ج- پاکنژاد
در آستانه سه خرداد و آزادی خرمشهر بار دیگر بازار دروغ و افترا از سوی کسانی که با خیانت، جنگ ایران و عراق ،جنگی که میرفت تا با پیروزی ایران و کمترین خسارت مالی و جانی پایان یابد را ادامه دادند ،علیه اولین منتخب مردم ایران و فرماندهی که با درایتش و با بهره گیره از موازنه منفی و اختیار دادن به مسئولینی که باید جنگ را اداره کنند ابتدا ارتش متلاشی شده توسط ملایان را باز سازی و پس از شش ماه از آغاز تجاوز ارتش صدام کار را به جایی رساند که نمایندگان کشورهای اسلامی از جمله یاسر عرفات که برای میانجی گری به ایران آمده بودند مقاومت نیروهای مسلح ایران را نه معجزه که حماسه نامیدند با لا گرفته است تا بلکه این خیانت آشکار خود و میلیونها خسارت مالی و از همه بدتر خسارات فراوان جانی که به ایران و مردم ایران تحمیل کردند را بپوشانند و به سان دزدان فریاد آی دزد سر بدهند.علی شمخانی از فرماندهان سپاه، که به گفته خود در دوران جنگ تحمیلی از اولین کسانی بوده است که در ضدیت با آقای بنی صدر عمل میکرده و شعار مرگ بر بنی صدر سر میداده است و این درست در زمانی که آقای بنی صدر هنوز فرمانده کل قوا و مسئول اداره جنگ بوده است در تلویزیون جمهوری اسلامی سخنانی را بیان داشته است که حائز اهمیتند . از جمله میگوید بنی صدر قصد داشت جنگ را در سال اول تمام کند تا پیروز مندانه به تهران بیاید . آقای شمخانی با این اعتراف خویش به حقیقتی اعتراف میکند که همانا واقعیت پشت جبهه ها و توطئه های سران حزب جمهوری و کسانی است که کسب قدرت را هدف اول خود کرده بودند، و نگران بودند که پایان جنگ بهانه کسب قدرت و باز سازی استبداد را از آنان خواهد گرفت، کسانی که شعارشان این بود « نصف ایران از دست برود بهتر از آن است که بنی صدر پیروز شود!». هم آنانی که به نماینده کشور های غیر متعهد که قرار بود جواب صدام مبنی بر توقف جنگ و عقب نشینی نیرو های دو طرف مخاصمه تا فاصله تیر رس توپ را به ایران بیاورد پیغام دادند که فعلا از آمدن خود داری کنید چون تحولاتی در ایران در شرف انجام است و آن تحولات چیزی جز کودتا و در نتیجه ادامه جنگ فاجعه بار نبود.
به بخشی از سخنان شمخانی به نقل از مردمک نگاهی می اندازیم. خود این سخنان سندی گویاست
دریابان علی شمخانی، رییس مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی، درباره ابوالحسن بنیصدر، رییس جمهور اسبق
ایران و فرمانده کل قوای ایران در اوایل دوران جنگ، در یک گفتگوی تلویزیونی اتهام تبانی نخستین رئیس جمهوری ایران را با صدام رد کرد و گفت:«بنیصدر با صدام تبانی نکرده بود، اما نیت ناپاکی در جنگ تحمیلی داشت».
علی شمخانی که به مناسبت سالگرد فتح خرمشهر، در برنامه «دیروز، امروز، فردا»ی صدا و سیما جمهوری اسلامی حرف میزد، درباره نقش بنیصدر در جنگ خرمشهر گفت: بنیصدر با صدام تبانی نکرده بود، اما به دنبال پیروزی در عملیات بود تا بتواند رقبای سیاسی خود را در تهران حذف و امام را مات کند، ولی دنبال شکست در جنگ نبود و این نیت پاکی نیست، بلکه روش غلطی است.
ابوالحسن بنیصدر، اقتصاددان و سیاستمدار، در بهمن ماه سال 1358 به عنوان نخستین رئیس جمهور ایران انتخاب شد. وی با حکم آیتالله خمینی به ریاست شورای انقلاب و فرماندهی کل قوا برگزیده شد.
بنیصدر در خرداد ماه 1360 پس از چندی تنش با اعضای حزب جمهوری اسلامی و آیت الله خمینی، به دلیل «عدم کفایت سیاسی»، توسط مجلس شورای اسلامی از مقام خویش عزل شد و درنهایت در تیرماه 1360 به همراه مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق از ایران رفت و به فرانسه پناهنده شد و از آن زمان تا امروز در پاریس اقامت دارد و به فعالیت سیاسی خود علیه جمهوری اسلامی ادامه میدهد.
وی در طول سالهای پس از جنگ از سوی مقامات ایرانی متهم به خیانت به ایران بوده است اما نخستین بار در سال هشتاد و هفت رحیم صفوی، فرمانده سابق سپاه گفت بنی صدر خیانت نکرده بلکه انقلاب اسلامی را درک نکرده است.
علی شمخانی در ادامه سخنان خود در باره بنیصدر خطاب به مجری برنامه صدا و سیما گفت: من از شما سوال میکنم شما اگر بتوانید با پیروزی در جنگ تهران را فتح کنید، شکست در جنگ را میپذیرید؟ جنگ، ابزاری برای گرفتن تهران بود، اما چون نیت ناپاک و روش ناصحیح و سنتی است و در آن دشمن برتری دارد، ناکامی حاصل میشود. بنیصدر میخواست در سال اول جنگ برنده باشد، اما اندیشه وی غلط بود.
آقای شمخانی در ادامه گفت: بنیصدر در عملیات 59/10/15 (عملیات نصر)، قصد داشت پیروز شود که شکست خورد و وقتی بنیصدر دستور عملیات میداد، همزمان با تهران نیز صحبت میکرد که بنده شاهد زنده این کار هستم و این را مطرح میکرد که ما پیروز شدهایم.
علی شمخانی گفت: در برخی مواقع فرد با طرف مقابل خود تبانی میکند که شکست میخورد و خیانت است و بعضی وقتها فرد با نیت و روش غلط در میدان دشمن با ابزار دشمن که دشمن بر وی برتری دارد، میجنگد و شکست میخورد. بنیصدر، مخالف سپاه بود و حس میکرد اگر سپاه باشد نمیتواند پیروزی را به نام خودش ثبت کند و میخواست پیروز مطلق این جنگ باشد. چرا که با این پیروزی میتوانست قهرمان ملی شود.
به گفته آقای شمخانی «بنیصدر به دنبال این بود که در پیروزی خود در رزم، پیروزیهای سیاسی را در تهران رقم بزند و این حرف امروز من نیست، بلکه من این حرف را در بعد از عملیات هویزه در مجلس شورای اسلامی آن زمان طی یک سخنرانی مطرح کردم و هنوز هم بر این باور هستم».
دریابان شمخانی در ادامه حرفهایش در باره «خیانت» بنیصدر گفت: بنیصدر بعدها با منافقین یکی میشود و چون از آن طریق به نیت خود نمیرسد و از طریق غلط دیگری وارد میشود از این رو خائن است، ولی با صدام تبانی نداشت.
شمخانی افزود: بنده در سینما ساحل اهواز از شهید بهشتی برای سمینار جنگ و جهاد در دیدگاه لیبرالها و جهاد اسلامی دعوت کردم که در انتهای آن سمینار در خیابانهای اهواز ما شعار مرگ بر بنیصدر سر دادیم.
آقای شمخانی در توضیح عملکرد بنیصدر در جنگ گفت: در آن روزبنیصدر جنگ را متوقف کرده بود و میگفت زمان بدهیم و زمین بگیریم و وی با این روشها میخواست صدام را ساقط کند که امام (ره) از ما میخواستند که حصر آبادان شکسته شود که با این روشها نمیتوانستیم این کار را انجام دهیم، ولی این به معنای خیانت نیست، این روش نگاه بوده و تبانی نیست.
به گفته وی، بنیصدر اگر میتوانست در عملیات هویزه توفیق پیدا کند، موفق میشد با پیشروی در تانکهای رزمیاش به سمت خرمشهر، «تانکهای سیاسی» خود را به سمت جماران حرکت دهد و این یک واقعیت است.
با این حال، رئیس مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی در این گفت و گو تاکید کرد که در مورد بنیصدر هیچ اختلاف نظری بین مسوولان جمهوری اسلامی وجود ندارد.
علی شمخانی در بخش دیگری از این گفت و گو در مورد امدادهای غیبی در جنگ گفت: امداد غیبی، دیدن اسب سفید و فرد سوار بر اسب و دارای شمشیر نیست، افراد بسیاری بودند که قبل از جنگ و در طول جنگ در شب عملیات و در زمان پیروزی، رویای صادقه و غیرصادقه و خوابی را میدیدند و آن را بیان میکردند. ولی بنده هرگز این روش را نپسندیدم، بلکه برای من حوادثی رخ داد که عکس این موضوع است.
این فرمانده ارشد در مورد ماهیت مذهبی جنگ ایران و عراق گفت: نامههای رژیم عراق در جنگ نیز با آیه قرآن شروع میشد و صدام خطاب به بیشتر نیروهای خود میگفت که ای فرزندان علی! آنها عرب بودند و قرآن هم به عربی است و ما که فارس بودیم، از خدا طلب پیروزی میکردیم، ما یا خدا میگفتیم و آنها یاالله میگفتند، ولی واقعیت این است که حق با «یا خداگویان» بود.
دریابان علی شمخانی درباره اهمیت فتح خرمشهر در تاریخ انقلاب اسلامی گفت: جنگ نقاط عطف مختلفی دارد. تقسیم جنگ به قبل و بعد از فتح خرمشهر، تقسیمی است که در آخر جنگ به وجود آمد و در طول جنگ نبود، ولی واقعیت این است که خرمشهر، تنها نقطه عطف جنگ نیست