۱۳۸۶ اسفند ۸, چهارشنبه

هفته فلسطینPalestine Awareness Week - February 25 - 29, 2008

Palestine Awareness Week - February 25 - 29, دنیای ما:
2008

هفته فلسطین





:




یك مقام ساف: مذاكرات صلح با اسرائیل هیچ نتیجه‌ای نداشت



دبیركل كمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین امروز با ابراز ناامیدی از پیشرفت در روند مذاكرات صلح با رژیم‌صهیونیستی اذعان كرد: تا كنون هیچ نتیجه‌ای در هیچ یك از موارد گفت‌وگو شده در جلسات، با طرف اسرائیلی به دست نیامده است. به نقل از خبرگزاری كویت (كونا)، "یاسر عبد ربه" امروز هشدار داد: مذاكرات با اسرائیل به مرحله بسیار دشواری رسیده است و این امكان وجود دارد كه فلسطین برای رسیدن به صلح به راه‌های دیگری متوسل بشود. عبد ربه در گفت‌وگو با رادیو "صدای فلسطین" با اشاره به مذاكرات گروه تشكیلات خودگردان با طرف اسرائیلی گفت: اوضاع كنونی چنان پیش می‌رود كه راهكارهای سیاسی همه با وضع بسیار دشواری مواجه شده است و حتی به نتیجه رسیدن آن محال به نظر می‌رسد. وی دلیل به بن‌بست رسیدن راهكارهای مختلف سیاسی برای رسیدن به صلح را به دست نیامدن حتی كوچك‌ترین نتیجه عملی در گفت‌وگو با اسرائیل دانست. عبد ربه خاطرنشان كرد: اسرائیل روزانه بر شمار ساخت‌وساز واحدهای مسكونی خود می‌افزاید و با ایجاد موانع محاصره‌كننده در سرزمین فلسطین، در عرصه‌های مختلف تلاش می‌كند به جهان و افكار عمومی آن بقبولاند كه مذاكرات آن با گروه فلسطین دلیل پیشرفت روند مذاكرات صلح است. عبد ربه تأكید كرد: دیدارهایی كه تاكنون با مقامات اسرائیلی انجام شده است هیچ تأثیری بر جمود و ركود روند صلح نگذاشته است و این دلیلی است تا به این نتیجه برسیم كه فعالیت‌های سیاسی راه به جایی نمی‌برد. این مقام تشكیلات خودگردان افزود: فعالیت‌های سیاسی هیچ پیشرفتی نكرده، شهرك‌سازی اسرائیل همچنان ادامه دارد و از سوی دیگر ملت فلسطین می‌بیند آنچه در این باره اعلام می‌شود كاملاً با آنچه عملاً در جریان است در تناقض است. عبد ربه با انتقاد از اقدام دوگانه رژیم‌صهیونیستی گفت: اسرائیل از یك سو پای میز مذاكره حاضر می‌شود و از سوی دیگر مذاكرات را نقض و اقدام به شهرك‌سازی و یهودی‌سازی شهر قدس می‌كند. كمیته اجرایی سازمان آزادی‌بخش فلسطین دیروز در بیانیه‌ای سیاست رژیم‌صهیونیستی در ادامه شهرك‌سازی در قدس و دیگر مناطق اشغالی را محكوم و اعلام كرد این سیاست‌ها روند صلح منطقه را نابود می‌كند. فارس

خاموشی در 90 شهر جهان در همدردی با مردم غزه

دنیای ما
شنبه شب ، شهروندان ‪ 90‬شهر
جهان، به نشانه ابراز همدردی با ساكنان منطقه محاصره شده نوار غزه، چراغ‌های منازل خود را به مدت پنج دقیقه خاموش كردند.





















:





.

بهنود پدیده‌ای که از نو باید شناخت


ایرج مصداقی


مسعود بهنود، یکی از کسانی است که در طول عمر خود همواره تلاش کرده است به قدرت نزدیک شود و از آن بهره جوید. او در این راه هیچ پرنسیبی را رعایت نمی‌کند و یکی از نمونه‌های مشخص ابن‌الوقتی در تاریخ معاصر ایران است. فرج سرکوهی که سالها با او در نشریه «آدینه» کار کرده است، می‌‌نویسد:«آقای غلامحسین ذاکری امتیاز (پروانه نشر) داشت اما تخصص و دانش و سرمایه نداشت. سیروس [علی‌نژاد] را به سردبیری برگزید و آقای مسعود بهنود را به مشاورت. بعدتر که امکانات و روابط آقای مسعود بهنود دانست همه جا در موارد حساس با او رایزنی می‌کرد و آقای بهنود شد تضمین دوام مجله. آقای مسعود بهنود روزنامه نویسی چیره دست و باهوش بود. به دوران شاه کوتاه زمانی با روشنفکران معترض پریده بود اما با موقع شناسی که در او است به سرعت دریافته بود که باد از کدام سو می‌وزد. در باند نخست‌وزیر وقت آقای عباس هویدا جا کرده بود و در آیندگان آقای داریوش همایون نیز مدتی سردبیر بود. از معدود گویندگان رادیو بود که بدون نوشته و بازبینی حق داشت برنامه‌‌ی راه شب را اداره کند. در تلویزیون دولتی نیز برنامه ساز و مفسر سیاسی مورد اعتماد بود. شامه‌ایی قوی داشت در تشخیص قدرت. سازش با قدرت را استلزام حضور مدام خود در رسانه ها می‌دید. ... پس از انقلاب سردبیر تهران مصور بود. شیوه دیگر کرده بود و به پسند روز نان از دشنام دادن به خاندان پهلوی و آقای عباس هویدا می‌خورد که به نظام پهلوی حامی او بود. ... با بسته شدن نشریات و ضربه‌ی ۶۰ کوتاه مدتی به اتهام همکاری با رژیم سابق به زندان افتاد. آن جا کار خود کرد و هرچه بود پس از آزادی به حلقه‌هایی از قدرت و به باند هاشمی رفسنجانی راه یافت که در مقالاتش در آدینه و نشریات دیگر او را «سردار سازنده‌گی» و تالی امیرکبیر می‌‌خواند. تعادل هم رعایت می‌‌کرد و هرجا که از «سردار سازنده‌گی» می‌گفت از رهبر نظام نیز چون «ستون خیمه» یاد می‌کرد. شهرت داشت که فدیه‌ی آزادی او [از] زندان فیلم تار عنکبوت است- که سناریو آن را نوشت و در آن بازی کرد- و بهای حضور او در بیشتر مطبوعات طرح خواست‌های نظام در رسانه‌های غیردولتی. ... هر شماره‌ی مجله‌ی آدینه مقاله‌ایی از او باید که در صفحه‌های اول مجله چاپ می‌شد و اغلب در باره‌ی مسائل روز ایران. نثری ساده و روان و پرکشش داشت. به نعل و میخ می‌زد و در نان قرض دادن به این و آن صاحب قدرت و مکنت استاد بود. تصویرگری که از لوازم گزارش نویسی است خوب می‌دانست و غمزه‌های زیبا در قلم می‌کرد. این همه چنان بود که اشتباهات بسیار و اطلاعات غلط و بافته‌‌های مجعول که در نوشته‌های او فراوان است از چشم خواننده‌ی کم سواد و آسان گیر پوشیده می‌ماند. در آدینه هیچ کس جز او حق نداشت که در باره‌ی مسائل ایران بنویسد و هیچ مقاله‌ایی در نقد نوشته‌‌های او – حتا در نشان دادن بافته‌ها و اشتباهات فاحشی که در مقالات او بود- چاپ نمی‌شد. »داس و یاس، فرج سرکوهی، نشر باران، چاپ اول، صفحه‌‌های ۶۱ تا ۶۳بهنود در دوران پهلوی وقتی ورق برگشت اولین کسی بود که علیه ولی‌نعمت‌های خود اعلام جرم کرد. او که پیشتر جزو تیمی بود که به امیرعباس هویدا مشاورت می‌داد و از نزدیکان محمود جعفریان و پرویز نیکخواه به شمار می‌رفت در روزهای سرنوشت‌ساز و حساس سال ۵۷ برای آن که خود را از اتهام سانسور و اعمال اختناق مبرا کند، علیه جعفریان و نیکخواه شکایت کرد. اگر نگاهی به سابقه‌ی این دو بیاندازیم دلیل این کار بهنود و تیزبینی‌ اش در تشخیص مسیر باد مشخص می‌شود. او این دو را هدف قرار داد، چرا که یکی سابقه‌ی توده‌ای و دیگری سازمان انقلابی (مائوئیستی) داشت. این دو در رژیم سلطنتی از هر کس دیگری آسیب‌پذیرتر بودند و حمله به آنها او را بیشتر به مقصود نزدیک می‌کرد. باید توجه داشت که بهنود حساب همه جای کار را می‌کند و بی‌گدار به آب نمی‌زند. این دو جزو اولین دسته‌هایی بودند که توسط دادگاه انقلاب محاکمه و اعدام شدند. کیهان در مورد اعلام جرم بهنود علیه نیکخواه و جعفریان نوشت: «بهنود در این اعلام جرم از این دو نفر به عنوان عوامل به وجود آوردن محیط ارعاب و خفقان در رادیو و تلویزیون و کسانی که باعث آزار و ایذاء نویسندگان و برنامه‌ سازان مردمی این سازمان شده‌اند اسم برده است. ... بهنود ضمن اشاره به مقدار زیادی نوار، نوشته و فیلم که در انبارهای رادیو تلویزیون جمع شده‌اند و یا به دور ریخته شده‌اند و حتا در میان آن‌ها مقدار زیادی مصاحبه و گفتار مقامات مملکتی هم وجود دارد،‌ اظهار داشت: جعفریان در طول این سال‌ها در سه کانال اصلی ارتباط با مردم (حزب رستاخیز به عنوان تنها حزب سیاسی کشور، رادیو تلویزیون ملی و خبرگزاری پارس) ریشه دوانیده بود و این امکان برای او به وجود آمده بود که علاوه بر این که هرچه دلش می‌خواهد بگوید و از تلویزیون پخش کند حتی اخبار ساختگی و مجعول را از طریق خبرگزاری پارس به عنوان اخبار رسمی کشور پخش کند.»

دنباله مقاله





برخی جرج بوش را بدترين رئيس جمهور آمريکا خوانده اند و حتی گفته اند بدتر از او رئيس جمهوری در آمريکا نميتواند روی کار بيايد. اما گويا در شرايط فعلی جهان، مرز درست کردن برای بدی از دورانديشی به دور است. هفته پيش بعد از مدت ها شايعه بالاخره نيويورک تايمز خبر رابطه عشقی جان مک کين نامزد حزب حمهوری خواه آمريکا با خانم ويکی آيسمن منتشر کرد. خانم آيسمن آنطور که در گزارشات اخير منعکس شده است، از طريق ارتباطات نزديک با قدرتمندان سياسی و لابيگری نزد آنها به نفع بنگاه های بزرگ خصوصي،در عرض مدت کوتاهی با سرعت پله های ترقی را پيموده بود. نيويورک تايمز نوشت رابطه مک کين با خانم آيسمن، مباشران انتخاباتی مک کين را در جريان مبارزات انتخاباتی 8 سال پيش، چنان وحشت زده کرده بود که آنها تلاش کردند ديدار های اين دو را قطع کنند و حتی با خود سناتور به مقابله برخاستند و به خانم وايسمن هشدار دادند از رفت و آمد به ستاد انتخاباتی خودداری کند. مگر خود سناتور کودک بود که کارگزاران انتخاباتی اش به قول نيويورک تايمز ,برای نجات او از دست خودش, به خانم وايسمن متوسل شدند؟ مثل اينکه سناتور حتی رفتار خودش را نمی تواند کنترل کند، نه فقط در رابطه با زيبارويان که اگر اين بود ماجرای بديع و قابل توجهی نبود. پشت پرده اين رابطه، خيلی تاريک تر از آن است که بتوان با دل زيباپرست روی آن پرده انداخت. الکساندر کابرن نويسنده آمريکايی انگليسی تبار با اشاره به اين ماجرا به معرفی سناتور پرداخته است. گزارشی از مقاله او در زير نقل ميشود. کابرن می نويسد تا هفته پيش استراتژی سياسی مباشران جان مک کين به گونه ای طراحی شده بود که با حالتی مطمئن به خود، اوباما را يک تازه وارد دستگاه حکومتی نشان بدهند که وجه مشخصه اش فقدان تعقل، پختگی و قدرت تشخيص است، خصوصياتی که مک کين به فراوانی از آن برخوردار است.






افسر سرویس جاسوسی انگلیس : MI۶ از سال ۱۹۶۶ به این سو چندین طرح توطئه برای كشتن شخصیت ها در دست داشته است

MI۶ زیر نورافكن رسانه ها
ندا بهاری
زمانی كه به دانیل كریگ پیشنهاد شد نخستین نقش اش را به عنوان جیمزباند در فیلم «كازینو رویال» بازی كند و در فیلم به دنبال یك مأمور خائن MI۶ (واحد ضداطلاعات ارتش و یكی از دو سازمان جاسوسی انگلیس) برود و او را بكشد، هرگز فكرش را نمی كرد، روزی یك مأمور و افسر عالیرتبه MI۶ بیاید و مدعی شود آنها از سال ۱۹۶۶ به این سو چندین طرح توطئه برای كشتن شخصیت ها در دست داشته اند. این اتفاقی بود كه این هفته در انگلستان روی داد و سر ریچارد دیرلاو، از افسران سابق MI۶ كه حالا ۶۳ سال دارد و برای ادای توضیحاتی در ارتباط با پرونده قتل پرنسس دایانا به دادگاه احضار شده بود، پرده از وجود چنین طرح هایی برداشت.همان طور كه در فیلم های جیمزباند - كه خالق و نویسنده آنها، ایان فلمینگ خود از نزدیكان MI۶ بوده و بر همین مبنا داستان هایش ریشه در واقعیت دارد- مأمور ۰۰۷ مأموریت های خود را در خارج از مرزهای انگلیس انجام می دهند، مأموران MI۶ نیز در دنیای واقعی بعد از شناسایی شدن هدف ها در خارج از انگلیس، به سراغ آنها می روند. از میان ده ها طرح تروری كه MI۶ داشته است دو طرح جدید آن كه حالا ریچارد دیرلاو از آنها پرده برداشته ترور اسلوبودان میلوسوویچ و معمر قذافی است. درست است كه این طرح ها به نتیجه نینجامیده اما حالا ناظران بین المللی در سراسر جهان از خود می پرسند گوردون براون كه وارث این تشكیلات مخوف است پس از این افشاگری ها كه آشكارا از صدور مجوز قتل دیگران توسط حكومت خبر می دهد چه خواهد كرد نكته جالب در اساسنامه سازمان اطلاعاتی MI۶ این است كه وظیفه ذاتی این سازمان در طول جنگ های جهانی اول و دوم انجام نقش جاسوسی صرف بر ضد كشورهای دشمن بود. بیشترین فعالیت MI۶ در این دوره ها در آلمان و روسیه انجام می شد. بعد از جنگ جهانی دوم MI۶ بقایای گروه اجرایی عملیات ویژه را كه در زمان جنگ فعال بود جذب كرد و طبق دستور چرچیل در پشت خطوط دشمن متمركز شد.