۱۳۸۷ مهر ۱۷, چهارشنبه

لوموند ديپلماتيک آخرين شماره: اکتبر ٢٠٠٨ |


روزي که وال استريت سوسياليست شد نوشته Frédéric LORDON
براي جلوگيري از فروپاشي بورس و انسداد بازار وام که مي توانست تمام بخش هاي اقتصاد را آلوده سازد دولمتردان آمريکا سياست نجات يک به يک موسسات را کنار گذاشته و يک طرح نجات عمومي را برگزیدند. آقايان هانري پولسون(Henry Paulson) و بن برنانک (Ben Bernanke)، به ترتيب وزير خزانه داري و رئيس صندوق فدرال آمريکا ، پيشنهاد کردند که دولت (يعني درواقع مردم) تمام وام هاي آلوده را تا ميزان ٧٠٠ ميليارد دلار خريداري نمايد. در بحبوحه مبارزه انتخاباتي، کنگره آمريکا در مقابل چنين تعهد مالي اي ترديد نشان مي دهد، تعهدي که بلاعوض و بي سابقه است و مي تواند کسري بودجه را چندين برابر کرده و به اعتبار دلار صدمه بزند. يک سناتور با انتقاد تند اين کار را « سوسياليسم مالي » خواند و آن را « غير آمريکايي » ارزيابي نمود. مثل هميشه اين افتضاح مالي موجب ابراز نظرات نمايشي در مورد « اخلاقي کردن » سرمايه داري، ضرورت فوري وضع « مقررات » و لزوم تنبيه « متهمين » شد. کساني حتي از اين هم جلوتر مي روند. روزنامه وال استريت ژورنال مي نويسد « وال استريت آنچنان که ما آنرا شناختيم ديگر وجود نخواهد داشت.»
ادامه مقاله
غرق شدن فاني(Fannie ) و فردي(Freddie) نوشته Ibrahim WARDE
طوفاني که سرمايه داري مالي را در هم مي کوبد و ريشه در بحران وام هاي مسکن دارد در امريکا با « تحت کنترل دولتي قرار گرفتن » Freddie Mac و Fannie Mae ابعادي غير منتظره يافت. نماد قدرت و عظمت سرمايه مالي، اين دو نهاد به تنهائي ٤٥ درصد وام هاي مسکن امريکا را در اختيار داشتند. براي جلوگيري از غرق شدن آنها، خزانه امريکا در آغاز ماه سپتامبر پذيرفت تا ٢٠٠ ميليارد دلار به آنها تزريق نمايد. ملي کردني عظيمی که نشان از تغيير يک دوران دارد.
ادامه مقاله

بررسي چرخش سياست خارجي فرانسه نوشته Alain GRESH
روز سيزدهم ژوئيه جاري، اجلاس تاسيسي سران « اتحاد براي مديترانه» در پاريس افتتاح مي شود. اين طرح که در نگاه بسياري از ناظران داراي اهداف مبهم است*، از سوي نيکولا سارکوزي، رئيس جمهوري فرانسه، به عنوان يکي از اهداف سياست خارجي فرانسه معرفي شده است. در اين حوزه، که همواره يکي از مسئوليت هاي انحصاري زير نفوذ رئيس جمهوري تلقي مي شود، وي با فراموش کردن بيانات دفاع از حقوق انساني که در مرکز تبليغات انتخاباتي وي قرار داشت، و قاعدتا مي بايست در بسترانتصاب برنار کوشنر به وزارت امور خارجه تحقق مي يافت**، به اتخاذ تصميمات جديد اقدام کرده است. فراتر از اختلالات ناشي از حکمراني يک نفره و انزواي وزير امور خارجه، سياست خارجي فرانسه بر محور بينش ديپلماتيک «غربي-آتلانتيست» (طرفدار سياست آمريکا) متکي بر اتحاد با ايالات متحده و مبتني بر اين برداشت که تحولات جهان براي غرب تهديد آميز است، شکل گرفته است. اين بينش، بر مديريت کليه پرونده ها، از پيمان آتلانتيک شمالي (ناتو) تا کشمکش اسرائيل-فلسطين، از مسئله هسته اي ايران تا بحران لبنان احاطه دارد. اما، گاهي ، واقعيت دشوار و منافع اقتصادي، براي مثال در آفريقا ***، رئيس جمهوري را به اتخاذ سياستي سنتي تر سوق مي دهد.
ادامه مقاله
آيا دوران «بگذار بگذرد» به سر آمده است ؟

مبارزه فرهنگي اسقف ها
مهاجرت بي هياهوي عراقي ها به سوريه

رؤساي جمهور عوض مي شوند، اما امپراتوري آمريکا بر جاي مي ماند.
بازي «بزرگان» در اوستيا

بازگشت روسيه
غل و زنجيرهاي ديتون° حلقوم بوسني- هرزگوين را مي فشارد

اسلام بوسني– هرزگوين در گرماگرم نوزائي
در پس ظاهر زيست محيطي خليج فارس

چگونگي برساختن قوم يهود
نه خدا، نه ارباب و نه ماليات دوران « سيستم ابري پردازش »
«خویش و بیگانه» منطقه بالکان باد دیوانه ای که بر ایتالیا وزیدن گرفته است

هیچ نظری موجود نیست: