۱۳۹۰ آبان ۱۱, چهارشنبه

اولین قربانی جنگ ،حقیقت است !


مجيد مشيدي
سرانجام پس از هشت ماه تهاجم ناتو به لیبی در روز بیستم و یکم اکتبر با ترور قذافی، جنگ در این کشور فعلا پایان یافته است. لیبی قربانی خواسته های سیاسی و اقتصادی غرب شد ،بدون شک کشورهای غربی از تبعات سیاسی و اجتماعی آن  گریزی نخواهند داشت. جنایت در این مدت علیه مردم لیبی بر هیچ کس پوشیده نیست جنایتی که رسانه های تحت کنترل سرمایه ، تمام جنایت و کشتار را سانسور نمودند و روزنامه نگاران حاضر در صحنه در مقابل تمام فجایع ، هدفمند سکوت کردند .  Thierry Meyssan  روشنفکر فرانسوی و رئیس مرکز علوم سیاسی (Réseau Voltaire"  (1 " در مصاحبه با تلویزیون سوریه از مشاهدات خود در لیبی (2 )  می گوید:  " من شاهد ارتکاب جنایت از سوی کسانی بودم که آنها را «شورشیان» می نامیدند. اما در واقعیت امر، آنها شورشی نبودند. آنها عمدتاًَ مزدوران خارجی بودند. شمار لیبیایی های مسلح مخالف قذافی بیش از اندازه کم بود. بخش اصلی جنگجویان را مزدوران مسلح به سلاحهای آمریکایی و اسرائیلی تشکیل می دادند. افزون بر این، حضور القاعده نیز بسیار چشمگیر بود. در لیبی قبلاًَ هم گروه متنفذ القاعده که جنگجو به عراق می فرستاد، حضور داشت. آنها طرفداران حداکثر خشونت هستند. زمانیکه آنها، دقیق تر بگوئیم بدنبال حمله ناتو، جنگجویان القاعده به روستاها هجوم می بردند، تحت تأثیر مواد مخدر، جنایات هولناکی را مرتکب می شدند. آنها، بمنظور ایجاد فضای هر چه گسترده تر رعب و وحشت، سر مردان و پستانهای زنان را در انظار عمومی می بریدند. آنها، برای گسترش حوزه نفوذ کمیته متشکله در بنغازی، مردم را وادار به فرار می کردند. از جمعیت تقریباًَ ۶ میلیون نفری لیبی، در حدود ٢ میلیون نفر، از خانه و کاشانه خود فرار کردند. " او در رابطه با خبرنگاران حاضر در لیبی می گوید:" در باره فعالیت خبرنگاران خارجی در لیبی من فقط این را می توانم بگویم، همه آنها دروغ گفتند. اینها، خبرنگاران کانالهای عظیم بی بی سی، سی ان ان، فرانسه ٢۴ و تلویزیون فرانسه بودند. معمولاًََ تیمهای تلویزیونی مرکب از دو نفر- خبرنگار و اوپراتور اجازه فعالیت می گیرند. اما در اینجا، تیمهای سه، چهار و در مواردی تا هفت نفر آمده بودند و معلوم بود که آنها خبرنگار نیستند. ماشینهای پر از آدمهای ورزیده با کارت خبرنگاری می آمدند که معلوم بود نظامیان خوب آموزش دیده ای هستند. من شاهد بودم که آنها دروغ می ساختند. در دولت لیبی بحث شدیدی در باره اینکه با این آدمها چه کار کنند، در گرفت. " او ادامه می دهد :  " زمانی که ما مسئله واقعی خبرنگار بودن یا نبودن آنها را مورد بحث قرار دادیم، من در اینترنت بدنبال هویت آنها گشتم، معلوم شد که خبرنگاران واقعی، فقط کسانی بودند که در جلو دوربین ظاهر می شدند و بقیه آنها نظامی هستند. زمانی هم سازمان مخفی لیبی در صدد کنترل پست الکترونیکی همه خبرنگاران مشغول در مرکز مطبوعاتی برآمد، به اسناد غیرقابل تصوری دست یافت. به این ترتیب که حتی خبرنگاران واقعی هم در ارتباط با ام آی ۶ ( انگلیس )، سازمان جاسوسی فرانسه و موساد کار می کردند. یعنی، همه آنها جاسوس بودند. پلیس مخفی لیبی به اسناد تکاندهنده ای دست یافت. اینها چیزی غیر از کتابهای آموزش نظامی، چاپ کمپانی نظامی خصوصی «Aegis» نبودند. معلوم شد که همه این «خبرنگاران» نماینده یک سازمان بودند و با هم کار می کردند. در این کتابها، از جمله گفته می شود: سه ساعت قبل از آن که آمریکاییها حمله برای ویران کردن طرابلس را آغاز کنند، همه خبرنگاران باید از شهر خارج شوند و گر نه، قذافی می تواند آنها را به گروگان بگیرد. برنامه تخلیه نیز دقیق طراحی شده بود و نشان می داد که «Aegis» در طرابلس پایگاهی دارد که از کمکهای سازمان امنیت ترکیه استفاده می کند. لیست همه خبرنگارانی که باید به بندر و از آنجا به کشتی ناتو منتقل می شدند و همچنین، انجام همه این کارها در مدت سه ساعت قبل از آغاز حملات سرتاسری بر طرابلس، دقیقاًَ تنظیم شده بود. کانال الجزیره، میدان الخضراء و میدان باب العزیزیه طرابلس را در یکی از استودیوهای خود در قطر شبیه سازی کرد. پس از آن ناتو بمباران شهر را آغاز کردند. این بمبارانها، سیل آتش بود که همه جا را ویران کرد، دو روز تمام زمین می لرزید و الجزیره در یکسری تصاویر استودیوئی «شورشیان» را در میدان الخضراء نشان می داد… پس از فاش شده این ریاکاری، رئیس «شورای انتقالی» شورشیان، انتشار این تصاویر را یک «ترفند جنگی» اعلام کرد."
او در رابطه کشتار مردم لیبی  چنین می گوید :" در یکی از شهرهای کوچک لیبی، کشتار جمعی اتفاق افتاد. این شهرک در تپه ای واقع بود و نیروهای ناتو برای تأمین حرکت آزاد «شورشیان» باید آن را حذف می کردند. بالاخره، در اثر چندین بار بمبارانهای شدید، این شهرک را با خاک یکسان نموده و از روی نقشه پاک کردند. دولت لیبی این حادثه را جنایت جنگی اعلام کرد. مقامات ناتو ضمن تأکید بر ادعای خود مبنی در دست داشتن اطلاعات دقیق از موضعگیری نظامیان در آنجا، از در انکار برآمدند. لیبیائیها با مراجعه به همه خبرنگاران در مرکز مطبوعاتی، حضور آنها در محل حادثه و مشاهده اصل واقعیت را خواهش کردند. هنگامی که خبرنگاران به آنجا رسیدند، چیزی جز کشتارگاه واقعی ندیدند. همه جای این شهر با خاک یکسان شده و پر از اجساد تکه- تکه شده انسان بود. آنوقت این خبرنگاران، برای کسب تکلیف، حادثه را بوسیله تلفنهای همراه به اطلاع ستاد ناتو در بروکسل رساندند و افسران ناتو این متن را به آنها دیکته کردند: «باید گفته شود که اینجا محل تجمع نظامیان بوده و در عین حال، عده ای غیرنظامی بطور اتفاقی در آنجا بوده اند که هیچ کس از حضور آنها خبر نداشت»… همه اینها بمعنی اتخاذ تدابیری برای تولید دروغ بود. "
شاهد هستیم که در نهایت ناتو به تحریف وقایع و سکوت نتوانستند افکار عمومی جهان را در خواب نگه دارند.  استقرار گسترده مسئولین امنیتی و نظامی کشورهای غربی ، جز آن که لیبی را در مسیر تفرقه و چند پارچگی و جنگ قبایلی سوق دهد، مطلوبیت دیگری در پی ندارد. بگذارید مدعیان حقوق بشر و دموکراسی، شعارهایشان را در میان خرابه های لیبی و ویرانه های  آن فریاد کنند و دل خوش باشند، و حاکمان جدید قدرت به بهای حاکمیتی دو روزه ،نان در کاسه خون و اشک و آه فرزندان و مادران لیبیائی زنند و بر تلی از ویرانه ها ،خانه بسازند و جشن پیروزی برپا کنند.
هشت ماه بمباران بلاوقفه جنگنده های ناتو که شبانه روز تمام زیرساخت های لیبی را مورد هدف قرار دادند و تماما نابود شد. ترور قدافی و قتل عام طرفدارانش ، نشان از آغاز دوره جدید از ماجراجوی غرب در جهان است. در تهاجم ناتو به لیبی هزاران نفر کشته و مجروح شدند و صدها بار این کشور توسط نیروهای ناتو مباران شد. همیشه گذشت زمان تجربیاتی ارزشمند را خلق می کند که با شکل گیری دوره های متفاوت، به خصوص در مواقع بحرانی، این تجربه ها رنگی ویژه و نقشی حیاتی می یابند. آیا اپوزیسیون ما می داند که سیاست های چرخشی با غرب، فلاکتی را برای توده های مردم به بار می آورد  و آنان را درگیر خواهد کرد؟ آیا بازیکنان عرصه ی سیاست اپوزیسیون که دچار همین آمد و شدهابا غرب هستند، ورزیدگی آن را دارند که خطرات، پیامدهای ناگورا و دردناک بازی با غرب که بر فرازمنطقه و ایران تعبیه خواهد شد را دور کنند؟ در پس پرده های این همه تشویش های ذهنی چه نهفته است؟ کلید حل بحران های کنونی و روند توقف سرگردانی اپوزیسیون، نداشتن تحلیل مشخص از شرایط کنونی جهان است و هدف وسیله را برای آنان توجیه می کند. می بایست تعریف و تحلیلی نوین از کشورهای غربی ، از نسبت و تناسب ها، از مرز بندی ها و خط قرمزهای آنان را آغاز کرد. مطمئنا کشورهای غربی برای حفظ منافع سیاسی و ملی خود، حاضر به هر معامله ای و با هر کسی هستند، اما در سیاست آشفته ی کنونی ، نیک می دانیم که هیچ چیز سر جای خودش نیست. اگر در اپوزیسیون منافع و خط قرمزها جدی تعریف و تحلیل می شد، آن گاه برای مردم هم مشخص می شد که چه کسانی بانیان دردها و رنج های شان هستند، و می دانستند که با آن ها چگونه تسویه حساب نمایند.
شکی نیست که آمریکا و متحدانش به دنبال اهداف خاصی، نیروهای پرشمار و سرمایه زیادی را به منطقه گسیل نموده و از تداوم ناامنی در منطقه بهره می برند و برخلاف تصور اپوزیسیون ، حضور نیروهای خارجی، نمی تواند برای سرنگونی صرفا یک فرصت تلقی شود، این حقیقت را باید پذیرفت که پروژه آمریکا و متحدانش، سوخت خود را از قربانیان اش تأمین می کند و مگر نه اینکه برای تداوم و ماندگاری حضور خود در عراق ، افغانستان ، به قربانیان بیشتری نیاز داشت تا بودن و استقرار نیروهای اش را توجیه کنند. آیا زمان آن برای اپوزیسیون فرا نرسیده است که کمی فکر کند و با خود بیاندیشد که ملاحظه کاری و رعایت مصلحت و منافع کوتاه مدت سازمانی و حزبی در برابر فرمایش ها و خواسته های کشورهای غربی، را کنار گذاشته و در پی دریافت پاسخ مثبت  از سوی آنان نباشند.
