۱۳۹۶ خرداد ۲۰, شنبه

حقه بازی آخوند موسوی خوئینیها و وصل کردن خامنه ای به «عالم غیب»‏ 
ایرج شكری


اخیراً به مناسبت سالگرد مرگ خمینی پلید، امام تفخید و اقتصاد مال خر است، کسانی از دستیاران و اطرافیان نزدیکِ خمینی به خاطره گویی هایی از روز مرگ او و احوالاتی که داشتند پرداختند که یکی از آنها هم آخوند جنایتکار موسوی خوئینیها بود. او ضمن مطلبی در کانال تلگرام خودش که سایتهای مختلف اینترنتی داخل از جمله «ایسنا»* آن را نقل کرده اند، خاطرات آن روز را بیان کرده است. موسوی خوئینیها نوشته است که در جلسه بازنگری قانون اساسی بوده که خبر می دهند که حال خمینی خوب نیست و بعد چنین ادامه داده است:« خودم را به جماران رساندم. عصر بود و سران نظام رسیده بودند. کف حیاط کوچک بیمارستان فرشی پهن شده بود.
آقایان خامنه‌ای، هاشمی، موسوی اردبیلی، مهندس موسوی، مشکینی، کروبی، احمدآقا (و شاید دو سه نفر دیگر که الآن به خاطرم نمی‌رسند) نشسته بودند. دکتر فاضل وضعیت بیماری امام را گزارش می‌داد. سرانجام دکتر فاضل گفت که حضرت امام حداکثر تا هشت ساعت دیگر میهمان شما هستند. چنین به خاطرم می‌رسد که آقای خامنه‌ای فرمودند که وقتی امام وارد فرودگاه شدند، یک نفر به من گفت که ایشان ده سال رهبری می کنند - والله یضاعف لمن یشاء- (من چون نزدیک ایشان نبودم شاید بعضی از کلمات را به دقت نقل نکرده باشم)».
بحث سر همین نقل قول همراه با ابهامی است که از خامنه ای کرده است و بقیه خاطره او مهم نیست. این آخوند شارلاتان با این ادعا که :« چنین به خاطرم می‌رسد که آقای خامنه‌ای فرمودند که وقتی امام وارد فرودگاه شدند، یک نفر به من گفت که ایشان ده سال رهبری می‌کنند...»، می خواهد به خواننده القاء کند که زمان ورود خمینی به ایران که خامنه ای هم از کسانی بود که به استقبالش به فرودگاه رفته بودند، یکی - که بی تردید منظورش از آن «یکی» نه کسی از بین خودشان، بلکه نماینده یی از «عالم غیب» است- به خامنه ای گفته است که «ایشان ده سال رهبری می کنند».
او با این حرف هم امامش خمینی را به عالم غیب وصل کرده است و هم «آقای خامنه ای» را. اما در مورد خمینی این حرف و شهادت او اهمیتی ندارد، برای این که همه اینها از هردو جناح تایید کننده مقام و موقعیت ویژه و «پیامبرگونه» او هستند. علاوه بر این خمینی نزدیک به بیست سال است که «ضِرطه حال» کرده(یا شده) و جان پلیدش از تنش در رفته و قبض سفر به دیار عدم را دریافت کرده و دیگر نیست و منظور او هم یاد آوری مقام و مرتبه «قدسی» او نبوده است. اما خامنه ای که «رهبر و ولی امر مسلیمن جهان است»، در «اُم القرای اسلام» و در بین میراث خواران خمینی هم خیلی ها قبولش ندارند و به ویژه بعد از جریانات سال 88 موقعیت اش بشدت آسیب دیده و خیلی ها از میان پیروان امام خمینی و امت همیشه در صحنه، از او متنفرند و در همین انتخابات اخیر تودهنی های متعددی دریافت کرد و حتی دستپرورده ناچیزی مثل محمود احمدی نژاد با بی اعتنایی به توصیه او در عدم شرکت در انتخابات؛ و نیز بعد از رد صلاحیت اش با اعلام این که از هیچ کاندیدایی حمایت نخواهد کرد، نشان داد که خامنه ای نزد او کسی نیست و نظر و رهنمودش حتی در مساله ای به اهمیّت انتخابات ریاست جمهوری اصلا برای او مهم نیست(البته او در دوران ریاست جمهوری اش نیز به خامنه ای بی اعتنایی کرده بود).
 خود خوئینیها هم  به اردوگاه ناراضیان از «ولایت مطلقه» خامنه ای تعلق دارد و تحت تعقیب قضایی هم قرار گرفته است و عضو «مجمع روحانیون مبارز» است. یک چنین شهادت دادنی از سوی یک «ناراضی» برای خامنه ای خیلی ارزشمند است. آن ابهام اندکی را هم که موسوی خوئینی ها با این جمله که« چنین به خاطرم مانده...» در این شهادت دادن گذاشته است نه برای کم کردن اثر آن بلکه برای بیشتر قابل پذیرش کردن آن و احتمالا باز گذاشتن جایی برای «تکمیل» و شاخ و برگ دادن به آن از سوی دیگران بوده است. تریدی هم نیست که خود «آقای خامنه ای» هرگز شهادت موسوی خوئینی ها را رد نخواهد کرد و نخواهد گفت که من اصلاً چنین حرفی نزده ام.
حالا ممکن است این سوال پیش بیاید که موسوی خوئینی ها که از جناح توسری خورده است و روزنامه اش«سلام» را تعطیل کردند و خودش را به دادگاه کشیدند، چرا به چنین داستان پردازی دست زده است. این را باید در شرایط خطیر و بحرانی کنونی رژیم و وضع رو به وخامت سلامت خامنه ای و رفتن او به سوی «ضِرطه حال» دید. او با این اعتبار دادن به خامنه ای می خواهد دست به ترمیم موقعیت و رابطه خودش و مجمع روحانیون مبارز با خامنه ای بزند و امکان حضور بیشتری در صحنه را پیدا بکند تا در زمان مرگ خامنه ای، بتواند به عنوان یکی از یاران مورد اعتماد «امام خمینی» که از اول «انقلاب اسلامی» مسئولیتهایی مهمی از طرف خمینی مثل سرپرستی دانشجویان خط امام اشغال کننده «لانه جاسوسی آمریکا»، نماینده خمینی در رادیو تلویزیون و عضو شورای سرپرستی 5 نفره آن، دادستان کل کشور در سال ، عضو مجلس خبرگان و عضویت شورای بازنگری قانون اساسی... به او سپرده شده بود، جزو عقلای رژیم در صحنه حضور داشته باشد.
از این گذشته بهبود رابطه جناح توسری خورده «خط امام» سابق و به اصطلاح اصلاح طلبان و اعتدالیون، با خامنه ای می تواند هم از آهنگ ناساز زدن خود رهبر علیه اینان کم کند و هم میدان جفتک اندکی اندازی و خودسری های جناح هار علیه اینان را کمی محدود کند و جلوی کارهایی را که می تواند عواقب سنگینی برای کل نظام داشته باشد بگیرد. در خبری غیر رسمی و تایید نشده در رژیم، سحام نیوز که متعلق به «حزب اعتماد ملی» کروبی است و گویا در ایران فیلتر شده است، روز 4 خرداد گزارش داد:« سحام مطلع شده که احمد جنتی در دیدار با آیت الله خامنه ای از وی خواسته تا نتیجه انتخابات را ابطال کند. این دیدار دقیقا در عصر روز جمعه در ساعات پایانی رای گیری صورت گرفته است».
بنا بر همین گزارش خامنه ای به جنتی گفته بود فردا جوابش را خواهد داد و روز بعد «در پیامی غیر مستقیم» نتیجه انتخابات را تایید و درخواست جنتی را رد می کند**. اگر این خبر درست باشد، نشان دهنده آن است خامنه ای به همه تکّبر و خودمحور بینی اش، در محاسبه نتیجه و آثار اقدامات علیه جناح رقیب، بیشتر از امثال جنتی حساب جوانب و آثار منفی و غیر قابل پیشی بنی را می کند، همچنان که «حصر» موسوی و کروبی، اقدامی «نرم تر» از ترتیب دادن محاکمه از نوعی که درنظام اسلامی برای ناراضیان و مخالفان صورت می گیرد و به زندان انداختن آنان یا بدتر از آن چنانکه امثال فلاحیان در اظهار نظرهاشان تاکید کرده اند اعدام آنها است. به هرحال این اندازه «درایت مقام معظم رهبری»، هم به نفع جناح توسری خورده و هم به نفع کل نظام است که هر دو جناح رژیم آخوندی خواهان حفظ آن هستند و وصل کردن «آقای خامنه ای» به عالم غیب، برای توسری خورده ها هم بی «خیر و برکت» نیست.
۱۷  خرداد ۱۳۹۶-  |       07 June 2017



هیچ نظری موجود نیست: