۱۳۹۴ بهمن ۲۲, پنجشنبه

چندسال پیش(ویژه انقلا57)من ساواکی نیستم 
محمد شوری


 از زمان مشروطیت تاکنون یک صدسال می گذرد؛و دمکراسی همچنان درکشور ما (ایران)عقیم است!
نویسنده وگردآورنده ی این مجموعه،درقبل وبعدازانقلاب فعال بوده وموضع دارد. بر اساس شناخت واطلاع خود،گزینش هایی ازمطبوعات راانتخاب وکنارهم گذاشته است.موضوعات،حرفهاواتفاقاتی که اگرخوب دقت شود،تکرارومشابه اش رادراین37 سال،خواهیم دید.دربطن خودحرفهاداردکه بدون هیچ تحلیلی آشکارمی شود.
مطالب زیرعینا از روزنامه های آیندگان،اطلاعات،کیهان وبرخی نشریات دردسترس،ازتاریخ16دی ماه1357(پس از پایان اعتصاب مطبوعات)تاپیروزی انقلاب در22بهمن،نت برداری شده است.
درموضوعاتی چون:حجاب،حکومت اسلامی،روشنفکران،روحانیون،احزاب، ساواک، زندانی،شکنجه،حرفهای مردم و...دسته بندی شده تاخواننده سهل وآسان به عمق مهم ترین حادثه ی قرن درتاریخ جهان وایران،یعنی انقلاب57پی ببرد.وآن راحس و لمس کند.
متاسفانه کم اطلاعی وناآگاهی وکژآگاهی وتزریق بدآگاهی به مردم ایران سبب شده تابدخواهان ودشمنان سرزمین مادری ازیک تاکتیک و استراتژی بارهاسود ببرند.وبالطبع ازیک سوراخ چندبارگَزیذه شویم!
همانطورکه اطلاع نسبی ازقوانین وحقوق مدنی ،جزایی وکیفری دراحقاق حق فردی به ماکمک شایانی خواهدکرد،دانستن تاریخ وبالاخص تاریخ میهن،به تبیین درست برای تدبیرراهبردهای آینده درجهت منافع ملی،اهمیت ویژه دارد.
دربخش پایانی تیتراخبارمرورشده است.
محمد شوری(نویسنده روزنامه نگار)بهمن1394
16دی ماه1357روزنامه کیهان
شکنجه گاه مخفی ساواک در تهران کشف شد:
«خانه یک سرهنگ ساواک درجریان زدوخوردرهای خیابانی تهران به آتش کشیده شد.این خانه که مردم به آن خانه وحشت نام نهاده اند،درخیابان بهار،خیابان جهان قرارداشت.شاهدان عینی به خبرنگارکیهان گفتند:هنگامی که واردخانه شدیم ابتدافکرکردیم که یک محل مسکونی است ولی باکمال تعجب متوجه شدیم که این خانه به یک شکنجه گاه بیشتر شبیه است.به اتفاق عده ای ازمردم که به داخل خانه هجوم آورده بودند،شروع به بازرسی این محل کردیموبه یک زیرزمین که توسط تونل بزرگی به خانه دیگری درفاصلخه تقرذیبی 150 متری راه داشت رسیدیم.دراین تونل انواع وسایل شکنجه دیده می شد.بعضی ازاین وسایل شکنجه هنوز خون آلودبود.ومعلوم بود که به تازگی مورد استفاده قرارگرفته است.درگوشه دیگر این تونل مقدارریادی لباس های زیرزنانه ومردانه که مملوازخون بودروی هم انباشته شده بودوچندتکه ازاستخوان های قسمت مختلف بدن هم دیده می شد...تصویرپوسترهای ناخن های لاک زده ودخترانی که شکنجه شده بودندبه دیواراتاقهانصب شده بودوتصویرهای دیگری هم بودکه چندنفرراهم درحالت شکنجه شدن نشان می داد.این تصاویرظاهرابرای شکنجه روانی بکارمی رفته است.سرهنگ زیبایی که صاحب این خانه است هنگام آتش زدن خانه فرارکرد».
 غرض ورزی در لیست نام ماموران ساواک؛توضیح سازمان امنیت درباره خانه وحشت درخیابان بهار:
«به جناب نخست وزیر،ازسازمان اطلاعات وامنیت کشور:درصفحه 8روزنامه کیهان وصفحه 2روزنامه اطلاعات درج گردیده که شکنجه گاه مخفی ساواک درتهران درخانه ای متعلق به یک نفرسرهنگ کارمندساواک پس از زدودخوردهای خیابانی وبه آتش کشیدن آن خانه کشف گردیده است ومتذکرشده انداینجازمانی خانه تیموربختیاررئیس وقت ساواک بوده که پس ازفراردرسال1963یک سرهنگ که کارشناس شکنجه ساواک بوده درآنجا مقیم شده است.وازقول شاهدان عینی درج گرده ند که دراین خانه مقدارزیادی لباس های زنانه ومردانه که مملوازخون بودروی هم انباشته شده است و...مطالب بدلایل زیردروغ وکذب محض است.1-این خانه متعلق به سرهنگ بازنشسته علی زیبایی می باشدکه اززمان تیموربختیارافسرسازمان امنیت بوده وقریب 10سال است که ازخدمت بازنشسته شده است وحتی درسال های آخرریاست تیموربختیاردرماموریت های خارج ازکشوربسرمی برده است.واینک نیزبقراراطلاع سالهاست که درکشورآمریکا زندگی می کند.2-ایجادشکنجه خانه بفرض صحت درقلب شهرودریک خانه شخصی باموازین عقلی منطبق نیست.3-بازهم بفرض صحت ازعقل سلیم بدوراست که فردی وسایل شکنجه رامدتی چنین مدیدذرخانه مسکونی خودنگهداری نماید.4-بازهم بفرض اینکه این خانه شکنجه گاه مخفی ساواک بوده باشد،سازمان اطلاعات امنیت کشورمی توانست آنرابلافاصله تعظیل ووسائل وادوات شکنجه موردادعاراجمع آوری نماید.تبدیل چنین خانه ای به صورت یک نمایشگاه وکشاندن مردم وخبرنگاران خارجی به تماشای آن درروزهای پیاپی ازسوی افرادی صورت گرفته است که هدف شان مشوب کردن اذهان مردم،تضعیف روحیه ملی،صحنه سازی برلی تحریک اشخاص به انقلاب وخونریزی ودرنتیجه بهم زدن استقلال وتمامیت کشوراست.توضیحابه استحضارمی رساندکه افسرمذبوردرزمان تصدی خوددرتدوین کتابی تحت عنوان«کمونیزیم درایران»شرکت داشته که دراین کتاب مشت دشمنان  استقلال کشوربازشده است.واینک عناصرکمونیست پشتیابنان آنها وعموال آشوب طلب خواسته اندباایجادچنین صحنه هایی مشوئزکننده ازوی وسازمان اطلاعات وامنیت کشورکه یکی از اهداف آن مبارزه باکمونیزم درایران بوده است،انتقام جویی نمایند».
17دی ماه1357روزنامه کیهان
سازمان اطلاعات وامنیت:
«مجرمان ساواک محاکمه می شوند».
17دی ماه1357روزنامه اطلاعات
«تعقیب شکنجه گران ساواک درصلاحیت دادگستری نیست».
«حس لیف مقام پیشین سازمان سیای آمریکافاش کرد«:سیا»معلم ساواک در شکنجه دادن بود».
«تیراندازی ازاتومبیل ساواک شد».
«ساختمان ساواک فیروزآبادویران شد».
19دی ماه1357روزنامه اطلاعات
«بیانیه عذرخواهی ساواک ازکارهای گذشته خودموردتائیدقرارنگرفت-نامه ساواک به نخست وزیر».
20دی ماه1357روزنامه آیندگان
40بازداشتی کمیته آزادشدند:
«40نفرازبازداشتی های سیاسی که طی دوماه اخیر بیشترآنها توسط ساواک وحکومت نظامی دستگیر شده بودند،اززندان های کمیته مشترک ساواک وشهربانی آزادشدند...آنهاگفتند:کسی ما راشکنجه نداد».
گزارش روزنامه لوموند:ساواک وحشت پوشالی
«ماموران ساواک به هیچ کس جز شاه حساب پس نمی دهندوحق دارند هرایرانی راتاهزرمان که لازم تشخیص بدهنددرزندان نگاه بدارند...ساواک درسراسرایران آپارتمان ها،خانه هایی به ظاهر عادی داردکه برای بازجویی های بسیار ویژه ازآن ها استفاده می شود».
حسن روشن ساواکی نیست
«یک میهمان ویک نامه توضیحی که:حسن روشن ساواکی نیست.پدرحسن روشن آمده بودپیش ماتاآنجه راکه این روزها درمورد پسرش سرزبانها افتاده تکذیب کند».
22دی ماه1357روزنامه کیهان
«زندانیان آزادشده از شکنجه های ساواک می گویند».
23دی ماه1357روزنامه آیندگان
ناصرحجازی  وروشن زاده می گویند:
«ساواکی نیستیم!».
24دی ماه1357روزنامه کیهان
«حجت الاسلام حاج غلامحسین بهرامی(روحانی مجاهدهمدانی)درتماسی باکیهان،به رفتارخشونت آمیزساواک وشهربانی این شهراعتراض کردوگفت:ماموران ساواک وشهربانی باشکنجه مرانقص العضوکردند».
 24دی ماه1357روزنامه آیندگان
حرفهای مردم،تلفن:663173:
ساواکی نیستم!
«من حسن شماعی زاده هستم.اخیراطی یک اعلامیه دست نویس وبدون امضائ نام مرا درردیف افرادساواکی ذکر کرده اند.ازطریق این ستون اعلام می کنم:اتهام خودرا قبول ندارم.من باارائه ترانه هایی چون:ماباهم برادریم واجاق،حرفهای سیاسی خودم رازده وبازجوئی اش راهم پس داده ام.».
25دی ماه1357روزنامه کیهان
«مردم ساواک آباده رامصادره کردند»
«ساواک کرمان طعمه حریق شد».
25دی ماه1357روزنامه اطلاعات
«درحمله به ساواک مسجدسلیمان یک نفرشهیدشد».
25دی ماه1357روزنامه آیندگان
یادداشتی ازیک همکار:نصیری،رئیس سابق ساواک هم ساواکی نبوده است؟
«چندی پیش لیستی ازوابستگان ساواک منتشرشدکه نام جماعتی ازورزشکاران وممبلغین ورزشی ونیزعملجات طرب درآن ذکرشده بودوحتی درمیان تعجب وشگفتی مردمی که اشخاص اعلام شده درلیست به نظرشان می رسیدنام آن عده ازعملجات طرب مذکور از طبقه نسوان ومخدرات بیشترمورث شگفتی واعجاب وتاسف گردید.بدنبال انتشار لیست که این چندتن ازورزشکاران بقرارمعلوم بانامه ای برائت آمیز به آن روزنامه آندندوضمن اعلام پاک وتمیز بودن،صحبتهایی هم کرده وحتی عکس وتفصیلاتی هم چاشنی آن کرده بودن که امیدواریم صحت داشته باشد...اما مخلص وشایدخیلی ازخوانندگان روزنامه مشتاقانه درانتظار آنیم که علیا مخدرات وحضرات خواننده ونوازنده  وختیاگر که نام نامیشان زیب لیست شده بودیگایگ به روزنامه بیایند وبرائت نامه بچاپ برسانند که گویا به علت مسافرت بخارج کشور،این کارفعلا انجام نشده است.شاید درآینده بشود...».
علی پروین:
«راه ماورزشکاران همان راه جهان پهلوان تختی است...من ازبین مردم زحمتکش وقشرپائین شهربرخاسته ام وهرچه دارم ازآنهاست.کدام قهرمانی می تواندبرعلیه مردمی که اورا به اوج افتخار رسانده اندو همه چیزش زآنهاست عملی غیر انسانی انجام دهد؟».
«علی پروین،کاپیتان تیم ملی ایران،برای تکذیب واعاده حیثیت ازآیت الله طالقانی خواست تانکذیب نامه ای برای او درخبرنامه جبهه ملی بنویسند که ما عین آنرا چاپ کره ایم...مادرعلی پروین نیز که ازاین عمل عده ای یاوه گوناراحت به نظرمی رسیدگفت:پسرمن مدت زیادی درپیداکردن شغل مناسبی دریکی ازادارات دولتی بود که موفق نشد وحالا هم به کمک چندتن ازدوستانش نمایشگاه اتومبیل درمحله قدیمیمان دست وپاکرده است.وسرش هم توی زندگی وزن وبچه است.اصلا من نمی دانم ساواک یعنی چه/پسرمن به این حرفها نمی خورد.واین کاردشمنان اوست.که می خواهنداورادرپیش مردم بدنام کنند».
مادرعلی پروین:«ساواک چیست؟».
26دی ماهر1357روزنامه کیهان
«درحمله ساواک مسجدسلیمان عده ای کشته ومجروح شدند».
28دی ماه1357روزنامه کیهان
«مردم ساواک خیابان ثریارااشغال کردند».
کیهان وشما(305172):
30دی ماه1357روزنامه کیهان
«دفاع ازشرف:چندی قبل روزنامه کیهان خبرازبرکناری34تن ازمقامات بلندپایه ساواک رامنتشر کرد،درمیان اسامی این افرادبرکنارشده شخصی بنام  «محمودعسگریان» وجود داشت.تشابه اسمی این مامورساواک بااینجانب اسباب زحمت من گردید.وموجب شد تاموردتهدیدوآزاراین وآن قرارگیرم.وحتی پاره ای ازدوستان وهمشهریانم بامن قطع رابطه کنند».
حرفهای مردم:تلفن663173:
1بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
«زندگی ام متلاشی می شود!:محمداسماعیل افشاری(بازنشسته شهربانی کشور):عده ای ازخدابی خبروبی دین دراعلامیه دست نویس وبدون امضاءنام مراهم جزومامورین ساواک قید کرده وزندگی ام درحال متلاشی شدن است».
3بهمن ماه1357روزنامه اطلاعات
پرویزبادپا:
«من ساواکی نیستم»
8بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
محمدرضاظالقانی:خادم ودارودسته اش دیگر جائی درورزش ماندارند.
«...وقتی ساواک مستقرشد،خادم هرروزیک بارصبح ویک بارشب من رامی خواست وتمام گزارش هایی راکه بچه های ساواک داده بودند،موبه مووباتعجب تمام بروی ما می زد».9
بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
سخنگوی آیت الله طالقانی:تجریک نشوید!
«سخنگوی آیت الله طالقانی دی شب ضمن تاکیدبراینکه خواهران وبرادران بایداطزهرگونه تحریک پذیری وانتقام های شخصی احترازجویند.هشدادادکه هرگونه لغزش دراین ایام به جنبش ایران لطمه واردخواهدساخت..وی هم چنین گفت:درچندروزگذشته بعضی ازعناصرساواکی وفروخته شده به دام گروهی ازجوانان های هشیاروغیورافتاده اند،چنانکه پاره ای ازآنا رادرحال ارتکاب به اعمال خلاف وضرب وجرح مردم دستگیروبه منزل ایت الله طالقانی آورده اند...».
10بهمن ماه1357روزنامه کیهان
ازسرنوشت فرزندان خودبی اطلاعیم
«گروهی دیگرازخانواده هاباراسال پیام ومراجعه به کیهان اعلام کردند:مدتهاست ارفرزندانشان که به اتهام واهی تحت تعقیب ساواک بوده اند،بی خبرهستند.خانواده هایکمنوچهرعزیریدرسال52فمحمدفتوحی ازسال54،امیرهوشنگ نیک وقت،دانش آموز15ساله ازمرداد54ناپدیدشده است،فاطمه جعفری ومرتضی واعظی دهنوی اعضای گروه مهدویون،امان الله فائق،ابوالفضل شیخ زاده»
قبراین شهیدکجاست؟
فتحعلی پناهیان عضوسازمان چریک های فدایی خلق از54/10/3به هنگام درگیری باماوران ساواک شهیدشد.مادرش اقدس شاهگلی بامراجعه به کیهان خواستار...».
حرفهای مردم؛تلفن:663173
10بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
«تکذیب ساواکی بودن؛من سروان بازنشسته ماشاءالله هداوند هستم.کتاب شاهنشاهنامه هداراسروده ودرسه چاپ انتشاردادم.درحوزه علمیه وبعضی از مساجدتهران به ساواکی بودن متهم شده ام.بااین توضیح که خدمت اینجانب درزمینه علمی  وادبی معینی بوده است.ضمن اعلام همبستگی باملت ایران ساواکی بودن خودراتکذیب می کنم».
11بهمن ماه1357روزنامه کیهان
ازسرنوشت بستگان مان بی اطلاعیم؛فرزندان ماناپدیدوشهیدشده اند:
«خانواده های علی اصغرعظیمی فردفمهدی یوسفی،یعقوب سعیدی،سیروس حامی،جلال دهقان،پروین ره انجام،حمیدسعیدی زاده،محمدعلی لشگری،غلامرضا شهیدی زادی،علی محمدنیری،علی(حمید)عرب».
اعلام جرم خانواده شهیدعلینقی ارش(مرتضوی)علیه سازمان عضوسازمان چریک های فدایی خلق
14بهمن1357روزنامه اطلاعات
نامه به سردبیر(زین العابدین بوذرجمهری):چراساواکی های موثرمعرفی نمی شوند؟
«چندی پیش یک لیست 34نفری زیرعنوان ساواکی های اخراجی ازطرف رئیس ساواک منتشرشد.که به عقیده من انتشاراین لیست فقط به منظورگمراه کردن افکارعمومی بوده است.زیرادربین این عده جزثابتی که سال مقام امنیتی ومعاون تیمسارنصیری وبعدهاجانشین وی درکارهارامنیت داخلی،یعنی مسئول همه بگیروییندهاوهمه این بدبختی هایی که امروزمملکت گرفتارآن است بوده،بقیه یک مشت پیرمردمفلوک ازکارافتاده وبازنشسته بودندکه کارهای دفتری ومالی داشته اند.چراماموران شکنجه ودستیاران قسم خورده پرویزثابتی راکه مردم به ویژه زندانیان ازادشده همه آنهارابه اسم می شناسند.ازکاربرکنارومعرفی می نمایند.وچراکسی ازعطاپور،معروف به دکترحسن زاده سرتیپ ودیعی سرتیپ سجده ای،ناصری،کاویانی وازقندی،که اززجردادن وشکنجه کردن مردم لذت می برندودرموردعنایت خاصی بوده وهستنددرمیان نیست».
15بهمن ماه1357روزنامه کیهان
پرویزقلیچ خانی:من بدام توطئه ساواک افتادم!
«پرویزازخلق کبیرایران می خواهم من کوچک راببخشد».
«پرویزقلیچ خانی کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران درنامه ای تحت عنوان فوتبال ایران درنامه ای تحت عنوان:پوزش ازخلق وجانبازانش ازچگونگی همکاری وعلل همکاری اش بارژیم پرده برداردوخواستارعفومردم است...واقعیت این است کهع من دریک لحظه شوم فریب دشمن راخورده وباطلب بخشایش نمودن ازشاه به خلق خودخیانت کردم.من در13آذرماه24درخانواده ای زحمتکش وازنظرفرهنگی،مذهبی بدنیاآمدم...دردوران دبیرستان گرایش شدیدی به مذهب داشتم...درسال43پدرم به اتهام واهی دستگیرشدو11ماه دربندبودکه اثرات بسیاردرروحیه من گذاشت.وقتی تیم ایران اول شد،اعضای تیم به اصطلاح شرفیاب شد...دراین شرف به باددهی کلیه سرپرستان ومربیان واعضای تیم تاکمرخم شده وبردستان شاه بوسه زدند.ولی من ازانجام این کارخودداری کردم.به همین دلیل ازسوی تیمسارخسروانی وهاشمی نژادموردبازجویی قرارگرفتم....بعدازورودبه دانشگاه(دانشسرا)،باکتاب وسیاست آشناواین آشنایی به هنگام رستاخیزسیاهکل دراواثرمهمی بجای گذاشت که منجربه دستگیریش شد...در21بهمن50حدودساعت5/12پس ازگشتن خانه مراباخودبه کمیته بردند...باتزریق چندآمپول اورامنگ کردند...شخص هیکل داری بنام پرویز،زنم را جلوی کمیته بمن نشان دادوگفت اگرآنچه راکه می گویم انجام ندهی زنت رامی آوریم تو،ومتعاقبش شنیع ترین ووقیحانه ترین کلمات رابرزبان راند،که قلم ازنوشتن شرم دارد...سرانجام بدون آنکه بدرستی وبه عاقبت ونتیجه این خیمه شب بازی ننگین فکری کرده باشم،باتائید خویش،برعهده گرفتن آن ره مسخره درخمیه شب بازی وقاحت مقام امنیتی رضادهم وپس رضادادم وننگ...برای فرارازآلودگی هاوتبلیغ علنی تصمیم به رفتن به خارج ازکشوررامی گیرد...به آمریکارفتم.ودرتیم های آمریکایی فوتبال بازی کردم.مسابقات جهانی فوتبال آرژانتین پیش آمدواین فرصت مناسبی بودکه من ماهیت رژیم رابرملا سازم و10روزقبل ازمسابقات دریک مصاحبه تلویزیونی مطالبی علیه رژیم عنوان کردم...»
15بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
«گاردصنعت نفت باساواک رابطه ندارد».
19بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
دکترسیدرحمت اله پیرحقانی:
«پزشکی قانونی شعبه ای از ساواک بود».
17بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
مقاله اردشیرلارودی درموردقلیچ خانی:پرویز آمده است برای جبران آن«خطا»:
«...تختی هم ازدست شاه بازوبندپهلوانی گرفت.روزبه نیزدردوران جوانی وآن روزهاکه خوب نمی دانست چه باید بکندکارهایی کرده است.برادران رضایی وخواهرش نیزکارهایی کرده اندکه هرجوانی ونوجوانی می کند.دعواباهمسالان وکارهای دیگر .جزنی،صفائی،پویان،سعیدمحسن،حنیف نژادوتماشهداکه افتخارملت مابه شمارمی روند،نیزکارهایی که شباهتی به کارهای زمان بلوغ فکری  شان نداشت کرده اند،اما به این ترتیب وبااین دلایل نمی توان آنهراضدانقلابی ویامعمولی وسربهوادانست.آن عکس هم که ازپرویزچاپ شد وآرم تاج رابرسینه اونشان می داد،مثل همه ی چیزهاست.یک واقعیت دیگر ازگذشته که ارتباطی به بسیاری از مسائل مهم ندارد...».
24بهمن ماه1357روزنامه آیندگان
شورای سردبیری آیندگان:
«دربرنامه خبری تلویزیون دی شب فیلمی ارمصاحبه باارتشبدنصیری نشان دادندکه بسیارنامعقول بود.مردی راکه ازنوک هرناخنش یک جوی خون جاریست درهیات مظلومی مجروح که قدرت حرف زدن نداشت زیرسوال هایی گرفته بودندکه همه ابتدایی بودوپرده از هیچ جنایتی ازجنایات ساواک وارتش آن خبری داشت.اگرملت انقلاب کردوساواک رانابود کردبخاطروحشی پری وجنایات بی حساب آن بود.امابانمایش این طرز برخوردبایک مجرم یامتهم حتی این دژخیم دیوسیرت درشان انقلاب نیست.نصیجت کنیدکه این نوع عنان گسیختگی هارا به حساب انقلاب نگذاردیودرسطح جهانی علیه انقلاب ایران تبلیغ نکنند..».


ahmat haya_Ağlama Diyarbakır __________احمد کایا گریه نکن دیاربکر

Israeli military trains, fires shells near homes of Kh. a-Ras al-Ahmar, northern Jordan Valley

Published: 
 9 Feb 2016
In mid-January 2016, Civil Administration (CA) officials notified 24 Palestinian families in two northern Jordan Valley communities that they would have to vacate their homes for many hours at the end of the month, as the military ostensibly needed to conduct training in the area. The residents under evacuation orders were ten families from Khirbet a-Ras al-Ahmar, which lies east of the town of Tammun. The community numbers 120 members, about half of them minors. Some residents of the community were temporarily displaced eight times during 2015, for the same alleged reason. Fourteen families from Ibziq, located near Tubas and numbering 250 members, almost half of them minors, were also told to temporarily vacate their homes. Some families in the community live at the site only part of the year. Residents of this community were also temporarily displaced eight times during 2015, for the same alleged reason. These repeated displacements forced the families, including youngsters, to leave their homes on short notice for extended periods of time and remain without adequate shelter in severe weather conditions.
Military tanks in fields cultivated by the community, partially seen in the top-left corner. Photo by ‘Aref Daraghmeh, B'Tselem, 27 Jan. 2016
Military tanks in fields cultivated by the community, partially seen in the top-left corner. Photo by ‘Aref Daraghmeh, B'Tselem, 27 Jan. 2016
This time, due to extreme cold and strong winds on the scheduled dates, the military informed the communities via the Palestinian DCO that they would not be required to leave their homes, but that the training would go ahead as planned. According to B'Tselem’s documentation, on Wednesday, 27 January 2016, a significant military force including tanks and other vehicles arrived at farmland belonging to Khirbet a-Ras al-Ahmar. Part of the force positioned itself only some 100 meters away from community dwellings and fired into the distance. The shelling so close to the tents caused panic in the community, particularly among the children. Residents also feared the military would leave duds close to the tents and that the shooting would start fires in nearby fields, as had been the case in previous training sessions conducted in the area. After the training ended, members of the community told B'Tselem that the tanks and other vehicles had caused severe damage to their crops by driving over them.
In a testimony given on 1 Feb., Lutfi Bani ‘Odeh, who lives with his wife and 11 children in the community, told B'Tselem field-researcher ‘Aref Daraghmeh what happened that day:
Lutfi Bani ‘Odeh. Photo by ‘Aref Daraghmeh, B'Tselem.We got orders to vacate our homes on 26 and 27 January. The military had decided to evacuate families in western Khirbet a-Ras al-Ahmar, but because of the severe weather, the Palestinian DCO and various organizations intervened and the evacuation was called off. Despite this, soldiers parked their tanks close to our homes and did not let us access the grazing pastures nearby. Dozens of tanks fired near our houses and our neighbors’ houses. The noise was deafening. Our children really panicked, and we were afraid we’d get hit by a shell. The minutes passing felt like eternity. There were dozens of tanks and hundreds of soldiers here. They damaged the land and ruined everything. They destroyed the road that leads to the community, too.
It was like a war. They fired shells everywhere and destroyed the area. We’re still afraid of the duds they left behind. It’s scary, especially in the fields, where you can’t see the duds, and touching them can be lethal. We’re especially worried about the children, because they don’t know how to identify the duds and keep away from them. The military trains all over the place here. They want to push us out of our land. This is our land. We have no other source of income except herding. We live here so we can feed our children. We want to live in peace.
Israel’s policy in the Jordan Valley turns vast areas into military training fields and the Palestinians living there into unwilling extras on this set. As the occupying power in the West Bank, Israel may not use the occupied territory for general military purposes, such as training for war or routine military training. Displacing residents to make way for training also defies international humanitarian law, which allows the occupying power to take action in the occupied territory for two reasons only – to benefit the local population, or to meet imperative military needs connected to the operations in the occupied territory.
Additionally, training grounds are selectively chosen. Training never takes place close to settlements in the Jordan Valley or to lands that have been transferred to their control, nor in a manner that might put settlers in danger or disrupt their lives. Settlers have never been forced to vacate their homes to allow the military to train. No official has ever explained how training grounds are chosen, but the apparent selectiveness uncovers the motivation behind it – dispossession.
 Military tanks in fields cultivated by the community. Photo by ‘Aref Daraghmeh, B'Tselem, 27 Jan. 2016Military tanks in fields cultivated by the community. Photo by ‘Aref Daraghmeh, B'Tselem, 27 Jan. 2016 
An examination of Israel’s policy in the Jordan Valley over the years shows that military training and closed military zone orders have been systematically used as part of a policy to harass residents of Jordan Valley communities and make their lives in the area difficult, in an effort to reduce Palestinian presence in Area C.
Israel must immediately cease use of the occupied Jordan Valley as a military training ground, including forced temporary displacements of communities for this purpose and all other measures taken in an attempt to force Palestinian residents of the Jordan Valley out of the area.

سکانداران اين کشتی سوراخ شده مشتی خائن و وطنفروش هستند۰


BILLIONS STOLEN BY IRANIAN REGIME AND HIDDEN OVERSEAS! More than 60 members of the Ira!اسامی دزدان رژيم ولی فقيه در خارج

BILLIONS STOLEN BY IRANIAN REGIME AND HIDDEN OVERSEAS!

اسامی دزدان رژيم ولی فقيه در خارج

BILLIONS STOLEN BY IRANIAN REGIME AND HIDDEN OVERSEAS!

More than 60 members of the Iranian Regime have been exposed by internet activists as having stolen money  from the people of Iran. This money is now being held as billions of dollars, British pounds and Euros in banks outside Iran. It amounts to more than :

  • ONE BILLION US DOLLARS
  • 4 BILLION EUROS
  • 1 BILLION POUNDS STERLING

The full list contains names of some of the most prominent members of the Regime, including Speaker/Leader of the Parliament, Ali Larianji (16 milloin US dollars and 297 million Euros) and Mesbaah Yazdi (Spiritual/religious adviser to Supreme Leader Khamenei's son, and one of the most vocal mullahs in the country calling for harsh retribution against peaceful protestors) who has a total of 137 million US dollars, 110 million Euros and 65 million UK pounds stashed around the World.

The full list of the money that has been traced so far is given below. The information comes from a highly-respected and credible source who has a highly-placed role within the banking industry in the Middle East. For obvious reasons, his/her identity  must remain protected.

Gholam Hossein Elham :  55.7 million USD
  • 25m  USD in Dubai
  • 13m USD in Turkey
  • 17m USD in Switzerland
  • 0.7m USD in Beirut

S.H. Panahian: 11 million USD; 4 million Euros
  • 11m USD in the Islamic Bank of Sharjeh
  • 4m Euros in Malaysia

Masoud Kazemi:  49.2 million USD
  • 45m Euros in Germany
  • 4.2m USD in Dubai

Ali Hashemi Bahramani: 28.2 million USD;    11 million Euros
  • 5.2m USD in Kuwait
  • 11m Euros in Belgium
  • 23m USD in Dubai
  • An unknown amount in Switzerland

Mohamad Mohamadi: 29 million USD;  8 million Euros
  • 12m USD in Dubai
  • 17m USD in Kuwait
  • 8m Euros in Turkey

Mehdi Ahmadi Nejad: 44 million USD;  63 million Euros
  • 18m Euros in Belgium
  • 45m Euros in Switzerland
  • 44m USD in the Islamic bank at Sharjeh

Naziyeh Khamenehiee : 7 million USD;  65 million Euros, £122 million sterling
  • 7m USD in Turkey
  • 65m Euros in Germany
  • 122m pounds sterling in Great Britain

Sadegh Mahsouli: 24 million USD;  17 million Euros
  • 14m Euros in the United Arab Emirates
  • 24m USD in Turkey
  • 3m Euros in Malaysia

Mojtaba Khameneiee: 766 million USD; 2.2 BILLION Euros; £1 BILLION sterling; +
  • 1 Billion pounds sterling in Great Britain (this has been blocked)
  • 2.2 Billion Euros in Germany
  • 766m USD in Qatar
  • An unknown amount in Switzerland

Hossein Ma`adi khah: 22 million USD; 45 million Euros
  • 15m USD in Kuwait
  • 45m Euros in Austria
  • 7m USD in the United Arab Emirates

Isa Kalantari: 1.2 million USD;  3.2 million Euros
  • 3.2m Euros in Belgium
  • 1.2m USD in Italy

Hossein Taeb: 122 million USD; 42 million Euros
  • 122m USD in the United Arab Emirates
  • 42m Euros in Italy

Masoud Hajarian Kashani: 105.7 million USD
  • 92m USD in Austria
  • 13.7m USD in Qatar

Sardar Ahmad Vahidi: 219 million USD
  • 32m USD in the United Arab Emirates
  • 65m USD in Turkey
  • 122m USD in Germany (this has been blocked)

Abas Kadkhodaiee: 39.1 million USD; 2.5 million Euros
  • 2.5m EU in Italy
  • 7.1m USD in Kuwait
  • 32m USD in Dubai

Mojtaba Mesbaah Yazdi: 405 million USD;  55 million Euros
  • 184m USD in Dubai
  • 221m USD in the Alnakhl Corporation
  • 55m Euros in Spain

Ali Mesbaah Yazdi 137 million USD;  110 million Euros;  £65 million sterling
  • 45m USD in the United Arab Emirates
  • 17m USD in Turkey
  • 65m Pounds sterling in Barclays Bank, Great Britain
  • 75m USD in South Africa
  • 110m Euros in Germany

Hessin Firouz Abadi: 505 million USD
  • 320m USD in Malaysia
  • 65m USD in the United Arab Emirates
  • 103m USD in Kuwait
  • 17m USD in Turkey
  • Unknown amount in account in Switzerland

Parviz Fatah: 38 million USD;  5.2 million Euros
  • 16m USD in Turkey
  • 5.2m Euros in Turkey
  • 22m USD in Switzerland

Hassan Shajooni: 124.7 million USD
  • 66.5m USD in Dubai
  • 39m USD in Kuwait
  • 11.2m USD in Beruit
  • 8m USD in Malaysia

H Asgar Oladi: 853 million USD;  120 million Euros
  • 172m USD in Belgium
  • 120m Euros in Germany
  • 420m USD in the Alnakhl Company
  • 42m USD in Turkey
  • 219m USD in Malaysia
  • Unknown amount in a secret bank account in Switzerland

Hossein Jannati: 470 USD
  • 288m USD in Dubai
  • An unknown amount in a bank in Turkey which has been guaranteed for 200m USD
  • 150m USD in Japan
  • 32m USD in Malaysia

Sakineh Khamenehie: 151 million USD
  • 25m USD at Malaysia
  • 14m USD in Qatar
  • 112m USD in Dubai

Esfandyar Rahim Mashaiee: 78.2 million USD
  • 5.2m Euros in Germany
  • 32m Euros in Italy
  • 41m USD in Dubai

H Mohamadi Araghi: 50.8 million USD;  56 million Euros
  • 48.4m USD in Dubai
  • 2.4m USD in Beirut
  • 56m Euros in Spain

Ali Akbar Velayati: 300 million USD;  6 million Euros
  • 244m USD in Germany
  • 6m Euros in Austria
  • 56m USD in Malaysia

Mohamad Mohamadi Reyshahri : 410 million USD;  43 million Euros
  • 241m USD in the Alnakhl Company
  • 121m USD in Dubai
  • 48m USD in Germany
  • 43m Euros in Italy

Mohsen Hashemi Bahramani: 35 million USD;  65 million Euros
  • 35m USD in the United Arab Emirates
  • 65m Euros in Belgium

Masoomeh Hashemi Samareh: 16.9 million USD
  • 11m USD in Qatar
  • 5.9m USD in Malaysia

Ali Larijani: 16 million USD;  297 million Euros
  • 185m Euros in Austria
  • 16m USD in the United Arab Emirates
  • 112m Euros in Malaysia

Abas Akhondi: 14.2 million USD
  • 9m USD in the United Arab Emirates
  • 5.2m USD in the Bank of Beruit

Mohsen Rafighdoust: 265 million USD
  • 129m USD in Belgium
  • 44m USD in Kuwait
  • 92m USD in Malaysia

Hamid Hosseini: 30 million USD;  82 million Euros
  • 30m USD in Malaysia
  • 82m Euros in Spain

Mohamad Hosseini: 24 million USD;  £11 million sterling
  • 14m USD in the United Arab Emirates
  • 7m USD in Kuwait
  • 3m USD in Turkey
  • 11m Pounds Sterling in Great Britain

Mahmoud Hosseini: 14.6 million USD
  • 3.2m USD in Turkey
  • 11.4m USD in Kuwait

Mojtaba Hashemi Samareh: 200 million USD;  28 million Euros
  • 28m Euros in Spain
  • 76m USD in the United Arab Emirates
  • 124m USD in Malaysia

Kamran Daneshjou: 7.2 million USD;  76 million Euros
  • 76m Euros in Austria
  • 7.2m USD in Malaysia

Ahmad Reza Radan : 284 million USD
  • 98m USD in the United Arab Emirates
  • 65m USD in Kuwait
  • 121m USD in South Africa

Yadollah Javani: 27 million USD;  23 million Euros
  • 22m USD in United Arab Emirates
  • 5m USD in India
  • 23m Euros in Portugal

Gholam Reza Fayaz: 105.9 million USD
  • 65m USD in Malaysia
  • 40.9m USD in Kuwait

Ali Reza Fayaz: 23 million USD;  24 million Euros
  • 23m USD in the United Arab Emirates
  • 17m Euros in Turkey
  • 7m Euros in Italy

Ali Mobasheri: 61 million USD;  12 million Euros
  • 12m Euros in Belgium
  • 19m USD in Malaysia
  • 42m USD in Kuwait

Mohamad Naghdi: 90 million USD;  142 million Euros
  • 142m Euros in the United Arab Emirates
  • 24m USD in the United Arab Emirates
  • 66m USD in Malaysia

Farhad Daneshjou: 7.9 million USD
  • 2.3m USD in the United Arab Emirates
  • 5.6m USD in Turkey

Khosro Daneshjou: 18 million USD
  • 11m USD in Turkey
  • 7m USD in the Czech Republic

Hamid Hosseini: 32.2 million USD
  • 4.2m USD in Malaysia
  • 28m USD in the United Arab Emirates

Mohamad Bagher Kharazi: 248 million USD
  • 120m USD in Lebanon
  • 86m USD in the United Arab Emirates
  • 42m USD in Barclays Bank,  South Africa

Mehdi Hashemi Samareh: 49.7 million USD
  • 5.7m USD in Turkey
  • 44m USD in Kuwait

Hamid Rasay: 76 million USD;  32 million Euro;  £18 million sterling
  • 62m USD in Hungry
  • 32m Euros in Germany
  • 18m Pounds Sterling in Great Britain
  • 14m USD in the United Arab Emirates

Hossein Mousavi Ardebili: 163 million USA
  • 21m USD in Kuwait
  • 110m USD in the United Arab Emirates
  • 32m USD in Malaysia

Ali Mobasheri: 22.4 million USD;  7 million Euros
  • 7m Euros in Austria
  • 22.4m USD in the United Arab Emirates

Hossein Shariat Madari: 1.035 BILLION USD;  65 million Euros
  • 225m USD in the United Arab Emirates
  • 54m USD in the Alnakhl Company
  • 65m Euros in HSBC Bank, Great Britain
  • 156m USD in Malaysia
  • 600m USD in St. Petersburg Bank, Russia

Hossein Shahmoradi: 127 million USD
  • 56m USD in the United Arab Emirates
  • 64m USD in Malaysia
  • 7m USD in India

Kamran Daneshjou: 67 million USD
  • 24m USD in Japan
  • 43m USD in Malaysia

Davoud Ahmadi Nezhad: 63 million USD;  48 million Euros
  • 55m USD in the United Arab Emirates
  • 48m Euros in the United Arab Emirates
  • 8m USD in the St. Petersburg Bank, Russia

Abdollah Araghi: 287 million USD
  • 84m USD in the United Arab Emirates
  • 127m USD in The Lebanon
  • 76m USD in Malaysia
  • An unknown amount in a secret account in Switzerland

Baha-odin Hosseini Hashemi: 125 million USD
  • 45m USD in the United Arab Emirates
  • 80m USD in Malaysia

Mohi Odin Fazel Harandi: 97 million USD
  • 52m USD in Oman
  • 45m USD in Saudi Arabia

Ahmad Jannati: 652 million USD;  450 Euros
  • 450m Euros in Belgium
  • 143m USD in the Alnakhl Company
  • 124m USD in the United Arab Emirates
  • 267m USD in Malaysia
  • 118m USD in South Africa
  • An unknown amount in a secret account in Switzerland

Ali Janati: 190 million USD;  55 million Euros
  • 35m USD in the United Arab Emirates
  • 155m USD in Turkey
  • 55m Euros in Germany
  • An unknown amount in a secret account in Switzerland

Hossein Safar Harandi: 58 million USD
  • 38m USD in the United Arab Emirates
  • 20m USD in Malaysia
  • An unknown amount in a secret account in Turkey

Morteza Rafighdoust: 120 million Euros
  • 120m Euros in Germany
  • An unknown amount in a secret account in Switzerland

M H Parsa: 55 million USD
  • 43m USD  in Turkey
  • 12m USD in Malaysia

Fatemeh Asgar Oladi: 59 million USD
  • 43m USD in Qatar
  • 16m USD in Turkey

Ali Akbar Mohtashemi: 410 million USD
  • 125m USD in Sharjeh
  • 85m USD in Kuwait
  • 200m USD in Malaysia
  • An unknown amount in a secret account in Switzerland

Yaser Bahramani Hashemi: 14 million USD;  24 million Euros
  • 22m Euros in Germany
  • 12m Euros in Austria
  • 14m USD in the United Arab Emirates

Gholam Ali Haddad Adel : 57.4 USD
  • 12m USD in Turkey
  • 2.4m USD in Malaysia
  • 43m USD in the United Arab Emirates