۱۳۸۶ آبان ۸, سه‌شنبه

برایِ "نان خوردن"، تن به هر خواری بايد داد؟!محمد ايل بيگي سايت روزانه ها

در ابتدا ، نگاهی به اين بياندازيد :
گمان می کنيد که اين آگهی در کجا آمده است ؟ اگر پيش از اين نديده ايد، پس بگويم در "خبرنامهء
گويا"
. مسئولانش اينچنين باد به غبغب می انداختند : "خبرنامه گويا همچنين از انتشار مطالبی با مضمون تشويق به مبارزه مسلحانه، ترور و خشونت خودداری خواهد کرد..." (!) وصدالبته ، قربانش بروم ، "سيا" در تاريخش ، هيچکدام از اين کارهارا نکرده است - پاک است و شفاف است1 ... پس چه باک : [دليلِ]" پذيرش اين آگهی [...] اين بود که در آن نه دروغ بود نه پنهانکاری. اين آگهی به روشنی آگهی يک سازمان اطلاعاتی است و از اين بابت حداقل با خوانندگان خبرنامه صادق بوده ايم." حضراتِ اطلاعاتی در ايران ! چرا بيکار نشسته ايد ، يک آگهی به اين مضمون برایِ "گويا" بفرستيد ( يادِتان نرود که عکسُ "امام خمينی" راهم در اگهی بيآوريد ) : "وزارتِ جهنمیِ اطلاعات ، اين تشکيلات خون برپاکن و زندان انداز و شکنجه گر ، برایِ جاسوسی ، کشتار در ميانِ ايرانيانِ خارجِ کشور مامور استخدام می کند ، بشتابيد ، بشتابيد !" و مطمئن باشيد که "گويا" منتشر خواهد کرد ، چراکه "درآن نه دروغ [است و] نه پنهانکاری. اين آگهی به روشنی آگهی يک سازمان اطلاعاتی است".
تمامِ دنيا می دامد که :
اگهی برایِ "نان" خوردن است ؛
زمانی که از شرکتی ، دستگاهی و ... آگهی آوردی ، اگر تمامِ زبانت را از ته نکنی ، لااقل نوکش را خواهی چيد .
پس اگر بگوئيم که آوردنِ "جملهء معترضهء" زير ، جز چرندبافی و خواستِ کلاه گذاشتن برسرِ خواننده ، هيچ نيست ، بيراهه رفته ايم ؟ : "اين آگهی چالشی هم هست تا اين را مجدد حداقل به خود اثبات کنيم که می شود از يکی آگهی گرفت و به او وامدار نبود" .
فلاکت بارتر از وصعِ "گويا" ، وضعِ آن بيچاره گانِ پيش از اين "فدائی"*ست که تا " شوروی" بود و "نان" می داد، حنجره شانرا پاره می کردند و تمامِ جنايت هایِ حکومتِ فلاکت بارِ اسلامی را ، به صرفِ ( که گويا ) "ضدامپرياليستِ آمريگا" ست ( ؟! ) ، پاره می کردند ، از بين بردنِ آزادی ها را به هيچ می گرفتند ، زندان و شکنجه و کشتار و تبعيضاتِ شديدِ طبقاتی و ... را به هيج می گرفتند و حتی خود برعليه "ضدِانقلابيونِ غيرِامامی" جاسوسی می کردند و هزار کوفت و کاریِ ديگر ... و امروز جيره خوار( = نان خورِ ) جرياناتِ وابسته به همان " امپرياليستِ آمريکا" شده اند و تمامِ اينها را به حسابِ داشتنِ "فرهنگ مدارا"يشان می گذارند و تنها با گفتنِ دهان پُرکنانی اينچنانی ، حقِ حتی "جيک" زدن را از ما می گيرند ، تا نشويم از "نادارانِ فرهنگِ مدارا" !
* توجه داشته باشيد که اشاره ام تنها به بخشی از "فدائيان سابق " ( که عليرغمِ ميلِ شان ، هنوز "خفتِ" بدوش کشيدنِ نامِ "فدائی" ، به رویِ شانه هايِ شان حس می کنند ! حدس زده ايد که از "که ها" می گويم؟) ، می باشد - و نه به تمامی آنها .

دوشنبه 23 مهر ۸۶ / 15 اکتبر 07