دو دهه پس از فروپاشی اتحاد
جماهیر شوروی، خاطراتی که اخیرا از آخرین سفرای ایران منتشر شده، نشان می
دهد که ایران و شوروی سابق در ماههای منتهی به فروپاشی این کشور به
همکاریهای نظامی چشمگیری دست یافته بودند.
ناصر نوبری سفیر ایران در مسکو در سالهای ۱۳۶۵ تا
۱۳۶۹ خورشیدی اخیرا به مجله اندیشه پویا که در تهران منتشر می شود، گفته
است که در دیدار میان اکبر هاشمی رفسنجانی و میخائیل گورباچف، آخرین رهبر
شوروی که او هم به عنوان سفیر حاضر بوده، آقای گورباچف با ارائه کاغذ امضا
شده سفیدی، از او خواسته مطالباتش را از شوروی مکتوب کند.قای نوبری به اندیشه پویا گفته است: "در جلسه خصوصی بین گورباچف و هاشمی، گورباچف گفت امروز صبح جلسه پولیتبورو (دفتر سیاسی حزب کمونیست) بود، آنجا تصویب کردم آنچه شما بخواهید از تسلیحات نظامی در اختیار شما بگذاریم. ورقه سفیدی را نشان داد که پائین آن امضای تمام ۱۳ عضو پولیتبورو بود؛ گفت از همه امضا گرفتم، شما فقط در جای خالی بالا بنویسید چه چیزی میخواهید."
"گورباچف گفت امروز صبح جلسه پولیتبورو (دفتر سیاسی حزب کمونیست) بود، آنجا تصویب کردم آنچه شما بخواهید از تسلیحات نظامی در اختیار شما بگذاریم. ورقه سفیدی را نشان داد . . گفت از همه امضا گرفتم، شما فقط در جای خالی بالا بنویسید چه چیزی میخواهید."
ناصر نوبری، سفیر وقت ایران در مسکو
به گفته آقای نوبری، "بزرگترین قرارداد نظامی تاریخ ایران با رقمی بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار در این سفر امضا شد."
این سفر پس از درگذشت آیت الله خمینی و در تابستان سال ۱۳۶۸ و پیش از انتخاب آقای هاشمی رفسنجانی به ریاست جمهوری ایران انجام شده بود.
دیدار هیات اعزامی ایران با گورباچف برای ابلاغ پیام آیت الله روح الله خمینی موسس جمهوری اسلامی درباره فروپاشی کمونیسم و سفر ادوارد شواردنادزه، وزیر خارجه شوروی به تهران برای دیدار با آیت الله خمینی در خانه اش در جماران و ناگفتههای این دیدارها از دیگر خاطراتی است که در این گفتوگو شرح داده شده است.
سفیر وقت ایران می گوید که هیات حامل پیام آیت الله خمینی برای گورباچف به ریاست عبدالله جوادی آملی، در شب ورودشان، در سفارت مهمان او بوده اند و دلشوره زیادی هم داشتند. "آنها نگران بودند که مثل صدر اسلام که خسرو پرویز نامه پیامبر را پاره کرد، گورباچف هم همین کار را انجام دهد. حتی نگران بودند که بازداشت شوند."
"اضطراب شدیدی داشت. دستش چنان میلرزید که صدای استکان چای و نعلبکی که در دستش بود را میشنیدم. شواردنادزه گفت من مامورم این دیدار را به خوبی انجام بدهم و میترسم بحرانی اتفاق بیفتد. من به شواردنادزه گفتم هر کاری که امام کرد، شما تبعیت کنید. حتی به او گفتم جلو نرود تا با امام دست بدهد. ببیند امام چکار میکند، او هم همان کار را تکرار کند."
پس از آقای نوبری، نعمتالله ایزدی تا زمان فروپاشی شوروی آخرین سفیر ایران در آن کشور بود.
آقای ایزدی هم به نوشته اندیشه پویا روایت کرده که در روزهای پس از کودتای نافرجام کمونیستهای افراطی علیه میخائیل گورباچف، در ۲۸ مرداد ۱۳۷۰ تلکسی به تهران ارسال و پیشبینی کرده بود که "بوریس یلتسین با بازگرداندن گورباچف به کاخ کرملین درصدد اجرای برنامه دیگری است و آن کنار زدن خود گورباچف پس از حذف تندروها به کمک اوست."
آقای ایزدی به مشکلات دیدار علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت ایران با بوریس یلتسین پیش از فروپاشی شوروی نیز اشاره کرده و گفته که گورباچف ظاهرا در قدرت بود و یلتسین نفر اول نبود، اما دفتر یلتسین پروتکل سختی برای دیدار وزیر امور خارجه ایران با یلتسین گذاشت و علاقهای به انجام این ملاقات نشان نمیداد.
به گفته آقای ایزدی "در نهایت صرفا با ملاقاتی ۲۰ دقیقهای و با حضور هیاتی سه نفره از ایران با یلتسین موافقت شد. حال آنکه دیدار با گورباچف بسیار پر تعداد و طولانی تر بود و به راحتی قرارش گذاشته می شد. ملاقات با یلتسین پروتکلی متفاوت با گورباچف داشت و آنها با این کار به ما نشان دادند که عملا با غربیها حشر و نشر دارند."