۱۳۹۴ آذر ۳, سه‌شنبه

مترجم نیروی دریایی آمریکا در زندان اوین؛ نماینده خمینی در نیروی دریایی، امام جماعت در آمریکا
ایرج مصداقی

محمدعلی الهی از سن ۱۲ سالگی تحصیلات حوزوی را در اصفهان آغاز کرد و سپس به تهران آمد و در دوران انقلاب ۵۷ تبدیل به واعظی جوان شد که در مساجد امام حسین و احمدیه نارمک سخنرانی می‌کرد. وی در آبان‌ماه ۱۳۵۷ برای مدت کوتاهی دستگیر و زندانی شد و همین شد سابقه‌‌ی مبارزاتی وی علیه رژیم پهلوی تا بتواند پله‌های ترقی را طی کند. درست مانند شیخ محمد مقیسه‌ای که او نیز مدت کوتاهی در سال ۵۷ به زندان افتاد و همین شد سرمایه‌ای برای‌ استفاده از خوان نعمت جمهوری اسلامی.
الهی پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۸ به حکم دفتر خمینی به ریاست دایره «سیاسی ایدئولوژیک» نیروی دریایی که متعاقباً در مردادماه ۱۳۶۲ «عقیدتی سیاسی» نام گرفت منصوب شد. با این حال وی اصرار دارد در مصاحبه‌ با رسانه‌ها این نهاد سرکوبگر را «انجمن اسلامی» بنامد؛ چرا که می‌خواهد خود را از شر بدنامی آن خلاص کند.
پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، به منظور تسلط روحانیت بر ارتش، دایره‌ی «عقیدتی سیاسی» تشکیل شد و به عنوان ارگان سرکوب، نیروهای آن عملاً به جای «حفاظت اطلاعات» به جاسوسی و پرونده‌‌سازی علیه وابستگان گروه‌های سیاسی و پرسنل ناراضی مشغول بودند.
خمینی در حکمی که خطاب به رئیس ستاد ارتش صادر کرد به صراحت عنوان نمود که «سازمان سیاسی ایدئولوژیك در انتخاب خط مشی خود، صرفاً تابع ولایت فقیه است و فقط از نظر انسانی و آماد و پشتیبانی تابع ستاد مشترك ارتش می‌باشد.»
 
 
همچنین دفتر مشاورت خمینی در تاریخ ۱/۶/۱۳۶۰ طی نامه‌ای به اداره پنجم ستاد مشترك ارتش، ضمن ابلاغ فرمان وی به مسئولان امر، ضرورت و اهمیت ویژه مأموریت این اداره را متذكر و یادآور شد كه «ارتش جمهوری اسلامی ایران بدون حضور فعال اداره‌ای با این مأموریت و شرح وظایف، از كارآیی و جهت‌گیری متناسب با شرایط كنونی ناتوان خواهد بود.»
 
 
نقش این نهاد پس از سرکوب خونین ۳۰ خرداد و در سیاه‌ترین روزهای تاریخ مهین‌مان بسیار پررنگ‌تر از قبل شده و در هماهنگی با دادگاه و دادسرای انقلاب ارتش ابتکار عمل را در دستگیری و پرونده‌سازی برای پرسنل نظامی به عهده گرفت. در سال‌های اولیه دهه‌ی ۶۰ بسیاری از فعالان سیاسی و هواداران جریان‌های مختلف سیاسی در نیروی دریایی با توطئه‌چینی این نهاد دستگیر و به زیر شکنجه و ... برده شدند.
کسانی که دهه‌ی ۶۰ را به خاطر می‌آوردند می‌دانند نام دایره «عقیدتی سیاسی» چه دلهره‌ای در پرسنل نظامی ایجاد می‌کرد .
هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود از ۱۴ اردیبهشت ۱۳۶۲ می‌نویسد: «آقای‌ [محمدعلی‌] الهی‌ مسئول‌ سازمان‌ عقیدتی‌ سیاسی‌ نیروی‌ دریایی‌ آمد. از کیفیت‌ دستگیری‌ ناخدا [بهرام‌] افضلی‌ و تعویض‌ فرمانده‌ بدون‌ مشورت‌ با عقیدتی‌ سیاسی‌ گله‌مند و از آینده‌ نگران‌ بود.»
۵ روز از دستگیری ناخدا افضلی می‌گذرد و از آن‌جایی که دستگیری وی برخلاف دیگر دستگیری‌ها و روال موجود در نیروی دریایی با محمدعلی الهی و «عقیدتی سیاسی» هماهنگ نشده بود وی از «کیفیت دستگیری» گله‌مند است. او همچنین شاکی است که چرا فرمانده‌ی جدید(ناخدا حسینی)، بدون مشورت وی انتخاب شده است.
دستگیری افضلی به خاطر اهمیت آن به جای آن که به شیوه‌ی معمول صورت بگیرد، در بالاترین سطح نظام تصمیم‌گیری شده بود و دلیلی نداشت که همچون دیگر دستگیری‌ها «عقیدتی سیاسی» نیروی دریایی در بدو امر در جریان آن قرار بگیرد. چرا که در تصمیم‌گیری اولیه قرار نبود افضلی در بازداشت بماند. درست مانند بیت‌اوشانا نماینده‌ اقلیت آشوری مجلس شورای اسلامی که در همان ایام به علت ارتباط با حزب توده بازداشت و بلافاصله با گرفتن تعهد و ... آزاد شد.
هادی غفاری (۱) ادعا می‌کند که او اسناد وابستگی افضلی به حزب توده را به دست آورده و تحویل خمینی داده بود. از قرار معلوم خامنه‌ای، ناخدا افضلی را که به تازگی از سفر ایتالیا بازگشته بود به دفتر خود احضار می‌کند و افضلی در دفتر وی با بازجویان و مأموران سپاه پاسداران مواجه شده و توسط آنان به زندان منتقل می‌شود .
رفسنجانی در این مورد در خاطراتش از روز ۹ اردیبهشت ۱۳۶۲ می‌گوید:‌
«رئیس‌جمهور تلفنی‌ اطلاع‌ دادند که‌ فرمانده‌ مورد نظر [ناخدا بهرام‌ افضلی‌] احضار شده‌ و توقیف‌ است‌. گفتم‌ قبلاً در همان‌جا تحقیق‌ شود؛ اگر صادقانه‌ برخورد کرد و در حد سمپات‌ است‌، زندان‌ نرود. ایشان‌ پذیرفتند. احمد آقا عصر تلفن کرد و گفت‌ [بهرام‌] افضلی‌ اعتراف‌ نکرده‌ و گویا برای‌ مقابله‌ به‌ زندان‌ برده‌اند. آخر شب‌، احمد آقا تلفن‌ کرد که‌ آقای‌ خامنه‌ای‌ دستور آزادی‌ سرهنگ‌ [بهرام‌] افضلی‌ [فرمانده‌ نیروی‌ دریایی‌] را بعد از تخلیه‌ اطلاعات‌ داده‌اند.»
حجت‌الاسلام سیدهادی خسروشاهی سفیر وقت جمهوری اسلامی در واتیکان، توضیح می‌دهد که محمد‌علی الهی چند روز پیش از دستگیری افضلی، وی را در یک هیئت نظامی در سفر به لیبی همراهی ‌کرده و وی در مسیر بازگشت هیئت از این کشور، در رم میهماندار آن‌ها بوده است.
 
 
بر اساس خاطرات انتشار یافته مسئولان نظامی و سیاسی رژیم، هدف اصلی سفر هیئت‌های نظامی و حتی سیاسی رژیم به لیبی، تهیه سلاح و به ویژه‌ موشک‌های دوربرد بود. برخلاف تصمیم اولیه رفسنجانی و خامنه‌ای و احمد خمینی و ...، در اسفند همان سال در میان دعوا و رقابت‌ بین جناح‌‌ها و باندهای قدرت، ناخدا افضلی قربانی شده و با حکم محمدی‌ری‌شهری، توسط لاجوردی اعدام می‌شود.
محمدعلی الهی که عینک به چشم دارد به همراه ناخدا افضلی در جماران 
محمدعلی الهی که عینک به چشم دارد به همراه ناخدا افضلی در جماران
 
در آن دوران سیاه، الهی نقش مهمی در نیروی دریایی داشت و به منظور هماهنگ‌ کردن دوایر «عقیدتی سیاسی»، سمینارهای متعددی ترتیب می‌داد. در خرداد ۱۳۶۱ در جریان یکی از همین سمینارها، حجت‌الاسلام امینی نژاد سرپرست دایره عقیدتی سیاسی ایستگاه دریایی بندر امام خمینی که برای شرکت در این سمینار به تهران سفر کرده بود، توسط یک واحد عملیاتی مجاهدین، هنگام عبور از خیابان کشتارگاه در جنوب غربی تهران مورد حمله قرار گرفت و کشته شد.
الهی خود نیز در جریان بازدید از مناطق عملیاتی در جنوب کشور در یکی از خیابان‌های آبادان هدف ترکش قرار گرفته و از ناحیه دست و پا مجروح شد. 
 
الهی به همراه هاشمی رفسنجانی
 
در دوران یاد شده دایره‌ی عقیدتی‌ سیاسی ارتش همچنین نقش مهمی در جبهه‌های جنگ و کنترل خبرنگاران داشتند. 
محمدعلی الهی، مدیر سیاسی ایدئویوژیک (عقیدتی سیاسی) نیروی دریایی در سال ۱۳۶۱ می‌گوید: «نیروهای عقیدتی سیاسی ارتش، خبرنگاران و مصاحبه‌گران زیادی را تا خطوط مقدم جبهه راهنمایی کردند تا آنها با رزمندگان ارتش مصاحبه کنند و روحیه آنان را تقویت نمایند».
(مصاحبه با حجت‌الاسلام والمسلمین الهی، مجله صف، شهریور ۱۳۶۱، ص ۷۳)
 
موقعیت الهی در نیروی دریایی به گونه‌ای بود که برای بازدید به جبهه‌ها می‌رفت.
 
سرهنگ سید محمدعلی شریف النسب در خاطرات خود می‌گوید:‌
«آن روزسرپرست عقیدتی- سیاسی نیروی دریایی به نام حجت‌الاسلام الهی برای بازدید آمده بود و چند تن از تکاوران دریایی با وی همراه بودند و می‌خواستند هنر و توانایی خود را در زد و خورد با عراقی‌ها به او نشان دهند.»
 
 
تا آن‌جا که می‌دانم وی تا سال ۶۳ در عقیدتی سیاسی نیروی دریایی بود و با شرکت در کلاس‌های زبان این نیرو به آموختن انگلیسی پرداخت و در سال ۶۵ به لندن عزیمت کرد و یک سالی را در این شهر به سر برد. خودش می‌گوید حضور وی برای آموزش زبان انگلیسی بوده است اما بعید به نظر می‌رسد آخوندی را تنها به منظور آموزش زبان با هزینه‌ای هنگفت به لندن آن هم در بحبوحه‌ی جنگ و محدودیت‌های ارزی رژیم که حتی برای تأمین نیازهای جنگی مشکل داشت بفرستند.
وی پس از بازگشت از لندن در سال ۶۷ به حکم مهدی کروبی در بنیاد شهید مشغول خدمت شد و مسئولیت راه‌اندازی مرکز پژوهش‌ها و اسناد بنیاد شهید را به عهده گرفت و همزمان به تحریریه تهران تایمز پیوست.
این که آخوندی پس از یک سال زبان خواندن به عضویت تحریریه‌ی یک نشریه انگلیسی زبان در می‌آید از برکات جمهوری اسلامی و حاکمیت ولایت فقیه است. چنانچه در همان ایام، صادق خرازی بدون داشتن کوچکترین سابقه‌ی دیپلماتیک و دانستن زبان انگلیسی در سن ۲۶ سالگی از اداره‌ی حجره‌ی بازار به نمایندگی جمهوری اسلامی در نیویورک رسید.
الهی می گوید در سال ۱۳۷۰ دعوت‌نامه‌ای از «کنفرانس جهانی ادیان» که محل برگزاری آن در سانفرانسیسکو بود به دفتر روزنامه تهران تایمز رسید. تقاضای ویزای الهی در ابتدا با پاسخ منفی سفارت آمریکا روبرو شد، اما تلاش دوباره‌ی وی منجر به صدور ویزای معنادار چهارماهه شد. این که چرا دعوت نامه «کنفرانس جهانی ادیان» به دفتر یک روزنامه می‌رسد خود جای سؤال است. در هر صورت پای الهی با این دعوت نامه به آمریکا باز شد و به شهرهای واشنگتن، نیویورک، لس‌انجلس و چند شهر دیگر که جوامع بزرگ مسلمان در آنها تشکیل شده بود سفر کرد. وی یک سال بعد به دیترویت میشیگان سفر کرد و در مرکز اسلامی این شهر به عنوان یک طلبه‌ی جوان که انگلیسی می‌دانست مشغول به کار شد. 
 
 
سه سال بعد در سال ۱۳۷۴ وی با گسترش جامعه‌ی اسلامی دیربورن، «دارالحکمه اسلامی آمریکا»Islamic House of Wisdom را بنیان‌گذاشت و در سال ۱۳۷۶ این مرکز با توجه به تمکن مالی‌ای که پیدا کرده بود به ساختمان جدید خود که پیشتر کلیسا بوده نقل مکان کرد. از همان موقع این مرکز با استفاده از «امدادهای غیبی» به یکی از بزرگترین مساجد آمریکا تبدیل شد. و طرفه آن که خانم شیرین عبادی، در سال ۱۳۸۵ ضدآمریکایی‌ترین سخنان خود را در این مرکز ایراد کرد. (۲)
الهی در دوران حضور خود در آمریکا از دانشگاه میشیگان دیربورن لیسانس جامعه شناسی و از دانشگاه ایالتی دیترویت فوق‌لیسانس هنر دریافت کرده است.
نماینده‌ی دیروز خمینی، امروز خود را «مسلمان آمریکایی» و وفادار به این کشور دانسته و هیچ اشاره‌ای هم به سابقه‌ی خود و نعره‌های «مرگ بر آمریکا» و «شیطان بزرگ» و ... نمی‌کند.
 
 
الهی در نماز وحدت نیروهای نظامی در حال دادن شعار دشمن شکن مرگ بر آمریکا
 
این که چرا دلداده‌ و نماینده‌ی خمینی، «ام‌القراء» اسلام را رها کرده و در دیار کفر رحل اقامت گزیده و به «آمریکایی» بودن خود افتخار می‌کند و به دیدار مأموران اف بی آی و رئیس جمهور آمریکا و ... می‌رود، جزو رازهایی است که مکتوم می‌ماند و خیلی‌ها هم تمایلی به مطرح کردن آن ندارند. (۳)
 
 
فراموش نکنیم که زنده‌یاد حجت‌الاسلام دکتر حشمت‌الله مقصودی وکیل و و حقوقدان معروف پس از بازگشت از سفر چند هفته‌ای خود به آمریکا و دیدار با شخصیت‌های آمریکایی در سال ۱۳۶۸دستگیر و به اتهام جاسوسی برای دولت متخاصم اعدام شد.
خامنه‌ای و مسئولان امنیتی و قضایی وقتی از پروژه‌ی «نفوذ» و جاسوسی و «رخنه» سخن می‌گویند منظورشان نوعی از ارتباطات فرهنگی، تجاری، علمی، هنری و یا رسانه‌ای میان ایرانی‌های غیرخودی و شهروندان و موسسات غربی است که از کانال حکومت و دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی نگذشته باشد.
 
 
 
الهی در حالی که در سرزمین کفر و شیطان بزرگ به سر می‌برد از هیچ‌چیز برای زیر سؤال بردن سیاست‌های دولت آمریکا و اسرائیل و حمایت از حزب‌الله و حماس و طرفداری از جمهوری اسلامی و سیاست‌های آن فروگذار نمی‌کند و تاکنون با هیچ مشکلی از سوی اف بی آی و دولت آمریکا مواجه نشده است. الهی بارها با مقامات رژیم و حزب‌الله از خاتمی گرفته تا محمدجواد ظریف و ... از علامه شیخ‌محمد حسین فضل‌الله گرفته تا ... دیدار و گفتگو داشته است. حمایت او از مواضع رژیم تا آن‌جاست که حتی ادعای احمدی‌نژاد مبنی بر پاک کردن اسرائیل از صفحه‌ی روزگار و نفی هولوکاست را «یهودی ستیزی» نمی‌داند. وی در حمایت خود از «حماس» و رهبران سیاسی و مذهبی آن از جمله «شیخ یاسین» تردیدی به خود راه نداده و از رسانه‌های آمریکایی برای انتقال نظراتش استفاده می‌کند.
این در حالی است که امیر میرزایی حکمتی، جوان آمریکایی ایرانی تبار که مترجم نیروی دریایی آمریکا بوده به منظور باج‌خواهی از دولت آمریکا چهارسال است که در بدترین شرایط در زندان اوین به سر می‌برد. وی که به خاطر دیدار با مادربزرگش به ایران رفته بود به خاطر داشتن چند عکس با سربازان آمریکایی در عراق در ۱۶ آذر سال 90 به‌اتهام همکاری با دولت‌های متخاصم و سرویس جاسوسی سیا علیه جمهوری اسلامی ایران، دستگیر شد و در یک خیمه‌شب بازی قضایی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به‌ریاست قاضی صلواتی به اعدام محکوم شد.
 
 
 دستگاه قضایی رژیم ادعا می‌کند که حکمتی در افغانستان و عراق آموزش جاسوسی دیده است. حکم وی که امکان اجرایی نداشت و تنها به منظور جوسازی و مانور سیاسی صادر شده بود چنانچه انتظار می‌رفت در دیوان‌عالی کشور نقض شد و شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه‌ای بقیه خیمه‌شب‌بازی قضایی را به صحنه برد و حکمتی را به ۱۰ سال حبس محکوم کرد که مورد تأیید دستگاه قضایی قرار گرفت.
پدر امیر میرزایی حکمتی دچار سرطان مغز است و از زمان بازداشت فرزندش دوبار سکته مغزی کرده است. امیر حکمتی پس از آن که ۱۶ ماه در سلول انفرادی بسر می‌برد به زندانی دیگر انتقال یافت و پس از دو سال اجازه پیدا کرد با عموی خود دیدار کند و به خانواده‌اش نامه‌ بنویسد.
البته الهی مانند همه وعاظ رژیم، معتقد است که اسلام دین «صلح»، «آرامش»، «بخشش» ، «رحمت»، «زیبایی» و ... است و بی جهت به «خشونت» و ... متهم می‌شود. تنها رفقای الهی (۴) در تهران نیستند که معتقدند آزادترین و دمکراتیک‌ترین کشور دنیا را اداره می‌کنند بلکه الهی نیز حاکمیت جمهوری اسلامی را «دموکراسی» و اداره کشور به دست آن‌ها را خواست مردم معرفی می‌کند 
محمد علی الهی که همچون خانواده امیررضا میرزایی حکمتی در ایالت میشیگان زندگی می‌کند در یکی از شعبده‌‌بازی‌های رژیم در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ در زندان اوین با امیر میرزایی حکمتی و سپس با مقامات قوه قضاییه دیدار و گفتگو کرد. او می‌گوید امیدوار است حکمتی به زودی آزاد شود.
 
 
الهی که خود بخوبی واقف است رژیم به هرکسی اجازه نمی‌دهد به زندان اوین مراجعه کرده و با یک زندانی امنیتی و جاسوس آمریکا ملاقات کند، دیدار خود با حکمتی را «معجزه» خواند.
البته الهی، «روغن چراغ ریخته را نذر امامزاده می‌کند» او که به منظور شرکت در «ششمین اجلاس مجمع جهانی اهل ‏بیت(ع)» به ایران رفته بود سر راه دیداری هم با امیر حکمتی داشت تا با دستی پر به آمریکا برگردد. و موضوع را در مطبوعات و رسانه‌های آمریکایی به گونه‌ای جلوه داد که گویا برای دیدار با حکمتی رنج سفر به ایران را متحمل شده است.  
«به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ نشست تخصصی "بررسی مرکزیت مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال 2017" با حضور تعدادی از اعضای مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت(ع) در مشهد مقدس برگزار شد. در این نشست که روز پنجشنبه 29 مرداد 1394 در فرهنگسرای زیارت برپا شد مسائل مرتبط با مرکزیت مشهد به عنوان پایتخت جهان اسلام در سال 2017 بررسی شد. «دکتر حسین الدیرانی» عضو استرالیلیی، «حجت‌الاسلام محمد علی الهی» عضو آمریکایی، «سید شمس الدین زیدی» عضو تانزانیایی، «شیخ عبدالمنعم قبیسی» عضو ساحل عاجی، «محمد کامل زهیری» عضو مالزیایی و «شیخ طالب الخزرجی» عضو برزیلی مجمع، شرکت کنندگان در این نشست بودند»
 
 
خبرگزاری اهل بیت(ع) درمورد سخنان الهی در این نشست می‌نویسد:‌
«حجت الاسلام محمد علی الهی فعال فرهنگی شهر شیکاگو هم که سال ها در آمریکا به تبلیغ اسلام پرداخته، معرفی ایران به محوریت امام خمینی (ره) را بسیار مهم ارزیابی کرد و گفت: مکتب اهل بیت(ع) به عنوان جهان شمول ترین مکتب مذهبی باید محور فعالیت های فرهنگی مشهد قرار گیرد.
وی با اشاره به این که علمای شیعی مشهد نقش زیادی در تنویرهای فرهنگی افکار مردم دارند، گفت: این که ما در ایران امام رضا(ع) را درمرکز فعالیت های فرهنگی خود قرار دهیم تأثیر زیادی در دنیا می‌گذارد.
حجت‌الاسلام الهی بر لزوم معرفی نقش اهل بیت(ع) در فرهنگ جامعه تأکید کرد و افزود: در ایران ایده‌های زیبایی وجود دارد که برای تحقق این ایده‌ها باید به دنبال یک اساس و پایه فرهنگی باشید.»
 
 
الهی همچنین به عنوان یکی از اعضای «مجمع عمومی جهانی اهل بیت (ع)»  از تاریخ ۲۴ تا ۲۷ مردادماه سال جاری در ششمین اجلاس این مجمع که با شعار «همبستگی و هم افزایی برای پیشبرد اهداف اسلام» در تهران برگزار شد، شرکت داشت. وی همچنین از فرصت به دست آمده استفاده کرد و به زیارت مرقد خمینی رفت. در نگاه الهی هیچ‌چیز تغییر نکرده وی در مورد خمینی می‌گوید:‌
«مانند کوه استوار شجاعانه و مصممانه و متقیانه در سخت‌ترین شرایط جامعه را رهبری می‌کرد و اگر حتی مرتکب اشتباهی می‌شد به آن اعتراف می‌کرد»
 
 
البته الهی مثل دیگر آخوندها زرنگ است و می‌داند چگونه مظلوم نمایی کند. وی در گفتگو با بی بی سی مدعی می‌شود در آمریکا وی را «شیعه افراطی» می‌خوانند و در ایران «مأمور سیا»!
 
 
دولت آمریکا در بهار ۲۰۱۳ در یک ژست حسن‌نیت مجتبی عطارودی استاد مدعو ایرانی را که از دسامبر ۲۰۱۱ به اتهام نفض قوانین صادراتی آمریکا در توقیف بود آزاد کرد، به این امید که جمهوری اسلامی مقابله به مثل کرده و امیر حکمتی را آزاد کند. دولت جمهوری اسلامی بارها در باره این استاد و آزاد شدنش، که با میانجیگری دولت عمان عملی شد ابراز نگرانی کرده بود، اما اقدام دولت آمریکا چنانچه انتظار می‌رفت باعث جری‌تر شدن خامنه‌ای و دستگاه قضایی شد و آن‌ها جیسون رضاییان را نیز به اتهامی مشابه دستگیر کردند.
 
 
رژیم با به گروگان گرفتن امیر میرزایی حکمتی، کشیش سعید عابدینی و جیسیون رضاییان که هر سه به جرم جاسوسی در زندان به سر می‌برند می‌‌کوشد آن‌ها را با عوامل خود که در آمریکا زندانی هستند معاوضه کند.
امیر حکمتی در نامه‌‌‌ای که به صورت محرمانه از زندان خارج شد و در روزنامه گاردین انتشار یافت از جان کری وزیر امور خارجه آمریکا خواست که اسیر باج خواهی رژیم نشوند. او تأکید کرد که بیش از دو سال است که با اتهام‌های دروغین در زندان به‌سر می‌برد، اتهام‌هایی که صرفا بر اساس اعترافات اجباری و با استفاده از زور، تهدید، شرایط زندان و سلول انفرادی طولانی‌مدت به دست آمده‌اند. وی مقام‌های امنیتی ایران را متهم کرد که به‌طور غیرقانونی او را زندانی کرده‌اند تا او را با دو ایرانی زندانی در آمریکا مبادله کنند.
حکمتی چهار سال را به عنوان مترجم در نیروی دریایی آمریکا خدمت کرده است و محمدعلی الهی پنج سال با حکم دفتر خمینی و از سوی او در حساس‌ترین و امنیتی‌ترین بخش نیروی دریایی ایران مشغول به کار بوده و کتاب‌هایش نیز توسط نیروی دریایی انتشار یافته است. (۵) حکمتی از دیربورن میشیگان برای دیدار مادربزرگ‌‌اش به تهران رفته و در زندان اوین گرفتار است و الهی از تهران به دیربورن میشیگان رفته و بروبیایی دارد.  
«حکمتی» هیچ‌گاه مرگ بر ایران نگفته اما الهی سال‌های سال «مرگ برآمریکا» از دهانش نیفتاده. حکمتی پیرو هیچ‌کس نیست و الهی همچنان خود را پیرو «امام خمینی» معرفی می‌کند.
هیچ‌ آماری از وابستگان رژیم خمینی که دست در فساد و دزدی و غارت و جنایت داشتند و قادر به کسب شهروندی آمریکا و کانادا شده‌‌اند در دست نیست. هنوز معلوم نیست چه تعداد از صاحب‌منصبان رژیم و «آقازادگان» دارای کارت اقامت دائم آمریکا هستند و در ینگه‌ی دنیا به عیش و نوش مشغولند و یک پای‌شان در آمریکاست و یک پایشان در «ام‌القرا»ی اسلام. 
 
 
ایرج مصداقی ۳۰  آبان ۱۳۹۴
www.irajmesdaghi.com
 
پانویس:
۱-هادی غفاری علاوه بر آن که نماینده مجلس و عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بود، حاکم شرع، بازجو و شکنجه‌گر بیرحم اوین بود و نقش مستقیمی در سرکوب و شکنجه داشت. وی از این طریق به اسناد ارتباط افضلی با حزب توده دست یافته بود.
۲- شیرین عبادی در تور خود در آمریکا در دفاع از پروژه‌ی هسته‌ای رژیم که آن را پروژه‌ای ملی و به نفع مردم می‌خواند سنگ تمام گذاشت. جدا از انتشار مقاله در لس‌آنجلس تایمز و دیدار با لابی رژیم به سخنرانی ‌های متعدد نیز پرداخت.
«شیرین عبادی، برنده‌ی ایرانی نوبل صلح سال 2003 روز گذشته (شنبه) در مركز اسلامی آمریكا گفت: اگر آمریكا درس‌هایش را از عراق نیاموخته است و به حمله به ایران می‌اندیشد، با وجود همه‌ی انتقاداتی كه در كشورمان می‌كنیم، تا آخرین قطره‌ی خون‌مان از كشورمان دفاع می‌كنیم و به یك سرباز بیگانه اجازه نخواهیم داد كه پا بر خاك ایران بگذارد. اگر آمریكا درباره‌ی جهانی شدن سخن می‌گوید، به این معنی نیست كه همه‌ی جهان به عنوان دهكده‌ی كوچكی دیده می‌شود و بوش به عنوان تنها كلانتر آن دهكده نگریسته می‌شود. بر اساس این گزارش، ‌عبادی كه در بزرگ‌ترین مسجد آمریكا در دیربورن سخنرانی می‌كرد، اسلام را دین بخشایش، رحمت و زیبایی خواند و گفت: این روزها روزهای سختی برای پیروان اسلام است، متاسفانه در این فصل سخت اسلام به خشونت و تروریسم متهم شده است.»
 
 
۳- الهی تنها نمونه نیست. مرتضی آقا تهرانی یکی از اعضای جبهه‌ی پایداری و نماینده مجلس شورای اسلامی و از شاگردان نزدیک مصباح یزدی نیز به مدت ۹ سال و نیم در آمریکا و کانادا زندگی می‌کرد و دارای گرین کارت آمریکا بود. وی سال‌ها در مدرسه حقانی و مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی مشغول تحصیل بود و پس از بازگشت از آمریکا مدت‌ها معلم اخلاق کابینه محمود احمدی نژاد بود. او در آمریکا امامت جمعه و سرپرستی مؤسسه اسلامی نیویورک را به عهده داشت. وی در قالب یک گروه، با صلاح‌دید مصباح یزدی به همراه همسر و فرزند عازم کانادا و آمریکا شد. آقا تهرانی از دانشگاه مک‌گیل در مونترال فوق لیسانس مطالعات اسلامی گرفت و سپس به آمریکا رفت و از دانشکده فلسفه دانشگاه ایالتی نیویورک در بینگهمتون در فلسفه و عرفان فارغ‌التحصیل شد. 
سیدحمید مولانا ستون نویس سابق روزنامه کیهان و از آمریکا‌ستیزان این روزنامه که به حکم احمدی‌نژاد در سال ۱۳۸۷به مشاورت او رسید نیز سیتی زن آمریکاست. همچنین ملک وسیعی در نزدیکی ونک تهران برای راه اندازی بنیاد فرهنگی مولانا با اختصاص بودجه هنگفت در اختیار او گذاشته شد.
 
۴- الهی همچنان در زمره‌ی یکی از شخصیت‌های رژیم محسوب می‌شود. مثلاً به پیام تشکر آیت‌الله صانعی به مناسبت درگذشت همسرش توجه کنید. دو جا نام محمدعلی الهی تحت عنوان « حضرات آيات و حجج اسلام و مسلمين» و « شخصيت ها» آمده است.
 
 
۵- کتاب‌های وی از جمله  «نگرشی به انقلاب شکوهمند بهمن : روز قهرمانان» توسط اداره عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی، و «تحلیلی بر جهان بینی اسلامی و مادی»؛ اقتباس از محمدعلی الهی؛ توسط مدیریت سیاسی ایدئولوژیک نیروی دریایی ارتش انتشار یافته‌اند.

هیچ نظری موجود نیست: