۱۳۹۳ تیر ۱۷, سه‌شنبه

جریان واپسگرای داعش که از بهم‌زدن جغرافیای منطقه ابایی ندارد و حتی به قواعد بین المللی اهمیت نمی‌دهد


download
جریان واپسگرای داعش که از بهم‌زدن جغرافیای منطقه ابایی ندارد و حتی به قواعد بین المللی اهمیت نمی‌دهد، در دنیای کنونی جواب ندارد. حتی طالبان مجبور شد قواعد سیاست و حقوق نظام بین الملل را رعایت کند تا به رسمیت شناخته شود. جریانی که با فروش قاچاق یک سوم نفت سوریه و سرقت بانک های مناطق تصرف شده و…، نظام بین الملل را با چالش مواجه کرده، چالشی که با تلاش در تصرف مراکز اصلی نفت عراق جدی تر هم خواهد شد، گرهی از مردم ستمدیده عراق نخواهد گشود.
در این بحث به پیام صوتی سخنگوی «داعش»، پرداخته و در پایان به جنگ‌های به ظاهر عقیدتی اشاره خواهم نمود.
آنچه در عراق «بوش گزیده» و جنگ‌زده می‌گذرد، همچنین بررسی دقیق جریان نوکیسه و واپسگرای داعش که بخشی از «نقشه راه» از ما بهتران است و «جنگ‌های حیدری – نعمتی» و جابجایی مرزها را تدارک می‌بیند، موضوع این این بحث نیست.
  • «تخم کین‌»ی که طالبان نفت و دلار در کشورهای مسلمان نشین کاشته‌اند،
  • دوز و کلک مدعیان صاحب اختیاری جهان که برای تصاحب ذخائر عظیم نفت، تکه تکه شدن عراق را هم از نظر دور نداشته و نیاز به «موی دماغ» و ابزاری برای فشار به منطقه جهت چینش منافع خود دارند،
  • ساختار بهم ریخته قومی مذهبی آن کشور بلا دیده و حکومت بی‌ بتّه ‌و وابسته‌اش، (همه با هم) در بستری از ـ
  • فقر فرهنگی و «حمیت جاهلی»، به علفهای هرزی چون داعش امکان نشو و نما داده‌‌است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 
پیام صوتی و به اصطلاح «ایدئولوژیک»
 دو روز پس از آن که داعش (ISIS) شهر موصل را گرفت، از نیروهای خودش خواست به سمت بغداد و شهرهای شیعه نشین کربلا و نجف حرکت کنند. در همین ارتباط سخنگوی رسمی داعش «أبی محمد العدنانی» یک پیام صوتی و بهاصطلاح «ایدئولوژیک» داد.
عنوان پیام بخشی از آیه‌ ۷۹ سوره نساء «مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَه فَمِنَ اللّهِ» بود. یعنی «هر آنچه از نیکی‌ها به تو می‌رسد، از سوی پروردگار است.»
سخنگوی داعش بعد از اشاره با اینکه فتح و پیروزی فقط با استعانت از خدای تبارک و تعالی حاصل شده و باید به او توکل کرد و در مقابل مصیبت‌ها صبور و مقاوم بود، اعضا و هواداران را از تکبر و خودبینی بر حذر می‌دارد و با اشاره به کشته شدن یکی از رهبران داعش (عدنان اسماعیل نجم البیلاوی) که پنجم ژوئن ۲۰۱۴ در موصل کشته شد، به نکات مهّمی اشاره می‌کند.
ویدیوی ضمیمه را ببینید. صدای سخنگوی داعش (از دقیقه ۱۶ به بعد نواری که آن گروه منتشر کرده) اضافه شده و من بخش‌هایی از آن را به فارسی گفته‌ام.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کلمة للشیخ المجاهد «أبی محمد العدنانی الشامی»
(…) «واصلوا زحفکم فانه ما حمی الوطیس بعد، فلن یحمى الا فی بغداد وکربلاء فتحزموا وتجهزوا، تجهزوا»
پیشروی خود را ادامه دهید، هنوز جنگ به اوج خود نرسیده است و تنها در بغداد و کربلا اوج خواهد گرفت. پس آماده و مجهز باشید.
«شمروا عن ساعد الجد ولا تتنازلوا عن شبر حررتموه، وازحفوا الى بغداد الرشید، بغداد الخلافه، فلنا فیها تصفیه حساب، صبحوهم على اسوارها لا تدعوهم یلتقطوا الانفاس»
آستین‌های خود را بالا بزنید و حتی از یک وجب خاکی که به دست آورده‌اید، عقب نشینی نکنید. به سمت بغداد رشید، بغداد خلافت پیش بروید، ما آن‌جا حساب‌هایی داریم که باید تصفیه شود. آن‌ها را غافلگیر کنید و مجالی برای نفس کشیدن به آن‌ها ندهید.
العدنانی سپس به نوری مالکی نخست وزیر عراق می‌توپد و می‌گوید:
«ماذا فعلت بقومک یا احمیق؟ وما احمق منک الا من رضی بک رئیسا و قائد، تبقى بائع ملابس داخلیه، ما لک وللسیاسه والقیاده العسکریه، لقد اضعت على قومک فرصه تاریخیه للسیطره على العراق ولتلعنک الروافض ما بقیت لهم باقیه»
ای احمق تو با مردمت چه کردی؟ احمق‌تر از تو کسی است که تو را به عنوان رئیس و رهبر بپذیرد. [او] همچنان فروشنده لباس‌های زیر، خواهد بود. تو را چه به سیاست و رهبری نظامی. فرصت تاریخی مردمت را برای تسلط بر عراق از دست دادی و رافضی‌ها تا ابد تو را لعن خواهند گفت.
(واژه رافضی از ریشه «رفض» به معنای رد کردن است. برخی از اهل سنت برای توهین به شیعه‌ها، به آنان رافضی می‌گویند.)
به سخنان ابی محمد العدنانی برگردیم.
«حقا ان بیننا تصفیه للحساب، حساب ثقیل طویل، ولکن تصفیه الحساب لن یکون فی سامراء او بغداد، وانما فی کربلاء المُنجّسه والنجف الاشرک وانتظروا ان معکم منتظرون»
به راستی میان ما تصفیه حساب وجود دارد، تصفیه حسابی بلند و سنگین، اما این تصفیه حساب در سامرا یا بغداد نخواهد بود، بلکه در کربلای لکه دار شده و نجف مشرکان خواهد بود، منتظر باشید ما هم جزو منتظرانیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
های و هوی «فاکس نیوز» و «العربیه»
برخلاف های و هوی «فاکس نیوز»، العربیه، تلویزیون بعثی «رافدین» و برخی رسانه‌های متمایل به «بندر بن سلطان»، صحنه گردان اوضاع بلبشوی عراق گروه واپسگرای داعش است که عملاً شماری از عناصر رژیم پیشین از جمله افسران اطلاعاتی و امثال «ابو علی الانباری» را هم به کار گرفته یا بهتر بگویم سر کار گذاشته است.
جریانات دیگر پُز ضد داعشی هم بگیرند، (فعلاً) طفیلی و دنباله روی آن فرقه واپسگرا شده‌اند هرچند همه دیدگاه و موضع داعش را نداشته و یا مثل عشایر ضد دولتی و ماموران بعثی قبله و آمال دیگری دارند.
علمدار (در حال حاضر) داعش است و آینده نشان خواهد داد که داعش «هوو»های خودش را تحمل نخواهد کرد مگر اینکه همه‌شان زیر بیرق او بیآیند.
جریان واپسگرای داعش که از بهم‌زدن جغرافیای منطقه ابایی ندارد و حتی به قواعد بین المللی اهمیت نمی‌دهد، در دنیای کنونی جواب ندارد. حتی طالبان مجبور شد قواعد سیاست و حقوق نظام بین الملل را رعایت کند تا به رسمیت شناخته شود. جریانی که با فروش قاچاق یک سوم نفت سوریه و سرقت بانک های مناطق تصرف شده و…، نظام بین الملل را با چالش مواجه کرده، چالشی که با تلاش در تصرف مراکز اصلی نفت عراق جدی تر هم خواهد شد، گرهی از مردم ستمدیده عراق نخواهد گشود.
دار و دسته مرتجع داعش با اعلام موجودیت «خلافت اسلامی» در بخش‌های تحت کنترل خود در عراق، «گل کاشته» و خلیفه اسلامی معرفی کرده‌است. آنان «ابوبکر البغدادی» را به عنوان راهبر عقیدتی و «امام» خودشان بر سر زبانها انداخته‌اند تا به رخ «الظواهری» و گروه‌های رقیب مثل «جبهه النصره لأهل الشام» بکِشند.
عنوان دیگر ابوبکر البغدادی این است: ابراهیم بن عواد بن ابراهیم بن علی بن محمد بدری هاشمی قرشی حسینی
داعش نیز همانند قاتلین زندانیان سیاسی به کلمات طیّبه ستم کرده و معنای غایی نهفته در آن را مسخ می‌کند. یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ
داعش فقط در عراق و سوریه نیست.
چو آنها شکستند پیمان خویش
نمودیم لعنت بر آن قوم و کیش
بکردیم دلهایشان همچو سنگ
از اینرو که جستند آیین ننگ
در آیات یزدان ببردند دست
بدادند تغییرش آن قوم پست
ترا دم به دم می‌رسد این خبر
که آن خائنان می‌نمایند شر
جنگ هوشنگ با دیو سیاه
در تاریخ بشری، جنگ و جدال‌هایی که دین و عقیده را بهانه کرده یا دلیل آن بوده، کم نیست. در صفحات آغازین شاهنامه داستان کیومرثِ یزدان پرست با اهریمنِ خودپرست که کشته شدن سیامک (فرزند کیومرث) از پیامدهای آن بود، و جنگ هوشنگ با دیو سیاه، پرده از جنگهای دینی برمی‌دارد.
حالا از «اساطیرالاولین» و متون شبه دینی پیشینیان بگذریم و به دنیای واقعی بیاییم.
امثال «جوردانو برونو» و «یان هوس» را که هر دو معتقد به خداوند بودند به اصطلاح متدینین سوزاندند. کشیش ایتالیایی فرقهٔ دومینیکن «جیرولامو ساوونارولا» اگرچه با نوآوری و تغئیر میانه نداشت و باید و نبایدهای بسیاری وضع نمود، اما معتقد به خداوند بود با اینحال اسیر ظلم کلیسا شد. او و دوستانش را به دار کشیدند و سوزاندند.
در جنگهای جَمل و صفین و کربلا، فاتح و مفتوح، هر دو دم از خدا و رسول می‌زدند. اسیرکشی سال ۶۷ و آن فتوای هولناک به نام دین صادر شد. قاتلین منصور حلاج و عین القضات ذکر خدا می‌گفتند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آسمان آیا همه جا همین رنگ است؟
جنگ‌های صلیبی که به بهانه بازپس گیری اورشلیم از دست مسلمانان آغاز شد و از قرن یازدهم تا اواسط قرن سیزدهم به طول انجامید، واقعیت دردناکی در تاریخ بشر ‌است.
جنگ­های مذهبی (هشت جنگی) که در سال ۱۵۶۲ تا ۱۵۹۸ در فرانسه رخ دادند و شاهان فرانسه و پروتستان­‌ها همدیگر را لت و پار ‌کردند نمونه دیگر است.
جنگ سی‌ساله، جنگ‌های میان سال‌های ۱۶۱۸ و ۱۶۴۸ میلادی در اروپای مرکزی که بیشتر در خاک امپراتوری به اصطلاح مقدس روم رخ داد، مثال دیگری از درگیری‌های مذهبی است. جنگی که ظاهراً سی سال طول کشید ولی درگیری آن سیصد سال دیگر ادامه داشت و عاقبت با «عهدنامه وستفالی» تا حدودی بارش بر زمین گذاشته شد.
گرچه همانطور که «جان رالز» نیز معتقد است بروز جنگ‌های دینی در اروپا، و تلاش برای یافتن راه حلی برای پایان دادن آن باعث شکل گیری لیبرالیسم و زایش Tolerance ایده رواداری (مدارا) به عنوان یک ارزش اخلاقی شد، اما بلاهای جنگ بمراتب بیشتر است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بللوُم اُمنیوم کُنترا اُمنِس Bellum omnium contra omnes
نمی‌توان همه درگیری‌ها و نزاع‌های آدمیان را تنها به چند اختلاف دینی فروکاست. جنگ‌های غیر مذهبی هم که توأم با خشونت‌های بسیار هولناک بوده، کم نیست. دو جنگ جهانی اول و دوم که میلیونها کشته برجا نهادند، جنگ‌های مذهبی نبودند.
کشتار روشنفکران و افسران لهستانی در پائیز ۱۹۴۱ (قتلعام کاتین  (The Katyn massacre  هم که در وقایع سال ١٩٣٩ و اشغال لهستان ریشه داشت، ربطی به مذهب نداشت.
آن جنایت زیر سر پلیس مخفی (نارودنی کامی‌سه‌ریات وونوتره‌نیخ دیه‌ل)NKVD  یا به اصطلاح «کمیساریای خلق برای امور داخلی» بود که در مقطعی از دوران استالین، مخالفین خودشان را به عنوان «دشمنان خلق» Враги народа (وِراگی نارُودا)، سر به نیست می‌کردند.
بگذریم که به قولی، اصلاً جنگ دینی و غیر دینی نداریم چرا که جنگ‌ها اساساً (و نه مطلقاً) بیشتر طبقاتی بوده و عامل نخستین اینگونه نابسامانی‌ها، عامل نخست «جنگ همه علیه همه» (بللوُم اُمنیوم کُنترا اُمنِس)، خودِ آدمی و فزون طلبی‌های اوست.
انسان گرگ انسان است.
* در منابع غربی از داعش (دولت اسلامی عراق و شام) با ISIS یاد می‌شود.
مخفف Islamic State in Iraq and Greater Syria
آدرس ویدیو


هیچ نظری موجود نیست: