۱۳۸۷ فروردین ۲۳, جمعه

به گونه ای می نوسم که دل ِ تنگم می خواهداز: محمد ايل بيگي

"محمد ايل بيگي" از نادر كساني است كه بدون هيچ باج دادني هرآنچه از واقعيت
ميداند پوست كنده در اختيار مخاطبان خويش قرار ميدهد, گيرم با اين نوشتار
بر تعداد اضداد خويش ميافزايد, ولي او را باكي نيست, آب از سرش خيلي وقت
است ,كه گذشته است.ما " محمد "را با اين ويژه گي هايش دوست داريم.
"باز آفريني واقعيت ها"
چهارشنبه 21 فروردين87 - 9 آوريل 08

ببنديد "دکان ِ فدائی"گری ِ تانرا !
از آنجائی که اين نوشته تنها در سايت ِ شخصی ام ("روزانه ها...") می آيد و آنرا به هيچ سايتی نمی فرستم تا داد ِشان از "بی حرمتی کلامِ" برآيد ، پس :
به گونه ای می نوسم که دل ِ تنگم می خواهد (حتی اگر کسانی آنرا "عفت و حرمت ِ کلام" را نگه ندار بيابند و فحاش و... (چه ديگر می توانم اضافه کنم تا دل ِشان را خوشتر کرده باشم ؟!) ؛
"علمی گو"ومنطبق بر "اصول ، اسلوب و داده ها"ی علمی نخواهد بود - و "چنگی" نخواهد زد به دل ِ "تازه دکتر"*1 های ِ چند سازمان سياسی - که در نوشته هاي ِ شان انگاره ترجمهء تحت اللفظی می کنند . بهرحال ، من ِ تنها به اکابر رفته، چندان سر از آنها در نمی آورم ؛
بروم سر ِ اصل ِ مطلب :
من نمی دانم که از چه رو آنانی که به "اکثريتی" (هردو جناح ِ "چپ" و "راست ِ" شان - هردو ، بدون ِ گيومه ، راست) ، معروف اند ، هنوز که هنوز است، از نام ِ "فدائی" استفاده می کنند؟ اينان که صريحا می گويند :

هیچ نظری موجود نیست: