مناظق محروم
 در اصل ۴۸ قانون اساسی آمده است که در بهره‎برداری از منابع طبیعی و استفاده از درآمدهای ملی در سطح استان‎ها و توزیع فعالیت‎های اقتصادی میان مناطق مختلف کشور، تبعیض در کار نباشد. بر همین اساس نیز در برنامه‎های پنج‎گانه توسعه پس از انقلاب بر توسعه مناطق محروم و محرومیت‎زدایی تاکید شده است. در برنامه نخست توسعه دولت مکلف به توزیع اعتبارهای سرمایه‎ای میان استان‎های کشور و بازسازی و توسعه بخش‎های محروم شده است.
کمترین میزان سرانه تولید ناخالص داخلی با احتساب نفت به استان سیستان و بلوچستان تعلق دارد و  لرستان، کردستان، آذربایجان غربی و گلستان دیگر استان‎های کم برخوردار از سرانه تولید ناخالص داخلی هستند.
در دومین برنامه توسعه، دولت موظف شده است که تصمیم‎های سازگار برای محرومیت‎زدایی و از بین بردن نابرابری‎های منطقه‎ای اتخاذ کند و با توزیع بهینه منابع و امکانات عمرانی، استان‎های کمتر توسعه یافته پائین‎تر از میانگین کشوری را به حد میانگین شاخص توسعه و کیفیت زندگی برساند.
در سومین برنامه توسعه نیز یک فصل به توسعه متوازان اختصاص یافت و دولت مکلف شد که اعتبارهای ویژه‎ای را برای توسعه مناطق محروم اختصاص دهد. در این برنامه همچنین نظام درآمد-هزینه استانی به عنوان یکی از راهکارهای کاهش نابرابری در دستور کار قرار گرفت.
در برنامه چهارم توسعه هم بر کاهش نابرابری‎های اجتماعی و اقتصادی، تعادل بخشی به روند بهبود کیفیت زندگی، دسترسی به فرصت‎های برابر آموزشی به ویژه در مناطق کمتر توسعه یافته و اختصاص ۳۵ درصد از بهره گاز طبیعی برای طرح‎های زیربنایی و آماده‎سازی جزایر و مناطق اکتشاف گاز تاکید شد. فصل ششم برنامه پنجم توسعه نیز به توسعه منطقه‎ای و وظایف دولت در این خصوص اختصاص دارد.
این برنامه بر«توزیع عادلانه مازاد درآمد استانی جهت تعادل‌بخشی و ارتقای شاخص‌های توسعه‌یافتگی بین استان‌ها»، «توزیع منابع عمومی و یارانه، سود تسهیلات با رویکرد استفاده متوازن از امکانات کشور و توزیع عادلانه و رفع تبعیض و ارتقای سطح مناطق کمتر توسعه یافته و تحقق پیشرفت و عدالت»، «موظف شدن دولت به توزیع منابع صندوق توسعه ملی بین بخش‌ها و استان‎های کشور به منظور حصول توسعه متوازن» و «کاهش عدم تعادل منطقه‎ای» تاکید کرده است.
با این حال همچنان مساله توسعه نابرابر و شکاف توسعه‎ای در مناطق مختلف ایران پابرجاست و بر اساس یافته‎های یک پژوهش شدت نابرابری شاخص‎های توسعه از سال ۷۵ تا ۸۸ بیش از یک چهارم افزایش یافته است.  امین فرجی ملایی و همکاران او در یک پژوهش دیگر نتیجه گرفته‎اند که پراکندگی کیفیت زندگی و توزیع نامتوازان سرمایه‎گذاری در کشور منجر به شکاف توسعه گردیده است.( تحلیل ابعاد کیفیت زندگی در نواحی شهری ایران، مجله پژوهش و برنامه‎ریزی شهری، شماره دوم، پائیز۸۹)
کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و  ایلام با این که در تولید ناخالص داخلی با احتساب نفت رتبه‎های اول، دوم و پنجم را در اختیار دارند، در رتبه بندی استانی نرخ بیکاری در دوم، نهم و چهاردهم هستند.
برای سنجش میزان نابرابری میان استان‎های مختلف ایران می‎توان شاخص‎های مختلفی را در نظر گرفت و با استناد به هر یک از این شاخص‎ها شکاف میان مناطق مختلف ایران را سنجید.
 در این مقاله سهم استان‎ها از تولید ناخالص داخلی و سرانه استان‎ها، نرخ بیکاری، شاخص توسعه انسانی و کیفیت زندگی به عنوان مولفه‎های تاثیرگذار مورد بررسی قرار گرفته است.
۱- سهم استان‎ها در تولید ناخالص داخلی
نفت و منابع طبیعی بیشترین سهم را در تولید ناخالص داخلی ایران دارد. با در نظر گرفتن منابع طبیعی در تولید ناخالص داخلی چهار استان کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان، بوشهر، تهران و ایلام بیشترین سرانه را در تولید ناخالص داخلی دارند. اما چنانچه سرانه استان‎ها در تولید ناخالص داخلی را بدون احتساب منابع طبیعی (نفت و گاز) در نظر بگیریم، تهران، مرکزی، بوشهر، اصفهان  و سمنان پنج استان نخست در سرانه تولید ناخالص داخلی به شمار می‎آیند.
سیستان و بلوچستان
کمترین میزان سرانه تولید ناخالص داخلی با احتساب نفت به استان سیستان و بلوچستان تعلق دارد و استان‎های لرستان، کردستان، آذربایجان غربی و گلستان دیگر استان‎های کم برخوردار از سرانه تولید ناخالص داخلی هستند.
 با کسر نفت از تولید ناخالص داخلی، استان کهگیلویه و بویراحمد  نیز در ردیف استان‎های با سرانه تولید ناخالص داخلی کم قرار می‎گیرد. سیستان و بلوچستان، لرستان، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد و آذربایجان غربی پنج استان با سرانه پائین تولید ناخالص داخلی بدون احتساب نفت و گاز هستند.
۲-  نرخ بیکاری
 بر اساس آخرین آمار نرخ بیکاری در ایران به تفکیک استان، لرستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان و گیلان بیشترین نرخ بیکاری را دارند و خراسان جنوبی، کرمان، خراسان رضوی، قم و مرکزی نیز دارای کمترین نرخ بیکاری هستند. در ۲۳ استان کشور نرخ بیکاری دو رقمی است و در ۱۳ استان نرخ بیکاری بالاتر از میانگین کشوری قرار دارد.
کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و  ایلام با این که در تولید ناخالص داخلی با احتساب نفت رتبه‎های اول، دوم و پنجم را در اختیار دارند، در رتبه بندی استانی نرخ بیکاری در دوم، نهم و چهاردهم هستند.
سیستان و بلوچستان،  کردستان، آذربایجان غربی، خراسان شمالی و هرمزگان از پائین‎ترین رتبه شاخص توسعه انسانی برخوردارند. سیستان و بلوچستان، کردستان، خراسان شمالی، آذربایجان غربی و اردبیل نیز بیشترین جمعیت بی‎سواد کشور را در خود جای داده‎اند.
۳- شاخص توسعه انسانی و آموزشی
بر اساس گزارش‎های رسمی، شاخص‎های توسعه انسانی در ایران در یک دهه گذشته بهبود یافته و ایران در شمار کشورهای پرشتاب رشد شاخص توسعه انسانی قرار دارد. اما این رشد در ایران متوازن و متعادل نیست. به گونه‎ای که بر اساس یافته‎های یک پژوهش شدت نابرابری آموزش در بین استان‎های کشور از سال ۷۵ تا ۸۸، ۲۶ درصد افزایش یافته است.
تهران، سمنان، مازندران، یزد و اصفهان پنج استان نخست ایران به لحاظ توسعه انسانی هستند. تهران، سمنان، یزد، اصفهان و فارس هم بیشترین جمعیت با سواد کشور را دارند. در مقابل سیستان و بلوچستان،  کردستان، آذربایجان غربی، خراسان شمالی و هرمزگان از پائین‎ترین رتبه شاخص توسعه انسانی برخوردارند. سیستان و بلوچستان، کردستان، خراسان شمالی، آذربایجان غربی و اردبیل نیز بیشترین جمعیت بی‎سواد کشور را در خود جای داده‎اند.
 ۴- شاخص کیفیت زندگی
رتبه شاخص کیفیت زندگی ایران در پنج سال گذشته کاهش یافته است. رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس ایران، بهار امسال از سقوط ۶۵ پله‎ای ایران در رتبه‎بندی جهانی کیفیت زندگی خبر داد. موسسه‎های بین‎المللی و کارشناسان برای سنجش کیفیت زندگی شاخص‎هایی چون رفاه مادی، بهداشت، امنیت، زندگی خانوادگی، زندگی اجتماعی، آب و هوا، امنیت شغلی، آزادی سیاسی و برابری جنسیتی را مد نظر قرار می‎دهند.
دست‎یابی به داده‎های خام آماری در باره هر یک از این شاخص‎ها در مقیاس استانی در ایران، تقریبا غیرممکن است. با این حال، پژوهشگران در سال‎های گذشته با پژوهش‎های میدانی و استناد به آمارهای دولتی، کیفیت زندگی در نواحی مختلف ایران را سنجیده‎اند.
امین فرجی ملایی و همکاران او در سال ۸۹ کیفیت زندگی در ۲۵۳ ناحیه شهری ایران را مورد ارزیابی قرار داده و نتیجه گرفته‎اند که تنها ۲۴ ناحیه شهری توسعه یافته و برخوردار در ایران وجود دارد. در حالی‎که ۱۱۳ ناحیه شهری محروم و ۱۱۶ ناحیه نیمه‌برخوردارند.
همچنین نتایج یک پژوهش دیگر که در سال گذشته صورت گرفته، استان‎های ایران را به سه خوشه کیفیت زندگی بالا، در حد متوسط و پائین تقسیم کرده است. اصفهان، یزد، فارس و تهران چهار استانی هستند که شاخص کیفیت زندگی در آن‎ها بالاتر از میانگین کشوری است. استان‎های ایلام، چهارمحال و بختیاری، زنجان، سیستان و بلوچستان، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، گیلان، لرستان و همدان نیز در خوشه استان‎های محروم قرار گرفته‎اند.
تهران، سمنان، مازندران، یزد و اصفهان پنج استان نخست ایران به لحاظ توسعه انسانی هستند اما سیستان و بلوچستان، کردستان و لرستان به لحاظ همه شاخص‎ها در شمار استان‎های محروم غیربرخوردار قرار دارند.
 ۵- دور از مرکز، دور از امکانات
نگاهی به شاخص‎های مختلف چهارگانه‎ای که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته‎، به خوبی میزان توزیع ناعادلانه امکانات و سرمایه‎گذاری‎ها و شکاف میان مناطق توسعه یافته و توسعه نیافته را نمایان می‎کند. در جدول شماره یک مشاهده می‎شود که استان‎های کهگیلویه و بویراحمد و ایلام علیرغم اینکه از منابع نفتی برخوردارند، سهمی از سرمایه‎گذاری‎های ملی حاصل از درآمدهای نفتی نبرده‎اند. به گونه‎ای که ایلام در رتبه پایانی کیفیت زندگی و دومین استان دارای نرخ بیکاری بالا قرار دارد.
کهگیلویه و بویراحمد نیز با این که در رتبه نخست سرانه تولید ناخالص داخلی با احتساب نفت قرار دارد، اما به لحاظ کیفیت زندگی ۲۷مین استان کشور است و جایگاه آن در رتبه بندی سرانه تولید ناخالص داخلی بدون نفت و گاز نشانگر عدم سرمایه‎گذاری در این استان است.
استان‎های سیستان و بلوچستان، کردستان و لرستان به لحاظ همه شاخص‎ها در شمار استان‎های غیربرخوردار و محروم ایران قرار دارند.
همین جدول نشان می‎دهد که میزان توجه دولت به نقاط مرزی و یا دورتر از مرکز کمتر از نقاط مرکزی بوده است. علی‌رغم شعارها و وعده‎های دولت برای توسعه متوازان در ایران، این مساله نه تنها تحقق نیافته بلکه تشدید نیز شده است.
شاخص
سرانه با نفت
سرانه
توسعه‎انسانی
کیفیت زندگی
بیکاری
۱
کگیلویه و بویراحمد
تهران
تهران
اصفهان
خراسان جنوبی
۲
خوزستان
مرکزی
سمنان
یزد
کرمان
۳
بوشهر
بوشهر
مازندران
فارس
خراسان رضوی
۴
تهران
اصفهان
یزد
تهران
قم
۵
ایلام
سمنان
اصفهان
هرمزگان
مرکزی
پنج استان انتهای جدول رتبه‎بندی
۲۶
گلستان
آ.غربی
هرمزگان
چهارمحال و بختیاری
گیلان
۲۷
آ.غربی
کهگیلویه و بویراحمد
خراسان شمالی
کهگیلویه و بویراحمد
کردستان
۲۸
کردستان
کردستان
آ.غربی
کردستان
کرمانشاه
۲۹
لرستان
لرستان
کردستان
لرستان
ایلام
۳۰
سیستان و بلوچستان
سیستان و بلوچستان
سیستان و بلوچستان
ایلام
لرستان