بخشی از اپوزیسیون با صدور بیانیه ، به تهاجم لجام گسیخته ناتو و در نهایت ترور قذافی را به دولت انتقالی لیبی  و غیر مستقیم به کشورهای غربی تبریک گفته اند و نیرو های مزدور که توسط ناتو مسلح شده بودند را هم " ارتش آزادیبخش ملی لیبی " نام نهادند. اپوزیسیون امید خود به مردم را از دست داده و به ریسمان استعمار آویزان شده است.  بخشی دیگر از طیف چپ همصدا با نیروهای امپریالیستی به مانند جمهوری اسلامی از" انقلاب و انقلابیون" لیبی سخن می گویند و هستند جریان های که درمقابل تمام فجایع و کشتار مردم بی گناه لیبی توسط ناتو ، تحت پوشش و حمایت  سازمان ملل ، برای مطامع حقیر خود سکوت اختیار کردند و به جنایتکاران تبریک می گویند! و شمار بسیاری از مهم ترین و با نفوذترین چهره های سیاسی اپوزیسیون که نتواسته اند در خصوص عملکرد های ناتو در لیبی به جمع بندی مشخصی برسند، حرکت با چراغ خاموش را در پیش گرفته اند تا با بالارفتن یا بالا زدن گوشه ای از پرده سیاست جامعه جهانی، بتوانند با توجه به منافع شخصی شان عکس العمل و واکنش نشان دهند. هر چند گرفتن قدرت پس از جمهوری اسلامی ، چشمان برخی را  در اپوزیسیون کور کرده و توان مشاهده واقعیت را به طور کلی از آنان گرفته است اما تاریخ این ماجراها، همچنان برای عبرت آموزی نسل های آتی و هدایت جامعه امروز به سمت یک حرکت سیاسی  و مردمی کارساز و ماندگار خواهد شد. کسانی که راهی غیر از خواست مردم را در پیش گرفته اند، به بیراهه می روند که هیچ گاه هم به استقرار آنان در مقام قدرت منجر نخواهد شد.
گستره جغرافیای منطقه خاور میانه، زادگاه حوادث زیادیست، و مسیر تحولات آینده منطقه آغاز شده است. همچنانی که آمریکا برای یک دست کردن قدرت منطقه و ایجاد تغییرات سیاسی، لیبی را به عنوان گزینه نخست انتخاب کرد و پس از آن گوش چشمی هم به ایران  و پاکستان نشان خواهد داد. رویداد های اخیر حاکی از آن است که آمریکا در ادامه روند تثبیت قدرت بلامنازع خود  در جهان و در منطقه، به زودی سراغ سوریه خواهد رفت. اکنون که جامعه جهانی علت تزلزل و عامل تزلزل و نشان تزلزل در  سوریه را بیرون از مرزهای جغرافیای این کشور ردیابی کرده است، و طشت رسوائی جمهوری اسلامی از بام اش افتاده، باید دید که موضع گیری آینده در این خصوص ، علیه جمهوری اسلامی چگونه خواهد بود.  مساله ما اين نيست که از تاريخ درس نمی گيريم، بلکه مساله اين جاست که از درک درس های تاريخی عاجز هستيم. بايد قبل از آن که خيلی دير بشود، می بایست به اپوزیسیون ياری رسانی ذهنی کرد تا بتوانند به بازيابی شرایط پیچیده کنونی جهان و بازشناسی هويت مبارزه خويش ودرک شرايط حساس بین المللی از لحاظ سیاسی و اقتصادی و اجتماعی دست يابد. نمی دانم چرا چشم  ما در مقابل تاریخ مانند کورهاست و جنایت های کشورهای غربی را سیاسیون ما نمی بیند وبرای همکاری با غرب و مورد پسند قرار گرفتند با هم به رقابت می پردازند. بینایان سیاسی را نمی دانم که چرا درد استخوان گیری و ندیدن گرفته اند که با تمام محرومیت تاریخی و له شدن در زیر پای برتری خواهی ها نمی بینند که در پیرامون غرب قرار دارند و کسی هم برای شان درنگی نمی کند. بدون شک، چهره آنانی که خود را به اصطلاح نماینده ی مردم عنوان می کنند ولی در کنار نئوکان ها علیه منافع خلق ها حرکت می کنند، برای توده ها آشکار است.
http://www.voltairenet.org/_Thierry-Meyssan_?lang=fr
http://www.voltairenet.org/Al-Jazeera-prepare-de-fausses
یکم نوامبر 2011
10 آبان 1390
madjidmoshayedi@gmail.com
www.m-moshayedi.com

هیچ نظری موجود نیست: