۱۳۹۵ تیر ۱۹, شنبه

انفجار بغداد: بچه‌هایش همه دنیای او بودند


Image copyrightGETTY
Image captionمرکز خرید منطقه پر رفت و آمد کراده در قلب بغداد. بیشتر قربانیان در این ساختمان حبس شده بودند
"وارد کراده که شدم، زنی گریان و هراسان دیدم. و جسد دختری کوچک بدون سر. مبهوت بودم. گریه می‌کردم. می‌خندیدم. چیزی را که می‌دیدم باور نمی‌کردم. به دولت ناسزا می‌گفتم؛ به دین؛ به خدا."
این روایت مصطفی شکرجی، دانشجوی ۲۲ ساله کامپیوتر است که هفته گذشته، هفت دوست خود را در انفجار مقابل مراکز خرید 'هادی' و 'لیث' در منطقه مرکزی کراده در پایتخت عراق از دست داد.
دو نفر از دوستانش، عدنان ۲۴ ساله و علی ۲۲ ساله، به همراه پدرشان کشته شدند.
مصطفی، که به‌تازگی از مراسم خاکسپاری آنها در نجف برگشته، می‌گوید: "عدنان موقع انفجار در مغازه لباس‌فروشی پدرش بود؛ علی جایی رو به روی پاساژ نزدیک انفجار؛ چون جز دست‌ها و موبایلش چیز دیگری از او پیدا نکردند. هر سه مردند و من در فکرم مادرشان که همسر و دو پسرش را از دست داده با این مصیبت چه می‌کند. همه دنیای او بچه‌هایش بودند."
Image copyrightMGSIRAQ
Image captionعکسی که مصطفی از مراسم خاکسپاری عدنان و علی در نجف برای بی‌بی‌سی فرستاده است
عدنان چهار روز قبل از انفجار فارغ‌التحصیل شده و کارنامه‌اش را در صفحه فیسبوکش منتشر کرده بود.
کرار، یکی دیگر از کشته‌ها، دوست زمان بچگی مصطفی بود: "شب قبل انفجار با هم نشسته بودیم. عکس نامزدش را نشانم داد. عاشقش بود. پنج سال با هم بودند. اینقدر ذوق داشت که دایم درباره او حرف می‌زد. قصد داشتند به‌زودی ازدواج کنند."
در جای دیگری از شهر، دختری به سوگ کرار نشسته است. و صدها خانواده به سوگ صدها جوان.
در میان مراسم خاکسپاری کشته‌های کراده، تصویر زنی دیده می‌شود که عکس پسر جوان خود را در آغوش گرفته است. در جمع تشییع‌کنندگان کت و شلواری را روی دست می‌برند که قرار بود رخت عروسی پسر این زن به نام اکرم باشد.
"اکرم همکلاس دبیرستان من بود. خانه‌اش در همین خیابان کراده بود و در سال سوم دانشگاه بیولوژی می‌خواند. عید فطر روز عروسی او بود."
بیشتر کشته‌شدگان جوانان ۲۰ تا ۴۰ ساله هستند؛ و شماری دیگر کودک و گاهی همه اعضای یک خانواده.
Image copyrightGETTY
Image captionروز بعد از انفجار، رسانه‌ها تصویر مردی را ثبت کردند که روی خاکسترهای به جا مانده نشسته بود و زار می‌زد

چرا تعداد کشته‌ها زیاد است؟

شنبه، دوم ژوئیه، یکی از روزهای گرم رمضان بود که دما به طور معمول در بغداد از ۴۵ درجه می‌گذشت. بعد از افطار که هوا خنک‌تر شد، در آن منطقه از خیابان شلوغ بغداد، بعضی در کافه مثل شب‌های قبل مسابقات جام ملت‌های اروپا را می‌دیدند، بعضی از جوان‌ها در کافی‌نت بازی می‌کردند، عده‌ای در رستوران بودند و شماری دیگر مشغول خرید برای عید فطر.
چند دقیقه بیشتر از نیمه شب نگذشته و بازی آلمان و ایتالیا هنوز به پنالتی نکشیده بود که آن کامیون یخچال‌دار منفجر شد. انفجار به اندازه‌ای بود که تمام مرکز خرید سه طبقه هادی، مرکز خرید لیث و فروشگاه‌های اطراف در یک لحظه آتش گرفت.
آدم‌ها بیش از انفجار، از آتشی که در آن گرفتار شده بودند، جان دادند. شمار کشته‌ها به ۲۹۰ رسیده و هر روز با شناسایی اجساد بیشتر بر تعداد کشته‌ها افزوده می‌شود.
بعضی از رسانه‌های عراقی می‌گویند موادی در این انفجار به کار رفته که شدت اشتعال را بیشتر کند؛ در حادثه‌ای که مرگ‌بارترین انفجار عراق در ۱۳ سال گذشته لقب گرفته است.
Image copyrightGETTY
Image captionتصویر و آگهی ترحیم دو جوان کشته شده از جمله ذوالفقار عریبی٬ فرزند فوتبالیست مشهور عراقی

مقصر کیست؟

مراکز خرید برای فرار از آتش پله اضطراری نداشتند و به گفته بعضی از رسانه‌های عراق، راه‌پله‌‌ای که وجود داشته به دری روی بام ختم می‌شده که برای جلوگیری از ورود دزدها قفل بوده است.
اما بیش از سازندگان پاساژ، مردم از دولت حیدر عبادی خشمگین هستند و نفوذ نیروهای موسوم به دولت اسلامی (داعش) به شهر و ورود کامیون پر از مواد منفجره به قلب بغداد را از "بی‌کفایتی" سیستم امنیتی می‌دانند.
نخست‌وزیر عراق که خود از اهالی منطقه کراده است، وقتی برای بازدید از محل بمبگذاری آمد، با سنگ و آجر و ناسزا از او استقبال شد.
او که این خشم را به چشم دیده بود، گفت عصبانیت مردم را درک می‌کند؛ سه روز عزای عمومی اعلام کرد و بلافاصله دستور داد دستگاه‌های بمب‌یاب تقلبی، که یک بازرگان بریتانیایی به آنها فروخته بود، کنار گذاشته شوند.
وزیر کشور عراق بعد از این بحران استعفا کرد و نخست‌وزیر جمعه، هفتم ژوئیه، سه مقام امنیتی دیگر را هم برکنار کرد. اما کم‎‌تر کسی اطمینان دارد که این تغییرات وضعیت امنیتی شهر را بهتر کند.
انفجارهای دوگانه بغداد نشان داد داعش همچنان می‌تواند در پایتخت نفوذ کند؛ درست بعد از آن‌که دولت آقای عبادی اعلام کرده در فلوجه داعش را شکست داده است.
شماری از مردم عراق طوماری امضا کرده‌اند تا از سازمان ملل بخواهند که درباره کشتار کراده به طور مستقل تحقیق کند.
Image copyrightGETTY
Image captionشمع‌هایی که مردم در مرکز خرید هادی برای قربانیان روشن کردند. تا چند روز هنوز اجساد کشته‌ها را از طبقه زیرین این مرکز بیرون می‌آوردند
مصطفی در طول چند روز گذشته، عکس‌ها و فیلم‌های مختلفی از جاهایی که رفته برایم فرستاده است. از سوگواری‌ها و خانواده‌های عزادار و عکس‌هایی که به دلیل آزاردهنده بودن قابل انتشار نیست.
می‌گوید در مراسم سوگواری عدنان و علی همه دوستانشان بهت‌زده بودند: "این بار با دفعات قبل کمی تفاوت دارد. شاید به خاطر تعداد زیاد کشته‌ها. مردم از دست همه خشمگین هستند. داعش، دولت عراق، ایران، آمریکا، بریتانیا....به همه دشنام می‌دهند."
در یکی از عکس‌هایی که فرستاده روی پارچه نوشته شده است "اول داعش بعد دولت عراق."
مصطفی مانند سایر مردم بغداد با مرگ بیگانه نیست. او شش انفجار را پشت سر گذاشته یا به قول خودش "جان سالم به در برده است." در هر حادثه دوستانی را از دست داده و از همه مهم‌تر پدرش، که سال ۲۰۰۶ با ۳۲ گلوله نیروهای القاعده کشته شد "چون شیعه بود."
می‌گوید شهر او غم‌زده است. صدای گریه می‌آید و عید وجود ندارد؛ برای مردمی که تصور می‌کنند دولت‌ آنچنان که باید از آنان حفاظت نکرده است.
Image copyrightGETTY
Image captionعزاداری مردی که دو پسرش را در انفجار کراده بغداد از دست داده است

هیچ نظری موجود نیست: