۱۳۹۵ دی ۲۸, سه‌شنبه

بهروز سورن: در اعماق چه میگذرد؟ بخش چهارم


او واسطه خرید و انتقال اسلحه است.او بهترین ارتباط را باکارخانه اسلحه سازی هاکلر و کخ یا کراوس مافای المان دارد و از سوی دیگر با افریقا. بعلت محدودیت های المان در تجارت اسلحه و اینکه آنها نمی توانند بشکل علنی اسلحه به دیکتاتورها بفروشند, بهمین دلیل بازاری خاکستری و سیاه برای فروش تولیدات شان موجود است.اسلحه ژ۳ را در مقیاس میلیونی برای پاکستان و عربستان و ایران ساخته و بفروش میرسانند. این کارخانه شعبه هایی نیز در ویرجینیا آمریکا و ناتینگهام بریتانیاو فرانسه دارد و ی‍کی از پنج کارخانه بزرگ اسلحه سازی مختص سلاح های دستی در دنیاست.
*****
تبادل اطلاعات از رایج ترین نکته های مبادلات و ارتباطات رایج میان کشورها محسوب می شود. جمهوری اسلامی در قتل مخالفان سیاسی خود در خارج از کشور و در این زمینه تجارب خونینی را در خاطرات بر جای گذاشته است. در بیشتر کشورهای اروپائی سازمان های اطلاعاتی شاخک های ارتباطی و دریافت اطلاعات دارند اما آنها نیز متقابلا به رابط خود اطلاعات منتقل می دهند. محل و زمان برگزاری تجمعات علنی که ناچارا مشروط به اطلاع و تائید وزارت کشور و پلیس است, برای تهیه گزارش و تصویر برداری به این رابط ها منتقل میشود. گاها پیش از برگزاری آکسیون جاسوسان در محل حضور می یابند.
این دسته از ارتباطات را میتوان خبرچین های خرده پا نامید که پس از انتقال عکس و فیلم و اطلاعات دیگر به پلیس کشور مزبور شکلاتی را به دهان می گیرند. اما جاسوس های حرفه ای و زوم شده به عملیات ترور و خرابکاری یا به قراردادهای اقتصادی کلان و خرید تکنیک های تسلیحاتی محافظت می شوند. پاتوق های آنان فوق سری با پوشش علنی است و محافظان آنها در اطراف پاتوق پخش هستند.
اطلاعات تهیه شده امروزه اغلب با اتکا به تکنیک روز منتقل می شوند. از فیلم و نوار صوتی با روش های مدرن گرفته تا اسناد و مدارک و تصاویر که امروزه میتوان در حجم کم و کیفیت بالا انتقال داد. بر حسب معمول دریافت کننده این اطلاعات لپ تاپ با خود حمل میکند و صحت و درستی اطلاعات که معمولا توسط یو اس پی استیک دریافت میکند, امتحان می کند.
بخشی از آنها که مستقیما برای دریافت اطلاعات از فعالین سیاسی و تشکل ها در داخل و خارج از کشور تعلیم می بینند در قالب فعالان سیاسی سابق و یا زندانی سیاسی سابق در جمع های عمومی آنها حضور دو آتشه دارند. مدتها با حضورشان در این تجمعات سیاسی کسب اعتماد می کنند و بمرور و بدون جلب توجه از راه های مختلف اطلاعات دریافتی خود را منتقل می کنند.
اینها ضرورتا به سفارت های رژیم رفت و آمد نمی کنند وغالب های مختلفی دارند و پوشش های متنوع. میتوانند پناهنده ای مرتبط با شبکه ها و کانون های پناهندگی باشند و یا عکاس یا خبرنگاری که اغلب نیز به رسانه های معتبر مرتبط نیستند و خود را آزاد معرفی می کنند.
این دسته از جاسوسان اطلاعات و تصاویر خود را به سرویس های اطلاعاتی پلیس کشور مربوطه میفروشند و در قبال آن پول دریافت می کنند. دیر یا زود کلیه اطلاعات دریافتی از طریق سرویس های اطلاعاتی کشور مزبور در اختیار سفارت جمهوری اسلامی قرار داده میشود.
متاسفانه اپوزیسیون و نیروهای سیاسی رادیکال در خارج از کشور به نقش و اهمیت جاسوسان جمهوری اسلامی کم بها داده اند. این نکته ریشه در گذشته و شدت و وسعت سرکوب از سوی نظام حاکم را داشته است. خسران کمی و کیفی بسیار در دهه شصت وعدم رشد این نیروها در تبعید و نیاز به گسترش و حداقل حفظ خود باعث شده بود که نیروهای متشکل موجود که هنوز نام سازمانی برخود دارند، در جذب نیرو بسیاری از پرنسیپ های خود را نادیده بگیرند. حال آنکه جمهوری اسلامی برای تربیت نفوذی های خود جهت کسب اطلاعات و ترور مخافان سیاسی سرمایه گذاری بسیاری کرده و میکند.
چنانچه جاسوسان را به دو گروه عمده بتوانیم تقسیم کنیم بخش حرفه ای آنها همان نفوذی ها هستند که پیش از آغاز کار خود تعلیمات بخصوص می بینند و راههای جلب اعتماد فعالین تشکیلاتی را آموزش می بینند و بنابر گزارشات متعدد منتشر شده بخش بزرگی از ترورهای انجام شده در خارج کشور بدون نفوذی های رژیم ممکن نبوده است.
جمهوری اسلامی بودجه بسیار وزینی را در اختیار وزارت اطلاعات قرار داده است. در تعیین بودجه اخیر و در دوره حسن روحانی وزارت اطلاعات پس از تعاون و آموزش و پرورش بیشترین بودجه را به خود اختصاص داده است. این بودجه تنها آن بخشی است که بطور رسمی در اختیار این وزارت قرار می گیرد که بر اساس گزارش چند سال پیش پنتاگون اطلاعات جمهوری اسلامی از قویترین و فعالترین سرویس های امنیتی در جهان است. اما همین گزارش تاکید دارد که این سرویس های امنیتی مخوف رژیم فاقد تکنیک های مدرن جاسوسی هستند.
با بالاگرفتن موج ترور ها در کشور آمریکا و همچنین اروپای متحد در طی سالهای اخیر و علم به اینکه موج مهاجران که به این کشورها راهی شده اند میتواند جمع کثیری از وابستگان به داعش و طالبان و نیروهای مشابه را نیز در میان خود وارد این سرزمین ها کرده باشد, بر ضرورت گسترش مکانیزم های امنیتی و جاسوسی تاکید شده است. این نکته باعث شده که پرسنل و بودجه نهادهای مزبور بشدت افزایش یابد.
تعیین بودجه نظامی و بودجه سرویس های امنیتی برای حکومت های سرکوبگر همیشه در اولویت قرار دارد. منابع پیش بینی نشده مالی نیز آشکار و پنهان در اختیار این نهادها قرار میگیرد. کشورهای اروپایی غالبا مازاد بر درآمد دارند همانطور که جمهوری اسلامی منابع پیش بینی نشده از جمله اوقاف و صنعت توریسم را در اختیار دارد.
کاملا مشخص است که در شرایط ملتهب سیاسی و اجتماعی نیروهای اطلاعاتی این کشور ها جذب بودجه مضاعف را براحتی دراختیار خواهند گرفت. بنابر این میتوان انتظار داشت که کشورهایی نظیر آلمان, فرانسه, ایتالیا, انگلیس, بلژیک, هلند, سوئد, نروژ, دانمارک با ارسال جاسوسانشان بخصوص به کشور اتریش برازدحام جاسوسان در شهر وین افزوده اند.
این نکته در مورد نهادهای اطلاعاتی کشور اتریش نیز صادق است. افزایش شدید پرسنل سرویس های امنیتی در امتداد بالاگرفتن موج مهاجرت از سرزمین های جنگ زده و مصیبت زده از اقداماتی است که دولت این کشور در دستور کار خود قرار داده است.
جستجوی افراد مناسب  برای نهادهای اطلاعاتی از طرق مختلف صورت می گیرد. یافتن افراد استثنایی در مقرهای نظامی, پادگان ها, مراکز دانشگاهی برخی از آنها هستند. برخی نیز از میان خانواده جاسوسان پیشین صورت می گیرد.
معمولا فرزندان آنها کار والدین شان را از نزدیک دنبال می کنند و برای آنها جذابیت های زیادی دارد. تقاضای داوطلبانه آنها با علاقه از طرف مسئولین این نهادها پیگیری میشود. از این زاویه که تمامی داستان زندگی جاسوسان اطلاعاتی و محیط آنها قبلا در پرونده های موجود آنها جمع آوری شده است و بخوبی آن را می شناسند.
روزنامه نگار اتریشی در یکی از فصل های کتابش به موقعیت اجتماعی یکی از آنها پرداخته است. او می نویسد که:
رائول بظاهر روسی بنظر می اید اما روس نیست و به چند زبان بین المللی مسلط است. در خانه ای در منطقه ۸ وین با نام مستعار زندگی میکند و همسایه ها او را به اسم میشاییل می شناسند. همان نامی که برای ماشین ولوو وی به ثبت رسیده است.
او واسطه خرید و انتقال اسلحه است.او بهترین ارتباط را باکارخانه اسلحه سازی هاکلر و کخ یا کراوس مافای المان دارد و از سوی دیگر با افریقا. بعلت محدودیت های المان در تجارت اسلحه و اینکه آنها نمی توانند بشکل علنی اسلحه به دیکتاتورها بفروشند, بهمین دلیل بازاری خاکستری و سیاه برای فروش تولیدات شان موجود است.اسلحه ژ۳ را در مقیاس میلیونی برای پاکستان و عربستان و ایران ساخته و بفروش میرسانند.
این کارخانه شعبه هایی نیز در ویرجینیا آمریکا و ناتینگهام بریتانیاو فرانسه دارد و ی‍کی از پنج کارخانه بزرگ اسلحه سازی مختص سلاح های دستی در دنیاست. هم از اینرو میتوان در نظر گرفت که صاحبان این کارخانه برای افزایش تولید و سود بیشتر از روی جنازه هزاران انسان عبور خواهند کرد و به هر جنایتی در این راستا دست خواهند زد.

هیچ نظری موجود نیست: