۱۳۸۷ دی ۴, چهارشنبه

سندروم يونان




دوره رکود سرمایه داری برای نسل قربانی دوره رونق آن حاوی خبرهای بدتری است
http://www.roshangari.net/ روشنگری.

تا قبل از اينکه بانک ها در آتن به آتش کشيده شده و به سوی پليس بمب دستی پرتاب شود و فضای خيابان ها را گاز اشک آور پر کند، کمتر کسی در خارج از يونان ميدانست جوانان يونانی مرتبا عليه سياست های ضد اجتماعی دولت يونان شورش ميکنند. اکنون نيز که زبانه های آتشين شورش فروکشيده، دوربين ها و بلندگوها به روی معترضين بسته شده اند. رسانه های بزرگ و منابع مدافع سرمايه بيش از ديکتاتورها به دمکراسی علاقه ندارند و فقط وقتی به قواعد آن در ميدهند که مجبور باشند. در باره شورش يونان گزارشات متعددی داده شده که برخی از آنها توسط سازمان دهندگان تظاهرات تهيه شده و بسيار دقيق است. گزارزير از روزنامه انگليسی اينديپندنت محافظه کارانه است، شايد به همين دليل مفيد هم است، زيرا حاوی نوعی ,اعتراف, است. گزارشگر اعتراضات جوانان در سه کشور يونان، فرانسه و يک شورش محدودتر در سوئد را به هم ارتباط می دهد و بيم حاکمان از واکنش ,نسل قربانی,، نسلی که فشار سنگين سه دهه سياست های نئوليبرالی را اکنون بر شانه های خود احساس می کنند، بازتاب ميدهد. گزارش در پاره ای موارد با دستکاری در واقعيت، تصويری وارونه به دست داده است. از جمله در مورد علت اعتراض دانش آموزان فرانسوی به ,اصلاحات, پيشنهادی دولت سارکوزی که گزارشگر از آن گرايش , انقلاب های مدرن, فرانسه ,عليه تغيير, را نتيجه گرفته است. در اين مورد در زير نويس توضيحاتی آمده است.
*** معلوم ميشوداروپا[ی واحد] وجوددارد. وقتی دانشجويان يونانی عطسه می کنند، يا در معرض گاز اشک آور قرار ميگيرند، جوانان در فرانسه و سوئد به خيابان می ريزند. روز گذشته[19 دسامبر] جوانانی که نقاب به صورت داشتند، دوبمب آتش زا به طرف انستيتوی فرانسه در آتن پرتاب کردند. پنجره ها در هم شکست ولی ساختمان آسيب جدی نديد. جوانان با اسپری رنگ دو شعار روی ساختمان نوشتند. يکی اين بود: , جرقه در آتن، آتش در پاريس. طغيان فرا خواهد رسيد., شعار دوم می گفت:, فرانسه، يونان، خيزش در همه جا,. اين يک اقدام حساب شده و خشونت آميز برای پيوند دادن جنبش های اعتراضی نامتجانس جوانان به يک ديگر بود. ارتباط بين اعتراضات در فرانسه و يونان – و به درجه کمتری ناآرامی در سوئد – شايد ناچيز باشد، يا اصلا ارتباطی وجود نداشته باشد. ولی بيماری سياسی و اجتماعی و علايم آن به همان سرعت آنفلوآنزا از طريق تلويزيون، اينترنت و پيامک هاانتشار پيدا می کند. در حاليکه اروپا و تمام جهان با سر در رکودی عميق فرو ميروند، ,سندروم يونان,، نامی که يک مقام فرانسوی بر شورش های يونان گذاشت، با حساسيت زياد در اتحاديه اروپا زير نظر گرفته شده است. تلاش برای سياسی کردن و پيوند دادن نا آرامی ها شايد دراماتيزه کردن قضيه توسط يک گروه چپ افراطی در يونان باشد. ولی شباهت ها، و نيز تفاوت های بسيار، بين ناارامی های بوجود آمده در کشورهای اتحاديه اروپا توجه را جلب ميکند. هزاران جوان يونانی حدود دو هفته سر به شورش برداشته بودند. آن ها بر عليه يک سيستم سياسی و اجتماعی فاجعه بار، واغلب فاسد، در کشوری اعتراض می کردند که هنوز از شکاف بين ,مدرنيته, اروپايی و گذشته بالکانی خود رنج می برد. از اين رو می توان گفت آنها به طور جدی سر به شورش برداشته بودند. درگيری ها با اعتراض به قتل يک پسر 15 ساله توسط پليس، عمدتا توسط آنارشيست ها، شروع شد اما به سرعت به گروه های چپ ديگر، مهاجران، و در لحظاتی به نظر ميرسيد، به همه جوانان شهری بين 18 و 30 سال سرايت کرد. اعتراض کنندگان مدعی هستند آنها به يک نسل قربانی , 600 يورويی, تعلق دارند که محکوم شده اند برای ابد با حقوق ماهيانه ناچيز کار کنند. محصلان دوره ليسه فرانسه در هفته جاری و هفته قبل برای اعتراض به خيابان ها ريختند تا عليه تغيير سيستم مدارس و از بين بردن چند پست آموزشی اعتراض کنند. به عبارت ديگر آنها درگير يکی ديگر از انقلاب های نمونه وار فرانسه در دوران مدرن هستند که خواهان تغيير نيست، بلکه عليه تغيير است.* شاگردان دوره ليسه وسيعا طرفدار حفظ سيستم موجود در مدارس هستند، هرچنداين را هم تصديق می کنند سيستم عقب مانده کنونی نيز در خدمت آنها نيست. ولی پشت ناآرامی ها سه عامل ديگر وجود دارد: نارضايی عميق از سيستم سياسی فرانسه، خصومت با سرمايه داری و ,گلوباليسم,، و ناآرامی در حال و جوش و خروش هميشگی در حواشی فقير نشين و چند مليتی شهرهای فرانسه. در مالمو[سوئد] شب پنج شنبه جوانان به سوی پليس سنگ پرتاب کرده و چند خودرو و بشکه های زباله را به آتش کشيدند. اين يکی عمدتا يک شورش محلی متشکل از مهاجران ناراضی و جوانان نسل دوم عليه تعطيل يک مرکز فرهنگی اسلامی بود که جوانان سفيد پوست چپ به آن پيوسته بودند. مقامات سوئدي، مثل يونانی ها و فرانسوی ها معتقدند ناآرامی توسط نيروهای افراطی چپ تشويق شده و دامن زده شد. شايد ارتباط مستقيم بين اين حوادث در سه کشور ناچيز باشد، ولی دولت های اتحاديه اروپا حتی قبل از حمله ديروز به انستيتوی فرهنگی فرانسه آنها را به هم ارتباط داده بودند. رئيس جمهور فرانسه، نيکولای سارکوزی وزير آموزش خود خاوير دارکوز را وادار کرد برنامه اصلاحات در سيستم آموزش ليسه را به تاخير بيندازد و بعد هم آن را ملغی کرد. چرا؟ به گفته مقامات فرانسوي، عمدتا به دليل حوادث يونان. هفته گذشته در کاخ اليزه مباحثه داغی جريان داشت. گروهی از مشاوران و وزرا ميخواستند برنامه اصلاحات را ,که تاکنون به مقدار زياد تعديل شده است, به پيش برانند. گروه ديگر پريشان بودند که در اعتراضات ليسه علايمی ديده ميشود که هرچند در شرايط کنونی محدود است، ولی دارد از کنترل خارج ميشود. آنها می گفتند رهبری دانشجويان ديگر کنترل افراد خود را در دست ندارند. عناصر خشونت گرا از حواشی چند مليتی وفقير نشين شهر به تظاهرات می پيوندند. در حاليکه شورش های يونان هرشب در تلويزيون ها به نمايش گذاشته ميشود و اقتصاد فرانسه به طرف سقوط آزاد می رود، مقامات از اين وحشت دارند که اعتراضات ليسه به جنبشی گسترده تر و خشونت آميز تر تبديل شود. پرزيدنت سارکوزی با عقب نشينی موافقت کرد. با وجود اين اعتراضات ليسه ادامه يافت. روز پنجشنبه تعداد دانش آموزان در خيابان های شهرهای فرانسه بيش از هفته گذشته يعنی بيش از زمانی بود که وزير آموزش اعلام کرده بود ميخواهد برنامه اصلاحات را به پيش ببرد. در ليون و ليل چند ماشين آتش زده شد يا واژگون گرديد و تعدادی از معترضين دستگير شدند، ولی تظاهرات عمدتا صلح آميز بود. دانش آموزانی که در خيابان های پاريس با آنها مصاحبه شد قبول نمی کردند که اصلاحات پس گرفته شده است. آنها می گفتند پرزيدنت سارکوزی کنترل را در دست ندارد. او,از بروکسل و واشينگتن دستور می گيرد., به عقيده آنها انگيزه واقعی اين است که پول را ازبودجه آموزش فرانسه برداشته و ,به جيب بانک ها, بريزند. اعتراضات يونان، فرانسه و سوئد خصوصيات مشترکی دارند: بيزاری از دولت ها و موسسات تجاری- که سقوط ناشی از طمع بانک ها آنرا عميق تر کرده است، ائتلافی شل و همراه با ناراحتی بين دانشجويان چپ سفيد پوست و جوانان نسل دوم مهاجر، و اين احساس که آنها پاره های يک , نسل قربانی, هستند.
* بنابر گزارش تحليل گران مستقل علت نارضايی جوانان فرانسوی از اصلاحات پيشنهادی در برنامه آموزشی دبيرستان ها اساسا دو چيز است: بدبينی نسبت به برنامه صرفه جويی در هزينه های آموزشي، نگرانی از بی اعتبار شدن ديپلم و تخريب موقعيت فارغ التحصيلان مدارس در بازار کار. اصلاحات شامل کاهش ساعت آموزش و صرفه جويی در بودجه مربوطه است که به عقيده کارگزاران دولت مدارس عمومی را قابل رقابت با مدارس خصوصی ميکند و به عقيده دانش آموزان اعتبار ديپلم آنها را کاهش داده و قدرت رقابت آنها را در بازار کار می کاهد. اصلاحات 11200 پست آموزشی را امسال و 13500 آموزشی را تا پايان سال آينده از بين می برد. در حاليکه کارکنان دولت سارکوزی به خاطر صرفه بودجه ناشی از کاهش اين مشاغل را به علت فقدان منابع ضروری ميدانند، در پيدا کردن منبع برای پرداخت فوری 360 ميليارد يورو به مديران بانک های هيچ مشکلی نداشتند و اين مساله ای بود که مکرر در اعتراضات دانش آموزان بيان ميشد. اعتراضات که در طول پائيز ادامه داشت بسيار گسترده بود و تقريبا اکثر شهرهای فرانسه را در بر ميگرفت، از جمله در پاريس، مارسي، ليون، ليل، رن، نانت و اغلب شهرهای غرب فرانسه. اعتراضات در چند نقطه به خشونت کشيده شد و پليس با پرتاب گاز اشک آور به سوی جوانان که سنگ پرتاب ميکردند مقابله کرد. در مجموع دانش آموزان و دانشجويان از سيستم کنونی ناراضی و خواهان اصلاح آن هستند، اما اصلاحاتی که در خدمت آنها باشد نه برعکس. بايد توجه داشت اعتراضات جوانان فرانسه فقط از ,سنت, انقلابی جوانان سفيد يا ,سنت, فرهنگی نسل دوم مهاجر ناشی نمی شود، بلکه پژواک وضعيت آنها نيز هست که آينده شان بيش از بيشتر کشورهای اروپايی ديگرنامطمئن است. بيکاری جوانان در فرانسه 23 درصد است و وقتی اين بيکاری را در حاشيه های خارجی نشين شهر در نظر بگيريم رقم به 35 درصد می رسد. در يونان وضع از اين هم بدتر است. در همين نشريه اينديپندنت از قول يک اقتصاددان يونانی نقل می شود يک چهارم جوانان زير 25 سال يونان زير خط فقر زندگی می کنند. برنامه های خصوصی سازی طی سال های اخير هزارها شغل را از بين برده و وضع را خراب تر کرده بطوريکه برخی منابع نوشته اند يک سوم کل جمعيت در زير يا نزديک به خط فقر زندگی می کنند. تازه اينها نتيجه دوره رونق اجرای برنامه های نئوليبرالی است، اکنون دوران رکود فرا رسيده و سخن از بيکارسازی های ,فله ای,است. همزمان با شورش های يونان سخنگوی بزرگ ترين اتحاديه کارگری اين کشور هشدار داد برنامه های در دست اجرا از آغاز سال آينده به اخراج بيش از 100000 نفر خواهد انجاميد. اين وضعيت و واکنش ,نسل قربانی, است که به شورش های جوانان در اروپا,خصوصيت ويژه, بخشيده و رهبران اروپايی را که سرگرم سرشکن کردن بازهم بيشتر عوارض رکود بر قربانيان سياست های دوره رونق سرمايه داری هستند، نگران کرده است.

هیچ نظری موجود نیست: