تهران مصور 7 اسفند 1332- شماره 550 : محاکمه افسران محافظ
نه
دکتر مصدق اغاز میشودیک سرتیپ، یک سرهنگ، دو سروان و یک
ستوان از جمله متهمین واقعه 28 مرداد هستند
برای چند تن از افسران دیگر نیز که جزو متهمین اند ادعانامه صادر خواهد شد
رئیس و اعضاء دادگاه فوق العاده نظامی به قرائت پرونده ها مشغول
شده اند
متهمین چه میگویند و چه دلایلی برای دفاع از خود دارند؟
پس از خاموش شدن سر و صدای محاکمه دکتر مصدق اینک سر و
صدای برخاسته که مربوط به محاکمه افسران محافظ خانه نخست
وزیر سابق و متهمین واقعه روز 28 مرداد است. این محاکمه نیز به
سهم خود دارای اهمیت بسیار است بطوریکه از هم اکنون توجه
محافل داخلی و خارجی را جلب کرده است. در این مقاله چگونگی
اتهام و کیفیت و میزان جرایم منتسب متهمین و نحوه محاکمه آنها
تشریح شده است.
روز 17 آبان سرتیپ آزموده دادستان ارتش به موجب ماده 317 قانون
دادرسی و کیفر ارتش برای 5 نفر از افسران که در روزهای 25 تا 28
مرداد در خیابان کاخ مامور محافظت خانه دکتر مصدق بوده اند
تقاضای اعدام کرد. دادستان ارتش در جرائمی که برای افسران
مزبور
قائل گردیده "کشتار دسته جمعی نظامیان و مردم شاهدوست،
عدم
وفاداری به سوگندی که در راه حفظ تخت و تاج سلطنت یاد کرده
اند"
را به آنها نسبت داد و بر طبق اتهاماتی که به آنها وارد کرده، همه را
مستحق اعدام دانسته است.
چون در هفته گذشته سرلشکر حجازی به سمت رئیس دادگاه
واقعه
25 تا 28 مرداد و آقایان، سرهنگ خطیب شهیدی، سرهنگ البرز،
سرهنگ لشکری و سرهنگ شفقت به عضویت و سرگرد شکوهی
به منشی گری دادگاه منسوب شدند، لذا اعضای دادگاه مزبور در
این هفته به قرائت پرونده 300 صفحه ای 5 نفر از افسران زیر:
سرهنگ کیانی، معاون سابق ستاد ارتش، سرهنگ ممتاز، فرمانده
گارد منزل دکتر مصدق، سروان توپخانه موسی فشارکی، سروان
سوار ایرج داورپناه، ستوان دوم پیاده، علی شجاعیان پرداختند.
قبلا دو نفر از متهمین، سرتیپ کیانی و سرهنگ ممتاز حاضر نشدند
برای دفاع از خودشان وکیل مدافعی انتخاب کنند. از این جهت دادگاه
سرهنگ شاه قلی را به سمت وکیل تسخیری آنان تعیین کردند
ولی
سروان داورپناه، سروان فشارکی و ستوان شجاعیان به دادگاه
نوشتند که سرهنگ خزاعی، سرهنگ دکتر دانشور و سرگرد قاسملو
را به وکالت انتخاب کرده اند.
مطالعه پرونده های متهمین نامبرده در ماه های دی و بهمن بوسیله
متهمین و وکلای مدافع آنها پایان یافت. در نتیجه دادگاه فوق الذکر از
اوائل هفته گذشته موفق شد جلسات مقدماتی خود را تشکیل دهد.
پس از تشکیل چند جلسه مقدماتی، دادگاه به متهمین اطلاع داد که
در صورت لزوم می توانند مجددا وکلای مدافعی برای خود انتخاب و معرفی کنند و پس از آن اگر لازم باشد، پرونده سیر قانونی خود را طی خواهد کرد.
اتهامی که دادستان ارتش به سرتیپ کیانی وارد کرده چنان است:
سرتیپ کیانی از جریانی که در شب 25 مرداد بعنوان (کودتا) ایجاد
شده بود، مطلع گردیده و میدانسته که سرتیپ نصیری نمی خواسته
کودتا کند و فقط عامل فرمان عزل دکتر مصدق بوده است. صبح 28
مرداد، سرتیپ کیانی ستوتی مرکب از 4 واحد دارای 2 ارابه و 3
کامیون سرباز تشکیل داده با وجودیکه افسران و افراد ستون به عمل
او اعتراض میکنند، او اعتنایی نکرده. برای سرکوبی افرادی که شعار
(زنده باد شاه) میدادند، به طرف شهر حرکت میکند. سرتیپ کیانی
در تحقیقاتش گفته است «مردم فریاد میکردند زنده باد شاه، از من
سئوال کردند شما تعلق با اعلاحضرت دارید گفتم همه ارتش متعلق
با اعلاحضرت است، مردم دست و پای مرا بوسیدند و بعد رفتن روی
کامیونهایی که در کنار خیابان ایستاده بود، سوار شدند و گفتن برویم
رادیو تهران. من هم رفتم به ستاد ارتش .... اصلا اطلاع از اینکه یک
عده افسر به نفع اعلاحضرت اقدام کرده اند نداشتم. بهترین راه حل را
این تشخیص دادم که بروم ستاد و به رئیس ستاد بگویم به دکتر
مصدق تلفن کنند که ایشان با مردم همراهی کنند». با وجود این
سرتیپ کیانی، سرهنگ معینی را مامور تصرف بی سیم و رادیو
میکند و به سرهنگ ممتاز میگوید نگران نباش دو گروه ضربت برای
پس گرفتن مرکز رادیو فرستاده ام. بنابر این با توجه به اظهارات
سرتیپ کیانی و اظهارات رئیس دژبان و همچنین اظهارات فرماندهان
گروهان های هفتم، پنجم، هشتم و با توجه به اظهارات مطلعین
اتهام منتسب و گناه سرتیپ کیانی مسلم است.
سرهنگ ممتاز
اتهامی که دادستان ارتش به سرهنگ ممتاز داده و تقاضای اعدام او
را کرده چنین است:
در ساعت 23 و سی
سرهنگ ممتاز نامه ای را که سرتیپ نصیری که حامل آن بوده
گرفته به در منزل مصدق می رود، در مراجعت دستور بازداشت
سرتیپ نصیری را دریافت و او را بازداشت و به ستاد می فرستد.
بنابراین سرهنگ ممتاز از جریانات پشت پرده با اطلاع بوده. بعلاوه به
موج طرجی که روز 18 مرداد سرهنگ ممتاز برای دفاع از خانه دکتر
مصدق ریخته بود معلوم می شود که قبلا کلیه حوادث احتمالی پیش
بینی شده و با مطالعه طرح معلوم می شود که سرهنگ ممتاز پیش
بینی احتمالی برای وادار کردن واحدهای ارتش به انجام نقشه های
خود کرده و اقداماتی که بایستی از طرف دو کوهستانی بعمل آید،
تعیین نموده است. با وجود این، روز 28 مرداد قوای تحت فرماندهی
او و حتی قوای کمکی که برای او فرستاده شده بود، وظیفه اصلی
خود را نسبت به مقام بزرگ ارتشداران فرمانده انجام داده.
عصر آن روز عده ای از مردم جلوی کاخ والاحضرت شاپور عبدالرضا
اجتماع میکنند. سرهنگ ممتاز دستور تیراندازی با توپ صادر میکنند،
ولی تیرانداز سند کتبی میکند. سرهنگ ممتاز فریاد می زند خدا
پدرت را بیامرزد کشور از دست می رود و تو از من سند کتبی می
خواهی، لازم نیست برو گمشو .... و کشتار جلوی خانه مصدق
ادامه داشته تا اینکه سرتیپ سیاسی، رئیس رکن دوم با ارابه به
جلوی مدافعین خانه می اید و نامه ای به سرهنگ ممتاز نوشته و
دستور میدهد او خود را به سرلشکر باتمانقلیچ معرفی کند. سروان
ایرج پناه افسر محافظ منزل دکتر مصدق که روز 11 آبان به موجب فرار
بازپرس توقیف و بعدا دادگاه روز بعد قرار بازپرس را تائید میکند، متهم
است که او از افسران مورد اعتماد وقت بوده. او در تحقیقات گفته
است:«برای اینکه منزل دکتر مصدق بلادفاع اعلام شود، یک ملافه
سفید را روی پشت بام منزل دکتر مصدق نسب نمودم و به افراد
دستور دادم که به هیچوجه حق تیراندازی ندارند».
سروان موسی فشارکی، افسر محافظ خانه دکتر مصدق که روز
دوازدهم آبان طبق قرار بازپرس و روز بعد هم با قرار دادگاه بازداشت
شده است، متهم است که: علاوه بر عملیاتی که شب 24 مرداد
بمنظور دستگیری حاملین فرمان شاه انجام داده، عصر روز 28 مرداد
وقتی سرلشکر افخمی با ارابه ای از شمال خیابان کاخ به جنوب در
حرکت بوده، او در پناه درختان تیراندازی میکرده است. ستوان علی
شجاعیان متصدی گروهان 9 متهم است که تا آخرین نفس با
سرهنگ ممتاز همکاری کرده و با یک دستگاه تانک که در چهر راه
حشمت االه در اختیار داشت به طرف مردم تیراندازی کرده است.
علاوه بر 5 نفر فوق 7 نفر دیگر بنام سرتیپ فرخنده ای، رئیس سابق
رکن سوم ستاد ارتش ـ سرهنگ اشرفی، فرماندار سابق نظامی ـ
سرهنگ سررشته، رئیس سابق ستاد دژبان ـ سرهنگ هوشنگ
نادری، رئیس سابق کار آگاهی و سروان شیردل و دو نفر دیگر از
افسران نظامی که در راس امور نظامی بودند، نیز جزو متهمین 28
مرداد می باشند که هنوز برای آنها ادعانامه صادر نشده است.