۱۳۹۳ مهر ۴, جمعه

ردایی از تار و پود دروغ! شهباز نخعی

ردایی از تار و پود دروغ!
شهباز نخعی

 
 
یکی از شگردهای رایج فریبکاری آخوندها این است که ابتدا دروغی می گویند، با تکرار آن را جا می اندازند و سپس با دروغی دیگر آنها را به هم می بافند و موجه جلوه می دهند. 
 
یکی از عرصه هایی که تاکنون بسیار درباره آن دروغ به هم بافته و به خورد مردم داده شده "جنگ تحمیلی" و "دفاع مقدس" است.  واقعیت آشکار و عیان این است که اگرچه صدام حسین در حمله به کشورمان متجاوز بود و جنایات بسیاری مرتکب شد، ولی درمورد "تحمیلی" بودن جنگ – به ویژه پس از بیرون راندن دشمن متجاوز از خاک کشور – دلیل هایی وجود دارد که می تواند تردید برانگیز باشد.  تحریک های کینه توزانه آیت الله خمینی در آغاز انقلاب، تهدید او به "صدور انقلاب" – که کشورهای عرب همسایه می توانستند نخستین هدف های آن باشند – و فراخوان او به ارتش عراق برای تمرد و نافرمانی و به ویژه اقدام زشت و نابخردانه گروگان گیری کارکنان سفارت امریکا – که بی گمان نقش موثری در دادن چراغ سبز امریکا به برای حمله به ایران داشت – از جمله این دلیل ها است.  دانشنامه "ویکی پدیا" (که نقل قول های این نوشتار از آن است) دراین مورد می نویسد: «پیش از آغاز جنگ روابط دو کشور به شدت تیره شده بود که خصومت شخصی صدام حسین و روح الله خمینی رهبران دو کشور و مهم تر از آن جاه طلبی های سیاسی و اختلافات مرزی و ایدیولوژیکی دلایل اصلی آن بودند».
 
درمورد نادرست بودن ادعای "دفاع مقدس"، به ویژه پس از بیرون راندن نیروهای متجاوز عراقی از خاک ایران در خرداد 1360 (20 ماه پس از آغاز تجاوز صدام حسین) نیز "ویکی پدیا" می نویسد: «آزادی خرمشهر نشان از پیروزی قریب الوقوع ایران در جنگ داشت.  شرایطی فراهم شده بود که ایران بتواند غرامت قابل توجهی از عراق و متحدین عرب او (به ویژه عربستان سعودی) که به شدت ترسیده بود دریافت کند... مقامات ایران این پیشنهاد را ردکرده و خواهان بازگشت یکصدهزار شیعه عراقی که توسط صدام اخراج شده بودند به کشور عراق شده بودند... شرط دوم ایران پرداخت 150 میلیارد دلار غرامت به جای 70 میلیارد دلار پیشنهادی عربستان و شرط سوم برکناری صدام از قدرت بود».  بنابراین، پس از بیرون راندن دشمن متجاوز از خاک ایران و به ویژه پس از ورود نیروهای ایرانی به خاک عراق، جنگ دیگر نه "دفاع" بود و نه "مقدس".
 
روز چهارشنبه دوم مهرماه 1393، پایگاه اطلاع رسانی دفترمقام معظم رهبری اعلام کرد: «رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز(چهارشنبه) دردیدار جمعی از فرماندهان عالی رتبه نظامی و انتظامی، دوران دفاع مقدس را مایه ی آبرو برای ملت ایران دانستند و تأکید کردند: تجربه هشت سال دفاع مقدس نشان داد که باوجود همه تنگناها و فشارها و نبود اعتبارات مالی و مشکلات فراوان، می توان با عزم راسخ و توکل برخدا، درمقابل زورگویی و توقعات بی جای قدرت های جهانی ایستاد»!
 
درهمین فراز 30 – 40 کلمه ای، چندین و چند دروغ و گزاره نادرست وجود دارد: نخست این که چنان که دربالا توضیح داده شد تمام مدت جنگ8 ساله "دفاع مقدس" نبود و پس از خرداد 1361 که دشمن متجاوز از خاک ایران بیرون رانده شد، تداوم جنگ با سردادن شعارهایی چون "جنگ، جنگ تا رفع فتنه از عالم"، "راه قدس از کربلا می گذرد" و... کاملا خلاف منافع ملی ایران و تنها در جهت مطامع سیاسی خمینی و یارانش از جمله مقام معظم رهبری بود. 
 
دو دیگر، ازآن زمان به بعد، جنگ نه تنها"مایه آبرو برای ملت ایران" نبود، که با رد و نقض 8 قطعنامه مصوب شورای امنیت سازمان ملل، کشورمان را در انظار بین المللی به عنوان یک کشور یاغی و متمرد معرفی و منزوی و بی آبرو کرد.
 
سه دیگر، ادامه جنگ پس از خرداد 1361، هیچ دلیل معقول و خردگرایانه ای نداشت و خمینی و یارانش از آن تنها برای تثبیت حکومت خودکامه خود سوء استفاده کردند: «روحانیت حاکم برایران علاقمند به تداوم و گسترش جنگ و استفاده از آن برای دستیابی به مقاصد سیاسی خود بود».
 
دروغ چهارم: "نبود اعتبارات مالی"است: «براساس آمارهای بین المللی، جنگ برای ایران 637 میلیارد دلار هزینه داشته و همچنین بازسازی خرابی های ناشی از جنگ 644 میلیارد دلار برآورد می شود... هزینه غیرمستقیم ناشی از کاهش درآمدهای نفتی و تولیدات کشاورزی برای ایران نیز 637میلیارد دلار برآورد شده است».
 
دروغ پنجم: تداوم بیهوده و پرخسارت و تلفات جنگ برخلاف ادعای مقام معظم رهبری نه تنها موجب ایستادگی "در مقابل زورگویی و توقعات بی جای قدرت های جهانی" نشد، بلکه به "سرکشیدن جام زهر" و"معامله کردن آبرو با خدا" توسط آیت الله خمینی منجر شد که در مورد آن فریبکارانه چنین روضه خوانی کرد: «... خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند!  خوشا به حال آنان که دراین قافله نور جان باختند!  خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند!  خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز و ماراهم از وصول به آن محروم مکن.  خداوندا، کشورما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه اند و نیازمند به مشعل شهادت، توخود این چراغ پرفروغ را حافظ و نگهبان باش.  خوشا به حال ملت!  خوشا به حال شما زنان و مردان!  خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده های معظم شهدا!  و بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سرکشیده ام»!
 
از فحوای کلام مقام معظم رهبری چنین برمی آید که گرفتار در تنگنای خودکرده های بی تدبیر، درپی آن است که بار دیگر "خوشا به حال ملت!" شود.  مقام معظم بدون آن که کمترین اشاره ای به عواقب ویرانگر جنگ کند و بخشی از مسئولیت خیانت ها و خطاهای به درازا کشاندن آن را بپذیرد، با بی شرمی دروغ به هم می بافد که: «به واسطه ایستادگی ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس، بسیاری از شخصیت های اثزگذار و ذهن های فعال در کشورهای اسلامی و غیراسلامی، به دفاع مقتدرانه با دست خالی اعتقاد پیدا کرده اند»!  البته کسرشأن مقام معظم رهبری است که به خود زحمت دهد و نمونه ای از این "شخصیت های اثرگذار و ذهن های فعال در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی" را معرفی کند! لابد مقصود مقام معظم افرادی چون بشار اسد، سیدحسن نصرالله، خالد مشعل و اسماعیل هنیه است که با برداشتن لقمه های چرب و نرم از سفره مردم "خوش به حال" ایران، با "با اعتقاد راسخ" به کشتن یا به کشتن دادن مردم خود مشغولند!
 
پوشاندن یک دروغ با دروغی دیگر از تخصص های آخوندی است.  مقام معظم رهبری بدون آن که برای دروغ پیشین خود سند و مدرکی ارایه کند می افزاید: «خاطرات و واقعیات درس های هشت سال دفاع مقدس، یک فرهنگ سازی جاری و سرچشمه ای است که اگر به درستی درک و فهم شود قطعا به سود ملت ایران و آینده کشور خواهد بود».  البته، به سود مخاطب است که در صحت فرمایش مقام معظم رهبری تردید نکند، زیرا علاوه بر تحمل عواقب داغ و درفش و زندان و شکنجه ای که درپی خواهد دشت، پیشاپیش نیز از جانب او به نداشتن "درک و فهم درست"متهم می شود!
 
برکسی پوشیده نیست که رهبر معظم، حکیم و فرزانه انقلاب هیچ حرفی را بدون مقصودی برای نتیجه گیری نمی زند.  در اینجا هم نتیجه مورد نظر آماده کردن ذهن ملت که قرار است باز خوشا به حالشان شود است که خود را برای یک معامله پرسود از قماش"هشت سال دفاع مقدس" آماده کنند: «با وجود آن که هزینه های مادی و معنوی جنگ تحمیلی بالا بود، اما دستاوردهای ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس، دربرابر هزینه ها بسیار عظیم است»!
 
تا اینجا صورت مسئله واضح و روشن است: اگر درگذشته معامله ای پرسود بوده – که بنابر گفته غیرقابل تردید مقام معظم رهبری"هشت سال دفاع مقدس" چنین است -، چرا نباید آن را تجدید و تکرار کرد؟  آنچه می ماند نظر ملت ایران است که آیا بازهم می خواهد از منافع سرشار آن معامله پرسود برخوردار شود یا نه؟!
 
به عبارت دیگر، آیا کارگاه دروغ بافی ولایت مطلقه فقیه می تواند با فریبکاری و پنهان کردن حقیقت بار دیگر ردایی از تار و پود دروغ ببافد و برتن ملت کند؟!
 
 
شهباز نخعی
2مهر1393
 

هیچ نظری موجود نیست: