۱۳۹۲ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

نه عكس دستجمي وجود دارد و نه عكاسي سفارش داده شده!

نه عكس دستجمي وجود دارد و نه عكاسي سفارش داده شده!
کريم قصيم
هموطنان عزيز, همراهان گرامي سابق, مسئولان محترم شوراي ملي مقاومت,
ديروز درصفحه فيسبوك من (قصيم), درپاسخ به هَجمه علني عده اي  كه (دستجمي و به صورت يكنواخت! هدايت شده؟) ضمن يكسري پيشداري و تندي ترجيح مي دادند به جاي مطالعه و بررسي متن ِ استعفاء , ما را بي رحمانه و بي ادبانه مورد «استيضاح »وجنگ رواني قراردهند - و از جمله راجع به يك مسأله نامربوط به ما , آنهم درفضاي مجازي وعلني , با اعمال فشارشديد, توهين آميز و مكرر - طلب موضعگيري كنند, چند سطر زير را نوشتم , كه رسانه هاي ديگر نيز به خواست خود از روي فيسبوك منتقل به صفحه خود كردند:
 «بار ديگر تكرار مي كنم ما تمام فعاليتهاي گشتاپوي رژيم را هميشه رد كرده و مي كنيم, از هر پروژه اي كه اثباتاً بدانيم رژيم پشت آنست با نهايت قاطعيت دوري كرده عاملان آن , سياست و مجريان آن را محكوم مي كنيم. اما نمي توانيم به صرف مهر زدن فوري به كسي , بلافاصله آن كس و نوشته هايش را متعلق به وزارت اطلاعات بشماريم. مجاهدين بايد رك و روشن اسناد و مدارك وابستگي افراد به دشمن ضد بشري را ارائه و اثبات كنند. همين طوري مجاز نيستند به هر كس كه سئوالي دارد و مشكلي را مطرح مي كند برچسب رژيمي و وزارت اطلاعاتي بزنند.»
امروز, با انتشار نامه خانم اكرم حبيب خاني به كميسرعالي حقوق بشر, خبرحيات و حضور ايشان نزد مجاهدين درعراق به اطلاع عموم رسيد. معلوم شد كه اين نوع «گره ها» را مي شود از يك راه درست و ساده , بايك نامه به مقام حقوق بشري «به دست باز كرد». اين كارنيك را مي شد ده روز پيشترانجام داد و نيازي به غلغله مشاجرات و....نبود. ما اين اقدام درست را بدون مداخله درمحتوايش تحسين مي كنيم, آنرا يك روش مثبت , سريع و رسمي جهت تكذيب و تأييد هرمسأله مورد ادعا, يا شايعه پراكني ناگزير يا ناروا مي دانيم . مسئولان مجاهدين و شورا را درموارد ديگر نيز به كاربرد چنين روش, همچنين تكذيب اين و آن مدعا , و همين طور پذيرش  صميمانه و آرام اشتباهات احتمالي درپيشگاه افكارعمومي فرامي خوانيم. اين رويكرد درست و معمول دردموكراسيها موجب گشايش گره ها و كاهش تنشها مي شود و معمولاً در موارد مذكورهيچ نيازي به «دندان» تبليغات و زحمت دادگاه نيست. رحمت شفافيّت خود مشگل گشاست.
نكته ديگر: كاش نشست اخير شوراي ملي مقاومت نيز از همين رويه منطقي بهره
 گرفته بود  و در بيانيه مورخ 17 خردا خود برچسبهايي چون «شناعت, شقاوت , خيانت ...» را نسبت به عمل استعفاي مشروع, معمولي و قانوني ما به كارنمي گرفت.... در شأن «تنها آلترناتيو» نبوده و نيست كه يك استعفاي پاك , نيك انديشانه و روشن را به چنين القابي مزين كند و فضاي افكار عمومي را با كلمات نكوهيده, نابجا و دشمن شادكن آلوده كند. البته ما وضعيت اضطراي دوستان مسئول را مي فهميم كه در تنگناي پاسخ به مفاد استعفاء , شتابزده دست به چنين اعمال نسنجيده و زشتي زده اند. ولي باوركنيد, برغم خاك پاشيدن و دودودم بيانيه, افكارعمومي صحيح را ازسقيم باز مي شناسد , درهمين چند روز متوجه كنه مسائل شده است.  بنابراين از همين اشتباه صدور و لشگركشي امضاها نيز مي توان درس گرفت , هوشيارانه عطف عنان كرد و به راه حق و انصاف بازگشت....دونمونه را بايد به اطلاع مباركشان برسانيم: دوستاني بيانيه مذكوررا خوانده بودند , بيانيه اي كه به هيچ وجه متن و دلائل استعفاي ما را مدنظرو پاسخگويي قرار نداده بود. دونفر ازاين دوستان, چكيده ارزيابيشان را چنين ابراز كردند: يكي گفت: « ازكوزه همان تراود كه در اوست », رفيق قديمي ديگر (با تجربه طولاني,محبوب و مورد احترام خاصّ زندانيان سياسي) توجه داد كه : «اين نوشته(بيانيه شورا) به جاي جواب به شما, مثل ايراد اتهام هنگام بازجويي است , بدانيد شما هرحرفي بزنيد طرف سر حرف شما مي چسبد و بحث را به جاهاي ديگر مي كشد.... در اين بين اصل قضيه – يعني مفاد و دلائل شما در متن استعفايتان گم مي شود...». ..بگذريم.
و اما نكته آخر: امروز بيستم خرداد 92, در رابطه  با مسأله خانم حبيب خاني , آقاي اسماعيل يغمايي درنامه امروزشان جمله زيررا نوشته اند:
 «من نیز   در کنار مصداقی، اقبال، دکتر قصیم وروحانی ایستاده ام و منتظرمعرفی  نفرات بعدی از «پرسنلی وزارت اطلاعات در فرنگستان» هستیم.»!
ازخواندن اين عبارت متعجب و متأسفيم. از ديد واطلاع خودمان لازم مي دانيم صريحاً اينهماني مذكور را تكذيب كنيم.
 ما درچنين «انتظاري» نه حضور داريم و نه هم نظريم. وجود چنين «عكس دستجمي با آقايان» را نيزصريحاً ولي محترمانه تكذيب مي كنيم. مايل نبوده و نيستيم در مشاجرات ريشه دار و عمدتاً مربوط به روابط دروني و تو درتوي مسلمانان ديروز و امروز و آداب و رسوم و روشهاي آنها مداخله كنيم.
اصلاً همين تمايل و خط  مداخله دادن امورسازمان مجاهدين و فعاليتهاي سياسي شورا از جمله دلائل مهم استعفاي ما بوده است و اين كه – بدون سند و مدرك – نبايد چيزي را , حتي «عكسي» را , به اين و آن فرد و ساختارو سازمان «سنجاق» كرد! آن عبارت را آقاي يغمايي به ميل خويش نوشته, گرچه انتشارش گناه كبيره اي نيست, ولي كار درستي نكرده و ما بي خبر بوده ايم.
بنابراين , جهت اطلاع افكار عمومي و راحتي خيال مخاطبانمان تكرارمي كنيم نه همچو عكس دستجمي وجود دارد و نه حتي از جانب ما عكاسي سفارش داده شده است!
بيستم خرداد 92 , محمدرضا روحاني      كريم قصيم
 

هیچ نظری موجود نیست: