۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

خامنه ای با تهديدات تازه خود دژ اصلی و جرثومه واقعی توطئه و جنايت و آدمکشی و سرکوب























روشنگری:
خامنه ای در سخنانی به مناسبت بعثت پيامبر مسلمانان در جمع برخی از مسوولان رژيم در 29 تير بار ديگر بخشی از تهديدات خود در نماز جمعه 29 خرداد را تکرار کرد. او با تفرعنی که ويژه ديکتاتورهای کر و کور شده از قدرت و سرمست سرنيزه و خون است, بار ديگر ميليونها شهروند ناراضی از ديکتاتوری و معترض به کودتا را فريب خورده های "کيد دشمنان" ناميد. او که با اعلام شتابزده تاييد خود از کودتا در صبح روز پس از اعلام آرا تقلبی و بيرون کشيدن احمدی نژاد از صندوق ها عملا نشان داد رهبر اصلی کودتاست, به جای آن که بگويد به چه حقی مزدوران و آدمکشانش سينه جوانان آزاديخواه اين مردم را در خيابان ها آماج گلوله های خود می کنند و به چه حقی در سياهچال ها آن ها را سلاخی و پيکرهای مثله شده شان را در سردخانه های ميوه انبار می کنند, گام گستاخانه ديگری به جلو گذاشت و اين بار رسما "نخبگان" و بسياری از ياران و همسنگران ديروز همين رژيم را آشکارا به سرکوبی خونين تهديد کرد.
او با تفرعنی فاشيستی, وفاداری مطلق به خويشتن را "امتحان عظيم" برای "نخبگان" که در واقع اسم ديگر جناح معترض به انتخابات و همچنين هاشمی رفسنجانی است دانست و خطاب به آنان گفت:" نخبگان مراقب باشند، زيرا در امتحان عظيمی قرار گرفته اند و موفق نشدن در اين امتحان، تنها مردود شدن نيست بلکه موجب سقوط آنان خواهد شد." راستی وقتی رهبر رژيم جمهوری اسلامی يار غار سی ساله خويش که مقام ولايت خود را مديون کارچاق کنی های اوست, به "سقوط" تهديد می کند, و وقتی صدها نفر از ياران نظامش را به خاطر حفظ برتری قدرت پاسداران, نظاميان و امنيتی های قاچاقچی و آدمکش در سياهچال ها زير شکنجه کشانده است, با مردم و جوانان که هرگز از هيچ رانت قدرتی برخوردار نبوده اند چه می کند؟ خامنه ای با تهديدات تازه خود دژ اصلی و جرثومه واقعی توطئه و جنايت و آدمکشی و سرکوب را در لحظه حاضر به مردم نشان داده است. او با تهديدات خود برای مردم جای هيچ ترديدی باقی نگذاشته است که اگر آزادی و احترام به حق رای می خواهند؛ اگر می خواهند که به عنوان يک شهروند به رسمت شناخته شوند, و اگر نمی خواهند زير سرکوب دائمی و رژيم سرنيزه زندگی کنند, راهی ندارند جز اين که قبل از هر چيز خامنه ای و پاسداران و امنيتی های همدست او را از اريکه قدرت به زير بکشند و خيمه ولايت مطلقه, اين ننگ تاريخ معاصر ايران را بر سرشان خراب کنند. خامنه ای اشتباه می کند اگر گمان می برد که می تواند نارضايتی در ميان نيروهای سابقا وفادار به نظام ولايی را با تهديد به تصفيه و کشتار از اعتراضات توده ای در خيابان ها جدا کند تا بتواند هر دو را جدا جدا درهم بکوبد. با گذشت بيش از يک ماه از شروع بحرانی که کودتای انتخاباتی و طرح تصفيه گسترده جناحی نقطه شروع آن بود, هم شکاف در بالا و هم اعتراضات در پائين هر کدام به نوعی و به شکلی تعميق شده اند. در واقع هم معترضين درونی رژيم و هم نيروی خيابان هر يک به شيوه خويش دست کودتاگران را خوانده اند. جناح اصلاح طلب که با تيغ سرکوب روبروست ناچار است چه بخواهد و چه نخواهد حداقل تا حدی که گردن خودش رااز تيغ نجات دهد, به اعتراض ادامه دهد و جنبش خيابان که اکنون شعار "مرگ بر ديکتاتور" را بيش از پيش به شعار محوری خود نزديک می کند, از ادامه شکاف و گسترش آن در درون رژيم به سود ادامه اعتراضات خود بهره برداری می کند. بهترين پاسخ به تهديدات خامنه ای ادامه تلاش برای گسترش انزوای دستگاه آبروباخته کودتاچی و کندن خندق به گرد آن است. جنبش اعتراضی مردم ايران با تظاهرات و تجمعات خيابانی به مناسبت ها و بهانه های مناسب و با فريادهای شبانه بر پشت بام ها و با سر دادن فرياد مظلوميت و مقاومت و مبارزه مادران زندانيان و جانباختگان آدم کشی های رژيم, تاکنون نقش بسزايی در اين انزوا داشته است. ناگفته روشن است هر طرح, برنامه و اقداماتی از سوی ناراضيان درونی در معرض تصفيه رژيم, صرفنظر از اين که اجرايی هستند يا نيستند و صرفنظر از اين که انگيزه طراحان آن چيست, فقط به شرطی که اختلافات درونی ر

هیچ نظری موجود نیست: