۱۳۸۷ شهریور ۳, یکشنبه

مادران خاوران؛ بهترین انتخاب


این کودک ناز دانه زندان زاد است
1387-06-04
نویسنده اسماعیل خویی

مادر به نماز و کودک اش در بازی:

با مُشتی خُرده ریز ِ رنگین راضی.
انسان می بین و پاکی ی ذاتی ی او
،شادان از کم نیازی و بی آزی.

زندان زاد است. جانش ، اما، شادی ست.

هر بازی ی او نمودی از آزادی ست.
با کاغذ خانه ی عروسک سازد:
یعنی دلک اش شیفته ی آبادی ست.

این کودک ِ نازدانه زندان زاد است.

هم بندان را دل از نشاط اش شاد است.
بیداد نداند که چه باشد ،اما
،با بود ِ خود، او نمودی از بیداد است.

خیره شدن در رفتن ِ مامان پسرک،

آویخته اشکی ش به مژگان پسرک
.اِنگار نگشته سیر از شیر هنوز:
ک انگشت مکد به جای پِستان پسرک.

تا بوده ، ورا داشته در بر مادر:

دختر گل و بوته ای گُل آور مادر.
وینک سوی دار می رود زن،دل خون
از ضجّه ی دخترک که:"مادر!مادر!"

بی تابی ی او کاهد تاب انسان را.

با زاری ی خود کِشد به آتش جان را.
اعدام شده ست مادرش، امّا او
خواهد بغل و نوازش ِ مامان را.

آن دم که ورا گلوله شارگ بگُسیخت

و خونش بر زمین ِ زندان می ریخت،
یاد آمدش از دختر و از مادر ِ خویش:
لبخندش با سرشک ِ او در آمیخت.

هر چند به خون سرشت فرجام

ِ پدر،از یاد نمی برد جهان نام
پدر.وین نام تو را باشد و فرزندت را:
هان! تا نخوری غصّه در اعدام ِ پدر.

-"قربان ِ تن و توش ِ تر و تازه ی تو!

پُر دل پسری نیست به اندازه ی تو.
اعدام ِ من ات به رزمگه خواند،کاین
پایانه ی من باشد و آغازه ی تو."


















نظرخواهی شهروند از شرکت کنندگان در نوزدهمین کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان
ایران
نوزدهمین کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان ایران 4 تا 6 جولای در دانشگاه برکلی در ایالت کالیفرنیای آمریکا برگزار شد.
برای من که سومین بار بود از طرف شهروند در این کنفرانس حضور داشتم، یکی از بهترین ها بود.
به نظر می رسید مردهای بیشتری در این کنفرانس حضور پیدا کرده بودند که این نشانه ی خوبی برای حضور فعال تر آنان در کنفرانس های بعدی ست. همینطور دختران و پسران جوان بسیاری به چشم می خوردند که باز امید به حضور نسل جوان و تداوم کنفرانس از سوی آنان در سال های آتی را به وجود می آورد.
روز پایانی در ساعاتی که برای صرف ناهار اختصاص داده شده بود، هر که را که در دسترس یافتم نظرش را درباره ی کنفرانس پرسیدم. از آنها خواستم سن، سواد، شغل، شهر/ کشور محل اقامت و این که چندمین بار است در کنفرانس حضور می یابند و همچنین نظر و یا انتقادشان را درباره برنامه های کنفرانس بگویند.
با 12 نفر گفت وگو کردم و نمی توانم نتایجش را تعمیم دهم، زیرا که هیچ معیار علمی برای انتخاب این افراد و یا تعداد آنها رعایت نکردم، اما تقریبا همه از انتخاب مادران خاوران به عنوان زنان نمونه ی سال این کنفرانس، حمایت کردند و آن را بهترین بخش برنامه ی امسال خواندند. چند نظر انتقادی هم در این زمینه وجود داشت.
***
رضا فانی یزدی 49 ساله، مهندس برق، ساکن کالیفرنیا:
طی ده سال گذشته سه بار در کنفرانس شرکت کردم دو بار در برکلی و یک بار در لس آنجلس. به نظرم کنفرانس امسال، کنفرانس نسبتا موفقی بود. در مجموع کار بنیاد پژوهش های زنان ایران را پروژه ی موفقی میدانم که توانسته این همه سال دوام بیاره. ما پروژه های متفاوتی داشتیم به لحاظ سیاسی سر مسائل متفاوت ملی و دیگر که تمام این پروژه ها شکست خوردند و بعضی هاشون دیگر وجود ندارند مثل سازمان و احزاب و ائتلاف های سیاسی. البته به این خاطر نبوده که افراد درگیر در آن پروژه ها به اندازه زنانی که تو بنیاد پژوهش ها هستند زحمت نکشیدند و یا فداکاری های شخصی نداشتند، بسیاری از آن افراد به مراتب فداکارتر بودند و امکانات بیشتری گذاشتند، اما به نظرم آن نگاهی را که دنبال میکردند نگاه محدود و حذفی بود که آن نگاه در بنیاد پژوهش ها نیست. و می بینم در برنامه هایی که سالانه می گذارند دیدگاه های بسیار گوناگونی را دعوت میکنند و استقبال می کنند. گرچه من همیشه گرایشی را می بینم که دوستانی که در خارج کشور زندگی می کنند نهایتا از بحث هاشون وقتی نتیجه گیری میکنی نمی تونن با کسانی که در ایران هستند خیلی راحت ارتباط برقرار کنند. نهایتا همین یکی از بحث هایی هم که امروز بود اینها خودشان را متولی مسائل زنان در ایران میدانند و این با توجه به این است که اینها اصلا خارج زندگی می کنند یعنی بعد از سی، چهل سال که در خارج زندگی می کنند همچنان خودشان را متولی مسئله زنان میدانند و راه حل هایی را به زنانی که از ایران می آیند یا از کمپین های ایران می آیند ارائه میدهند که این راه حل ها در محیط ایران و با واقعیت های موجود جامعه ی ایران به هیچ عنوان همسو نیست. این چیزی است که من هر ساله دیده ام و یا در مباحث زنان در جاهای دیگر می بینم، ولی خب آن اختلافات و نوع هماهنگی که داشتند سال به سال بهتر شده یعنی اوایل با پرخاش و بد و بیراه بود ولی این مسئله سال به سال بهتر میشه.
در کنفرانس امسال دو میزگرد بسیار خوب بود یکی میزگرد خاورمیانه بود که بویژه خانمی که از عراق گزارش داد با توجه به وضعیت بسیار پیچیده مسئله زنان در رابطه با کشورهای اسلامی و بویژه مسئله کنونی که اشغال عراق هست خیلی قشنگ توضیح داد. دیگری میزگرد کمپین یک میلیون امضا و ضدسنگسار بود که در حقیقت بازتابی از آنچه را که در ایران بود اینجا نشان داد. این سمینار هم در مورد زن امروز ایرانی است نه مسئله زن امروز ایرانی در برلین یا شهر برکلی . اگر نصف جمعیت ایران یعنی 35 میلیون زن ایرانی داریم 500هزارتای آن در خارج کشور زندگی میکنند و چه بهتر که همان مسائل زن ایرانی در جامعه ی ایران باشه و راهکارهایی هم که پیشنهاد میکند راهکارهایی باشد که در آن جامعه امکان انجام وجود داشته باشد وگرنه در آمریکا که زن ایرانی به عنوان زن ایرانی مشکلی نداره.








میزگرد خاورمیانه؛ صداهای گم شده در رسانه ها
فرح طاهری




گفت وگوی شهروند با ملیحه رزازان عضو کمیته ی محلی نوزدهمین کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان ایران
نوزدهمین کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان ایران از چهارم تا ششم جولای در دانشگاه برکلی ـ کالیفرنیا برگزار شد.




یکی از میزگردهای موفق در این کنفرانس، میزگرد خاورمیانه بود. در این میزگرد دنیا ضیایی همکار شهروند و دانشجوی دوره فوق لیسانس علوم سیاسی دانشگاه یورک از کانادا، نادیا ال علی رئیس مطالعات جنسیت در مدرسه ی مطالعات اورینتالیسم و آفریقایی در دانشگاه لندن و امل امیره استاد دانشگاه جرج میسون در ویرجینیا شرکت داشتند. دنیا از دیدی فمینیستی به اقتصاد سیاسی ایران پرداخت، نادیا ال علی از عراق زیر عنوان" دشمنِ دشمن تو لزوما دوست تو نیست: درباره ی گروه های مقاومت و اشغالگر در عراق" سخن گفت و امل امیره نیز نقش زنان فلسطین را در سالهای مقاومت بررسی کرد.
این میزگرد مورد استقبال بسیار قرار گرفت. بویژه که شنیدن داستان زنان عراقی و فلسطینی روشنگر درد مشترک زنان منطقه بود. گردانندگی این میزگرد را ملیحه رزازان یکی از اعضای کمیته محلی نوزدهمین کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان به عهده داشت. از آنجا که او برنامه گذار "صدای خاورمیانه و شماال آفریقا" در رادیوست، درباره ی این میزگرد و کارش در رادیو با او به گفت وگو نشستم که در زیر میخوانید.
خودتان را چگونه معرفی می کنید؟
ـ ژورنالیست هستم و برای رادیوKPFA در شبکه ی پسیفیکا و برای رادیو محلی سانفرانسیسکو برنامه تهیه می کنم.
چند سال است خارج کشور هستید؟
ـ من 27 سپتامبر 1978 از ایران آمدم بیرون. اوایل اسفند برگشتم ایران و اواخر شهریور 1358 دوباره از ایران آمدم بیرون. قبل از انقلاب دانشگاه صنعتی آریامهر(شریف) قبول شده بودم و وقتی برگشتم رفتم همان دانشگاه و به خاطر شلوغ شدن دانشگاه ها و به خاطر فعالیت های سیاسی که داشتم پدر و مادرم ترجیح دادند که من از ایران بیام بیرون و دیگه هم به ایران نرفتم.
اینجا روزنامه نگاری خواندید؟
ـ نه. کارشناسی ارشد در فیزیک گرفتم و 17 سال در این زمینه کار میکردم، 5 سال پیش کارم را ول کردم و چون به مسائل خاورمیانه علاقه داشتم مخصوصا مسائل سیاسی ـ اجتماعی، تصمیم گرفتم انرژی ام را بگذارم در کار رادیو. چون پنج سال پیش کار داوطلبانه در رادیو KPFA را شروع کردم و دیدم خیلی علاقمندم به این کار.





هیچ نظری موجود نیست: