۱۳۹۷ شهریور ۱۵, پنجشنبه

نامه‌ی دکتر ناصر زرافشان و روشنگری در مورد عباس فخرآور عامل آبروباخته‌ی وزارت اطلاعات

نامه‌ی دکتر ناصر زرافشان و روشنگری در مورد عباس فخرآور عامل آبروباخته‌ی وزارت اطلاعات

پاسخ افشا گرانه دکتر ناصرزرافشان به برخی سم پاشیها علیه زندانیان سیاسی
به قراراطلاعی که به زندان رسیده است ،هفته پیش یک خبرچین خرده پای اطلاعات جمهوری اسلامی به نام فخرآورکه اخیرا به علت نداشتن" بهره خدمتی" درداخل کشور او را به دبی وازآنجا به امریکا فرستاده اند ، همراه بایک ساواکی فراری که مجری یکی ازکانالهای تلویزیونی لس انجلسی به نام کانال یک است ، در پوستین من وتنی چند اززندانیان سیاسی دیگرافتاده اند.قصد پاسخگویی به چنین کسی را ندارم زیرا از همان نخستین روزهایی که این فرد رابه بند زندانیان سیاسی فرستادند ،واکنش و تصمیم جمعی زندانیان خودداری از گفتگو و برقراری هرگونه رابطه بااین فرد ودو سه نفر دیگر از همپالگیهای او بود . امروز هم بگو مگوی من وسایر زندانیان با چنین عنصری موضوعیت ندارد.ودغدغه ها ومشغله های ذهنی ماهم چیزی سوای این افراد واین مسائل است. این فرد عاملی آبرو باخته است که جمع زندانیان سیاسی با مبارزه ای سرسختانه اورا به خارج اززندان ( تف) کرده اند و چون خارج اززندان هم ماهیت او را بر صغیر وکبیر روشن بوده و حنای او رنگی نداشته است ،به خارج کشورگسیل شده تاشاید بهره ای ازاوعاید شود.قصدم دراینجا روشن کردن چندنکته است: جریانی درخارج کشورکه نیرو وپایگاهی درجامعه ودرمیان مردم ندارد، اما امکانات دارد ومایل است درکنار جریانهای سیاسی دیگر، درزندان هم کسی یا کسانی راداشته باشد تاآنها به عنوان دستاویزی برای تیلیغ برای خود استفاده کند، به وسیله ایادی خود بادادن پول ومستمری به برخی مجرمین عادی قاچاقچیان وارازل اوباش نیازمند ، درزندانها \"یارگیری\" می کند و تصورش این است که با تبلیغ درمورد چنین عناصری در رسانه های برون مرزی که دراختیار دارد می تواند از اینان چهره های سیاسی بسازد، و بااین روش در کناردیگر جریانهای سیاسی داخل کشور، برای خود جریانی را بوجودآورد. این است که هرچند یکبار از طریق برخی از رسانه های برون مرزی وابسته به آن ، از وجود بعضی زندانیان سیاسی آگاه می شویم که در خود زندانها هنوز کسی از وجود آنها اطلاعی ندارد. رسانه های مزبور اغلب بااستفاده ازاسامی این افراد و حتی بااستفاده از برخی اسامی موهوم که وجود خارجی ندارند لیست می سازند وآنها را زندانی سیاسی معرفی و دائم درمورد آنها اخبار مجعول وخلاف واقع پخش می کنند. بدیهی است که این گونه اخبار واین گونه بدلی سازیها هم چهره زندانیان سیاسی رامخدوش می کند وهم به اعتبار رسانه های سالم وفعالیتهای خبر رسانی سالم آسیب می رساند .این جماعت ظاهرا بیرون از زندان هم چنین اقداماتی دارند. افرادی غیرسیاسی ، غالبا بی سواد یا کم سواد ، ازلحاظ اجتماعی وازده و بیکار بعضا معتاد با سوابق مشکوک راجذب می کنند یا در واقع می خزند تا از آنها لیست اسامی فراهم سازند. اما هرچند گاه که یکی ازآنان رابه خاطر تماس بادوستان رادیو و تلویزیونی خارج کشور یا مسئل دیگری از همین قبیل دستگیر می کنند وبه زندان می آورند، به دلیل همین خصوصیات شخصیتیشان و به علت فقدان انگیزه برای تحمل بازدداشت وزندان هرکدام هم که ازقبل عامل پلیس نبوده باشند،ظرف مدت کوتاهی به دامن پلیس می غلتند. چنین است که گاهی می بینید اینها از زندان مصاحبه هم می کنند.\" گروه فشار\" چند نفری هم که طی سالهای اخیر معمولا دربند زندانیان سیاسی وجود داشته ازهمین عناصر به اضافه یکی دونفر از زندانیان اطلاعاتی ونظامی یا نیروی انتظامی که غالبا به خاطر اختلاف جاسوسی وامثال اینها می شوند، تشکیل می شده است. فخراور یکی ازاین عناصر است که درمورد او وسوابق وفعالیتهایش بعضی ازهم بندان ما ازجمله آقایان داراب زند و حجت بختیاری ، مطالب وتوضیحات مفصل تری را افشاء کرده اند . جمع زندانیان سیاسی که ازنمایندگان جریانات گوناگون تشکیل می شود این گروه کوچک راطی سالهای گذشته درداخل زندان فلج وبی اثر کرده است. اما درمیان جمع مذبور تامدتها این اجماع وجود داشت که بخاطر اجتناب ازتاثیر ناراحت کننده ای که برافکار عمومی دارد، حتی المقدور از طرح علنی این مسئله وافشای این جماعت چشم پوشی شود. اما ازآنجا ئیکه اقدامات این گروه فریب مردمی است که از درون زندانها اطلاعات درست ودقیق ندارند وگاه منبع عمده اطلاعات آنها رسانه های برون مرزیست وبه علاوه اینان اکنون خود وقاحت رابه جایی رسانده اند که علیه زندانیان سیاسی سم پاشی ولجن پراکنی می کنند به نظر می رسد افشاء آنان ضرورت بیشتری یافته است.مردم در ایران بطورکلی نسبت به زندانیان سیاسی همدردی دارند وبدون توجه به گرایشهای سیاسی ومتفاوتشان ازآنان پشتیبانی می کنند ، زیرا دراین مورد پای یک حق عمومی ودمکراتیک یعنی حقوق زندانی سیاسی بدون توجه به عقیده اودرمیان است. ازاین رو این گونه رسانه ها که علیه زندانیان سیاسی سم پاشی می کنند باید به مردم توضیح دهند که دلیل دشمنیشان با زندانیان سیاسی چیست؟ماامیدواریم رسوایی اخیر این جوانک ؛ که درنوع خود اولین مورد هم نیست برای آنان که درخارج کشورگمان می کنند سرنخ این عروسکها راآنان به دست دارند درس عبرتی شده باشد وبه آنها فهمانده باشد که اولا کار اجتماعی وسیاسی با این گونه بازیها ی بچه گانه وغالبا زیان بخش بسیار تفاوت دارد وثانیا مهره های سوخته ای از قماش فخرآور ، آبروباخته تر ازآن هستند که تقلای یک کانال تلویزیونی بتواند آنها رانجات دهد .به عکس مردم رادر مورد ماهیت خود اینگونه رسانه ها به تامل بیشتر وا می دارد .اما جنبه دیگر مسئله تشبث خنده آور برخی دلالان سیاست خارج امریکاا به عناصری ازاین دست است چیزی که به روشنی نشان می دهد آنان تاچه حد گیج وگول وبا شرایط این کشور بیگانه اند. استفاده ومهارت انگلیسیها دردوران آقایی وسرکردگی خود دریافتن واجیر کردن مزدوران بومی به مراتب بیش ازاینها وسیاستها یشان ، بسیار زیرکانه وپخته تر بود وچنان که گاه مزدورانشان پیش ازآنکه لو بروندیک عمربه بریتانیا خدمت می کردند. فرزندان امریکایی آنها دراین زمینه بسیار ناشی وبی استعدادند.کلام آخر اینکه گفتنیهای مستند به مدارک درمورد این عناصر وفعالیتهای آنان بسیار است .ما چندان تمایلی به ادامه این بحث نداریم وامید واریم با همین تذکر مختصر برخی به خود آیند وحدود خود رانگاه دارند تا ناگزیر ازبازگو کردن بسیاری از \" اسرارمگو\" نباشیم .
دکتر ناصر زرافشان /زندان اوین 1/5/85

هیچ نظری موجود نیست: