۱۳۹۶ مهر ۱۵, شنبه

از باران با ترانه............... باز باران با ترانه

از باران با ترانه...............
باز باران با ترانه 
میخورد بر بام خانه... 
خانه ام کو؟
خانه ات کو؟
آن دل دیوانه ات کو؟؟؟؟ 
روزهای کودکی کو؟
فصل خوب سادگی کو؟ 
یادت آید روز باران! گردش یک روز دیرین.. 
پس چه شد؟! 
دیگر کجا رفت؟! خاطرات خوب و شیرین

باز باران، 
بی ترانه، 
بی هوای عاشقانه، 
بی نوای عارفانه،
درسکوت ظالمانه، 
خسته از مکر زمانه، 
غافل از حتی رفاقت،
هاله ای ازعشق ونفرت،
اشکهایی طبق عادت، 
قطره هایی بی طراوت،
روی دوش آدمیت، 
میخورد بربام خانه...
باز باران 

هیچ نظری موجود نیست: