۱۳۸۷ دی ۴, چهارشنبه

جان پيلجرخبر های خوش ماه به ماه برای سال ۲۰۰۹


برگردان: محمد علی اصفهانی
سه شنبه ۳ دی ۱۳۸۷ - ۲۳ دسامبر ۲۰۰۸

جان پيلجر، اين بار سر ذوق آمده است، و در آستانه ی سال ۲۰۰۹ وقايعی را که در سال جديد اتفاق خواهند افتاد، پيش بينی کرده است.بعضی ها ممکن است بگويند که اين سر ذوق آمدن پيلجر از نتايج پرتاب آن دو لنگه کفش تاريخی است که به او نويد می دهد که:باش تا صبح دولتش بدمدکاين هنوز از نتايج سحر است!شايد اينطور هم باشد. امّا اصل قضيه، ديگر است:انسانِ بی رؤيا، انسان نيست. چرا که واقعيّتِ انسان، با حقيقتِ او متفاوت است. و هنگامی که واقعيّت او همان حقيقت او شود، ديگر او را بر زمين، کاری ناکرده و ناتمام باقی نمانده است.انسان می رود تا به حقيقتِ خود، واقعيّت بخشد. و در جريان اين «ازواقعيّتِ خويش تا حقيقتِ خويش حرکت کردن» است که او اندک اندک، تکوين می شود. و يا به تعبير بهتر: ظهور می کند. به تدريج. مرحله به مرحله. واحه به واحه. و در هر واحه، درنگی کوتاه، برای دوباره به راه افتادن. برای دوباره رفتن.و فاصله ی ميان واقعيّتِ او تا حقيقتِ او فقط يک رؤياست. رؤيايی که تنها او می تواند داشته باشد و بس! ٭در اين نوشته ی کوتاه، جان پيلجر انسانگرا، در همان حال که از درد های بزرگ جهان معاصر رنج می برد، دل ـ نگران و آزرده ی ستمی است «کوچک» که يک کتابدار برنده ی جايزه ی کتابداران، با تکيه بر موقعيت خود، در حق پدر و مادری کرده است که دخترکشان را گم کرده اند.و چه زيباست اين!۳ دی ۱۳۸۷۲۳ دسامبر ۲۰۰۸ ٭ ژانويه ٭تونی بلر، که از سخنرانی در باره ی ضرورت يک دخالت خارجی تازه ی ديگر بر می گشت، در فرودگاه Heathrow لندن دستگير شد. (۱۲ دقيقه، بعد از ترک دفتر خود.).او را با هواپيما به دادگاه لاهه فرستادند تا به خاطر جنايت جنگی محاکمه شود. و به خاطر نقش خود در حمله ی غير قانونی و بی دليل به يک کشور بی دفاع به نام عراق. حمله يی که با جعل مدرک، و با دروغ، مشروع جلوه داده شده بود. و به خاطر پی آمد های فيزيکی، اجتماعی، و فرهنگی ويرانسازی آن کشور، و مرگ در حدود يک ميليون انسان در آن.دادگاه نورمبرگ، اين جنايت را به عنوان «جنايتی عظيم» ارزيابی کرده است. دادگاه به تيم وکيلان بلر گفته است که اين توجيه او که «من صادقانه باور داشتم» را مردود می شمارد.همسر تونی بلر که همکار نزديک او نيز بود و او را با وينستون چرچيل مقايسه کرده بود هم يک اخطاريه دريافت کرد.٭ فوريه ٭در پی شروع دوران رياست جمهوری باراک اوباما، سلَف او ، جرج بوش، در حالی که کليسای جنگ مقدس صليبی را ترک می کرد، در خانه اش در شهرک Crawford تکزاس، دستگير شد. او را سوار هواپيما کردند و به عنوان جنايتکار طراز اول به لاهه انتقال دادند. (برای آگاهی از موارد اتهام او به مورد واقعه ی مربوط به ژانويه مراجعه کنيد.).لورا بوش، در پی يک تفاهم قضايی با دادگاه به منظور کاستن ميزان مجازات، پذيرفت که عليه شوهرش، «محض رضای خدا» ادای شهادت کند.٭ مارس ٭معاون سابق رياست جمهوری ايالات متحده ی آمريکا، ديک چينی، بعد از نماز صبحگاهی، در جريان شکار سنجاب، در فلوريدا، خودش را کشت.٭ آوريل ٭Aung San Suu Kyi از حبس خانگی رهايی يافت، و در جايگاه برحق خود، در رأس يک دولت دموکراتيک در برمه، قرار گرفت.٭ مه ٭تمام واحد های نظامی آمريکا و انگلستان، عراق را ترک کردند. از جمله « سيصد تا چهارصد» واحد نظامی انگليسی که می بايست در عراق باقی بمانند تا به وظيفه ی «آموزش عراقيان» ادامه دهند. به عنوان نيروهای ويژه ی عمليات کثيف ـ که هرگز به وسيله ی ژورناليست های حل شده در سيستم ژورناليسم انگلستان گزرشی از آن تهيه نشده است.٭ ژوئن ٭تمام نيرو های ناتو افغانستان را ترک کردند.٭ ژوئيه ٭دولت بريتانيا، ارسال سلاح و تجهيزات نظامی به ۱۰ کشور از ۱۴ کشور متشنّج آفريقا را متوقّف کرد.اعضای هيأت مديره ی کمپانی اسلحه سازی The arms company BAE Systems به وسيله ی اداره ی مبارزه با تقلبات کلان بازداشت شدند.٭ اوت ٭دپارتمان انگليسی کمک به رشد و توسعه ی کشور های فقير، پيش شرط خود مبنی بر وادار کردن اين کشور ها به خصوصی سازی را لغو کرد.٭ سپتامبر ٭«سِر» باب جيلدُف، و بونو، به ملاقات تونی بلر در زندان رفتند. آن ها برای فراهم آوردن مخارج دفاع از قهرمان خود، پيشنهاد دادند که يک شبکه ی جهانی کمک به جنايت، تشکيل شود و در سراسر جهان برای جمع آوری اعانه، دوره گردی کند.٭ اکتبر ٭برنده ی جايزه ی کتابداران، خانم «آن اينرايت» از خانم و آقای کات و جری مک کان معذرت خواهی کرد. او آن ها را متهم کرده بود که احتمالاً خودشان «مادلين»، دختر کوچولوی ناپديد شده شان را دزديده اند.٭ نوامبر ٭گوردن براون، نخست وزير انگلستان را در حالی که روی کلّه اش گونی کشيده بودند ربودند، و وادارش کردند که به طور مکرّر، به سخنرانی سال ۲۰۰۷ خودش گوش کند که در آن، خطاب به بانکداران، در مرکز شهرداری لندن، گفته بود که همان کاری را که شما به عنوان متوليان امور مربوطه، در مورد شهر لندن انجام داديد، حالا ما تصميم دايم که به عنوان دولت، در تمام کشور انجام دهيم. [اشاره ی جان پيلجر، ظاهراً به پیش ـ زمينه های بحران اخير اقتصادی و مالی در جهان است ـ م].٭ دسامبر ٭تونی بلر به حبس ابد محکوم محکوم شد، و در همان حال، به وسيله ی پاپ، مورد تقديس قرار گرفت.اگر فکر می کنيد که هيچکدام از اين هايی که من نوشتم اتفاق نخواهد افتاد، شما احتمالاً حق داريد. امّا چه اشکالی دارد؟ منتظر سال ۲۰۱۰ باشيد! -----------------------------------عنوان و لينک مقاله:The good news for 2009, a seasonal wish list www.johnpilger.com/page.asp?partid=516کار جان پيلجر، همچون يک برج ديدبانی نورانی است در زمانه يی غالباً تاريک. واقعيت ها را او در روشنايی قرار داده است. يعنی افشاگری کرده است. بارها و بار ها. شهامت و بصيرت او، يک الهام پايدار و بی وقفه است.نوآم چامسکیجان پيلجر، با دقتی آسيب ناپذير همچون پولاد، واقعيت ها را، و حقيقت های به چرک آلوده را، از دل زمين بيرون می آورد، و در برابر آفتاب می گذارد، و همانگونه که هستند بيانشان می کند. من به او سلام می کنم!هارولد پينتر و چه می توان بيش از اين بر معرفی روزنامه نگار، مستندساز، و نويسنده ی انسانگرا، مردمی، محبوب، و پرآوازه ی استراليايی ـ انگليسی، جان پيلجر، افزود؟برای خواندن نوشته های گوناگون ديگری از جان پيلجر، با ترجمه ی همين قلم، می توانيد به صفحه ی مخصوص او در سايت ققنوس مراجعه کنيد:http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar-aut/pilger/j-pilger.html٭ در باره ی انسان و واقعيت و رؤيا، و در تشريح بيشتر آنچه در اينجا اشارتی به آن شد:«با کوچ کوليان. رؤيا و واقعيت و انسان» از راقم اين سطور:http://www.ghoghnoos.org/honar/honarg/honarg01/kowli-ha.html

هیچ نظری موجود نیست: