۱۳۹۲ آذر ۴, دوشنبه

«چرا انسانها را به ذلتّ می کشانید» ؟
سعید جمالی


لطفا ویدئوی زیر را نگاه کنید.
بحث بر سر افراد نیست، بحث بر سر مسیری است که چنین سر انجامی را برای انسانها رقم میزند!
شاید نیاز به توضیح نباشد و همه کسانی که اخبار را دنبال میکنند برایشان کاملا قابل فهم است که طی کردن چنان مسیری، سرانجامی چنین را نیز در پی دارد.
بعد از سقوط صدام و تسلط آمریکا بر عراق، شازده آنچنان به دامان ارتش آمریکا آویخت که هر چه برایش نوشتیم بگوشش نرفت. کم نبودند افرادی که گفتند آمریکا از ما بعنوان "دستمالی یک بار مصرف" استفاده خواهد کرد و بعد به گوشه ای پرتاب مان خواهد کرد.
شاید از نادر مواردی بود که بویژه  بعد از سقوط صدام، افراد جرأت پیدا میکردند تا در نشست ها و گزارشات، به موضوع "آویختن" به دامان ارتش و انواع و اقسام ارگانهای آمریکایی (سیا؛ اف بی آی و ... که بترتیب به اشرف می آمدند) اعتراض میکردند و به آخر و عاقبت کار هشدار میدادند.
سران شورای رهبری و کارگزاران اصلی شازده  در نشست های مختلف آنچنان از آمریکا دفاع میکردند و خود را درآغوش او رها میکردند که بسیاری از نفرات سرشان را به علامت شرم پائین انداخته و تکان میدادند....
زمانی که اعتراضات کمی اوج گرفته بود، احمد واقف در نشستی که باصطلاح برای نفرات بالاتر گذاشته بود تا آنها را  "کله پزی" کند چند نفر به او اعتراض کردند، اما او بسیار وقیحانه از کارشان دفاع میکرد، او بهمراه خودش حدود 100 برگ کاغذ و "رسید" آورده بود تا نشان دهد آمریکا همه جور اقلام صنفی، رفاهی، خدمات و پزشکی در اختیار این جریان گذاشته و چند نمونه آنرا که وسائل پیشترفته پزشکی بود را خواند... و در پاسخ به معترضان گفت که "آمریکا" نیرویی پراگماتیست است و به "امروز" هر کس و هر جریانی نگاه میکند....
و از آن به بعد بود که همه رقم خدمات جاسوسی و خوش خدمتی و دخالت در امور داخلی عراق بجریان افتاد که شرح آن مفصل  است
بگذارید از زاویه دیگر نیز به این اعمال و حرفهای بی سرانجام که جز ذلتّ نهایی در بر ندارد هم اشاره کنم:
در نشست انتصاب صدیقه حسینی بعنوان مسئول اول این جریان، وی (صدیقه) از پذیرش این کار امتناع میکرد و میگفت که اینکار در توان او نیست... شازده با همان کبر و غروز همیشگی به او گفت "روزی من فکر میکردم که توان گرداندن این تشکیلات را ندارم و احساس ضعف میکردم اما امروز احساس میکنم که گرداندن کل دنیا هم برایم کم است و آنگاه تو از پذیرش مسئولیت یک سازمان سر باز میزنی".
و هزاران لغز دیگر در طی این سالیان....
و امروزه بنگرید که چگونه افراد را مجبور میکنند تا اینچنین ذلیلانه برای ادامه حیاتشان به درگاه اوباما ضجه بزنند.
شرم بر تو شازده  باد!
هادی افشار
03 آذر92ـ 24 نوامبر13

هیچ نظری موجود نیست: