۱۳۸۷ آذر ۲۲, جمعه

به جای تشویق، همین حالا باید اسراییل را تنبیه کرد!


میشال وارشاوسکی - مترجم: محمدعلی اصفهانی
• به خاطر قدردانی از جنایات روزمره ی دولت اسراییل، «اتحادیه ی اروپا»، از تصمیم خود به تقویت روابط با این دولت، سخن رانده است. و میشل وارشاوسکی به عنوان بخشی از وجدان جهان معاصر، و به عنوان یکی از برجسته ترین چهره های انسانگرای اسراییلی، این را برنتافته است ...
۲۲ آذر ۱٣٨۷ - ۱۲ دسامبر ۲۰۰٨


به خاطر قدردانی از جنایات روزمره ی دولت اسراییل، «اتحادیه ی اروپا»، از تصمیم خود به تقویت روابط با این دولت، سخن رانده است. و میشل وارشاوسکی ٭ به عنوان بخشی از وجدان جهان معاصر، و به عنوان یکی از برجسته ترین چهره های انسانگرای اسراییلی، این را برنتافته است، و در یادداشتی به تاریخ دوّم دسامبر، از مردم اروپا خواسته است که همزمان، هم به مقابله با این اقدام شرم آور برخیزند، و هم درجهت تحقق تحریم و تنبیه همه جانبه ی دولت اسراییل، فعّال شوند. ترجمه ی یادداشت میشل وارشاوسکی را در اینجا می خوانید. «غزه می سوزد». این را بانوی مبارز فرانسوی، لی لیان کردوا، با استفاده از عنوان و بسیاری کلمات ترانه یی معروف نوشته است که ویران شدن شهرکی یهودی به وسیله ی نازی ها را حکایت می کند. غزه می سوزد؛ و جهان خفه خون گرفته است و منتظر به ثمر رسیدن پروسه ی صلح است. پروسه یی که اصلاً وجود خارجی ندارد. «یک موجودیّت متخاصم». این است نگاه رسمی و علناً اعلام شده ی رهبران اسراییل به سرزمینی که در آن یک و نیم میلیون انسان، از زن و مرد و پیر و جوان و کودک، تمام تلاششان بر این است که فقط بتوانند زنده بمانند. و با چنین نگاهی است که دولت اسراییل، خودش رامجاز، و حتی موظف به جنگی می بیند برای منهدم و نیست و نابود کردن این مردمان. چندین سال پیش، تانیا رن هارت، که اینک جهان را وداع گفته است، برای بیان سرکوب مردم فلسطین به وسیله ی اسراییل در سرزمین های اشغالی، کلمه ی «ژنوسید» را به کار برد. در آن زمان، من در زمره ی کسانی بودم که معتقد بودند که تانیا نباید برای بیان این سرکوب، از کلمه ی «ژنوسید» استفاده کند. ولی امروز خطاب به او می گویم: ـ تانیا! از همان جایی که حالا در آن هستی، مرا ببخش. حق با تو بود. تو طبیعت واقعی طرح های اسراییل را می دیدی و می فهمیدی. و این، من بودم که اشتباه می کردم. دولت اسراییل، به گونه یی لجام گسیخته و بی امان، به نسل کشی فلسطینیان در غزه مشغول است. با استفاده از سلاح گرسنگی دادن. با قطع جریان الکتریسیته. با محروم کردن مردمان از آب آشامیدنی. با دامن زدن به بیماری های مسری در میان آن ها، و در همان حال، محروم کردنشان از حق تأمین ابتدایی ترین نیازمندی های پزشکی. غزه، در محاصره است؛ و جنایتکار جنگی، اهود باراک، همین اندک زمانی پیش، دستور داده است که حتی نیمی از کمک های انسانی سازمان ملل به مردم غزه را هم توقیف کنند. وقتی که «سارایوو» در محاصره ی جنایتکاران ارتش صرب، و شبه نظامیان بود، جامعه ی بین المللی، عکس العملی سخت از خود نشان داد. رژیم صربستان، بایکوت شد؛ و بلگراد هم بمباران. وقتی که عراق، کویت را اشغال کرد، جامعه ی بین المللی، به عملیات نظامی دست زد؛ و به تحریم سنگین مردم عراق. تحریمی که باعث مرگ هزاران کودک بی گناه شد. امروز امّا، همان جامعه ی بین المللی، در برابر کشتار شنیع و فجیع مردم غزه، مطلقاً ساکت است. وظیفه ی ما، و جوامع انسانی سراسر جهان است که از نهاد های بین المللی، و از دولت ها بخواهیم که اقدامی قوی، کارآمد، و سریع، علیه اسراییل انجام دهند. علیه دولتی که به ساده ترین و پیش پاافتاده ترین قوانین بین المللی تجاوز می کند. همچنان که به صد ها قطعنامه و مصوبه ی سازمان ملل. و همچنان که به تک تک کنوانسیون های حقوق بشر. جنایات جنگی اسراییل علیه مردمان غزه، از مجموعه ی دغدغه های ذهن جامعه ی جهانی، کنار گذاشته شده است. مثل آفریقای جنوبی عصر آپارتاید، اسراییل باید مجازات و تنبیه شود. نه این که اروپا با تقویت روابط خود با او، او را مورد تشویق هم قرار دهد. من، به عنوان یک شهروند اسراییل، از اتحادیه ی اروپا انتظار دارم که به ما کمک کند که بر دولت خود، فشار آوریم و وادارش سازیم که جنایاتش علیه فلسطینیان در غزه را متوقف کند. اتحادیه ی اروپا با تصمیم به تقویت روابط خود با اسراییل، به اسراییل جایزه می دهد، و برای او پیام تشویق آمیز می فرستد. و این پیام، ننگین است. همه ی آن مردم اروپایی یی که به کرامت انسان می اندیشند باید در این زمینه به مقابله با دولت های خود به پا خیزند.

www.ghoghnoos.org توضیحات: عنوان اصلی و لینک مقاله:

Sanctions Now - Upgrading, Hell No www.alternativenews.org/blogs/michael-warschawski ٭

شخصیت سرشناس فرانسوی ـ اسراییلی، Michel Warschawski ـ که فرزند ماکس، حاخام بزرگ است ـ در شانزده سالگی، از فرانسه برای تحصیل علوم دینی یهود به اورشلیم رفت؛ و در آنجا، به زودی به صفوف مبارزه با ایده ی صهیونیسم پیوست. در سال ۱۹۸۴ AIC (مرکز اطّلاعات آلترناتیو) را در اسراییل بنا نهاد که چند حرکت صلح طلب اسراییلی و چند سازمان فلسطینی را در بر می گیرد. حکومت اسراییل، پنج سال بعد، او را به دلیل کمک به جبهه ی مردمی آزادی فلسطین (به رهبری جرج حبش) به بیست ماه زندان محکوم کرد. او در فاصله ی سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ همراه با دومینیک ویدال از لوموند دیپلماتیک، و لیلا شهید ـ نماینده ی فلسطین در اتّحادیه ی اروپا ـ مجموعه کنفرانس هایی در شهر های مختلف فرانسه برگزار کرد که به خصوص با هیاهوی روزنامه ی دست راستی فیگارو و سازمان موسوم به «فرانسه ـ اسراییل» روبرو شد، و کار به آنجا رسید که او را از سخنرانی در محافل دانشگاهی فرانسه محروم کردند. Michel Warschawski از تز تأسیس یک کشور و دولت واحد دو ملیتی متشکّل از اعراب و یهودیان، در منطقه ی فلسطین بزرگ، دفاع می کند.

٭٭ نه برای کسانی که به خاطر بوسه زدن بر آستان اسراییل، و توجیه سجده بر خاک پای او می کوشند تا وانمود کنند که همه ی این ها زیر سر حماس است، و حماس نیز فرزند «پدر خوانده ی تروریسم جهانی» است، و الی آخر... بلکه برای کسانی که در پی شناخت بهتری از واقعیّت آنچه امروز در فلسطین می گذرد هستند، مراجعه به چند مقاله ی زیر به ترجمه ی همین قلم، احتمالاً خالی از فایده نیست:


در فلسطین، چه کسی علیه چه کسی کودتا کرد؟ ـ میشل وارشاوسکی



صبح به خیر، حماس! ـ یوری آونری http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/avnery-morning.html


اگر گفتید چه کسانی، و چرا لبنان را به آشوب می کشند؟ ـ محمد حسنین هیکل http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar07/heykal-liban.html


دیوار برلن های جدید را درهم فروریزیم! ـ جان پیلجر http://www.ghoghnoos.org/khabar/khabar06/pilger-gaza.html


٭٭٭ حماس، طبعاً به لحاظ ایده ئولوژیک، بنیادگراست. امّا نه از نوع سلفی ها که مشکلشان مبارزه با «کفر»، و استقرار «خلافت اسلامی» است. این سازمان، همانگونه که محمود درویش نیز در گفتگویش با لوموند (به ترجمه ی همین قلم، در صفحات «خبر و نظر» ققنوس) بر آن تأکید کرده بود، جریانی است ملی گرا با نگاه «مذهبی»، که مسأله اش فقط مقاومت در برابر اشغال سرزمین های فلسطینی است و بس. «بنیادگرایی اسلامی»، تنها با تن دادن به قواعد دموکراسی است که به طور طبیعی، از دور خارج می شود. نه با برهم زدن قواعد دموکراسی، و در نتیجه: امکان تجربه ی آزاد و تصحیح خود را از جوامع اسلامی سلب کردن، و راندن هرچه بیشتر بخش های وسیعی از مردم این جوامع به سوی برخورد های عکس العملی، از جمله بازگشت به گذشته. دروغ بودن ادعای اسراییل در مورد عدم آمادگی حماس برای مذاکره و قطع بی درنگ هر نوع عملیات نظامی، در مقالاتی از جان پیلجر، میشل وارشاوسکی، و یوری آونری که در بالا به آن اشاره شد، به روشنی توضیح داده شده است.