۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۹, دوشنبه

مجاهدین خلق و مبارزه با جمهوری اسلامی- قسمت سوم علی غلامی

مجاهدین خلق و مبارزه با جمهوری اسلامی- قسمت سوم 
علی غلامی

 
 
در قسمت اول این سلسله مقالات دلایل مجاهدین برای ورود به فاز مسلحانه و تناقضات آن و در قسمت دوم عوارض و نتایج زیانبار آن بر مسیر حرکت سیاسی،اجتماعی و فرهنگی‌ ایرانیان به طور خیلی مختصر عرضه شد در این قسمت سعی‌ شده به مسیر‌های احتمالی‌ پیش روی مجاهدین بعد از سی‌ خرداد بپردازم
لازم به یاد آوری مجدد است که نشر این سلسله مقالات فقط از زاویه انتقال تجربه به نسل بعد می‌باشد و هیچ موضع نقد علیه مجاهدین به عنوان یک نیروی سیاسی ندارد ،انتظار اینکه مجاهدین ترتیب اثری به نقد منتقدان بدهند بیهوده است زیرا ساختار مجاهدین ، دگماتیسم حاکم ، خود برتر بینی‌ مخرّبی که وجود داشته و دارد و نگاه عاقل اندر سفیه آنان به دیگران همراه با لجاجت بچگانه به جای واکنش خردمندانه گوش و چشمان بازی در آنان باقی‌ نگذاشته است.  
 
فاز مسلحانه و استراتژی مناسب !
 
حتا اگر ما درصدی از دلایل مجاهدین مبنی بر اجتناب ناپذیر بودن آغاز جنگ مسلحانه را قبول نمائیم سوال مهمی‌ که در این میان وجود دارد این است که استراتژی آنان چه بود و چه مسیر احتمالی‌ دیگری پیش رو داشتند؟
معروف است روزی فرد ساده لوحی چند تکمه پیدا کرده به داخل مغازه خیاطی رفته از او می‌خواهد کت و شلواری برای آن تکمه‌ها بدوزد ،شاید به جرات بتوان ادعا کرد استراتژی مجاهدین با این قصه سخت نزدیکی‌ دارد سازمان مقادیری اسلحه از زمان انقلاب و تصرف پادگان‌ها توسط مردم داشت از طرف دیگر دارای تعدادی نیروی هوادار و عضو نفوذی در ارگان‌های نو پای کشور در آن دوران بود این دو عامل پایه گذار استراتژی فاز مسلحانه بوده و با یک حرکت کاملا ساده لوحانه و بدون اندیشه عمیق و محاسبات نظامی ،امنیتی (مشابه جریان فروغ جاویدان ) شروع به استفاده از این دو فاکتور نمود،بمب گذاری در نهاد‌های سیاسی و قضایی و ترور‌های کور نیرو‌های طرفدار حاکمیت در عین استفاده تراژیک از همان شبکه ارتباطات فاز سیاسی هواداران در فاز نظامی باعث شد حاکمیت پس از دفع شوک اولیه ناشی‌ از ضربات غیر قابل انتظاری که از مجاهدین دریافت کرد بلا فاصله به اوضاع مسلط شده در حدود کمتر از یک سال نسخه سازمان را پیچیده و باقی‌ قصه را هم همه می‌دانیم .
 
حال ببینیم استراتژی صحیح مجاهدین با فرض ناچاری از رویکرد مسلحانه چه می‌توانست باشد.
 
 
البته من در این زمینه صأحب نظر نیستم ولی‌ بر اساس مطالعات و تجربیاتم فکر می‌کنم مجاهدین باید بعد از سی‌ خرداد صبورانه و بدون شتابزدگی در اعلام جنگ مسلحانه و شروع کور ترور‌ها ،با انتقال مخفیانه دکتر بنی صدر به عنوان رئیس جمهور قانونی (از نظر توده‌ مردم) به شهر یا استانی در جنوب یا شمال کشور که در آنجا دارای پایگاه گسترده تر مردمی بودند و اطلاع به کلیه هوا داران نسبت به حرکت بی‌ سر و صدا به منطقه مربوطه آنجا را منطقه آزاد شده تحت نظارت بنی صدر اعلام کرده، خود را به صورت مسلحانه برای دفاع از وی و محدوده مربوطه آماده میکردند و هم زمان شروع به همراه نمودن شهر‌ها و مناطق همجوار به موج آزاد سازی مینمودند.
 
 
با نفوذ و محبوبیت بنی صدر در ارتش و وجود هواداران سازمان در رده‌های مختلف آن مسلما ارتش در این مساله داخلی‌ دخالت نمیکرد و از طرفی‌ سپاه نیز در آن زمان قدرت زیادی برای تحرک نظامی در این سطح نداشت ،مجاهدین با فرا خوان نیروهای خود به منطقه ضمن حفظ جان آنان، هواداران باقی‌ مانده در شهر‌ها و روستا‌های دیگر کشور نیز از تیغ حکومت در امان میماندند چون آنها را نمیتوانستند به جرم ناکرده به سلاخ خانه بفرستند
به این ترتیب سازمان با تثبیت خود در بخشی از کشور و گسترش تدریجی‌ منطقه نفوذ خود می‌توانست پایتخت نشینان را پای میز مذاکره کشانده در کّل با گرفتن امتیازات سیاسی و مشارکت جناح بنی صدر و مجاهدین در روند تحولات کشور قدم‌های مهمی‌ در جهت منافع ملی‌ ،آزادی و دموکراسی بردارد .
در صورت عکس قضیه اگر حاکمیت به مقابله نظامی اقدام و قصد سرکوب میکرد مسلما حرکت سازمان در آن موقع دفاع مشروع تلقی‌ شده و از حالت تروریسم کور به دفاع مسلحانه تبدیل می‌گردید و با توجه به پتانسیل سیاسی کشور در آن زمان احتمال پیروزی و پیشروی مجاهدین و نیروهای سیاسی همسو بسیار بالا می‌بود.
 
 
بعد از سی‌ خرداد ذهن من پاندول وار همواره بین دو گزینه اشتبا‌هات مرگبار و یا حرکتی‌ عامدانه از سوی رهبری مجاهدین خلق در حرکت بوده است و برای من روشن نیست آیا باید رفتار‌های سازمان را اشتباهات احمقانه اذهان درگیر در رمانتیسمی انقلابی گیر کرده در دهه سی‌ وچهل که ارتباط آنان با بدنه اجتماع از دهه چهل قطع شده و پس از انقلاب و آزادی از زندان نیز در یک زندگی‌ نیمه مخفی‌ کماکان دور از واقعیات اجتماع و تحولات آن به سر می‌بردند و این دور بودن با رفتن به خارج کشور کماکان ادامه دارد دانست یا نفوذ دستان توطئه گری برای ضربه زدن به حرکت آزادی خواهی‌ مردم ایران و انحراف در مسیر رشد و پیشرفت کشور ؟؟؟
 
 
 
ادامه دارد
 


منبع: پژواک ایران

هیچ نظری موجود نیست: