۱۳۸۸ آذر ۱۹, پنجشنبه

فریدون گیلانی: ما می گیم شاه نمی خوایم/ اسمشو رهبر میزارن!

حتی فرستنده هائی که با برنامه ریزی سازمان های اطلاعاتی و کمیسیون های ویژه ی شوراهای امنیت ملی تنظیم شده اند و آهنگ های سیاسی شان در رابطه با کشورهای ضعیف را در دستگاه های دیکته شده کوک می کنند ، به این نتیجه رسیده اند که خیزش مردم ستمدیده ایران ، از مهارشان به در رفته و شکارچیان و ماموران و مزدوران حرفه ای شان ( مثل علیرضا نوری زاده ، محسن سازگارا، اکبر گنجی ، مخملباف ، علیرضا افشاری ، حسن شریعتمداری ، منوچهر محمدی ، احمد باطبی ، عده ای از کسانی که قبلا دانشجو بوده اند و در رابطه ای پنهانی این امکان را پیدا کرده اند که از ایران خارج شوند و به سی آی ا بپیوندند ، و... و آدم هائی از این دست که به خدمت ام ای سیکس و موساد در آمده اند ، ) دیگر قادر نیستند اثری را که برنامه ریزی شده ، در جنبش مردم به تنگ آمده ایران بگذارند .

صداهای سی آی ا (صدای آمریکا ) آم آی سیکس (بی بی سی ) ، موساد (صدای اسرائیل ) ، ب ان د آلمان (دویچه وله – صدای آلمان ) ، و صداهای دیگری که از روسیه و فرانسه و چین و سایر نقاط خود را به ایران می رسانند ؛ به ویژه در ماه های اخیر کوشیده اند با تکیه بر دوقطب درگیر ، نادیده گرفتن قطب سوم که حرف اصلی و آخر را می زند ، و تحلیل های مداخله جویانه با هدف جهت دادن به خیزش مردمی و القای شکل و شمایل ارتجاعی به آن ، جنبش مردمی را ؛ با وجود تلفات سنگینی که داده ، در چهار چوب فرمایشی «مسالمت » و « صلح جویانه » و « مذاکره » و « مدارا » و از این یاوه ها محدود نگه دارند . و یکسره با موعظه تحلیلگران خود که هر یک عنوانی عوامفریبانه را یدک می کشند ، به مبارزان چنین القا کنند که شکیبا باشند و تا می توانند بخورند و کشته شوند و دستگیر شوند ، اما مبادا که دست به عمل متقابل بزنند .

پس از سی سال که حکومت اسلامی به عنوان بازار مکاره اقتصادی ، سیاسی و نظامی سرمایه داری جهانی از کشته فرزندان ما پشته ساخته و ایران را یکسره به زندان و دژ نظامی تبدیل کرده است ، صداهای طراحی شده اربابان ، عنوان برخورد متقابل را « خشونت » می گذارند و « جنبش مدنی » را وارونه تعریف می کنند . در حالی که خشونت و درنده خوئی رژیمی که تیغش چنین آخته بر گردن مردم نشسته در گزارش هاشان موج می زند ، اما به هزار حیله لفظی از مردم می خواهند که فقط شال و کلاه و سربند سبز ببندند و از مسیر « یا حسین میرحسین » ، « میرحسین زنده باد / کروبی پاینده باد ! » و از این یاوه های ارتجاعی بگذرند تا اربابان برای نفوذ کردن در جنبش سرنگونی طلب و چاره اندیشی هائی به سود منافع و مصالح خود ، راهکاری پیدا کنند . بارها تاکید ورزیده ام که مردم حق ندارند حکومتی را که تسمه از گرده شان کشیده است ، تغییر بدهند . این تغییر حق مسلم اربابان جهان است . اربابان جهان هم می خواهند جا به جائی در حاکمیتی که درش منافعی دارند ، بدون در هم شکستن نهادها ، موسسات و سازمان های اصلی اجتماعی صورت بگیرد تا بتوانند با نظارت و در مهار خود ، آن ها را تحویل حکومت آینده بدهند ، یا نه ، حکومت موجود را قانع به تن دردادن به تحولی به نام « اصلاحات » کنند تا از طریق زنجیره ای از زنجیر سرمایه داری هنوز مسلط جهان، آسیب و تغییربه سایر حلقه های زنجیر سرایت نکند .

از آن سو نیز ، در حالی که حاکمیت اسلامی – سرمایه داری افسار گسیخته و حتی به قول فرستنده انگلیسی زبان الجزیره و فرستنده های رادیوئی و تلویزیونی و مطبوعاتی تحت امر اربابان ، روز 16 آذر 2009 ؛ که به هفده و هجده آذر کشید و از آن نیز بر می گذرد ، همه نیروهای درنده خوی خود را به میدان آورده و فقط مانده است تانک و توپ به مصاف مردم بفرستند و از هوا آن ها را به رگبار ببندند ، صاحبان قدرت ارتجاعی که عمود خیمه انقلاب شان ضربه خورده و خیمه می رود تا بر سر ریز و درشت شان خراب شود ، حکم به برخورد قاطع تر می دهند و چنان وانمود می کنند که در سی سال گذشته فقط دوران دست گرمی را می گذرانده اند و از این پس تازه می خواهند به جنگ واقعی با توده های ستمدیده و جنبش های بی امان شان بروند . این جنگ ، چنان گسترشی یافته است که نه تنها بهانه های دو طرفه میان حاکمیت اسلامی و اربابان بر سر موضوع انرژی هسته ای و مذاکرات پنهانی وعلنی و تنش های لفظی قادر نیست نمود و شدت آن را در صحنه کمرنگ کند ، بلکه ملا مکارم شیرازی بدون پرده پوشی می گوید « آتش بس بدهید » و ملا هاشمی رفسنجانی به آه و ناله می افتد که « اگر مردم ما را نمی خواهند باید برویم .» آخوندهای معمم و مکلا ، از هر زاویه و ناحیه و باندی که باشند ، از این واقعیت به هراس افتاده اند که دیوار سرکوبی های سی ساله فرو ریزد و جملگی ، زیر آوارش جان بسپارند .

اسلامیست های حاکم و کشورهای سلطه جوئی که ایران را تبدیل به چراگاهی بی در و پیکر کرده اند، از این می ترسند که خیزش های توده ای و جنبش های مرتبط با آن ها ، راه را برای به میدان کشاندن رسمی کارگران ، تعمیق مطالبات دموکراتیک که جز با سرنگونی حکومت اسلامی میسر نیست ، رشد گرایش های سوسیالیستی ، وحدت عمل نهائی گرایش هائی که به لحاظ سیاسی وارد مرحله هویت یابی شده اند ، و گسترش شعله های جاری که در طول سال ها مبارزه از جرقه های کوچک ، تبدیل به شعله های سوزان شده اند ، هموار کنند که به طور منطقی نتیجه اش تبدیل شدن ناگهانی ، و حتی تدریجی خیزش های پی گیر به انقلاب خواهد بود . مرتجعین چپاولگر حاکم و سرمایه داری جهانی ، از این تحول و تغییر و این نام وحشت دارند . نگاهی به تاریخ معاصر جهان که حکومت های وابسته و ضعیف و سیاست های توسعه طلبانه معماران سیاسی اربابان را در بر می گیرد ، نشان می دهد که این وحشت و به کاربردن انواع ترفندها و مداخله ها برای جلوگیری از پدید آمدن نقطه غیر قابل مهار آن ، روندی سنتی است که به شکل های مختلف ؛ اما هدفی واحد ، در بسیاری از نقاط جهان تکرار شده است .

راه انداختن جنگ های داخلی ؛ چه به صورت طرح های تجزیه کشورها ، یا جنگ های قومی و برپا کردن قطب های مختلف برای به وجود آوردن جنگ های داخلی ، به مثابه تجربه ثبت شده اربابان که به وسیله خود حکومت های وابسته و ضعیف و دیکتاتور و مستنبد ، و با کمک های پنهانی و آشکارای عوامل وابسته ؛ چه در متن حاکمیت باشند ، یا در حاشیه تکرار می شود ، از شگردهای سنتی امپریالیسم جهانی است که مسیر و امکان هایش را خود حکومت ها فراهم می آورند .

دانشجویان ما ، همان گونه که جنبش زنان و معلمان و دانش آموزان و جنبش رو به رشد کارگری ، زمانی که در مرحله تعمیق خود به توده های زیرستم وصل می شوند ، بدون تردید به این آگاهی رسیده اند و بیشتر به آن حد نزدیک می شوند که رهبر تراشیدن از میان خود حکومت ، به ویژه از میان عناصری که امتحان شان را در اختناق و سرکوبی و کشتار پس داده اند ، اشتباه محض و باز تکثیر ارتجاع در ارتجاع است .

همین آگاهی که باعث وحشت حاکمیت اسلامی و امپریالیست ها شده است ، جنبش های اجتماعی ، و در این موضوع خاص جنبش دانشجوئی را به درجه ای از درک درست از واقعیت می رساند که مفهوم قطب بندی های مجازی و جعلی را به خوبی تحلیل کنند ، از ضرورت رادیکالیزه کردن پیوند خود با توده ها و طبقه کارگر غلفت نکنند و مراقب نفوذی های حکومتی و اربابانی که خود را صاحب ملت های جهان می دانند ، باشند .

تعمیق جنبش در 16 آذر 2009 و سرفصل های پیش از آن و پس از آن که در راهند ، این آگاهی را چنان در شدت پایداری و رادیکال کردن شعارها به نمایش گذاشته اند و خواهند گذاشت ، که وحدت عمل مبارزاتی به ضرورت سازماندهی ، جسارت و مقاومت هشیارانه و تحلیل درست از موقعیت دشمن مردم و روش های تقابل کارساز ، گسترده تر از پیش پی ببرد و به ویژه از سه اصل عمده آگاهی مبتنی بر شناخت ، سازماندهی منطقی ، و جسارت غافل نباشند .

وحشت از چنین درجه ای از رشد مبارزات مردم است که سرکوبی را شدت می دهد ، امپریالیست ها را گیج تر می کند ، شکاف های درونی حاکمیت را تشدید می کند وجنبش سرنگونی طلب را در به هم خوردن توازن قوای اسلامیست های وحشی و سود جستن ازآن ، به وظیفه تاریخی خود توجه می دهد .

هر چه حکومت های جابر متکی به سرنیزه وحشی ترشوند و سرگیجه امپریالیست ها بیشتر شود ، آگاهی ، سازماندهی و جسارت مبارزه سرنگونی طلبانه و آزادیخواهانه عمق بیشتری خواهد یافت.

مبارزه مردم ستمدیده ، با مراکز ثقل مشخصی که دارند ، تا کنون به حدی موفق بوده که روانشناسی سیاسی و نظامی حکومت اسلامیست ها و توسعه طلبان و مداخله گران خارجی را بکلی به هم ریخته است . هر تغییر و تفسیری جز این که مردم را در مقابل مشتی آدم کش دیوانه دعوت به آرامش و متانت و مسالمت کند ، نیم کاسه ای است که باید کاسه زیرش را پیدا کرد .

آذر 1388

معترضان زیر نگاه دوربین «عکاسان لباس‌شخصی»

ميليارد دلار دارايی صندوق ذخيره ارزی در دولت احمدی نژاد غيب شده است!


*درست اين روزها که نيروهای امنيتی و انتظامی و دولتمردان و عقبه مطبوعاتی آنها عليه مردم ايران عربده می کشند و نفرين می کنند, يک اتفاق ويژه و مهم در پشت صحنه سياست ايران جريان دارد.....


روشنگری: درست اين روزها, درست در حالی که گروه گروه جوانان ما به خاطر اعتراض به استبداد و ديکتاتوری بازداشت و راهی شکنجه گاهها می شوند و مورد تجاوز جنسی قرار می گيرند؛ درست اين روزها که نيروهای امنيتی و انتظامی و دولتمردان و عقبه مطبوعاتی آنها عليه مردم ايران عربده می کشند و نفرين می کنند, يک اتفاق ويژه و مهم در پشت صحنه سياست ايران جريان دارد: وابستگان به دولت امنيتی, نظامی احمدی نژاد مشغول غارت هست و نيست دارايی های نفتی مردم ايران هستند. ابعاد اين غارت در حدی است که اعتراف رييس قوه قضاييه در اختتاميه همايش "ارتقاى سلامت نظام ادارى کشور و مبارزه با فساد" که گفت "کارمندانى از دولت با پررويى و جسارت تمام اسناد دولتى و مالى را جعل کرده و ميلياردها پول به جيب زده اند" در برابر آن تقريبا خبر به حساب نمی آيد. ماجرا بر سر اين است که حدود 45 ميليارد دلار از دارايی های نفتی در دولت احمدی نژاد غيب شده است! و کسی نمی داند که بر سر اين پول کلان چه آمده و اين 45 ميليارد به کجا رفته است؟ آيا اين پول خرج تاسيس 10 مرکز جديد هسته ای می شود که احمدی نژاد با لافزنی وعده اش را داده است؟ آيا اين 45 ميليارد دلار پول خون جوانان پاکباخته آزاديخواه است که به پاسداران و بسيجی ها داده می شود تا در خيابان و دانشگاه جوانان را سرکوب و در کهريزک ها به آنها تجاوز کنند و اجسادشان را بسوزانند؛ يا در گورهای بی نشان دفن نمايند و از اين طريق ولايت مطلقه خامنه ای را حفط کنند؟ آيا پشت بحث محرمانه بودن دارايی های صندوق ارزی ايران که احمدی نژاد به دنبال گزارش ديوان محاسبات مبنی بر گم شدن يک ميليارد دلار از خزانه دولت برای خلاص شدن از پاسخگويی شفاف به آن پناه برد, اشتهای سيری ناپذير يک هيولای نظامی/ امنيتی تا مغز استخوان فاسد و جنايتکار خوابيده است که به هيچ حدی از غارت ثروت ملی قانع نيست؟ هر کدام که باشد و يا هيچ کدام هم که نباشد در هر حال تا اين حد روشن است که در گزارش معاون بانک مرکزی از موجودی حساب ذخيره ارزي؛ گزارشی که وی به کميته تحقيق و تفحص مجلس از برنامه چهارم ارائه داد و خبرش روز گذشته در خبرگزاری ايلنا منتشر شد يک نکته بشدت تکان دهنده وجود داشت. حسين قضاوی معاون اقتصادی بانک مرکزی در کميته تحقيق و تفحص مجلس از برنامه چهارم, موجودی حساب ذخيره ارزی را ۱۲ ميليارد دلار اعلام کرد‏ و گفت:" از ابتدای سال جاری هيچ منابعی به حساب ذخيره ارزی واريز نشده است.". اين در حالی است که به گفته جعفر قادري، عضو كميسيون برنامه و بودجه مجلس "اطلاعات كلى كه توسط نماينده بانك مركزى ارائه شد اصلا براى كميسيون قابل قبول نبود."

روزنامه "تهران امروز" در گزارشی به بررسی ارقام و داده های آماری خود دولتمردان پرداخته و اظهارات نماينده عضو کميسيون برنامه و بودجه مجلس را نيز ذکر کرده است. اين گزارش جای خالی 45 ميليارد دلار مفقود شده از صندوق ذخيره ارزی را نشان می دهد:


تهران امروز: بار ديگر موجودى حساب ذخيره به چالشى براى دولت تبديل شد و اين‌بار گزارش بانك مركزى از موجودى حساب ذخيره ارزى اعضاى كميته تحقيق و تفحص از برنامه چهارم را قانع نكرد.
گزارش از حسابى كه به گفته رئيس‌كل بانك مركزى موجودى آن محرمانه است. اعلام رقم 23 ميليارد دلارى موجودى حساب ذخيره ارزى در سال گذشته در حالى از سوى دولتي‌ها رقم خورد كه كارشناسان براساس افزايش بي‌سابقه بهاى نفت در بازارهاى جهانى معتقد بودند بايد موجودى حساب بيش از 100 ميليارد دلار و حتى حدود 130 ميليارد دلار باشد، حال آنكه رقم اعلام شده توسط دولت تفاوت چشمگيرى با موجودي‌اى كه كارشناسان برآورد كرده بودند، داشت.
اين تفاوت چشمگير بين برآورد موجودى با موجودى واقعى همواره مورد سوال بوده اما هيچ‌گاه پاسخ شفاف و روشنى به اين سوالات و برداشت‌هاى مكرر از حساب ذخيره ارزى به مجلس و كارشناسان داده نشد و حتى چندين ماه با اعلام اينكه موجودى حساب ذخيره ارزى محرمانه است، از اعلام موجودى اين حساب طفره مي‌رفت. داستان موجودى حساب ذخيره ارزى در دولت نهم همواره وجود داشته و اين داستان كه سال گذشته روزهاى داغى را سپرى كرده بود، امسال هم تكرار شده است و بر اساس آن بار ديگر مجلسي‌ها مستندات بانك مركزى در مورد حساب ذخيره ارزى را نپذيرفتند.
در راستاى اين داستان تكراري، حسين قضاوي، معاون اقتصادى بانك مركزى در كميته تحقيق و تفحص از برنامه چهارم موجودى حساب ذخيره ارزى را 12 ميليارد دلار اعلام كرد‏ه، اين درحالى است كه گزارش نظارتى بانك مركزى تا پايان سال 87 از موجودى اين حساب حدود 23 ميليارد دلار را نشان مي‌دهد.
اين در حالى بود كه سال گذشته در شرايطى بودجه سال 88 بسته شد كه بهاى نفت در بازارهاى جهانى به مرز 40 دلار كاهش يافته بود و اين روند كاهشى دولت را مجبور كرد تا بودجه سالانه را بر مبناى نفت 37.5 دلارى ببندد. اگرچه هيچ‌گاه بهاى نفت در طول 9 ماهه گذشته با اين ارقام به فروش نرسيد اما گزارش‌هاى غيررسمى نشان مي‌دهد كه از ابتداى سال جارى هيچ منابعى به حساب ذخيره ارزى واريز نشده است. معاون اقتصادى بانك مركزى در گزارش اين بانك درخصوص موجودى حساب ذخيره ارزى به نمايندگان گفته بود كه كل منابع حساب ذخيره ارزى كشور 12 ميليارد دلار است كه با احتساب مجوزهاى مجلس براى اضافه برداشت از اين حساب، موجودى حساب ذخيره ارزى تنها چهار ميليارد دلار در اين حساب باقى مي‌ماند. اين درحالى است كه اين رقم بدون احتساب سهم 50 درصدى بخش‌خصوصى محاسبه شده است.

با يك حساب سرانگشتي، موجودى حساب بايد 45 ميليارد دلار باشد
گزارش معاون اقتصادى بانك مركزى از موجودى حساب ذخيره ارزى در شرايطى اعلام شده كه اسفند ماه سال گذشته وزير اقتصاد موجودى اين حساب را 25 ميليارد دلار اعلام كرده بود.
از سوى ديگر، گزارش وزارت نفت از ميزان فروش نفت در هفت ماهه نخست سال جارى نيز نشان مي‌دهد كه دولت در مدت ياد شده بيش از 23 ميليارد دلار نفت فروخته است. به گفته نمايندگانى كه روز سه‌شنبه معاون اقتصادى بانك مركزى را به كميته تحقيق و تفحص از برنامه چهارم فراخوانده بودند، اين گزارش بانك مركزى نتوانست آنها را قانع كند‏، از همين رو منتظر حضور محمود بهمني، رئيس كل بانك مركزى و گزارش رسمى وى هستند.
جعفر قادري، عضو كميسيون برنامه و بودجه در همين خصوص به فارس گفت: در اين گزارش اطلاعاتى از وضعيت حساب ذخيره ارزى ارائه شد كه با اطلاعات اوليه اعضاى كميسيون سازگارى نداشت و قرار شد در جلسه ديگرى از خود آقاى بهمنى و آقاى برهاني، رئيس هيات امناى حساب ذخيره ارزى دعوت شود تا اطلاعات دقيق‌ترى ارائه كنند.وى با بيان اينكه آقاى بهمنى در كميسيون برنامه و بودجه حضور نيافتند و به جاى ايشان آقاى قضاوى ‌آمدند و اطلاعاتى از وضعيت حساب ذخيره ارزى ارائه كردند كه با اطلاعات اوليه اعضاى كميسيون سازگارى نداشت.
عضو كميسيون برنامه و بودجه تصريح كرد: در ابتداى سال 88، صندوق ذخيره ارزى 12 ميليارد دلار موجودى داشته است و تابه‌حال هم براساس گزارشى كه وزارت نفت داده چيزى حدود 23 ميليارد دلار در مدت هفت ماهه امسال فروش نفت داشته‌ايم كه طبعا بخشى از آن بر اساس قيمت 37.5 دلارى پيش‌بينى شده در بودجه براى نفت به حساب خزانه واريز و به بودجه تزريق شده است و مقدارى هم فراتر از جداول پيش‌بينى شده برنامه چهارم توسعه، دولت اجازه برداشت داشته است و مقدارى از آن را هم مي‌توانسته به عنوان تسهيلات در اختيار بخش خصوصى بگذارد اما با توجه به همه اين مسائل باز هم بايد موجودى حساب ذخيره ارزى اضافه شده باشد.
وى افزود: بر اساس گمان و محاسبات ما بايد كلا چيزى حدود 45 ميليارد دلار به خزانه واريز شده باشد اما اطلاعات كلى كه توسط نماينده بانك مركزى ارائه شد اصلا براى كميسيون قابل قبول نبود.
قادرى تصريح كرد: نماينده بانك مركزى اعلام ‌كرد كه در صورت تسويه تعهدات حساب ذخيره ارزي، موجودى چندانى در حساب باقى نمي‌ماند، اين براى كميسيون قابل قبول نبود و قرار شد در جلسه ديگرى از خود آقاى بهمني، رئيس كل بانك مركزى و آقاى برهاني، رئيس هيات امناى حساب ذخيره ارزى دعوت شود تا اطلاعات غير كلى و دقيق‌ترى ارائه كند تا مشخص شود كه اگر در محاسبات‌مان اشتباه مي‌كنيم، اين اشتباه كجاست.
وى اضافه كرد: ابتداى سال 88 بايد 12 ميليارد دلار در حساب ذخيره ارزى موجودى داشته باشيم، چهار ميليارد دلار از اين ميزان يعنى حدود 40 درصد بايد براساس تكليف قانون سياست‌هاى كلى اصل 44 در اختيار بخش خصوصى گذاشته شده باشد و مقدارى نيز بر اساس مجوز مجلس اضافه برداشت از حساب ذخيره ارزى وجود داشته است اما اطلاعاتى كه نسبت به فروش و درآمدهاى نفتى داريم با اطلاعاتى كه نمايندگان بانك مركزى ارائه مي‌كردند همخوان و مقبول نبود و كميسيون اقناع نشد لذا قرار شد افرادى كه در بانك مركزى اطلاعات بيشترى دارند، كميسيون را توجيه كنند.
وى تاكيد كرد: بر اساس محاسبات سرانگشتى ما با توجه به فروش نفت و موجودى قبلى حساب 45 ميليارد دلار درآمد نفتى در خزانه وجود داشته است كه بخشى از آن به مصرف بودجه و ديگر مصارف رسيده است اما بخش قابل اعتنايى از آن هم بايد در حساب ذخيره ارزى باقى مانده باشد كه گزارش نماينده بانك مركزى اين را نشان نمي‌داد.
به اين ترتيب به نظر مي‌رسد با توجه به آخرين گزارش‌ها از موجودى حساب ذخيره ارزى در چهار سال اول برنامه چهارم، تمام منابع اين حساب هزينه شده و اين در شرايطى است كه به گزارش ايلنا، ميزان درآمدهاى ارزى دولت در همين زمان بالغ بر310 ميليارد دلار بوده كه علاوه بر برداشت‌هاى هزينه‌اى بودجه، بيش از 130 ميليارد دلار نيز در مدت ياد شده‏، تحت عنوان متمم از حساب ذخيره ارزى برداشت شده است.
براساس آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی ميزان برداشت دولت از حساب ذخيره ارزی در دولت نهم نسبت به دولت قبل معادل 268درصد رشد داشته است. مقايسه آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی نشان مي‌دهد دولت نهم طی سال‌های84 تا پايان سال87 معادل 463 هزار ميليارد ريال از منابع صندوق ذخيره ارزی برداشت کرده.
از سوى ديگر، مقايسه آماری بين نسبت ميزان برداشت از حساب ذخيره ارزی و سهم دولت از درآمد‌های نفتی که براساس بودجه تدوين مي‌شود نيز نشان مي‌دهد که طی سال‌های 81 تا 83 اين نسبت به صورت سالانه رو به کاهش بوده و از 51.34 به 42.38 درصد کاهش پيدا کرده است اما اين نسبت در سال‌های 84 تا 87 از 37.23 به 81.64 درصد افزايش يافته که نشان مي‌دهد دولت نهم در يک روند افزايشی تقريبا معادل درآمدهای نفتی خود از حساب ذخيره ارزی برداشت کرده است هرچند كه اين ارقام تنها مربوط به خود دولت است و برداشت‌های شركت‌های دولتی که از محل ذخاير ارزی تسهيلات دريافت کرده‌اند در اين ارقام منظور نشده است.
به اين ترتيب و با توجه به حساب سرانگشتى كه عضو كميسيون اقتصادى از آن ياد مي‌كند و معتقد است كه موجودى حساب بايد حدود 45 ميليارد دلار باشد، همچنان روند صعودى برداشت‌هاى بدون مجوز دولت از حساب ذخيره ارزى ادامه داشته و هزينه‌هاى دولت نيز رو به افزايش است چرا كه از موجودى حسابى كه به گفته كارشناسان در سال گذشته بايد حدود 100 تا 130 ميليارد دلار باشد و در 9 ماهه سال جارى نيز موجودى 45 ميليارد دلارى را در خود ذخيره كرده باشد، رقم چندانى باقى نمانده است.

لیست شماره ۶ شعارها امیرجواهری لنگرودی


یادداشت ششم :
اکنون ۱۶آذر(روزدانشجو) راپشت سرگذاشتیم. ۱۶آذرنشان داد که دانشجویان به همراه مردمان ایران وبا مقاومت درخشان،سراسری وگسترده خود دروفاداری به آرمان های تاریخی این روز،پاس داشت یادجانباختگان روزدانشجو در۱۶ آذر۳۲در۵۶ سال پیش، وفای به عهد با یاد نام های مانده درحافظه تاریخ بعد ازکودتای۳۲ (مصطفي بزرگ نيا،مهدي شريعت رضوي واحمد قندچي)،تجلی شعارماندگار" اتحاد- مبارزه – پیروزی"، دفاع ازحرمت آرمانی شعارآزادی وبرابری،مخالفت با موجودیت دیکتاتوری وکودتای حکومتی ورودررویی باسلطه طلبی بیگانه ،طرح هزاران باره شعارآزادی همه زندانیان سیاسی ودانشجویان زندانی،و... متبلورگردید.
در۱۶آذر۱۳۸۸توده دانشجویان باجسارت ومقاومت افزوده خویش دربرابرسرکوب فزاینده کودتاچیان حکومتی درسراسرکشور،موج دستگیری به جا مانده ازاین مقاومت دانشجویان دراغلب شهرهای بزرگ وکوچک دانشگاهی تا حدی درپوشش سراسری، باردیگرمبارزین جدیدی به زندانیان سیاسی دراین روزافزوده شدند.
دربرابراین نگرانی ها،هرچند تاحال ابعاد دستگیری ها درسراسرکشورروشن نیست. به آمارهای اعلام شده رژیم نیزهیچ اعتمادی نبوده ونیست. مثلادررابطه با موج وسیع دستگیری های تهران خبرگزاری مهرازقول فرمانده انتظامی تهران بزرگ،سرتیپ عزیزالله رجب زاده گزارش کردند ونوشت:" ازدستگیری ۱۵۶مرد و۳۹زن درتظاهرات ۱۶ آذرتهران خبرداد وگفت:" ۱۸پلیس نیزدراین زمینه مجروح شده اند" واین دروغ شاخدارازقول همین فرمانده آ نجا آشکارمی شود که گفت:" حداکثرحدود ۲هزارنفردرتجمع های غیرقانونی روزگذشته حضور داشته اند."امابی هیچ تردید ازهم اکنون ودرحالی که هنوزپژواک فریادهای اعتراضات دانشجویان دختروپسر،زنان وجوانان ومادران پرشماراعدامی ومادران عزاوزحمتکشان وکارگران ایران،دراین روزوروزهای بعدقطع نشده و درفضای سیاسی سراسرکشورطنین اندازاست،- که تجلی آنرا درشعارهای زیردنبال خواهید کرد- همچنان مبارزه برای آزادی بی قید وشرط کلیه زندانیان سیاسی وعقیدتی وبازداشت شده گان روز۱۶اذردر کنارخواست معوقه رهایی کلیه زندانیان سیاسی وعقیدتی مردم اززندان ها وشکنجه گاه های رژیم افزوده شده است.
اکنون دربرابرما روز۱۰ دسامبر،۶۱ امین سالگرد صدوراعلامیه جهانی حقوق بشرقراردارد.هم اکنون مدافعین حقوق بشردرسراسرایران وجهان،خود رابرای این روزآماده می سازند.باشد که استمرارمبارزه دردرون کشور،مردمان ما را ازننگ رژیم آدم کشان جمهوری اسلامی ایران، رها گرداند .
همانگونه که پیشتر آوردم :
این شعارهاراازمیان گزارشات،فیس بوک ها،یوتوپ ها،ایمیل هاومطالب تویتردرون کشورفراهم آوردم .
درصورت امکان تکمیل اش کیند تابرای این مرحله ازتاریخ مبارزات مردم ایران درس آموزباشد.
می توان وبایدازمبارزان داخل کشوردربرابررودررویی باآتش گلوله وتوپ وتانک تمامیت ارتجاع جمهوری اسلامی وایستادگی ها ومقاومت میلیون ها تن ازدختران- پسران – زنان و مردان وهمراه شده گان یک پیکارتوده ای درسراسرایران آموخت !
شعارها :


خامنه ای این آخرین پیام است/ هر کوچه،هر خیابان، دانشگاه ایران است
خامنه ای بدونه / بزودی سرنگونه
خامنه ای قاتله / کل نظام باطله
مرگ بر ستمگر/ چه شاه باشه ، چه رهبر (دانشگاه شزیف)
مرگ بر دیکتاتور
مرگ بر خامنه ای
مرگ بردیکتاتور/ مرگ برکودتا
ملت ایران زمین / خامنه ای را بزن زمین
ملت ايران زمين / ديكتاتورو بزن زمين
ای رهبر بی غیرت/ بشنو شعار ملت
شعارما؛ ننگ ما، ننگ ما/ رهبر الدنگ ما
شکنجه،جنایت ابزاراین ولایت / مرگ براین ولایت
شکنجه، جنایت/ ننگ بر این ولایت
تجاوز،خیانت/ لعنت براین ولایت (دانشگاه قزوین)
جمهوری اسلامی فانوس رو به باد است
خامنه ای حیاکن / سلطنت و رها کن
حسین حسین شعارشون/ تجاوز افتخارشون
مانمی خواهیم بمب هسته ای / از ولایت خسته ایم

دانشجو؛ ما با تو هم پیمانیم/ فرزندان ایرانیم
دانشجو می رزمد / دیکتاتور می لرزد
دانشجو می رزمد / استبداد می لرزد
دانشجو بیدار است از دیکتاتور بیزار است.
دانشجو بیدار است / از خامنه ای بیزار است
ما همه با هم هستيم/ دانشجوي نترسيم
ما اهل کوفه نیستیم / پشت یزید به ایستیم
می جنگی، می میریم/ ایران را پس می گیریم
ما اتمی نمی خواهیم/حق آزادی می خواهیم
ما زن و مرد جنگیم / به جنگ تا بجنگیم
می کشم، می کشم/ آنکه برادرم کُشت
بترسید ،بترسید/ ما همه با هم هستیم
رئیس دانشگاه / استعفاء استعفاء ( دانشگاه تهران )
موسوی بهانه است/ کل نظام نشانه اش
دانشگاه؛ آخرين سنگر آزادی
دانشجو، کارگر/ اتحاد اتحاد
خونی که دررگ ماست/ هدیه به ملت ماست
حراست ، بسیجی / نمی خوایم ، نمی خوایم
دانشجوي با غيرت/ حمايت حمايت
دانشجوي زنداني حمايتت مي كنيم.
دانشجوی زندانی ازاد باید گردد
زندانی سیاسی بی قید و شرط ازاد باید گردد

حکومت فاشیستی / تو دولت ما نیستی
محمود احمدی نژاد/ عامل تبعیض وفساد
احمدی عمر وعاص/ 63% این جاست
احمدی کم می آره/ شعبون بی مخ می آره
پلیس ضد شورش / احمدی رابه شورش
برادر رفته گر/ محمود بردار ببر
حکومت زور نمی خوایم/ پلیس مزدور نمی خوایم
ننگ ما ، ننگ ما/ صدا و سیمای ما
ننگ بر قاتلان / چه صبرا ـ شتيلا، چه ايران
شارون کوتاچی! استعفا استعفا!
چه ايران چه غزه / کشتن مردم بسه
غزه و لبنان کمن / رفتن سراغ یمن
فلسطين! فلسطين! ما همه با هم هستيم!
محمود حسابش پاکه / منتخب آيپاکه (لابی بزرگ اسراييل درآمريکا)
رای ما خونين شده / ايران فلسطين شده
نصر من الله …. ، محمود خائن، آواره کردی … ، الله اکبر
توپ ، تانک کهریزک/ دیگر اثر ندارد

بسیج وحشی شده / بسیج وحشی شده
بسیجی فاشیسته/ پول می گیره می ایسته
بسیجی حیا کن / مفتخوری را رها کن
پول نفت چی شده / خرج بسیجی شده
پول ملت چی شده/ خرج بسیجی شده ، خرج بسیجی شده
پول ملت چی شده/ خرج اتمی شده
چقدربهت پول دادند/ دوربین رو دستت دادند؟
بسیجی بی غیرت / دشمن خون ملت
بسیجی بی غیرت / خجالت خجالت
جیره خور حیا کن/ دانشگاه را رها کن
ما اهل کوفه نیستیم/ پول بگیریم بایستیم ( دانشگاه امیرکبیر)
بسیجی، راه رو بازکن (دانشگاه مشهد)
اگر بسیجی نبود/ ترانه پیش ما بود
مرگ بر بسیجی
بسیجی برو گمشو
بسیجی دروغگو/ کارت دانشجویی ات کو؟
بسیجی وحشی شده ( دانشگاه مشهد )
مزدور برو گمشو
مزدور چند گرفتی / باتوم را دست گرفتی ؟
مزدور چه قدر گرفتی؟/ پرچم را دست گرفتی ؟
آزادی، آزادی آزادی
چی شده ، چی شده ؟/ بسیجی وحشی شده ( دانشگاه کرمان )
چی شده، چی شده ؟ حراست وحشی شده ( دانشگاه کرمان )

یاحسین میرحسین
ایران جنگه/ خاموشی ننگه
شعار ملت ما/ دین از حکومت جدا
مرگ بر اسلام ِ ضد انسان
پلیس به این بی غیرتی / هرگز ندیده ملتی

پلاکادرها :
" مملکه باکفر می مونه/ اما با ستم نه"
نه به دانشگاه پادگانی ، نه به گیت امنیتی
دانشگاه فریادآزادی و دانشگاه سنگر رهایی
صلح ودمکراسی برای همه جهان


بررسي روزنامه هاي چاپ تهران -

(چهارشنبه 18/9/88) - تهیه و تنظیم: نادر داروک

روزنامه رسالت

در سرمقاله اين روزنامه به قلم انبارلويي با عنوان اهانت فرقه موسوي به امام چنين آمده است:


رسالت به نقل از نوري همداني در مورد وقايع 16 آذر چنين نوشته است:
حسين نوري همداني” از مراجع عظام تقليد گفت: قوه قضائيه بايد با آشوبگران و بر هم زنندگان نظم عمومي با شدت عمل بيشتري بر خورد کند...(وي) با اشاره به نا آراميهاي روز16 آذر ماه علت اين حوادث را بيش از همه عدم برخورد قاطع و محکم قوه قضائيه با اغتشاشگران وقايع پس از انتخابات22 خرداد دانست....و افزود:اگرقوه قضائيه با افرادي که اقدام به آشوب و بلوا در اين مدت چند ماهه نمودند،با قاطعيت بيشتري بر خورد مي کرد آن وقت شاهد اين همه فتنه و درگيري در روز16 آذر نبوديم... چرا بايد عده اي با کمي نقش بازي کردن جلوي دوربين بي گناه شناخته شده و آزاد شوند.... اين يک دهن کجي به قوه قضائيه است و اين قوه بايد به گونه اي بر خورد کند که همه حساب کار خود را بنمايند و جرات نکنند دست به آشوب و فتنه بزنند... هر کس مورد تعريف و تمجيد دشمن قرار گيرد بي شک او دشمن نظام اسلامي محسوب مي شود

رسالت به نقل از رييس شوراي تامين تهران چنين نوشت:
مرتضي تمدن استاندار تهران و رئيس شوراي تامين استان تهران... گفت: متاسفانه جريان فتنه اي که پس از انتخابات سعي کرده از روزهاي مهم و انقلابي به نفع اهداف دشمن پسند بهره برداري نمايد، تلاش نمود روز16 آذر را به نفع جريان دشمنان انقلاب مصادره نمايد. اما هوشياري دانشجويان متعهد و انقلابي باعث ناکامي فتنه انگيزان شدند... وي اطلاعيه اخير ميرحسين موسوي در غروب روز15 آذر را زمينه ساز بروز اغتشاشات و حرکات دشمن پسند روز16 آذر و مزاحمت هايي براي مردم توصيف کرد و گفت: افکار عمومي امروز اين سئوال را مطرح مي کند که موسوي از جان مردم چه مي خواهد و تحرکات وي به نفع چه کسي تمام مي شود

رسالت به نقل از سخنگوي وزارت خارجه در مورد مذاكره با آمريكا نوشته است:
رامين مهمانپرست در نشست خبري ديروز خود، در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه آيا گفتگو با آمريکا منتفي شده است افزود: موضوع مذاکره هرگز مطرح نبوده است که منتفي شود؛ گفتگوهاي ما با آمريکا درباره موضوع هسته اي بود که پنج به علاوه يک ميخواست با حضور مستقيم آمريکا با ما در اين خصوص مذاکره کند... وي در پاسخ به سوال ديگري درباره سفر سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي به ترکيه و سوريه و اينکه آيا در گفتگوهاي وي با مقامات ترکيه اي، درباره موضوع هسته اي نيز گفتگو شده است اظهار داشت: آقاي جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي است و طبيعي است در سفر به کشورهاي مختلف موضوعات مربوط به مسائل دوجانبه و منطقه اي مد نظر قرار گيرد و در اين خصوص رايزني شود

نماينده رشت در مجلس در مورد دستگيري موسوي چنين اظهار نظر كرد:
جبار کوچکي نژاد... بيان داشت: امروز حوادث انتخابات تمام شده و آنها که دنبال ميرحسين موسوي بودند ريزش کردند و نگراني بعدي که وجود دارد اين است که آنها از خدا مي خواهند موسوي را دستگير کنيم و ما نمايندگان حدود150 نفر بحث محکوميت ميرحسين را امضا کرديم و اينها بحث هاي سياسي است، ولي آنچه رهبري و نظام تدبير مي کنند صحيح است و بايد تابع آن باشيم... امروز وضعيت ميرحسين موسوي از بني صدر نيز بدتر شده است يعني کارهايي که مي کند ارتباطاتي که با بيرون برقرار مي کند دو قدم جلوتر از بني صدر است و در خصوص کروبي نيز همانطور که همسرشان بيان کردند اين شيخ لج کرده و چيزي متوجه نيست

رسالت در قسمت حاشيه مجلس چنين نوشته است:
يکي از نکات شنيدني و يا به قولي اخبار در گوشي اين بود که سيدمحمد خاتمي نامه اي را به رهبر معظم انقلاب اسلامي نوشته و از رفتار و اعمال دوران پس از انتخابات عذرخواهي کرده است . البته بعضي از نمايندگان اين خبر را نه تائيد مي کردند و نه تکذيب

رسالت خبر از كاهش 20 درصدي مبادلات با چين داد:
رئيس اتاق مشترک بازرگاني ايران و چين (عسگراولادي) از کاهش20 درصدي مبادلات تجاري ايران و چين در سال جاري ميلادي خبر داد....(وي) افزود: ميزان مبادلات تجاري ميان دو کشور در سال جاري به مرز25 ميليارد دلار رسيد... از مجموع کالاهاي مبادله شده ميان دو کشور58 درصد سهم صادرات ايران و42 درصد سهم واردات کشورمان از چين بوده است... وي کاهش قيمت هاي جهاني را عمده ترين دليل پايين آمدن ميزان مبادلات از نظر وزني و ارزشي ميان دو کشور بيان کرد



روزنامه كيهان

سرمقاله اين روزنامه به حوادث 16 آذر از زاويه ديگري پرداخته است:
روز 16 آذر ديگري سپري شده و توقع آن است كه به ارزيابي حوادث اين روز پرداخته شود... براي درك درست از واقعيت و سنجش ابعاد آن، «نسبت»ها را واقعي كرد، به «مقايسه» متوسل شد و حادثه را در «متن» و «فرايند تاريخي» (به مثابه عكسي از متن يك فيلم) مورد تحليل قرار داد... فرقه اي از جريان مدعي روشنفكري، نزديك يك قرن است كه درباره بسياري از پديده ها و سنت هاي اجتماعي- سياسي به شيوه پوشيدن شلوار و لباس پشت و رو عمل مي كند، كساني از سر بي خودي و ديگراني از سر مأموريت و معذوريت... مراكز دانشگاهي در روز 16 آذر همواره- درست يا نادرست- ميزاني از هيجان و تجمع را به خود شاهد بوده اند و امسال حجم و تعداد مخالف خوان ها اگر كمتر از سال هاي مختلف گذشته نبود، بيشتر هم نبود... آذر در پروژه احمقانه بيگانگان و مؤتلفان سياسي آنها در داخل، قرار بود آتشفشاني را از دانشگاه آغاز كند و به ميان توده هاي مردم امتداد يابد و كار جمهوري اسلامي را يكسره كند... 3 تن از رجال ورشكسته به تقصير كه طي ماه هاي اخير مقابل جمهوريت ايستادند، در همين هفته اخير به خيال خود كوشيدند فتيله زاغه انباشته از سوي دشمن را روشن كنند و گفتند آنچه براي تحريك و فريب لازم بود... مقايسه كنيد 16 آذر امسال را با 18 تير 78 يعني 10 سال پيش... مقايسه كنيد رقم 4 ميليون دانشجو را در كشور با جماعتي كه در كل دانشگاه هاي كشور حتي رقم شان با خوش بيني به نيمي از 40 هزار نفر (يك درصد آن 4 ميليون دانشجو) نرسيد... اما واقعيت اين است كه جريان معطوف به بيگانه به نسبت 10 سال پيش و حتي چند ماه قبل دچار فرسودگي و ريزش جدي شده به نحوي كه نتوانست حتي همان آبروريزي 13 آبان را در خيابان ها تكرار و از مردم يارگيري كند... حوادث زنجيره اي قبل و پس از انتخابات قرار بود با شكاف و فرسايش و ريزش در درون جمهوري اسلامي به ايستگاه آخر- فروپاشي- برسد. اما در ايستگاه آخر، آن كه دچار فرسايش و ريزش گسترده شد، جبهه رنگارنگ ضدانقلاب بود... پروژه مقابله با انتخابات رياست جمهوري ايران قرار بود گره از مشكلات فروبسته آمريكا در جهان بگشايد و نگشود... طبيعي است نظام مقتدر جمهوري اسلامي هم با آن عقبه مستحكم ملي و ديني، همه نيرو و توان خود را در يك بازي دم دستي به ميدان نمي آورد... ملت و نظام اسلامي، قدرت و غيرت و خشم انقلابي را مي گذارد براي هر مصافي كه دشمن جرئت كند و رويارو به ميدان بيايد... و امسال هم اين شكوه را در 22 بهمن خواهد ديد

كيهان در گزارش مفصلي به شرح وقايع 17 آذر در دانشگاه مي پردازد:
يك روز پس از شكست مفتضحانه فتنه اي كه اغتشاش گران دانشجونما با هدايت سران فتنه سبز براي روز شانزدهم آذرماه تدارك ديده بودند، همان طور كه ميرحسين موسوي در بيانيه شانزدهم خويش تلويحاً تحريك كرده بود، فتنه جويان ناكام روز 16 آذر روز گذشته تلاش كردند دانشگاه تهران را ناآرام كنند... به گزارش كيهان، حمله اوباش دانشجونما به «مصطفي قمري وفا» خبرنگار صداوسيما كه جهت تهيه گزارش در دانشگاه حضور يافته بود منجر به آسيب ديدگي شديد وي شد... تعدادي از افراطيون در بامداد روز گذشته اقدام به آتش زدن دفتر بسيج دانشجويي پرديس ابوريحان دانشگاه تهران نمودند... ساعت 12:05 روز گذشته، تعدادي از حاميان موسوي در دانشگاه تهران با استفاده از خلأ حضور دانشجويان ولايي و انقلابي در صحن دانشگاه به دليل حضور اين دانشجويان در مسجد براي اقامه نمازظهر و عصر، در مقابل دانشكده فني اين دانشگاه تجمع كرده و شعارهاي «يا حسين ميرحسين»، «بسيجي حيا كن، دانشگاه و رها كن» و... سر دادند... اما دانشجويان انقلابي پس از بازگشت از نمازجماعت... توانستند حاميان موسوي را به كنار زده و اين مكان را از آن خود كنند... اين دانشجويان پس از حضور در مقابل درب دانشكده فني و به اهتزاز درآوردن پرچم ايران و با در دست داشتن عكس هايي از امام خميني و رهبرمعظم انقلاب، شعارهاي «موسوي، اسرائيل، پيوندتان مبارك»، «الله اكبر»، «مرگ بر مزدور ماهواره اي»، «مرگ بر ديكتاتور مخملي» و... سر دادند... دانشجويان انقلابي و ولايي دانشگاه تهران كه حاميان موسوي را در مقابل دانشكده فني اين دانشگاه در محاصره خود گرفته بودند، نيمي از اين افراد را به داخل دانشكده هدايت كردند... آن تعداد از حاميان موسوي كه در داخل دانشكده فني بودند به شكستن شيشه هاي اين دانشكده و پرتاب بطري و سنگ به سمت دانشجويان انقلابي روي آوردند... يكي از حاميان موسوي در خارج از دانشكده نيز به سمت دانشجويان گاز اشك آور پرتاب كرد... در مجموع ناظران عقيده دارند آشوبگران در روز 17 آذر نه فقط موفق به جبران افتضاح 16 آذر نشدند بلكه يك آبروريزي بزرگتر به آنچه در آن روز رخ داده بود اضافه شد

كيهان توضيح مشاركت در مورد اهدا جايزه به مزروعي را چنين منعكس كرده است:
سايت رسمي حزب مشاركت ادعا كرد به خاطر پرهيز از «خود تبليغي»، خبر اعطاي جايزه به سردبير سابق اين سايت توسط مقامات آلماني را سانسور كرده است!... «نوروز» در واكنش به خبر ويژه ديروز كيهان ادعا كرد آقاي حنيف مزروعي شخصا تصميم به اين كار ]سانسور خبر[ گرفته چرا كه آن را نوعي خود تبليغي قلمداد مي كند... نوروز اعلام كرده كه حنيف مزروعي از 23خرداد (فرداي انتخابات) زندگي مخفيانه را آغاز كرده اما توضيح نداده كه نامبرده چرا بلافاصله پس از انتخابات مفقود شده و با چه واسطه هايي سر از اروپا درآورده است... با وجود متواري شدن حنيف مزروعي و ادعاي سايت نوروز مبني بر كناره گيري وي از سردبيري سايت، به نظر مي رسد نامبرده همچنان سايت را اداره مي كند و پاسخ اخير نيز از سوي خود وي صادر شده است

كيهان از مصاحبه چامسكي با گاردين چنين گزارش داده است:
نوام چامسكي از منتقدان آمريكايي كه تا پيش از اين از اوباما حمايت مي كرد، گفت: اوباما همان بوش است و شعار تغيير وي شعاري بي محتوا است... اوباما در سياست خارجي دنباله رو بوش شده و بسياري از مردم در آمريكا و در جهان سوم را كه به شعار تغيير او اميد بسته بودند، مأيوس كرده است. اكنون شعار تغيير به يك شعار بي محتوا تبديل شده است

كيهان همچنين از مصاحبه حسين بشيريه چنين نقل قول كرده است:
حسين بشيريه از عناصر سابقا ماركسيست كه پس از فروپاشي شوروي جذب مدل هاي غربي شد، پس از اخراج از دانشكده حقوق دانشگاه تهران به آمريكا رفت و در پوشش عضويت در دانشگاه سيراكيوز، فعاليت هاي ضد انقلابي را از سر گرفت... وي در گفت وگو با راديو فردا مي گويد: تكليف اپوزيسيون در شرايط فرسايش رژيم اين است كه از جذب و حل در درون ساختار پرهيز كنند و به ادامه گفت وگو درباره نقاط اصلي ضعف حاكميت به ويژه عدم مشروعيت آن بپردازند!... تصرف مراسم و مناسك رسمي از جانب گروه هاي مخالف، فرصت بسيج گري حكومت را سلب مي كند... بشيريه همچنين با دعوت به نفاق مضاعف و سكوت درباره سوابق عناصري نظير موسوي و كروبي گفت: يك نكته اساسي از حيث عملي كه معمولا مورد غفلت خام انديشان بويژه در بين اپوزيسيون خارج از كشور واقع شده است اين است كه در شرايط فرسايش ساختار اقتدار، مسئله اصلي كاركرد و فايده و نقش افراد، گروه ها و احزاب در فرايند فرسايش است نه ماهيت عقايد و ايدئولوژي و يا حتي تعلقات گذشته آنها با حكومت. تحول سياسي در شرايط فرسايش نيازمند ائتلاف نيروها و نهايتا دو قطبي شدن جامعه سياسي است... وي همچنين خواستار محدود كردن حمله به هسته قدرت در ايران براي جابجا كردن لايه هاي پيراموني قدرت و فراهم كردن امكان همكاري اپوزيسيون با طيفي از اين لايه هاي پيراموني شد؛ روشي كه عناصر منافق در قبال كساني چون هاشمي رفسنجاني و برخي چهره هاي درون نظام در پيش گرفتند

كيهان از تدوين سند راهبردي تعليم و تربيت چنين خبر داده است:
در اجراي تحقق فرامين رهبر انقلاب سند تحول راهبردي در آموزش و پرورش كشور تدوين شد... مهدي نويد دبير كل شوراي عالي آموزش و پرورش... گفت: آموزش و پرورش در حال حاضر از نظر مباني نظري و كاركردهاي آموزشي در حوزه هاي سياسي و اجتماعي با مشكلات جدي مواجه است... برون داد آموزش و پرورش متناسب با خواست مردم و نياز جامعه نيست... تحول بنيادي در عرصه تعليم و تربيت خواسته به حق رهبري است... گسترش فرهنگ مهدويت و تربيت شهروندان منتظر و ايجاد آمادگي هاي لازم براي زندگي در عصر مهدويت از محورهاي اساسي اين سند محسوب مي شود!!!


روزنامه اعتماد

اعتماد با تيتر واكنش اصول گرايان مجلس به سخنان احمدي نژاد چنين نوشته است:
اگرچه تا پيش از اين اصولگرايان به ويژه حاميان محمود احمدي نژاد در مجلس اقدامات و سخنان وي را در مقام رئيس دولت و دومين شخص کشور توجيه و تفسير مي کردند اما سخنان اخير احمدي نژاد اصولگرايان را خلع سلاح کرد... مصداق اين امر سکوت و لبخند الياس نادران چهره شاخص اصولگرايان مجلس به سوال خبرنگاري بود که از وي خواست سخنان جديد احمدي نژاد را ارزيابي کند... اما برخي از اصولگرايان در توجيه اين رفتار رئيس دولت به تلاش رسانه هاي اصلاح طلب براي فضاسازي عليه دولت دهم استناد کردند،... بادامچيان نماينده تهران و قائم مقام حزب موتلفه در حاشيه جلسه علني ديروز بهارستان در جمع خبرنگاران گفت؛ اين دست مسائل اهميت ندارد و رسانه هاي اصلاح طلب که بدون سوژه مي مانند به بزرگنمايي اين موضوعات مي پردازند... صحت اين سخنان هنوز از سوي احمدي نژاد تاييد نشده... ما بايد در پندها و نشست هاي دوستانه با احمدي نژاد اين امور را بررسي کنيم نه در رسانه ها ...(درهمين حال) حاميان سرسخت احمدي نژاد در مجلس اصل سخنان احمدي نژاد را تکذيب کردند. چنانچه بيژن نوباوه چهره شاخص حامي احمدي نژاد در توجيه سخنان احمدي نژاد مبني بر اينکه «اسنادي داريم که نشان مي دهد امريکا مي خواهد ظهور امام زمان(عج) را به تاخير بيندازد»، گفت؛ اين سخنان را نشنيده ام و در موردش صحبت نمي کنم

اعتماد خبر از اخراج نادران از كميته ويژه مجلس داد:
لاريجاني در حالي وعده داد گزارش کميته ويژه کميسيون امنيت ملي تا هفته آتي در دستور کار مجلس قرار خواهد گرفت که کميته شش نفره رسيدگي به حوادث کوي دانشگاه و مجتمع سبحان که به دستور شخص لاريجاني تشکيل شده بود در چگونگي نگارش گزارش کار کميته دچار اختلاف شده اند تا جايي که برخي اعضاي اين کميته با اعلام خبر اخراج الياس نادران و جايگزين شدن شخص ديگري به توجيه تاخير روند کاري اين کميته مي پردازند... اين در حالي است که نادران در واکنش به خبر برکناري اش از کميته مذکور گفت؛ بنده خودم شخصاً پيشنهاد تشکيل اين کميته را مطرح کردم و از شب حادثه کوي در دانشگاه تهران بوده ام... من فعال ترين عضو کميته هستم و کسي نمي تواند مرا از اين کميته بيرون کند چرا که بنده در همه جلسات شرکت کرده ام و در هر جايي که بوده نظراتم را اعلام کرده ام... نادران همچنين تاکيد کرد در وقت مناسب پاسخ نماينده يي را که شايعه برکناري اش را مطرح کرده بود، خواهد داد

اعتماد خبر احتمال استيضاح وزير صنايع را چنين منعكس كرده است:
رئيس کميسيون اجتماعي مجلس (سليمان جعفرزاده)با بيان اينکه تاکنون بيش از 60 نفر از نمايندگان براي امضاي اين طرح اعلام آمادگي کرده اند، اظهار داشت؛ مهم ترين محورهاي استيضاح آقاي محرابيان عبارت است از تعطيلي بخش صنعت کشور، ارائه آمارهاي غلط از سوي ايشان، انتصاب اطرافيان و فاميل هاي وزير در پست هاي کليدي اين وزارتخانه و عدم حمايت از توليدکنندگان... در حال حاضر صنعت کشور در دوراهي خصوصي سازي و دولتي بودن باقيمانده است... متاسفانه 70 درصد شهرک هاي صنعتي کشور به دليل عدم حمايت وزارت صنايع و عدم نقدينگي تعطيل شده اند و وزير صنايع به رغم وعده يي که داده بود هيچ تحولي در صنعت کشور ايجاد نکرده و چتر حمايتي از صنعت نگشوده است... جعفرزاده نابودي بخش صنعت و مشکلات پيش روي اين بخش را مهم ترين دليل استيضاح وزير صنايع دانست که حتي دوستان دولت در مجلس نيز با آن موافق هستند

ضميمه اين روزنامه با بيش از بيست مصاحبه و مقاله به مسئله تجديد نطر در قانون مطبوعات و ميزان آزادي نشريات در حال حاضر پرداخته است. از دكتر كاتوزيان گرفته تا مسعود بهنود و از عباس سليمي نمين تا بهمن كشاورز وكيل مدافع معروف دادگاه كرباسچي در اين ضميمه به اظهار نظر پرداخته اند.


روزنامه آفتاب يزد

سرمقاله اين روزنامه به سرنوشت طرح هدفمند كردن يارانه ها پرداخته است:
اين روزها، مهم‌ترين دوقطبي در مديريت كشور بر موضوع »هدفمندكردن يارانه‌ها« و روش اجراي آن متمركز شده است... در يك سوي اين دو قطبي، احمدي نژاد و همكاران او قرار دارند كه با استفاده از اظهارنظر تكراري تعدادي از تريبون‌‌داران، روش مورد نظر دولت را »ناجي اقتصاد ايران« معرفي مي‌كنند. در نقطه مقابل، عده زيادي از افراد وابسته به جناح‌هاي گوناگون كشور هستند كه عليرغم تفاوت ديدگاه‌هاي سياسي - انتخاباتي،به اجماعي دست يافته‌اند كه موضوع آن، »اعلام نگراني از پيامدهاي طرح تحول اقتصادي« مي‌باشد... قطعا هيچ‌كس نمي‌تواند آينده را پيش‌بيني كند، حتي بعضي مديران دولتي‌كه حاميان ايشان، شأن ا~سماني براي آنها قائلند قادر نيستند پيامدهاي اجراي طرح تحول اقتصادي - با روش مورد نظر دولت - را به دقت ارزيابي نمايند... يكي از بهترين نشانه‌ها در اين زمينه، اصلي‌ترين سوژه اقتصادي جهان در يك سال و نيم اخير و مواضع سياستمداران ايراني در برابر آن است. از اواخر تابستان 87 كه آثار بحران جهاني بر اقتصاد جهان سايه افكند عده‌اي از سياستمداران ايراني، نسبت به تاثير اين بحران بر اقتصاد ايران هشدار دادند. اما رئيس دولت ايران، يك تنه ايستاد و به طعن كساني پرداخت كه از اين مسئله، نگران بودند... يكسال بعد از اين اظهارات، احمدي نژاد در يك گفتگوي مستقيم كه روز دهم آذر ماه 88 از تلويزيون پخش شد، گفت: »در اين چهار سال، اگر بحران جهاني نبود، اصلا در كشور ما چه مشكلي پيدا مي‌شد؟... اين اظهارات نشان مي‌دهد كه از نظر رئيس دولت ايران، اگر مشكلي در اقتصاد ما وجود دارد تنها دليل آن، وقوع بحران اقتصـادي در جهـان بوده است؛ همان بحراني كه محمود احمدي‌نژاد روز چهارم آذرماه 87 با قاطعيت اعلام كرده بود: »حتما بر اقتصاد ما تاثير نخواهد داشت... مقايسه اين دو اظهارنظر نشان مي‌دهد كه در فاصله يكسال، نه تنها اكنون از اطمينان قطعي رئيس دولت به »عدم تاثيرگذاري بحران اقتصادي غرب بر اقتصاد ايران« خبري نيست بلكه همان رئيس دولت، تنها عامل مشكل آفرين در اقتصاد ايران را بحران جهاني اقتصادي مي‌داند... اكنون مي‌توان اين سوال را مطرح كرد كه براساس كدام محاسبه يا كدامين تجربه از اظهارنظرها و اقدامات دولت‌هاي نهم و دهم، مي‌توان هشدار مكرر صدها كارشناس و سياستمدار را ناديده گرفت و به اظهارنظر رئيس دولت اعتماد كرد.... اين نگراني، آنگاه قوي‌تر مي‌شود كه به ياد بياوريم اولا اغلب منتقدان فعلي طرح تحول اقتصادي، همان كساني هستند كه سال گذشته، دولت احمدي نژاد را از ابراز خوشحالي نسبت به بحران اقتصادي غرب برحذر مي‌داشتند... ثانيا برخي حاميان صددرصدي طرح‌هاي تحول مورد نظر دولت، همان كساني هستند كه سال گذشته، بحران اقتصادي جهاني را معجزه‌الهي مي پنداشتند و آن را يك فرصت طلايي براي ايران بر مي‌شمردند... راستي مردم بايد كدام حرف‌ها‌را بـاور كننـد؛ حـرف‌هـاي‌همـراه بـا اعتماد به نفس پارسال يا اظهارنظرهاي قاطع امسال؟

آفتاب يزد نظرات رييس كميسيون انرژي مجلس در مورد واردات بنزين را چنين منعكس كرده است:
كميسيون انرژي مجلس، هفته آينده پس از پايان سـفـر وزيـر نـفـت بـه قـطـر بـا مـسـعود ميركاظمي ديدار خواهد ‌داشت... كـاتـوزيـان رئـيـس ايـن كميسيون... بيان اينكه در اين ديدار درباره لايحه ‌مـتـمــم بــودجــه كــه دولــت در نـظـر دارد بـه مجلس بفرستد، گفت‌وگو خواهد شد افزود: دولت در نظر دارد در اين ‌لايحه، متمم درخواست بـرداشـت از حسـاب ذخيره ارزي را مطرح كند تا عمل غيرقانوني سال گذشته خود را كه ‌بدون مجوز مجلس اقدام به واردات بنزين كرده بود رفع كند... سال گذشته بدون كسب مجوز از مجلس 5/6 ميليارد دلار بنزين وارد كرده است كه در ‌نظر دارد با ارائه لايحه متممي به جبران واردات غيرقانوني سال گذشته پرداخته و براي سال جاري نيز ‌درخواست بودجه براي واردات بنزين كند

آفتاب يزد در مورد انتشار عكس اسب سواري رييس مجلس چنين خبر داده است:
دنبال انتشار يك عكس در يكي از سايت‌هاي حامي دولت،‌"حسن زماني" مشاور علي لاريجاني در گفتگو با خانه ملت، اظهار داشت: متاسفانه برخي سايت‌ها، عكسي را از آقاي ‌لاريجاني به هنگام كوهپيمايي و اسب سواري منتشر كرده‌اند و آن را به سفر ايشان به استان گلستان و ‌مازندران ربط داده‌اند كه لازم به ذكر است، اين عكس مربوط به چندين سال پيش است و هيچ ارتباطي با سفر ‌رئيس مجلس به استان گلستان و مازندران ندارد.‌وي با انتقاد شديد از اين اقدام رسانه‌ها خـاطـرنشـان كـرد: در شـرايـطي كه رئيس مجلس به دعوت نمايندگان مردم ‌و مسئولان استان، ايام تعطيلات خود را براي رسيدگي به امور مردم اختصاص داده است و برنامه‌هاي كاري ‌فشرده‌اي در اين سفر داشته، اين حركت برخي از سايت‌ها، خلاف اخلاق و توصيه‌هاي مقام معظم رهبري و ‌در واقع، نوعي فساد رسانه‌اي است

آفتاب يزد در مورد حاشيه هاي جلسه مجلس چنين گزارش داده است:
ديروز خباز نماينده اصلاح طلب مجلس براي چندمين‌بار در خصوص ارائه گزارش برنامه چهارم و همچنين عدم ارائه لايحه بودجه تذكر داد....(و) از هيئت رئيسه مجلس درخواست كرد در برابر دولت جدي‌تر باشد... باهنر كه در غياب لاريجاني و ابوترابي فرد در جايگاه رياست مجلس تكيه زده بود، بيان داشت كه پشت تريبون، با دولت جدي نيست... اغلب نمايندگان مجلس در شرايطي نسبت به عدم ارائه لوايح برنامه و بودجه به انتقاد از دولت مي‌پردازند كه مشاور رئيس دولت، ارسال اين لوايح به مجلس را منوط به تعيين تكليف لايحه هدفمند كردن يارانه‌ها كرده است....(خباز) ‌نماينده مردم كاشمر با استناد به‌‌بند 57 بودجه 88، گفت: براي تقويت شفافيت بودجه و ‌امكان‌پذير ساختن نـظـارت بـر انـطباق بودجه و با سياست‌هاي كلي نظام به ويژه ‌سـيـاسـت‌هـاي كلـي بـرنـامـه چـهـارم و سـيـاسـت‌هاي اصل 44 قـانون اساسي، تا خرداد ماه ‌دولت بايد گزارش تطبيق بودجه به‌‌قوانين فوق را ارائه دهد، ولي با تذكرات متعدد اين ‌اتفاق در سال جاري نيفتاده است. علاوه بر آن، لايحه بودجه 89 بايد در چارچوب ‌سياست‌ها باشد... بودجه 89 طبق ماده 216 بايد تا 15‌آذرماه تقديم مجلس مي‌شد ولي چند روز، گذشته است. نمي‌دانم چرا دولت به وظايف قانوني‌اش در اين سه قسمت عمل ‌نمي‌كند؟ به عقيده بنده، هيئت رئيسه مجلس به صورت جدي از دولت، عمل به اين موضوعات ‌را نمي‌خواهد... باهنر كه در غياب لاريجاني و ابوترابي فرد در جايگاه رياست مجلس تكيه زده بود، بيان داشت كه پشت تريبون، با دولت جدي نيست... ‌محمدرضا باهنر با وارد دانستن تذكر نماينـده كاشمر گفت: دولـت طبق ماده 216 آيين‌نامـه، ‌مكلف بـه ارسـال لايحـه بـودجـه 89 حـداكثـر تـا 15 آذر مـاه اسـت. آقاي ميـرتـاج‌الـدينـي نيـز حضـور ‌دارد و بـه آييـن‌نـامه مسلط است... اين‌كه گفتيد جدي از دولت نمي‌خواهيد، بايد ‌گفت پشت تريبون جدي نمي‌گوييم، ولي واقعا تلاش مي‌كنيم. با معاون برنامه‌ريزي ‌رئيس‌جمهور جلسه داشتيم. ايشان تعهد قطعي دادند كه حداكثر طي دو هفته آينده، لوايح قانون ‌برنامه پنجم توسعه و بودجه 89 را تقديم مجلس كنند... بنده شفاها و كتبا به آقايان گفتم. اگرچه لوايح فوق بر يكديگر اثر ‌دارند، ولي هيچ دليل موجهي براي تاخير در تقديم لوايح برنامه و بودجه نيست. دولت ‌حداكثر مي‌تواند در دو سناريو با هدفمند شدن و بدون هدفمند شدن، لوايح را تقديم كند و ‌مشكلي پيش نمي‌آيد.

پايان
16 آذر امسال در دانشگاههاي تهران، مراکز استانها و شهرستانها حال و هوايي ديگر داشت. حضور حماسي دانشجويان پيرو خط امام و رهبري در اين روز با فريادهاي مرگ برآمريکا ، مرگ بر اسرائيل و مرگ بر انگليس فصل جديدي از حيات جنبش دانشجويي را در دهه چهارم انقلاب رقم زد... آذر امسال اساتيد و دانشجويان در صفوف فشرده به ميدان آمده بودند تا از ساحت علم و ساحت مقدس دانشگاه دفاع نمايند... نها آمده بودند با زدن مشت بر دهان منافقين قديم و جديد اعلام کنند امکان بازگشت استبداد و استعمار خارجي محال است... منافقين طي سه دهه گذشته هر وقت در گفتگو کم مي آوردند و هر وقت در قلمرو انديشه قد خود را کوتاه مي ديدند، بازي را به هم مي زدند... آذر امسال هم همين کار را کردند، کار را به خشونت و اهانت کشاندند . فرقه موسوي که در برابر اين حضور حماسي کم آوردند، با دادن شعار به طرفداري از موسوي عکس امام (ره) را پاره کردند... اين نوع صحنه ها متاسفانه در چند دانشگاه ديده شد و گوشه اي از آن در خبر30 20: سيما هم انعکاس يافت. اين نوع صحنه ها عمق نفوذ نفاق را در جنبش موسوم به سبز نشان مي دهد... آن روز که طرفداران حزب خلق مسلمان به امام (ره) اهانت و عکس معظم له را پاره مي کردند گور خود را درحوزه سياست ايران با دست خود کندند... آنها عاقبت به خير نشدند، اينها هم نبايد در انتظار سرانجام نيکي باشند.... موسوي در بيانيه16 آذر خود حاضر نشد حتي يک کلمه از جنايت آمريکا در روز16 آذر بنويسد،... او لبه تيز حمله خود را به انقلاب و مردم نشانه گرفته است و هواداران او در دانشگاه به امام (ره) اهانت و جسارت مي کنند... آن روز که مردم پاسخ اين اهانت ها و جسارتها را بدهند خيلي دور نيست و من در حيرتم چگونه آقاي هاشمي رفسنجاني ستم فرقه موسوي به امام(ره) را مي بيند اما همچنان حمايت از وي و فرقه اش را در دستور کار دارد و در سفر به مشهد براين موضع اصرار مي ورزد

خشمی که توفید… هرزگان را در حال دور کردن است..

.ستار لقايي

شانزدهم آذر ماه را باید ادامه ی نهضت های آزادی خواهانه ایران دانست. از انقلاب مشروطه گرفته تا نهضت ضد استعماری ملی شدن نفت، به رهبری حکومت ملی دکتر محمد مصدق.

در این روز دانشجویان آزادی خواه دانشگاه تهران که سقوط دولت ملی دکتر مصدق و پیروزی کودتای 28 مرداد سال 1332 را که با یاری های آمریکا و انگلیس، و وسیله ی شعبان بی مخ ها و اراذل و اوباش مزدور و ارتش بی اختیار آن روز انجام پذیرفت، ننگی پاک نشدنی بر صحف تاریخ ایران تشخیص داده بودند، در آستانه ی سفر ریچارد نیکسون، معاون وقت رییس جمهوری آمریکا، به عنوان اعتراض، علیه حکومت کودتا و امپریالیسم آمریکا و انگلیس، دست به تظاهرات زدند. گرچه دکتر علی اکبر سیاسی، رییس وقت دانشگاه تهران، از دو روز قبل کلاس های درس را تعطیل کرده بود، معذالک دانشجویان به خیزش های ضد استبدادی و ضد استعماری خود، ادامه می دادند، تا سر انجام روز شانزدهم آذر، نیروهای ارتش، به منظور بیرون راندن دانشجویان از محیط دانشگاه و آماده ساختن فضا برای حضور ریچارد نیکسون و اخذ دکترای افتخاری، وحشیانه به دانشگاه حمله کردند، و سه دانشجوی مبارز دانشکده ی فنی، مصطفى بزرگ نیا، شریعت رضوى و احمد قندچى را با شلیک گلوله به قتل رساندند.
این جنایت ارتش موجب شد که 16 آذر روز نمادین دانشجو نام بگیرد، یعنی که روز ضد استعماری و ضد استبدادی. روزی که سالگشت آن، موجب وحشت هر دو رژیم شاه و شیخ بوده است.
بی سبب نیست اگر خمینی نفرت خود را از دانشجو و دانشگاه به صراحت بیان کرد و قاطعانه حذف دانشگاه را فرمان داد و گفت: هرچه می کشد، از دانشگاه و دانشگاهیان و دانش آموختگان آن می کشد (نقل به مضمون)

خمینی راست گفت. دانشگاه و دانش آموختگانش، از ابتدای ملاخورشدن انقلاب، خواب از چشم الیگارشی آخوندی ربوده اند. و نخستین حرکت آنان اول ماه می 1358 بود. و از آن پس بود که رژیم با عناوین مختلف، از جمله انقلاب فرهنگی، و تشکیل شوراهای اسلامی دانشجویی، به جنگ و تعطیل مستحکم ترین نهاد ضد دیکتاتوری و ضد استبدادی ایران برخاست. اما نه تنها هیچ گاه نتیجه ی مطلوبش را به دست نیاورد، بلکه اکنون به آن جا رسیده است که قلب حکومت اسلامی، یعنی ولی فقیه اش، از سوی دانشجویان به رگبار بسته شده است. عکس های سفیه قاتل، در آتشی که همین دانشجویان بر افروخته اند، سوزانده می شود و شعار «خامنه ای قاتله ولایتش باطله.» پایه های موریانه خورده ی این حکومت را به لرزه در می آورد و موجبات انفصال آخوندهای سر شناس را از کلیت نظام فراهم می آورد.

شعار دلاورانه «توپ تانک بسیجی – دیگر اثر نداره» پیام روشنی دارد برای نیروهای انتظامی و بسیج: که به پایان خط رسیده اند. و اگر تفنگ هاشان را زمین نگذارند، تفنگ های حق طلبان آماده ی مقابله است. … و حماسه ی بی نظیری که دانشجویان در این روز آفریدند به مردم ایران نوید حصول به آزادی و رهایی از چنگال دایناسورهای انسان ستیز را داد.
نسل جوان ایران، به ویژه دانشجویان، در 16 آذر چون آتشفشانی توفید و خروشید. نه از مرگ هراسید و نه دستگیری و شکنجه و زندان.
حکومت تصور می کرد با ترفندهای خبیثانه اش، که ترویج فحشا و اعتیاد در بین جوانان، و سانسور وقیحانه ی رسانه ها و برقراری حکومت پلیسی، بخشی از آن ها بود، می تواند سلطه اش را بر مردمی با فرهنگ حفظ کند. به همین دلیل هرگز گوش برای شنیدن پیام های مردم ایران، به ویژه دانشجویان نداشته و ندارد. عرصه هر چه بر این حکومت تنگ تر آید، آنان بیشتر به جفنگ می آیند. برای آن ها که پایشان بر لب گور است، تنها ماندن در حکومت اهمیت دارد. ولاغیر. از این رو برشمار تفنگ ها و مزدورانش هر روز می افزاید و حلقه ی محاصره علیه مردم را تنگ و تنگ تر می کند.

اما دیر یا زود این حلقه با ورود تفنگ به دست های مردمی که شمارشان کم نیست، گسسته خواهد شد. و آن گاه شیپور آزادی دمیده خواهد شد.

منبع: سايت ديدگاه

فیلم پخش نشده از رویارویی دانشجویان با بسیجیان دانشگاه فردوسی‌ مشهد، 16 آذر


فیلم پخش نشده از رویارویی دانشجویان با بسیجیان دانشگاه فردوسی‌ مشهد، 16 آذر


ندا آقاسلطان، به عنوان دومین قهرمان سال 2009 انتخاب شد






















































نشریه آمریکایی تایم، ندا آقاسلطان را به عنوان یکی از قهرمانان برجسته سال ۲۰۰۹ معرفی کرد.

نام ندا آقاسلطان در میان ۱۰ قهرمان برجسته جهان در حوزه‌های مختلف، در جایگاه دوم قرار دارد.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر، این نشریه هر ساله فهرستی را از افرادی که فعالیت‌هایشان الهام‌بخش یا تاثیرگذار بر مردم جهان است، اعلام می‌کند.

ندا آقاسلطان در جریان اعتراض‌های مردم تهران پس از اعلام نتیجه انتخابات، به ضرب گلوله جان باخت و لحظه جان باختن او که به وسیله یک موبایل ضبط شد، در تمام جهان پخش شد.

تایم نوشته است که لحظه جان باختن ندا «شاید پربیننده‌ترین لحظه مرگ یک انسان در تاریخ بشریت باشد.»

به نوشته این نشریه، این دانشجوی فلسفه بدون آن که بخواهد، به یک قهرمان و نماد سرکوب هزاران ایرانی از سوی حکومت جمهوری اسلامی تبدیل شده است.

چلسی سولنبرگ، خلبان خطوط هوایی آمریکا که توانست جان بیش از ۱۵۰ مسافر و خدمه یک هواپیما را نجات دهد، در رده نخست این فهرست قرار دارد.

پیش از این نیز، دانشگاه آکسفورد بریتانیا بورسیه‌ای به نام ندا آقاسلطان تاسیس کرده بود.

کالج کوئینز دانشگاه آکسفورد در وب‌سایت خود اعلام کرده که با هدایایی که دو فرد دانش‌دوست در اختیار این کالج قرار داده‌اند، بورسیه‌ای به نام ندا آقاسلطان برای استفاده دانشجویان مقطع فوق‌ لیسانس در رشته فلسفه تاسیس کرده است.

کلیه داوطلبان و دانشجویان رشته فلسفه این کالج، در مقطع فوق لیسانس و بالاتر می‌توانند برای دریافت این بورسیه تقاضا بدهند و در صورت یکسان بودن شرایط، اولویت با دانشجویان ایرانی‌تبار است.

کیهان: تعلل جایز نیست، سران فتنه را بگیرید


کیهان - 19 آذر 1388 در سرمقاله امروز کیهان می خوانیم: روز دانشجو و فرداي آن برخي از دانشگاهها، شاهد بروز ناآرامي هايي از سوي عناصر جريان مقابل نظام بودند كه البته با حضور شعورمند و پرصلابت دانشجويان انقلابي، بار ديگر آرامش به صحنه دانشگاهها بازگشت. از چند هفته قبل از 16آذر تمام بنگاههاي تبليغاتي جريان سبز در مطبوعات، سايت هاي خبري، وبلاگ ها و همينطور شبكه هاي ماهواره اي ضدانقلاب خارجه نشين، تلاش كردند تا آخرين تير تركش خود را به سوي نظام نشانه روند و سوار بر موج جواني و احساسي و روحيه نقاد دانشجويان، بار كج خود را به منزل مقصود برسانند. آنها با تبليغات گسترده سعي كردند تا 16آذر را صحنه درگيري و آشوب كرده و قصد داشتند با انفجار بمب و انجام عمليات تروريستي و كشته شدن تعدادي از جوانان و مردم و انداختن تقصير آن بر گردن نظام، به زعم خود «خط خونخواهي» را زنده نگاه دارند تا از اين رهاورد ناجوانمردانه، بتوانند جسد در حال احتضار جنبش سبز را چند صباحي بيشتر زنده نشان دهند اما حضور كم تعداد و چندصد نفري دعوت شدگان بار ديگر ميرايي اين جريان را به وضوح نشان داد. ماهيت فتنه پس از انتخابات، واقعيتي تلخ اما در جاي خود مهم بود. تلخي و ناگواري اتفاقاتي از اين دست، بر كسي پوشيده نيست، اما اهميت وقايع پيش آمده در آن بود كه مردم- خصوصا خواص جامعه- در معرض آزموني سخت و البته تعيين كننده قرار گرفتند. كار «فتنه» به تعبير رسول اسلام(ص) ايجاد «تاريكي و ظلمت» است. در فضاي غبارآلود و ظلماني، قوه تشخيص سره از ناسره و راه هدايت از ورطه ضلالت كم مي شود، مرز حق و باطل درهم مي آميزد، حقيقت گم شده و تحير و سرگرداني و گمان و ترديد، عقل و دل انسان را تسخير مي كند. فضاي فتنه سبز، غبارآلود و ظلمت آفرين بود. بصيرت و درايت سكاندار انقلاب و رهبر فرزانه بود كه توانست كشتي نظام را به كرانه آرامش و امنيت برساند. رهبري انقلاب در وقايع اخير با تدبير، حكمت و قاطعيتي كه نشان دادند، توانستند حوادث را به گونه اي مديريت كنند كه به آرامش منتهي شود. مسلما زماني كه غبار فتنه بلند مي شود، كساني كه اهل بصيرت اند مي توانند ضمن درك صحيح از شرايط، دشمن شناسي و تشخيص دوست از دشمن به ابهام زدايي از جامعه كمك كرده و شرايط را به سمت امنيت و ثبات پيش ببرند. رهبري انقلاب در مناسبت هاي مختلف بحث «خواص» را پيش كشيده و از جنگ صفين و جناب عمار- به عنوان صحابه خاص اميرالمومنين(ع)- كه در جهت تنوير افكار سپاهيان حضرت علي(ع) تلاش بسيار كرد، مثال آوردند. به تعبير ايشان سكوت خواص هم كمك به فتنه بود. اما اكنون كه حدود 6 ماه از شروع فتنه مي گذرد، غبارها فرو نشسته و ابرهاي سياه ترديد كنار رفته است. مواضع سران فتنه در وقايع پيش آمده، بيانيه هايي كه پي درپي صادر مي شد و مي شود، جانبداري صريح و بدون شائبه دشمنان اسلام و انقلاب از آشوبگران و فتنه انگيزان و همنوايي رسانه هاي بيگانه و ضدانقلاب كه در دشمني با نظام از هيچ تلاشي دريغ نمي كنند، همه و همه دست سران فتنه را پيش مردم رو كرده است. امروز ديگر مراودات برخي از آقايان در پوشش مناسبات سياسي و يا فرهنگي و علمي با اشخاص و محافلي كه مبدع و طراح انقلابهاي رنگي در ديگر كشورها بودند و قصد آنان براي براندازي - و يا حداقل سست كردن پايه هاي- نظام اسلامي و حكومت ديني و همچنين همگرايي آمريكا و اسرائيل و برخي از قدرتهاي استعماري اروپا با سران فتنه، دم خروسي نيست كه بتوان آن را زير غبار فرو نشسته فتنه پنهان كرد. فتنه سبز رويارويي نامزد شكست خورده انتخابات با رئيس جمهور منتخب مردم را به تقابل دشمن با نظام و انقلاب كشاند. اگر روزهاي اول فتنه، داعيه تقلب و شعار «راي من كجاست»؟! بخشي از هواداران را به صحنه كشاند به مرور پرده ها كنار رفت، صورت مسئله تغيير كرد و شعار عليه اركان نظام و مباني انقلاب جاي آن را گرفت. شعار «مرگ بر اسرائيل» در روز قدس تغيير مي كند، شعار بنيادين «مرگ بر آمريكا» در روز جهاني مبارزه با استكبار (13 آبان) عوض مي شود و مشي جنبش دانشجويي در 16 آذر عليه استكبار و كانونهاي قدرت، تغيير ماهيت مي دهد. آيا اين نشانه ها براي آنكه ثابت كند نقطه مقابل اين جريان ، اصل و ريشه نظام و انقلاب است، كافي نيست؟ 22 خرداد در واقع يك بهانه براي تسويه حساب دشمنان و كينه توزان با انقلاب و اركان نظام بود. اگرچه آنان توانستند در روزهاي آغازين اغتشاش عده اي از مردم را با رمز تقلب در انتخابات به ميدان بياورند، اما همان مردم براي اثبات ادعاي تقلب دنبال دليل بودند و اين درست همان چيزي بود كه جريان مدعي دستش از آن خالي بود. حالا ديگر مردم از اطراف سران فتنه متفرق شده اند. دست آنان براي مردم رو شده و از ديگ 16 آذر نيز آبي براي آنان گرم نشد.جريان كم شماري هم كه دور و بر آنان مانده اند، همان طيف ضدانقلابي هستند كه هميشه در طول 30 سال انقلاب و نظام وجود داشته اند. هيچ نظام سياسي بدون جريان معارض وجود ندارد. جمهوري اسلامي هم از اين قاعده مستثني نيست جز آنكه در برابر بصيرت و شجاعت رهبري و حمايت مردم از نظام، دشمنان ما احمق آفريده شده اند! غربال گري خاصيت انقلاب است. در همه انقلابهاي سياسي و اجتماعي اين مسئله رخ مي دهد. انقلاب اسلامي كه مبتني بر آموزه هاي الهي و اسلامي است و با دست حضرت امام(ره) به ثمر نشسته، در طول حيات طيبه خود، علي الدوام سره از ناسره و دوست را از دشمن غربال كرده است. مردم ما هشيارند و همه اين مسايل را مي فهمند. آنان مي دانند كه امروز دشمن، هسته قدرت و كانون هدايت نظام و راهبري انقلاب را نشانه رفته است. اكنون از قله فتنه عبور كرده ايم. هرچند هنوز كاملا به دامنه آرامش نرسيده ايم، اما زواياي پنهاني اين جريان مسموم آشكار شده و جاي سوال چنداني باقي نگذاشته است. صعه صدر و خويشتن داري نظام در مقابل فتنه انگيزان حتماً از سر اقتدار و درايت بوده است، اما مسئولان امر بدانند كه اكنون سران فتنه در افكار عمومي مردم محكوم شده اند. مردم ديگر مسامحه و تعلل در برابر آنان را جايز نمي دانند و معتقدند بايستي نظام از حق خود و آحاد جامعه در برابر آنان دفاع كرده و فتنه گران را پاي ميز محاكمه و دستگاه عدالت بكشاند.باهنر: سیاست مخلوط با نظامی گری فساد آور است

مجموعه متقلبان علمی، اداره کننده کشور


پنجشنبه، ۱۹ آذر، ۱۳۸۸

نشریه بین المللی نیچر (Nature) روز گذشته در مطلبی بخش هایی دیگر از دزدی علمی برخی از دولتمردان ایران را آشکار ساخته است.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر نشریه بین المللی نیچر در مطلب جدید خود بخش هایی از دزدی علمی حمید بهبهانی‌ وزیر راه و ترابری و استاد احمدی نژاد، کامران دانشجو وزیر علوم، حسن زیاری رئیس دانشگاه پیام نور، محمدعلی کی‌نژاد عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، علیرضا علی احمدی ‌وزیر پیشین آموزش و پرورش دولت نهم احمدی‌نژاد، حسن ظهور دبیر فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران را آشکار ساخته است.

نشریه بین المللی نیچر در ابتدای مطلب خود نوشته است که به موارد بیشتری از سرقت علمی وزرا دولتی و مقامات در ایران پی برده است.

نیچر سپس به تفسیر جزئیات دزدی علمی کامران دانشجو، حمید بهبهانی، حسن زیاری، محمدعلی کی‌نژاد و علیرضا احمدی را تشریح کرده است.

در این مطلب همچنین به نقل از سردبیر نشریه علمی Journal of Applied Sciences Research آورده شده است که این نشریه دو مقاله حمید بهبهانی را به دلیل کپی بودن از سایت خود حذف کرده است.

سردبیر نشریه نیچر نیز در مطلبی دیگر آورده است که موسسه های علمی حکومت ایران تلاش کمی برای مشخص شدن سرقت علمی انجام می دهند. وی ادامه داده است: این موضوع احتمالا تعحب برانگیز نیست، زیرا یکی از باعث تنش های سیاسی زیادی در ایران خواهد شد. حمید بهبهانی یکی از نویسندگان یکی از مقالات کپی برداری شده است که وی استاد راهنمای پروژه دکترای محمود احمدی نژاد بوده است.

لازم به یادآوری است در حالی که مجموعه ای از متقلبین علمی اداره کننده بخش های مختلفی از کشور هستند، هر ساله بسیاری از دانشجویان ایران توسط همین مسئولین از تحصیل محروم می شوند.

در حالیکه تریبون ها و رسانه ها و خبرگزاری های حکومت به این دزدی های علمی مسئولین اشاره نمی کنند، طی دو روز گذشته ایرنا خبرگزاری دولت و فارس خبرگزاری سپاه، مجید توکلی را به دروغ اخراج شده از دانشگاه معرفی کردند.

حمله ی شدید وزیر اطلاعات به هاشمی ولی فقیه تنها مانده است!

به گزارش ایرنا،
حیدر مصلحی چهارشنبه شب در جمع طلاب و فضلای حوزه علمیه قم درتالار اجتماعات مدرسه فیضیه قم، با اشاره به نقش منفی برخی خواص در جریان جنگ نرم علیه نظام اسلامی، گفت:
استکبار و همراهانش در طول تاریخ در برابر انقلاب و آرمان های الهی ایستاده اند و نقش منفی برخی خواص در کمک به توطئه های آنان چشمگیر بوده است.

مصلحی اظهار داشت:

توطئه های دشمنان بعد از انتخابات ریاست جمهوری به تولید فتنه انجامید و این فتنه مانند کوه یخی است که در آب اقیانوس سرگردان بوده وفقط بخش کمی ازآن بیرون آب است.
مصلحی اظهارداشت:

ولی فقیه چه در زمان آیت الله خمینی و چه در این زمان با فتنه هایی مانند فتنه بنی صدر، فتنه منافقین، فتنه منتظری مواجه بوده ، ولی این فتنه اخیر پیچیدگی خاص خود را دارد.
وزیر اطلاعات با اشاره به نقش منفی برخی خواص در جنگ نرم ، گفت:

در جنگ نرم لطمه از طرف خواص و آقازاده ها می باشد، زبیر را چه کسی به این روز انداخت؟ امروز مقام معظم رهبری برای چه کسانی آغوش خود را بازکرده و به آنها محبت می کند ولی آنها با فشارها و هجمه های سنگین خود و فرزندانشان قدردان این محبت ها نیستند.
مصلحی گفت:

فتنه امروز چنان پیچیده است که هنوز عده ای فکر می کنند یک دعوای انتخاباتی است، متاسفانه بر اساس اطلاعات دقیق، در این فتنه، بسیاری از نیروهایی که از آنها انتظار و توقع نداشتیم و باید سینه چاک ولایت می بودند با کسانی که در برابر ولایت ایستاده اند، همراه شدند.
وی مدعی شد:

این بار در جنگ نرم استکبار تمامیت نظام را از درون خود نظام تهدید و به چالش کشیده است، امروز چه کسانی در برابر مقام معظم رهبری ایستاده و مقاومت می کنند؟
وی گفت:

کسانی که خود دچار بحرانند، فکر می کنند کشور بحران زده شده ولی به عنوان یک مسوول مطلع اعلام می کنم که ما کار خود را انجام می دهیم و کشور هیچ بحرانی ندارد.
وی تصریح کرد:

کسانی که برای خود یک حاشیه امن قایل بودند، باید بدانند که دیگر جامعه این حاشیه امن را نمی پذیرد، آنها به راحتی نمی توانند بچه های وزارت اطلاعات را در رسیدگی به پرونده های خود ذبح کنند.
وی با اشاره به حوادث ۱۶ آذر گفت:

در این روز تلاش های گسترده ای صورت گرفته تا شکست خود در ۱٣ آبان را جبران کنند ولی در این زمینه نیز شکست خورده و جمعیتی که جمع کرده بودند کمتر از یک هزار و ۲۰۰ نفر بود.
وزیر اطلاعات تصریح کرد:

این افراد برای ساختارشکنی برنامه ریزی کرده بودند و گوشه ای از آن را صداو سیما نیز به تصویر کشیده است ولی باید در مقابل این ساخنارشکنی ها از طرف حوزه های علمیه حرکت فشرده و سنگینی صورت گیرد.
مصلحی ادامه داد:

وقتی شخصیت حضرت امام مورد اهانت قرار می گیرد ما نباید کوتا بیاییم، کسانی که ادعای پیروی از خط امام راحل را دارند در برابر این ساختارشکنی ها چه پاسخی دارند؟
وی گفت: متاسفانه مجموعه ای از خواص را که ما آنها را سرباز ولایت می دانستیم، سقوط کرده و هنوز هم حاضر نیستند کلام رهبری را بپذیرند و در مقابل فتنه به حرکت درآیند.
وی خاطرنشان کرد:

جزوه ای در دفتر یکی از سران فتنه کشف شده که در آن براندازی نظام برنامه ریزی شده بود درحالی که این فرد از آقازاده ها نیز می باشد.
وی ادامه داد:

وقتی که از این فرد برای چگونه تهیه کردن این جزوه سوالاتی مطرح شد ایشان از انسان هایی نام می برد که تکان دهنده است و همه حرکت ها و بیانیه ها نیز در راستای آن جزوه می باشد.
مصلحی افزود:جریان جدید اجتماعی با واقعیت شبکه ای عنوان جریان جدید آنها می باشد که ویژگی های آن جریانی سکولار، ضد دینی و براندازانه با ادبیات حزب توده است.
وی تصریح کرد:

این جریان در برابر اسلام قرار گرفته است از همه جریان های معاند، منافق و حتی مذهبی ها در آن جمع شده اند.
وی تصریح کرد: دشمنان از طریق آقازاده ها روی فکر برخی از خواص کار کرده اند.
وزیر اطلاعات اظهار داشت: رفت و آمد عده ای از دو هفته بعد از انقلاب تاکنون به کشور انگلیس مشکوک، عجیب و غریب و تکان دهنده است.
مصلحی خاطرنشان کرد: باید مرکزیت این فتنه مورد شناسایی قرار گیرد و کسانی که اهل تحقیق بوده اگر وارد شوند ما اسناد و مدارک مختلفی را در اختیار آنها قرار داده تا این افراد را معرفی کنند وقبل از اینکه آنها عملی انجام دهند ما آن را خنثی کنیم.

اقداماتی در زمینه فرزندان آقای هاشمی در دست انجام است
وزیر اطلاعات در پاسخ به سوالی در مورد دلیل عدم برخورد با فرزندان هاشمی رفسنجانی، گفت: اقداماتی در این زمینه در دست اقدام است ولی می خواهیم در این موارد معاندین نتوانند دست به اسطوره سازی بزنند.
مصلحی در مورد مواضع هاشمی رفسنجانی گفت: ایشان در سفر اخیر خود به مشهد مقدس اعلام کرد که مواضع من همان است که در نمازجمعه تهران بیان کردم وتکان دهنده این است که مباحثی را که دربیانیه های سران فتنه مطرح می شود، بیان می کند.
وی افزود:

آقای هاشمی در یکی از این ادعاهایش گفته که درکشور سه میلیون دانشجوی فرهیخته با نظام همراه نیستند.
مصلحی ادامه داد:

هاشمی همچین ادعا کرده است که تا زمانی که مردم ولی فقیه را بخواهند باید باشد واگر مردم او را نخواهند باید کنار

هموطن! اين لباس وحشي ها " را شناسائي کنيد!















واقعیاتی از عملکردهای فاجعه‌آفرین گردانندگان حزب توده ایران، ناخدا انور


http://www.iran-archive.com/hezbe_toode/motafarreghe/nakhoda_anvar.pdf

کاريکاتوری از ؛ مانا نيستاني




، امیرپرویز پویان


امیرپرویز پویان




نظر از درون به نقش حزب توده ایران؛ بابک امیرخسروی























http://www.iran-archive.com/gunagun/tude_az_darun_babak/tude_az_darun_babak.html

-
-
-
بخش 4 -
بخش 5 -
بخش 6 -
بخش 7 -
بخش 8 -
بخش 9 -
بخش 10 -
بخش 11 -
بخش 12