۱۳۸۸ تیر ۳۱, چهارشنبه

26 تير, پيروزی ديگری برای جنبش اعتراضی مردم




*هر گاه مردم بخواهند حتی مجاری قانونی نيز می تواند وسيله و بهانه ای برای حرکت آشکارا فراقانونی شود. مردم با اين ابتکار خود هوشمندانه يکی از سنگرها و تريبون های اصلی ارتجاع کودتاگر يعنی نماز جمعه را, موقتا از دستش بيرون کشيدند و از همان تريبون خودش بر فرق سرش کوبيدند.
روشنگری: اعتراضات گسترده توده ای در تهران در روز جمعه 26 تير يک پيروزی درخشان ديگر برای جنبش اعتراضی مردم عليه ديکتاتوری و رژيم کودتايی بود. بعد از کشتار و سرکوب و قساوت بی حد و اندازه ای که نيروهای لباس شخصی, بسيجی, پاسدار, امنيتی و انتظامی در سرکوب مردم بی سلاح و بی دفاع صورت دادند, حضوری چنين گسترده و تاکيد بر همان شعارهايی که رژيم کودتا برای مقابله با آن به اين همه جنايت و توحش دست زد, نشان از جسارت, پيگيری و استقامت مردم و ريشه های عميق نفرت آنان از کودتاچيان دارد؛ و نشان از اين که, ترس در ميان مردم فرو ريخته است و ارعاب آنان کارکرد خود را از دست داده است. و اين معادله می رود تا وارونه شود؛ يعنی هر چه ترس مردم بيشتر می ريزد و شجاعت و استواری آنها بر خواست هايشان و پيگيری آنها در اين جهت بيشتر تداوم می يابد و عميق تر می شود به همان نسبت, نااميدی, وحشت, دستپاچگی, ترديد, برش و شکاف در ميان نيروهای دشمن افزايش می يابد. اين همان مسيری است که فرجام محتوم همه ديکتاتورهايی را که از عرش به فرش سقوط کرده اند رقم زده است. جمهوری اسلامی هم تافته جدابافته ای نيست.
حرکت روز جمعه از جهتی ديگر نيز در خور توجه بود. اين حرکت نمايش آشکار فروريختگی مرز "قانون" و "فراقانون" بود. در حالی که "قانون" جمهوری اسلامی شرکت در نماز جمعه را نمی توانست منع کند و گردهمايی به چنين مناسبتی را نيازمند دريافت مجوز بداند, همين فرصت "قانونی" مورد بهره برداری قرار گرفت تا مردم بتوانند اجتماع اعتراضی خود را در خيابان های اطراف دانشگاه تهران از سر گرفته و شعار "زندانی سياسی آزاد بايد گردد!" "مرگ بر ديکتاتور", "ايرانی می ميرد, ذلت نمی پذيرد و... شعارهايی از اين دست سر داده و بر خواست اصلی خود يعنی حق تعيين سرنوشت و نفی رژيم کودتا مجددا تاکيد کنند؛ حرکت ها و شعارها و مطالباتی که تماما از نظر رژيم کودتا "فراقانونی" است. اين از ويژگی های بحران های دوره های انقلابی است که کارکردهای سنتی نهادها و ساختارهای موجود را درهم می ريزد و با ابتکار مردمی مهر و نشان ديگری بر آنها می زند و از آنها نردبانی برای پيشروی به سوی هدف خويش می سازد؛ معنای فضاهای عمومی را دگرگون می کند و کارکردهای جديدی در تصرف اين فضاها و بيرون کشيدن آن از چنگ دشمن حاکم, خلق می کند. حرکت گسترده اعتراضی مردم در روز جمعه که با بهره برداری از بهانه شرکت در "نماز جمعه" صورت گرفت نشان داد که هر گاه مردم بخواهند حتی مجاری قانونی نيز می تواند وسيله و بهانه ای برای حرکت آشکارا فراقانونی شود. مردم با اين ابتکار خود هوشمندانه يکی از سنگرها و تريبون های اصلی ارتجاع يعنی نماز جمعه را موقتا از دستش بيرون کشيدند و از همان تريبون خودش بر فرق سرش کوبيدند.
در آستانه برگزاری نماز جمعه, عوامل و کارگزاران ريز و درشت کودتا با توجه به انحصار رسانه ای به خط و نشان کشيدن و تعيين محورهايی که در نماز بايد گفته شود پرداختند. تدارک نحوه مقابله با حضور گسترده مخالفان در صفوف نمازگذاران را قبلا ديده بودند: دوجين کردن آدم ها و فرستادن ماموران اعزامی خودشان برای پر کردن صحن نماز به منظور اعمال فشار بر سخنران و سر دادن شعارهای خودشان, بستن راه مردم برای حضور در محل نماز جمعه و پرتاب گاز اشک آور و حمله به مردم, حمله به کروبی, انداختن اوباش بسيجی و لباس شخصی به جان مردم. هر چند که هيچ يک از اين ترفندها نتيجه نداد و نتوانست صدای فريادهای اعتراض را خاموش کند و از اين جهت باز هم شکستی ديگر برای کودتاچيان و امنيتی های سرکوبگر بود. اما در کنار اين طرح ها, آنها خواستار شدند که رفسنجانی در نماز جمعه مجيز خامنه ای را بگويد و انتخابات را مورد تاييد قرار دهد. در اين زمينه هم 26 تير شکستی برای کودتاچيان بود. زيرا خواست هايشان برآورده نشد و تيرشان به سنگ خورد. اعتراضات مردم در پائين و شکاف جناحی در بالا به کابوسی برای رژيم تبديل شده است که نمی تواند از آن خلاص شود. و اگر اعتراضات با درايت و هوشمندی همچنان ادامه يابد, چاره ای جز عقب نشينی و تسليم در برابر آنان باقی نخواهد ماند.

هیچ نظری موجود نیست: