۱۳۹۹ دی ۱, دوشنبه

هنوزم یاد، یادِ زندۀ اوست عزیزم، دخترم، آرام جانم

 


هنوزم یاد، یادِ زندۀ اوست

عزیزم، دخترم، آرام جانم
نُماد هستی و نام و نشانم
اگر روزی گذارت افتد آنجا
بیفشان هر کجا خاکسترم را
مگر روید مَنی باز از دلِ خاک
سرودافشان رود تا اوجِ افلاک
ببین آن کوچۀ باریک و بُن بست
۱
هنوزم همچُنان بر جای خود هست؟
ببین آن خانۀ سر سبز و سرمست 
۲
نشانی زانهمه سرمستیش هست؟
هنوزم چشمۀ حاج علیرضا
فراتر می‌رود تا پای گلها؟
تنِ نیلوفرِ آسوده از غم
به روی آب می‌رقصد دمادم؟
هنوز آوازِ بنّا بر سرِ بام
گِره خورده به گیسوی گل‌اندام؟
کبابِ حاج طریقت باز آنجاست؟ 
۳
بساطِ روضه‌اش هر ماه برپاست؟
هنوزم مرضیه «شیرین برم» را
۴
به شیرینی چو « شیرین شکّرم» را
به گوش کوی و برزن می‌رساند؟
به هر دم شهد و شکّر می‌فشاند؟ 
۵
شمیمِ مُشک و عود جانفزایم، 
۶
سرود چنگ و رودِ دل ربایم،
نوای «عاشق شیدا» بنان را
به بزم آرائی‌ام می‌خواند آنجا؟
«بهارستان» هنوزم پر خروش است؟ 
۷
شرابِ خانگی در جنب و جوش است؟ 
۸
اگر هم نیست هیچ از آنچه گفتم،
هر آن ناگفته را در دل نهفتم،
اگر یادی نمانده زانهمه یاد،
همه آن یادها گر رفته بر باد،
ولی می‌گوید آوای رگ و پوست
هنوزم یاد، یادِ زندۀ اوست

منیر طه، ونکوورـ جون 
۲۰۲۰


____________________

۱ ـ سرچشمه، پامنار، کوچۀ صدیق‌الدّوله
۲ ـ بن بست کوچه، نارنجستان صدیق الدّوله
۳ ـ چراغ برق، چلوکبابی طریقت
۴ ـ ترانۀ شیرین بر و شیرین لب
۵ ـ دَم : نفَس
۶ ـ ترانۀ عاشقِ شیدا ( شمیمِ روح افزائی، مشکی عودی ـ منیر بزم آرائی، چنگی رودی)
۷ ـ میدان بهارستان ، روب

هیچ نظری موجود نیست: