۱۳۹۸ آبان ۶, دوشنبه

بمب فسفری، آتش بس و ژینوساید نوین!
نیره انصاری
یکی از راه‌های خاتمه دادن به وضعیت جنگی انعقاد عهدنامه یا قرارداد صلح بین دولت های متخاصم است. به سخنی دیگر، در حالت‌های خاصی که مخاصمات عملن قطع می‌شود یا در حالتی که قرارداد ترک مخاصمه یا قرارداد تسلیم بدون قیدوشرط امضاء می شود.[همانند آنچه که بر آلمان و ژاپن در پایان جنگ دوم جهانی تحمیل شد] که ضرورتاً از منظر حقوقی حالت جنگی خاتمه نمی یابد، اما اگر حالت قطع تخاصم و متعاقب آن عقب نشینی نیروها به پشت مرزهای شناخته شده، بطور عملی و با زمان نسبتاً طولانی از آن سپری گردد، می‌توان بیان داشت که این وضعیت ممکن است یک تفاهم تلویحی بین طرفین درگیر در مخاصمه برای تحقق حالت «جنگ پایان یافته»، تلقی شود.
جنگ و مخاصمات مسلحانه به یکی از راه‌های زیر خاتمه می یابد:
- قطع تخاصم ساده؛
- تسلیم یکی از طرفین درگیر؛
- امضای قرارداد صلح.
با بررسی گذرا در تاریخ معاصر، بندرت جنگها با توافق ساده آتش بس و قطع عملیات خصمانه پایان یافته اند. زیرا در این موارد همواره این مساله حقوقی مطرح نظر است که آیا جنگ خاتمه یافته تلقی می‌گردد یا خیر و از چه زمانی و تحت چه شرایط و ضوابطی طرفین درگیر در جنگ و کشورهای ثالث بی‌طرف که «منافع، همانند روسیه در عملیات نظامی ترکیه علیه روژاوا که وارد گفتگوشده است!» آن‌ها به نحوی با جنگ گره خورده است باید با مساله برخورد نمایند؟
البته تنها بر سر آتش بس یا ترک مخاصمه ممکن است در عمل همان حالت صلح «دوفاکتو» را داشته باشد؛ اما به حیث حقوقی حالت جنگی تنها با امضای قرارداد «صلح» خاتمه یافته تلقی می شود.
از نظر حقوق بین الملل، قطع عملیات جنگی و فراهم آمدن شرایط استقرار صلح در یک چهارچوب قانونی در شکل توافقنامه عملی می شود. «ترک مخاصمه» یکی از مواردی است که بصورت کلی در مواد (36 تا41) کنوانسیون (1907) لاهه پیش‌بینی شده است.
ترک مخاصمه غالباً با میانجیگری یا مساعی سازمان یا دولت های ثالث انجام می‌یابد که عبارتست از«تعلیق موقت و قراردادی مخاصمات» که طی قراردادی بین دولت های متخاصم درگیر در جنگ عملی می گردد. ترک مخاصمه ممکن است:
- محلی، موقتی و فاقد هرگونه آثار و عواقب سیاسی باشد؛
- عمومی و مقدمه خاتمه جنگ باشد؛
- جنبه مختلط داشته باشد (یعنی قطع عملیات نظامی همراه با اهداف و مقاصد نهاییِ سیاسی).
در نوع نخست می‌توان به اصطلاحِ «آتش بس» در قطعنامه (598) به عنوان نخستین گام برای حل و فصل اختلافات بین ایران و عراق اشاره داشت که به حیث سابقه تاریخی و حقوقی صرفاً به قطع عملیات جنگی در یک منطقه معین برای زمان محدود به منظور تخلیه مجروحان و تدفین کشته شدگان یا در مواردی «تسلیم نیروهای شکست‌خورده در جنگ» ( که با توافق فرماندهان نظامی در منطقه یا صحنه ای از نبرد عملی می شود)، مربوط می‌شده است.
در نوع دوم؛ برای ترک مخاصمه همه جانبه برای نیل به صلح می‌تواند تلقی شود مانند سرزمین کره که پس از خاتمه جنگ جهانی دوم بین دو نیروی اشغالگر شوروی و آمریکا در مدار(38) درجه به دو کشور شمال و جنوبی تقسیم شد،اما در سال (1950) دوباره درگیر جنگ گردید.
براین اساس اکثر علمای حقوق و دادگاه های کشورهای مختلف در موارد متعدد براین باور بوده و هستند که قطع یا تعلیق موقت عملیات جنگی در حالت‌های قراردادی آتش یس یا ترک مخاصمه ضرورتاً به حالت جنگی پایان نمی دهد.
این معنا، هم در قوانین مدرنِ جنگی کشورهایی که از نظر حقوقی پیشرفته اند موجود است. (مانند قانون جنگ زمینی ایالات متحده امریکا، بند479) و هم در آرای محاکم حقوقی این ممالک یافت می شود.
در اینکه قرارداد ترک مخاصمه چه مواردی را شامل می گردد، هیچگونه رویه عرفی/ قانونیِ مشخصی وجود ندارد و اساساً حقوق دانانِ کلاسیک براین باورند که در وضعیت ترک مخاصمه، حالت جنگی نه تنها بین کشورهای متخاصم، بل، در رابطه با این کشورها و دولت های بی‌طرف به قوت خود باقی می ماند.
در رویه کلاسیک یا سنتی، در حالت ترک مخاصمه عمومی توسل به کلیه اقداماتی که طرفین متخاصم طی جنگ مانع از انجام آن می‌شدند همچنان ممنوع است. البته رویه حقوق بین الملل مدرن تا حدودی متفاوت است و در حالت ترک مخاصمه عمومی کشورهای متخاصم تنها از توسل به اقداماتی که صریحاً در قرارداد ترک مخاصمه قید گردیده، منع شده اند. به بیانی دیگر، در اینجا اراده طرفین در جنگ با توجه به اوضاع و احوال تعیین کننده است.
تفکیک مفاهیم ترک مخاصمه و آنش بس!
تفکیک مفاهیم ترک مخاصمه و آتش بس، با وجود اختلاط در معنا که این دو در عمل پیدا کرده اند، اما از نظر آثار و عواقب حقوقی و سیاسی در فراگردی که منجر به استقرار وضعیت صلح می شود، از اهمیت برجسته ای برخوردار است.
گاه قرارداد ترک مخاصمه ی محدود، وسیله فرماندهان عالی نظامی امضاء می گردد. اما به حیث اهمیت سیاسی که برای طرفین درگیر، در پی دارد، مجوز چنین اقدامی وسیله دولت های متبوع آن‌ها صادر می شود.
غالباً ترک مخاصمه برخلاف آتش بس به مفهوم قرارداد تعلیق محدود و موقتِ عملیات نظامی که ممکن است میان فرماندهان بخش‌هایی از صحنه جنگ پیش آید، بین فرماندهان کل قوا منعقد می‌گردد و عموما بی درنگ پس از امضاء مجری و معتبر است.
خصیصه حقوقی و عملی بسیار مهم ترک مخاصمه عبارت است از به حالت تعلیق درآمدن عملیات نظامی بدون پایان بخشیدن  به «جنگ» یا «حالت جنگی».
بدین سیاق تفکیک بین مفاهیم «عملیات جنگی» و «حالت جنگی» کاربرد عملی و حقوقی می یابد. یعنی با استقرار ترک مخاصمه عملن مفهوم نخست به حالت تعلیق در می‌آید بدون آنکه عبارت دوم دستخوش تغییر گردد.
از منظر حقوق بین الملل آثار گوناگونی بر این تفکیک مترتب است که یکی از آن‌ها همان ادامه وجود حقوق دولت های متخاصم از جمله حق بازدید و بازرسی در دریا ( در  جنگها و مخاصمات دریایی) و توقیف اموال متخاصم یا کالاهایی که مشکوک به حمل به مقصد متخاصم روی کشتی‌های بی‌طرف هستند.
از ترک مخاصمه تا قرارداد صلح!
در مواردی استمرار طولانی تعلیق تخاصم و عملیات جنگی ممکن است تعبیر به یک صلح دوفاکتو شود، اما در خصوص اینکه چه مدت زمانی ضرورت دارد که چنین حالتی ادامه یابد، بین حقوق دانان اتفاق نظر وجود ندارد. و این تعابیر در حقوق بین الملل در حالی است که آتش بس (5 روزه) در شمال سوریه با میانجیگری امریکا، بین نیروهای کرد و ترکیه برقرار شده است که:
- از منظر قانون گذاران آمریکایی این توافقنامه بسیار مبهم و ناروشن است زیرا که بجز مناطق کردنشین سایر مناطق بلاتکلیف باقی خواهند ماند.
- به نظر می‌رسد آمریکا خوف اثرگذاری روسیه بر مسائل شمال سوریه را دارد که بشکلی پیش دستانه بکوشد تا پیش از سفرِ (22 اکتبر2019) اردوغان به روسیه این وضعیت را به نفع خود و البته با نام آمریکا پایان دهد.
- حضور ارتش سوریه در مناطقی چون قامشلی و حسکه و بخشهایی از رقه از این پس وضعیت را برای ترکیه سخت تر خواهد نمود و با فرض تحقق منطقه «امن» این منطقه تنها متوجه مناطق اِشغال شده خواهد بود. امری که بر شکنندگی توافق امروز خواهد افزود.
- و برجسته‌ترین نکته قابل تامل، اینکه در این توافقنامه مشخص و  معلوم نیست که امریکائیان با کدام مجوز از سوی کردها با ترکیه وارد معامله گشته اند.
فراتر از این موارد با توجه به اینکه ترکیه در (17،10،2019) آتش بس را بمدت ( 5 روز) پذیرفت تا کردها شمال شرق سوریه را ترک نمایند اما در (18،10،2019) با بمباران همان مناطق (14) تن غیرنظامی کشته شده اند.
در این باره علی محمد صالح، رئیس فراکسیون جنبش تغییر در پارلمان کردستان، اعلام کرد، آنچه به عنوان توافق میان آمریکا و ترکیه برای اعلام آتش بس در مناطق کردنشین سوریه و توقف حمله نظامی ترکیه به این مناطق اعلام شده، تنها توطئه ای خطرناک علیه کردها و با هدف اجرای خواست و طرح های اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در این مناطق است.
وی افزود: اگر نیروهای کرد سوری،32 کیلومتر از مرز با ترکیه عقب نشینی کنند، این محدوده شامل مناطق مهم و استراتژیک گری سپی و عین عیسی و کوبانی خواهد بود و این مناطق بدون دفاع می ماند. از سوی دیگر بر اساس این توافق منطقه مذکور در اختیار ترکیه قرار گرفته و نیروهای کرد سوری نیز باید سلاح های خود را به آمریکا تحویل دهند.وی تأکید کرد این توافق خلع سلاح کردهاست و ترکیه آنچه نتوانست در میدان جنگ به دست آورد، از طریق این توافق و با کمک آمریکا به دست می آورد.
 از این بیش سازمان عفو بین الملل (18،10،2019) با انتشار بیانیه ای ضمن محکوم کردن حملات نه روزه ارتش ترکیه به شمال سوریه اعلام کرد نظامیان ترکیه در جریان این عملیات نظامی مرتکب «جنایات جنگی» شده اند.
عفو بین الملل در این بیانیه تصریح کرده است که در جریان حملات ارتش ترکیه به خاک سوریه، موسوم به عملیات «چشمه صلح» موارد متعددی از «جنایات جنگی» از جمله اعدام های خودسرانه و کشتار غیرنظامیان مشاهده شده و به ثبت رسیده است.
بدین اعتبارعملیات نظامی ارتش ترکیه به شمال شرق سوریه و منطقه روژاوا:
- در محکومیت این عملیات ترکیه به استناد بند(1) ماده(1) و بند(4) ماده(2) و مواد(39،40 و42) منشور ملل متحد و کنوانسیون های چهارگانه (1949) ژنو و اعلامیه جهانی حقوق بشر و اصول و مقررات عرفی حقوق بین الملل دولت ترکیه بدون توجه به اصول، مقررات و اهداف و مبانی حقوق بین‌المللی، منشورملل متحد و با نقض مواد یاد شده ی منشور اقدام به حمله نظامی گسترده به مناطق مختلف «روژاوا» کرده است که بر اثرآن جان بیش از دو و نیم میلیون شهروند کورد ساکن این مناطق بشدت به خطر افتاده است. در حقیقت حملات نظامی ترکیه با هیچیک از مبانی و ارزشهای اخلاقی و انسانی سازکار نیست. تهدیدات، اقدام‌ها و حملات نظامی ترکیه علیه روژاوا تنها براساس نفرت نژادی و قومی بوده و متکی به هیچ توجیه حقوقی و قانوی نیست.
  • - بانیان این جنگ در پی عربیزاسیون روژاوا، کشتار بی رحمانه ی شهروندان، قتل عام گسترده و نسل کشی (ژینوساید) نوین ساکنین این منطقه هستند که همه این اقدام‌ها نقض کامی قواعد آمره قوانین و مقررات حقوق بین الملل است.
  • - بمب باران شیمیایی از نوع فسفر براساس مقررات جنگی استفاده از این نوع مواد در جنگ، در تمام جهان ممنوع و استفاده از آن به عنوان جرائم جنگی و جرائم علیه بشریت اعلام شده است.
  • اکنون پس از گذشت بیش از یک مائه صد، از «توافق نامه سایکس – پیکو/پیکات»،  آیا این منطقه در انتظار یک «سایکس – پیکوِ تازه ای» است، که منطقه خاورمیانهِ «تجزیه شدهِ پیشین» را به منظور دوباره تقسیم شدن، به سمت و سوی زخم نویی می کشاند؟
نیره انصاری، حقوق دان، نویسنده، پژوهشگر و کوشنده حقوق بشر
اندیشه های نوین کوروش بزرگ در پارگراف هایی از منشور
نیره انصاری
اندیشه غربی، ایده های شکل گرفته درحدود سال پانصد وهشت پیش از میلاد  در دموکراسیِ آتن را به عنوان منشأ حقوق بشر تلقی می کند. حال آنکه دموکراسی مدرن و حقوق بشر مکمل یکدیگر هستند. اما واقعیت های تاریخی نشانگر این امر هستند که سی سال پیش از تولد دموکراسی آتنی، حقوق بشر در خارج از قاره اروپا و در منشور کوروش معنا و مفهوم یافته است.
 کتیبه کوروش رویکردی عمل گرایانه دارد و برخی از پیشنهادات آن عینی است. هرچند در بخش سوم می توان رگه هایی از اصول نظری را یافت که پیشقراول اصول پایه حقوق ‌بشر امروزی اند همچون: آزادی های اندیشه، وجدان و دین، حفاظت از غیرنظامیان و حفاظت از دارایی ها.
وی ضمانت می دهد که ملل و افراد تحت حاکمیت او از آزادی معنوی و آزادی انتخاب برخوردار باشند. مواردی که در ماده هجده اعلامیه جهانی حقوق بشر پیش بینی شده است.
 
ماده 18) از این اعلامیه
«هر کس حق دارد از آزادی اندیشه، وجدان و دین بهره‌مند شود؛ این حق در برگیرنده‌ی این آزادی است که او بتواند دین یا باور خود را تغییر دهد و یا بتواند وابستگی خود به دین یا باورش را به تنهایی یا به همراه دیگران، خصوصی یا جمعی در قالبِ آموزشِ دینی، بکارگیری آن، عبادت و برگزاری‌ِ مراسم دینی نشاندهد.»
 بخشی دیگر از این کتیبه منعکس کننده قوانینِ انسانی قرون بیست و بیست و یکم  و به ویژه در کنوانسیون های لاهه و ژنو است که رفتار نیروهای جنگی را در مناطق شهری به نظم می آورد.
در این منشور نکات خردمندانه ای در خصوص حقوق اشخاص(حقوق شهروندی) وجود دارد. در این امر به کردار و رفتار غیرانسانی به عنوان باری منفی و سنگین اشاره می شود و این در زمانی است که بردگی  و استثمار و بهره کشی از انسان ها رفتار و کردار رایجِ زمانه بود. در واقع دموکراسی آتنی نه بردگی را ملغی کرد و نه به بردگان در این «دموکراسی» حقی داده شد! اگرچه درآن هزاره‌ های دور از استانداردهای جهانی و اخلاقی، هیچ امری مانع از تمرد و سرپیچی او از تعهد هایش در فردای استقرار قدرتش که بزرگ‌ ترین قدرت زمانه بود نمی‌ شد. اما کوروش از با خاک یک‌سان کردن بی‌ رحمانه شهرهایِ فتح شده، سلب کامل دارایی(مالکیت) خصوصی و میراث معنوی، اخته کردن مردان، فروش زنان و کودکان و تجاوز به آنان و پاکسازی قومی مردم پرهیزکرد.
ماده17) اعلامیه جهانی حقوق بشر
 این امر یعنی به رسمیت شناختنِ «حق مالکیت خصوصی» که دراعلامیه جهانی حقوق بشر
  مقرر گشته است
بدین سان:
الف: هر کس، به تنهایی و یا با مشارکت دیگران، حق مالکیت دارد.
ب: هیچ کس را نمی‌توان خودسرانه از حق مالکیت محروم کرد.
افزون بر این موارد و به رغم سیاستِ اسکندر مقدونی در یونانی‌ سازیِ سیستماتیک ملت‌ های به زیر سلطه کشیده شده از راه های تحمیل زبان و فرهنگ یونانی و نامگزاری دوباره شهرها  بنام خودش، کوروش در حوزه معنوی و فرهنگیِ مردم دخالت نکرد.
اصل شخصی بودن مجازات ها
« هیچ‌کس را نباید به مناسبت تقصیری که یکی از خویشاوندانش مرتکب شده مجازات نمود.»
در حقیقت این پاراگراف همان مبحث علمیِ «اصل شخصی بودنِ مجازات ها» است که مائه ها پس از کوروش بزرگ مورد بررسی و تحقیق مکتب‌های اجتماعی قرار گرفته و در نهایت به عنوان یک «قانون» در قوانین کیفری وضع و واجد اعتبار حقوقی در «اروپا» گردیده است!در بخشی دیگر از لوح موصوف مقرر گردیده است:
« اگر شخصی مظلوم واقع شد؛ من حق وی را از ظالم خواهم ستاند و به وی مسترد خواهم نمود و ستمگر را مجازات خواهم نمود. نخواهم گذاشت مال غیرمنقول و یا منقولِ؛ دیگری را به زور یا به طرق دیگر بدون پرداخت بهای آن و جلب رضایت صاحب مال تصرف نماید...»
و این در حالی است که:
 حکومت اسلامی در ایران بر خلاف ِ« قوانین و مقرراتی» که خود واضع آن است، مظلوم را تهدید به تعقیب قضایی نموده و از حیثیتِ نداشته یِ ظالم و بعضاً [فاعل] دفاع می نماید!
 به رغم آنکه مبحث «غصب و استیلا بر حق غیر به نحو عُدوان» در قوانین مدنی و در قوانین کیفری با عنوان «تصرف عُدوانی»دموجود است، اما از آنجا که همواره انتفاع خود را مطمح نظر دارد؛ اقدام به غصب اموال غیرمنقول و تصاحب آن اموال بدون کسب رضایت صاحب مال می نماید! ( بنگریم به غصب زمین و خارج نمودن آن از یَدِ مالکش « که پیرزنی بیش نبود...به منظور
ساختن آرامگاهِ [آقا]   یِ خمینی و…!)
 
رسمیت بخشیدن به حقوق شهروندی
و یا در خصوص احترام به وجود انسان و کرامت انسانی اعلام می دارد:«
« نخواهم گذاشت که مردان و زنان را به عنوان غلام و کنیز بفروشند و حکام زیردستان من مکلف اند که در حوزه ی حکومت و ماموریت خود مانع از فروش و خرید زنان و مردان به عنوان غلام و کنیز بشوند و رسم بردگی باید از کل جهان بر اُفتد...»
 
 حال آنکه مُبَلغ و مروج زوجه غیر رسمی/ صیغه یا عقد منقطع هاشمی رفسنجانی بود!
هاشمی رفسنجانی در خطبه نماز جمعه در دانشگاه تهران (19،7،1364)، ازدواج و حل مشکل جوانان، به ویژه دانشجویان را مورد بحث قرار داده و مساله ازدواج موقت را به عنوان راه حل مشکل مطرح کرد. وی این امر را مساله ای مهم و جدی دانسته و گفت حتماً در جامعه مورد بحث و مجادله واقع می‌شود و اگر موضوع تعقیب گردد، ممکن است به اقدام مفیدی منجر گردد.»
وی به دلیل مخالفت های بسیاری که در خصوص بحث ازدواج موقت در جامعه ایجاد گردید، در نماز جمعه پسین نیز ناگزیر از توضیح درباره ازدواج موقت گردید و در خاطراتش می نویسد:« خاطره روز10،8،1364»: خطبه اول اختصاص به مسائلِ ازدواج در اسلام داشته و بیشتر بحث‌های دو خطبه پیش را که مورد اعتراص وسیعی در سطح جامعه شده بود، توضیح داده است. البته هاشمی مدت‌ها پس از این نیز بحث ازدواج موقت را دوباره مطرح نموده و نبود ازدواج منقطع را سبب شکست جامعه معرفی کرده است.
هاشمی رفسنجانی در خطبه نماز جمعه 3،10،1364 اعلام کرد که:« اگر ازدواج موقت رایج نشود جامعه دچار شکست می شود» هاشمی رفسنجانی در موارد متعددی در دفاع از ازدواج موقت تلاش کرد، اما در هر بار با مخالفت بسیاری روبرو گردید.
وی در نماز جمعه تهران راهکار جلوگیری از مفاسد اخلاقی در جامعه را ازدواج موقت دانست و گفت:« حکومتی که از جوان‌ها عفت می‌خواهد شرایط تحصیل عفت را هم باید فراهم آورد.»
او با بیان اینکه کسی که در محیط رژیم گذشته دچار آلودگی شده است قابل اصلاح است گفت:« اگر جلوی متعه/ عقد موقت را نمی گرفتند و می گذاشتند مردمِ نیازمند ازدواج موقت کنند هیچ‌کس آلوده به زنا نمی شد.» وی در ادامه گفت:« فرهنگ جامعه ی گذشته با تقلید از غربی‌ها زناکاری را جایز می دانسته، اما ازدواج موقت را حرام کرده بود.»
ایشان در خاطرات سال ( 1369 ) خود در این باره آورده است:«... جامعه ما ازدواج دائم را به عنوان حقیقتی مقدس پذیرفته، اما ازدواج موقت تصویر زشت ونامطلوبی دارد. من بارها گفته‌ام که زن‌های بی شوهر می‌توانند استفاده کنند و زندگی یکساله، دو ساله، پنج ساله و کمتر یا بیشتر تشکیل دهند و این امر اگر رایج نشود جامعه ما دچار شکست می شود. در مورد دختران جوان این امر باید با موافقت پدرشان باشد. ازدواج موقت همه شرایط ازدواج دائم را دارد و باید در دفاتر موجود ثبت گردد و مشخص و روشن باشد.»
حال آنکه به موجب ماده (21) قانون [تازه] حمایت خانواده مصوب(1،1،1391 که از تاریخ 22،1،92) این نوع رابطه (عقد متعه) لازم الاجراء گردید.
 
رسمیت بخشیدن به الغای بردگی
کوروش بزرگ درپاراگرافی دیگر از این لوح در خصوص الغای برده‌داری به صراحت می گوید:« من برده‌داری را برانداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم»
 و این در حالی است که قاچاق انسان اعم از مردان، زنان و کودکان توسط جمهوری اسلامی به نحوی سازمان یافته و مهندسی شده، به طور روزانه انجام می یابد و این زنان و کودکان به منظور تن فروشی و یا فروش اعضای بدن آن‌ها به کشورهای حوزه خلیج فارس به ویژه به شیخ نشین های دوبای و مناطقی از آن چون «فجیره، العین و ابودبی/ ابوظبی» و همچنین به کشورهای آسیایی دور مانند «مالایزیا، فیلیپین، تایلند و آسیای نزدیک پاکیستان و نیز به کشورهای اروپای شرقی ایضاً لهستان و به تازگی به کشور عراق فرستاده می شوند.
از این بیش به منظور قاچاق و انتقال مواد مخدر رژیم اسلامی در ایران از این دسته از زنان، مردان و کودکان برای انتقال محموله های مواد افیونی به کشورهای اروپایی از جمله «هلند و بریتانیا» استفاده می نماید.
میراث فرهنگی
لوح کوروش همچنین دربرگیرنده بخش‌ هایی مربوط به میراث فرهنگی / معنوی است. کوروش اعلام می دارد که اشیایِ مقدس را به پرستشگاه هایشان باز گردانده است و به تاراج آن ها پایان داده است. از این نقطه به بعد، او به احیای بُعد معنوی معابد می پردازد. او فرمان می‌ دهد که پرستشگاه‌ هایی که ویران شده‌ اند بازسازی شوند. حمایت کوروش از میراث فرهنگی مردم، اساسا حمایت زندگی انسانی که آن نیز بدعتی در زمانه اوست تا میراث فرهنگیِ ملموسِ آن ها را در بر بگیرد.  کوروش  جنبه غیرملموس میراث فرهنگی / معنوی آنها را گرامی می‌ دارد.
بدین اعتبار و بنابر آنچه پیش گفته، منشورکوروش سترگ در حقیقت یکی از نتایج مبارزات برابری‌ طلبانه در جهان باستان بود و به دیگر سخن می‌ توان گفت که این کتیبه شکلی پیشتاز از اعلامیه جهانی حقوق بشر است که توسط یک فرمانروا به مردم زیرسلطه خود اعطا شده است.
 
نیره انصاری، حقوق دان، نویسنده، پژوهشگر، کوشنده حقوق بشرو مشاور حقوقی کمیته بین‌المللی میراث پاسارگاد
22،10،2019

خاطرات زندان دکتر غلامحسين ساعدی!تقديم به فرح پهلوی

Boris Johnson tries to secure December election – watch live

UK has always been ‘half-in, half-out’ of EU – Galloway

Les habitants de Mossoul soulagés après la mort du chef de l'EIIL al-Bag...

Analysis -US targeted ISIL leader Abu Bakr al-Baghdadi: US officials

Michel Onfray: les croisades - généalogie du christianisme guerrier

Michel Onfray: L’Inquisition, le combat contre les hérésies

Onfray : Il est "trop tard" pour sauver notre civilisation

Michel Onfray "les gens ont compris qu'on leur avait volé la démocratie...

Affaire libyenne : les coulisses d'un témoignage décisif

Libye : « Dans tout pacte de corruption, il y a des intérêts convergents »