۱۳۹۷ شهریور ۳۱, شنبه

به رغم آنکه حال و هوای برخی مناطق کشورمان در ساعات و روز‌های اخیر بحرانی است، کمتر نشانه‌ای از درک بحران در مسئولان و حتی مردم دیده می‌شود؛ وضعیتی تأسف برانگیز که ظاهرا قرار نیست تغییر کند. همزمان با عاشورای حسینی و در شرایطی که بسیاری از ایرانیان در قالب دسته‌های عزاداری روانه خیابان‌ها می‌شوند و در سوگ شهدای کربلا، عزاداری می‌کنند، در شرق کشورمان آن چنان وضعیت آب و هوایی غالب شده که حتی انجام امور روزمره را نیز غیر ممکن می‌کند، چه برسد به عزاداری.
صحبت درباره مناطقی از جمله زابل است که سرعت وزش باد در محدوده شان به بیش از ۱۰۰ کیلومتر در ساعت رسیده و در نتیجه آن، غلظت گرد و غبار اوج گرفته است؛ وضعیتی که بر اساس گزارش‌های هواشناسی، موجب افت شدید کیفیت هوای شهر‌های شمالی استان سیستان و بلوچستان شده و سلامت مردم را به شدت به مخاطره انداخته است.
به عنوان مثال، غلظت ذرات معلق در هوای زابل از عدد ۲۵۰۰ میکروگرم در متر مکعب فراتر رفته که معنای آن، عبور این آلودگی از ۱۷ برابر حد مجاز است؛ وضعیتی که در پی آن، تنفس برای مردم دشوار شده و علاوه بر آن، میدان دید به شدت کاهش یافته است؛ شرایطی که هرچند بحرانی است، بحرانی به حساب نیامده است.
البته این اوضاع نامطلوب منحصر به زابل نیست، بلکه در دیگر شهر‌های نیمه شمالی استان سیستان و بلوچستان نیز به چشم می‌خورد. وضعیتی که علی ملاشاهی، کارشناس هواشناسی سیستان و بلوچستان در تشریحش می‌گوید: براساس تحلیل آخرین نقشه‌های همدیدی و آینده نگری هواشناسی، وزش باد شدید همراه با گرد و خاک تا اواسط وقت یکشنبه در شمال استان سیستان و بلوچستان ادامه دارد.
پیش‌بینی‌ که بر اساس آن، به مردم توصیه می‌شود: با توجه به کاهش کیفیت هوا در منطقه سیستان و همچنین در پی پراکنده شدن ریزگرد‌ها، افراد آسیب پذیر به ویژه بیماران، افراد سالمند و کودکان از رفت و آمد در فضای باز خودداری کنند.
اما آیا جز توصیه به در نیامدن از خانه و تردد نکردن در کوچه و خیابان، کار دیگری لازم نیست؟ کاری همچون تهیه و پخش ماسک‌های تنفسی یا استقرار گروه‌های امدادی در معابر یا اعلام آماده باش به مراکز درمانی؟ اتخاذ تصمیماتی برای کاهش آلودگی هوا در کوتاه مدت یا بلند مدت چه؟ آیا بلعیدن خاک در این مناطق، سرنوشت محتوم این هموطنانمان است؟
به عبارت بهتر، آیا رسیدن آلودگی به ۱۷ برابر حد مجاز، مستلزم اندیشیدن تدابیری ویژه و خاص نیست؟ اگر هست، چرا در شرق کشورمان خبری از این تدابیر نیست؟ از آن مهم تر، آیا نمی‌شود کاری کرد که با افزایش سرعت باد ـ که اتفاقی هر ساله و پر سابقه در سیستان و بلوچستان است ـ آلودگی هوا تا این حد افزایش پیدا نکند و زندگی مردم به مخاطره نیفتد؟
بی شک مقابله با توفان و افت شدید کیفیت هوا در پی آن تا حدودی ممکن است، به ویژه اگر در قالب برنامه‌های بلند مدت اقدام کنیم؛ اقداماتی نظیر توجه به پوشش گیاهی، به کارگیری دیگر روش‌های تثبیت خاک، تلاش برای شکستن سرعت باد به کمک سازه‌های مختلف و.... اقداماتی که اکنون زمان مناسبی است که بررسی کنیم به چه میزان در شهر‌هایی مانند زابل به کار بسته شده اند.
طرح‌هایی که اگر در دستور کار قرار نگرفته باشند، می‌شود بحرانی شدن این روز‌های شهر‌های شرقی کشورمان را نتیجه آن دانست و توقع رسیدگی به قصور‌های صورت گرفته را داشت؛ اما آیا اوضاع شهر‌هایی مانند زابل بحرانی است؟ نیم نگاهی به اخبار حکایت از آن دارد که خیر، نه آلودگی شدید هوای زابل و نه اوضاع و احوال نامساعد دیگر شهر‌های پهناورترین استان کشورمان، بحرانی محسوب نشده اند!
حقیقتی تلخ که نشان می‌دهد چرا تدابیر لازم برای کاهش آلودگی هوا در نتیجه افزایش سرعت باد در دستور کار قرار نگرفته و نمی‌گیرد، چرا کسی بابت قصور در این ماجرا بازخواست و توبیخ نمی‌شود، چرا مخاطبان رسانه ملی، اثری از آثار بحران زیست محیطی سیستان در قاب تلویزیون نمی‌یابند، چرا میزگرد و همایشی به این مقوله اختصاص پیدا نمی‌کند و چرا در قرن بیست و یکم، اوضاع برای برخی هموطنانمان بدتر شده، که بهتر نمی‌شود؟

هیچ نظری موجود نیست: