۱۳۹۴ مهر ۱۲, یکشنبه

ترجمه بهروز عارفی: نزدیکی گام به گام عربستان سعودی و اخوان المسلمین


دگرگونیِ نگران کننده برای مصر
آلن گرش، ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۵، مجله اینترنتی شرق بیست و یکم*

در اوضاعی که قیام های کشورهای عربی فرو نشسته اند، رقابت های عربستان و ایران موجب تحرکی چشم گیر در منطقه شده است. در این رودرروئی، عربستان محتاطانه به اخوان المسلمین نزدیک می شود. در حالی که تا کنون با آن سازمان مبارزه می کرد.

در فوریه ۲۰۱۴، مطبوعات عربستان بخشنامه دربار سعودی را منتشر کرد که به موجب آن، «هر وابستگی به جنبش های مذهبی یا روشنفکری، گروه ها یا تشکل هائی که از نقطه نظر کشوری، منطقه ای یا بین المللی تروریست شناخته می شوند ؛ هر حمایتی از هر نوعی به جهان بینی یا دیدگاه آن ها، هر گونه اظهار دوستی با آنان» مستوجب بیست و سه سال زندان خواهد بود. مهمترین تشکل مورد نظر، اخوان المسلمین بود. از همین رو، پادشاهی سعودی با همه توانش از کودتای نظامی در مصر ، در سوم ژوئیه ۲۰۱۳ (۱)پشتیبانی کرد  که موجب سرنگونی محمد مرسی ، رئیس جمهوری منسوب به اخوان المسلمین شد. کودتائی که رئیس ستاد ارتش عبدالفتاح السیسی را به قدرت رساند. هیجده ماه پس از آن، چشم انداز دگرگون شده است. ریاض از هیئت سازمان فلسطینی حماس ، النهضه تونس یا الاصلاح یمنی، سه جریان وابسته به اخوان المسلمین استقبال کرد. درحالی که، اظهارات رسانه های عربستان سعودی در مورد اخوان المسلمین - بر خلاف هم قطاران شان در امارات متحده عربی- ظریف تر وسنجیده تر بود. تغییر موضع سعودی ها هیچ ارتباطی به مذهب و تفسیر متفاوت از قرآن ندارد. این امر به ژئوپولیتیک و روشی  مربوط می شود که عربستان سعودی با آن شرایط منطقه را ارزیابی می کنند. در دوره های تاریخی جدید نیز، روابط سعودی ها و اخوان المسلمین از نشیب و فراز برخوردار بود. در سال های دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، پادشاهی سعودی به کادرهای اخوان المسلمین که در مصر، سوریه و عراق تحت تعقیب قرار داشتند، پناه می داد. پس از سال ۱۹۷۹، ائتلاف با زعامت ایالات متحده  در مبارزه با شوروی «امپراتوری شر» در افغانستان مستحکم تر شد.  اما، جنگ نخست خلیج [فارس]  و پایان جنگ سرد به این تفاهم پایان داد.

«آن ها جهان عرب را ویران کردند»

از همان سال ۲۰۰۲، شاهزاده نایف، وزیر کشور قدرتمند عربستان، در روزنامه کویتی السیاسه در برخورد به اخوان المسلمین شمشیر را از رو بست: «دلیل بسیاری از مشکلات جهان عرب، اخوان المسلمین است و در خود عربستان نیز آنان خسارت های بسیاری به بار آورده اند. ما غالبا از این گروه پشتیبانی کردیم و آن ها در مقابل، جهان عرب را نابود ساختند».(۳) منظور شاهزاده سعودی این بود که در دوران بحران خلیج [فارس] در سال های ۱۹۹۱-۱۹۹۰، اخوان المسلمین از عربستان در جنگ با صدام حسین پشتیبانی نکردند. باوجود این، شاهزاده از بیان دلیل دیگر خشمش خودداری کرد، که البته امیرهای دیگر منطقه نیز با عربستان هم رای بودند: نفوذ اخوان المسلمین در جامعه های اطراف خلیج [فارس] و شرکت آن ها پس از جنگ کویت در همه جنبش های اعتراضی سال های دهه ۱۹۹۰ که پادشاهی سعودی را هدف گرفته بود و استقرارپادشاهی مشروطه  را طلب می کرد. زیرا، هرچند اخوان المسلمین خواهان برقراری دولت اسلامی  بودند، اما  دیدگاه سیاسی آن ها به انتخابات تکیه می کرد که با بینش عربستان تفاوت داشت. بینش عربستان بر وفاداری خدشه ناپذیر به خانواده سلطنتی سعودی تکیه می کند. وانگهی پادشاهی عربستان سعودی ترجیح داده بود که از سازمان های گوناگون سلفی پشتیبانی مالی بکند. سلفی ها از دخالت در زمینه سیاسی خودداری کرده و بدون توجه به ماهیت حکومت ها، به حمایت از قدرت های موجود  فرا می خواندند، چه خانواده سلطنتی عربستان باشد و چه رژیم حسنی مبارک. و این امر موجب آرامش خیال عربستان بود.

در سال های ۲۰۱۳- ۲۰۱۱، پیشروی اخوان المسلمین در سراسر منطقه و تمایل سازمان هائی که خود را هم اسلامی می دانستند و هم تابع رای مردم، و امکان روی کار آمدن آن ها چشم انداز نگران کننده ای ایجاد می کرد که موجب هراس حکومت ریاض شده بود. و رژیم سعودی از مصر تا یمن، حرکت ضدانقلابی و ضدحمله ای سازمان داد که تا کنون بدون موفقیت بوده است.

هدف: تهران

از زمان شکست مفتضحانه اخوان المسلمین در مصر، اشتغال ذهنی عربستان بر ایران متمرکز است. هدف مقدم آن ها مهار این «تهدید» در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن است و در این راه به ایجاد یک «جبهه سنی» علیه « المُهَرْطِقين الشيعة » (ملحدان شیعه) فرا می خوانند. توافق ایران و ۵ به علاوه یک بر سر برنامه هسته ای و چشم انداز مصالحه بین ایران و آمریکا، حتی این گزینش را اضطراری ساخته است.

چنین برمیآید که سلسله حاکم بر عربستان، راه های جدیدی – هر چند محتاطانه- اما با قاطعیت برای گفتگو با اخوان المسلمین یافته است. از این رو محتاطانه چرا که در دراز مدت، اخوان المسلمین همچنان خطری برای عربستان  است از جمله در درون کشور؛ اما با قاطعیت، چرا که در کوتاه و میان مدت، تهدید ایران خطر بزرگتری است. بنا به اظهار منبعی نزدیک به این سازمان، تماس ها از ماه های آخر سلطنت ملک عبدالله برقرار شده، ولی پس از مرگ او در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۵ و شروع پادشاهی برادر ناتنی او، سلمان افزایش یافته است.(۵) مداخله نظامی عربستان در یمن که ابتدا با دخالت نیروی هوائی و سپس نیروی زمینی انجام گرفت، بیانگر سیاست اراده گراتر پادشاه جدید در منطقه است و نیاز به ایجاد یک «جبهه سُنی» دارد.

نزدیکی دوطرف ابتدا در مورد یمن مشاهده شد و با پشتیبانی اخوان المسلمین کشورهای مختلف از تهاجم نظامی به سرکردگی عربستان، این نزدیکی آسان تر شد. طبیعی است که سازمان یمنی الاصلاح وابسته به اخوان المسلمین که در گذشته با حوثی  ها به جنگ پرداخته بود، در درون ائتلافی قرار گرفته که از حمایت عربستان برخوردار است، به ویژه که با حضور ژنرال علی محسن الاحمر نقشی قابل ملاحظه ایفا می کند. پس از تسخیر عدن به دست نیروهای ائتلاف در ماه اوت گذشته، حکومت «رسمی»، نایف البکری، عضو الاصلاح،  را به فرمانداری شهر عدن برگزید. اما این انتصاب مورد  نارضایتی امارات متحده  عربی  که حضور نظامی چشمگیری دارد شده و تنش هائی برانگیخته و در نتیجه موقعیت او متزلزل شده است. عبدالمجید الزندانی، یکی از رهبران این سازمان و چند نفر از مسئولان آن به ریاض پناهنده شده اند، در حالی که تا سال گذشته ، حتی حق اقامت در عربستان را نداشتند. حکومت ریاض دست اللقاعده را در جنوب شرقی شبه جزیره عربی در منطقهء موکلا که در دست این سازمان است، باز گذاشته است.

تنها کشور عربی که عربستان سعودی پس از ماه ها تردید، تصمیم به شرکت در سرنگونی رژیمش گرفت، سوریه است. به رغم تحول در سیاست آمریکا و حتی فرانسه، رژیم سعودی، مثل دولت ترکیه هنوز مصمم است که بشار اسد را سرنگون کند.  یک جنبش وحدت نیروهای اسلامی با رهبری ترکیه و کمک های قطر در درون «ارتش پیروزی» ایجاد شده که ائتلافی است از اخوان المسلمین  که جبهه النصره، شاخه سوری القاعده نیز در آن شرکت دارد.

پیوند با حماس

آخرین نمونه انعطاف سعودی ها، نزدیکی با حماس است که مدت زیادی به ایران نزدیک بود. رهبری این جنبش در سال ۲۰۱۲ دمشق را ترک کرده و بین همبستگی با اخوان المسلمین در سوریه و نقاط دیگر و ایران دو دل است. ایران کمک نظامی قابل ملاحظه ای به حماس می کند. در حالی که در سال گذشته، چندین بار خبر سفر خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس به ایران اعلام شده بود، سرانجام در ژوئیه ۲۰۱۵، وی از عربستان سعودی دیدار کرد. او توانست با پادشاه، ولیعهد و جانشین وی ملاقات کرده و به کدورتی چند ساله پایان دهد. او موفق شد آزادی زندانیان حماس در عربستان را کسب کرده ولی موجب خشم ایرانی ها شد. منصور حقیقت پور، معاون کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: «این نخستین اشتباه حماس نیست (...) قبلا به آن ها گفته ایم، اما درک نکردند. (...) اگر حماس خط مشی خود را تصحیح نکند، نخواهد توانست از قدرت جمهوری اسلامی ایران استفاده کند». (۶).

خشم مصر

این نزدیکی به همان اندازه و شاید هم بیشتر- موجب ناخوشایندی مصر گشته است. در حالی که این کشور به تحریم غزه ادامه می دهد و پس از ویران کردن سه هزار ساختمان در مرز، قصد دارد  با بستن آب به تونل ها، آن ها را مسدود کند. در همان حال، سخنان راشد غنوچی، رهبر النهضه (تونس) در سفر به ریاض در ژوئن ۲۰۱۵ درباره سازش حکومت قاهره و اخوان المسلمین بر تشویش ها افزوده است. از دیدگاه مصر، هیچ تفاوتی بین اخوان المسلمین، القاعده و داعش وجود ندارد. درست همان قیاسی که دولت اسرائیل  در مورد حماس می کند. بخش با اهمیتی از حقانیت هیئت حاکمه مصر بر این متکی است که کشور را از دست اخوان المسلمین «خلاص » کرده است.

اگر چه مقامات رسمی کدورت روابط دو کشور را انکار می کنند، و منافع مشترک مصر و عربستان به میزانی است که از رودروئی دو کشور جلوگیری می کند، اما برداشت رسانه های مصر هواسنج خوبی برای نشان دادن نگرانی های دولت مصر است. بد نیست یادآوری کنیم که  استقلال رسانه های مصر نسبت به حاکمیت، از زمان حکومت جمال عبدالناصر تا کنون، تا این حد کم نبوده است. برای مثال، هفته نامه دولتی رُوزالیوسف در اواخر ژوئیه به مناسبت سفر مشعل به عربستان مقاله ای از احمد شوقی العطار چاپ کرد که تاکید می کرد که «عربستان مصر را فروخته است» و به ازسرگیری روابط دیپلماتیک با ایران تشویق می کرد. محمد حسنین هیکل، مشاور پیشین ناصر در همان زمان در روزنامه لبنانی السفیراز این پیشنهاد پشتیبانی کرد (۷)

. اگر چه  مصر از مداخله در یمن حمایت کرده اما از فرستادن سرباز به آن کشورخودداری می کند، در مورد مسئله سوریه نسبت به استراتژی سرنگونی رژِیم اسد دودل است. با این حال، روزنامه رسمی الاهرام ، در شماره ۹ سپتامبر، با انتشار مقاله ای به قلم روزنامه نگار بانفوذ، مکرم محمد احمد، رئیس پیشین سندیکای خبرنگاران در دوران مبارک، از کسانی که «از طرح امریکائی تقسیم خاورمیانه» پشتیبانی کرده بودند، انتقاد می کرد. در این مقاله، او از ارتش سوریه به خاطر دفاع از حاکمیت کشور تجلیل کرد. او می افزاید که پناهندگان نه از دست بشار اسد بلکه از سازمان حکومت اسلامی (داعش) می گریزند و از ارتش آزاد سوریه که به عقیده وی از افراد اخوان المسلمین تشکیل شده، نکوهش می کرد. نتیجه گیری او مضمون کلی مقاله را بازتاب می داد: «جنایت هایی که اسد مرتکب شده، در مقایسه با جنایت های تروریست ها ناچیز اند»

قابل درک است، دوستی خلل ناپذیر عربستان سعودی و مصر به یک اسطوره می ماند. و به رغم هم سوئی استراتژیکی بین دو کشور، آن ها مجبورند در زیر شبح اخوان المسلمین – که هم چنان موجب وحشت مصر است- با اختلافاتشان بسازند.

Alain Gresh : Rapprochement à petits pas entre l’Arabie saoudite et les Frères musulmans
Une évolution qui inquiète l’Égypte
پاورقی ها:
6 - Can Saudi Arabia outbid Iran on Hamas  ?  », BBC Monitoring, 29 juillet 2015.
7  -   Calls in Egypt media to mend ties with Iran, amid perceived tension with Saudis  », BBC Monitoring 19 août 2015.

هیچ نظری موجود نیست: