۱۳۹۴ تیر ۲۱, یکشنبه

در چهار گوشه شهر، گذرگاه ها، پشت چراغ های قرمز، درون اتوبوس ها، کنار خیابان ها و هزاران زاویه دیگر گدایی یا دستفروشی می کنند



اگر نگاهی به اطراف خود بیندازیم بی شک نمونه های بی شماری از کودکانی را می بینیم که در چهار گوشه شهر، گذرگاه ها، پشت چراغ های قرمز، درون اتوبوس ها، کنار خیابان ها و هزاران زاویه دیگر گدایی یا دستفروشی می کنند و نه فردا که امروز را نیز درنمی یابند؛ کودکانی که زندگی را نامهربان می بینند؛ چرا که همواره رخِ ناملایم و سختی های خود را به آنان نموده و کودکی آنان زیر تازیانه ی فقر، بهره کشی و نابرابری های اجتماعی دچار مرگ تدریجی شده است. 

داده های صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف)، سازمان بین المللی کار (آی. ال. او) و بانک جهانی نشان می دهد 168 میلیون کودک پنج تا 17 سال در جهان درگیر مساله کارکردن هستند که بیش از 120 میلیون نفر از آنان زیر 14 سال سن دارند و 13 درصد آنان نیز در کشورهای درحال توسعه زندگی می کنند. 

اهمیت توجه به این مشکل تا آنجا است که دوازدهم ژوئن برابر با بیست و دوم خردادماه روز جهانی «مبارزه با کار کودک» نامگذاری شده است؛ امری که گستره جهانی کار کودک را نشان می دهد و همکاری و همگامی دولت ها، سازمان های بین المللی و مجامع مردم نهاد همپیوند برای مبارزه با این پدیده را بایسته می سازد. 

در ایران آمار دقیقی از کودکان کار در دست نیست و برخی آن را هفت میلیون نفر اعلام کرده و برخی نیز آمار دقیق را یک میلیون و 700 هزار نفر بیان می کنند. 

اما پدیده کودکان کار چرا شکل می گیرد؟ چرا آمار این کودکان روز به روز افزایش می یابد؟ این پدیده چه پیامدهایی دارد؟ چگونه می توان با آن مبارزه کرد؟ 

از آنجا که پیدایش کودکان کار همچون دیگر پدیده های اجتماعی پیامد زنجیره یی طولانی از علل و عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به شمار می رود بنابراین اشاره به چند نکته بایسته به نظر می رسد:



1- موضوع مهمی که درباره پدیده کار کودک مطرح می شود، حقوق، قوانین و پیمان نامه های جهانی و بین المللی مرتبط با آن است. پیمان نامه های گوناگونی در این زمینه وجود دارد؛ همانند پیمان نامه حقوق کودک مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد در بیستم نوامبر 1989 (بیست و نهم آبان 1368) و یکصد و هشتاد و سومین پیمان نامه سازمان بین المللی کار در مورد ممنوعیت و محو بدترین اشکال کار کودک.

در این پیوند باید گفت بیشتر مردم نه فقط در کشور ما که در سراسر جهان از این پیمان نامه ها و حقوق آگاهی نداشته و از سویی کشورهای عضو این پیمان نامه ها و کنوانسیون ها توان پیاده سازی مواد و قوانین همپیوند با آن را ندارند و همین امر به گسترش مساله کودکان کار در جهان و کشور ما دامن می زند؛ چنانکه با وجود این پیمان نامه ها و پیوست های آنها همچنان آمار کودکان کار بالا است. 

اگرچه این پیمان نامه ها و قوانین موجب شده است شمار کودکان کار تا اندازه یی کاهش یابد اما این روند بسیار کند بوده و دلیل آن شاید بیش از هر چیز از قوانین داخلی کشورها، میزان توسعه یافتگی، ویژگی های اجتماعی و فرهنگی آنها و ضعف در برنامه ریزی و پیاده سازی سیاست ها در این زمینه ناشی می شود. 



2- مساله مهم درباره کودک کار در ایران، مربوط به دست اندرکاران آن است. سازمان هایی همچون شهرداری، بهزیستی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و... متولیان این امر در کشور شناخته شده و اقدام هایی نیز در این راستا صورت داده اند؛ چنانکه سازمان بهزیستی طی 2 سال گذشته بیش از 10 هزار کودک کار و خیابان را ساماندهی کرده اما فعالیت های این سازمان با توجه به ماهیت آن بیشتر «مددکارمحور» بوده است. 

سازمان شهرداری- دیگر متولی مبارزه با این مساله- اقدام هایی همچون تامین زیرساخت ها و تجهیز آنها برای سازمان های مردم نهاد و دولتی و ارایه خدمات در زمینه پیشگیری، خدمات روانشناختی و توانمندسازی کودکان کار انجام داده است. 

در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز افزون بر پیگیری قوانین، در چارچوب بیمه سلامت ایرانیان زمینه تسهیل فرایند بیمه شدن کودکان کار و خیابان و خانواده های آنان و همچنین اجرای طرح های آزمایشی (پایلوت) برای بازگرداندن کودکان کارِ بازمانده از تحصیل با کمک وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته است. 

با تلاش هایی که در زمینه دفاع از حقوق و مبارزه با کار کودک در جهان صورت گرفته، شمار کودکان کار رو به کاهش گذاشته است چنانکه شمار این کودکان در سال 2010 میلادی (1389 خورشیدی) در همسنجی با 10 سال پیش از آن، از 186 میلیون به 160 میلیون نفر رسیده است. 


3- بیماری، تهدیدی بزرگ برای کودکان کار و خیابان است. سوء تغذیه، بیماری، خشونت و... از مسائلی است که کودکان کار در سراسر جهان و حتی کشور ما با آنها روبرو هستند. بسیاری از این کودکان به کارهای پرخطری مشغول اند که سلامت جسمی و روانی آنان را با آسیب های گوناگونی روبرو می سازد. 

بر پایه بررسی های صورت گرفته در ایران که به تازگی نتایج آن اعلام شده است، 86 درصد کودکان کار دچار کاهشِ وزن، 82 درصد آنان مبتلا به بیماری های پوستی و 80 درصد آنان دارای مشکل کوتاهیِ قد هستند.

همچنین 77 درصد کودکان کار به بیماری های دهان و دندان، 73 درصد به بیماری های چشم و 63 درصد به بیماری های قلبی مبتلا هستند. پارسال وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درباره وضعیت بیماری ایدز در کشور هشدار داد که بر پایه آن، شیوع ایدز در کودکان خیابانی ٤.٥ درصد (چهار ممیز پنج دهم) بوده، در صورتی که آمار کشوری شیوع ایدز، یک دهم درصد است. یعنی میزان ابتلا به ایدز در کودکان کار و خیابانی، ٤٥ برابر سایر افراد جامعه است و این می تواند زنگ خطر جدی برای سلامت بهداشتی و اجتماعی جامعه باشد.


4- محرومیت از تحصیل و نابرابری های آموزشی مساله ی بغرنجِ کودکان کار است. هر سال کودکان بسیاری به دلیل اشتغال به کار از تحصیل باز می مانند. 

بر پایه تازه ترین گزارش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، در ایران نزدیک به سه میلیون و 200 هزار کودک به مدرسه نمی روند و البته نمی توان این میزان را بی ارتباط با کار کودکان دانست. در زمینه آموزش و یادگیری نیز 56 درصد کودکان کار بی سواد هستند. از این شمار، 64 درصد کمبود شناخت محیط، 61 درصد مشکلات گفتاری وکمبود خفیف ذهنی، 32 درصد کمبود حافظه، 30 درصد مشکلات یادگیری و 21 درصد کمبود کنجکاوی دارند. 

هیچ نظری موجود نیست: