۱۳۹۶ دی ۲۹, جمعه

آن روزها بازار رونق داشت و سفره صاحبان چرخ دستی اگرچه ساده اما رنگین بود. سالها گذشت و بازار از رونق افتاد و از سوی دیگر با عریض شدن برخی از مسیرهای بازار پای وانت بارها به آن باز شد. چرخ دستی ها ساعت های متوالی خالی و بی حرکت ماندند وصاحبان چرخ دستی در انتظار بار. رفته رفته چرخ دستی ها فرسوده تر، مردان پشت چرخ دستی پیرتر و بیماری و ناتوانی بر آنها غالب شد. هزینه های زندگی بالا رفت و چرخ زندگی مردان پشت چرخ دستی از حرکت ایستاد. در کوچه پس کوچه های بازار چهارسوق آمل که قدم می زنی صدای پای چرخ دستی ها را می شنوی و مردان سالخورده و خمیده ای را می بینی که پشت آن جوانی خود را پیر کرده اند. چرخ دستی آخرین امید آنها است و وسیله ای برای کسب روزی حلال. چرخ دستی های فرسوده یک قدم جلوتر از پاهای خسته آنها پیش می روند و چرخ زندگی صاحبان خود را می چرخانند.



هیچ نظری موجود نیست: