند پیش چشم مخاطبان قرار دهد. بر این اساس باید به انتظار نشست و آثاری را از او شاهد بود که امکان چاپ آن‌ها در ایران فراهم نمی‌شود. آخرین اثری که از آقای بیضایی در ایران منتشر شد کتابی تحقیقی درباره هزار و یک‌ شب بود با عنوان «هزارافسان کجاست؟» که سال ۱۳۹۱ منتشر شد.

ویژه برنامه - همدردی با مادر نوید افکاری - 20/09/2020