۱۳۹۶ بهمن ۳۰, دوشنبه

رفراندوم برای تغییر حکومت با چه برنامه راهی؟ منصوره بهکیش

رفراندوم برای تغییر حکومت با چه برنامه راهی؟ 

منصوره بهکیش
درست در زمانی که مردم مرزهای اصلاح طلبی و سازش کاری را شکسته اند و دارند با سازماندهی افقی و از پایین و با ابتکارهای جسورانه و متفاوت و بی‌نظیر خود به جلو می روند. تعدادی از فعالان سیاسی و مدنی در یک هم زمانی عجیب با پیشنهاد رفراندوم از طرف حسن روحانی، شعار رفراندوم برای تغییر وضعیت موجود به شیوه مسالمت آمیز و زیر نظر سازمان ملل را رونمایی کرده اند. 

من به عنوان یکی از خانواده‌هایی که در سی و نه سال گذشته شش نفر از نزدیک‌ترین اعضای خانواده‌ام (خواهر، چهار برادر و همسر خواهرم) را برای مبارزه با بی‌عدالتی از دست داده‌ام و خودم نیز برای مبارزات دادخواهانه، هم‌اکنون با یازده سال و نیم حکم زندان روبرو هستم، از طراحان این ایده می‌پرسم؛ برنامه تان برای تحقق چنین طرحی چیست و چگونه می‌خواهید این طرح را به پیش ببرید و عملی سازید؟ 

این حق مسلم من و تمامی آن‌هایی است که در طی این سال‌ها علیه بیدادگری حکومت مبارزه کرده و به اشکال مختلف از این حکومت و مدافعان آن آسیب دیده و گزیده شده‌ایم، ما دیگر نمی‌خواهیم و اجازه نمی‌دهیم همان بلایی که در سی و نه سال پیش بر سرمان آوردند و با رفراندوم سر بسته آری یا نه، ما را در گردابی عمیق اسیر کردند، دوباره تکرار شود. 

بی تردید این طرح مدافعانی هم خواهد داشت، از میان آن‌هایی که این حکومت را نمی‌خواهند، ولی پایداری و شاید توان پیگیری مبارزه سخت و مستمر و مستقل از وابستگان به قدرت‌ها را به دلایل مختلف ندارند و اغلب برای خلاصی از وضعیت موجود، به اجبار حکومت به انتخاب بین بد و بدتر تن داده‌اند، ولی دیگر صبرشان لبریز شده و به دنبال یافتن راهی آسان و سریع برای گذر از این حکومت هستند و هم چنین در میان کسانی که خواهان بازگشت به سلطنت بوده و هستند و به کمک کشورهای غربی برای تغییر وضعیت موجود دل بسته اند.

خیزش مردمی دی ماه ۹۶، نقطه عطفی در تغییر روند مسیر جنبش ها در ایران بود و نشان داد که مردم بی کم و کاست خواهان تغییر جدی وضعیت موجود هستند و این پیروزی بزرگی برای مردم ایران بود. در همین جا با افتخار می‌خواهم به تمامی آن‌هایی که با خواست آزادی، برابری و رفع بی عدالتی به خیابان آمدند و با هرگونه تبعیض، تحقیر، نژادپرستی و اشکال مختلف استبداد مرزبندی دارند و باعث تولد این جنبش مردمی شدند و جان شیرین شان را در این راه دادند یا بازداشت و شکنجه شدند، درود بفرستم که حرکتی بسیار شجاعانه و کارستان کردند و تن حکومت را به لرزه انداختند. مردمی که از حرکت‌های اصلاح طلبانه گذر کردند و شعار اصلی شان شد « اصلاح طلب، اصول گرا، دیگه تمومه ماجرا» و زنانی که با جسارت بی‌نظیری علیه حجاب اجباری قد علم کردند. این حرکت‌ها نشان داد که مردم عزم شان را جزم کرده‌اند که از پایین و در همبستگی با تمام جنبش های مردمی، برای تغییر وضعیت موجود قدم بردارند. 

به نظر من، تدوین کنندگان بیانیه رفراندوم، آگاهانه یا ناآگاهانه، می‌خواهند مسیر حرکت پیش رونده مردم را کنترل کنند و با دنده به عقب، همان مسیری را تبلیغ کنند که در طی سال‌ها آزموده ایم، منتها با شعاری فریبنده تر. آن‌ها می‌خواهند که پدر را با روش آشتی جویانه، از تخت سلطنت به زیر کشند. 

من می‌پرسم چگونه می‌توان با وجود یک حکومت تمامیت خواه که دیکتاتوری بر تمامی عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن حاکم است و سیاست خشونت و سرکوب و ایجاد رعب و وحشت و روش قهرآمیز جزو ذاتی وجود آن است و در نتیجه ما از حقوق اجتماعی خود شامل: آزادی اندیشه و بیان و قلم، برابری حقوق زنان با مردان، حقوق اقلیت ها، حق انتخاب مذهب، حق پوشش و کنترل بر بدن، و در ساده‌ترین شکل مدنی آن؛ حق انتخابات آزاد، حق پرسش گری از حکومت و از حق اعتراض، اعتصاب، تشکل و تجمع نیز محروم شده‌ایم، می‌توان به روش مسالمت آمیز خواهان تغییرش شد و چگونه امکان دارد این حکومت بپذیرد که رفراندومی با نظارت سازمان ملل در کشور انجام شود؟ این ایده بیشتر به یک بازی مسخره با مردم شبیه است و البته بسیار تلخ، زیرا مدافعانی را هم با خود همراه خواهد کرد. 

من می‌پرسم چگونه می‌توان با حکومتی که سی و نه سال بر خوان سفره مردم نشسته و بلعیده است و روز به روز فاسدتر و فربه تر شده و با جود این همه منابع، هنوز نمی‌تواند یا نمی‌خواهد ساده‌ترین مشکلات اقتصادی و اجتماعی و بحران های زیست محیطی مردم را حل کند که نفس کشیدن عادی نیز در شهر دشوار شده است و روز به روز بحران های ساختاری عمیق‌تر و عمیق‌تر می شود، می‌توان با روش مسالمت آمیز جلو رفت. و از همه مهم‌تر حکومتی که هیچ گاه شرمنده مردم نشده است و نه تنها از مردم پوزش نمی خواهد، هم چنان با وحشیانه ترین روش‌های خشونت آمیز مردم را به سلابه می کشد، می‌توان با زبان آشتی و مسالمت صحبت کرد. درست در «همین لحظه»، چندین نفر از زنان و مردان شجاع ما زیر تیغ اعدام اند یا برای ساده‌ترین خواسته خود مجبور به اعتصاب غذای خشک شده‌اند و در خطر مرگ قرار دارند و بسیاری در زندان های مختلف رسمی و غیر رسمی، زیر شکنجه های قرون وسطایی جان می‌دهند. 

چگونه می‌توان با دولتی هم صدا شد که هنوز پاسخی به چرایی و چگونگی کشته شدن جوان‌های ما در دی ماه ۹۶ نداده است و نمی‌دانیم چرا و چگونه چندین نفر از زندانیان در زندان، با «خودکشی» کشته شده‌اند و این جنایت ها ادامه دارد؟ چگونه می‌توان با حکومتی که تا بن دندان مسلح است و هر چه دلش می‌خواهد بر سر مردم می‌آورد، از راه مسالمت آمیز و آشتی ملی حرف از تغییر زد؟!

اشتباه برداشت نشود، من از مبارزه مسلحانه حرف نمی زنم، حرف من این است که این طرح ها مانند روش‌های اصلاح طلبانه نگاه به بالا دارد و جلوی پویایی و نقش آفرینی حرکت‌های مردمی و ایجاد تشکل های مستقل را می گیرد، در حالی که ما نیاز داریم بر شانه های خودمان تکیه کنیم و تشکل های مستقل و قدرتمند خود را تشکیل دهیم و مطالبات مان را تعریف و ساختارمند کنیم و جنبش هایی مستقل و پیگیر و پویا داشته باشیم. در این صورت است که تغییر می‌تواند پایه‌های قدرتمندی داشته باشد و بر مبنای خواست ها و مطالبات واقعی مردمی جریان یابد، نه تغییر از بالا و در یک رأی گیری بی‌محتوا.   

آقای نوری زاد یکی از امضا کنندگان این بیانیه می‌فرمایند «خیلی فاصله است با روزی که مردم نهراسند و به خیابان بیایند و خواستار رفراندوم بشوند». گویی امر به ایشان مشتبه شده که خیلی شجاع هستند و فراموش کرده‌اند که سی و یک سال در کنار حکومت و رو در روی مردم بوده‌اند. من مانده‌ام ایشان با چه رویی می‌توانند از نهراسیدن مردمی صحبت کنند که جمهوری اسلامی زندگی‌شان را فلج و نابود کرده است. مردمی که در این جهنم سوزان تلاش کرده‌اند زندگی خودشان و خانواده‌ را سرپا و سالم نگاه دارند. ایشان چگونه می‌توانند از نهراسیدن مردمی بگویند که در زمان همراهی ایشان با حکومت، هزاران نفر از بهترین عزیزان شان در طی این سال‌ها کشته و زندانی و شکنجه شده‌اند و این بی عدالتی ها و تبعیض ها و تحقیرها بدون توقف در موردشان ادامه داشته است. آن هم در شرایطی که برای ساده‌ترین اعتراض مورد سرکوب و خشونت بی حد و حصر حکومت قرار می گیریم. پس این همه زندانی سیاسی که یا در زندان ها و زیر انواع شکنجه و بیماری و خودکشی و اعتصاب غذا، با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند را نمی بینند یا معترضانی که یا با وثیقه های سنگین در بیرون از زندان محبوس اند یا از کار اخراج شده‌ یا راهی تبعید شده‌اند! چگونه ایشان می‌توانند این همه اعتراض و اعتصاب های کارگری و معلمان و پرستاران که برای ساده‌ترین خواسته صنفی خود مورد بازداشت و اخراج و تهدید و تحقیر مدوام بوده آند را نادیده بگیرند؟ یا سال‌ها ایستادگی خانواده‌ها برای دادخواهی یا اعتراض زنان و دختران به تبعیض و نابرابری و تحقیر مداوم در زندگی اجتماعی و خصوصی که شجاعانه ایستاده‌اند، یا اعتراض های دانشجویی و ستاره دار شدن و اخراج آن‌ها از دانشگاه، یا اعتراض نویسندگان و روزنامه نگاران و شاعران و هنرمندان و غیره و غیره.

مبارزات جسورانه معترضان به استبداد و نابرابری و بی‌عدالتی از همان روزهای به قدرت رسیدن دیکتاتوری اسلامی آغاز شد و هزاران نفر جان شان را بر سر آن داده اند، زمانی که شما در کنار آقای خامنه ای و سرداران شان گل می‌گفتید و گل می شنیدید.    

البته ایشان حق دارند، زیرا تازه به دوران رسیده‌اند و باید برای پوشش اشتباه های خود قدم‌های پر سر و صداتری برداند تا بتوانند جبران مافات کنند، ولی آقای نوری زاد، اگر واقعاً به سمت مردم آمده‌اید، لطفاً نهراسید و به پرسش های من که در چند سال پیش در یکی از مراسم خانواده‌های دادخواه در حضور جمع از شما پرسیدم و قانع نشدم را دقیق‌تر پاسخ دهید.

آن زمان از شما به عنوان کسی که به قول خودتان قبل از سال ۸۸ با حکومت بوده‌اید و جنبش سال ۸۸ چشمان شما را باز کرد پرسیدم: 

پرسش یکم: شما قبل از سال ۸۸ متوجه این جنایت ها نمی شدید؟ 
پاسخ شما: آن موقع من شبیه آدم‌هایی بودم که همین الان در کنار آقای خامنه ای هستند، سرداران، پاسداران، جهادگران، بسیجی ها. ما در یک خانواده ده، بیست، سی، چهل میلیونی بودیم که اخبار و تحلیل‌های خاص وارد این خانواده می‌شد و به این خانواده گفته می‌شد که آن‌ها منافقند، براندازند، آمده‌اند اسلام را بربچینند، ما این‌جوری بودیم: 
۱- جهالت با تمام شکل و شمایل اش،
۲- ترس با تمام شکل و شمایل اش، ما می‌دانستیم این‌ها چگونه می روبند،
۳- طمع به حقوق ماهانه و سود و منفعت،
۴- امید به اینکه آینده شاید بهتر شود.

پرسش دوم: من باور نمی‌کنم که این‌ افراد متوجه این جنایت ها نمی‌شوند. شما آدم آگاهی هستید و با یک بسجی ساده متفاوتید.من بعید می‌دانم که آن زمان شما از اعدام های دهه شصت باخبر نبودید، چرا زندانیان مجاهد را که حکم داشتند در زندان ها کشتند؟ چرا زندانیان چپ را کشتند؟ من آن بخش‌های مربوط به ترس، حقوق ماهانه و حتی امید به آینده برایم قابل درک است، ولی شما که ادعا می‌کنید انسانیت برای تان مهم بوده است، چرا اخبار را ازاطرافیان آقای خامنه ای، آقای خمینی می شنیدید، اخبار واقعی در میان مردم بود. چرا به میان مردم نرفتید؟ چرا ده بیست سال پیش به یکی از این خانواده‌ها سر نزدید، ببینید چرا عزیزشان اعدام شده است؟

پاسخ شما: من یک چیزی را صادقانه به شما بگویم، اگر ماجرای ۸۸ پیش نمی‌آید، من شاید هنوز آن طرف بودم. 

آقای نوری زاد اگر قبلاً در زمان دوستی تان با حکومت از اعدام ها بی اطلاع بوده اید!؟ حتماً پس از سال ۸۸ و پرسش های امثال من و دیگر خانواده‌ها، کند و کاوی در مورد چرایی و چگونگی اعدام های دهه شصت از دوستان نزدیک تان به حکومت کرده‌اید و حالا از شما می‌خواهم که نهراسید و به سه پرسش زیر نیز شفاف و دقیق پاسخ دهید:
۱- چرا و چگونه زندانیان سیاسی که حکم زندان داشتند را در سال ۶۷، در دادگاه های چند دقیقه‌ای و پنهان از چشم خانواده و اطلاع زندانیان، گروهی اعدام کردند؟
۲- چه گروه‌هایی از حکومت یا نزدیکان به حاکمیت، با این اعدام ها موافق بودند یا آن را به حق می‌دانستند و چرا؟ 
۳- نحوه اعدام و خاک سپاری زندانیان سیاسی اعدام شده در دهه شصت و به ویژه سال ۶۷ در تهران و شهرستان‌ها چگونه بوده است؟ 

در پایان، از امضا کنندگان این بیانیه به جد می خواهم، اگر قصدشان گمراه کردن مردم و لگام زدن به اسب سرکش اعتراض های مستقل و مردمی نیست، ضرورت دارد که نهراسند و برنامه راه بدهند. در غیر اینصورت، فقط شعاری توخالی داده‌اند که بارها و به شکل‌های مختلف شنیده‌ایم و در این شرایط حساس و سرنوشت ساز، مسوولیت سنگینی بر عهده شان قرار خواهد گرفت و باید پاسخ‌گوی آن باشند. 

سربلند و پایدار باشیم
منصوره بهکیش
۲۶ بهمن ۱۳۹۶/ ۱۵ فوریه ۲۰۱۸

سقوط هواپیما در ایران؛ خانواده‌ها در انتظار

اعتراضات دی؛ 'پنج سال حبس تعزیری برای جوان ۱۵ ساله که پرچم پایین کشید'

اعتراضات دی؛ 'پنج سال حبس تعزیری برای جوان ۱۵ ساله که پرچم پایین کشید'


اعتراضات دی ماهحق نشر عکسTASNIM
Image captionاعتراضات دی ماه ده ها شهر ایران را فراگرفت
یک نماینده مجلس شورای اسلامی که از بازداشت شدگان اعتراضات دی ماه در زندان شهر همدان بازدید کرده می گوید که با جوان ۱۵ ساله ای ملاقات کرده که به اتهام پایین کشیدن پرچم ایران به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.
به گزارش "اعتمادآنلاین" محمد کاظمی نماینده ملایر در مجلس و نایب رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس روز شنبه گفت: "در حال حاضر دادگاه بدوی مجازاتی معادل پنج سال حبس تعزیری برای نامبرده معین کرده که با اعتراض وی پرونده به مرجع تجدیدنظر ارسال‌شده است."
او از این نوجوان نام نبرد. اجرای حبس تعزیری (در مقابل حبس حدی) به نظر حاکم واگذار شده‌ است.
به گزارش "خانه ملت"، خبرگزاری مجلس، آقای کاظمی همچنین گفت که بازداشت شدگان در این زندان خواستار تخفیف قرار بازداشت خود شدند.
بازدید نمایندگان از بازداشت شدگان اعتراضات دی در زندان مرکزی همدان پس از موافقت قوه قضایی صورت گرفت.
این بازدید صبح روز شنبه انجام شد و گفته شد که شمار این بازداشت شدگان حدود ۴۰ نفر است.
آقای کاظمی گفت: "در این بازدید ۴ ساعته مدیرکل زندان‌ها و اقدامات تأمینی استان همدان ضمن ارائه گزارشی از وضعیت بازداشت‌شدگان حوادث اخیر، تعداد این افراد را قریب به چهل نفر اعلام کرد که اهالی شهرهای همدان، نهاوند، اسدآباد و تویسرکان بوده‌اند."
او گفت که این افراد در یک بند ویژه نگهداری می شوند.
نماینده مجلس گفت: "بازداشت‌شدگان ضمن ابراز رضایت از وضعیت رسیدگی به آن‌ها در طول بازداشت اعم از خدمات رفاهی و درمانی از سوی مسئولان زندان خواستار پذیرش قرار تأمین صادره از سوی مقام قضایی و تبدیل قرارهای بازداشت به تأمین سبک‌تر و تسریع در رسیدگی به وضعیت خویش شدند."
اعتراضات گسترده ضدحکومتی برای حدود ۱۰ روز در دی ماه در ده ها شهر ایران شعله کشید که جدی ترین چالش برای حکومت ایران از زمان اعتراضات پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ بود.
در این اعتراضات حداقل ۲۵ نفر در خیابان ها کشته شدند و نزدیک به پنج هزار نفر دستگیر شدند. همچنین چند نفر از بازداشت شدگان در زندان ها جان باخته اند اما مسئولان زندان و قضایی مسئولیت مرگ آنها را نپذیرفته و آنها را ناشی از خودکشی اعلام کرده اند.
مقام های بلندپایه ایرانی ضمن متهم کردن کشورهای بیگانه به تحریک اعتراضات به مشکلات اجتماعی همچون فقر به عنوان علت آن اشاره کرده اند.
از جمله احمد جنتی دبیر قدرتمند شورای نگهبان گفته است: "وقتی فاصله طبقاتی زیاد باشد فقرا در خیابان راه می افتند و سر و صدا کرده و نمی توانند زندگی را تحمل کنند. ما نمی توانیم توقع داشته باشیم که صدای کسی در نیاید. باید صدای آنها هم بلند باشد اما طبق موازین قانونی باید اعتراض کنند."
آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، هم روز یکشنبه به عقب افتادن حکومت تحت رهبری‌اش در زمینه تأمین عدالت اقرار کرد و با تأکید بر ضرورت "عذرخواهی از خداوند و مردم" گفت که با همت مسئولان و مردم، جمهوری اسلامی در این زمینه پیشرفت خواهد کرد.
با این حال او گفت که انتقاد از حکومت منافاتی با "ایستادگی پای نظام" ندارد و "مردم" را چنین تعریف کرد: "مردم چه کسانی‌ هستند؟ مردم همان کسانی هستند که حماسه [راهپیمایی] بیست‌ودوم بهمن را به وجود می‌آورند؛ مردم اینها هستند."
در اعتراضات دی ماه اغلب شعارها علیه رهبر ایران بود و خواستار کناره گیری او از قدرت می شد

ادامه عملیات جست‌وجو برای پیدا کردن هواپیمای آسمان به فردا موکول شد

ادامه عملیات جست‌وجو برای پیدا کردن هواپیمای آسمان به فردا موکول شد

تلاش برای یافتن لاشه هواپیمای سقوط کردهحق نشر عکسTASNIM
تلاش گروه‌های امداد و جست‌وجو برای پیدا کردن لاشه هواپیمای سقوط کرده شرکت هواپیمایی آسمان در مسیر تهران-یاسوج امروز هم نتیجه نداد و گزارش‌ها حاکی است که به دلیل تاریک شدن هوا، ادامه جست‌وجو به فردا موکول شده‌است.
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) به نقل از جعفر گوهرگانی، معاون پشتیبانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد، گزارش کرده بود که لاشه هواپیما در "منطقه دنگزلو در پادنای سمیرم پیدا" شده است، اما همین خبرگزاری بعدا به نقل محمد سعید شرفی، مدیر کل دفتر عملیات هوانوردی سازمان هواپیمایی کشوری، گفت که "تاکنون لاشه هواپیما پیدا نشده و عملیات جستجو همچنان ادامه دارد."
تلاش برای یافتن لاشه هواپیمای سقوط کردهحق نشر عکسTASNIM
روز یکشنبه که هواپیما ناپدید شد، اعلام شده بود که به دلیل بدی آب و هوا هلیکوپترهای امدادی موفق به پرواز در منطقه نشده‎‌اند، و تجسس و امداد از طریق تیمها از طریق زمین ادامه خواهد یافت.
حق نشر عکسTASNIM
رسانه‌های ایران به نقل از جلال پوران‌فرد، رئیس اورژانس کهگیلویه و بویراحمد نوشتند که عملیات جستجو با "۸۰ تکنسین" در روز دوم آغاز شده است.
آقای پوران‌فرد در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) افزود: "در این عملیات ۴۰ دستگاه آمبولانس، یک دستگاه اتوبوس آمبولانس و ۴۵ تیم جست وجو و امدادی حضور دارند."
تلاش برای یافتن لاشه هواپیمای سقوط کردهحق نشر عکسTASNIM
تلاش برای یافتن لاشه هواپیمای سقوط کردهحق نشر عکسTASNIM
تلاش برای یافتن لاشه هواپیمای سقوط کردهحق نشر عکسTASNIM
همزمان گزارش شده که در یاسوج ۳ روز عزای عمومی اعلام شده است.
هواپیمای آی تی آر شرکت هواپمیایی آسمان که روز گذشته (یکشنبه ۱۸ فوریه/۲۹ بهمن) ساعت ۸:۰۵ صبح به وقت محلی فرودگاه مهرآباد را ترک کرده بود، حدود ۵۰ دقیقه پس از پرواز از صفحه رادار ناپدید شد و در اطراف شهرستان سمیرم در جنوب استان اصفهان سقوط کرد.
سفر هیئت فرانسوی به ایران
در همین حال ایرنا گزارش کرده است که یک هیئت فرانسوی هفت نفره به منظور بررسی علت سقوط هواپیمای "ای تی آر" شرکت هواپیمایی آسمان به تهران سفر خواهند کرد.
رضا جعفرزاده، مدیر روابط عمومی سازمان هواپیمایی کشوری، به این خبرگزاری گفته است که این هیئت دوشنبه شب وارد تهران می‌شود.
به گفته آقای جعفرزاده ۳ نفر از اعضای هیئت فرانسوی عضو کمیسیون بررسی سوانح هوایی این کشور و ۴ نفر دیگر از کارخانه سازنده هواپیمای "ای تی آر" هستند.
تلاشحق نشر عکسTASNIM
وی همچنین گفته است که "شرکت کانادایی سازنده موتورهای این هواپیما نیز اعلام آمادگی کرده که در صورت نیاز، کارشناسان خود را برای بررسی دلایل سقوط این هواپیما به ایران اعزام کند."
روز گذشته عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی از مکاتبه و مذاکره با شرکت ای تی آر (سازنده هواپیما) خبر داد و گفت: "در مذاکراتمان با شرکت ATR قرار بر این شد که این شرکت نمایندگان خود را برای بررسی علت سانحه به کشورمان اعزام کنند و نظر خود را درباره علت وقوع اعلام کنند."
تابلو اطلاعات پروازحق نشر عکسTASNIM
خانواده‌های قربانیان سانحه هواییحق نشر عکسEPA
Image captionخانواده‌های قربانیان سانحه هوایی
حادثه سقوطحق نشر عکسAFP
Image captionاعضای خانواده مسافران
در مورد تعداد سرنشینان این هواپیما در طول روز چند اطلاعیه از سوی شرکت هواپیمایی آسمان منتشر شده که هم از نظر تعداد سرنشینان و هم از نظر هویت آنها ضدونقیض بوده است.
براساس آخرین اطلاعیه این شرکت، هواپیمای سقوط کرده ۶۰ مسافر، دو مهماندار، یک خلبان، یک کمک خلبان و ۲ مأمور امنیت پرواز داشته است. دست کم سه نام در فهرست‌های قبلی بود که در آخرین فهرست شرکت آسمان نیست.
سقوط هواپیما در ایران؛ گفت‌وگو با یکی از ساکنان منطقه و خانواده یک مسافر
هواپیمای ای تی آرحق نشر عکسTASNIM
Image captionهواپیمای سقوط کرده شرکت آسمان از نوع "ای تی آر" بوده است (عکس از آرشیو)
نقص فنی یا خطای انسانی؟

دستور بررسی سانحه

درپی وقوع این سانحه، حسن روحانی، رییس جمهوری، دستور تشکیل ستاد بررسی سانحه سقوط هواپیما را بر اساس قانون سازمان هواپیمایی کشوری صادر کرد.
براساس این دستور، عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی مأموریت پیدا کرد با تشکیل ستاد بررسی سانحه در سازمان هواپیمایی کشور، "ضمن مدیریت، پیگیری و انجام هماهنگی های لازم جهت خدمات امدادی، علل حادثه سقوط هواپیمای شرکت آسمان را سریعا گزارش نماید."
سخنگوی سازمان هواپیمایی کشور هم اعلام کرد که برای بررسی جزییات این سانحه، کمیته بحران در سازمان هواپیمایی کشور تشکیل شده است.
گفته شده که خلبان این هواپیما یک بار دیگر در جریان پرواز یاسوج به تهران در سال ۱۳۹۲ با وجود از کار افتادن یکی از موتورهای هواپیما توانسته بود در شرایط اضطراری هواپیما را به سلامت در فرودگاه یاسوج فرود بیاورد.
نقشه محل سقوط هواپیما
در سال‌های اخیر صنعت هواپیمایی ایران بویژه به دلیل تحریم‌ها علیه این کشور با مشکلات زیادی همراه بوده است و در موارد مختلفی شاهد سوانح هوایی بوده است.
برخی از این تحریم‌ها با توافق هسته‌ای بین این کشور و قدرت‌های جهانی برداشته شده است اگرچه هنوز مشکلاتی در این خصوص وجود دارد.
براساس همین توافق ایران قراردادهایی با شرکت‌های مهم تولید کننده هواپیماهای مسافربری به امضا رسانده، اما اخیرا گفته شد که چون بانک‌های بین‌المللی با ایران همکاری نمی‌کنند، این کشور در پرداخت پول به شرکت‌های سازنده هواپیما مشکل دارد.
شرکت هواپیمایی آسمان توافقی با شرکت بوئینگ برای خرید دستکم ۳۰ فروند هواپیمای ۷۳۷ اس به امضا رسانده بود.