۱۳۹۳ خرداد ۱, پنجشنبه

به آقایان: ابریشمچی، جابرزاده، محدثین، توحیدی، داوری، براعی و....

به آقایان: ابریشمچی، جابرزاده، محدثین، توحیدی، داوری، براعی و....
سعید جمالی

به آقایان: ابریشمچی، جابرزاده، محدثین، توحیدی، داوری، براعی و....
دلیل اینکه خطاب به شما می نویسم اساسا به این علت است که امکان دسترسی به اینترنت را دارید و یا بگوشتان میرسد. ایکاش میشد که مستقیما با همه نفرات مستقیما به گفتگو نشست اما خود بهتر میدانید که تمام تلاش و انرژی تشکیلات مصروف ایزوله کردن افراد از هر رابطه ای می باشد... که البته همین یک نکته کافی بود تا هر "خفته" ای را بیدار نماید.
سخن بر سر ارشاد کسی نیست، بر سر جدا کردن شمایان یا دیگران هم نیست. همچنین سخن بر سر توجیه و سفید کاری همه اعمال پستی که همه ما مرتکب شده ایم هم نیست. بی شک روزی اگر نه در این دنیا، در محضر باریتعالی زبانها گشوده خواهد شد و آنچه را امروز می توان پیشاپیش گفت و تغییری ایجاد کرد، بدون امکان تغییری در سرنوشت، شهادت خواهند داد که چه ها که نکردیم! و چگونه عمله ظلم شدیم.
سخن بر سر افراد گیر انداخته شده در لیبرتی است!
شما آقایان بخوبی میدانید و از نیاّت پلید رجوی در سیاست به نابودی کشاندن و کشتن دادن افراد لیبرتی مطلعید. اگر دو تن از شمایان نیز در آنجایید و آماده کشته شدن، اما این موجب حقانّیتی در این تصمیم نمی باشد.
شمایان بخوبی آگاهید که این سیاست سالهاست که در پیش گرفته شده. با بزک کردن این سیاست جنایتکارانه با انواع و اقسام توجیهات سیاسی ـ استراتژیک و عاشورائی؟؟!! نمی توان مشروعیتی برای آن ایجاد کرد. اگر اهل فکر و منطق و استدلال هم نیستید، بر مبنای همان سنت هایی که بدان معتقدید، هیچ مجوزی برای چنین اعمالی ندارید.
قدری روکش و جملات فریبنده چنین سیاستهای ضد انسانی را کنار بگذارید. این حقّ نیست که ما بهای تصمیمات اشتباه گذشته خود را، امروزه با خون افراد لیبرتی بپردازیم و با آن بپوشانیم.
پرده فریب "تعهدات به رهبری" و سوگندهای باطل و کفر آمیز را در هم بشکنید. سخن "تبعیت از رهبری تا مرز نفی خدا" همانند سخن خمینی که می گفت: "برای حفظ نظام حتی می توان توحید را نیز نفی کرد" یکی است. همه این سخنان جز برای بقای نظامات شیطانی چیز دیگری نیستند.
شما آقایان در جریان جزئیات چنین تصمیماتی نیز قرار دارید، بدون ذرهّ ای ابهام، یقین دارم که در اعماق وجود غبار گرفته تان به آن معترضید و آنرا ناحقّ میدانید. قاطعیت رجوی در این امر قاطعیت شیطانی است. خمینی و رجوی تجسم شیطانند. پرده های فریب شیطان را باید درید، نه اینکه مفتون آن شد. لحظه ای بیندیشید و به خود آئید. اجازه ندهید روند مستمر اینگونه جنایات و مشغولیت های کثیف و بی پایان روزمره، شمایان را با خود به ته درهّ هلاکت ببرد. فرار از صحنه نبرد و جا نهادن رزمندگان ساده دل و البته با دلی پردرد نیازی به صدای ساز و دهل در پاریس ندارد. اگر طبق اخباری که شنیده میشود روح پلید شیطان در میان آن ساده دلان پنهان است باز هم دلیلی بر حقانیّت چیزی نیست، شما از نزدیک با روحیات مشحون از تکبّرو غرور شیطانی و ضد انسانی وی آشنا هستید. شما میدانید که کلامی در نقد خود، برابر مرگ وی است. اینها و بسیار بیش از این اینها همان روحیات شیطانی است.
همتّی کنید، جسارتی بخرج دهید، "غسل شهادت" کنید و زبان باز کرده و با شهادت خود از پشت پرده توطئه ها، نگذارید بیش از این خون ریخته شود. افشاء کنید که چگونه وی دست در دست رژیم، کمر همّت به نابودی اهالی لیبرتی بسته است.
توصیه آخرم به شما: قرآن بخوانید، اجازه دهید کلام خدا قدری دل سنگ شده تان را نرم کند و به مسیر انسانی باز گردید.
سعید جمالی
31 اردیبهشت 93 ـ 21 می 14



هیچ نظری موجود نیست: